آیین سنتی طوقبندان شاهرود نمادی از علم و بیرق علمدار کربلا
طوق یکی از نشانههای عزاداری شیعیان است که به هنگام حرکت دسته در پیشاپیش هیئت حرکت میدهند. این نشانه از سه قسمت پایه چوبی، بدنه فلزی سینی مانند مشبک به شکل قلب و از جنس برنج و زبانه فولادی به عرض تقریبی ۱۰ سانتیمتر و طول یک متر یا بیشتر تشکیل میشود.
در باور اهالی این نشانه نمادی از علم و بیرق علمدار واقعه کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) است. کار جامه کردن (پوشاندن بدنه طوق با پارچههای مشکی، سبز و…) در این روز توسط سادات و پیر غلامان اباعبدالله الحسین در منازل مالکان طوق و محله قلعه ولیآباد انجام میشود.
برای این منظور چند نفر از خادمان تکیه بازار شهر از صبح این روز به خانههای مالکان طوق در محدوده تکیه رفته و در هر خانه پس از گفتن ذکر یا الله و دعا برای درگذشت اموات آن خانه به مکانی دیگر رهسپار میشوند.
در فاصله بین صبح تا ظهر این روز خانههای دارای طوق مملو از زنان و دخترانی است که برای حاجت طلبی و یا ادای نذر خود به زیارت طوقها میروند. بستن دستمال به طوق و تبرک کردن پارچه و دیگر اقلام در این خصوص بسیار رواج دارد.
با اعلام اذان ظهر عزاداران در تکیه بیدآباد نماز را اقامه و به صرف ناهار پذیرایی میشوند. پس از ساعتی عدهای از اهالی محله بیدآباد با تشکیل هیئت سوگواری در ابتدا به خانه مرحوم کربلایی میرعابدین رفته و پس از دعا برای شادی روح آن مرحوم برای برگرفتن طوق منصوب به طایفه بابا علی به منزل او رهسپار میشوند.
در پیشاپیش دسته پرچم سفید رنگی توسط فردی از عزاداران حمل میشود. پشت سر پرچم چند نفر از جوانان شیپور مینوازند. با حضور دسته در پیشاپیش هیئت اجزا طوق توسط چند نفر از جوانان همان طایفه (بابا علی) همراه با دیگر عزاداران به سمت تکیه بیدآباد حمل میشود. نذر دارانی که خانهشان در مسیر حرکت دسته قرار دارد کلهقندهای نذری خود را به هیئت عزاداری تقدیم میکنند. برخی زنان نیز با منقلهای ذغال و اسپند به پیشواز عزاداران میآیند. پس از حضور سوگواران در تکیه بیدآباد طوق کوچکی توسط یکی از پیرغلامان جامه شده و پس از پذیرائی مختصر به سمت تکیه بازار رهسپار میشوند. در آنجا نیز طوق تکیه بازار که قدیمیترین طوقهای شهر شناخته میشود بهصورت منفک توسط جوانان در جلوی دسته قرار گرفته و بدین ترتیب طوقها با توجه به قدمت در یک ستون حمل میشوند.
مکانهای بعدی مسجد آقا، تکیه شریعت و مسجد شیخ علیاکبر است. در طی مسیر سه نشانه عزاداری تحت عنوان عماری که شبیه به خیمه است. به دسته عزاداری ملحق میشود. عماری به نشانه هودج فرو آمده از آسمان که حامل حضرت زهرا (ص) و یا به باور محمل و کجاوه حضرت زینب حمل میشود. پس از رسیدن هیئت به ابتدای خیابان شبدری عزاداران به دو گروه تقسیم میشوند. عدهای که حاملان بدنه طوق هستند به کوچه قلعه ولیآباد رفته و در این مکان کار جامه کردن طوقها توسط سادات و پیر غلامان صورت میگیرد. عدهای دیگر نیز به تکایای یزدیها و حاج رضا علی رفته و همراه با طوقهای آن تکایا به محل عزاداری باز میگردند. در محله قلعه ولیآباد بدنه منفک طوقها به یکدیگر متصل شده و کار جامه کردن (بستن پارچه به دور آن) انجام میگیرد. نهادن سیب بر سر زبانههای طوق در این روز بسیار رواج داشته و در پایان سیبها را به نیت شفا و تبرک بین حاملان طوق و سوگواران تقسیم میکنند.
با حضور دیگر طوقهای محلههای شهر در حدود ساعت چهار بعدازظهر عدهای از بزرگان تکایا درحالیکه اشعار محتشم کاشانی (باز این چه شورش است) را زمزمه میکنند در پیشاپیش دیگر عزاداران به حرکت در میآیند. در مقابل ایشان بیرق سفیدی توسط یکی از خادمین تکیه بازار حمل میشود. این بیرق به حضرت ابوالفضل (ع) منتسب بوده و رنگ سفید آن از عزیمت آن حضرت برای آوردن آب و نه جنگطلبی حکایت دارد. با رسیدن دسته محتشمخوان به ابتدای کوچه مدرسه قلعه دسته سینهزنی جوانان با ذکر یا عباس، یا عباس در ستونهای طویل شکل میگیرد. سینهزنان با یک دست برسینه زده و با دست دیگر خود کمر فرد کناری را میگیرند. بدین ترتیب عزاداران همچون دانههای زنجیر به یکدیگر متصل میشوند. در پشت دسته یا عباس، یا عباس که سینهزنان آنان عمدتاً جوانان پر شورند طوقها به ترتیب قدمت قرار میگیرند. در این میان طوق تکیه بازار، بابا علی و تکیه بیدآباد غالباً پیشاپیش دیگر طوقها بهطور بر افراشته حمل میشود. دسته عزاداران اعم از محتشمخوان، سینهزن و حاملان طوق با پیمودن مسیر خیابان مزار و رسیدن به پارک شهیدان محراب از گذری کمعرض به سمت تکیه بازار رهسپار میشوند.
به دلیل تنگ بودن این فضا طوقها بهطور خوابیده بر روی دوش عزاداران قرار میگیرد.
در میان تکیه، زنان و کودکان در فضای شاهنشین جای گرفته و ورود عزاداران را به انتظار نشستهاند. در حوالی غروب آفتاب دسته پیر غلامان و پس از آن سینهزنان به صحن تکیه داخل میشوند. در این هنگام عزاداری با ذکر یا عباس یا عباس همراه با زدن بر سر و سینه به اوج میرسد. این شور و هیجان تا ورود آخرین طوق به صحن تکیه ادامه یافته و آنگاه با ذکر صلوات فضای مجلس تغییر مییابد. در این هنگام مداحی خوش صدا اقدام به خواندن نوحه در وصف فداکاری و رشادتهای حضرت ابوالفضل العباس (ع) میکنند و حاضران بر سینه میزنند. این عزاداری تا هنگام اذان مغرب ادامه دارد و پس از آن طوقهای هر محله به تکایا و مساجد خود انتقال داده میشود. در باور اهالی شهر این تکیه بازار نظر کرده حضرت عباس (ع) بوده و در این روز گنجایش حضور تمامی عزاداران را دارد.
بنا به گفته مطلعین شهر آیین طوقبندان از بیش از یکصد سال قبل در شهر شاهرود رواج یافته و از آن هنگام تا کنون همهساله به شکوه و عظمت اجرای آن افزوده شده است. تکایای بازار (زنجیری) و بیدآباد از جمله بانیان انجام این مراسم مذهبی به شمار میروند. بنابر این آیین، طوق تمامی مساجد و محلههای شهر در این روز به تکیه بازار منتقل میشود. اگر در هنگام حمل طوق بهطور ناگهانی تیغه آن بر زمین بیفتد بلافاصله گوسفندی را در همان محل قربانی میکنند. در غیر این صورت معتقدند که پیش آمد ناگواری برای شخص حامل طوق اتفاق خواهد افتاد. در این روز تمامی گوسفندانی که به هنگام اجرای مراسم در مقابل طوقها قربانی میشود به تکیه بازار تعلق دارد. این باور نذورات دیگری همچون کلهقند و… را نیز شامل میشود.
برای حمل طوق و تحمل وزن سنگین آن کمربند چرمی مخصوص آن را به کمر بسته و انتهای پایه چوبی طوق را در میان حلقه فلزی متصل به کمربند قرار میدهند. برخی نیز برای این منظور شالی را به دور کمر خود بسته و پایه چوبی طوق را در میان آن میگذراند. در اعتقادات اهالی شهر طوق به دلیل انتساب آن به حضرت ابوالفضل (ع) بسیار مورد توجه و احترام بوده و بسیاری افراد برای برآورده شدن حاجات خود به آن متوسل میشوند. نذر تهیه پارچههای مورد نیاز در جامه کردن طوق، پخش کردن شربت و خرما و یا خوردن اندکی از سیبهای قرار گرفته بر سر زبانه فولادی طوق در پایان مراسم از جمله این باورها است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.