جای خالی “روز ملی لباسهای محلی ایرانی”در تقویم رسمی ایران
در فرهنگ کهن ایران، ششم فروردین، پیوند نوروز بزرگ با پوشیدن لباسهای فاخر ایرانی ست، پیشواز نوروز و بهار همیشه در گستره ایران با بهترین و زیباترین جامهها بوده و سمنهای دوستدار میراث فرهنگی آن را دستمایه این نامگذاری به نام “روز ملی لباسهای محلی ایرانی” کردند، روزی که تاکنون هیچ حمایت دولتی پشتش نبوده و نتوانسته جایی در تقویم رسمی پیدا کند.
ششم فروردین، نوروز بزرگ یا نوروز خاصه است. روزی که به روایت کتاب پهلوی بندهش، تن را جامهای نیکو میدهند. پوشیدن لباس نو از سنتهای زیبای این روز بوده و هنوز هم ایرانیان میکوشند در نوروز بهترین لباسهایشان را بر تن کنند. بر همین پایه سمنهای دوستدار میراث فرهنگی روز ششم فروردین را به عنوان «روز ملی لباسهای محلی ایرانی»نامگذاری و پیشنهاد کردهاند.
سمن های دوستدار میراث فرهنگی لباس های محلی ایرانی را نماد دیرینگی تاریخی، غنای فرهنگی و هویت جمعی میدانند و به پاسداشت آن روز ششم فروردین، یا نوروز خاصه را روز ملی لباس محلی انتخاب کردهاند. انتخاب این تاریخ با عنوان روز ملی لباسهای محلی ایرانی از سوی این نهادهای مردمی در سال 95 به شورای فرهنگ عمومی برای ثبت در تقویم رسمی کشور پیشنهاد شده است.
پیشنهاد روز ملی لباسهای محلی ایرانی میتواند گزینه خوبی برای استفاده از پتانسیل جشن نوروز و لباسهای محلی در گردشگری باشد. در بسیاری از کشورها، از جمله هند و چین جلوههای فرهنگی و آیین های سنتی و محلی یکی از جاذبههای پررنگ گردشگری هستتند.
جشن هولی یا جشنواره رنگها در هند یک جشن ملی و بهاری است که علاوه بر کمک به همبستگی ملی، سالانه گردشگران زیادی را به این کشور میکشاند. جشن فانوس و همین طور جشن رقص اژدها در چین باز نمونهای دیگر از جشنهای سال نوی چینی است که به خوبی برای جذب توریست از آنها بهرهبرداری شده است.
جای خالی همبستگی دولت و ثمنهای دوستدار میراث فرهنگی
پیشنهاد روز ملی لباسهای محلی ایرانی هنوز نتوانسته جایی در تقویم رسمی پیدا کند و وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هنوز در قامت یک وزارتخانه کمکی به تحقق و استفاده از پتانسیلهای آن نکرده است.
شاهین سپنتا، پژوهشگر جشنهای ایرانی و کنشگر میراث فرهنگی در اصفهان در این باره به ایرنا میگوید که هنوز آن گونه که شایسته است از دولت و وزارت میراث فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی، پشتیبانی مناسبی دریافت نکردهاند.
سپنتا در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: سال گذشته یکی از نمایندگان مجلس و عضو کمسیون فرهنگی، در مقام سخن همراهی هایی با کلیت طرح داشتند اما در عمل کارمهمی انجام نگرفت. البته روزی را هم که برای این مساله در نظر گرفته بودند فاقد وجاهت تاریخی لازم و بی اعتنا به نظریه کارشناسی سمنهای میراث فرهنگی کشور بود.
این کنشگر میراث فرهنگی از اقدامات سازمانهای مردم نهاد در راستای ثبت روز ملی لباس محلی گفت: در سال 95 حدود 25 سازمان مردمنهاد فعال در حوزههای میراث فرهنگی و گردشگری در نامهای به شورای فرهنگ عمومی خواهان نامیده شدن ششم فروردینماه به نام «روز ملی لباسهای محلی ایرانی» در تقویم رسمی کشور شدند.
در این نامه آمده بود:«همانگونه که آگاهید، ایران سرزمینی کهن با گوناگونی تیرههای دارای میراث فرهنگی مشترک است و پاسداشت و گسترش فرهنگ همهی تیره های ایرانی در راستای حفظ وحدت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران، اصلی ضروری و انکارناپذیر است.»
پیوند روز ملی لباس محلی با نوروز بزرگ
سپنتا اهمیت نامگذاری و رسمیت بخشیدن به روز ملی لباس های محلی ایرانی را ارزشگذاری رسمی به این مقوله و همچنین جلب توجه عموم مردم به حفظ لباس محلی دانست و افزود: ششم فروردین ماه از دیرباز روز نوروز خاصه یا نوروز بزرگ نام داشت و سنت پوشیدن لباسهای نو و دید و باز دید از دیرباز در نوروز بین ایرانیان متداول بوده است.
وی در ادامه یادآور شد: نوروز کهنترین آیین مشترک همه ایرانیان و ایرانی تباران است و مجمع عمومی سازمان ملل در روز 4/12/88 قطعنامهی جشن جهانی نوروز را در چارچوب مادهی 49 دستورکارِ خود و تحت عنوان «فرهنگ صلح» به تصویب رساند و برای نخستینبار در تاریخ این سازمان، جشن بزرگ نوروز، در مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و بهعنوان یک مناسبت بینالمللی رسمیت یافت به همین دلیل بهترین فرصت برای توجه به مشترکات فرهنگی همه برگزار کنندگان نوروز اعم از لباسهای محلی است.
سپنتا با اشاره به پتانسیلهای نوروز و همبستگی ملی در پوشش لباسهای محلی ایرانی گفت: سازمانهای مردم نهاد محلی و سازمانهای جهانی، دولت ها و مراکز دانشگاهی در سراسر جهان توجهی ویژه به نوروز و فرهنگ مردم برگذار کننده نوروز و لباسهای محلی آنان خواهند داشت. تعطیلات نوروزی فرصت مناسبی در اختیار مردم و گردشگران و برگزارکنندگان جشنوارههای نوروزی و رسانه ملی قرار میدهد تا با برنامهریزی مناسب حال و هوای نوروز، بیشتر در حفظ لباسهای محلی کوشا باشند.
لباس محلی، نشان همبستگی ملی و هویت جمعی
این کنشگر میراث فرهنگی در تعریف لباس محلی گفت: لباس محلی، به لباس خاص افراد یک تیره، منطقه، اقلیم یا شهر و روستا میگویند. از کارکردهای لباسهای محلی ایرانی در طول تاریخ می توان به پوشیدگی اندامها، تضمین امنیت جسمی و روانی افراد، نشانه تعلقات فرهنگی و باورها، نشانه جایگاه اجتماعی، همبستگی بین پوشندگان و نشانه هویت جمعی اشاره کرد.
زیبایی ظاهر به واسطه ارزشهای هنر بومی، شادی افزایی و روحیه بخشی به واسطه متناسب بودن با خلق و خوی پوشندگان، حفظ تنوع و تکثر فرهنگی در نواحی مختلف که در نهایت به غنای فرهنگ ملی می انجامد، متناسب بودن با سن و جنسیت اعم از کودک، زن و مرد و گروه های شغلی و اجتماعی، تاثیرپذیری از طبیعت و سازگار بودن با اقلیم و فصول مختلف با درنظر گرفتن رنگ و ضخامت پارچه و کامل بودن لباس با انواع سرپوش، تن پوش و پای پوش برای پوشش اندام های مختلف از مهم ترین ویژگی های لباس های محلی ایرانی به روایت شاهین سپنتا هستند.
این کنشگر میراث فرهنگی معتقد است حفظ لباسهای محلی به حفظ و رونق هنرهای دستی، مهارتهای مرتبط با بافت پارچه، دوخت لباس، تزئینات و ساخت زیورآلات بومی موثر است.
وی افزود: در گذر زمان لباس محلی برخی مناطق ایران از جمله شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، سمنان، اراکو کمرنگ شده یا به فراموشی سپرده شده اند پس در صورت بی توجهی به لباس محلی دیگر مناطق احتمال از میان رفتن آنان نیز هست.
طرح تنوع لباسهای محلی ایران جایگزین طرح غیرکارشناسی “لباس ملی”
از نگاه سپنتا حفظ لباس محلی هموطنان آذری، کرد، بلوچ، بختیاری، ترکمان، خراسانی، لُر، خوزستانی، قشقایی، گیلانی، مازندرانی، سیستانی، ابیانه ای، یزدی، کرمانی، هرمزگانی، ارمنی، کلیمی، زرتشتی نشانه احترام به تنوع و تکثر فرهنگی است.
وی با اشاره به اهمیت احترام به تنوع و تکثر فرهنگی ایران و حفظ لباس های محلی این سرزمین خاطرنشان کرد: تنوع یا گونگونی یک اصل زیستی است که با طبیعت بشر سازگار است. تنوع سلایق و حق انتخاب به زندگی مردم پویایی و کیفیت می بخشد به همین علت طرح حفظ تنوع لباس محلی تیره های ایرانی باید جایگزین طرح غیر کارشناسی ” لباس ملی” شود.
وی افزود: ثبت روزی به نام « روز ملی لباس های محلی ایرانی » در راستای «طرح حفظ تنوع لباس محلی همه ایرانیان»، نخستین گام ضروری در پاسخ به «بحران هویت» نسل ها و مقابله با «سلطه فرهنگی » است. حفظ لباس های محلی موجود و احیای لباس های محلی فراموش شده، یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری و دست مایه جشنواره های فرهنگی خواهد بود.
منبع:ایرنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.