دلالان صاحبان اصلی گردشگری سلامت هستند
یکی از فعالان گردشگری سلامت که سالها سابقه فعالیت در این حوزه را دارد، معتقد است: اصلیتری مافیا در حوزه گردشگری سلامت در مرزهای کشور شکل میگیرد و درواقع دلالها صاحبان اصلی گردشگری سلامت هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مریم محمدپور (فعال گردشگری سلامت) با اشاره به وضعیتی که این روزها در حوزه گردشگری در حوزه سلامت با آن روبهرو هستیم، گفت: مطرح کردن مسائل و مشکلاتی که در حوزه گردشگری سلامت با آن روبهرو هستیم بسیار گسترده است. واقعیت آن است که دلالها صاحبان اصلی گردشگری سلامت هستند. وقتی آنها بودند و فعالیت میکردند، خبری از دفاتر حوزه سلامت گردشگری نبود. حدود ۱۵ سال پیش که هنوز این حوزه ساز و کار نداشت، دلالها فعال بودند و از همان زمان بود که پایههای خرابی این حوزه گذاشته شد. زمانی شاهد استقبال بسیار زیاد گردشگران از حوزه سلامت ایران بودیم اما این امر پایدار نبود و هر سال کمتر شد و این امر به دلیل عملکرد نامناسب مسئولان در این حوزه است.
او که اولین رییس هیات مدیره جامعه گردشکری سلامت ایران است، در خصوص دلالهایی که همواره نامشان در حوزه گردشگری سلامت بر سر زبانهاست و چگونگی ساز و کار فعالیتهای آنها گفت: بیشترین دلالها همان رانندگان و واسطههای فعال در شهرهای مرزی هستند. اینها همان افرادی هستند که دست گردشگران سلامت را در مرز میگیرند و بدون آنکه ساز و کار داشته باشند و ناچار به پاسخگویی برای عملکرد خود باشند، در حوزه گردشگری سلامت ورود کرده و مشکلات عدیدهای را به وجود آوردهاند.
محمدپور معتقد است: اصلیتری مافیا در حوزه گردشگری سلامت در همان مرزهای کشور شکل میگیرد و به بدترین نحو مانع ورود هر نوع ساز و کار، هر شرکت و هر سیستم به حوزه گردشگری سلامت فعال در مرزهای کشور میشوند. به طور مثال خود من سالها تلاش کردم تا بتوانم به پایانه مرزی بیلهسوار ورود کنم اما به اندازهای مورد بیمهری مسئولین قرار گرفتم که از یک سو به دلیل عدم آگاهی آنها و از دیگر سو به دلیل آنکه خود را در خطر میدیدند اجازه فعالیت به من را ندادند. ترجیح مسئولان محلی بر آن است که اهالی محلی به حوزههای اینچنینی ورود کنند و روند به صورت بومی و محلی که در گذشته رایج بود، ادامه پیدا کند و مانع ورود هر نوع ساز و کار جدید میشوند. به قولی ترجیحشان آن است که محلیهای خود را حفظ کنند تا پشتیبانی برای خودشان در باقی ماندن در سمتشان باشند. از این رو پیشانی ورود گردشگری سلامت به ایران وجهه مناسبی ندارد و گردشگران سلامت با قشری روبهرو میشوند که نماینده عموم جامعه ایرانی نیستند. نباید فراموش کرد که رانندگان تاکسی که نخستین کسانی هستند که گردشگران با آنها روبهرو میشوند، سفیران یک کشور به حساب میآیند و برخوردهای اولیه همیشه در ذهن گردشگر باقی میماند این در حالی است که آموزشهای لازم به آنها داده نشده و گردشگران با افراد آموزش نیافته روبهرو میشوند.
به گفته او، دومین دسته از دلالان فعال در حوزه گردشگری کمی سیستماتیک تر شده و تبدیل به افرادی شدهاند که به صورت فردی با افراد و دلالان فعال در کشورهای هدف ارتباط برقرار کردهاند. به طور مثال با افرادی در حوزه گردشگری سلامت روبهرو هستیم که با افرادی دیگر در کشورهای عراق یا عمان لینک شدهاند و به صورت انفرادی درصدد جذب گردشگر سلامت برمیآیند. هر چند عملکرد این گروه تا حدودی بهتر از گروه نخست است اما آن هم ساز و کار خود را دارد. آنها با تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی درصدد جذب گردشگر بر میآیند اما از آنجایی که اسم و رسم ندارند و به جایی پاسخگو نیستند، اگر مشکلی پیش بیاید گردشگر به حال خود رها میشود.
محمدپور در خصوص سومین دسته از دلالان که در حوزه گردشگری سلامت فعال هستند، گفت: بیشترین درخواست ویزا توسط کنسولگریها صورت میگیرد و از آنجایی که نیروی لازم برای پاسخگویی را ندارند به چند شرکت بومی(خارجی) متوسل میشوند و به نوعی برون سپاری میکنند. این شرکتها در جریان درخواست گردشگران قرار میگیرند و میتوانند گردشگران سلامت و غربالگری کنند و به جای آنکه به آژانسداران مراجعه کنند به صورت خودمختار ورود کرده و گروه دیگری از دلالان شکل میگیرد.
این فعال گردشگری سلامت با ارائه پیشنهاداتی برای حل این معضلات گفت: اگر بتوانیم در حوزه اخذ ویزا و میزبانی بیمار و گردشگر و… آژانسهای خدماتی مسافرتی را وارد کنیم، معضلات موجود حل خواهند شد بدین معنا که ساز و کاری تعریف کنیم که ورود گردشگران به کشور تنها از طریق دفاتر خدمات مسافرتی میسر شود. در مدتی کوتاه به دلیل شیوع ویروس کرونا شاهد آن بودیم که تعدادی از دفاتر خدمات مسافرتی اجازه دریافت صدور ویزا را داشتند، این امر سبب شده بود تا دلالان که به صورت انفرادی کار میکنند با دفاتر خدمات مسافرتی ارتباط گرفته و این ساز و کار تا حدودی ساماندهی شده بود. ما توانسته بودیم ارتباطات خوبی با دلالان برقرار کنیم اگر هر کس بداند برای ورود به ایران باید یک میزبان آژانس داشته باشد آنگاه این حوزه ساماندهی میشود. زمانی در این حوزه مشکل به وجود میآید که انحصار تنها در یک حوزه اتفاق میافتد. به طور مثال در زمان شیوع کرونا، تنها ویزایی که صادر میشد برای گردشگران سلامت بود از این رو تاجر، بازرگان و هر گردشگر دیگری که تمایل داشت به ایران سفر کند ناچار به دریافت ویزای گردشگری سلامت میشد که همین امر، رانت و انحصار را به وجود آورده بود. اما اگر همه درخواستهای ویزا توسط آژانسداران و دفاتر خدمات مسافرتی اتفاق بیفتد، شاهد ساماندهی این حوزه و اجرای ساز و کاری مناسب خواهیم بود که دست دلالان را کوتاه میکند.
او خاطرنشان کرد: نباید فراموش کرد که میلیونها دلال در حوزه گردشگری سلامت فعال هستند و سازماندهی و نظارت آنها کار دشواری است اما میتوان ۵۰۰۰ آژانس فعال را مدیریت کرد و جلوی تخلفات احتمالی را گرفت.
محمدپور در خصوص مشکلاتی که فعالیت دلالان در حوزه گردشگری سلامت به وجود آورده است، گفت: علاوه بر مسائل و مشکلات مالی، به دلیلعدم مسئولیتپذیری برخی از دلالان شاهد از دست رفتن این بیماران نیز بودهایم. مهمترین لطمهای که به بیماران که توسط دلالان وارد کشور میشوند آن است که آنها دغدغهای برای حفظ و بهبود شرایط بیمار ندارند و در این خصوص نیز به جایی پاسخگو نیستند. دلال درکی از سفر، گردشگری و حتی پزشکی ندارد و فقط به تنها چیزی که فکر میکند و اهمیت میدهد پول است؛ این در حالی است که اگر گردشگران سلامت با آژانس فعال در حوزه گردشگری به ایران سفر کنند، میتوانند به واقع معنای گردشگری سلامت را درک کنند.
او در خصوص چرایی کم شدن استقبال از گردشگری سلامت ایران گفت: روزگاری وجهه بسیار خوبی در این حوزه داشتیم و بدون آنکه تلاش خاصی انجام دهیم، گردشگران خواستار سفر به ایران برای استفاده از خدمات پزشکی و سلامت بودند اما با وجود تلاشهایی که صورت گرفت، به دلیل آنکه موثرترین بازیگران در این زمینه دلالان بودند، شاهد کاهش چشمگیر در خصوص درخواست برای استفاده از خدمات سلامتی ایران هستیم. از دیگر سو، مسیرهای دیگری مانند هند و ترکیه وارد این حوزه شدهاند که به سرعت در حال پیشرفت هستند و مسافران جذب مسیرهای شناخته شده میشوند. عملاً به چشم دیدهام که بیماری که برای عمل زیبایی به ایران آمده بود به دلیل عدم مسئولیتپذیری دلال از دست رفت چراکه دلالان پاسخگوی خدماتی که ارائه میدهند نیستند و گردشگران نیز دستشان به جایی بند نیست بنابراین به سمت مسیرهایی جذب میشوند که ساز و کار تعریف شده دارند.
به گفته محمدپور یکی دیگر از چالشهای گردشگری سلامت که با آن روبهرو هستیم عدم آگاهی مشاوران و افرادی است که اطراف مسئولان و مدیران ذیربط در حوزه گردشگری را گرفتهاند و به آنها آدرس اشتباه میدهند. به طور مثال شاهد ارائه اطلاعات غلط در کلاسهایی هستیم که برای رایزنان اقتصادی وزارت امور خارجه برگزار میشود. نیاز است تا به این موارد توجه شود ضمن آنکه شاهد موازیکاریهای بسیار زیاد در حوزه گردشگری سلامت هستیم و نهادها و بخشهای مختلف؛ از شهرداری گرفته تا وزارت بهداشت و سایر نهادها به این حوزه ورود میکنند.
به گفته او یکی دیگر از مشکلاتی که در حوزه گردشگری سلامت روبهرو هستیم این است که بیمارستانها تعریفی از ارائه خدمات به گردشگران سلامت ندارند و تنها به دریافت IPD به منظور دریافت سه برابری هزینهها از گردشگران میاندیشند. این در حالی است که کوچکترین خدمات رفاهی از فرمهای نظر سنجی به زبانهای مختلف گرفته تا غذای مناسب با ذائقه بیماران غیر ایرانی و… موجود نیست. به مواردی همچون پیوند مغز استخوان که میتواند یکی از موارد جذب گردشگران باشد، تنها در بیمارستانهای دولتی محقق میشود. بیمارستانهایی که حتی ایرانیها رغبتی برای حضور در آن ندارند چه برسد به گردشگران خارجی. باید جلوی سوء استفادههای این حوزه گرفته شود. امکانات و خدمات داده نمیشود اما تمایل دارند هزینههای کلان از گردشگران دریافت کنند. نباید فراموش کرد که گردشگران سلامت برای ما درآمدهایی به همراه دارند که برای بیمارستان نقد است و درگیر مسائلی که بیمهها برای آنها ایجاد میکنند، نمیشوند از این رو باید قیمتها را ساماندهی کنند تا بتوانند گردشگر بیشتری جذب کنند. مباحثی مانند ایران هراسی و الزاماتی که گردشگران برای حضور در ایران دارند، از دیگر مشکلات این حوزه است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.