پاویون ایران در اکسپو دبی چه بود و چه شد؟
طراح معماری پاویون ایران در اکسپو دبی ۲۰۲۰، درباره نقدهایی که نسبت به نحوه بهره برداری و طراحی داخلی بخشهای مختلف پاویون ایران وارد شده است، میگوید: «طراح کالبد پاویون، دخالتی در طراحی داخلی بخشهای مختلف آن نداشته است، ولی با این حال، در حد جایگاه سازمانی در ساختار روابط بین کارفرما و بهره برداران متعدد پروژه، سعی مشاور در ارایه پیشنهاداتی بوده است که طراحی داخلی و سناریوی بهره برداری را تا حد ممکن هم راستا با ایدههای کلان طراحی کالبد کند.»
به گزارش ایسنا، نمایشگاه اکسپو که پس از المپیک و جام جهانی فوتبال، از بزرگترین رویدادهای جهان شناخته میشود، قرار بود سال ۲۰۲۰ در دبی برگزار شود، اما کرونا آن را یک سال به تعویق انداخت. آغاز این رویداد اول اکتبر ۲۰۲۱ بود که تا ۳۱ مارس ۲۰۲۲ برابر با نهم فروردین ۱۴۰۱ ادامه خواهد داشت.
شعار امسال اکسپو، «پیوند ذهنها، خلق آینده» است. ایران هم با روایتی از شهرزاد قصهگو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار: تنوع اقوام و میزبان ملتها» در پاویونی به وسعت ۲۰۱۴ متر که حدود ۱۴ میلیون درهم امارات و معادل سه میلیون و هشتصد هزار دلار برای آن خرج کرده، حاضر شده است.
با این حال، برخی از بازدیدکنندگان اکسپو، کارشناسان و حتی متولیان با طرح برخی انتقادها از پاویون ایران، مسائلی چون همخوان نبودن با شعار اکسپو را مطرح کرده اند.
به همین جهت تصمیم گرفتیم با نشید نبیان ـ یکی از طراحان پاویون ایران ـ گفت وگویی داشته باشیم و صحبتهای او را درباره نحوه طراحی پاویون ایران بشنویم.
نشید نبیان در ابتدا درباره پیشینه ی طراحی پروژه پاویون ایران به ایسنا توضیح میدهد: در این دوره، برای احراز هویت مشاوران در جهت بررسی صلاحیت آنها برای حضور در اکسپو، یک اعلان عمومی داشتند. در این اعلان عمومی عنوان شده بود مشاورینی که دارای گواهینامه ی صلاحیت خدمات مشاور هستند و مشاورینی که دارای جوایز ملی و بین المللی هستند، میتوانند برای احراز صلاحیت اقدام کنند. به همین جهت، مجموعه ای از فرم های مختلف در اختیار مشاوران قرار گرفته بود که می بایست برای ثبت پروژههایی که قبلا کار کرده بودیم، جوایزی که به دست آورده بودیم، و تحویل معرفی نامه از کارفرماهای پروژههای پیشین درباره پروژههای انجام شده توسط ما، از این فرم ها استفاده میکردیم.
او ادامه میدهد: همچنین، خواستار مستندی متنی بودند که در آن اعلام کنیم در صورت احراز صلاحیت برای طراحی پاویون، از چه دریچه و با چه فلسفه ی طراحی به پروژه ورود خواهیم کرد. پس از ارایهی این مدارک، تعدادی مشاور را انتخاب و احراز صلاحیت کردند و بین آنها یک مسابقه طراحی برگزار شد که این مسابقه، هم درباره کالبد و بنای پاویون ایران در اکسپو بود و هم درباره کیوریتوری یا طراحی و کارگردانی روایتی که قرار بود در پاویون ایران به جامعه جهانی ارائه شود.
این معمار تصریح میکند: داوران این مسابقه پاکتهای پیشنهادی سه گروه را طرحهای شایسته اعلام کردند که ما طرح دوم اعلام شده بودیم. در مرحله ی بعدی، از گروه ما و گروه اول خواسته شد که بیشتر به بخش محتوایی بپردازیم و بودجه ی پروژه را نیز برآورد کنیم. ستاد اکسپو که در شرکت نمایشگاهها برای تصمیم گیریهای پاویون ایران تشکیل شده بود، روی نتیجه پیشنهادات تدقیق شده در این مرحله نظر داد و به صلاحدید خود تصمیم گرفت طرح کالبدی ما اجرا شود.
معماران پاویون کنترلی روی محتوای غرفهها نداشتند
نشید نبیان درباره کنترل معماران پاویونها در محتوای هر بخش از پروژه بیان میکند: در پروسهای توسعه طرح پیشنهاد شده به مستندات اجرایی پروژه و پس از انعقاد قرارداد ارایهی خدمات فنی ـ مهندسی بنای پاویون ایران، متوجه شدیم که ساختاری که در آن پاویونها طراحی و اجرا میشوند، به گونهای است که مشاور طرح یا معمار کنترلی روی محتوای ارایه شده ندارد. علتش هم این است که شرکت نمایشگاهها موظف هستند محتوای تولیدشده توسط نهادهای مختلف مدیریتی ـ حکومتی را در پاویون ایران به نمایش بگذارند.
او ادامه میدهد: درواقع قرار بود بهره برداری بخشهای مختلف پاویون بین نهادهای مختلف دولتی مانند سازمان گردشگری، وزارت فرهنگ، بخشهای اقتصادی، توسعه تجارت، اتاقهای بازرگانی و … تقسیم شود و این نهادها محتوای خود را در بخشهای مختلف پیاده کنند. به همین جهت هر کدام از وزارتخانهها برداشتشان این بود که چون یکی از وزارت خانههای دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، باید دستاوردهای خود را به پاویون جمهوری اسلامی ایران بیاورند.
نشید نبیان تصریح میکند: حتی استانها هم در بهره برداری از پاویون احساس حق میکردند و اصرار داشتند که «سهم ما از پاویون ایران چیست؟ ما از استانهای این مملکت هستیم و این هم پاویون مملکت ما است پس باید حضور داشته باشیم.» بنابراین، به نظر من درک درستی از ماهیت محتوایی که باید در پاویون ایران ارائه شود وجود نداشت.
او توضیح میدهد: حقیقت امر این است که ما محتوا را به تفکیک اینکه در هر کدام از اسکرینها چه محتوای دیجیتالی باید پخش شود و به تفکیک اینکه در هر کدام از فضاها کدام وجه متمایزکننده ایران (نه کدام ارگان یا نهاد) به عنوان یک عرصه فرهنگی ـ جغرافیایی باید ارائه شود، به کارفرما ارائه کردیم. اما، به واسطه وظیفهای که برعهده کارفرما بود که میبایست پاسخگوی تمامی نهادها باشد، محتوای ما را کنار گذاشتند و تنها کالبد بیرونی طرح را اجرا کردند.
نشید نبیان تصریح میکند: درواقع مشاور از طراحی داخلی، تولید محتوا و سناریوی محتوایی کلی پروژه کنار گذاشته شد. البته من ایراد این مسئله را از جانب نظام کارفرمایی نمیبینم، بلکه فکر میکنم این یک ایراد ساختاری در نحوهی تعریف چنین پروژههایی و نحوه ی ارتباطات بین سازمانی ارگانهای متولی محتوی است. یعنی هر فرد دیگری هم کارفرما بود و قرار بود به کلیه نهادهای دولتی یک مملکت ۸۰ میلیونی جواب دهد و همه اینها را راضی نگه دارد، مدیریت محتوا باز هم از کنترل همه خارج بود.
او اضافه میکند: پاویون ایران، پلتفرمی برای پوشش تمام دستاوردهای نهادهای حکومتی نیست. بلکه، بستری است برای شرکت یک ملت در یک المپیک فرهنگی. بنابراین، باید با یک بهره برداری منسجم و با یک مدیریت هنری یا کارگردانی محتوایی و یک روایت مشخص، بر روی وجوه متمایز کننده یک ملت و فرهنگ و تمدن آن ملت تمرکز کند. به عنوان معمار کالبد پیشنهادم این است که در دورههای بعدی، طراحی محتوا و متعاقبا طراحی داخلی پاویون را در اختیار معمار قرار دهند.
این معمار با بیان اینکه محتوای پاویون ایران تعریف کلی ندارد و هر کدام از نهادها آنجا را با سلیقه خودشان پر کردهاند، میگوید: «با اینکه در شرح خدماتمان نبود، ولی زمانی که می فهمیدیم سالنی به نهادی برای بهره برداری معرفی شده، خودمان را به بهره بردار معرفی کرده و اعلام می کردیم که حاضریم به صورت رایگان به آنها کمک کنیم. به این صورت که باید به ما اطلاع میدادند که قصد نمایش چه چیزی را دارند که نیازهای آنها را در طراحی کلی پروژه لحاظ کنیم. ولی در نهایت تنها یکی از بهره برداران از ما کمک جدی گرفت.»
معماران چه محتوایی را طراحی کرده بودند؟
او محتوایی که از طرف طراح پاویون طراحی و پیشنهاد شده بود را به شرح ذیل توضیح می دهد: تم اعلامی اکسپو از طرف متولی سال ۲۰۲۰، «پیوند اذهان و خلق آینده» بود. زمان آغاز طراحی پروژه، همزمان بود با شروع ریاست جمهوری آقای ترامپ که دستور خروج امریکا از برجام را امضا کرده بود. نتیجهی آن دستور، مجموعه تحریمهای شدیدی بود که برای ایران در حال روی دادن بود که حتی بر عملکردهای غیرسیاسی ایرانیان نیز اثر گذاشت. مثلا فرض کنید که به عنوان معمار، پروژههای احداث شده خود را برای مسابقات مختلف بین المللی ارایه میکنیم. یکی از اولین سوالهایی که در فرمهای چنین مسابقاتی میبایست به آن جواب بدهیم، ارایهی مختصات جغرافیایی محل احداث پروژه است. چنین فرمهایی طبیعتا لیستی دارند که از طریق آن کشور محل احداث پروژه را انتخاب میکنیم. در اوج تحریمها زمانی که در چنین لیستی به دنبال نام ایران میگشتیم، پیدا نمیکردیم. این لیست به صورت اتوماتیک دارای اسامی کلیه کشورها است و نبود نام ایران در آن میتواند نشان دهنده حذف عمدی آن باشد.
ایران را نمیتوان حذف کرد
او توضیح می دهد: فکر کردیم که در چنین شرایطی آنچه که پاویون ایران باید نشان دهد، این است که این ملت و این عرصه جغرافیایی ـ تمدنی، از نقشه جغرافیای جهانی قابل حذف کردن نیست. بعد از مدتی به این فکر کردیم کشوری که از آن ابراز وجود میکنیم، چه مشخصاتی دارد که آن را شاخص میکند؟ وجوه تمایز آن چیست؟ چون اکسپو عملا یک المپیک فرهنگی است. بنابراین وقتی ملتها و کشورها در آن شرکت میکنند، باید روی وجوه تمایز خود به عنوان عرصههای تمدنی و فرهنگی مانور بدهند.
این هنرمند تصریح میکند: هفت وجه تمایز چه در گذشته و چه در وضعیت و شرایط موجود خود که شاخصههای تمدن و عرصه تمدنی ما هستند را در جلسات طوفان فکری که بینارشتهای اتفاق میافتاد و از تخصص های مختلف چون مردم شناسی، جامعه شناسی، طراحی داخلی، طراحی صنعتی، معماری، مشاورهی هنری و تکنولوژیک در آنها حضور داشتند، مشخص کردیم.
چه شاخصههایی برای طراحی داخلی پاویون ایران مهم بود؟
این هنرمند توضیح میدهد: از گذشته تا حال، جغرافیای چهار فصل ایران از شاخصههای مهم ما است. در باب جغرافیا، با وجود اینکه ایران نسبت به خیلی از کشورها وسعت چندانی ندارد، ولی کشورهای کمی داریم که این مشخصه را داشته باشند. یعنی صبح میتوانید در دامنهی البرز اسکی کنید و شب در خلیج فارس شنا کنید. همچنین، هنر ایران نیز شاخصهی مهمی است که ما از بین کلیه حوزههای هنری سبک مینیاتور در نقاشی را انتخاب کردیم؛ چرا که مینیاتور نوع خاصی از روایتگری دارد که کاملا از الگوها و روشهای دیگر روایتگری متفاوت است.
او ادامه میدهد: شما در مینیاتور نقطهی مرکزی و دارای اولویت بصری، آنگونه که در سنت پرسپکتیو غربی شاهد آن هستیم، ندارید؛ یعنی وقتی قصهای در مینیاتور نقش میبندد، این قصه یک روایت و سوژه مرکزی ندارد. روایتی که در مینیاتور به مخاطب داده میشود، روایتی است که از خرد روایتهای موازی تشکیل میشود؛ یعنی هر بخشی را که فریم کنید، بخشی از قصه است. تقدم و تاخر و اولویت بندی ندارد. در حالی که در الگوی غربی یا سنت پرسپکتیو، در روایت به تصویر کشیده شده، یک نقطهی عطف وجود دارد. زمانی که به یک تصویرگری یا نگارگری دارای پرسپکتیو نگاه میکنید، اثر دارای یک موضوع اصلی است.
این معمار میگوید: ولی در مینیاتور اینگونه نیست و ما روایتهای موازی داریم. این موضوع برایمان جالب بود، چراکه فکر کردیم ارایه ی روایت های موازی از ایران معاصر راه حلی برای برونرفت ایران از بحران و خصومت جهانی است و جامعهی جهانی باید بفهمد که ایران تنها یک روایت ندارد، بلکه هزاران وجه دارد و اگر قرار است غیرمتعصبانه با آن برخورد شود، باید در کلیتش شناخته شود.
نشید نبیان ادامه میدهد: در واقع جامعهی جهانی باید بداند که ایران دارای فرهنگی شاخص، تمایزات اجتماعی، سبک زندگی و اقشار مختلف است. به همین خاطر، این برداشت ما از پتانسیلهای سنت مینیاتور در طراحی کالبد پاویون خیلی تأثیرگذار بود.
او با بیان اینکه سالن اول پاویون ایران در طرح محتوایی پیشنهادی مختص ارایهی اطلاعات و خوش آمدگویی به مهمانان و مراجعان، و سالن دوم آن مختص هنر مینیاتور معاصر بود، میگوید: علت انتخاب هنر، به این موضوع برمیگردد که یکی از وجوه در حال کسب موفقیت ایرانیان در عرصههای جهانی هنر معاصر ایران است؛ به طوریکه آثار هنرمندان ایرانی در حراجیهای بزرگ با قیمت بالا چکش میخورد و این یعنی جامعه جهانی، هنر معاصر ایران را با آغوش باز پذیرفته است. بنابراین هنر یکی از وجوه تمایز و به اصطلاح شاخصهی رقابتی ایران امروز است البته این سالن در نهایت به گردشگری اختصاص داده شد.
نشید نبیان دربارهی محتوای پیشنهادی سالن سوم پاویون ایران در اکسپو توضیح میدهد: «سالن شماره ی سه را به رسم الخط پارسی و معاصرسازی آن توسط هنرمندان ایران امروز اختصاص داده بودیم. چون خط ابزار روایتگری است و اگر میخواهیم خصومتها نسبت به کشورمان کم شود باید با تمدنهای دیگر وارد گفتوگو و روایتپردازی شویم. البته این سالن در نهایت به فرش اختصاص داده شد.»
تماشاخانه و ایدهای که نصف کاره ماند
این هنرمند درباره سالن شماره ی چهار میگوید: این سالن را به گردشگری اختصاص داده بودیم؛ زیرا در صورت سرمایه گذاری درست روی این حوزه، حوزهای است که میتواند موجب گردش و توسعهی اقتصاد شود.
نشید نبیان توضیح میدهد: سالن چهارم همان سالنی است که به آن تماشاخانه میگفتیم. این تماشاخانه شامل ۱۶ چشمی بود که پیشنهاد کرده بودیم از درون آنها ویدیوی زنده ۱۶ مقصد توریستی ایران دیده شود؛ یعنی زمانی که مخاطب چشم خود را روی این پرتال قرار میداد، گویی به صورت دیجیتال به آن نقطه از ایران پرت میشد. ولی بنا بر دلایلی مانند مسائل امنیتی و امکان هک شدن ویدیوهای پخش زنده و احتمال نمایش تصاویری که در شأن ایران نیست، پیشنهاد پخش ویدیوهای زنده را رد کردند. با این حال، پیشنهاد دادیم که تصاویری به مدت یک شبانه روز ضبط و سپس پخش شود ولی این امر هم محقق نشد. در حال حاضر مجموعه ای از محتواهای ویدیویی که از قبل در آرشیوهای مختلف وجود داشت و به وجههای مختلف فرهنگی ایران میپردازند در حال نمایش در این سالن است.
سالنی که به زعفران اختصاص داده شد
او توضیح میدهد: سالن شمارهی پنج را به زعفران اختصاص داده بودیم. در ایران محصولاتی مانند زعفران، خاویار، فرش و … داریم که به لحاظ استراتژیک به اسم ما مهر خورده است. البته که چین و هند سعی میکنند این بازار را از ما بگیرند ولی حتی در این حالت هم به فرش تولید چین، فرش ایرانی (persian carpet) میگویند.
نشید نبیان ادامه میدهد: اگر قصد داریم این بازارها را برای آیندگان حفظ کنیم، باید نام این محصولات را به اسم ایران حفظ کنیم. به همین خاطر تصمیم گرفتیم یکی از سالنها به زعفران اختصاص داده شود و به موضوع زعفران از دریچه نظامهای معاصر در توسعهی اقتصاد خرد نگاه کنیم.
این معمار تصریح میکند: امروز در ایران استارت آپهایی مانند استارتآپ «کشمون» را داریم که مستقیما مشتری را به تولیدکننده وصل میکنند. به این صورت که بازار جهانی عوض خرید یک محصول ایرانی از شرکتهای بزرگ تجاری ـ اقتصادی، مستقیما با تولیدکننده در ارتباط خواهد بود و آن تولیدکننده را به عنوان یک انسان خواهد شناخت. این امر موجب میشود بازار تولیدکنندههای ایرانی در رقابت جهانی حفظ شود. به همین جهت مشخصا استارت آپ «کشمون» را برای این کار معرفی کردیم؛ زیرا یکی از موفق ترینها در این زمینه است. ولی در نهایت این محتوا به طور کلی نادیده گرفته شد و سالن را در اختیار متولیای قرار دادند که با محوریت صنعت معدن در حال بهره برداری از این سالن است.
عرقیجات و ایران هزار قوم
نشید نبیان میگوید که سالن شماره شش را به عرقیجات سنتی اختصاص داده بودند و ادامه میدهد: فضایی را در نظر گرفته بودیم که مخاطبین در آن تجربهی چاشتی داشته باشند. سنت عرقیجات و ادویه جات طبیعی ما با توجه به منحصر به فرد بودن آن، یکی از مشخصاتی است که میتوانیم با آن در بازار جهانی مانور دهیم.
او توضیح میدهد: برای سالن شمارهی شش، یک محتوای تصویری با پرترههایی از چهرههای ایرانی پیشنهاد کردیم که در شش صفحهی دیجیتال مدام تغییر میکردند؛ زیرا معتقد هستیم که جامعه جهانی باید بداند که ایران کشور هزار قوم است و هزار و یک چهره دارد. وقتی میگوییم ایرانی منظور ما میتواند لر، کرد، ترک و … باشد. درواقع قرار بود در آن فضا با چهرهها و مزههای مختلف ایرانی رو به رو شد. البته این سالن را هم در نهایت به سه گروه اقتصادی دادند که قرار بود برایش محتوا بیاورند.
تعامل چاشتی بازدیدکنندگان اکسپو با مشتریان رستورانهای ایرانی
نشید نبیان درباره سالن شماره هفت توضیح میدهد: سالن هفت رستوران است که آن را هم هوا با بیرون در نظر گرفتیم. به این دلیل که دیده شدن تجربههای چاشتی از بیرون، باعث جذب بیشتر رهگذران میشود. پیشنهاد ما برای این غرفه نصب یک دیجیتال اسکرین بزرگ بود که هر روز یکی از فضاهای تجربه ی چاشتی در ایران را نمایش دهد و ارتباط مستقیمی بین کسانی که مثلا در رستورانی سنتی در اصفهان نشسته و افرادی که در پاویون ایران غذا میخورند اتفاق بیفتد. در حال حاضر رستوران همچنان رو باز است، اما از آن دیجیتال اسکرین به منظور دیگری استفاده میشود.
سالن هشت: موسیقی نواحی اجرا و تعزیههای مدرن حذف
این هنرمند درباره سالن شماره هشت میگوید: سالن شماره ی هشت یک استیج یا تاتر هم هوا با بیرون است که آن را به صورت رو باز در نظر گرفته بودیم و اکنون هم به همان گونه است ولی پیشنهاد ما برای محتوای آن ترکیبی از هنرهای دراماتیکی بود که دارای وجه سنتی و معاصر سازی شده هستند. درواقع ترکیبی از موسیقی نواحی و تعزیههای مدرن.
او ادامه میدهد: سنت تعزیه یک مشخصه بسیار ایرانی و نوعی از روایت گری مذهبی است که به شدت ایرانیزه شده است. در نظر داشتیم از کارگردانهای مختلف دعوت شود تا در فرم تعزیه قصههای ملل را به یک تعزیه خوانی تبدیل کنند. اکنون موسیقی نواحی را داریم ولی پیشنهادی که برای ایرانیزه کردن قصههای ملل داشتیم نادیده گرفته شد.
تنها سالنی که بر اساس محتوای معمار کالبد پیش رفت
او میگوید که سالن شماره ۹ که به معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری سپرده شده، تنها سالنی است که به پیشنهاد آنها عمل کردهاند. در نتیجهی جلسات مختلفی که بین آنها برگزار شده، یک پروجکشن (تلویزیون پیشتابی) سه بر ۲۷۰ درجه نصب شده است که مجموعه ویدیوهایی را با موضوع تأثیر تکنولوژی در روزمرگی ایرانیها در وضعیت معاصر به نمایش میگذارند.
نشید نبیان بیان میکند: همواره برای جامعه جهانی این سوال مطرح است که آیا قشر مولد تحصیل کرده ی شهری ایرانی مانند آنها زندگی میکنند؟ که در پاسخ باید گفت بله و همانقدری به تکنولوژی دسترسی دارند که آنها دارند و حتی در مواردی بیشتر. زیرا ۴۰ سال بسته بودن اقتصاد ایران و بالای ۳۰ سال تحریم بودن، موجب شده که شرکتهای تکنولوژیک و استارتاپها برای هر اپلیکیشن خارجی یک جایگزین وطنی طراحی کنند. به عنوان نمونه اگر در همه ی دنیا از آمازون برای خرید آنلاین استفاده میکنند، در ایران دیجی کالا را داریم و یا اگر در آنجا اوبر دارند اینجا اسنپ داریم. محتوای این سالن از این جهت برای من جذاب است که سعی در بزرگ نماییهای غیرواقعی و متوهمانه ندارد. یک روایت بصری جذاب و صادقانه و غیر شعاری است از آنچه در ایران می گذرد.
فضای تجاری پاویون ایران چه شد؟
او پاسخ میدهد: هر پاویون ملی میتواند حدود ۱۰ درصد از متراژ خود را طبق قانون اکسپو به فعالیتهای تجاری اختصاص دهد که ما نیز به همین گونه عمل کردیم. برای این سالن تم فرش را در نظر گرفته بودیم. دو اسکرین بزرگ در آنجا قرار داده بودیم که قرار بود یکی از آنها مستندی را از پروسه تولید فرش در ایران پخش کند و دیگری از طریق دوربینی که در یکی از بازارهای فرش ایران نصب شده هر روز ارتباطی مستقیم با پاویون ایران در اکسپو داشته باشد. ولی در حال حاضر دیجیتال اسکرینها چنین محتوایی ندارند. طراحی داخلی این سالن هم از طریق مجموعهی ما انجام نشده است.
چرا کالبد آنگونه طراحی شده است؟
نبیان درباره طراحی پاویون ایران بیان میکند: پاویون ایران در اکسپو تنها پاویونی است که به صورت یک بنای تکینه طراحی نشده، بلکه به صورت یک همسایگی از پاکتهای فضایی متعدد با فضاهای میانی باز طراحی شده است. پاویون ایران به علت فضای پرفورمنس و اجرای زندهای که دارد میتواند چون یک قلب تپنده در آن مجموعه ی رهگذران را هنگام عبور به سمت خود جذب کند.
او ادامه میدهد: این امر تأثیری بود که از تم اکسپو گرفته بودیم و قصد داشتیم به دنیا نشان دهیم که ایران کشوری است با آغوش باز، پذیرای فرهنگهای مختلف و اینکه حاضر به گفت و گو با فرهنگها و عرصههای تمدنی مختلف است.
این معمار تصریح میکند: همانگونه که در مینیاتور روایتهای موازی بدون تقدم و تاخر به مخاطب ارائه میشوند، در پاویون ایران هم از آنجایی که کالبد یک بنای تکینه نیست، ۱۰ تا باکس داریم که هر کدام می بایست وجهی از ایران معاصر را پوشش بدهند و سپس به صورت موازی در فریمهای مختلف در یک مجموعه ارائه شوند. بنابراین، زمانی که وارد پاویون ایران میشوید، بر مبنای اینکه انتخاب میکنید با چه تقدم و تاخری از این باکسها دیدن کنید، روایت شخصی سازی شدهای مبتنی بر تصمیمات خود از ایران دریافت میکنید. این امر نشان دهنده هزار و یک روایتی بودن ایران است و علت اینکه اسم پاویون را هم هزار و یک شب گذاشتیم، متود روایت گری بود که برای پاویون ایران در نظر گرفته بودیم.
گلههای طراح و یک خبر خوب
در انتها نبیان اضافه میکند: شکی نیست که ایران کشوری در حال توسعه و معاصر سازی است و راه درازی تا وضعیت مطلوب وجود دارد. اما، برخی بازخوردها درباره پاویون چنان مغرضانه و متعصبانه بود که صادقانه نمیدانم چگونه میبایست به آنها جواب داد. من هم معتقدم که وضعیت تولی گری محتوا میتوانست بهتر باشد و میدانم در هر دوره، تجربههای کسب شده در دورههای قبلی میتواند در استراتژیهای کلان تعریف و به سرانجام رسیدن چنین پروژههای ملیای راهگشا باشد. در عین حال، نباید فراموش کرد که در چه شرایطی و با چه سختیهایی این پروژه به سرانجام رسیده است. از نظام کارفرمایی مشخصا سه نفر هستند که به شخصه ممنون ایشان هستم. آقای دکتر زمانی مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی تهران، آقای مهندس میرظفرجویان معاون محترم فنی و مهندسی و مسئول کمیته فنی و معماری در اکسپو و آقای مهندس حبیبی، عضو هیأت مدیره شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی تهران، سه عزیزی بودند که حدالامکان سعی در همکاری با مشاور برای پیشبرد طرح داشتند. علیرغم تمام کاستیها که صمیمانه امیدوارم در دورههای بعدی برطرف شوند و حتما معماران بعدی پاویونهای ایران پروژههای بهتری خواهند داشت، بد نیست که به دستاوردهای پاویون ایران در این دوره از اکسپو هم اشاره کنیم. پاویون ایران در اکسپوی ۲۰۲۰ دبی روز پنج شنبه ششم آبان ماه ۱۴۰۰ توسط بخش سفر در خبرگزاری بین المللی سی ان ان به عنوان یکی از ۱۵ پاویون «دیدنی و جذاب» Spectacular و تاثیرگذار، عجیب و به یادماندنی، و خارق العاده Impressive, Outlandish and Unusual در این دوره از اکسپو جهانی انتخاب شد. لیست پاویونهای منتخب به ترتیب انتخاب به این شرح است: پاویون امارات متحده ی عربی (میزبان اکسپوی ۲۰۲۰ )، پاویون جمهوری اسلامی ایران، پاویون انگلستان، پاویون استرالیا، پاویون پاکستان، پاویون روسیه، پاویون ژاپن، پاویون سوییس، پاویون اسپانیا، پاویون کویت، پاویون آلمان، پاویون استان بادن ووتمبرگ (تنها پاویون استانی حاضر در اکسپو که یکی از استانهای جنوب غربی در کشور آلمان است)، پاویون مصر، پاویون عربستان سعودی، و پلازای الوصل (این بنا یکی از مستحدثات زیرساختی سایت اکسپو بوده و جزو پاویونهای ملی نیست).
او تصریح میکند: لیست حاضر و احراز مقام دوم توسط پاویون ایران در این لیست، موضوعات بسیاری را به ذهن متبادر میکند. برای نمونه بر مبنای اعلام رسمی کشور عربستان، بنای پاویون ملی این کشور با هزینهای معادل ۰۰۰, ۰۰۰, ۵۰۰ درهم (پانصد میلیون درهم) ساخته شده است. ولی هزینه احداث بنای کالبد پاویون جمهوری اسلامی ایران، تازه به انضمام بخشی از پلتفرمهای محتوایی (نمایشگرهای دیجیتال نصب شده در فضاهای خارجی و داخلی) کمتر از ۰۰۰,۰۰۰, ۱۴ درهم (چهارده میلیون درهم) است. به نظر میرسد نیازی به تبیین بیشتر صورت مساله نیست! ای کاش عزیزان منتقد، در کنار بر شمردن کاستیها به دست آوردهای پروژه نیز اشاره کنند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.