سوگواری سنتی گهواره حضرت علیاصغر (ع) در کهگیلویه و بویراحمد
استان سراسر شیعه کهگیلویه وبویراحمد با بافتی عشایری نیز برای ورود به ماه حزنانگیز محرم نیز با شور خاصی و در قالب آیینها و عزاداریهای منحصر به فرد به استقبال این ایام میروند که نوای جانسوز «شروه خوانی» زنان و مادران ایل در مناطق مختلف روستایی و عشایری زیباترین، با ارجترین و شورانگیزترین شیوه عزاداری مردم این دیار محسوب میشود.
در ماه محرم برنامه شیرخوارگان حسینی به یاد حضرت علیاصغر (ع) فرزند شیرخوار امام حسین (ع)، احلی من العسل به یاد حضرت قاسم بن الحسن (ع) و سوگواری روزهای تاسوعا و عاشورا بهطور ویژه در بقاع متبرکه بهصورت سنتی کهگیلویه و بویراحمد برگزار میشود.
زنان و مردان این خطه که ترکیبی از اقوام لر و ترک هستند با سردادن نوحههای محلی و آیینهای مختلف از دیرباز تاکنون یکی از باشکوهترین سوگواریهای حسینی را برپا میکنند.
اما یکی از پرشورترین برنامههایی که بهصورت سنتی در استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار میشود آیین گهواره حضرت علیاصغر (ع) است.
آیین تعزیهخوانی سنتی نیز یکی از آئینهای فاخر ماه محرم در کهگیلویه و بویراحمد است که بهطورمعمول از سال ۱۲۸۷ در میان اقوام، ایلات و مناطق عشایرنشین این خطه اجرا میشود.
زنان عشایر کهگیلویه و بویراحمد در ماه محرم گهواره حضرت علیاصغر (ع) (به زبان محلی تهته) درست میکنند و به آن زنگوله و چشمزخم، آویزان میکنند و روی آن را پارچه سبز میکشند و بهصورت دایرهای دور این گهواره مینشینند و برای کمسنوسالترین شهید دشت کربلا علیاصغر (ع) نوحه (شروه) خوانده و عزاداری میکنند.
پس از سوگواری نیز بانوان با وصل کردن سنجاق یا گره زدن پارچه بر گهواره طلب حاجت میکردند این گهوارهها بهصورت هیئت یا تکی در روز عاشورا بر سر بانوان تا گلزار شهدا حمل میشود که جلوهای زیبا به عزاداریهای محرم در مناطق مختلف استان میدهد.
آیین گهوارهای حضرت علیاصغر (ع) ابتدای محرم بیشتر در بخش زیلایی شهرستان بویراحمد آغاز میشود زنان با تشکیل حلقههای جداگانه بهطوریکه یک نفر بهعنوان نوحهخوان (شروه خوان) در وسط قرارگرفته و بقیه خانمها درحالیکه چارقدها یا چادرهای سیاهرنگ را به پشت و سینه خود میکوبند به شیوهای خاص بالباسهای محلی نوحههایی به لهجه لری عزاداری میکنند.
بخشی از اشعاری که زنان عشایر در بخش زیلایی استان کهگیلویه و بویراحمد در این مراسم و در سوگ و عزای سرور و سالار شهیدان میخواندند:
«زر شهنه ایشخنم وای وای/یوسف گل پیرهنم وای وای» زیر درخت شهن را شخم میزنم، وای وای/ یوسف گل پیرهنم، وای وای
«یه کارد خونی دییمه/ چایر وریش کشییمه» یک چاقوی خونی دیدهام/ چادر رویش کشیدهام
«اَی ماهِ مَحرَم اومَ شایی رفت و غم اومَ اَو مِن حرم کَم اومَ» با آمدن ماه محرم، شادی رفت و غم جایگزین آن شد، حرم با کمبود آب مواجه شد.
«آخ بَ دشتِ کربلا سَرشَ بِری اَو وَش نَدا» در دشت کربلا، سرش را بریدند و به او آب ندادند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.