تـرشنبـه؛ سرزمین انبههای ترش
از فاصله دور، طرح کلهقندی یخچال خشت و گلی ترشنبه خودنمایی میکند.این بنای قدیمی ۲۷۰ ساله متعلق به یک روستای ۸۰۰ ساله است که تا همین ۷۰ سال پیش، برای نگهداری طولانیمدت مواد غذایی و همچنین تولید یخ برای فروش به شهروندان در نقاط مختلف تهران استفاده میشد.
همشهری آنلاین – مریم قاسمی: به گفته اعضای شورای روستای ترشنبه، از زمانی که آب قناتها رو به خشکی رفت، این یخچال کاهگلی کاربرد اصلیاش را از دست داد و سالها بومیان روستا از این فضا برای نگهداری دام و طیور استفاده میکردند. تغییرکاربری یخچال ترشنبه به طویله، البته به بافت تاریخی آن خسارت جدی وارد کرد. آن زمان که زنگ خطر نابودی این یخچال به صدا درآمد، شورای روستا دست روی دست نگذاشت و با پیگیری زیاد توانست نظر مسئولان سازمان میراث فرهنگی را برای حفظ این بنای تاریخی جلب کند. در نهایت، این یخچال طبیعی در دومین روز بهمن سال ۱۳۸۲ در زمره بناهای باارزش تاریخی قرار گرفت و از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مرمت و بازسازی شد.
«حسین خان» نام این روستا را ترشنبه گذاشت
این بنای ۲۷۰ ساله بهعنوان مقاومترین و بزرگترین یخچال تاریخی تهران ثبت ملی شده است. طبق آنچه از بزرگان روستا روایت شده، زمینهای این روستا به علاوه این یخچال تاریخی، متعلق به فردی به نام «حسین خان» بوده که پس از مرگ او، فرزندانش این املاک و زمینها را فروختند.
رئیس شورای روستای ترشنبه به بخش دیگری از تاریخچه شکلگیری روستای ترشنبه اشاره میکند و میگوید: «طبق اسناد و مدارک موجود، مالک اراضی و زمینهای ترشنبه فردی به نام دکتر «حسین خان شفاعی» بوده که ۳۰ سال قبل، در ۹۰ سالگی، به رحمت خدا رفته است. حسین خان مدت زیادی ساکن ترشنبه بوده و او نام روستای خودش را ترشنبه گذاشته است. بعدها مالکیت اصلی این زمینها دراختیار «منوچهر محمدعلی خان» ۸۵ ساله و «حاج عزیزالله خان» ۹۵ ساله قرار گرفته که هنوز در قید حیاتاند و از بزرگان روستای ترشنبه هستند.»
«علی علیخانی»، عضو شورای روستای ترشنبه، دیدگاه متفاوتی درباره نام روستا و یخچال کاهگلی دارد. میگوید: «برخی این روستا را درگذشته سرزمین و روستای انبههای ترش مینامیدند و انتخاب نام ترشنبه به دلیل فراوانی «انبههای ترش» در این روستا بوده است. البته این روایت هم در ارتباط با حضور دکتر شفاعی، مالک اصلی این روستا، پا گرفته است؛ گویا او انبه ترش را از آمریکا به این روستا آورده و پرورش داده است.»
روزگاری که از ادیسون خبری نبود
«حسن صادقی» از کاربری یخچال کاهگلی ترشنبه در گذشته صحبت میکند و میگوید: «در آن دوران از برق و امکاناتی مثل یخچال خبری نبود. مردم مواد غذایی فاسدشدنی و محصولات کشاورزی را در این یخچال طبیعی ذخیره میکردند. تابستانها هم یخهای بهجامانده در یخچال ترشنبه را با گاری به جاده ساوه و محدوده یافتآباد میبردند و میفروختند. به این افراد «یخی» میگفتند و در بین آنها، «اصغر یخی» و «داود یخی» از همه معروفتر بودند. در آن روزگار مردم در این یخچالها آب و یخ نیز به مقدار زیاد ذخیره میکردند و برای همین میتوانستند از پس گرمای تابستان برآیند.»
در ۵ سال اخیر، شورای روستای ترشنبه تلاش زیادی کرده تا این یخچال را به مکان گردشگری تبدیل کند، اما بهشدت با تغییر کاربری و استفاده اقتصادی از این محل مخالفاند. گویا مدتی قبل زمزمه راهاندازی سفرهخانه سنتی در این یخچال تاریخی شنیده میشد که اعضای شورای روستا جلو آن را گرفتند، اما همچنان روستاییان نگرانند اینجا به سفرهخانه سنتی تبدیل و بر هویت تاریخی و فرهنگی آن چوب حراج زده شود.
… و اما داستان یخ و یخچال ترشنبه
زیر بنای یخچال تاریخی ترشنبه، حدود ۲۰۰مترمربع، مساحت کل آن ۴۶۰مترمربع، عمق آن بیش از ۴۰متر و ارتفاع سازه هم حدود ۱۵متر است. این بنا با خشت و گل و به شکل کلهقند ساخته شده و سقف گنبدیاش، عامل خنکی فضای داخلی آن است. یخچال ترشنبه در گذشتههای نه چندان دور، همچنان فعال بوده و یخ مورد نیاز روستاهای اطراف و بخشهایی از تهران را تأمین میکرده است. آب حوضچه کوچک داخل یخچال هم از طریق قنات تأمین میشده، اما این قنات امروز خشک شده و یخچال ترشنبه هم دیگر استفادهای ندارد. به گفته قدیمیهای روستا، در این یخچال کاهگلی، استخر آب بسیار کوچکی قرار داشته که آب از یک راه بسیار باریک به آن وارد و به یخ تبدیل میشده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.