عودلاجان را نیمهجان رها نکنید!
عودلاجان، محلهی اعیاننشینی که روزی افراد نامداری همچون آیتالله مدرس را به خود دیده و بخشی از هویت تهران را شکل میهد، روزگاری است که دیگر جایگاه ارزشمندی ندارد و با وعده حفظ و بازسازی آن به شرط حفظ بافت تاریخیاش، به دل کوچهها و بناهای تاریخی و قدیمیاش چنگ میزنند تا آن را مدرن و خاطرات تهران را مخدوش کنند.
در سلسله گزارشهای گذشته به اهمیت حفظ و صیانت از میراث فرهنگی و همچنین آثار و بناهای تاریخی که مورد بیمهری متولیان قرار گرفتهاند، تا جاییکه برخی از آنها به ورطه نابودی کشیده شدند، اشاره کردیم. همانطور که گفته شد ایران با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی از موارث فرهنگی غنی نیز بهرهمند است و یکی از دغدغههای امروز نگهداری درست از این آثار است که مانند شناسنامه یک ملت و بیانگر فرهنگ و خاطرات گذشته ایران هستند.
در این گزارش به بررسی یکی از قدیمیترین محلههای تهران میپردازیم، محلهای که از دل آن افردا نامداری بیرون آمدند و روزی محل گذر آدم حسابیهای تهران بوده است. «عودلاجان» (اودلاجان) از آن محلههای قدیمی است با باغات و خانههای باشکوه بسیار. خانه مدرس، باغ ملکالشعرا، کاخ گلستان و عمارت مسعودیه در این منطقه جای گرفتهاند.
محله «عودلاجان» بهعنوان یکی از پنج محله تاریخی تهران، با توجه به نزدیکی به ارگ سلطنتی، سابقه طولانی در اسکان دادن اعیان و اشراف و صاحبان مناصب در ادوار مختلف تاریخ دارد. مجاورت این محله با بازار نیز از مهمترین دلایل حضور اقوام و قومیتهای مختلف اعم از یهودیان، اعراب و… در این محله بوده است.
ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بودهاند و زرتشتیانی نیز در این محله سکونت داشتند. همچنین برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام الدوله، خاندان مستوفی، نصیرالدوله بدر نخستین وزیر فرهنگ دوره پهلوی و سید حسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی در «عودلاجان» ساکن بودند.
«عودلاجان» از جنوب به میدان مولوی، از شمال به خیابان امیرکبیر و سرچشمه، از غرب به شمسالعماره و ضلع شرقی آن به امامزاده یحیی محدود میشود و هماکنون محلههای پامنار، ناصرخسرو و امام زاده یحیی را در برگرفته است. گذر باغ نظامالدوله، گذر در حمام نواب، گذر شتر گلو، گذر مسجد حوض، گذر در مدرسه و کوچههای نظام العلما، سردار، سپهدار، شاه بیاتی، معینالملک، حاجی علی، آقا موسی تاجر، میرزا آقاجان، خدابندهلو، حاجی آقا بابا، آقا محمد محمود، سهراب خان، نقاره چیها، هادیخان و محمدخان امیر تومان از جمله گذرها و کوچههای عودلاجان هستند.
اما محله قدیمی تهران که هویت و شناسنامه آن است و خاطرات تهران قدیم را یدک میکشد، امروز رنگ و بوی دیگری دارد؛ رنگ پریده است و دیگر بوی زندگی نمیدهد. محلهای که روزی عیاننشین بوده، امروز تبدیل به انباری برای بازار شده و برخی خانههای قدیمی و فاقد مالک آن جایگاه معتادان و افراد خطرناک شده است.
هدف از نوشتن این گزارش، حفظ هویت و خاطرات تهران است. عودلاجان یک بافت تاریخی است که جای جای آن از بناها و خانههای تاریخی مملو است اما تاکنون خیلی از این بناها از بین رفتهاند و یا در آستانه از بین رفتن هستند. در طول دو دهه اخیر اتفاقات زیادی برای عودلاجان و آثارش افتاده که بررسی آنها در یک گزارش نمیگنجد، بنابراین در این گزارش به بررسی چالشهای نوسازی بافت تاریخی «عودلاجان» میپردازیم.
از ثبت ملی «عودلاجان» تا چالشهای نوسازی بافت قدیمی آن
*«عودلاجان» از اوایل دهه هشتاد، به مراحل ثبت ملی وارد شد.
بر همین اساس محمدابراهیم طریقت ـ رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در اردیبهشت سال ۸۴ اعلام میکند: محله عودلاجان نیز مراحل ثبتی خود را در فهرست آثار ملی طی میکند و به جز آن ما به دنبال ثبت دروازه محمدیه، مسجد امام و مسجد جامع نیز هستیم.
*پس از آن محله «عودلاجان» در اسفندماه سال ۸۴ به شماره ۱۵۳۸۱ به ثبت ملی میرسد. اما از آنجایی که ثبت ملی یک محوطه تاریخی در حفاظت و نگهداری آن نقش چندانی ندارد، نمیتوان فقط به ثبت یک اثر تاریخی دلخوش شد.
با توجه به تخریبها و آسیبهایی که در طول سالها به بافت آن وارد شده بود، بحثهای عملیات نوسازی بافت قدیمی این محوطه و بازار مطرح بودو قرار بر این شد که این محله را به یک محور فرهنگی در تهران تبدیل کنند.
در این راستا، مهدی چمران -رییس شورای اسلامی شهر تهران در حاشیه یکصد و هفتاد و هشتمین جلسه علنی شورای شهر تهران (مهرماه ۸۴) درباره طرح بازسازی محله عودلاجان میگوید: جلسات هماهنگی برای عملیات نوسازی در منطقه بازار و محله عودلاجان در حال برگزاری است.
سپس در شهریور ۸۶ سیدمهدی ناظمرضوی – رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران درباره بافت تاریخی «عودلاجان» که در دورهی رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران قرار بود، به منطقه صنایع دستی تبدیل شود، اظهار میکند: این سازمان هر فضایی را که مناسب ببیند، با آن به دید یک منطقه صنایع دستی برخورد میکند. این سازمان درحال عام کردن مساله صنایع دستی برای مردم است. به همین دلیل، برای ایجاد کارگاههای آموزشی و انجام طرحهای اجرایی در این زمینه درپی توافقی با شهرداری تهران این کارگاهها در پارکها ایجاد میشوند. همچنین با وجود محدودیتهای موجود از افراد با تجربه و متخصص در هر رشته استفاده میشود.
اما بهمن ۸۶ سیفالله جوان، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران درباره طرحهای مربوط به محلهی عودلاجان که قرار بود، بهعنوان یک محور فرهنگی در شهر تهران ایجاد شود، میگوید: حقیقتا من در جریان این موضوع نیستم و برای نخستینبار این پروژه را از زبان شما شنیدهام. پس از سپرده شدن این سمت به من در دفتر تهران، تاکنون هیچ اطلاعاتی درباره این موضوع در اختیار من قرار نگرفته است.
*سالهای زیادی عملیات نوسازی این منطقه تاریخی نقل اخبار «عودلاجان» بود اما وضعیتش همان آش و همان کاسه بود.
تعرض به حریم بصری «عودلاجان»
در آن روزها اخبار «عودلاجان» فقط بوی یاس و ناامیدی میداد؛ هر روز به حریم آن تعرض میشد و سعی میکرند بافت تاریخی این محله را تخریب و به قولی مدرن کنند.
*درخرداد سال ۸۵، سرپرست وقت شهرداری منطقه ۱۲ تهران بدون استعلام از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران مجوز ساخت مجتمعی را با حدود ۲۰۰ متر مساحت داد و اوایل سال ۸۶ کلنگ ساخت این ساختمان ۱۰ طبقه در بافت تاریخی عودلاجان به زمین زده شد.
در چهار راه سرچشمه، کنار مسجد نبی فاطمه و نبش کوچه شهید جاویدی (میرزا محمود وزیر) تیرآهنهایی سر به فلک کشیده وسط بافت تاریخی عودلاجان بالا میرفتند و دید همه بناها و کوچهپسکوچههای قدیمی این منطقه تاریخی را میگرفتند.
مهدی معمارزاده -کارشناس فنی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران آبان ۸۶ در اینباره به خبرنگار ایسنا میگوید: خردادماه سال ۱۳۸۵ سرپرست وقت شهرداری منطقه ۱۲ بدون استعلام از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران مجوز حدود ۳۳/۵ متر کاربری تجاری، پارکینگ و اداری به مالک زمین داد. این ساختوساز با این ارتفاع، بهارستان، مجلس و محدوده اطراف بافت تاریخی را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر این ساختوساز بهپایان برسد، یکی از لکههای سیاه پروندهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است، چون بر معضلات آلودگی هوا، ترافیک و مسائل بافت مرکزی تهران تاثیرگذار است.
معمارزاده ضوابط ارتفاع ساختوساز را در این منطقه ۷/۵ متر اعلام و اضافه میکند: این ساختوساز درحالی صورت میگیرد که هیچ مجوزی ازسوی سازمان به مالکان و شهرداری داده نشده است. در طرح جامع تهران، ساختوساز در مناطق تاریخی، حد دو طبقه است، نه ۳۳/۵ متر، به همین دلیل، وزارت مسکن و شهرسازیی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری مسؤول پیگیری این مشکل هستند.
محمدحسن محبعلی- مدرس دانشگاه و آسیبشناس بناهای تاریخی – دی ماه ۸۶ این ساختوساز را فاجعه مینامد و اظهار میکند: این ساخت و سازها در این بافتها موجب زیر پا گذاشتن ضوابط میشوند و جای این اقدامات در آن منطقه نیست. با این کار، مشکلات در آینده بهگونهای میشوند که ۲۰ سال دیگر، بزرگترین مشکل شهری همین ساخت و سازها خواهد شد و باید آنها را خراب و منطقه را آزاد کرد. مشخص نیست، شهرداری چگونه به این ساخت و سازها مجوز میدهد و با این روند، در آینده هیچ بافت تاریخی باقی نمیماند.
اسکندر مختاری- مدیر وقت پایگاه محور تاریخی ـ فرهنگی تهران نیز اسفند ۸۷ در این باره میگوید: ساختوساز در بافت تاریخی عودلاجان بدون مجوز سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و حتی نامهای از کمیسیون ماده پنج درحال انجام است. با وجود مکاتبههایی که این سازمان میراث فرهنگی برای جلوگیری از ساختوساز در منطقه انجام داده، ولی بهدلیل نفوذ مالک، تاکنون از همه موانع و ضوابط قانونی رد شده است و هنوز به کار خود ادامه میدهد. اما باید هرچه سریعتر این ساختوساز متوقف شود و طرح از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری توسط شهرداری استعلام شود تا سازمان نظر خود را اعلام کند. ازسوی دیگر، شهرداری منطقه باید نسبت به تراکمی که به مالک داده، پاسخگو باشد که براساس چه موازین قانونی این پروانه صادر شده است.
اما این اعتراضها و اخطارها بینتیجه میماند و ساخت این مجتمع ده طبقه اواخر سال ۸۷ به اتمام میرسد تا خودش را به رخ کوچه پس کوچههای «عودلاجان» بکشد.
مصوبهای که هم درد بود هم دوا
در فروردین سال ۹۰ مصوبهای از سوی اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران درباره ضوابط بافت تاریخی عودلاجان به شهرداری ابلاغ شد.
در یکی از بندهای این مصوبه آمده است: «گذرهای تاریخی و کاربریهای اصلی بناهای تاریخی عودلاجان و همچنین عرض معابر به حالت فعلی و نمای ساختمانها براساس بافت سنتی خود باید حفظ شود. ارتفاع ساختمانهای موجود در بافت تاریخی نیز براساس آنچه طرح تفصیلی بیان میکند، از ۲ تا حداکثر ۱۲ متر در برخی نقاط در نظر گرفته میشود.»
برخی نسبت به این مصوبه معترض شدند و ساختوساز تا ارتفاع ۱۲ متر را آسیب به حریم بصری «عودلاجان» میدانستند و معتقد بودند باید محدوده ساختوساز در این محله تا ارتفاع ۷/۵ متر باقی بماند.
برای مثال پیروز حناچی– استاد دانشگاه درباره این مصوبه به ایسنا میگوید: ساخت و ساز به ارتفاع ۱۲ متر در بافت تاریخی عودلاجان تهران که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، بهشکل قانونی امکانپذیر نیست.انجام این کار جزو اختیارات رییس سازمان میراث فرهنگی نیست؛ زمانی که یک اثر در فهرست آثار ملی به ثبت میرسد، مدیر میراث فرهنگی فقط وظیفهی حفاظت و نگهداری از آن اثر را برعهده دارد. این اتفاق ممکن است در حالتی مانند بازبینی در حریم اثر ثبتشده رخ دهد؛ ولی تا جایی که اطلاع دارم، تا کنون این اقدام انجام نشده است. اگر چنین دستورالعملهایی توسط مدیر میراث فرهنگی استان صادر شده باشد، جای تأسف بسیار دارد. در این صورت، باید تأسف خورد که دستگاه متولی حفاظت، وظیفهی اصلی خود را فراموش کرده است. افراد دیگری متولیان توسعه در شهرها هستند، مدیران میراث فرهنگی وظیفهی حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی کشور را برعهده دارند.
همچنین محسن منصوریفرد-کارشناس حوزهی میراث فرهنگی در اعتراض به این مصوبه به ایسنا میگوید: جایی که میگویند، شهرداری اجازهی ساخت پنج تا شش طبقه را در آنجا داده است، این کار نوعی شهرفروشی است و خارج از ضوابط اصلی شهر است. براساس مصوبهای که در سالهای گذشته برای این بافت تاریخی مطرح بود، خانهها در عودلاجان باید با حیاط مرکزی و ارتفاع محدود بهشکل سنتی ساخته میشدند.
یا علیرضا انیسی، کارشناس دیگری در حوزه میراث فرهنگی، معتقد است: دربارهی محله و بافت تاریخی عودلاجان باید به سمتی پیش رویم که تصمیمگیری به احیای این بافت از نظر اقتصادی، اجتماعی و کالبدی منجر شود. افزایش تراکم به تنهایی مشکلات بافت تاریخی عودلاجان را حل نمیکند و دادن اجازهی ساختوساز چهار طبقه (۱۲ متر) در برخی نقاط به شرط انجام مطالعات دقیق در نقاطی که قابلیت دارند و به هویت عودلاجان ضربه نمیزند، مشکلی ندارد. در این مسیر، هرگونه تصمیمگیری با مطالعهی دقیق جایز است. معتقدم ضوابطی که در روز نخست برای عودلاجان داده شده که همهی نقاط این بافت باید دو طبقه ساختوساز داشته باشد، صحیح نبوده است. این کار از ابتدا به درستی مطالعه نشده بود. برای همهی بافتهای تاریخی این ضوابط را نداریم و شرایط بافتهای تاریخی در کشور با یکدیگر متفاوت است. برای دادن ارتفاع باید به ارتقای شرایط اقتصادی، اجتماعی و کالبدی عودلاجان پرداخت.
اما محمدابراهیم لاریجانی– مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران – درباره این مصوبه میگوید: براساس این طرح، فقط در مواردی که محدودهی غیرتاریخی وجود دارد و در طرح تفصیلی مشخص شده و گذر و معبر در کنار یک بناک تاریخی نیست، ساخت و ساز تا ارتفاع ۱۲ متر قابل اقدام است. براساس طرح تفصیلی، ساخت و ساز از ۵ / ۷ تا ۱۲ متر در محدودهی «عودلاجان» میتواند انجام شود. ما باید این حق را به مالکان بدهیم که اگر در حریم آثار ثبتی و غیرثبتی که ارزشمند نیستند و اگر در یک محدوده تا ارتفاع ۱۲ متر امکان ساخت و ساز دارند، بتوانند از حق خود استفاه کنند، چرا باید از نقد و بحثهای کارشناسی بهراسیم و حقوق مردم را نادیده بگیریم؟ چرا برخی افراد در برابر ساخت و سازهای بیش از ۱۲ متر که گاهی به ۱۶ متر نیز میرسد، سکوت میکنند؟ چرا دربارهی ساخت و سازهای غیرمجازیی که در بافتهای تاریخی انجام میشود، حرفی نمیزنند؟ آیا صاحبنظران ما برای یکبار هم که شده به محلهی عودلاجان رفته و آنجا را از نزدیک دیدهاند؟
لاریجانی معتقد بوده که ضابطه ۷.۵ متر برای عودلاجان سبب مقابلهی مردم با میراث فرهنگی میشود.
سید علیرضا قهاری – رییس انجمن مفاخر معماری ایران نیز در این باره به ایسنا میگوید: اجرای این بند از مصوبه در آن صورت است که یکسری عوامل بازدارندهی تخریب بافت داشته باشیم. شاید بگوییم وظیفهی میراث فرهنگی بازدارندگی است، ولی به اعتقاد من، وظیفهی میراث فرهنگی حفظ اثر و بافت نیز هست. «عودلاجان» قلب تاریخی شهر تهران است. این محله جزو بافتهایی است که بخشهایی از آن در برنامهی نوسازی شهرداری تهران در سالهای گذشته با بلدوزر تخریب شده است. اکنون با گذشت چند سال از این قضیه، اگر با دید مثبت نگاه کنیم، میراث فرهنگی قصد دارد با قوانین بازدارنده از تخریب بیشتر در این بافت جلوگیری کند تا ناهنجاریهای اجتماعی برطرف شود.
در این راستا مینا فراهانی– دوستدار میراث فرهنگی به ایسنا میگوید: براساس قوانین شهرسازی، اگر گذر یک یا دو متر باشد، امکان افزایش ارتفاع نیست؛ ولی براساس این نامه، قرار است گذر تغییر نکند و عرض کوچه بزرگ نشود. در این صورت، امکان دادن ارتفاع قانونی وجود ندارد. درست است که یکی از مشکلات ساکنان عودلاجان در مرحلهی نخست، ارتفاع کم برای ساختوساز است، اما مشکل، بزرگتر از این حرفهاست. بهعنوان مثال، در پروژهی تجاری نزدیک چهارراه سرچشمه، نخستین اشکالی که به چشم میآید، بالا آمدن ساختمانی با رنگ و روی جدید و ارتفاعی عجیب آن هم در یک محلهی تاریخی است که به همهی بافت صدمه زده است. در واقع، این ساختمان کاری خلاف منظر شهری انجام داده است.
به اعتقاد فراهانی مشکل عمدهی این بافت آسیبهای اجتماعی آن است. مسائل و آسیبهای اجتماعی در عودلاجان بسیار زیاد است و تنها راه حل این مسائل حضور مردم سکنهی بومی است.
خردادماه سال ۹۰ محمد ابراهیم لاریجانی- مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، در یک مراسم، بار دیگر درباره این مصوبه توضیحاتی میدهد و تغییر ضوابط ساختوساز برای بافت تاریخی عودلاجان را سنتشکنی از طرف این اداره میخواند و میگوید: به اعتقاد من، بزرگترین و تنها عامل تخریب بافت تاریخی عودلاجان، اصلاح نشدن ساختوساز در این محله به بهانهی حفظ میراث فرهنگی بوده است. آنقدر به مردم اجازه ندادیم که براساس ضوابط مشخص و معین در این بافت کار کنند که این محله به یک انبار بزرگ تبدیل شد و مردم از آن گریزان هستند. ابتدای امسال ضوابط محلهی عودلاجان را به تصویب رساندیم و ابلاغ کردیم. اکنون شهرداری تهران براساس ضوابط جدید، مجوز ساختوساز میدهد. با این کار دوباره سکونت به مردم بازمیگردد.
اما اجازه اینگونه ساخت و سازها در بافت عودلاجان به بهانه نوسازی این محله قدیمی نه تنها به نفع آن نبوده، بلکه زمینهساز تعرضها به جان بافت و بناهای قدیمی این محله شده است و درحالیکه به یک محور فرهنگی تبدیل نشده، این روزها یک محله با آسیبها و معضلات شدید اجتماعی است.
در گزارشهای بعدی به بررسی بیشتر آسیبهایی که در بافت «عودلاجان» به وجو آمده، میپردازیم.
منبع:ایسنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.