یک مجتمع گردشگری در مرودشت احداث می‌شود

به‌گزارش میراث‌آریا به‌نقل از روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس، جمشید معینی روز ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۹، اظهار کرد: «این مجموعه در مساحتی بالغ‌بر یک هکتار با حجم سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد ریال در حال اجراست که با تکمیل آن زمینه اشتغال مستقیم ۲۵ نفر و غیرمستقیم ۷۰ نفر را فراهم خواهد کرد.»
او ادامه داد: «تمامی مراحل طراحی، نظارت و اجرای پروژه باید در فرآیندی تعریف‌ شده و در چارچوب طرح مصوب به تأیید اداره‌کل برسد تا ظرفیت در حال ایجاد، باکیفیتی ساختارمند در صنعت گردشگری مورد بهره‌برداری قرار گیرد.»
بهمن مردانی مسئول اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مرودشت نیز بیان کرد: «با توجه به این‌که پیشرفت این پروژه به‌دلیل شرایط کرونایی و همچنین به‌وجود آمدن نوسانات قیمت با کندی مواجه شده است، اهمیت حمایت و تقویت از سرمایه‌گذاران حوزه گردشگری ضروری است.»
او گفت: «به‌منظور تسریع در فرآیند بهره‌برداری مجموعه رویال، به این مجموعه گردشگری تسهیلاتی حمایتی پرداخت خواهد شد.»

منبع:میراث آریا

هشتگ آری به موزه‌های مجازی!

تصور عموم مردم از موزه این است که آثار تاریخی را داخل ویترین به نظاره بنشینند، یعنی محور بازدید، همین آثار به نمایش درآمده در موزه هستند که به این موزه‌ها شی‌ء‌محور می‎گویند، این اشیا یا در مخازن وجود دارند که در اثر کاوش‌های علمی باستان‌شناسی به‌دست‌آمده‌اند، اهدا شده‌اند و یا از قاچاقچیان اموال فرهنگی ضبط  و توقیف‌شده‌اند.

موزه‌ها به لحاظ آنچه به نمایش می‌گذارند،  به چند نوع تقسیم می‌شوند، موزه‌های تاریخ و باستان‌شناسی که از  آن‌ها به‌عنوان موزه‌های مادر و ملی نیز یاد می‌کنند، سایت موزه‌ها،  نمایش‌دهنده آثار غیرمنقول یا یک‌بخشی از معماری تاریخی و به‌جای مانده هستند که امکان انتقال آن به‌جایی دیگر میسر نیست،  موزه‌های مردم‌شناسی ساخته‌ و پرداخته آیین و آداب ‌و رسوم و مشاغل و پیشه‌های قدیمی هستند،  کاخ‌موزه‌ها،  بیانگر وضعیت و نحوه زندگی صاحبشان هستند،  موزه‌های هنری،  انواع هنرهای تزیینی و تجسمی که از زیبایی‌شناسی بالایی برخوردار هستند را به نمایش درمی‌آورند،  موزه‌های علوم و تاریخ طبیعی،  محلی و منطقه‌ای،  موزه‌های سیار، پارک موزه‌ها، موزه‌های نظامی و خانه موزه‌ها همگی یک نمایش مشترک و آن‌هم محور قرار داشتن آثار منقول و غیرمنقول است و علاقه‌مندان حتماً باید از نزدیک بروند و بازدید کنند که قطعاً،  از نزدیک مشاهده کردن آثار موزه،  جذابیت خاص خو‌دش را دارد و به چرخه اقتصاد گردشگری هم کمک می‌کند.

حال که ویروس منحوس کرونا،  برای بازدید حضوری،  محدودیت ایجاد کرده و چه‌بسا که در آینده،  محدودیت‌های دیگری هم پیش بیاید،  چه باید کرد؟ باید موزه‌ها را تعطیل کرد؟

در بعضی از کشورهای دنیا، سعی شده که موزه ها از اشیا محوری خارج  و به سمت محتوی محوری پیش بروند و در حقیقت برآیند میراث‌فرهنگی ملموس و ناملموس یا منقول و غیرمنقول و حتی آینده را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

شاید این فضای ایجادشده را بتوان شبیه یک استودیوی پیشرفته عکاسی دانست، ولی واقعیت امر این است که در این نوع موزه‌ها محتوی را بر محور،  ارجح دانستند و بی‌دلیل نیست که از سال گذشته ایکوم شورای جهانی موزه‌ها،  تعریف جدیدی از موزه‌ها را به شور گذاشته است.

باید و نبایدهای زیادی را می‌شود حدس زد، صرفاً وجود یک سایت و پورتال اینترنتی نخواهد توانست کمک زیادی به حضور مجازی موزه‌ها داشته باشد و به‌مرور زمان،  ارتباط موزه با مخاطبان کاهش می‌یابد.

هم‌اکنون که ویروس کرونا منجر به  تغییر سبک  زندگی شده و بسیاری از داد و ستدهای مردم به‌صورت غیرحضوری انجام می‌گیرد، ضرورت دارد که موزه‌ها نیز از غافله عقب نمانند و جایی برای خودشان در شبکه‌های اجتماعی و مجازی پیدا کنند  و یا سهم خودشان را از این فرصت مهیا شده بگیرند، با علاقه‌مندان  ارتباط داشته باشند و برای حفظ آن تلاش کنند.

در غیر این صورت و مرور زمان، ارتباط خودشان را با مخاطبان از دست ‌داده و از میزان علاقه‌مندی آن‌ها کاسته شده و به انزوا خواهند رفت.

بنابراین ضرورت حضوری شایسته، بایسته و با زبان و بیان هنر و زیباشناسی هنری برای تمام موزه‌ها در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی وجود دارد.

امروز بیشتر افراد جامعه یک موبایل هوشمند در اختیار دارند که علاوه بر گذراندن اوقات، دیگر نیازهایشان را برآورده می‌کنند، موزه‌ها هم باید تلاش کنند که از این فرصت،  به‌خوبی بهره گیرند و علاوه بر حفظ رسالت موزه‌ای خود،  زمانی از سبد وقت مردم را به تماشای موزه‌ها و آثار به نمایش درآمده اختصاص بدهند و به یک سایت و پورتال اینترنتی اکتفا نکنند و در تمام شبکه‌های اجتماعی و مجازی و پیام‌رسان‌های مختلف حضور داشته باشند.

منبع:میراث آریا

گردشگری فرهنگی روبه‌رشدترین گونه گردشگری در جهان فردا

در یک نگاه کلی به مفهوم گونه گردشگری فرهنگی می‌توان گفت در این گونه گردشگری، سفر گردشگران عموما به سمت جاذبه‌های فرهنگی است که با هدف شناخت سبک زندگی مردمان و میراث‌فرهنگی مقصد سفر و کسب تجربه برای ارضای نیازهای فرهنگی انجام می‌شود. این گونه گردشگرانی که سفر فرهنگی را بر می‌گزینند عموما دارای تحصیلات دانشگاهی و میانگین سنی بالا هستند و تمایل به آشنایی با فرهنگ مناطق مختلف داشته و علاقه‌مندی خود را به بازدید از موزه‌ها، نمایشگاه‌های هنرهای سنتی و صنایع‌دستی و همچنین دیدار از آثار معماری، تاریخی و شناخت آیین‌ها و سنت‌ها در قالب خرده فرهنگ‌های جوامع میزبان را همواره نشان می‌دهند.

در چنین شرایطی است که از یک سو ساختارهای فرهنگی و تمدنی و آثار هنری به‌عنوان فرصتی برای رونق گردشگری جوامع مختلف به کار گرفته می‌شوند و از سوی دیگر، گردشـگری به‌عنوان عاملی مهم در راستای هم‌افزایی فرهنگی میان مردم از جوامع مختلف شناخته می‌شود.

آنچه در انتخاب این گونه گردشگری برای گردشگر جالب و جذاب است، شناخت جاذبه‌های فرهنگی مقصد انتخابی و آشنایی با آداب و رسوم خاص و منحصر به‌فرد مردم آن مقصد است که عمدتا در مکان دیگر نظیر آن وجود ندارد. با این وصف، گردشگری که با هدف دیدار از شاخصه‌های فرهنگی و تمدنی یک جامعه، به آنجا سفر می‌کند تنها برای گذران اوقات فراغت و تفریح مسافرت نمی‌کند، بلکه مایل است تا با شاخصه‌های فرهنگی و روند شکل‌گیری فرهنگ و تمدن در مقصد انتخابی خود آشنا شود.

ویژگی‌های گردشگران فرهنگی

همان‌گونه که ذکر شد، گردشگری فرهنگی امروزه و به ویژه در دهه‌های اول سده بیست و یکم به تدریج در حال تبدیل شدن به یکی از پیشرفته‌ترین گونه‌های گردشگری در سطح جهان است. با این‌حال برنامه‌ریزان این صنعت معتقدند، گردشگرانی که این گونه سفر را بر می‌گزیند در یک سفر فرهنگی فقط به دنبال شناخت فرهنگ و تمدن کهن و پیشینه تاریخی مقصد سفر خود نیستند بلکه مشتاقانه مایل به برقراری ارتباط فرهنگی با آحاد مردم جامعه میزبان و آشنایی با هنجارها، عرف و عادات اجتماعی کنونی مردم جامعه میزبان نیز هستند. بنابراین، در یک برداشت کلی چنین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که، گردشگری فرهنگی از یک‌سو به دنبال شناخت میراث‌فرهنگی و از سوی‌دیگر به دنبال آشنایی با فرهنگ و حتی خرده فرهنگ‌های جامعه میزبان در جهان اکنون است.

در گونه گردشگری فرهنگی محیط فرهنگی و هنری برای گردشگران بسیار جذاب است، به گونه‌ای که گردشگران مایلند آداب، رسوم و رفتارهای اجتماعی مردم جامعه میزبان را از نزدیک مشاهده و تجربه کنند. در همین راستا، آثار هنری و محصولات فرهنگی در کنار برخوردهای فرهنگی بهترین شاخصه به منظور ایجاد ارتباط میان گردشگر و جامعه میزبان است، بنابراین محصولات فرهنگی به خوبی معرف حالات و مشخصات فرهنگ جامعه میزبان برای گردشگران است.

گردشگر فرهنگی عمدتا کمتر از سایر گردشگران به دنبال امکانات مادی سفر است و یا لااقل کمتر به آنها اهمیت می‌دهد، چراکه گردشگر فرهنگی بیشتر به دنبال آموختن و کسب تجربه فرهنگ و آداب و رسوم مقصد است و بدین منظور، بیشتر مشتاق آشنایی با  فرهنگ جامعه میزبان است. این گونه گردشگری در یک نگاه کلی شامل بازدید از موزه‌ها و آثار هنری، شرکت در رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و هنری است که در سطحی وسیع‌تر حتی می‌تواند به مشارکت گردشگر در حیات مردم جامعه میزبان از طریق حضور در محل زندگی آنها و مشارکت در برنامه‌های خانوادگی مردم جامعه میزبان تبدیل شود.

نقش گردشگری فرهنگی در توسعه اقتصادی و فرهنگی ایران

 با توجه به بنیان‌های غنی فرهنگی و تمدنی کهن ایران از یک‌سو که در بیش از یک میلیون جاذبه فرهنگی تبلور یافته، و همچنین جاذبه، تنوع و تکثر و در عین حال ارتباطات فرهنگی اقوام مختلف ایرانی از سوی دیگر، در کنار ارتباطات غنی و مستحکم فرهنگی ایران با جوامع اطراف خود (کشورهای همسایه) به نظر می‌رسد امروزه ایران می‌تواند با برنامه‌ریزی مناسب و ایجاد زیرساخت‌های مناسب به‌ویژه در حوزه بازاریابی و تبلیغات، داشته‌های فرهنگی خود را به یکی از جذاب‌ترین مقاصد گردشگری فرهنگی نه تنها در غرب قاره کهن آسیا بلکه در جهان تبدیل کند.

برای دست‌یابی به این موقعیت که می‌تواند نقش مهمی در توسعه توامان اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کند به نظر می‌رسد باید نگاهی جدی به چگونگی تعامل ایران با دیگر کشورها در راستای توسعه گردشگری داشت. امروزه در زمینه غنی بودن و تنوع جاذبه‌های فرهنگی ایران کم‌ترین شکی وجود ندارد، ولی نکته مهم اینجاست که به نظر می‌رسد در خصوص تعامل فرهنگی و شناخت کشورهای هدف گردشگری در راستای ایجاد تعامل و جذب گردشگر فرهنگی، هنوز آن‌طور که شایسته و بایسته است قوی عمل نکرده و در ابتدای راهیم. معرفی دقیق و گسترده بیش از یک میلیون جاذبه فرهنگی در کنار معرفی پیشینه کهن تاریخی ایران باید با ایجاد شوق و اشتیاق به سفر به ایران همراه شود، لذا باید تلاش کنیم تا در مقوله بازاریابی و تبلیغات تصویر روشنی از فرهنگ ایرانی در ذهن جهانیان به‌ویژه کشورهای هدف گردشگری ایجاد کنیم که در این راستا می‌توان به تبلیغات فرهنگی در شبکه‌های تلویزیونی بین‌المللی و استفاده از فناوری نوین ارتباطی همچون شبکه‌های مجازی، شرکت گسترده کارشناسان در نمایشگاه‌های بین‌المللی و لزوم برگزاری جشنواره‌های ملی و بین‌المللی فرهنگی از طریق رایزن‌های فرهنگی سفارتخانه‌ها و یا سازمان‌های بین‌المللی فرهنگی همچون سازمان جهانی جهانگردی و سازمان علمی و تحقیقاتی ملل متحد (یونسکو) اشاره کرد که نه تنها هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذاری طلایی در راستای جذب گردشگران به شمار می‌رود.

با این وصف با توسعه گردشگری فرهنگی، گردشگرانی که برای سفر به ایران هزینه می‌کنند پس از بازگشت، به صورت رایگان به سفیران فرهنگی کشور عزیزمان ایران تبدیل می‌شوند که در کنار معرفی رایگان محصولات فرهنگی گردشگری ایران به سایرین، خود نقش مهمی در زدودن تبلیغات منفی علیه کشورمان که در سال‌های اخیر علیه ایران به‌صورت سازمان یافته توسط برخی کشورها صورت می گیرد، ایفا خواهند کرد.

حال که شیوع بیماری کرونا همه جهان را تحت تاثیر قرار داده و اکثر کشورهای پیشرفته در امر گردشگری از تبعات منفی شیوع این بیماری ضررهای هنگفتی را تجربه می‌کنند این فرصت برای کشورهایی همچون ایران پدید آمده تا از یک‌سو به بررسی سیاست‌ها، راهبردها و راه‌کارهای اجرایی خود در راستای توسعه این صنعت تاکنون بپردازد و از سوی دیگر با برنامه‌ریزی مناسب و استفاده از فناوری نوین نه تنها به دنبال معرفی بسته‌های سفر فرهنگی خود در ایام شیوع کرونا باشد بلکه به دنبال صعود در بازارهای رقابتی در جهان پسا کرونا باشد.

به نظر می‌رسد بهترین راهکار در شرایط کنونی استفاده از فناوری ارتباطی شبکه‌های مجازی موقعیت مناسبی را برای ایران در شرایط کنونی ایجاد می‌کند. زیرا پس از شیوع کرونا بسیاری از کشورهای جهان به‌‌سمت گردشگری مجازی رفتند. با این وصف توسعه گردشگری مجازی به‌ویژه گردشگری مجازی فرهنگی می‌تواند بازدهی بسیار بالایی داشته باشد چرا که غیر از اینترنت و تهیه یک محتوا به هیچ زیرساخت دیگری نیاز ندارد. بنابراین هنگامی که کاربر با استفاده از این محتواها با اماکن تاریخی و گردشگری ما آشنا شد، حاضر است برای حضور و استفاده از این مراکز در فردای کرونا به ایران سفر کرده و با جزئیات بیشتری از این بناها آشنا شود. همچنین فضای مجازی این اختیار را به کاربران می‌دهد که در هر زمینه‌ای تحقیق کرده و از فرصت‌های پیش رو در بخش گردشگری بهره‌مند شوند.

منبع:میراث آریا

ورنی، پیچ‌و‌تاب ذوق بر اصالت اندیشه عشایر ارسباران

ورنی بافی، محصول بومی آذربایجان بوده و هنوز دارای رونق و خواستار فراوانی است. ورنی عمدتاً در قشلاق عشایر کوچ‌رو که حجم کاری کمتری دارند، به وسیله زنان و دختران بافته می‌شود. به همین سبب بیشتر نقوش و رنگ‌آمیزی ورنی‌های بافته‌شده در میان عشایر کاملاً متأثر از فرهنگ، باور و روحیات آن‌ها و در میان روستاییان، متشکل از موتیف‌های روستایی، ثابت و شناخته شده است که در قالب نقشه‌های شکسته و هندسی متصور می‌شود.

خاستگاه اصلی این صنعت، منطقه عشایری آذربایجان بوده که از آنجا به دیگر مناطق گسترش یافته است. ورنی ارسباران محصولی مناسب برای صادرات غیرنفتی استان است.

این نوع زیرانداز بدون پرز بوده و نقش‌اندازی در آن به وسیله پودهایی انجام می‌شود که به دور چله حلقه زده می‌شوند، ورنی ظاهر متفاوتی با گلیم دارد و به دلیل تجمع اضافه پودها در پشت‌کار زیراندازی تک‌رو به شمار می‌آید.

در بافت ورنی از مواد اولیه محلی همچون تارهای پنبه‌ای، پشمی و ابریشمی برای چله و خامه پشمی و ابریشم دست ریس محلی برای پود استفاده می‌شود.

در ورنی‌های نفیس و مرغوب، خامه به شیوه گیاهی رنگ‌رزی می‌شود، ولی از انواع خامه رنگ‌رزی شده شیمیایی نیز برای بافت انواع ورنی باکیفیتی نازل‌تر استفاده می‌شود.

بافت ورنی از سه قسمت حاشیه، متن یا زمینه اصلی و ترنج تشکیل می‌شود، در توضیح این سه قسمت می‌توان گفت؛ حاشیه از اجزای اصلی نقشه ورنی بوده است و همانند چهارچوب یا قابی دور متن اصلی را احاطه کرده است، حاشیه خود از چهار قسمت به نام‌های لور، زنجیره، حاشیه کوچک و حاشیه بزرگ تشکیل شده است، متن یا زمینه اصلی به فضای داخلی محصور بین قسمت‌های مختلف حاشیه ورنی، متن یا زمینه ورنی گفته می‌شود، متن بیشترین حجم و فضای ورنی را به خود اختصاص می‌دهد و متناسب با نگاره‌ها و نقوش پیاده شده در آن نقش یا طرح‌های مختلف به خود می‌گیرد، ترنج طرح یا بخش میانی ورنی را تشکیل می‌دهد و معمولاً با اشکال هندسی مختلف مانند دایره، لوزی، بیضی و انواع دیگر ضلعی نقش زده می‌شود.

ورنی در اندازه‌های مختلفی نظیر ورنی قالیچه با ابعاد ۱۲۰*۲۵۰ سانتیمتر، ورنی کناره با ابعاد ۱۲۵*۳۲۰ سانتیمتر ، ورنی پشتی با ابعاد ۷۰*۱۰۰ سانتیمتر ۶۰*۹۰ سانتیمتر، ورنی قالی با ابعاد ۲۰۰*۳۰۰ سانتیمتر، ورنی زرع و نیم (جفت) با ابعاد ۱۱۵*۱۶۰ سانتیمتر و ورنی کناره بزرگ با ابعاد ۱۵۰*۳۲۰ سانتیمتر بافته می‌شود.

مهارت ورنی بافی ۱۹ اسفند سال ۸۸ به شماره ثبت ۸۸ در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به ثبت رسید و به دنبال اجرای این هنر بی‌نظیر در منطقه ارسباران طی سال ۱۳۹۹، شهر ملی ورنی به مرکزیت شهرستان اهر در فهرست شهرهای ملی صنایع‌دستی کشور به ثبت رسید.

تاکنون ۵۲ اثر از تولیدکنندگان ورنی آذربایجان‌شرقی موفق به دریافت نشان ملی مرغوبیت صنایع‌دستی شده‌اند که از این میان پنج اثر از هنرمندان نامی این استان حمید کاظم نیا، محمدقلی آقایی و مرسل مردادی موفق به دریافت مهر اصالت بین‌المللی شده‌اند.

منبع:میراث آریا

حمام تاریخی “قپان” در شاهین‌دژ تبدیل به موزه می‌شود

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی گفت: این اداره‌کل آمادگی دارد تا برای تبدیل حمام‌تاریخی قپان شاهین‌دژ به موزه اقدام کند.

جلیل جباری با اعلام این مطلب اظهار کرد: حمام قپان شاهین‌دژ یکی از آثار تاریخی مهم این شهرستان است که متعلق به دوره قاجاریه بوده و در سال‌های قبل، بخش‌هایی از این حمام مورد مرمت قرار گرفته است.
وی افزود: در حال حاضر مالکیت این بنای تاریخی با بنیاد مستصعفان بوده و از آنجایی که این بنیاد، اهتمام وافری برای حفاظت از آثار تاریخی دارد در صورت فراهم بودن شرایط می‌توان حمام تاریخی قپان شاهین‌دژ را تبدیل به موزه کرد.
مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی ادامه داد: طی بازدیدهایی که به اتفاق امیر تیموری، فرماندار و رضا بشارتی رییس شورای شهر شاهین‌دژ هفته گذشته از این حمام تاریخی نیز انجام گرفت آنها هم حمایت‌های خود را از این اقدام اعلام کردند.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه شاهین‌دژ از جمله شهرستان‌هایی در استان بود که فاقد موزه است ایجاد موزه در حمام تاریخی قپان شاهین‌دژ می‌تواند یکی از خواسته‌های مردم این شهرستان برای ایجاد موزه را برآورده کند.

به‌ نقل از. روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی،حمام تاریخی قپان یکی از بناهای تاریخی باقی مانده از دوران قاجاریه بوده که در شهرستان شاهین دژ واقع شده است.
پلان این بنا تقریباً مستطیل شکل و به صورت شمالی جنوبی و با مصالح سنگ لاشه و آجر است، مساحت اثر در حدود ۲۷۴ متر مربع بوده که از بخش‌های مختلف سردر، هشتی، بینه و سربینه، گرم‌خانه، خزینه، میاندر، دالان، فضاهای نظافت و گرم‌خانه تشکیل شده است.
فضای هشتی حمام به صورت مستطیل شکل به در ۳,۵۰×۴.۶۰ متر است که فضای بیرون را به فضای داخلی حمام مرتبط می‌سازد.
بعد از گذر از این فضا و پله‌های دسترسی به بخش اصلی حمام یعنی فضای بینه قرار دارد که به صورت هشت‌ضلعی و حوض مربع شکلی در وسط است که در سه طرف آن سکوهای سربینه برای رخت‌کنی بوده که احتمال  می‌رود در پلان این بخش دخل و تصرفاتی انجام شده است.
پوشش این قسمت به صورت گنبدی و کاربندی است که بعد از اندود آهکی با زنگ‌های متفاوت رنگ‌آمیزی شده است، دالان U شکل موجود در سمت چپ، این بخش را به  سرویس‌های بهداشتی و گرم‌خانه متصل می‌کند گرم‌خانه از سه فضای مجزا و حوضی تشکیل شده است، فضای میانی به خزینه و فضاهای طرفین به اتاقک‌های خصوصی منتهی می‌شوند.
گرم‌خانه این حمام از طرف بیرون قابل دسترسی است که دقیقاً در پشت خزینه واقع شده، پوشش فضاهای حمام به صورت گنبدی و چهاربخش است که از داخل با ملات آهکی اندود شده و از بیرون با کاه‌گل پوشش داده شده است، بزرگترین و اصلی‌ترین گنبد این حمام گنبد سربینه و بعد گنبد گرم‌خانه بوده و گنبدهای کوچکتر مربوط به فضاهای جانبی هستند.

منبع:ایسنا

باغ نظر و موزه ی پارس

باغ نظر از مهمترین باغ های شهر شیراز است که از زمان زندیه تا دوره ی پهلوی تاریخی پرفراز و نشیب داشته و عهده دار نقش های حکومتی، دیوانی و فرهنگی بوده است. در روزگار زندیه باغ نظر مقر حکومتی و تشریفاتی زندیان بود. به دستور کریمخان بنای کلاه فرنگی چهارفصلی با چهار حوض در چهار سمت آن در مرکز باغ احداث شد. گفته می شود که کریم خان زند که در ارگ سکونت داشت، از این باغ به عنوان محل برگزاری مراسم پذیرایی، سلام ها و جشن های رسمی استفاده می کرد.

پس از مرگ وی نیز شاهنشین شرقی عمارت کلاه فرنگی محل دفن او گردید. – هر چند که بعدها به فرمان آغا محمد خان قاجار پیکر کریمخان را به تهران منتقل کرده و زیر پلکان کاخ گلستان دفن کردند. – در دوران قاجاریه و با انتقال پایتخت از شهر شیراز به شهر تهران باغ نظر همچنان مقر حکومت والیان فارس باقی ماند و عمارت های جانبی تازه ای نظیر کاخ آینه و عمارت خورشید در گوشه ی شمال غربی آن ساخته شد. رونق این بناها بیشتر در عصر ناصری و مظفری بود. اما در اواخر عهد قاجار فرسایش و تخریب، چهره ی اصلی این عمارت های باغ نظر گردید و سرانجام در زمان پهلوی اول و با احداث خیابان کریمخان آن عمارت ها به کلی از میان رفتند و از عرصه ی باغ نیز به طور چشم گیری کاسته شد.

از آن پس عمارت کلاه فرنگی تنها بنای قابل توجه باغ نظر باقی ماند اما دیگر در مرکز باغ قرار نداشت. عمارت کلاه فرنگی بنایی هشت ضلعیِ آجری است که یک متر و نیم بالاتر از سطح زمین قرار گرفته و آزاره های سنگی حجاری ای شده ای دارد. در میانه ی کوشک یک حوض هشت ضلعی مرمرین دیده می شود. تزئینات کاشی کاری نمای بیرونی و نقاشی های دیواری درون این عمارت بسیار مورد توجه اند.

در دوران معاصر نقش فرهنگی باغ نظر غالب است. با مرمت عمارت کلاه فرنگی آن و تبدیل شدن به موزه ی پارس در سال 1315، باغ نظر درهای خود را به عنوان موزه ای گران بها به روی عموم گشوده است.

Bagh-e Nazar

پاسارگاد

محوطه ی تاریخی پاسارگاد

محوطه ی تاریخی پاسارگاد حوالی شهر شیراز از مهمترین آثار تاریخی کشور و جاذبه های گردشگری استان فارس به شمار می رود. این مجموعه ی گرانبها که نام آن در فهرست میراث جهانی نیز دیده می شود از ارزش تاریخی و فرهنگی بسیار بالایی برخوردار است و بازدید از آن ما را هرچه بیشتر با گذشته ی باشکوه ایران زمین آشنا می سازد. همه ساله گردشگران ایرانی و خارجی زیادی که به شهر شیراز و استان فارس سفر می کنند با بازدید از این مجموعه، عظمت آن و شکوه دوران باستان را به نظاره می نشینند.

آرامگاه کورش بزرگ: محوطه ی تاریخی پاسارگاد بخش های مختلفی را در بر دارد که آرامگاه کورش بزرگ و چندین کاخ از مهمترین آنها به شمار می روند. آرامگاه کورش بزرگ که میعادگاه دوستداران ایران زمین محسوب می شود از معروفترین بناهای این مجموعه است و سیاحان و تاریخ نگاران اروپایی از دیرباز در نوشته های خود از آن سخن به میان آورده اند. قدیمی ترین این توصیفات که به استرابون و به عهد حضرت عیسی نسبت داده می شود این آرامگاه را در باغی باصفا و پنهان در سایه ی درختان توصیف می کند. همچنین او در توصیفات خود آورده است که در بخش بالایی آرامگاه تابوتی زرین که پیکر کورش در آن قرار گرفته، تختی از طلا و میزی با وسایل مذهبی وجود دارد.

این بنای آرامگاهی در عین سادگی بسیار مستحکم و گیرا است و از دور در میان محوطه ی پاسارگاد خودنمایی می کند.

آرامگاه کورش بزرگ با طرحی الهام گرفته شده از نیایشگاه ها و زیگورات های دوران باستان با بلوک های سنگی تراشیده شده و بدون ملات ساخته شده است. در حقیقت با استفاده از سرب و بست های آهنی سنگ های مکعب شکل آرامگاه را به هم متصل نموده اند. بنای آرامگاه در مجموع حدود یازده متر ارتفاع دارد و دو قسمت سکوی پلکانی و اتاقک آرامگاه را شامل می شود. ارتفاع سه پله ی اول سکویی پلکانی یک متر و ارتفاع سایر پله ها نیم متر است.

باغ شاهی: علیرغم ظاهر کنونی محوطه ی تاریخی پاسارگاد که به زمینی بایر می ماند، این محوطه در گذشته های دور باغی باصفا بوده و اولین باغ به سبک ایرانی است که در فلات ایران ساخته شده و به عنوان سرمشق و الگویی در باغ های سلطنتی دوره های بعد مورد استفاده قرار گرفته است. مدارک و کاوش های باستان شناسی وجود انواع درختان و گل ها را در تمام نقاط این باغ نشان می دهند. آبنماهای باغ شاهی پاسارگاد به صورت جوی های سنگی در باغ ساخته شده بودند و آب را در سراسر باغ جاری می ساخته و در مسیر خود به حوضچه هایی چهارگوش و از جنس سنگ می ریخته اند. این آبنماها و حوضچه ها علاوه بر پالایش آب و رساندن آن به تمام محوطه ی باغ، زیبایی آن را نیز دو چندان می کرده اند. آثاری از این آبراهه ها هم اکنون در محوطه ی پاسارگاد قابل مشاهده است و همگان را در برابر ذوق و نبوغ ایرانیان آن زمان متعجب می سازد.

در محوطه ی باغ شاهی کاخ ها و کوشک هایی نیز وجود داشته اند که اکنون بقایای آن ها در محوطه ی تاریخی پاسارگاد دیده می شود. کاخ اختصاصی یکی از این بناهای سلطنتی است که در شمال شرق آرامگاه کورش قرار دارد. در ساخت کاخ اختصاصی از سنگ سفید مرمرنما، سنگ آهکی کبود رنگ و سنگ آهکی سیاه رنگ استفاده شده و چشم اندازی زیبا به باغ داشته است. این کاخ وسیع یک تالار مرکزی و دو ایوان در جهت های شرق و غرب را شامل می گردد. کاخ اختصاصی دو درگاه اصلی و دو درگاه فرعی دارد و از ساختار معماری آن چنین بر می آید که به عنوان اقامتگاه کورش مورد استفاد بوده است. نقوش برجسته ای که در درگاه های این کاخ دیده می شود شاه را در لباس های فاخر نشان می دهد و بسیار تماشایی هستند. بقایای این کاخ که شکوه آن را به خوبی نشان می دهد از دیدنی های گرانقدر مجموعه ی پاسارگاد به شمار می روند.

کاخ بار عام نیز یکی دیگر از کاخ های بزرگ مجموعه ی پاسارگاد است که محل ملاقات کورش بزرگ با میهمانان و مقامات دولت های تابع امپراتوری هخامنشی و پذیرایی از آنان بوده است. این کاخ یک تالار مرکزی وسیع با هشت ستون و چهار ایوان در چهار سمت دارد. به نظر می رسد که ستون های ایوان ها کوچکتر بوده اند. تنها ستون پابرجای تالار اصلی که ارتفاعی بیش از ده متر دارد، نشان می دهد که ارتفاع سقف این تالار از سقف ایوان ها بلندتر بوده است. ساقه ی ستون های تالار اصلی از سنگ سفید و پایه و سرستون آنها از سنگ سیاه ساخته شده بودند. اما در زمان حکمرانی اتابکان از سنگ ستون های این تالار جهت ساخت مسجدی در آن حوالی استفاده شده بود. این سنگ ها هم اینک به محل اصلی خود بازگردانده شده اند.

محوطه ی تاریخی پاسارگاد علاوه بر موارد ذکر شده دیدنی های ازرشمند دیگری نیز دارد که گواه شکوه و عظمت امپراتوری هخامنشی است و دیدن آنها در سفر به شهر شیراز خالی از لطف نیست.

مسجد جامع عتیق شیراز

مسجد جامع عتیق از قدیمی ترین مساجد شهر شیراز است و بنای آن را به دوران حکومت عمرولیث صفاری در قرن سوم هجری قمری نسبت می دهند. از بخش هایی که در آن روزگار ساخته شده آثار ناچیزی برجای مانده؛ همچنین به نظر می رسد که حیاط مسجد نیز طی قرن ها کوچکتر شده است. همچنین علارغم مرمت هایی که عمدتا در دوران صفوی انجام شده است، بخشی از تزئینات سنگی و آجری ساختمان مسجد به مرور زمان از بین رفته اند؛ با این همه آنچه از این مسجد امروز باقی مانده گواه شکوه و زیبایی پیشین آن است.

مسجد جامع عتیق شهر شیراز در مشرق حرم مطهر شاهچراغ (ع) قرار گرفته و چندین شبستان و حجره و یک خدایخانه را در خود جای داده است. شش در ورودی – در ضلع های شمالی و جنوبی هر کدام یک در و در اضلاع شرقی و غربی هر کدام دو در – مسیر ورود نمازگذاران به این مسجد را فراهم می کنند. همچنین صحن وسیع مسجد سابقا با سنگ مرمر پوشیده شده بوده و در ابتدای دالان های ورودی سنگاب هایی جهت وضو گرفتن تعبیه شده بودند. در میانه ی صحن نیز بنایی مکعبی به نام خدایخانه در قرن هشتم هجری قمری ساخته شده و محل تلاوت قرآن و نگهداری قرآن های خطی بوده است. تزئینات بیرونی خدایخانه منحصر به فرد و زیبا هستند.

سر در شمالی مسجد جامع عتیق شهر شیراز با کاشی مقرنس کاری شده و از آنجا که بر چهار کتیبه ی اطراف آن نام دوازده امام نقش بسته است به این دروازه، دروازه ی دوازده امام معروف می گویند. علاوه بر این، بر فراز در ورودی این بخش کتیبه ای مربوط به دوران صفوی دیده می شود. علاوه بر دروازده ی ورودی، در ضلع شمالی یک طاق نمای مرتفع کاشیکاری شده با دو گلدسته ی مقرنس کاری شده نیز دیده می شود. پنج طاق نما و شبستان کوچکی که پشت آنها قرار دارد در سمت غرب طاق نمای اصلی وجود دارد. در سمت دیگر طاق نمای اصلی در زمان پهلوی شبستانی وسیع و دو طبقه با آزاره ها و محرابی مرمرین ساخته اند. ستون ها و دیوارهای این شبستان به زیبایی کاشی کاری شده اند و آیات قرآن، تصاویر گل و بته و نقوش اسلیمی زینت بخش آنها هستند.

همانند ضلع شمالی، در ضلع جنوبی مسجد جامع عتیق شهر شیراز یک طاق نمای بزرگ به چشم می خورد؛ اما بخش هایی از این طاق نما تخریب شده و هم اینک در دست مرمت است. از آثار باقی مانده در تزئینات این طاق می توان به بخشی از کتیبه ای به خط ثلث اشاره کرد. علاوه بر این طاق نما یک شبستان نیز در ضلع جنوبی قرار دارد و در سر در آن کتیبه ای مربوط به دوران شاه طهماسب اول صفوی دیده می شود. محراب این شبستان نیز با کاشی کاری تزئین شده و سوره ی حمد به خط کوفی و آیاتی دیگر به خط نسخ در اطراف آن نگاشته شده اند. دو شبستان دیگر نیز در این قسمت وجود دارند که در شبستان کوچکتر چهل ستون مکعب دیده می شود. این شبستان همچنین چهار در به سمت حیاط مسجد دارد. شبستان دیگر بزرگ با آزاره های مرتفع مرمرین است و یکی از درهای وروردی ضلع غربی به آن رهنمون می شود. همچنین در این شبستان منبری ساخته شده از چوب و سنگ مرمر و با دوازده پله دیده می شود.

در ضلع غربی این مسجد ده طاق نما دیده می شود؛ پشت این طاق نماها یک شبستان کوچک قرار دارد و یکی از آنها نیز به یک در ورودی راه دارد. همانطور که پیشتر ذکر شده در ضلع غربی مسجد جامع عتیق دو در ورودی وجود دارد؛ درِ دیگر این ضلع با کاشی، معرق و مقرنس تزئین شده است. همچنین بر کتیبه ای به خط ثلث که بر فراز این در قرار دارد آیاتی از قرآن نقش بسته است. این در یکی از مهمترین ورودی های مسجد جامع عتیق شهر شیراز است و به شبستان بزرگی که در ضلع جنوبی قرار دارد و پیشتر درباره ی آن صحبت شده باز می شود.

در ضلع شرقی مسجد جامع عتیق یک طاق نمای بزرگ در میانه و در هر طرف آن چهار طاق نمای کوچک وجود دارد. یک شبستان کوچک و یک در ورودی از دیگر بخش های این قسمت اند. تمامی طاق ها و شبستان های مسجد جامع عتیق شهر شیراز به ستناسب و زیبایی در کنار هم قرار گرفته اند و در کل، مجموعه ای باارزش به وجود آورده اند که یکی از گرانقدرترین نمونه های معماری کشور به شمار می رود و بازدیدکنندگان فراوانی را به خود جلب می کند.

حرم شاهچراغ (ع)- شیراز سومین شهر مذهبی ایران

حضرت سید احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام، فرزند امام موسی کاظم و برادر امام رضا علیه السلام است. در زمان خلافت مامون عباسی ایشان و چندین تن از برادران و یارانش در کاروانی از مدینه عازم خراسان بودند تا به امام رضا علیه السلام در توس بپیوندند. اما با به شهادت رسیدن امام رضا (ع)، این کاروان حوالی شهر شیراز با سپاهیان حاکم شهر که از دستور مامون بنا بر حمله به این کاروان اطاعت می کردند، برخورد کرد. در پی این نبرد احمد ابن موسی و بسیاری از اصحاب ایشان مجروح شدند و بسیاری دیگر نیز به شهادت رسیدند. در نبرد های بعدی نیز آن حضرت شجاعانه به مبارزه پرداخته و درنهایت به شهادت رسیدند.

بنای اولین حرم و بارگاه برای حضرت احمد ابن موسی (ع) به دوران حکمفرمایی امیر عضدالدوله ی دیلمی در قرن چهارم هجری قمری در ولایت فارس باز می گردد. پس از آن و در زمان اتابکان فارس تغیرراتی در بنای قبلی ایجاد شد و ساختمان های جدیدی نیز به آن اضافه گردید. در دوران صفویان، افشاریان و قاجار نیز این حرم مورد توجه حاکمان قرار گرفته و هر از چندگاه مرمت می گردید. وجود این حرم در شیراز مایه مباهات و افتخار این شهر بوده و شیراز را به عنوان سومین شهر مذهبی ایران مفتخر نموده است.

امروزه حرم و بارگاه احمد ابن موسی شاهچراغ علیه السلام میعادگاه دوستداران آن حضرت و اهل بیت در شهر شیراز می باشد. دیوار و سقف بخش های مختلف این حرم متبرک با آیینه کاری های بسیار زیبا و هنرمندانه زینت یافته اند. هنر آیینه کاری به کار رفته در تزیین این حرم مطهر از بهترین و شگفت انگیزترین نمونه های هنر آیینه کاری ایرانی به شمار می رود که فضایی ملکوتی و باشکوه در حرم ایجاد نموده است. همچنین در سالهای اخیر با اضافه شدن بخش هایی به این حرم و توسعه ی صحن های آن، این بارگاه متبرک میزبان تعداد بیشتری از عاشقان آن حضرت است که جهت زیارت و یا شرکت در مراسم مذهبی در ایام مختلف سال به ویژه در ماه مبارک رمضان رهسپار آین مکان مقدس می شوند.

دلیل نامگذاری حضرت احمد ابن موسی (ع) به شاهچراغ را می توانید در این مقاله مطالعه فرمایید.

حرم مطهر سید محمد ابن موسی برادر دیگر حضرت رضا (ع) نیز در این مجموعه قرار دارد و از ارزش معنوی فراوانی در میان دوستداران اهل بیت برخوردار است. همچنین در فاصله ای اندک از مجموعه ی حرم حضرت شاهچراغ (ع)، آستانه ی مبارک سید علاالدین حسین قرار دارد و میزبان مشتاقان آن حضرت است.

آبگرم یله‌گنبد قطب گردشگری قزوین می‌شود

قطب گردشگری قزوین در برنامه اقتصادی ۱۴۰۰ این استان در منطقه آبگرم یله‌گنبد راه‌اندازی می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار قزوین گفت: نشست‌هایی با مدیر کل میراث فرهنگی استان قزوین برگزار شده تا منطقه آبگرم یله‌گنبد به عنوان قطب گردشگری استان انتخاب شود.

علی فرخزاد در توضیح قطب گردشگری اظهار کرد: همیشه یک منطقه متمرکز به عنوان گردشگری با توجه به ظرفیت‌های طبیعی، تاریخی و گردشگری می‌تواند به عنوان قطب گردشگری به توسعه اقتصادی منطقه کمک کند.

وی تاکید کرد: در این رابطه یک سرمایه‌گذار در روزهای اخیر برای موضوع‌های قطب گردشگری و کشاورزی در قزوین اعلام آمادگی کرده و قرار شد در بازدید از مناطق مورد نظر و کارهای کارشناسی، نظر قطعی خود را اعلام کند.

معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار قزوین یادآور شد: با توجه به مراجعه و استقبال بسیاری از سرمایه‌گذاران مباحث اقتصادی و تولیدی در امر سرمایه‌گذاری سال آینده این استان، به فعالان حوزه اقتصادی و ایده‌پردازان پیشنهاد می‌کنیم دنبال راه‌اندازی قطب کشاورزی و گردشگری و ایجاد بندر خشک در قزوین باشند.

فرخزاد به توسعه تولیدات گلخانه‌ای هیدروپونیک (تولید محصولات کشاورزی بدون خاک و سم با کمترین میزان نیاز به آب) در استان اشاره کرد و یادآور شد: بخشی از اقدامات ما در قالب قطب کشاورزی، توسعه محصولات گلخانه‌ای هیدروپونیک است که در این رابطه یک سرمایه‌گذار با رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان نشست‌هایی را برگزار کرده است.

استان قزوین با واقع شدن در تقاطع اقتصادی شمال و جنوب کشور و داشتن مسیرهای ارتباطی مناسب، به علت داشتن سه هزار و ۵۰۰ واحد صنعتی، ۲ هزار و ۵۰۰ واحد کشاورزی و رتبه ارزنده در تولید محصولات شوینده، باغی و زراعی همواره مورد توجه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی قرار داشته است. قزوین همچنین دارای ۴۸۹ هزار هکتار اراضی کشاورزی است.

منبع:همشهری