نوشته‌ها

سیری در عمارت و سرگذشت امیر اعظم، مشهورترین حاکم ایالت قومس

این بنای تاریخی مقبره امیر اعظم حاکم مشروطه‌خواه استرآباد و قومس در دوره قاجار و در واقع شناسنامه فرهنگی منطقه قلمداد می‌شود. او مشهورترین حاکم ایالت قومس در دوران مظفرالدین شاه قاجار بوده و آرامگاه او یکی از مهم‌ترین بناهای تاریخی استان سمنان بوده است.

پس از درگذشت نصرت‌الله خان امیر اعظم او را در باغ و خانه خودش به خاک می‌سپارند. این بنا که امروزه از باغ اصلی آن تنها قسمت‌هایی باقی مانده شامل یک حیاط در قسمت جلویی بنا است که با تعدادی پله می‌توان وارد فضای ایوان شد.

بنا شامل سه اتاق است که اتاق میانی به‌صورت سه‌دری است و استفاده از آجرکاری بسیار زیبا در نمای آن جلوه‌ای باشکوه برای بنا خلق کرده است. اتاق میانی با تناسبات مستطیل شکل، دارای دو شومینه و طاقچه بوده و در مرکز این فضا سه قبر مشاهده می‌شود.

قبر مرکزی بر اساس مدارک موجود، قبر نصرت‌الله خان امیر اعظم حاکم شاهرود استرآباد و قومس و در کنارش، فرزندش یدالله خان عضدی (امیر اعظم ثانی که این لقب به او در زمان احمدشاه قاجار به پاس قدردانی از زحمات پدر داده شد) و قبر آخر مربوط به بانو شمس‌الملوک عضدی دختر امیر اعظم بوده که در سال ۱۳۴۶ درگذشت.

در کنار سه قبر موجود در فضا یک در چوبی وجود دارد که با باز کردن آن پلکانی مشاهده می‌شود که ما را به یک زیر زمین کوچک می‌رساند، در این زیر زمین سه قبر موجود است که قبور اصلی بوده و در بالا سنگ‌های قبر آنان گذاشته شده است.

فضای میانی به دو اتاق کناری راه دارد و بنا شامل یک صفه در پشت بنا بوده که این اتاق‌ها به حیاط پشتی راه داشته که بعدها به علت تفکیک کردن این زمین‌ها بسته شده‌اند. در نماهای غربی و شرقی هرکدام دو پنجره وجود دارد که در اطراف آن آجرکاری و هره‌کاری بسیار زیبایی جلب نظر می‌کند.

سقف بنا به‌صورت شیروانی است و ارتفاع آن از سطح زمین و دید منظری بسیار زیبایی که به ابتدای ورودی شهر بخشیده، قابل توجه است.

بیوگرافی نصرت‌الله خان امیر اعظم

مرحوم نصرت‌الله خان در ماه شوال ۱۲۹۶هجری قمری در تهران متولد شد. پدرش وجیه‌الله میرزا سپهسالار پسر شاهزاده عضد الدوله سلطان احمد میرزا چهل و نهمین فرزند پسر فتحعلی‌شاه قاجار بوده و مادرش علاءالحاجیه دختر علاءالملک بوده که پس از وضع حمل، بدرود زندگی کرده است.

نصرت‌الله خان در ابتدای طفولیت به‌واسطه محبت و دوستی که خانم شمس الدوله عمه‌اش و زن ناصرالدین‌شاه نسبت به او داشته در اندرون شاه سمت غلام بچگی داشت. در دارالفنون تحصیل کرده و بعد مورد توجه مظفرالدین شاه قرار گرفته است. بعدها به لقب سیف‌الملکی و تفنگدار باشی شاه نائل شد و سپس لقب امیر اعظمی گرفته است.

در ابتدای مشروطیت و موقع توپ بستن مجلس شورا، به مشروطه خواهان خدماتی کرده است و در ابتدای استبداد صغیر به امر محمدعلی شاه از ایران تبعید و در پاریس اقامت گزیده است. پس از خلع شدن محمدعلی شاه از سلطنت به ایران بازگشته و در کابینه‌ای که محمد ولی‌خان تنکابنی سپهدار آن زمان تشکیل داد، به معاونت وزارت جنگ منصوب شد. سپس در سال ۱۳۲۸ حاکم استرآباد و مأمور انتظامات صحرای ترکمن شد. امیر اعظم از خانم عفت الدوله دختر احمدخان علاءالدوله غیر از یدالله خان (امیر اعظم ثانی) دو دختر به نام شمس‌الملوک و فخرالملوک داشت که از برادرشان بزرگ‌تر بودند.

امیر اعظم مشهورترین حاکم ایالت قومس بوده که خاندان عضدی شاهرود از اعقاب وی هستند. باغ امیر سمنان و امیریه شاهرود متعلق به او بوده و به همین مناسبت به اسم او نامیده شده است. بعد از مرگ این حاکم در حدود ۳۰۰ پارچه آبادی و مزرعه در اطراف شاهرود از او به جای مانده است. مرحوم یدالله عضدی فرزند او به‌عنوان وزارت و سفیر کبیری ایران درآمد. نصرت‌الله خان امیر اعظم دو بار در سال‌های ۱۳۲۴ و ۱۳۲۸ هجری قمری حاکم استرآباد شد تا عاقبت به سال ۱۳۳۳ هجری به دست اسماعیل‌خان شعاع لشگر دامغانی به ضرب گلوله کشته شد.

فرهنگ‌دوستی نصرت‌الله‌خان امیر اعظم

یکی از صفات امیر، فرهنگ دوستی بود. در شاهرود مدرسه‌ای به نام ایتام اعظمیه به سبک روز، تأسیس کرد که اطفال یتیم و بی‌بضاعت در آن درس می‌خواندند. خرج شام و ناهار و لباس و هفته‌ای یک روز حمام آنان و مخارج ایام تعطیل سال و ماه و هفته آن‌ها از طرف امیر داده می‌شد. وصیت کرده بود که پس از مرگش، به اندازه‌ای که به یک پسر به ارث تعلق می‌گیرد، برای گسترش مدرسه از ماترک او پرداخت شود.

مجموعه «عظیما» شاهرود از موقوفات نصرت اله خان امیر اعظم

یکی از آموزگاران آن مدرسه حبیب یغمایی بود که بعدها در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. از محصلین آن مدرسه بعدها جماعتی در دادگستری و سایر دوایر دولتی مشغول به خدمت شدند. او با تخصیص سهمی از دارایی‌اش برای پذیرائی زوار حرم رضوی و اقدامات عمرانی و راه‌سازی، چهره خود را در میان مردم باز ساخت. موقوفات بسیاری تحت عنوان «عظیما» از او به یادگار مانده که امروزه در امور عام‌المنفعه همچون درمانگاه، خوابگاه و مدرسه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سرودن شعر توسط نصرت‌الله خان امیر اعظم و برگزیدن تخلص «قدسی» 

امیر اعظم گاهی شعر هم می‌سرود و تخلص شعری او «قدسی» بود، قطعه‌ای از روی نسخه‌ای قدیمی به خط خود آن مرحوم استنساخ شده که چند بیت از آن بدین شرح است:

دوشم گذر افتاد به میخانه جریده/ غم دیده و محنت زده و رنج کشیده

در راه من غمزده نو شاخ غزالی/ آراسته دیدم که چون او دیده ندیده

طناز غزالی که به یک ناوک دل دوز/ صد بار دل خسته صیاد دریده

آگاه شدم صید وی از عشق و به زاری/ درپاش فتادم چو یکی مار گزیده

می‌خواستمش جان دهم اما به نگاهی/ عیسی صفتم روح روان ساخت دمیده…

نصرت‌الله خان امیر اعظم مأمور ایالت کرمان

سالی که امیر اعظم مأمور ایالت کرمان شده بود، از راه یزد به کرمان می‌رود. میرزا آقا سید رضا نردینی شاعر معروف ملقب به «افصح الملک» قصیده‌ای می‌سازد و با پست کرمان می‌فرستد. امیر در آن هنگام در ماهان کرمان بوده است و فرستادن صله برای شاعر به تأخیر می‌افتد. افصح الملک قطعه تقاضائیه‌ای می‌سازد و تلگرافی می‌فرستد:

میر ما گوئیا به ماهان بود/ یا گرفتار روی ماهان بود

ورنه اندر جواب هر عرضی/ عوض لفظ نه به ماهان بود

امیر پس از دریافت تلگراف این طور جواب می‌دهد:

هفته‌ای رفته تا به ماهانم/ زائر قبر شاه شاهانم

خدمات ارزنده نصرت اله خان امیر اعظم به ایالت قومس

در مورد مرحوم نصرت‌الله خان در برخی متون تاریخی روایات متفاوتی به چشم می‌خورد اما آنچه از بزرگان و کهن‌سالان منطقه شنیده می‌شود غالباً از خدمات ارزنده او، به نیکی یاد می‌کنند. یکی از صفات برجسته امیر نیروی جسمانی و قوت بدنی او بوده که در کمتر کسی دیده می‌شد.

اسماعیل هنر یغمایی نقل می‌کند: «در جلوی تلگراف‌خانه شاهرود یکی از تیرهای تلگراف را که برای نصب آورده بودند برمی‌دارد و عصا زنان قدری راه می‌رود. در صحرای ترکمان کمر ۲ تن سرباز را گرفت و آن‌ها را چنان به زمین کوفت که مدتی قدرت حرکت از آن‌ها سلب شده بود.

مهارت نصرت‌الله خان امیر اعظم در تیراندازی و شکار

«امیر اعظم» یک نام و لقب واقعی و خاص بود که کاملاً با صفات و اخلاق او مطابقت داشت و مصداق «الاسماء تنزل من السماء» بود. علم نظام آن روز را کاملاً دارا و امیر نظام آن دوره محسوب می‌شد. در حسن خط و انشاء و بیان و حسن حافظه و رسایی اندام و وجاهت صوری کمتر نظیر داشت. با خدمتگزاران خود از مهتر قبیله تا کهتر طویله چنان رفتار می‌کرد که هر یک خیال می‌کردند از سایرین بیشتر مورد عنایت هستند. در اواخر عمر که دهات و مزارعی تهیه کرده بود به آبادانی و عمران املاک می‌پرداخت. مشروب نمی‌نوشید و از قمار نفرت داشت. در فن تیراندازی و شکار سواره کمال مهارت و استادی داشت و در مواقع برف بار و هوای یخبندان در دره‌های شاهکوه و کوهسار مجن و نگارمن خود را به شکار مشغول می‌داشت.

نصرت‌الله خان امیر اعظم به خیال سلطنت می‌افتد

وضع آشفته دنیا و شدت جنگ جهانی اول، بی‌طرفی دولت ایران که کشور مورد حملات دول خارجی شده، پیشرفت اصول خان خانی در شهرستان‌های کشور، قضیه محاصره پارک اتابک از طرف دولت و قتل ستارخان و باقر خان سرداران ملّی ایران و اینکه در هر شهر و قصبه‌ای متمرد و یاغی سر بلند کرده و به جان هم افتاده‌اند، امیر اعظم به خیال سلطنت افتاد. در آن عصر که تقریباً دارای هزار نفر سوار بودند و حوزه سمنان، دامغان، شاهرود و بسطام را از دهنۀ خور قشلاق (گرمسار) تا سبزوار زیر سلطه و اقتدار داشت، خیال بی‌جایی نبود چنانکه رضاخان با وسایل کمتر پس از هشت سال از مرگ امیر این خیال را از عالم ذهن به مرحله عمل گذارد. شاید اگر امیر کشته نمی‌شد در تاریخ معاصر ایران نامی از حکومت پهلوی یافت نمی‌شد و به جای آن سلسله عضدی به منصه ظهور می‌رسید.

کشته شدن نصرت‌الله خان امیر اعظم به ضرب گلوله

نصرت‌الله خان امیر اعظم دو بار در سال‌های ۱۳۲۴ و ۱۳۲۸ ه–. ق (۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ ه–. ش) حاکم استرآباد شد تا عاقبت به سال ۱۲۹۵ ه–. ش در سن ۳۸ سالگی به دست اسماعیل‌خان شعاع لشکر به ضرب گلوله کشته شد. او را در عمارت خود واقع در باغ سرچشمه شاهرود به خاک سپردند.

عمارت امیر اعظم در سال ۱۳۹۷ و به شماره ۳۲۳۳۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا