همشهری آنلاین _ رابعه تیموری: روستای کلین در ۳۶ کیلومتری شهرری قرار گرفته و یخچال طبیعی، بقعه شیخ کلینی، آستان امامزاده حسین(ع)، تپه نچیر، آستان امامزاده یحیی(ع) و انبار گندم از آثار تاریخی و گردشگری است که در این آبادی بااصالت واقع شده است. از دیگر ویژگیهای خاص و منحصربهفرد این روستا احساس تعلق و تعصب بومیان روستا به ملک آبا و اجدادیشان است که سبب شده با وجود کمبودها و مشکلات روستا را ترک نکنند. در حالی که جمعیت بومی اغلب روستاهای شهرستان ری مهاجرت کرده و اتباع مهاجر جای آنها را گرفتهاند، بیش از ۷۰ درصد جمعیت کلین بومی هستند.
گردشگری که برای دید و بازدید به روستای کلین برود، بدون تردید پیش از وارد شدن به بخش مسکونی روستا با دیدن بنای خشتی و گلی یخچال کلین پا کند میکند و لحظاتی طولانی را به تماشای این اثر فاخر معماران عصر صفوی میگذراند. معماران آن دوره این نقطه را که پستترین مکان آن حوالی بوده و با بستر رود شور فاصله زیادی نداشته، برای ساخت یخچال انتخاب کردند. یخچال مخروطی کلین در امتداد دیواری خشتی قرار گرفته که «دیوار سایهانداز» نامیده میشود.
ظاهر بیرونی آن فقط یک بنای کاهگلی مخروطی شکل است، اما قرارگرفتن همه سور و سات درست کردن یخ در این کارگاه مخروطی عجیب و غریب بیننده را حیران میکند. در چیدن حوضچهها و مخزن و اتاقکهای خشتی و چینهای داخل یخچال با بازی و پس و پیش گذاشتن آجر و خشتهای خام طبقهبندی و نظم ایجاد شده و زیبایی خاصی به وجود آمده است. بقعه امامزاده حسین(ع) در ضلع شمالی کلین و هزار و ۳۰۰ کیلومتری بخش مسکونی روستا قرار دارد. اطراف بقعه خانه و بنایی نیست و گنبد ساده وبنای کوچک آن از پشت درختان بیشاخ و برگ مزارع حاشیه جاده خاکی روستا پیداست. دیوارهای کاهگلی ایوان و ورودیهای بقعه با گچ پوشانده شده و در چوبی آن را با در آهنی دوقسمتی تعویض کردهاند. داخل بقعه هم به پشتی و فرشهای پاکیزه آراسته است و زائران میتوانند با خیالی آسوده از آرامش امامزاده لذت ببرند. در نسب امامزاده حسین(ع) اختلاف وجود دارد و عدهای آن را به امام جعفر صادق(ع) و عدهای به امام موسی کاظم(ع) منتسب میدانند.
پس از تماشای یخچال کلین و زیارت بقعه امامزاده حسین(ع) وقت گشتوگذار در کوچهپسکوچههای روستاست. کلین کوچهباغ ندارد، ولی به برکت بارندگیهای امسال بسیاری از زمینهای کشاورزی بایر روستا زیر کشت دیم رفتهاند و دیدن این زمینهای حاصلخیز نشاطآور است. «مریم قنبری» از اهالی روستاست و در دهیاری کلین اشتغال دارد. او میگوید: «روستای کلین هزار و صد هکتار زمین کشاورزی دارد که میزان قابل توجهی است، اما در سالهای اخیر به دلیل کمبود آب خشک و بدون کشت شدهاند. امسال نزولات آسمانی خوبی داشتیم و با آنکه چاهها هنوز خشک هستند، کشاورزان توانستند محصولات دیمی بکارند.» خانههای روستا چندان قدیمی به نظر نمیرسند و تعدادی از آنها نوسازی شدهاند، ولی قدمت کلین به حدود ۲ هزار سال پیش میرسد. به گفته قنبری تعداد اهالی کلین ۸۵۰ نفر است و در چند سال اخیر ۱۳۲ نفر اتباع مهاجر افغانستانی در آن ساکن شدهاند. قنبری میگوید: «بسیاری از اهالی قدیمی کلین با وجود همه مشکلات و کمبودها به دلیل وابستگی و علاقه به روستای آبا و اجدادی خود در روستا ماندند و سرعت مهاجرت روستای کلین نسبت به سایر روستاهای بخش فشافویه کند است.»
بعضی از معابر با طرحهای سنتی کفپوش شدهاند و از سنگفرش به جای آسفالت استفاده شده است. اغلب اهالی کلین در شهرک صنعتی شمسآباد کار میکنند. دامداریهای روستا که به شکل سنتی اداره میشوند، از ۲ـ ۳ دامداری تجاوز نمیکند و تعداد کمی از اهالی به کشت دیم و دامداری مشغول هستند. اجداد ساکنان کلین از شیراز و فراهان به شهرری مهاجرت کرده و طایفههای «شهسواری»، «قنبری» و «فراهانی» از ساکنان اصلی کلین هستند. حدود ۱۵۰ سال پیش در وسط روستا با گل، سنگ و چوب انباری به وجود آوردهاند که از راهروهایی طولانی درست شده است. در این راهروها که مانند یخچال خنک بوده، جریان باد به خوبی در گردش بوده است. این انبار برای نگهداری محصولات گندم و غلات کشاورزان ساخته شده تا ماندگاری بیشتری داشته باشند. در بسته این انبار که در مجاورت بلوار ثقهالاسلام کلینی فعلی قرار گرفته، فقط موقع بازدید مسئولان و تک و توک گردشگران روستا باز میشود.
بقعه شیخ کلینی، تپه نچیر و بقعه امامزاده یحیی(ع) ۳ ضلع مثلثی هستند که در ضلع جنوب غربی روستای کلین واقع شده و حدود ۲ هزارمتر با خانهها و کوچهپسکوچههای مسکونی روستا فاصله دارند. وجود این ۳ اثر تاریخی مهمترین دلیل بوده که سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور، روستای کلین را در ردیف روستاهای هدف گردشگری معرفی کند، اما برای جذب گردشگر و رونق گردشگری در این روستا برنامهریزی نشده است.
بقعه شیخ کلینی مهمترین بنای روستاست که از جنبه تاریخی و مذهبی اهمیتی خاص دارد. در کتاب «معجمالبلدان» نام «کلین» بهعنوان نخستین منزل مسافران ری که به سمت «خوار» میروند، معرفی شده و محدث و عالم ایرانی و پدر مؤلف «اصول کافی» از ساکنان قدیمی این روستای ۲ هزار ساله بوده است. از اوایل دوران انقلاب اسلامی اموات روستا در اطراف بقعه شیخ کلینی دفن میشوند و این محل دومین آرامستان بزرگ بخش فشافویه شهرری به شمار میآید.
درختان بلندبالا و سرسبز آرامستان زنده و شاداب هستند و بیش از آنکه در اطراف بقعه حال و هوای سنگین آرامستان جریان داشته باشد، به بازدیدکنندگان آرامشی دلچسب منتقل میشود. نمای بیرونی بنای مکعبی بقعه از دیوارهای آجری تشکیل شده که محرابهای هماندازه و گنبدی خشتی آن را زینت داده است. مقرنسکاریهای سادهای که روی سردر ورودی و در گوشه و کنار فضای داخلی بقعه نقش بسته بر زیبایی فاخر آن افزوده است. اتاقکی که مزار شیخ در وسط آن قرار گرفته از ۳۰ـ ۴۰ متر تجاوز نمیکند و محفظه شیشهای که سنگ مزار مرمرین شیخ را در بر گرفته با پرچمها و پارچههای منقش به ذکر ائمه(ع) پوشانده شده است. لوازم داخل اتاقک که برای استراحت مراجعهکنندگان و زائران فراهم شده چندان مفصل نیست، ولی برای یکی دو ساعت استراحت و دل سبک کردن کافی به نظر میرسد.
- سکونتگاهی که از بین رفته است
حدود هزارمتر که از بقعه شیخ دور شوید، تپه عظیم و بلندبالای «نچیر» که از دور به تلی خاک شباهت دارد، خودنمایی میکند. «نچیر» در لغتنامههای فارسی (گوشت) معنا شده، ولی اهالی روستای کلین نمیدانند چرا این نام روی تپه تاریخی روستای آنها گذاشته شده است. بومیان قدیمی احتمال میدهند نام تپه «نشین» بوده و در گویش محلی و طی سالیان دراز به این نام تغییر کرده است. این تپه بلند که در گذشته سکونتگاهی مسکونی بوده بر اثر زلزلهای شدید زیر و رو شده و دیگر از خانهها وسراهایی که در دل تپه قرار داشته خبری نیست، اما هنوز هم بقایا و سردر و ستونهای این بناها باقی مانده و با کنجکاوی و دقت قابل مشاهده است. البته با وجود زبالههای فراوانی که در اطراف تپه نچیر ریخته شده، بعید است برای گردشگران کمیاب روستای کلین شوق و انگیزه کنجکاوی بماند. سرنوشت و هویت ساکنان اصلی این تپه مبهم است، ولی به نظر میرسد پیدایش این تپه به دورانی میرسد که مردم ری باستان در زیرزمین زندگی میکردند. بقعه امامزاده یحیی(ع) سومین رأس این مثلث است که ستونهای آن از جنوب بقعه شیخ کلینی دیده میشود، ولی از بنای قدیمی امامزاده فقط بقعه باقی مانده و باقی آن تخریب شده تا به همت خیّران روستا نوسازی و بازسازی شود.
مرکز بومگردی کلین تعطیل است
شیوع کرونا تنها مرکز بومگردی روستا را که به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده بود به تعطیلی کشانده است. این مرکز حدود ۳ سال پیش در زمینی خالی ساخته شده، اما معماری آن به سبک خانههای حیاط و حوضدار قدیمی است. در ساخت عمارت بومگردی «خاتون» از مصالحی مانند کاهگل و گچ و آجرهای قزاقی استفاده شده و در معماری داخلی آن پنجرههای گرد و مربعی کوچک و درهای چوبی کلوندار به کار رفته است. نقشه ساخت آن هم به سبک خانههای قدیمی است و حیاط وسط بنا و اتاقهای تابستاننشین و زمستاننشین در اطراف حیاط قرار گرفتهاند. این عمارت پیش از شیوع کرونا فعالیت خود را آغاز کرده بود و مهمانان روستا چند ساعتی را در آنجا میگذراندند و پس از گشتوگذار در روستا با غذاهای محلی معروف ری مانند نان و حلیم و آبگوشت گوشت شتر پذیرایی میشدند. استفاده از پوشش محلی مردم اصیل کلین و افزایش تنوع غذاهای محلی در سفره مهمانان و گردشگران کلین از برنامههای این مرکز بومگردی بوده که کرونا روی کار و کسب مالک عمارت سایه انداخته و طرح و ایدههای او را برای رونق گردشگری روستا نقش برآب کرده است.
کم آبی سبب خشکی مزارع و بیکاری اهالی کلین شده است
- آب مزارع کلین به کام اهالی پایتخت
روستای کلین از کهنترین روستاهای بخش فشافویه شهرستان ری و جزء روستاهای پاییندست سد کرج محسوب میشود. روزگاری شهر و روستاهای این بخش به دشت طلایی شهرت داشتند و به برکت حقابه اهالی از سد کرج، انواع غلات و صیفی مرغوب در زمینهای بارور و حاصلخیز آن کشت میشد. حقابه اهالی روستاهای پاییندست رودخانه کرج در اسناد تاریخی به جامانده از دوران صدارت امیرکبیر قید شده و در طول سالیان دراز کشاورزان این دیار اراضی زراعی را همراه با حقابه خریداری میکردند، اما از دهه ۵۰ با سرازیرشدن جمعیت به تهران بزرگ، دغدغه تأمین آب آشامیدنی پایتختنشینان سبب کوچک و کوچک ترشدن سهم دشت طلایی از آب رودخانه کرج شد. در سالهای اخیر و به موازات بحرانی شدن شرایط آب سفرههای زیرزمینی برداشت تهرانیان از حقابه اهالی فشافویه به اوج خود رسیده و دشت طلایی را به شورهزاری تشنه تبدیل کرده است.
زمینهای کشاورزی روستای کلین با بافت مسکونی آن فاصله زیادی ندارند. در بعضی از زمینهای کرتبندی شده جوانههای کمجان غلات کشت دیم به چشم میخورد، اما خاک اغلب کرتها از بیآبی قاچ خورده است. «محرمعلی عظیمی» کشاورز است و روی زمینهای اجارهای کار میکند. او میگوید: «قبلاً در کلین و روستاهای اطراف رودخانه کرج یک وجب زمین خالی پیدا نمیشد و مرغوبترین گندم کشور را تولید میکردیم، ولی حالا زمینها خشک و اهالی بیکار شدهاند.
بسیاری از آنها در شهرک صنعتی شمسآباد مشغول شده و زمینهای کشاورزی را رها کردهاند. کشاورز زمین بدون حقابه نمیخرد و فقط بسازوبفروشها خریدار اراضی بایر هستند.» سرقنات خشکیده روستا در همسایگی زمینهای کشاورزی بایر قرار گرفته است. بقایای دیوار ساحلی رودخانههای کرج و سیاهآب و شاهچای پابرجاست و در بستر خشک راهآبهای رودخانه بوتههای خار و خاشاک روییده است. عظیمی میگوید: «در گذشته این زمینها مزرعه گندم و جو و پنبه و ذرت بود و در باغها و مزارع کلین درختان گوجه سبز و چغاله بادام زیادی وجود داشت. اغلب اهالی با کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و خانههای مسکونی دهقانان در گوشهای از مزارع ساخته میشد.»
«مهدی نفر» از کشاورزان قدیمی و نایب رئیس شورای بخش فشافویه است. او میگوید: «قبلاً در زیرزمین روستاهای بخش فشافویه قنات و رودخانه جاری بود و اگر زمین را به اندازه یکی دومتر میکندیم به آب میرسیدیم، اما حالا آب سفرههای زیرزمینی خشک شده و حتی با کمک موتور چاه به سختی به آب میرسیم.» در گذشته آب بخش کشاورزی روستاهای بخش فشافویه شهرستان ری از آب سد کرج تأمین میشد. نفر میگوید: «از سالها پیش مردم روستاهای پاییندست رودخانه کرج از آب رودخانه حقابه داشتند، برای قانونی بودن مالکیت این حقابه علاوه بر قیمت زمین مبالغی پرداخت کردهاند و مالکیت آنها در سند ثبت شده، اما پس از سدسازی روی آب رودخانه این حقابه نادیده گرفته شده و آب سد به مصرف اهالی تهران میرسد.» نفر برای پس گرفتن حقابه کشاورزان بخش فشافویه پیگیری زیادی کرده است. او ادامه میدهد: «بر اساس نقشههای موجود در جهاد کشاورزی شهرستان ری حق برداشت آب کانال شهید نواب هم به بخش فشافویه تعلق دارد و این موضوع سال ۱۳۷۴ مصوب شده، اما پس از پیگیریها و نامهنگاریهای چند ساله فقط در مواقع محدودی از سال آب به زمینهای بخش فشافویه میرسد و آبرسانی به اراضی کشاورزی این بخش دائمی نیست.»
منبع:همشهری