محدوده پیشنهادی برای احداث زیرگذر بخشی از محوطه جهانی شوش است
او گفت: هیات کاوش در زیر گذر عرصه ملی محوطه ثبت جهانی شوش با علم این که در این محدوده آثار و مواد فرهنگی وجود دارد و برای اثبات ادعا خود برای تنویر افکار عمومی و مسئولان شهر شوش کارگاههایی در فواصل مختلف پیرامون کانال ایجاد شده توسط بیل مکانیکی شهرداری شوش بسنده کرد.
وی افزود: هرچند میتوان گفت جدا از مواد فرهنگی (سفال، شیشه، آجر، سرباره و استخوان) موجود در خاک ناشی از گودبرداری بیلهای مکانیکی شهرداری شوش، در بررسی کارشناسان اعزامی به محل، آثار و مواد فرهنگی در برش کانال به وضوح قابل مشاهده بود.
به گفته این باستان شناس، آثار فرهنگی غیرقابل انکار به دست آمده از کاوش محدوده مورد پژوهش نشان میدهد محدوده مورد پژوهش ادامه شهر صنعتگران بوده که در دوره تاریخی به عنوان یک مرکز صنعتی و در دوره اسلامی طبق آثار و شواهد به دست آمده به عنوان گورستان مورد استفاده قرار گرفته است.
سراقی در ادامه تصریح کرد: باتوجه به آثار، شواهد و مدارک غیر قابل انکار به دست آمده از کاوش میتوان گفت که محدوده پیشنهادی برای احداث زیرگذر بخشی از محوطه جهانی شوش (درون عرصه ملی شوش) محسوب میشود و شایسته است مسئولان شهر شوش به میراث کهن خود احترام گذاشته و در حفظ آن بکوشند و راههای جایگزین دیگری برای حل مشکلات بیابند.
کاوشهای باستان شناسی در محوطه چگاسفلی
در ادامه عباس مقدم، عضو هیات علمی پژوهشگاه و سرپرست کاوشهای باستانشناسی در نیایشگاهِ تلچگاسفلی با اشاره به برنامههای میدانی پروژه پیشازتاریخی زهره به ارائه مختصری از فصل سوم کاوش در چگاسفلی پرداخت.
او با بیان اینکه کاوشهای محدود هیات در کارگاه «ج» بخشی از یک نیایشگاه، متعلق به اواخر هزاره پنچم پیش از میلاد را عیان ساخته، افزود: به دلیل محدودیت گستره کاوش، هنوز تمامی اجزا این نیایشگاه به خوبی دانسته نیست، اما براساس کاوشهای صورت گرفته در فصل سوم، بخشهایی از یک نیایشگاه شامل یک بنای یادمانی (شامل فیچر های ۱ تا ۵) که از مصالح سنگ لاشه و اجر ساخته شده و یک سکوی خشتیچینهای که تمامی هدایا را در خود دارد.
این باستان شناس افزود: هنوز به دلیل محدودیت گستره کاوش نمیتوانیم به درستی ارتباط زمانی بین بنا یادمانی و سکوی خشتی چینهای را مشخص سازیم اما، بسیار محتمل است که این دو واحد هم زمان باشند یا شاید پس از انجام تشریفات مذهبی (قربانی و اهدای هدایا) بنای یادمانی ساخته شده باشد.
گورستانی از هزاره دوم و اوایل هزاره نخست پیش از میلاد
در ادامه این نشست جواد حسینزادهساداتی، عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان به ارایه بخشی از مراحل کاوش فصل سوم محوطه اِستَرک-جوشقان (گورستانی از هزارۀ دوم و اوایل هزارۀ نخست پیش از میلاد) پرداخت و گفت: بر اساس تحلیلهای مقدماتی که تا کنون از سه فصل نخست کاوش در محوطه به دست آمده، محوطه استرک-جوشقان و یافتههای آن می تواند نقشی کلیدی در روشنتر شدن وضعیت جوامع انسانی ساکن در منطقه مرکزی ایران در طی هزاره دوم و اوایل هزارۀ نخست پیش از میلاد بازی کند.
وی اظهار کرد: نکته نخست آنکه بر اساس تاریخگذاریهای رادیوکربن، محوطه از حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد (دو نمونه از گور سنگ چنینی بخش غربی محوطه که حاوی بقایای آتش سپاری بوده و در فصل نخست کاوش شد) تا ۹۰۰ پیش از میلاد (دو نمونه از گورهای کارگاه C در بخش شرقی پشته اصلی) مورد استفاده بوده است.
حسینزادهساداتی افزود: نکته دیگر آنکه شواهد باستان شناختی محوطه (از جمله آتش سپاری، آیین و آداب تدفینهای معمولی، شکل و معماری گورهای چکمهای، هدیه بخشی از سرودستوپا بزسانان و همچنین سنت سفالی) نشان از روابط فرهنگی یا تاثیرپذیری آن از فرهنگهای مناطق شمال شرقی ایران دارد که جزییات آن در انتشارات دیگر خواهد آمد.
کاوش باستان شناسی در محوطه تاریخی قلعه دختر بازه هور و عباس آباد
فصل چهارم گمانهزنی و کاوش باستان شناسی در محوطه تاریخی قلعه دختر بازه هور و عباس آباد(روستای رباط سفید- شهرستان مشهد- استان خراسان رضوی) نیز در ادامه توسط میثم لباف خانیکی از گروه باستان شناسی دانشگاه تهران و سرپرست هیات باستان شناسی این محوطه تشریح شد.
این باستانشناس گفت: آنچه در نتیجه کاوش باستان شناسی فصل دوم برنامه پنجساله مطالعات باستان شناسی محوطه تاریخی بازه هور، در قلعه دختر یافت شد نشان از وجود مجموعه معماری مهمی دارد که یقینا از فضاهای متعدد تشکیل یافته و هر فضا معماری کارکردی مشخص داشتهاند.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، او افزود: بررسی و گمانهزنی در محوطه عباس آباد نیز نشان داد که مرکز جمعیتی پس از ترک محوطه بازه هور در حدود قرن سوم هجری به محلی در حوالی گمانه اول عباس آباد و در دورههای بعد، استقرار از این نقطه به سوی غرب انتقال یافته و در دوره تیموری و صفوی به محل فعلی روستا رباط سفید رسیده است.