فاصله ۲۰ میلیون تومانی قیمت پروازهای تهران – استانبول

بازار بلیت پروازهای تهران-استانبول نامنظم و آشفته است و بین قیمت‌های ایرلاین‌های داخلی و خارجی حدود ۲۰ میلیون تومان فاصله است.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، بالاخره پس از از ماه‌ها رایزنی و وعده‌های مقامات ترک برای از سرگیری پروازهای ایران و ترکیه از امروز پرواز ایرلاین‌های داخلی به مقصد استانبول آغاز می‌شود اما در بازار فروش بلیت هواپیما آشفتگی و بی‌نظمی وجود دارد. چرا که در سایت‌ها و آژانس‌های فروش بلیت هواپیما، قیمت‌های متفاوتی وجود دارد و ایرلاین‌های داخلی نرخ پروازهای خود به استانبول را از حدود ۵ میلیون تومان تا ۹ میلیون تومان اعلام کرده‌اند که با توجه به اکونومی بودن این پروازها این فاصله قیمتی به نظر منطقی نمی‌رسد.

این آشفتگی در بازار بلیت پرواز ایرلاین‌های خارجی هم وجود دارد و بسیار بیشتر است. هواپیمایی امارات قیمت بلیت پروازهای همین مسیر را حدود ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اعلام کرده و قیمت پروازهای قطر ایرویز با وجود کاهش چشمگیر همچنان تفاوت بسیار زیادی با قیمت بلیت پروازهای ایرانی و حتی اماراتی دارد و از ۱۶ میلیون تومان تا بیش از ۲۵ میلیون تومان بر اساس تعداد توقف پرواز متفاوت است.

البته مقصود اسعدی سامانی دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی – درباره قیمت بلیت پرواز شرکت‌های هواپیمایی ایرانی برای پرواز به ترکیه این‌گونه توضیح داد: نرخ بلیت این پرواز حدود چهار و نیم میلیون تومان است و ایرلاین‌های دیگر نیز برحسب سرویس‌هایی که می‌دهند نرخ بلیت پروازهای خود را تعیین می‌کنند اما همین قیمت‌ها و البته حضور ایرلاین‌های ایرانی در این مسیر سبب شده تا قیمت بلیت پرواز قطر ایرویز نیز از حدود ۶۰ میلیون تومان به ۲۴ میلیون تومان کاهش پیدا کند که این مسئله بیانگر این واقعیت است که اگر عرضه زیاد شود نرخ بلیت نیز کاهش چشمگیر خواهد داشت.

با وجود این، اظهارات به نظر می‌رسد در بازار بلیت پروازهای ترکیه آشفتگی و بی نظمی وجود دارد و دستگاه‌های نظارتی و حاکمیتی مانند سازمان هواپیمایی کشوری باید در این زمینه ورود پیدا کنند و با وجود اینکه پروازهای خارجی مشمول قیمت‌گذاری نیست جلوی این وضعیت را بگیرند تا مسافران بتوانند با آسایش خیال بیشتری نسبت به انتخاب بلیت هواپیما و انجام پرواز خود در این مسیر اقدام کنند.

منبع:همشهری

تورهای گردشگری چقدر معرف فرهنگ ایران هستند؟

همیشه گفته شده گردشگران خارجی مشتاق دیدن ایران فرهنگی هستند اما آنچه که تورهای گردشگری به گردشگران نشان می‌دهند؛ هنر ایرانی است نه فرهنگ آن.

خبرگزاری مهر گروه فرهنگ؛ تورهای گردشگری در ایران از دیرباز تنها یک مسیر را طی می‌کرده‌اند. معمولاً گردشگران خارجی به تهران می‌آمده و از آنجا به دیدن سه شهر یزد و اصفهان و شیراز می‌رفتند. هیچ وقت این مسیر تغییر محسوسی نکرد بلکه امکانات بیشتری در جاده‌های این شهرها ایجاد شد تا گردشگران مشکلات کمتری برای طی این مسیر داشته باشند.

شاید در این بین برخی از تورهای گردشگری به سمت شهرهای دیگر هدایت می‌شد اما عمده تورها در همین مسیر و دیدن جاذبه‌های تاریخی ایران بوده است بنابراین معرفی هنر و تاریخ ایران بیشترین فعالیت تورهای گردشگری است. در میان گردشگران خارجی همیشه افرادی بوده‌اند که تنها دیدن موزه و آثار باستانی برایشان جذاب نبوده بلکه مسیرهایی غیر از مسیرهای شناخته شده و دیدن جاذبه‌های بکر را می‌پسندیده‌اند این افراد یا خودشان به صورت مستقل به ایران سفر داشتند یا تورهای گردشگری خاص را انتخاب می‌کردند و به شهرهایی می‌رفتند که خارج از مسیر کلاسیک تورها بود.

اما برنامه تورهای گردشگری برای گردشگران خارجی بیشتر، دیدن مساجد، میادین، موزه‌ها، بناهای تاریخی و سایت‌های باستانی، ارائه غذای محلی در رستوران‌های سنتی، بازدید از بازارچه‌های صنایع دستی و کارگاه‌های فرش‌بافی بود. گاهی نیز گردشگران آزاد بودند تا خودشان به خیابان‌ها و کوچه‌ها بروند شاید بخواهند با فرهنگ ایرانی بیشتر آشنا شوند.

ایران

اگرچه تورهای گردشگری نام فرهنگی را بر خود داشتند اما تا قبل از شیوع ویروس کرونا و لغو همه سفرهای ورودی چه چیزی را از فرهنگ ایران نمایش می‌دادند؟

در واقع فرهنگ مفهوم گسترده‌ای شامل رفتارهای اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری، دانش، اعتقادات، هنرها، قوانین، آداب و رسوم، قابلیت‌ها و عادات افراد در این گروه‌هاست هر منطقه از کشور فرهنگ متفاوتی با مناطق دیگر دارد همچنین از آنجا که ایران مملو از اقوام و فرهنگ‌های مختلفی از شمال تا جنوب، شرق تا غرب است این تفاوت برای بسیاری از افراد به خصوص گردشگرانی که اطلاعات کمتری از ایران دارند، جذاب است.

تفاوت فرهنگی جاذبه قوی برای گردشگران خارجی

در این باره، قاسم الله یاری از کارشناسان گردشگری به خبرنگار مهر می‌گوید: تفاوت فرهنگی مردم ایران را گردشگران مسیرهای کلاسیک در تهران اصفهان و یزد و شیراز کمتر می‌بینند آنها به جنوب ایران سفر نمی‌کنند که بدانند تفاوت لباس، گویش و غذای مردم جنوب چه تفاوتی با مردمی دارد که در کنار دریای خزر و جنگل‌های هیرکانی زندگی می‌کنند و یا به کویر نمی‌روند تا بدانند مردم ایران چگونه در بیابان برهوت باغ ایجاد کرده‌اند. ما فقط گردشگران را با موزه و مسجد و بناهای تاریخی‌مان آشنا می‌کنیم و فکر می‌کنیم چون این بناها نشان دهند بخشی از فرهنگ ما هستند کافی است درصورتی که ما از فرهنگ تنها هنر معماری را معرفی کرده‌ایم.

ایران

الله یاری ادامه می‌دهد: موسیقی، پوشش لباس، زبان، دین و زندگی معمولی افراد غیر از آنچه که در هتل‌ها و بوم گردی‌ها مشاهده می‌شود نیز بخشی از همین فرهنگ هست. منتها از آنجا که دیدن زندگی عادی مردم برای ما معمولی شده تصور می‌کنیم جذابیتی برای مردم کشورهای دیگر نخواهد داشت با این وجود به تازگی تورهای گردشگری غذا راه افتاده که توانسته گردشگران خارجی را تنها به بهانه پخت غذا و تست طعم‌ها و آشپزی در آشپزخانه‌های ایرانی، به ایران بیاورد. این موضوعی است که نشان می‌دهد ایران کم کم از مرحله برگزاری تورهای کلاسیک پا را فراتر می‌گذارد و به سمت بخش‌های دیگر گردشگری نیز می‌رود. منکر این نمی‌شوم که تورهای کلاسیک هم طرفداران زیادی دارد. اما این تورها تنها بیان کننده هنر ایرانی است. هر چند که در سال‌های اخیر شاهد تغییراتی در سلیقه گردشگران خارجی شده‌ایم و می‌بینیم که تعداد افراد کوهنورد و ادونچر بیشتر شده و افراد می‌خواهند که به جاذبه‌های دیگر ایران نیز سری بزنند.

تمایل برای خروج از مثلث طلایی ایران

در تعاریف مختلف؛ عناصر فرهنگ ایرانی که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است، زبان پارسی و گویش‌ها و لهجه‌های پارسی، جشن‌های ملی از جمله نوروز و شب یلدا، ادیان، هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و خوراک ایرانی)، فرهنگ‌های محلی اقوام ایرانی و موسیقی سنتی است.

در سالهای اخیر گردشگران خارجی مثلث طلایی ایران تمایل دارند در مراسم عزاداری دهه اول محرم شرکت کنند. ولی ایران هنوز برای حضور این افراد در عید نوروز برنامه‌ای ندارد. با وجود اینکه ایران پرونده چند ملیتی ثبت جهانی را تدوین کرده و کشورهای دیگر زیر نظر آن به این پرونده پیوسته‌اند. بسیاری از جشنواره‌های موسیقی و فیلم حتی نمایشگاه‌های گردشگری نیز در ایران قابلیت جذب گردشگر را دارند اما اگر این برنامه‌ها با سفر گردشگران خارجی همزمان هم باشد باز هم دفاتر مسافرتی تصور می‌کنند که نباید گردشگران را به این جاذبه‌ها برد.

اشکان سالاری از راهنمایان گردشگری به خبرنگار مهر می‌گوید: خیلی از گردشگران می‌خواهند که به جای رفتن به موزه، کنار جوانان بنشینند و هم صحبت شوند حتی به خانه‌ای معمولی بروند و یا فقط به زندگی خیلی عادی مردم ایران نگاه کنند. می‌توان برای آنها برنامه بازدید از یک مراسم عروسی سنتی و یا یکی از آئین‌های مناسبی را اجرا کرد و به آنها روش تهیه غذای ایرانی را آموخت و یا به تئاتر و کنسرت موسیقی برد. این روزها دیگر آژانس‌های مسافرتی سلیقه مسافران را تعیین نمی‌کنند بلکه طبق سلیقه آنها تور می‌بندند.

با شیوع ویروس کرونا اکنون گردشگران خارجی به ایران ورود نمی‌کنند و سفرها به شدت کاهش یافته است به نحوی که وزارت میراث فرهنگی اعلام کرده بود که ایران از اول سال تا مرداد ماه تنها ۷۴ گردشگر خارجی داشته است که البته همین افراد نیز گردشگر تجاری بوده‌اند. به نظر می‌رسد نبود گردشگر و تورهای ورودی خارجی فرصت مناسبی برای آژانس داران باشد تا بتوانند در زمینه جذب گردشگران علاقه مند به شاخه‌های دیگر فرهنگ ایرانیان، پس از بازگشایی مرزها فعالیت کنند.

باغ موزه‌ بکر در نقطه صفر مرزی

مقاومت مردم آبادان در جنگ تحمیلی آنقدر بی‌نظیر بود که حالا این مقاومت در سرزمین “نخلستان بِریم” در نقطه صفر مرزی به شکل یک باغ موزه درآمده تا خون‌های ریخته شده، رشادت‌ها و ایثارگری‌ها در راه دفاع از وطن، برای نسل جدید ملموس‌تر باشد.

اگر آبادان در زمان جنگ و آن محاصره‌ی بیش از یک سال سقوط می‌کرد، طبیعتا پیشروی رژیم بعث عراق در خاک ایران نیز ادامه پیدا می‌کرد اما مقاومت مردان و زنان آبادانی باعث عقب‌نشینی عراقی‌ها شد.

به گزارش ایسنا، پیش از اینکه عراقی‌ها رسما جنگ را آغاز کنند، در منطقه سرسبز نخلستان بِریم مانند هر منطقه دیگرِ آبادان و ایران، زندگی در جریان بود اما چشم طمع دشمن به خاک ایران زمین، نخلستان بِریم را به منطقه‌ای تحت تاثیر مستقیم جنگ تبدیل کرد. منطقه‌ای که اگرچه سر از نخل‌هایش افتاد و به جای آب شیرین اروند، خون، نخل‌هایش را آبیاری کرد اما مقاومت مردمانش نگذاشت ذره‌ای از خاک نقطه صفر مرزی به دست دشمن بیافتد.

حالا منطقه سرسبز آن زمانِ “نخلستان بِریم” که امروز نخل‌هایش خشک و بی‌سر شدند و جوانان، مردان و زنانش جان خود را برای دفاع از شهر از دست دادند، به باغ موزه‌ای بی‌بدیل در ایران تبدیل شده تا آیندگان بدانند در این منطقه چه مقاومت‌ها و رشادت‌هایی برای حفظ خاک ایرانِ عزیز انجام شد.

برای اطلاع از ویژگی‌های خاص این باغ موزه و خاطراتی که در آن نهفته است، پای صحبت‌های سرهنگ رضا صریحی، مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس آبادان نشستیم.

باغ موزه

دلایل انتخاب محل باغ موزه آبادان

سرهنگ صریحی در ابتدا درباره دلیل تاسیس باغ موزه در محل “نخلستان بِریم” آبادان، اظهارکرد: با توجه به وضعیت آبادان که در طول هشت سال دفاع مقدس، یکی از شهرهای مقاوم برابر هجوم بعثی‌ها بود و یک سال نیز این شهر در محاصره دشمن قرار گرفت، بنا بر این شد که یک موزه دفاع مقدس در آبادان تاسیس شود. از سال ۹۱ پیگیر بودیم تا در آبادان یک باغ موزه تاسیس کنیم و با توجه به اینکه محل فعلی باغ موزه از بعد از جنگ در اختیار یگان‌های نظامی بود، همین منطقه را برای راه‌اندازی موزه انتخاب کردیم. آن موقع نیز با هماهنگی هیات مدیره وقت پالایشگاه نفت آبادان که این زمین‌ها متعلق به صنعت نفت است، این زمین فعلی به باغ موزه اختصاص پیدا کرد.

وی افزود: پیش از این نیز فضای باغ موزه به این صورت نبود و با بازسازی مناطق شرکتی، نخاله‌های آن‌ها در این محل تخلیه می‌شد اما با شروع کار برای تاسیس باغ موزه، بازسازی محل انجام شد و مسیرها را مشخص کردیم و کم‌کم کارها انجام شد. اما اگر مدیران شهری همت می‌کردند، باغ موزه زودتر از این افتتاح می‌شد. به هر حال شاید برخی مدیران شهری، امر دفاع مقدس چندان برای‌شان اهمیت موضوعی نداشته باشد و به همین دلیل کار تاسیس موزه کمی کند پیش رفت.

خصوصیات خاص باغ موزه آبادان

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس آبادان همچنین با اشاره به خصوصیات این باغ موزه که آن را از سایر باغ موزه‌های کشور متمایز کرده است، افزود: باغ موزه آبادان خصوصیات خاصی نسبت به سایر باغ موزه‌های کشور دارد. اول اینکه در نقطه صفر مرزی قرار دارد، دوم اینکه آثار به جا مانده از دفاع مقدس هنوز به همان صورت در محل باقی مانده‌اند و سوم اینکه محل باغ موزه همان خط پدافندی است که رزمنده‌ها در یک سال محاصره شهر و هشت سال دفاع مقدس از همین مکان به دفاع ‌پرداختند.

وی با اشاره به وضعیت محل باغ موزه در گذشته، گفت: در گذشته محل باغ موزه یک منطقه مسکونی بود و خانواده‌ها در این محل زندگی می‌کردند که با شروع جنگ و حمله دشمن، از همین منطقه شهید به انقلاب اهدا کردیم و رزمنده نیز داریم. همین‌ها خصوصیات این موزه را از سایر موزه‌ها مختص می‌کند و این‌ها ویژگی‌ها خاص این موزه هستند و از نظر تاریخی نیز محل موزه مورد اهمیت خاصی قرار گرفته است. همچنین مزار هشت شهید گمنام در همین باغ موزه بوده که مزار آن‌ها در حال ساخت است.

قبر ۵۳۸ اروپایی‌ در نخلستان بِریم

صریحی ادامه داد: کانال آبی که اکنون نیز در محوطه موزه قرار دارد، در زمان جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار می‌گرفت و هواپیماهای متفقین در همین کانال مونتاژ می‌شدند. ضمن اینکه در همین محل موزه، قبرستانی به نام قبرستان انگلیسی‌ها قرار دارد که جزو آثار تاریخی بوده و قبر ۵۳۸ نفر که متعلق به کارمندان اروپایی به ویژه انگلیسی‌هایی که پالایشگاه نفت آبادان را تاسیس کردند، در این محل است.

باغ موزه

آثاری دست نخورده از جنگ

وی عنوان کرد: تمام آنچه در محوطه نمایشگاه می‌بینید، همان چیزی است که در زمان جنگ وجود داشته و مورد حمله دشمن و اصابت موشک و گلوله قرار گرفته است. تلاش کرده‌ایم تا این آثار دست نخورده برای آیندگان باقی بماند زیرا ممکن است در آینده به این نیز محکوم شویم که جنگی به راه انداخته‌ایم و اگر آثار دفاع مقدس را از بین ببریم، آن موقع نمی‌توانیم از خودمان برابر آیندگان دفاع کنیم.

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس آبادان همچنین گفت: قبل از جنگ یعنی زمانی که انقلاب پیروز شد، این خانه‌ها مربوط به کارمندان شرکت نفت بود که پس از انقلاب نیز مردمان مستضعف و بی‌خانمان در این خانه‌ها مستقر شدند. ضمن این که ساختمان ادارات پالایشگاه نیز در همین مکان بودند. شش ماه قبل از شروع جنگ دیدیم که عراقی‌ها که آن سوی رودخانه مشخص بودند، در حال ساختن سنگر هستند؛ به مسئولان خبر دادیم که عراقی‌ها در حال انجام چنین کاری هستند، اما بنی‌صدر رئیس جمهور وقت زیر بار نرفت.

تصور مردم از یک جنگ سه چهار روزه

وی با اشاره به شروع جنگ و حس مردم آبادان به کوتاه بودن زمان جنگ، عنوان کرد: جنگ که شروع شد، مردم این حس را داشتند که جنگ سه چهار روز بیشتر طول نمی‌کشد. زیرا در سال ۴۶ – ۴۷ بود که تجربه جنگ در آبادان را داشتیم، این جنگ پس از ۴۸ ساعت به اتمام رسید و به همین دلیل مردم فکر می‌کردند این جنگ نیز به همان صورت است. به هر حال در این جنگ، مردم عادی خیلی ضرر کردند.

صریحی با بیان یک خاطره از خانواده ساکن در محل تاسیس باغ موزه، گفت: خاطره‌ای که از مردم همین منطقه باغ موزه باقی مانده است، مربوط به خانواده‌ای می‌شود که متشکل از مادر و دو دختر بود. زمان جنگ باتوجه به این که سربازهای ژاندارمری در منطقه مستقر بودند، مادر این خانواده در حال بردن یک فلاسک چای برای این سربازها بود که متاسفانه تک‌تیرانداز عراقی مادر این خانواده را به شهادت می‌رساند و صحنه دلخراش و ناراحت‌کننده‌ای رقم می‌خورد. به هر حال در همین منطقه باغ موزه، خانواده‌ها و رزمنده‌ها به شهادت رسیدند و این نیز از خصوصیات باغ موزه است که در هیچ کجای کشور وجود ندارد.

باغ موزه

قابلیت گردشگری باغ موزه

وی عنوان کرد: بیشترین تلاش برای ساخت این موزه از طرف پالایشگاه نفت آبادان و مدیریت آن و همچنین بنیاد حفظ آثار که خود بانی این کار است، صورت گرفته است. مدتی است که منطقه آزاد اروند نیز پای کار آمده است. هر چند که انتظار داشتیم زودتر از این‌ها وارد کار شود و شاید اگر زودتر از این کمک می‌کرد، شرایط باغ موزه آبادان بهتر از شرایط فعلی بود. ضمن اینکه باغ موزه قابلیت گردشگری بسیاری دارد زیرا هم کنار رودخانه اروند واقع شده و هم اینکه بحث دفاع مقدس مطرح است. البته طرح‌هایی مدنظر است تا بتوانیم آن‌ها را در آینده عملی کنیم. امیدوارم دیگر ارگان‌ها نیز از جمله شهرداری و شورای شهر نیز پای کار بیایند تا مجموعه را به سر و سامان برسانیم. همچنین سرلشکر باقری طی بازدیدی که از اینجا داشت، دستور اکید داد که به هیچ وجه ساختمان‌های موجود در باغ موزه دست زده نشود و ساختمان جدیدی نیز بین این ساختمان‌ها احداث نشود و منطقه بکر بماند و اگر قرار است ساخت و سازی جهت گسترش باغ موزه و بحث گردشگری آن داشته باشیم، در قسمت‌های دیگر منطقه انجام شود. در هر صورت اگر منطقه آزاد اروند پای کار بیاید، به نظرم این باغ موزه در بحث گردشگری دفاع مقدس نیز در کشور نمونه خواهد شد. همچنین تجهیزات موجود در باغ موزه، ادوات غنیمتی از عملیات ثامن‌الائمه تا بیت‌المقدس هستند که از همه جای ایران جمع‌آوری شده و در محل باغ موزه قرار داده شده‌اند.

باغ موزه آبادان برند جمهوری اسلامی ایران

مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس آبادان بیان کرد: اگر اطلاع‌رسانی در بحث این باغ موزه از سوی خبرنگاران و رسانه‌ها به خوبی به مسئولان رسانده شود، شاید این باغ موزه برندی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. زمانی که در حال تاسیس این باغ موزه بودیم، برخی از اساتید دانشگاه با هماهنگی ما از روند کار و باغ موزه بازدید داشتند که من همیشه عنوان می‌کردم هر موقع بخواهیم در خصوص دفاع مردمی در جنگ صحبت کنیم، باید مردم را به محل باغ موزه بیاوریم. ضمن اینکه کاروان‌های دانشجویی همیشه سوال‌شان در بازدید از باغ موزه این بود که وقتی به شلمچه و یادمان والفجر ۸ می‌رویم از حمله یگان‌های نظامی صحبت می‌شود، پس ما کی دفاع کردیم؟ وقتی آن‌ها را به این باغ موزه که محل دفاع بوده است، می‌آوریم و اینجا و خانه‌های مسکونی را که مورد ترکش توپ، تانک و گلوله قرار گرفته‌اند نشان‌شان می‌دهیم، آن‌ها راحت‌تر می‌توانند شرایط مردم و دفاع مردمی را درک کنند. آن موقع خود مردم کار را مدیریت می‌کردند و حتی برای بهتر پیش رفتن کارِ دفاع نیز مجبور شدند که شهر و منطقه را تخلیه کنند.

باغ موزه

خاطره‌ای از تلاش برای دفاع از خرمشهر

وی عنوان کرد: زمانی که جنگ شروع شد، من محصل بودم و با توجه به ارتباطی که با سپاه داشتیم، برای دفاع از کشور اسلحه به دست گرفتیم. زمانی که عراقی‌ها به خرمشهر حمله کردند، بیشتر جوانان آبادانی نیز برای دفاع از خرمشهر به این شهر رفتند. ضمن اینکه نیم‌نگاهی هم به آبادان داشتیم که دشمن از این سمت نیز وارد شهر نشود. به هر حال صبح‌ها به خرمشهر می‌رفتیم و می‌جنگیدیم و عصرها کنار همین رودخانه اروند که بخشی از آن از کنار باغ موزه آبادان می‌گذرد، برای حفاظت از شهر پُست می‌دادیم. در هفته‌های اول جنگ شوکه شده بودیم. در آن زمان سه‌راهی‌های لوله‌کشی‌های آب را برمی‌داشتیم و آن را از باروت تشکیل شده از مواد عطاری پر می‌کردیم و با خیال اینکه همین سه‌راهی‌های پر شده از باروت را به سمت تانک‌های دشمن بفرستیم و مانع از حملات آن‌ها شویم، آن ها را به سمت تانک‌ها پرتاب می‌کردیم اما دیدیم تانک‌ها از یک تا دو کیلومتری ما شروع به پرتاب توپ کردند و ما نتوانستیم با سه‌راهی‌های در دست‌مان کاری انجام دهیم و مجددا به آبادان برگشتیم.

منبع:ایسنا

جریان زندگی در تاریکی غارها در بجستان

غارها ذخائر طبیعی هستند که نقش مهمی را نیز در زنجیره طبیعت ایفا می‌کنند، اما متاسفانه عواملی همچون نبود آگاهی، ورود بی‌ضابطه افراد و همچنین معدن کاوی به این ذخائر ارزشمند صدمه می‌زنند در صورتی که در تاریکی غارها زندگی در جریان است.

روز دوم مهر ماه به عنوان روز غار پاک نام‌گذاری شده‌ است. این نام‌گذاری مثل بسیاری از مناسبت‌های دیگر فرصتی است برای تلنگر و یادآوری بسیاری از بایدها و نبایدها که گاه در طول سال کمتر به آن پرداخته می‌شود. یکی از میراث‌های طبیعی و ارزشمند شهرستان بجستان غارها هستند که به گفته رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان، غارها به عنوان ذخائر طبیعی به لحاظ زیستی، زمین‌شناسی، گردشگری و طبیعت‌گردی حائز اهمیت به شمار می‌روند.

عباس عشقی به عنوان عضوی از انجمن غارشناسی استان خراسان رضوی سال‌هاست که در زمینه طبیعت‌گردی و به خصوص غارنوردی در بجستان  فعالیت دارد.

وی در رابطه با اهمیت غارهای بجستان در گفت‌وگو با ایسنا عنوان کرد: شهرستان بجستان سومین شهر غارخیز استان خراسان رضوی است که تا کنون بالغ بر 50 دهنه غار در آن شناسایی و تقریبا بیشتر آن‌ها نقشه‌برداری شده‌اند.

عضو انجمن غارشناسی استان خراسان رضوی اظهار کرد: غارهای شهرستان بجستان اکثرا غارهای عمودی بوده و در ارتفاع پایین تشکیل شده‌اند.

عشقی افزود: غارهای بجستان بیشتر در مناطق یونسی، مرندیز و فخرآباد واقع شده‌اند و غار بلور یکی از معروف‌ترین این غارهاست که به عروس غارهای خراسان و زیباترین غار شرق کشور شهرت دارد و در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده‌ است.

این کارشناس ارشد گردشگری تاکید کرد: متاسفانه در بجستان بحث گردشگری غارها بسیار کمرنگ است و میراث فرهنگی به جز ثبت چند مورد از غارها، در این زمینه اقدام خاصی انجام نداده‌ است و قطعا اگر زیرساخت‌های گردشگری در منطقه فراهم شود علاقه‌مندان زیادی را از داخل و حتی خارج کشور جلب خواهد کرد.

وی ادامه داد: با توجه به خصوصیات ویژه‌ای که غارهای منطقه دارند قرار بود علاقه‌مندانی از کشورهای ایتالیا و فرانسه برای بازدید از غارها به منطقه بیایند ولی با توجه به شیوع ویروس کرونا فعلا این برنامه به تعویق افتاده‌ است.

عشقی در رابطه با مهمترین معضلی که در حال حاضر غارهای منطقه را تهدید می‌کند، گفت: با توجه به اینکه کوه‌های بجستان اکثرا سنگ‌های معدنی دارند و غارها نیز در داخل همین کوه‌ها قرار دارند بعضی از فعالان حوزه معدن متاسفانه ارزش غارها را نادیده گرفته و گاه باعث آسیب جدی به غارها می‌شوند که از مسئولان خواهش می‌کنیم با توجه به وجود غارها به عنوان یک سرمایه طبیعی، در واگذاری معادن دقت بیشتری داشته‌ باشند.

وی همچنین  نبود هیئت غارنوردی فعال در شهرستان بجستان و نبود آموزش‌های تخصصی در این زمینه را از جمله سایر مشکلات در حوزه غار نوردی برشمرد و خاطرنشان کرد: متأسفانه در شهرستان آن طور که باید و شاید به غارنوردی اهمیت داده‌ نشده‌ است.

عشقی با اشاره به نام‌گذاری دوم مهر به نام روز غار پاک گفت: هر ساله با همراهی انجمن غار و غارشناسی استان، هیئت کوهنوردی و اداره حفاظت محیط زیست برنامه‌ پاکسازی غارها را داریم که  این پاکسازی با هدف فرهنگ‌سازی و حفاظت از منابع طبیعی انجام می‌شود و امیدواریم که این فرهنگ در بین مردم و طبیعت‌گردان و گردشگران نهادینه شود که این منابع طبیعی جزئی از زندگی ماست و باید در حفاظت از این اکوسیستم‌ها کوشا باشیم.

غارها

شناسایی بالغ بر 50 غار در بجستان در سال‌های اخیر

رئیس اداره حفاظت محیط زیست بجستان نیز نام‌گذاری دوم مهرماه به عنوان روز غار پاک را فرصتی برای ترویح ضرورت حفاظت از غارها ذکر کرد و افزود: شاید این نام‌گذاری تلنگری باشد برای مردم و طبیعت‌دوستان که به غارها اهمیت بیشتری بدهند.

مجتبی رضانژاد به ایسنا گفت: غارها اکوسیستم‌های بسیار حساسی هستند که ارزش زیستی، زمین‌شناسی، گردشگری، فرهنگی و طبیعت‌گردی فراوانی دارند و شعار امسال سازمان حفاظت محیط زیست برای روز غارهای پاک شعار حفاظت از تنوع زیستی غارها است.

رضانژاد اظهار کرد: محیط غارها، محیطی تقریبا نیمه بسته است و جانورانی که در غارها زندگی می‌کنند معمولا به این محیط خو گرفته‌اند و تقریبا می‌توان گفت جزء گونه‌های اندمیک هستند.

وی ادامه داد: خفاش‌ها، حشرات، مارمولک‌ها و تعدادی از سخت‌پوستان از جمله گونه‌های زیستی غارها هستند که هر کدام از این‌ها در زنجیره طبیعت نقش مهمی‌ بر عهده دارند مثلا خفاش‌ها در زمینه تعدیل جمعیت آفات و کمک به گرده‌افشانی گل‌ها بسیار موثر هستند.

رضانژاد تصریح کرد: در سال‌های اخیر بالغ بر 50 غار در شهرستان بجستان به همت انجمن غار و غارشناسی و هیئت کوهنوردی شهرستان کشف و شناسایی شده‌ است که میراث طبیعی بسیار ارزشمندی هستند.

وی خاطرنشان کرد: متاسفانه یک سری از فعالیت‌ها در شهرستان از جمله فعالیت‌های معدن‌کاوی، ورود بی‌ضابطه و بدون هماهنگی تعدادی از مردم به غارها و در نهایت زباله‌هایی که در غارها به جای می‌گذارند همچنین شکستن استالاگمیت‌ها و استالاکتیت‌ها و خارج کردن آن‌ها از محیط غار باعث آسیب جدی به غارها شده و زیبایی طبیعی غارها را خدشه‌دار کرده‌ است.

رضانژاد تاکید کرد: اداره حفاظت محیط زیست بجستان در چند سال اخیر سعی کرده‌ کارهای بیشتری در زمینه حفاظت از غارها انجام دهد از جمله رصد فعالیت معادن و برخورد با افراد متخلف، پاکسازی غارها و برخورد با افرادی که به گونه‌های زیستی داخل غارها آسیب می‌رسانند و… اما حفاظت از غارها صرفا و تنها بر عهده‌ محیط زیست نیست و برای رسیدن به این مهم باید از کمک و مساعدت سایر نهادها، سمن‌ها، مردم و طبیعت‌ دوستان نیز برخوردار باشیم.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست بجستان یادآور شد: یکی از مزیت‌های غارها جنبه گردشگری آن است که چنانچه با رعایت اصول و ضوابط محیط زیستی انجام شود قطعا برای شهرستان درآمدزا خواهدبود و باعث استفاده‌ی پایدار از این ذخایر طبیعی خواهد شد.

منبع:ایسنا

دوشنبه‌های اراک‌ گردی و پنجشنبه‌های اراک شناسی

معاون گردشگری استان مرکزی گفت: دوشنبه‌های اراک‌گردی و پنجشنبه های اراک‌شناسی به منظور توسعه گردشگری در اراک ترتیب داده شده است.

حسن حسینی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: به مناسبت هفته جهانی جهانگردی که در مهرماه قرار دارد، اداره کل میراث فرهنگی با کمک یک موسسه آموزشی برنامه پنجشنبه های اراک شناسی را راه‌اندازی کرد که تاکنون سه پنج شنبه ویژه لیدرهای دفاتر خدمات مسافرتی برگزار شده است.

وی افزود: این برنامه ویژه لیدرهایی است که در دوره‌های آموزشی میراث فرهنگی شرکت کرده و تصمیم بر آشنایی بیشتر این افراد از جاذبه‌های کمتر شناخته شده در شهر اراک است که به جذب گردشگر کمک شایانی خواهد داشت.

حسینی با بیان اینکه تاکنون از کارگاه‌های رنگ‌رزی، آموزش منبت، سفال و … بازدید شده است، گفت: در واقع در این برنامه علاوه بر آموزش و آشنایی با جاذبه‌های گردشگری استان بازدید هم رقم می‌خورد که می‌تواند تصورات مناسبی از ظرفیت‌های گردشگری اراک، در ذهن متبادر کند.

وی با اشاره به دوشنبه‌های اراک‌گردی، بیان کرد: در کنار پنجشنبه‌های اراک‌شناسی، برنامه دوشنبه های اراک گردی نیز ترتیب داده شده است که تاکنون چهار هفته برگزار شده و با کمک یک موسسه مردم نهاد، هیات امنای بازار تاریخی اراک و یک دفتر خدمات مسافرتی این برنامه پیش می‌رود.

معاون گردشگری استان مرکزی با تاکید بر استقبال بسیار خوبی که از این برنامه در اراک شده است، گفت: در واقع اراک گردی آشنایی هم استانی‌ها و حتی گردشگران خارج از استان و خارج از کشور با جاذبه‌های تاریخی شهر اراک را به دنبال دارد که از بازارگردی آغاز شده و افراد با پرداخت مبلغ اندکی از جاذبه‌های شهر بازدید می‌کنند که شامل بازار تاریخی، کاروانسراها، سراها، بقعه‌های شهر و … می‌شود.

حسینی اضافه کرد: این برنامه به دلیل استقبال مردم همچنان برگزار می‌شود، اما با توجه به شرایطی که در خصوص بیماری کرونا در اراک وجود دارد، حساسیت بسیاری در برگزاری برنامه همراه با حفظ تمامی پروتکل‌های بهداشتی وجود دارد و اداره کل میراث فرهنگی در این راستا نظارت کافی را اعمال می‌کند تا مشکلی برای گردشگران بروز نکند.
منبع:ایسنا

آشنایی با روستای گیلوان – اردبیل

 روستای گیلوان در مرز استان‌های اردبیل و گیلان، بین شهرهای خلخال و رشت قرار دارد

این روستا از توابع بخش شاهرود شهرستان خلخال است و در ‏65‏ کیلومتری جنوب شرقی این شهرستان و 45 کیلومتری رشت واقع است.

روستای گیلوان از شرق به استان گیلان از جنوب به روستای علی آباد و ماد جولان، از باختر به روستای شال و از شمال به جنگل‌های تالش متصل می‌شود. ارتفاع این روستای کوهپایه‌ای از سطح دریا ۱۰۸۰ متر است و آب و هوای آن در زمستان‌ها سرد و در تابستان‌ها معتدل است.

گورستان باستانی روستا کشف شده در منطقه خانقاه گیلوان، نشانگر بومی بودن قوم گیلوان در این روستاست. مردم روستای گیلوان به گویش‌های تاتی و تالشی حرف می‌زنند.

مزار مقدس امامزاده عین علی (ع) در دل باغات سیب و گردو و گیلاس و در بالای تپه‌ای در خانقاه گیلوان قرار گرفته و برای رسیدن به این امامزاده باید از باغ‌هایی که کوه‌های سرافراشته آن را در بر گرفته، گذشت.

براساس سرشماری سال ۱۳۷۵، روستای گیلوان ۲۰۴ نفر جمعیت ساکن داشته است که در سال ۱۳۸۵ به ۱۲۰ نفر کاهش یافته است. اما در فصل تابستان جمعیت روستا به 2000 نفر نیز افزایش می‌یابد.

اقتصاد روستای گیلوان بر پایه فعالیت‌های زراعی، باغ‌داری، دام‌داری و صنایع دستی استوار است. زراعت عمده روستا، کشت دیم است و گندم مهم‌ترین محصول دیمی آن است.

توتون، ذرت، سیب‌زمینی، یونجه و لوبیا از دیگر محصولات زراعی روستاست. زردآلو، سیب، به و گلابی از محصولات باغی آن است. محصولات مهم دامی آن عبارتند از: گوشت تازه و انواع لبنیات، پرورش طیور خانگی.

مردم روستا به ویژه زنان، با بافت و تولید صنایع دستی مانند گلیم، جاجیم، شال و جوراب در بهبود وضعیت اقتصادی خانوار نقش مهمی ایفا می‌کنند.

معماری روستای گیلوان به دلیل استقرار در ناحیه کوهستانی، از دیگر روستاهای استان اردبیل متفاوت است. سقف خانه‌ها گلی است و درهای ورودی و پنجره‌ها، برای جلوگیری از سرما کوچک انتخاب شده‌اند. در ساخت خانه‌های قدیمی از مصالح بومی سنگ، ملات کاهگل و چوب استفاده شده است.

چشم‏‌انداز رودخانه پر آب گیلوان، ارتفاعات پیرامون روستا، جنگل‏‌های انبوه و سرسبز و هوای مه‌آلود، تصویری رویایی پیشا روی گردشگران روستای گیلوان ترسیم می‌کند.

مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم، گرداگرد روستای گیلوان را در برگرفته‌اند. باغ‏‌های انبوه و پربار میوه از دیگر جاذبه‏‌های طبیعی این روستاست. مراتع زیبای روستا همانند گردنبند زیبایی روستا را در میان گرفته‌اند و درختان میوه و مزارع گندم جاذبه‌های آن را دو چندان کرده‌اند.

جاذبه‌های گردشگری روستای گیلوان:

قلعه خشتی: این قلعه متعلق به دوران هخامنشیان در وسعتی حدود 6 هکتار ساخته شده است. به دلیل مرمت نکردن و کاوش‌های غیر اصولی در این منطقه بخش‌های اصلی قلعه از بین رفته است.

میرزا کوچک خان جنگلی: میرزا و یارانش پس از شکست نهضت به طرف کوه‌های گیلوان حرکت کردند ولی دچار بوران و طوفان گردیده و سرانجام زیر ضربات خرد کننده سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، هنگامی که میرزا هوشنگ را به کول گرفته بود، از پای در آمدند. قبر میرزا کوچک خان به مدت 44 سال در قبرستان پایین روستای گیلوان بوده و طبق درخواست نوه میرزا در سال 1344 نبش قبر صورت گرفت.

گورستان باستانی گیلوان: در سال 1385 در حین خاکبرداری از جاده ماسال گیلوان با کشف بقایای مربوط به اسکلت، کاوش‌های باستان‌شناسی در این منطقه شدت گرفت. فصل اول این کاوش‌ها در منطقه‌ای حدود 10 در 15 متر با کشف 15 اسکلت آغاز شد. همچنین در فصل چهارم این کاوش‌ها، 4 گور باستانی متعلق به دوران مفرغ کشف شد.

مراسم: مراسم عید نوروز، جشن سده و روز آبانگان، همانند سایر نقاط ایران در این روستا نیز برگزار می‌شود. روز سلطان، دروزه، ۴۵ نوروز و بنجک از جمله مراسم ویژه فصل بهار است و مراسم شب یلدا با رسوم یوله چله، قصه چله و سیومو برگزار می‌شود. اجرای ترانه‏‌های عاشیقی به زبان آذری، به ویژه در مراسم عروسی روستا متداول است. سرنا و دهل سازهای محلی این روستا است و در اجرای برخی آوازها و رقص‌های محلی نواخته می‌شوند.

صنایع دستی: صنایع دستی روستای گیلوان، شامل بافت انواع گلیم، جاجیم، جوراب و شال است.

پوشاک: پوشاک غالب مردم روستای گیلوان، لباس‌های محلی مشابه لباس‌های تالشی است. مردان از کلاه، شلوار، پیراهن جلو بسته با یقه هفت یا بسته، نیمه تنه یا جلیقه پشمی، شال و دستکش (در فصول سرد سال) استفاده می‌کنند. زنان روستا مانند زنان تالشی لباس می‌پوشند که شامل پیراهن بلند با دامن پرچین، جلیقه با رنگ تیره، پیژامه طرح‌دار و روسری‌های رنگی و منقش می‌باشد. استفاده از پارچه‌های رنگی و روشن، ویژگی پوشاک زنان روستا است. کودکان روستای گیلوان نیز از پوشاک محلی و معمولی استفاده می‌کنند.

غذاهای محلی: از انواع غذاهای محلی روستا می‌توان به آبگوشت شوربا، آبگوشت قورمه، انواع آش مانند ترش آش و آش رشته و واویشکا انواع غذاهای همراه با برنج و ماهی اشاره کرد.

منبع:همشهری

آشنایی با روستای پاز – خراسان رضوی

 روستای پاز یا پاژ یا فاز یا باژ نام روستایی است در حدود 20 کیلومتری جاده مشهد به کلات. این روستا در واقع زادگاه ابوالقاسم فردوسی؛ بزرگ شاعر حماسه سرای ایران نیز است

روستای پاز حدود 800 هکتار مساحت دارد که بخشی از آن مسکونی است. بخشی از فضای مسکونی روستا نیز روی تپه‌ای موسوم به قلعه بلند قرار دارد.

زیرا پیرامون آن تا چندی قبل خندقی وجود داشت که جهت ممانعت از پیشروی مهاجمین آن را پر از آب می‌تموده‌اند. بجز تپه موجود در فاصله تقریبی پانصد متر از پشته اولیه بلنددیگری نمایان است که در نزد اهالی به قلعه کهنه پاز معروف است.

سفال‌های رنگارنگ و لعابدار پارکنده روی این بلندی نشانه‌ای از تداوم مدنیت روستای پاز در سدهای اولیه بعد از اسلام تا قرن نهم و دهم هجری است.

زادگاه فردوسى، روستایى سرسبز است و از باغ‌هاى انگور پوشیده شده است. حدود ۵۰۰ مترى شمال پاز که بر بلنداى تپه‌اى در جلگهٔ قدیم خراسان قرار گرفته است، تپه‌گونه‌اى با قدمت نامعلوم قرار دارد که خرده‌سفال و کاشى‌‌هاى رنگارنگ اطراف و روى آن پراکنده‌اند و تاریخ کهن آن را نشان مى‌دهند.

گفته مى‌شود این آثار یادگار سده‌هاى اولیهٔ قرون اسلامى تا حدود قرن دهم قمری است. روستاى پاز یکى از نقاط بسیار دیدنى استان خراسان رضوی محسوب مى‌شود.

بر بلندای تپه‌ای در این روستا خانه‌ای قرار دارد که به‌ گفته اهالی و برخی از کارشناسان خانه فردوسی است. این خانه قدیمی (حتی اگر به‌واقع خانه فردوسی نباشد) به‌لحاظ قدمت می‌تواند محلی برای جذب گردشگر و رونق روستا باشد، ولی حالا چیزی جز یک‌خرابه که اغلب محل بازی بچه‌ها می‌شود، نیست.

دیوار خانه پر‌شده از دل‌نوشته‌های افراد و شاید در آینده‌ای نزدیک کل دیوارها فرو بریزد. جالب اینجاست که حتی برخی از افراد، با اقدام ناآگاهانه خود، روی قسمت‌هایی از این خانه ابیاتی از اشعار حماسی فردوسی را نوشته‌اند.

مردم منطقه و اطراف این روستا را با نام پاز می‌شناسند اما به علت پرسش‌های گردشگران نام پاژ نیز برایشان بیگانه نیست. این روستا یک خیابان اصلی با نام فردوسی دارد که از جادهی کلات منشعب می‌شود و خیابان‌های فرعی آن نیز بر اساس همین خیابان اصلی شماره‌گذاری شده‌اند.

با گذشتن از حاشیه‌ جاده‌ کلات و روستای پاز، یک ساختمان قدیمی بر بالای تپه‌ای در روستا خودنمایی می‌کند که به خانه‌ فردوسی نسبت می‌دهند.

در حالی که اغلب گردشگران این خانه را به‌عنوان خانه فردوسی می‌شناسند اما سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان خراسان‌رضوی می‌گوید که این خانه، خانه فردوسی نیست.

البته این خانه که به خانه فردوسی شهرت یافته در سال 1379 با شماره‌ 3241 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

هرچند نیازهای اولیه‌ای چون آب، گاز و … در روستا تامین شده است، اما زندگی به شیوه‌ سنتی جریان دارد و مردم که روستا را دارای قدمتی بسیار کهن عنوان می‌کنند، هیچ بهره‌ای از جاذبه‌ گردشگری قدرتمند این منطقه نمی‌برند.

در اطراف خانه نیز هیچ‌گونه تابلویی برای راهنمایی گردشگران درخصوص خانه و فردوسی و حتی هیچ گونه اثری از نظارت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (حتی در حد آرم این سازمان) دیده نمی‌شود.

به این ترتیب گردشگران مجبورند برای یافتن پرسش‌های خود با همسایگان فردوسی صحبت کنند که آن‌ها نیز تنها در حد شنیده‌ها و بر اساس حضور گردشگران به اطلاعاتی بسیار مختصر آگاهی دارند، درحالی‌که چنین جاذبه‌ی قوی گردشگری نیاز به ارائه‌ی اطلاعات در قالبی بسیار مدون دارد.

با رسیدن به خانهی فردوسی نیز منظرهی چشم‌نوازی مشاهده نمی‌شود. یک چهاردیواری کوچک با طاقچه و تزیینات گچی ساده که قدمت آن به دوران پهلوی می‌رسد، تنها دارایی خانه‌ فردوسی است.

منبع:همشهری

آشنایی با  میدان نقش جهان – اصفهان

 میدان نقش جهان یکی از مفاخر فرهنگی و معماری ایران و مجموعه بزرگی از ساختمان‌های دوران صفوی است.

پیش از تبدیل اصفهان به پایتخت ایران این منطقه باغی بزرگ بود و در دوران حکمرانی شاه عباس اول به دستور وی بخشی از باغ احیا شد و به جهت اینکه از پیش‌تر نام این باغ نقش جهان بود از این روی نام مذکور بر مجموعه ساخته‌های آن نیز اطلاق شد.

میدان نقش جهان نه فقط به خاطر باغ زیبای آن بلکه به جهان استقرار مجموعه‌ای از زیبا‌ترین بناهای تاریخی ایران زبانزد خاص و عام در جهان است.

در اصفهان و جوار این باغ با شکوه‌ترین بناهای تاریخی این شهر از جمله مسجد شیخ لطف‌الله، کاخ عالی‌قاپو، مسجد جامع عباسی( مسجد امام) و سردر قیصریه سر بر آسمان می‌سایند.

ایران از دوران پیش مهد بازی چوگان بود و باغ نقش جهان در عصر صفویه از جمله بزرگترین میدان‌های چوگان در جهان بود.

به رغم فراموشی این ورزش در ایران هنوز می‌توان دو دروازه سنگی چوگان ‌آن عصر را در شمال و جنوب میدان نظاره کرد.

این میدان در سدهٔ یازدهم هجری قمری (سدهٔ هفدهم میلادی) یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های جهان بوده است و در دوره شاه عباس و جانشینان او محل بازی چوگان، رژهٔ ارتش، چراغانی، و محل نمایشهای گوناگون بوده است.

تعدای زیادی از ایرانگردان و مستشرقان در باره شکوه این میدان قلمفرسایی کرده‌اند که از جمله آنها می‌توان به شوالیه شاردن فرانسوی، تاورنیه، پی‌یترو دولاواله، سانسون، انگلبرت کمپفر اشاره کرد. این مسجد به دست می‌آید.

آشنایی با مسجد سنگی روستای جراغیل آذرشهر

مسجد سنگی و تاریخی روستای جراغیل آذرشهر از اماکن مذهبی و دینی با قدمت ۵۰۰ ساله در دل صخره های کوه بزرگ اثری بی بدیل برای گردشگران و چشم به راه آنان است.

این بنای تاریخی بدون استفاده از هرگونه وسایل و مصالح ساختمانی احداث و حتی درب ورودی و محل نورگیر آن با کنده کاری صخره های سخت ایجاد شده است.

این مسجد دارای دو ستون بزرگ سنگی هر کدام به قطر دو متر بوده و ارتفاع آن دو و نیم متر است که کنده کاری آن حکایت از اراده آهنین مردان روزگار خویش است.

آثار به جا مانده از کنده کاری مسجد سنگی روستای جراغیل بیانگر آن است که تمام فضای داخلی این مسجد با ابزار و آلات دستی و سنتی آن زمان کنده شده است.

در جنب درب ورودی مسجد، چایخانه کوچکی از صخره کنده شده و در قسمت انتهایی این مکان فضایی به عرض دو متر و طول هشت متر به عنوان شبستان ایجاد شده است.

مسن‌ترین افراد اهالی روستای جراغیل هم از قدمت تاریخی احداث این مکان مقدس اطلاع دقیقی نداشته و آنچه که از قول اجداد خود سینه به سینه نقل شده، عمر بنای این مسجد را بیش از 500 سال تخمین می زنند.

با وجود این که در این روستا مسجد جدیدی احداث شده، ولی مردم این روستا و گردشکران منطقه علاقه و اعتقاد خاصی به عبادت در این مسجد سنگی دارند.

مسجد سنگی روستای جراغیل با گذشت حدود پنج قرن از زمان احداث همچنان در زیر کوه بزرگ استوار و مقاوم ایستاده و سجده گاه مومنان و خداپرستان آن دیار است.

در فصل بهار و تابستان خیلی از گردشگران منطقه از این مکان مقدس بازدید کرده و با اقامه نماز در آن از طبیعت اطراف این مسجد نیز لذت می برند.

رودخانه فصلی آذرشهر که از کنار درب ورودی این مسجد جاری است در فصل بهار منظره زیبای این عبادتگاه بسیار قدیمی را دو چندان می کند.

روستای جراغیل آذرشهر در 15 کیلومتری شمال شرقی آذرشهر در وسط دره شیب دار واقع شده و مناظر طبیعی و ییلاق های آن برای گردش و تفریح بسیار مناسب است.

منبع:همشهری

آشنایی با سقا تالار

سقا تالار که در برخی از مناطق استان مازندران به آن سقانپار یا سقانفار هم گفته می‌شود، سازه‌ای چوبی است با ویژگی‌های مشخص برای جمع شدن و عزاداری در ماه محرم.

این سازه‌های آیینی که تنها تعداد اندکی از آنها در مناطق مرکزی استان مازندران برجای مانده، عمدتا در کنار حسینیه‌ها، مساجد و گورستان‌ها ساخته می‌شدند.

سقانفار از دو واژه سقا و نفار یا نپار تشکیل شده است. سقا که یک واژه عربی و جمع آن اسقیه است، به مشک آب یا شیر گفته می‌شود و نفار یا نپار هم در لغتنامه دهخدا به تختی با پایه بسیار بلند چون بالا خانه‌ای که با پله‌های چوبین بر آن بالا روند معنی شده است.

در زمان‌های دور که هنوز آب آشامیدنی به صورت لوله کشی در هر منزلی وجود نداشت و آب مورد نیاز روستاییان از چشمه‌ای در داخل یا خارج روستاها تامین می‌شد، در ایام محرم در سقانفارها ظرف بزرگ و بیضی شکلی قرار می دادند و در آن آب می‌ریختند تا مردم از آن آب بنوشند، سیراب شوند و به یاد تشنه کامان صحرای کربلا بر قاتلان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا لعنت بفرستند.

در عین حال، در همان زمان ها و نیز در زمان حاضر، سقانفارها علاوه بر کارکرد آبرسانی به عزاداران امام حسین (ع)، به عنوان چایخانه عزاداران هم مورد استفاده قرار می گرفته است.

به اعتقاد کارشناسان، سقانفارها در کنار حسینیه‌ها تداعی کننده نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) در آب‌رسانی به یاران و خاندان امام حسین (ع) در صحرای کربلای هستند و به همین دلیل نیز زمین سقانفارها در هر منطق‌ ای موقوفه حضرت ابوالفضل (ع) است.

سقانفارها که در بیشتر جاها با چوب ساخته شدند، دارای دو طبقه هستند که طبقه بالایی آن، محل قرارگیری نوحه‌ خوان ‌است و طبقه پایین نیز برای پذیرایی از عزاداران با چای، آب و دیگر نوشیدنی ها در نظر گرفته شده است.

وجود سقانفار در کنار حسینیه ها و مساجد این مزیت را هم داشت که شرایط برای حضور و عزاداری مردم در محوطه این مکان ها نیز فراهم می شد و به این ترتیب شور عزاداری حسینی افزایش می یافت.

دو طبقه سقانفار از طریق پلکان‌های چوبی به هم راه دارند. طبقه اول آن علاوه بر تامین وسایل پذیرایی عزاداران، مکانی هم برای جمع شدن و عزاداری زنان محلی محسوب می شود.

سقانفارها به طور معمول به صورت دو اتاق روی هم یا دو طبقه به نسبت بزرگ با چوب‌های مرغوب تراشیده شده ساخته می‌شدند. کم‌ترین وسعت برای هر اتاق سقانفار 6 متر در 4 متر یا 6 متر در 8 متر بود.

سازندگان سقانفارها را باید با عنوان معماران هنرمند مورد خطاب قرار داد، چرا که آنان هنگام ساخت این سازه، سقف و تیرهای ساق بنا را رنگ آمیزی و روی آن تکه تکه مستطیل رسم کرده، با رنگ روغنی آراسته می ساختند و در میان آن اشعار محتشم کاشانی را به خط خوش می نوشتند.

همچنین در اطراف مستطیل ها گل و بوته و تصاویری از دیو و پری و صحنه هایی از لشگریان حسین (ع) و در مقابل صف آرایی لشگریان ابن زیاد را به تصویر می کشیدند، همانند پرده هایی که پرده خوانان در معابد عمومی به دیوار می زدند و مردم را در پای آن جمع می کردند و شرح و توضیح می دادند.

بیشتر اشعار نوشته شده روی در و دیوار و سقف و بدنه سقانفارها مربوط به واقعه کربلا، شرح فداکاری عباس بن علی (ع) برای آوردن آب از فرات برای فرزندان برادرش است.

همچنین در تزیین بسیاری از این سقانفارها هم، تاریخ ساخت بنا و نام روستا و کسانی که در ساخت آن همت کرده‌اند ثبت می‌شد.

سقا تالارها از عناصر چوبی خاصی بهره می گیرند که نام های محلی دارند:

  • شیر سر : قطعاتی چوبی از جنس درخت آزاد که در انتقال بار سقف به سر ستون ها به صورت پلکانی می باشند.
  • دهان اژدری : سر ستون های چوبی به فرم دهان اژدها هستند که ارتباط بین تیرهای افقی و عمودی بنا را میسر می سازند.
  • هلا : بالاترین تیر چوبی که به صورت اریب شیب اصلی بام را می سازد و تخته کوبی نهایی روی آن صورت می گیرد .
  • پَلوِر : تیرهایی هستند که در طبقات اول و دوم، بام را می پوشانند .
  • تخته : فضای خالی بین پلورها را می پوشاند و کف اصلی طبقه بالا را هم می سازد .
  • پِتَک : برای پوشاندن درز بین دو تخته به کار می رود .

منبع:همشهری