تاز

مراسم آیینی «تازِ» در لرستان

داشتن توان مالی، نیروی انسانی، مکان و زمان مناسب از شرایط برگزاری این مراسم می‌باشد، بهترین زمان برای برپاییِ مراسم تازِ، اواسط بهار تا اوایل پاییز است. در غیر این صورت به دلیل کوچ زمستانه ایلات و طوایف در مراکز قشلاق و استقرار در گرمسیر موقعیت برپایی چنین مراسمی وجود ندارد. ممکن است حتی در شرایط زمانی مناسب به دلیل اختلاف و درگیری و نزاع بین طوایف برگزاری این مراسم تا چند هفته و حتی چند ماه بعد از مرگ متوفی به تعویق بیفتد. این مراسم در روستا و یا در تازِگَه (فضای وسیع و نسبتا باز و مخصوص برای برگزاری مراسم) برگزار می‌شود.

بعد از تصمیم‌گیری برای برگزاری مراسم، در جلسه‌ای که با حضور خانواده‌های فامیل و نزدیکان متوفی صورت می‌گیرد، مخارج مراسم برآورد شده و هر کدام از افراد خانواده بنا بر توان مالی خود سهمی را می‌پذیرند. برگزاری آبرومندانه مراسم برای خویشاوندان، فامیل، تیره و طایفه‌ی متوفی از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای برگزاری هر چه بهترِ مراسم، همه نزدیکان، مقدماتی از قبیل نان، روغن، برنج، گوشت، چای، قند، هیزم، آب و… را تهیه کرده و مسئولیت‌ها بین افراد، تقسیم می‌شود. به گونه‌ای که، همه‌ی افراد به نحو احسن به وظایف خود عمل می‌کنند.

برای اجرای مراسم تازِ، گروهی از طایفه متوفی به همراه همه سیاه چادرهایشان به محل تازِگه رفته و بعد از انجام کارهای مقدماتی، کوشک (بنای یادبود) که نوعی سَکوی سنگ چین مکعب شکل است، توسط افراد در مرکز میدان تازِگه و به وسیله سنگ و ملات سیمان ساخته می‌شود (در گذشته ساخت کوشک به صورت خشکه چین بوده است و یا آن را با ملات گل می‌ساختند). ارتفاع این بنا، تقریبا یک متر و طول آن یک تا پنج متر می‌باشد. گاهی برای بالا رفتن از کوشک، چند پلکان نیز ساخته می‌شود. بنای سنگ چین شده‌ی کوشک، برای فامیل محترم شمرده شده و توهین به آن ناپسند می‌دانند.

بعد از تکمیل و ساخت بنای کوشک آن را مفروش کرده و با پارچه‌های سیاهِ آویزان تزیین می‌کنند، روی کوشک، از پوست حیواناتی مانند بز، آهو، پازَن (بزکوهی) که از قبل به روش سنتی تاکسیدرمی شده‌اند، استفاده کرده و ماکت‌هایی از این حیوانات قرار می‌دهند. گاه تفنگی را نیز بر گردن پازن می‌اندازند، که کنایه از شکارچی بودن متوفی دارد. لباس ها، تفنگ و قاب عکسی از متوفی را نیز بر روی کوشک می‌گذارند.

سیاه چادرها را برای نشیمن مهمان‌ها به صورت هلالی و منظم گرداگرد کوشک برپا می‌کنند. همه سیاه چادرها فرش شده و اسباب پذیرایی از مهمان‌ها مهیا می‌شود. در پشت چادر مهمان‌ها، چادرهای تدارکات قرار می‌گیرند. چادرها به گونه‌ای برپا می‌شوند، تا تمام مراسم عزاداری در دید میهمان‌ها قرار بگیرد. چیدمان چادرها و فاصله‌ی آن‌ها نسبت به هم و نسبت به کوشک به گونه‌ای است که صداها در هم گم نمی‌شوند و آهنگ حزن‌انگیز عزا کامل و واضح به گوش می‌رسد.

بعد از تزیین کوشک و برپایی چادر مهمان‌ها، از دسته‌ای توشمال (نوازندگان سازهای محلی) که ممکن است تعداد آن‌ها سه تا پنج نفر باشند برای شرکت در مراسم دعوت می‌کنند. توشمال‌ها در مراسم عزا بر روی کوشک استقرار می‌یابند و از شروع مراسم تا پایان آن دُهُل و ساز چپی می‌نوازند. ساز چپی درواقع نوعی سُرنای کوچک است و در مراسم عزاداری، از آن‌استفاده می‌شود، سازهای دیگر مانند سُرنا و در بعضی مناطق کَرنا از ابزار دیگر مورد استفاده در مراسم عزا هستند. زنان با پیروی از آهنگِ ساز چپی، سِرو می‌خوانند.

خانواده و خویشان نزدیک متوفی، اسبان بی‌سوار خود را از پیشانی تا پشت آن به پارچه‌های رنگی و سیاه مزین می‌کنند (کُتَل می‌بندند). بر گرده و روی زین هر اسب یک یا دو قبضه اسلحه‌ی شکاری و ابزارآلات جنگی را اغلب به صورت واژگون می‌آویزند (در فرهنگ منطقه وارونه کردن اشیا سمبل مرگ و نگون ساری است)، و اسبان کتل‌شده را توسط نوجوانان گرداگرد کوشک و با نظمی خاص می‌گردانند.

زمانی که همه چیز برای پذیرایی آماده شد و طبق برنامه، طوایف که از چند روز پیش توسط نامه برای مراسم دعوت شده‌اند، جهت فاتحه خوانی شرکت می‌کنند. ممکن است دعوت از طوایف تا حداکثر یک هفته طول بکشد و طوایف در روزهای مختلف برای شرکت در مراسم دعوت شوند. میهمان‌ها قبل از ورود به جایگاه اصلی مراسم خود را آماده می‌کنند، به این صورت که زن‌ها سربند (روسری، تکاری، ساوهَ و گل وَنی) خود را باز کرده و در گردن خود می‌اندازند و چادرها را دور گردن و کمر خود می‌بندند و گره می‌زنند و مردان سر و شانه‌های خود را گل می‌مالند، کلاهِ خود را از سر برمی‌دارند و اسبی را کُتَل می‌کنند و به همراه می‌آورند. زنان چند قدم از مردان جلوتر حرکت می‌کنند و با زدن بر سر و سینه، گیسوان خود را می‌کَنند و وِشَت (veŝat) کُنان –همان شیون و زاری، که همراه با کندن مو و خراشیدن صورت به وسیله‌ی ناخن‌ها است-وارد مراسم می‌شوند و به سمت چادر مخصوص زنان می‌روند، و بر گرداگرد کوشک و و عکس و لباس متوفی که بر روی کوشک نصب شده‌اند، شیون و زاری می‌کنند. یکی از زنانی که صدای تکخوان خوشی دارد گاگِریو (اشعار حزن آمیز، سوگینه خوانی، مویه) می‌خواند و دیگر زنها به صورت دسته‌جمعی او را همراهی می‌کنند.

در این هنگام میزبانان به دلداری مردان و زنان آمده و آن‌ها را به آرامش دعوت می‌کنند. نوجوانی از خانواده میزبان، اسبان کتل شده میهمان‌ها را گرفته و به جمع اسبان دور کوشک می‌برد و می‌چرخاند و سپس آن را در کنار دیگر اسبان کتل شده می‌بندد. مردان صاحب عزا در صفوف منظم و طولانی ایستاده و مردان میهمان در مقابل آن‌ها می‌ایستند. با ورود هر دسته از میهمان ها، صاحبان عزا از جای خود چند قدم جلوتر رفته و دسته میهمان و میزبان در مقابل هم بر سر خود زده و با صدای بلند بانگ‌ای باووِه‌ای باووِه‌ای باووِه (ei baowe) ⃰ را سر می‌دهند. سپس چند نفر از میزبانان جلو رفته و جلوی باوو زدن آن‌ها را می‌گیرد. بعد از قرائت فاتحه برای استراحت و پذیرایی در زیر سیاه چادرها مستقر می‌شوند. مجددا بعد از استقرار و نشستن مردان میهمان، یک نفر از بزرگان تازه وارد با صدای بلند اعلام قرائت فاتحه می‌کند و بعد از قرائت فاتحه، مهمانان تازه رسیده از جای خود بلند می‌شوند و به صفی که میزبانان در مقابل آن‌ها ایستاده‌اند، با دراز کردن دست‌های خود به سوی میزبانان ادای تسلیت می‌کنند و بعد در سر جای خود می‌نشینند و جمعی از میزبانان با نظم و احترام در مقابل مهمانان چند دقیقه‌ای می‌نشینند.

سپس مهمان‌ها پذیرایی می‌شوند. به این صورت که نهاری در محل تازِگه تهیه شده که به آن آشِ گوشت، آوِ گوشت و یا چلو گوشت می‌گویند. این غذا در سینی که در منطقه به آن «مَجمَع» می‌گویند برای دو یا سه نفر سِرو می‌شود، در قدیم و گاهی امروزه رسم بر آن بود که این غذا به وسیله‌ی دست خورده بشود، و قبل از آن به وسیله‌ی میزبان آفتابه و لگن می‌آوردند تا مهمان دستهایش را بشوید. کثرت نیروی انسانی در این مراسم از آن جهت ضرورت دارد که باید تشریفات در مقابل مهمان‌ها از جمله پذیرایی، استقبال و نشست و برخاست به صورت آبرومندانه صورت بگیرد.

ممکن است مهمان‌ها برای ادای احترام به خانواده متوفی دست‌های توشمال با خود به همراه بیاورند، که در بدو ورودشان شروع به نواختن ساز عزا می‌کنند. همچنین مهمان‌ها به عنوان کمک به خانوادهی عزادار که هزینه‌ی سنگینی را برای مراسم متحمل شده‌اند، هدیه‌ای پیشکش می‌کنند، این هدیه در قدیم معمولا گوسفند، قند، روغن و… بود و امروزه به صورت نقدی است و به آن پُرسانه می‌گویند.

در گذشته، همراه با نوای حزن‌انگیز ساز، حرکات موزون دسته جمعی- چیزی مانند رقص- انجام می‌شد که به صورت عقب و جلو بردن پا و کوبیدن آن بر زمین انجام می‌شده است، البته بر خلاف رقص‌های مرسوم در مراسم شادی حرکت دسته‌ی رقصنده به جای اینکه به سمت جلو باشد به سمت عقب است. تصاویر این گونه رقص‌ها را می‌توان بر قبور گذشتگان مشاهده کرد. همچنین رقص شمشیر به صورت نمادین نیز از مراسمی است که در گذشته انجام می‌شده است.

چند روز بعد از پایان مراسم تازِ، نوبت به برچیدن کوشک (کوشک وردارون) می‌رسد. جمعی از بزرگان طوایف و خویشان نزدیک متوفی برای برداشتن کوشک به تازِگه می‌روند و پارچه‌های سیاه و عزا را برداشته و گل‌های روی شانه نزدیکان متوفی را می‌تکانند و برای خانواده متوفی آرزوی سلامتی و دور ماندن از غم و اندوه می‌کنند. گروهی از بستگان نزدیک لباس‌های متوفی را که بر روی کوشک نصب شده در گوشه‌ای و به صورت مخفیانه از کوشک جدا کرده و آن‌ها را تا می‌کنند و سپس در بقچه‌ای گذاشته و به خانوادهاش تحویل می‌دهند.

در پایان بعد از قرائت فاتحه در منزل متوفی، میهمان‌ها منزل را ترک می‌کنند. کوشک وردارون پایان رسمی مراسم عزاداری و ادامه زندگی روزانه است.

این مراسم آیینی در زمستان ۱۳۹۷ در فهرست آثار ملی جای گرفت.

ـ تازِگه: مافَگه، جایی وسیع و باز که مراسم تاز در آن برگزار می‌شود. تازگه معمولا از مزارع و تملک متوفی است.

ـ خشک کردن حیوانات به صورت سنتی که در آن معمولا پوست حیوانات را با کاه پر می‌کردند.

ـ آواز‌های محزون که در مراسم عزاداری خوانده می‌شود (آواز دُنگِ دال، گاگریو).

ـ بانگ‌ای باوو در فارسی مانند بانگ گریه است و حالت ندایی دارد، یعنی پدرم وای.

منبع:میراث آریا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *