عید دیدنی با خانههای «آجرسفید» تبریز
این روزها با نزدیک شدن به نوروز و ایام بهار، اصولا خانههای قدیمی نیز به تبعیت از دیگر جاذبههای گردشگری شهر باید وضعیت خود را بهبود بخشیده و تمام درهای خود را به مصداق آغوشی گرم به سوی گردشگران داخلی و خارجی باز کنند. به بهانه فرا رسیدن سال جدید و عید نوروز به دیدار خانههایی رفتیم که در طول سالهای طولانی و از دست حوادثی چون زلزلههای مکرر تبریز جان سالم به در برده و همچنان به عنوان پرچمداران تاریخ تبریز، در گوشهگوشه شهر ایستادهاند.
خانهای که سرمه چشم از غبار کفش میهمان میکند
ایستگاه اول، خانه قلب ادبی تبریز است که چندسال قبل ایستاد؛ اما خانه باصفا و صمیمی شهریار، همچنان در خیابان مقصودیه تبریز سرمه چشم از غبار کفش مهمان میکند. اگر چه آن مکان؛ خانه واقعی استاد شهریاردر دوران زندگی در تبریز بود اما حالا با به نمایش گذاشتن برخی از اشیا شخصی استاد، از نظر شهرداری موزه ادبی استاد شهریار نیز نامیده میشود.
حوضی که در ورودی حیاط باصفای خانه استاد سلام میکند، کافی است برای اینکه شما را آگاه سازد که به خانه شاعر حیدربابا آمدهاید. شاعر منظومهای که سالهاست مردم ترکیزبان با آن زندگی میکنند و با ابیات تلخش اشک میریزند و با ابیات شیرینش خنده بر لبانشان مینشیند.
خانه استاد برخلاف دلش کوچک است و با طی کردن چند پله به اتاقهای اصلی خانه میرسیم. اتاقها به دو نیم تقسیم شدهاند. در بخشی از از آنها اشیا شخصی استاد از کلاه معروفش گرفته تا قلم و مرکب در داخل محفظههای شیشهای به نمایش گذاشته شدهاند و بخش دیگر نیز که ورود ممنوع است، چیدمان خانه استاد را به نمایش گذاشته که با رنگ و مبلمانی ساده، شاید کسی جز شهریار در آن نمیتوانست شاعر باشد و شهریار شود.
در زیرزمین خانه استاد نیز حوزک آبی وجود دارد که در حوالی آن یک رادیو سنتی صدای شعرخوانی استاد را پخش میکند و ناممکن است کسی وارد آن فضای شاعرانه شود و با چشمانی پر از اشک خارج نشود. قدمت خانه یا همان موزه ادبی اساستاد شهریار برمیگردد به دوران صفویه.استاد شهریار گرچه اکنون نیست اما خانهاش همهروزه به صورت رایگان میزبان مهمانانش از سراسر دنیا و ایران است.
هرکس در این خانه زندگی کند، آزادیخواه میشود
خانهها معمولا تداعیگر دیوار و حصر و دلتنگی هستند اما در کوچه حاج رضا خیابان ارتش جنوبی تبریز، خانهای وجود دارد که این نظر را رد میکند. حرف از خانه علی مسیو میرود. قبل از اینکه وارد خانهاش شویم بهتر است راجع به خودش اندکی صحبت کنیم. علی مسیو یکی از شخصیتهای برجسته و مشهور نهضت مشروطه در آذربایجان است. او یکی از بنیانگذاران دسته مجاهدین تبریز و از رهبران آنها بوده و همیشه در سختیها پای مردانگی پیش گذارده و گره از کارها میگشود.
همانطور که از سبک معماری خانه وی نیز میتوان دریافت، قدمت خانه علی مسیو به دوران قاجار برمیگردد. وقتی با خانهای شامل دو حیاط و با اتاقهای جانبی در سه وجه حیاط اندرونی و در دو وجه حیاط بیرونی مواجه میشوی، وقتی وارد اتاقها میشوی و مقابل پنچرههای چوبی با گلدانهاش شمعدانی میایستی، با خود میگویی هرکسی در این خانه زندگی کند آزادیخواه میشود.
با گشتی ساده در اتاقهای تو در تو خانه میشود تزئینات گچی بالای پنجرهها که به شکل گل و چهره انسان هستند را دید. وجود سنتوری آجری در بالای پنچرهها نیز باز گواهی آن را میدهند که پنچرههای این بنا به شکل معجزهکنندهای حال انسان را عوض میکنند. از ویژگیهای دیگر این بنا میشود به این اشاره کرد که حیاطهای درونی و بیرونی آن فقط با یک دیوار از هم جدا شدهاند درحالی که در اکثر خانههای قدیمی مابین حیاط اندرونی و بیرونی یک فضای معماری وجود دارد. البته خانه علی مسیو خالی نیست و در آن ابزارها و وسیلههایی که متعلق به آزادیخواهان آن زمان است نگهداری میشود و کاغذی که بر روی میز و صندلیهای وسط خانه چسباندهشده، خبر از برگزاری جلسات مکرر مشروطهخواهان در آن مکان میدهد.
خوشبختانه خانه علی مسیو نیز مثل خانه استاد شهریار از گزند اداریشدن درامان مانده و به صورت رایگان و آزاد مورد بازدید مسافران و شهروندان تبریزی قرار میگیرد.
تاریخ هنوز در زیر این زمین زنده است
یکی از ویژگیهای بارز خانههای قدیمی این است که با ورود به آنها میتوان به سالها سال قبل ورود کرد. این مسئله در خانه تاریخی نیکدل تبریز مشهودتر است. وقتی به حیاط کوچک و صمیمی این خانه پا میگذاری خانه دوطبقهای نیکدل به شما خوش آمد میگوید و سپس وارد اتاقهای اصلی بنا که میشوید با انفجار رنگ و نور و اتفاقات خوب کم نظیر مواجه می شوید.
خوبیهای داخل بنا آنجاست که با دیوارهایی منقش به طرحهایی فوقالعاده زیبا و خوشحس مواجه میشوید و همچنین گچبری سقفها و نقوش روی شومینه و… همه از صفاتی هستند که در کنار پنجرههای دلباز، حس خوب و تاریخی را به آدم القا میکنند.
خانه نیکدل را میتوان یک خانه تاریخی کمنظیر دانست چراکه زیرزمین آن راوی زنده تاریخ است و با ورود به فضای ملایم زیرزمین آن، میتوانید حس کنید که وارد فیلمی زنده از دوران قاجار شدهاید.
خانههایی که دانشگاه شدند
بسیاری از خانههای تاریخی تبریز با چشمپوشی از خانه علی مسیو یا شهریار یا … خانه افراد معمولی بودهاند؛ یعنی صرفا بخاطر معماری زیبای خانهها، آنها را مرمت و نگه داشتهاند. یکی از آنها نیز خانه بهنام یا خانه قدکی در خیابان مقصودیه تبریز است که اکنون زیرمجموعه دانشگاه هنر و معماری تبریز به شمار میآید. به طوری که دانشگاه هنر و معماری تبریز را میتوان مجموعهای از ۳خانه تاریخی دانست که بخشی از آنها محل تحصیل دانشجویان شده ولی بخشهایی دیگر نیز برای بازدید عموم به نمایش گذاشته شدهاند.
معماری چشمنواز خانه بهنام یا خانه قدکی در ابتدای کار از ضمیر خود خبر میدهد که ساختهشده اواخر دوره زندیان و اوایل دوره قاجار است. یک معماری بینظیر با سقف و ستونهای منقش و زیبا که پس از ارتباط با چشمان گردشگر، پاهای او را نیز ناخودآگاه به داخل خانه میکشاند.
خانه بهنام نیز مانند بسیاری از خانههای قدیمی ایران، متشکل از دو ساختمان بزرگ و کوچک یا قشلاقی و ییلاقی است که هر دو را میتوان به یک اندازه زیبا و دلنشین دانست. البته یکی دیگر از ویژگی خانههای قدیمی ایرانی این است که حتما باید یک راهنما کنارت باشد وگرنه در دالانها و اتاقهای تو در تواش، احتمال سرگردانی پررنگ است.
اتاق اصلی این خانه به معنای واقعی و دوستداشتنی کلمه یک شاهکار است چراکه میتواند حس اندرونی معماری و نقوش و رنگهای ایرانی را به شما القا کند و انعکاس نور در پنجرههای رنگارنگ نیز شفابخش روحیه چشمانتان میتواند باشد.
خانهای که دیدنی نیست، زیستنی است
میخواهیم ایستگاه آخر خانهگردیمان، خانه بینظیری باشد که متاسفانه از آن به عنوان مرکز اطلاعرسانی گردشگری آذربایجان شرقی بهره برده میشود. خانه حیدرزاده که باز هم با قرار گرفتن در منطقه مقصودیه تبریز، از اهمیت و قدمت تاریخی این منطقه خبر میدهد و به گردشگران این قول را میدهد که قدم زدن در مقصودیه تبریز، رابطهای ناگسستنی با قدم زدن در اعماق تاریخ خواهد داشت.
همانطور که نما و معماری ساختمان نیز تصدیق میکند، این خانه متعلق به دوره قاجار است. از خصوصیات مهم این خانه تاریخی میتوان به حوضخانه فوارهدار اشاره کرد. همچنین پنجرههای ارسی را میبینید که حکاکیشدهاند و شیشههای الوان و آجرکاریهای نقشین نیز این را میگویند که این خانه تنها دیدنی نیست بلکه زیستنی است ولی چه بسا افسوس که این امکان نیست و تنها به زیستن چشمانمان باید اکتفا کنیم.
البته اینکه ما ۵ خانه تاریخی تبریز را برای معرفی انتخاب کردیم، به این معنا نیست که تعداد خانههای زیبا و تاریخی تبریز همینقدر است، بلکه خانه شربت اوغلی، ثقهالاسلام، ستارخان، پروین اعتصامی، اردوبادی، امیرنظام گروسی و… خانههایی هستند که میتوانند یک گردشگر را از آن سر دنیا بخاطر ساعتی تسکین و مسکن به تبریز بکشانند.
تعدد و تکثر خانههای تاریخی در تبریز خبر از توجه قدیمیهای این شهر به معماری و ساختمان میدهد ولی دلیل ماندگار شدن آن خانهها چیست؟ بیشک با اندکی درنگ و اندکی تامل در مییابیم که همه خانههای یک دوره تاریخی به یکشکل ساخته شدهاند اما زیباییهای متفاوتی دارند ولی از سبک و سیاقی واحد بهره میبرند که این باعث میشود نسلهای بعد آنها را به دلیل معماری خاصشان و قابلتحقیق و بررسی بودنشان پاس بدارند. این رنگ و این سبکها کاش در خانههای امروزی هم حرفی برای گفتن داشته باشند و کاش منظورمان از ساختمان تنها برجهایی نباشد که تا ابرها میرسند ولی حتی نمیتوانند یک گردشگر داخلی را به تبریز بکشانند.
این باعث تاسف است که چنین خانههایی که ثبت ملی و گاهی ثبت جهانی شدهاند امروزه به عنوان کاربریهای اداری یا هرچیز دیگر استفاده میشود و حس واحد آنها را از بین میبرند. البته این بد نیست که در محوطه یا حیاط چنین خانه های تاریخی کافهها یا غذاخوریهای سنتی برای مسافران برپا شود که هم میتواند در بحث تولید اشتغال میسر باشد و هم برای گردشگران دلپذیر.
کل خانههای قدیمی نیز به عنوان نمایندگانی از تمام موزهها، عمارتها، مساجد، بازارها، برجها و پلهای تبریز از همین امروز آغوششان ر به روی مسافران داخلی و خارجی گشودهاند. در هر حال منتظر تحویل شدن سال ۹۸ نباشید، همین امروز هم برای سفر به پایتخت گردشگری جهان اسلام دیر است.
منبع:برنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.