وندالیسم 

نگاهی به پدیده وندالیسم در آثار تاریخی

شکل، اندازه و گستردگی کج‌روی‌ها و آسیب‌های اجتماعی به ‌اندازه‌ای است که در جوامع مختلف و در بین اقشار و طبقات مختلف نگاهی یکسان به آن‌ها میسر نیست. با این ‌وجود هیچ گروه و جامعه‌ای از پرداختن به این مشکلات اجتماعی غفلت نورزیده و همواره اندیشه‌ورزان از جمله روان‌شناسان اجتماعی، جامعه‌شناسان و حقوقدانان و گردانندگان جامعه در این موضوع بحث و بررسی و اظهارنظر کرده‌اند.

یکی از انواع آسیب‌های اجتماعی وندالیسم یا جنون تخریب اموال عمومی است که کارشناسان و آسیب شناسان جوامع جدید آن را عکس‌العملی خصمانه و واکنشی کینه‌توزانه نسبت به برخی از فشارها، ناملایمات، اجحاف‌ و شکست‌ها تحلیل می‌کنند.

وندالیسم، تخریب کنترل‌نشده اشیا و اموال عمومی است که از عجیب‌ترین ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی به‌حساب می‌آید و دلایل مختلفی برای آن عنوان می‌شود.

اندیشمندان، ناسازگاری‌های حاکم بر روابط فرد و جامعه، تضعیف و فروپاشی اقتدار اخلاقی در تنظیم روابط بین افراد، تزلزل نهادهای خانواده و جامعه در انتقال ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی را از مهم‌ترین دلایل این پدیده می‌دانند.

 علل ظهور پدیده وندالیسم

بررسی‌های روان‌شناسی و تربیتی نشان می‌دهد وندالیسم غالباً اکتسابی است و از شرایط محیطی ناشی می‌شود.

نوجوانان و جوانان متهمان اصلی این نوع رفتارهای خرابكارانه هستند و وضعیت اجتماعی جوامع نظیر سطح درآمد، امکانات رفاهی و معیشتی، تفاوت‌های طبقاتی، مهاجرت و… وقوع آن را تشدید می‌کند.

علل وقوع وندالیسم مجموعه‌ای پیچیده از عوامل فرهنگی و اجتماعی است كه در جامعه معضل بیكاری، پر نشدن اوقات فراغت و تخلیه نشدن هیجانات روحی نوجوانان، مهم‌ترین آن‌هاست. نقش رسانه‌ها و مراكز فرهنگی و آموزشی نظیر دانشگاه‌ها، مدارس در جامعه‌پذیری جوانان و جلوگیری از بروز مشکلاتی نظیر وندالیسم بسیار مؤثر است. شرایط فرهنگی جامعه نشان می‌دهد هر جا كه رسانه‌ها دست‌به‌کار شده‌اند و برای فرهنگ‌سازی به‌صورت جدی برنامه‌ریزی و عمل کرده‌اند، نتایج مطلوبی حاصل‌شده است. اطلاع‌رسانی درباره علل، نتایج و تبعات فردی و اجتماعی وندالیسم یك ضرورت جدی محسوب می‌شود و می‌توان انتظار داشت افزایش آگاهی‌ها به كاهش مخاطرات و آسیب‌ها در این حوزه بینجامد.

دسته‌بندی وندالیسم

وندالیسم به دو دسته فردی و گروهی تقسیم می‌شود، وندالیسم گروهی با برنامه و هدفی مشخص اجرا می‌شود، مانند آنچه گروه تروریستی داعش با آثار تاریخی و فرهنگی سوریه کرد، اما وندالیسم فردی اغلب برنامه و هدف مشخصی ندارد، اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر، آشکارتر یا پررنگ‌تر جلوه می‌کند، اما در عمل، آسیب‌های پنهان اجتماعی و اقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده‌تر و عمیق تراست.

وندال‌ها آسیب و تخریب اموال عمومی را راهی برای بیان اعتراضات و کمبودهای روحی خود می‌دانند، مسیری که گستره شمول آن بسیار وسیع است و تخریب نقاشی‌ها و مجسمه‌های گالری‌های هنری، آثار باستانی در موزه‌ها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمه‌ها، نیمکت و صندلی‌های عمومی، فضاهای سبز، سطل‌های زباله در جنگل‌ها، پارک‌ها و میدان‌ها، چراغ‌ها و باجه‌های تلفن‌های خیابانی، اموال رستوران‌ها و هتل‌ها، صندلی‌های سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاه‌ها، ریل‌های قطار، آسانسورها، کتاب‌های کتابخانه‌های عمومی، درودیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشویی‌های عمومی، عابر بانک‌ها، آتش‌افروزی در جنگل‌ها و انبارهای عمومی، شکستن لامپ‌ها در گذرگاه‌های عمومی و پارک‌ها، شکستن شیشه‌های خانه‌های متروکه، بمب‌گذاری با هدف تخریب اموال عمومی و نه آسیب‌های انسانی و بسیاری موارد دیگر را در برمی‌گیرد.

وندالیسم فرهنگی

تخریب کنترل نشده و آسیب زدن به اشیاء و آثار فرهنگی با ارزش که یک ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌آید را وندالیسم فرهنگی و فردی که این کار را انجام می‌دهد در اصطلاح جامعه شناسان وندال فرهنگی یا تخریب‌گر آثار فرهنگی می‌نامند که متأسفانه تخریب آثار تاریخی و فرهنگی از سوی آن‌ها دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی بسیار است.

در وندالیسم فرهنگی تخریب آثار تاریخی و به‌ویژه دیوار نویسی که بیشتر تحت عنوان یادگاری از سایر موارد بیشتر به بسیار دیده می‌شود، افراد بدون توجه به ارزش فرهنگی و قدمت آثار تاریخی و فرهنگی اقدام به تخریب خواسته یا ناخواسته می‌کنند. یادگاری نویسی از مصادیق وندالیسم فردی است که اغلب بدون برنامه و هدف انجام می‌شود.

به گفته اغلب کارشناسان حوزه میراث‌فرهنگی نوشتن بر روی آثار و بناهای فرهنگی از جدی‌ترین عوامل تخریب و نابودی آثار تاریخی است که می‌تواند زودتر از هر تهدیدی سرمایه‌های فرهنگی هر ملتی را نابود کند.

سرمایه‌هایی که دیگر به‌راحتی قابل بازگشت نیست و شاید هم هرگز بازگشتی برای آن‌ها متصور نباشد. نوشتن يادگاری یا هر چیز دیگر بر روي آثار تاريخی و فرهنگی، معمولاً از سوی افرادی انجام می‌شود که اطلاع کافی از اهميت آثار تاریخی و نقش آن‌ها در بنیان فرهنگی جامعه خود ندارند و چیز زیادی از لزوم حفظ این آثار نمی‌دانند.

برخی بدون شناخت زیان‌های مادی و معنوی رفتار خود، اقدام به آسیب و تخريب آثار تاريخی و فرهنگی می‌کنند؛ اما گروهی باوجود اطلاع از ارزشمندی آثار تاریخی، با رفتاری مغرضانه، درصدد آسیب‌رسانی به اين گنجینه‌های ذوق و فرهنگ بشری هستند، بنابراين حتماً اقدام گروه دوم از ناهنجاری‌های شخصیتی و رفتاری سرچشمه می‌گیرد. برخی اندیشمندان وندالیسم را از مهم‌ترین بیماری‌های اجتماعی بشر امروزی می‌دانند.

سیستم‌های مدیریت اجتماعی به دنبال درمان و جرم انگاری این رفتار پرخطر و تهدیدکننده اساس فرهنگ جامعه خود هستند. در ایران نیز بر اساس ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی تخریب اموال تاریخی فرهنگی، جرم محسوب شده و برای آن متناسب با نوع آسیب و تخریب اثر مجازات در نظر گرفته‌شده است. بر این اساس هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطه‌ها و مجموعه‌های فرهنگی- تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یا تزیینات، ملحقات، تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، آسیبی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم می‌شود.

راهکارهای مبارزه با وندالیسم

ممکن است آسيب وارد شده به يک اثر تاريخی غیرقابل‌جبران باشد، پس نگاه پیشگیرانه، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی برای جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب این‌چنینی باید در اولویت اقدامات است.

تخریب این آثار به بهانه یادگاری نوشتن، درواقع زنده کردن خاطرات یک سفر یا بازدید نیست بلکه ردپای شومی است که نه‌تنها نسل کنونی بلکه نسل‌های بعدی نیز از آن به نیکی یاد نخواهند کرد.

افرادی که از آثار تاریخی و فرهنگی دیدن می‌کنند درواقع متفاوتند، یک دسته کسانی که با شناخت کافی از آثار بازدید می‌کنند و در طول بازدید ضمن احترام به اثر تاریخی تمام تلاش خود را برای خودداری از هرگونه آسیب به آن به کار می‌گیرند و دسته دیگر را افرادی تشکیل می‌دهند که به‌صورت بی‌هدف، گذری و بدون آگاهی از ارزش‌های فرهنگی اثر از آن بازدید می‌کنند و در اغلب موارد چنین افرادی هستند که اگر پیش آید از تخریب گری و واردکردن آسیب به مکان فرهنگی دریغ نمی‌کنند.

در سال‌های اخیر آسیب‌های عمدی به آثار تاریخی در قالب کاوش‌های غیرمجاز در سودای کشف اشیای تاریخی و تب گنج یابی نتایج مخربی را به همراه داشته و در برخی موارد یک اثر تاریخی را به‌ کلی نابود کرده است، اینجاست که لزوم معرفی آثار تاریخی و فرهنگی به روش‌های گوناگون و آموزش و آگاهی‌رسانی عمومی می‌تواند نجات‌بخش باشد.

نقش آموزش در جامعه به روش‌های مختلف بسیار مهم است و البته آموزش از طریق مراجع آموزشی مانند مدرسه کافی نیست و معمولاً فرهنگ‌سازی و آموزش اجتماعی و همگانی است که مؤثر و درمانگر است. البته نقش کوچک‌ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده و آموزش از سوی پدر و مادر را نباید فراموش کرد. در واقع در بیشتر موارد عدم آگاهی افراد حاصل عدم وجود آگاهی‌رسانی و آموزش فرهنگی کافی است.

معلمان، اساتید دانشگاه‌ها، دانشجویان رشته‌های فرهنگی، گروه‌های مردم‌نهاد می‌توانند بهترین آموزگاران و سفیران برای انتقال اهمیت آثار تاریخی و مضرات وندالیسم برای عموم جامعه باشند تا علاوه به انجام رسالت خود به‌عنوان یک کارشناس فرهنگی در جامعه به حفاظت از میراث‌فرهنگی بشری که متعلق به همه مردم است، بپردازند.

نقش رسانه‌ها نیز در این راه بسیار حساس و البته سازنده است چراکه در دنیای کنونی هیچ ابزاری بیشتر و بهتر از رسانه نمی‌تواند بر اطلاع‌رسانی، آموزش و ساخت چارچوب ذهنی و رفتاری مخاطبان مؤثر باشد.

یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در حفظ و صیانت از آثار تاریخی افزایش آگاهی عمومی نسبت به ارزش‌های معنوی و نقش آن‌ها در شکل‌گیری شخصیت فرهنگی یک ملت است، لیکن برای نیل به این منظور تنها شناخت علمی از اثر کافی نیست و نوعی از شناخت تقویت‌کننده علاقه و دوستی با آثار تاریخی و فرهنگی نیاز است که این شناخت را رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی به‌عنوان یک عزم ملی از طریق جامعه‌پذیری و درونی کردن آیین‌ها، آداب‌ورسوم، تشریفات، عادت‌ها و سنت‌های اجتماعی و به‌طورکلی میراث‌فرهنگی ملموس و ناملموس می‌توانند به عموم جامعه منتقل کنند.

متولیان فرهنگ، رسانه‌ها و گروه‌های فرهنگی و دوستدار آثار تاریخی به‌خصوص نهادهای محلی می‌توانند با به تصویر کشیدن چهره ناخوشایند آثاری که مورد هجمه وندال‌ها قرار گرفته‌اند و نتایج منفی آن بر جامعه ضمن تأثیر گزاری بر مرتکبان، در افراد بومی منطقه ایجاد حساسیت کرده و آن‌ها را ترغیب به همکاری در حفاظت بیشتر از این اماکن و آثار کنند.

کلام آخر اينكه، در روزگاری که کمتر شاهد ساخت بناهایی با معماری منحصربه‌فرد و ارزشمند و خلق آثار فاخر فرهنگی در کشور هستيم، به نظر می‌رسد توجه به صیانت و حفاظت از آثار تاريخی و فرهنگی موجود، حداقل وظیفه‌ای است که در قبال نسل‌های آينده، بر دوش داريم و کمترین کارکرد ما رساندن این امانت‌های ارزشمند پیشینان به آیندگان است.

منبع:میراث آریا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *