گردشگری در دوران جدید رویدادمحور میشود
رئیس انجمن متخصصان گردشگری درباره نسبت اکسپو ۲۰۲۰ دبی و گردشگری ایران میگوید: نمایشگاهها زمینههایی بسیار تاثیرگذار برای ساختن و نمایش دادن برند گردشگری هر کشور هستند. بهصورت فیزیکی اجرا میشوند و گردشگران و مردم مختلف مراجعه میکنند و هر کدام از آنها دیدههای خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. در دل یک نمایشگاه بینالمللی، در فاصله زمانی بسیار کوتاهی میتوانیم درباره خودمان حرف بزنیم و خودمان را معرفی کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در سالهای اخیر صنعت گردشگری ایران فراز و فرود بسیاری به خود دیده؛ گاهی به دلایل طبیعی چون سیل یا بیماری اپیدمیک و گاه به دلایل سیاسی همچون تحریمها و … صنعت توریسم کشور بیجان میشود. اما همیشه در تمام این بزنگاههای حساس، متخصصان گردشگری و نهادهای مدنی آنها به میدان میآمدند و نمیگذاشتند این صنعت به ورطه نابودی بیفتد. «جواد قاسمی» یکی از آن چهرههاست و انجمن متخصصان گردشگری ایران نمونه بارز این نهادهای مدنی موثر است. حالا که در آستانه اکسپو ۲۰۲۰ دبی هستیم که بسیار آن را نفسی تازه برای گردشگری ایران میدانند، سراغ این فعال گردشگری رفتیم تا چند و چون حضور صنعت گردشگری ایران را در این رویداد بینظیر جهانی از زبان او بشونیم.
نیاز امروز گردشگری کشور را چه میبینید؟ بعد از یک دوره یک سال و نیمی رکود شدید و البته تغییری که در مدیریت کشور اتفاق افتاده، گردشگری چه اولویتهایی دارد؟
گردشگری مسئلهای فرابخشی است و همه سازمانها که بهنوعی به بحث کسبوکار مرتبط هستند، باید کمک بکنند تا جایگاه خود را در این صنعت پیدا کنیم و البته وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در راس این کار است. اولویت با داشتن برنامه روشن است. بهنظر میرسد تا به امروز داشتن برنامه توسعه گردشگری را در کشور جدی نگرفتیم. پس این صنعت به نقشه راه نیاز دارد. رفتوآمد مسئولان و افراد مختلف وقتی در چارچوب باشد این مسیر ادامه پیدا میکند و به توسعه مدنظری که از پیش در همان برنامه مشخص کردیم میرسیم.
امروز ما در رتبهبندی جهانی جایگاه جدی نداریم. رتبه ما خیلی پایین است؛ در صورتی که با توجه به پتانسیل کشور باید خیلی بیشتر از اینها کار میکردیم. البته باید به این نکته توجه کنیم که کشور ما شرایط خاصی دارد و اولویت اقتصادی ما با «اقتصاد گردشگری» نیست و بیشتر به زمینههای «فرهنگی» اهمیت میدهیم. اما با همین رویکرد فرهنگی هم میشود بازار ایجاد کرد و با برگزاری رویدادها و ایجاد شرایط مناسب برای ورود گردشگران خارجی رغبت ایجاد کنیم. در هر کشوری که گردشگری رونق بگیرد میتوانیم این نتیجه را بگیریم که امنیت در آنجا برقرار است.
اگر بخواهیم به چند مولفه تاثیرگذار در برندینگ گردشگری ایران اشاره کنیم، این مولفهها چه چیزهایی میتواند باشد و در این مولفهها نقش نمایشگاههای بینالمللی تا چه اندازه پررنگ است؟
شاخص اصلی در ساخت برند گردشگری ایران، توجه به «فرهنگ» کشور است. اگر به ریشههای فرهنگی و تاریخی ایران نگاه کنیم اهمیت فرهنگ را متوجه میشویم. من معتقدم که فرهنگ یک کشور میتواند برند آن باشد. برای مثال ما ارگ بم را داشتیم و بهدلایلی مانند زلزله تغییر کرد اما این سازه گلی که بیش از دو هزار چهارصد سال سابقه داشته منحصر به فرد است و یا تخت جمشید و یا نمادهای اسلامی که در تاریخ کشورمان داریم. هرکدام از اینها نمادهایی هستند که میتوانند به برند یک کشور تبدیل شوند. اما متاسفانه ما در این حوزه بسیار کم کار کردیم. اما در این میان، همانطور که اشاره کردید، نمایشگاهها زمینههایی بسیار تاثیرگذار برای ساختن و نمایش دادن برند گردشگری هر کشور هستند. چرا که بهصورت فیزیکی اجرا میشوند و گردشگران و مردم مختلف مراجعه میکنند و هر کدام از آنها دیدههای خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. با در نظر گرفتن این فرصتها، در دل یک نمایشگاه بینالمللی، در فاصله زمانی بسیار کوتاهی میتوانیم درباره خودمان حرف بزنیم و خودمان را معرفی کنیم. نمایشگاهها مرکز تعامل، گفتوگو و انتقال اطلاعات هستند. بنابراین باید با برنامهریزی درست در نمایشگاههای بینالمللی که در منطقه برگزار میشود حداکثر استفاده خودمان را بکنیم. این کار را بهتر است با استفاده از تجربیات کسانی که در این حوزه کار کردند، با دعوت از هنرمندان و کسانی که کارشان بهنوعی به گردشگری مربوط میشود انجام دهیم و از ظرفیتهای آنها استفاده کنیم. در کنار این مسئله باید رویداد تعریف کنیم. گردشگری در دوران جدید رویدادمحور میشود و ما به این نکته اساسی کمتوجهی میکنیم.
امروزه میبینیم که برندهایی مثل تورککیش، قطرایرویز، فلای امارات نقشهای مهمی را مترادف با گردشگری کشور خود بازی میکنند. با توجه به تجربه سالها فعالیت شما در صنعت هواپیمایی کشور چقدر نقش صنعت هواپیمایی را در برندسازی صنعت گردشگری ملی ایران مهم میدانید؟ این صنعت چقدر باید در نمایشگاههای بینالمللی مانند اکسپو که هر پنج سال یکبار و آن هم هربار در یک شهر متفاوت دنیا برگزار میشود جدی گرفته شود؟ نمایشگاهی که این بار در دبی با عنوان اکسپو دبی ۲۰۲۰ برگزار و المپیک ملل و فرهنگها خوانده میشود.
موضوع حمل و نقل در صنعت گردشگری بسیار مهم است چرا که امروزه برخلاف گذشته که سفرهای طولانی و چندماهه داشتیم، باید خدمات خود را در مدتزمان چند ساعت ارائه دهیم. فرقی نمیکند کدام نوع حمل نقل باشد، هر چهار شکل حمل و نقل هوایی، زمینی، ریلی و دریایی مهم است. خدماتی که به مسافران کشورهای مختلف میدهیم حامل پیام است، فرهنگ ما را انتقال میدهد و این خود یک رسانه است. متاسفانه بهرغم اینکه شرکتهای هواپیمایی متعددی داریم، سطح استانداردهای بینالمللی را رعایت نکردهایم. غیر از یکی دو هواپیمایی که حامل پرچم کشور است و یکی دو هواپیمایی دیگر که جدیدتر هستند. خاطرم هست که تا همین چند وقت پیش که هواپیماهای ما به اروپا میرفتند، بهعلت سطح پایین استاندارد جریمه میشدیم. پس این مهم است که ناوگان هواپیماییها به روز باشد چرا که صنعت هواپیمایی میتواند برند کشور باشد. کشورهای مختلف از این فرصت استفاده کردهاند. برای مثال درست است که کشور امارات پیشرفت کرده اما هواپیمایی امارات ایرویز یکی از عوامل موثر معرفی این کشور است.
استراتژی حضور ایرلاینها در نمایشگاههای بینالمللی باید چگونه باشد؟ آرایش شرکت هواپیمایی هما زمانی که در آن بودید و در نمایشگاهها شرکت میکردید چگونه بود؟
آن زمان بهصورت یک پکیج خود را عرضه میکردیم. به این صورت که شرکت هواپیمایی ایران ایرتور که سهام آن متعلق به شرکت هما بود، شعبههای داخلی و خارجی هواپیمایی هما و هتلهای شرکت هما باهم و با غرفههایی در کنار هم شرکت میکردیم. استراتژی ما این بود که فقط خدمات حمل و نقل هوایی هما نباشد. نهایتا خروجی این کار شد «پکیج-تور». این کار در بسیاری از شرکتهای بینالمللی و بزرگ دنیا مرسوم است و به همین صورت در نمایشگاهها حاضر میشوند. کار اصلی آنها ممکن است حمل و نقل باشد اما تواناییهای متعدد خود را باهم به نمایش میگذارند.
امروز که شما مسئولیتهایی در حوزه گردشگری دارید و با متخصصان این حوزه در ارتباط هستید، چه پیشنهادی برای نحوه شرکت کردن برندهای گردشگری ایران که متاسفانه تعداد آنها بسیار هم کم است دارید؟ برندهای داخلی ما در نمایشگاهی مانند اکسپو دبی ۲۰۲۰ چه نوع استراتژی را باید دنبال کنند؟ با توجه به اینکه این مسئله دو بعد دارد، یکی منافع ملی گردشگری که تصویر گردشگری کشور را نشان میدهد و دو منافع کسبوکاری آن برند.
ما باید این مسئله را در سه برنامه زمانی در نظر بگیریم؛ یک قبل از برگزاری نمایشگاه که باید هم برنامه مشخص و عملیاتی تنظیم کنیم و هم تولید محتوا را جدی بگیریم. دوم در زمان برگزاری است که باید ارائه خوبی داشته باشیم و طبق همان برنامه، بهخوبی خودمان را معرفی بکنیم و سوم بعد از نمایشگاه که زمان بهرهبرداری است و باید بذری که پاشیدیم را رشد دهیم تا سهم بیشتری از بازار آن رویداد نصیبمان شود و همچنین در رتبهبندی جهانی جایگاه خود را افزایش دهیم.
اگر بخواهیم چند نمایشگاه بینالمللی در گردشگری نام ببریم و بهطور دائمی توجه خود را بر آنها متمرکز کنیم کدام نمایشگاهها هستند؟ بهویژه شرکت کردن بخش خصوصی که بهخاطر منافع کسبوکار خودشان هم که شده کمی چابکتر عمل میکنند و به مرداوات حاکمیتی و دولتی کمتر اهمیت میدهند.
ابتدا ما باید مشخص بکنیم که هر بخش چه وظیفهای دارد؛ وظیفه بخش حاکمیتی این است که بتواند ظرفیتهای کلان کشور را خوب معرفی کند. بعد از آن بخش میانی قرار میگیرد که افراد و گروههای این بخش، در صنعت گردشگری بهصورت کلان حضور دارند: مثلا مالک هتل هستند، شرکت هواپیمایی دارند، آژانس گردشگری دارند و… میشود گفت بهصورت کلی، حوزه این بخش، «گردشگری» است. بخش دیگر آژانسهای مسافرتی هستند. ما نباید صرفا این بخش آخر را ببینیم و توقع داشته باشیم که وظیفه معرفی تمام کشور را شرکتهای خصوصی و آژانسهای مسافرتی برعهده بگیرند چرا که توان آن را ندارند. آنها فقط میتوانند محصول خود را معرفی بکنند.
نمایشگاههای معتبری در دنیا برگزار میشود که در این دو سال اخیر بهخاطر کرونا برپا نشد. آیتیبی برلین، بعد از آن فیتور اسپانیا، سپس فِری دانمارک، برخی نمایشگاههای پاریس، امارات و… اینها نمایشگاههایی هستند که در اروپا مطرحاند و البته نمایشگاههایی هم در آمریکای شمالی و قارههای دیگر هستند که ما بهدلایلی در آنها شرکت نمیکنیم. اما حضور ما در نمایشگاههای معتبر اروپا هم کمرنگ است. مثلا کشورهایی مانند مصر و ترکیه مساحت زیادی از نمایشگاههای معتبر را در اختیار میگیرند و به شرکتهای خود جا میدهند. در این کشورها سرمایهگذاری اصلی با بخش دولتی است و گاهی هم ایرلاینها به علت بضاعت مالی که دارند و برندسازی که میخواهند انجام دهند متولی حضور شرکتهای مختلف کشور خود میشوند.
باتوجه به اتفاقاتی که افتاده گردشگری به یک حوزه پر ریسک برای سرمایهگذاری تبدیل شده است. برای احیای این صنعت چه سرمایهگذاریهایی و از سمت چه کسانی باید انجام شود؟
کسی که سرمایه دارد نوسانات بازار را رصد میکند اما اگر ما تسهیلات ندهیم، امکانات فراهم نکنیم و همچنین ریسک سرمایهگذاری را کم نکنیم، سرمایهگذار هم به بازار دیگری رجوع میکند. برای اینکه در حوزه گردشگری سرمایه بیاید باید امکانات و تسهیلات فراهم کنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.