گردشگری لوکس و محیطزیست
درحالی که گردشگری انبوه در بسیاری از موارد به عنوان عامل مخرب و مضر برای محیط زیست دیده میشود، تاثیر گردشگری لوکس (تجملگرا) تفاوت جزئی دارد. در طول اولین مرحله رشد در قرن نوزدهم، تعداد افراد درگیر کم بود و برخی از شرکتها نیاز به حفظ محیط زیست را درک کردند. بعدها، شکار و ماهیگیری لوکس جمعیت حیاتوحش را نابود کرد. اما این افراد تصوری تولید کردند که مفهوم سافاری عکاسی را ایجاد کرد. آموزش محیط زیست به موضوع اصلی شرکتهای گردشگری لوکس تبدیل شد. اخیرا سرمایهگذاریهای اکوتوریسمی رو به افزایش است درحالی که هتلهای مجلل معمولی، سلسله شواهد پایداری را دنبال میکنند.
از جمله موضوعاتی که کمترین مباحثه را در مورد تأثیر گردشگری دارد، مربوط به سهم آن در تخریب محیط زیست است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ تخمین زده است عرضههای گردشگری مثل غذاهای توریستی، هتل، خرید و سفر، ۸ درصد از کل انتشار گازهای گلخانه جهانی را به خود اختصاص داده است. سفر هوایی نقش منفی بیشتری در تغییرات آب و هوا دارد. اکسید نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، دوده و بخار آب منتشر شده در استراتوسفر، آن را به یک عامل بزرگ در تغییرات آب و هوایی تبدیل کرده است. همچنین تأثیر قابل توجهی بر انقراض گونهها، جنگلزدایی، فرسایش سواحل، سقوط کیفیت آب و تخریب سیستمهای صخرهای در سراسر جهان داشته است. دولتها در این ماجرا نقش بسزایی دارند. وزارتخانههای گردشگری که در بسیاری از کشورها بر صنعت نظارت دارند، به شدت بر ارتقای رشد این صنعت تمرکز دارند، درحالی که به ندرت نگران پایداری محیطی هستند. حکومت بینالمللی نیز ضعیف است. به عنوان مثال، در پروتکل کیوتو و توافقات خود درمورد انتشار کربن در سال ۱۹۹۷ شامل هیچ یک از سفرهای هوایی و دریایی نمیشد.
تفکیک تأثیر بخش لوکس از صنعت توریست آسان نیست زیرا حتی یک تعریف عمومی پذیرفته شده از اینکه چه چیزی گردشگری تجملی است وجود ندارد، که باعث میشود اندازه آن را تخمین بزنیم، چه رسد به تأثیر و چالشهای آن. یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ تخمین زده است که سفرهای لوکس ۷ درصد از سفرهای بینالمللی را تشکیل میدهند. یعنی حدود ۵۴ میلیون سفر در آن سال که ۲۰ درصد از هزینههای سفر را شامل میشود. سه چهارم از این سفرهای لوکس تخمین زده شده برای اهداف تفریحی انجام شده است و این نشان میدهد که حدود ۳ درصد از ترافیک بینالمللی گردشگران امروزی، گردشگری لوکس بوده است. با این حال، در زمانهای قدیم، عملاً تمام گردشگری لوکس بود، به این دلیل که فقط افراد مرفه درآمد و زمان مناسبی برای گردشگری داشتند. البته این سفرها و اقامتهای تاریخی با توجه به استانداردهای قرن بیستویکم «لوکس» تلقی نمیشود.
این را میتوان به عنوان یک رویکرد کاملاً سنتی به صنعت لوکس در نظر گرفت، که تاریخ و اهمیت محصولات لوکس در سایر نقاط جهان را تکذیب میکند. با این حال در مورد طبیعتگردی لوکس، رویکرد موجهتر است. خاستگاه این مقوله تا حد زیادی به قرن هجدهم و به ویژه قرن نوزدهم برمیگردد، زیرا قبلاً سفر دشوار و زمانبر بود. امروزه با نوآوریهای جدید حمل و نقل مانند راهآهنها و کشتیهای بخار و بعداً وسایل نقلیه موتوری و هواپیماها تغییر کرده است. این شیوههای جدید حملونقل در ابتدا به شدت در غرب متمرکز بود و در غرب درآمدهای اختیاری با صنعتی شدن مدرن، افزایش یافت و برخی از مردم را بسیار ثروتمند کرد و در این فرآیند محیط طبیعی را فرسایش داد.
رشد گردشگری انبوه میزان زیادی از شادی را در زندگی بسیاری از مردم به ارمغان آورده است، در حالی که (تاکنون) یک دهم اشتغال جهانی را فراهم کرده است. با این حال، همانطور که «وردزورث» در اوایل قرن نوزدهم استدلال کرد، مصرف طبیعت تهدیدات قابل توجهی برای طبیعت به همراه داشت. این خطرات به طور تصاعدی با افزایش صنعت افزایش یافت. در قرن بیست و یکم، گردشگری سهم عمدهای در انتشار کربن داشت. این صنعت را باید بهعنوان یکی از آلودهکنندهترین صنعتهای روی کره زمین، هرچند به ندرت مشاهده کرد، تأثیر زیستمحیطی گردشگری لوکس بیشتر از کل صنعت بود. در اولین مرحله از رشد گردشگری لوکس در قرن نوزدهم، تعداد افراد درگیر بسیار کم بود، که تأثیر را کاهش داد، اما مهمتر از آن، شرکتهای این بخش درک کردند که حفظ محیط زیست طبیعی به نفع آنهاست. در برخی موارد آنها مدافعان حفاظت شدند، از جمله ایجاد پارکهای ملی در ایالات متحده.
پس از آن، در حالی که شکار و ماهیگیری لوکس، جمعیت حیات وحش را در آفریقا و جاهای دیگر این بخش از بین برد، رویاپردازانی تولید کردند که مفهوم سافاری عکاسی را ایجاد کردند و به جای کشتن حیوانات به دنبال آموزش مشتریان خود بودند. آموزش زیست محیطی همچنین موضوع اصلی شرکتهای گردشگری طبیعی لوکس لیندبلاد و ابرکرومبی و کنت بود. آموزش با کیفیت بالا که توسط این شرکتها برای مشتریان نخبه خود ارائه میشود، همراه با نگرانی آنها در مورد محدود کردن اثرات زیست محیطی، آنها را به عنوان نیروهای مثبت برای پایداری محیط زیست نشان میدهد، در زمانی که تعداد کمی از مشاغل در هر صنعتی به این موضوع علاقه نشان میدادند.
دهههای اخیر متناقض بوده است. بخش لوکس به طور گستردهای با مفاهیم جدید پایداری، اغلب در پاسخ به تقاضای مصرفکننده، درگیر شده است. گردشگران لوکس میخواهند احساس خوبی نسبت به هزینههای بالای خود داشته باشند، که شامل ندیدن خود به عنوان ویرانگر آشکار محیط طبیعی است. در حالی که تجملات معمولی، سرمایهگذاریهای اکوتوریسم کارآفرینی در سراسر جهان گسترش یافته است. هتلهای زنجیرهای برنامههای پایداری و صدور گواهینامه را دنبال کردهاند. با این حال، مقیاسپذیری حتی در بخش لوکس، ردپای محیطی را به شدت گسترش داده است، در حالی که استقبال صنعت از زبان گیجکننده پایداری به ایجاد آن کمک کرده است این اصطلاح به طور فزاینده بیمعنی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.