آموزش و یادگیری در موزه، حرفهای فراموش شده؟
تعطیلی اخیر موزهها به دلیل بحران بهداشت جهانی کنونی، نشان دهنده کارایی واسطههای فرهنگی و مربیان در سراسر جهان است که طی چند روز پس از تعطیلی موزهها، برنامههای دیجیتالی از جمله تورهای آنلاین و یادگیریهای تکمیلی و آزمایشی را اجرا کردند. با جستجوی هشتگهای MuseumFromHome# ، #MuseumsAndChill یا ClosedButActive# بسیاری از این فعالیتها را میتوان بصورت آنلاین یافت.
آیا آموزش در موزه میتواند پاسخی به بحران باشد؟
مربیان موزه قالبها و روشهای مناسبی را برای انتقال دیجیتالی محتوا انتخاب و توسعه میدهند. آنها پروژههای مشارکتی، تعامل با مردم و تأکید شدید بر برنامهها را سازماندهی میکنند. این امر مستلزم تأمل مستمر در نظریه و عمل است. مأموریت عمومی یک موزه اغلب از طریق برنامههای آموزشی و تعاملی متناسب با گروههای هدف انجام میشود، اما در حالی که مربیان موزه به طور اساسی به مأموریت و اهداف موسسات فرهنگی و برنامههای آنها کمک میکنند، فعالیت آنها اغلب ناشناخته باقی میماند.
تعریف موزه بدون آموزش؟
در کنفرانس عمومی ICOM در سال ۲۰۱۹ در کیوتو، پیشنهادی برای تعریف جدید موزه مورد بحث قرار گرفت و عبارات “تعامل فرهنگی” و “آموزش” مغفول ماندند.
وقتی در نظر میگیریم که مربیان موزه از اولین کارکنان حرفهای در موزهها بودند که با شنیدن صدای جوامع خود، به منظور رعایت ارتباط با جامعه، گروه هدف گستردهتری را شناسایی کردند، حذف اصطلاح “آموزش” بنا بر تعریف جدید بسیار عجیب است.
مباحث متعدد در کنفرانس کیوتو نشان داد که از اصطلاح “آموزش” در برخی ترجمهها به عنوان روشی قدیمی برای تعامل با مخاطبان یاد میشود. از سال ۲۰۱۶، کمیته آموزش و اقدامات فرهنگی ایکوم (CECA) توصیف کار آموزگاران موزه را با عباراتی نظیر: آموزش، حلقه واسط، اعتدال، تسهیل، تفهیم، تعامل، مخاطب، خدمات فرهنگی، فعالیت فرهنگی، برنامه یا یادگیری بیان میکند؛ اما توصیف و معنی این اصطلاحات از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
از عبارت “آموزش” در مباحث کیوتو اینگونه تعبیر شد که تمامی شگفتیهای جهان و هنرها برای مخاطب توضیح داده میشود که این خیلی دور از واقعیت است. واسطههای فرهنگی فرایندهای یادگیری و ارتباط فراگیر را با هر گروه مدرسها یا طیف اجتماعی آغاز و فضاهای مختلف تجربی را ایجاد می کنند. آنها مباحثات اجتماعی و فرهنگی را در موزهها یا مؤسسات فرهنگی و در کل جامعه ترغیب، تعدیل و تشویق و ارتباط اجتماعی این حوزه را بررسی میکنند.
حال اگر اصطلاح “آموزش” برای تعریف جدید بسیار محدودکننده است، میتواند با عنوان “اقدام (میان) فرهنگی” جایگزین شود، همانطور که در عنوان ICOM CECA (کمیته آموزش و اقدام فرهنگی ایکوم) وجود دارد. براساس پیشنهاد فعلی، وظیفه یک موزه این است که تفسیر یا تقویت درک جهان را انجام دهد هر چند این توضیحات نمیتوانند جایگزین اهمیت آموزش یا یادگیری شوند. آموزش، تعامل فرهنگی و یادگیری از وظایف اصلی یک موزه مدرن است.
وضعیت نامعادل
محرومیت از افراد حرفهای در زمینه آموزش فرهنگی و میانجیگری بر اساس تعریف جدید موزه، برای بسیاری از متخصصان، که در حال حاضر تحت شرایطی خاص فعالیت میکنند، تاسفآور است. به عنوان مثال، بسیاری از واسطههای فرهنگی که با مخاطبان در تعامل مستقیم هستند، قراردادهای مستقلی میبندند و پرداختهای جداگانهای به آنها برای تورهای راهنما صورت میپذیرد؛ اما در صورت انصراف، هیچگونه جبران خسارتی دیده نشده است. این در حالی است که بسیاری از افراد دارای تحصیلات عالی با سالها تجربه کاری در این زمینه به دلیل تعهد به آموزش، قراردادهای نامطمئن را میپذیرند.
به طور خلاصه، متخصصان آموزش بیشتر از عواقب چالشهای اقتصادی بخش فرهنگی رنج میبرند. بحران بهداشت جهانی کنونی نیز به این موضوع دامن زده و نگرانیهای عمدهای را در این زمینه ایجاد کرده است، بطوریکه، نامهای سرگشاده برای حمایت از مربیان موزه با امضای بیش از ۱۵۰۰ همکار در سراسر جهان امضا شده است.
پیش از بحران جهانی بهداشت، ICOM CECA گروه علاقه ویژه “توسعه حرفهای مربیان موزه” (ICOM CECA International ۲۰۲۰) را با هدف فراهم آوردن بستری برای تبادل دانش و ایده در زمینه آموزش بیشتر برای متخصصان موزه، با هدف بهبود وضعیت حرفهای واسطههای فرهنگی در موزهها ایجاد کرد.
مربیان موزه شایسته قراردادهای پایدار و پرداخت عادلانه و همچنین تثبیت کار و حرفه خود در داخل و خارج از موسسه هستند. انجمن CECA شبکه مهمی برای کمک به تحقق این اهداف برای مربیان موزه به شمار میرود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.