نوشته‌ها

سرنوشت نامعلوم شهر باستانی بودایی افغاستان که 50 میلیارد دلار ارزش دارد

یک شهر باستانی بودایی در بالای ذخایر مس افغانستان به ارزش 50 میلیارد دلار قرار دارد که کارمندان میراث فرهنگی تخمین می‌زنند، پنج سال فرصت دارند تا محتویات محوطه میراث فرهنگی را قبل از تخریب آن برای استخراج سنگ معدن حفظ کنند و البته نگرانی دیگر آن است که طالبان چه سرنوشتی را برای این میراث ارزشمند رقم خواهند زد.

پاویون خالی افغانستان در اکسپو دبی

به‌گزارش میراث‌آریا، افغانستان یکی از نزدیک به ۲۰۰ کشوری است که در این نمایشگاه شش ماهه شرکت می‌کند. میزبانی این نمایشگاه هشت سال پیش به دبی اعطا شد و به دلیل همه‌گیری کرونا، برگزاری آن با تأخیر یک‌ساله مواجه شد.

اما غرفه این کشور که توسط دولت قبلی افغانستان قبل از برکناری طالبان در ماه گذشته سازماندهی شده بود، روز جمعه ناتمام ماند و هرگز به روی بازدیدکنندگان باز نشد.

یک نگهبان در ساختمانی که غرفه افغانستان در آن قرار دارد، عنوان کرد که چند هفته است هیچ‌کس در آنجا کار نکرده است. هنوز مشخص نشده است که آیا این پاویون در آینده افتتاح خواهد شد یا خیر.

یک نماینده اکسپو به عنوان کرد: «افغانستان یکی از معدود غرفه‌هایی است که هنوز کاملا آماده افتتاح نیستند و زمان افتتاح آن‌ها هم هنوز اعلام نشده است.»

این نماینده اظهار نظرات بیشتر را به «تیم» غرفه افغانستان ارجاع داد، اما عنوان هم نکرد که اعضای این تیم چه کسانی هستند! دولت سابق افغانستان مسئول برگزاری نمایشگاه بود.

جالب‌تر اینجاست که دولت دبی و وزارت خارجه امارات متحده عربی هم به سوالاتی که در این‌باره پرسیده شد پاسخ ندادند. البته مقامات اکسپو پیش‌تر تأکید کرده بودند که این نمایشگاه یک رویداد غیرسیاسی است.

دولت طالبان تا کنون در به رسمیت شناخته شدن بین‌المللی ناکام بوده است و پس از قدرت گرفتن در افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی، با انتقادهای زیادی روبرو شده است.

در مراسم افتتاحیه اکسپو در روز پنجشنبه، پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی افغانستان در میان پرچم‌های سایر کشورهای شرکت‌کننده به نمایش درآمد. اما طالبان از کشور خود به عنوان امارت اسلامی افغانستان یاد می‌کنند و از پرچم متفاوتی استفاده می‌کنند.

امارات متحده عربی، متحد نزدیک ایالات متحده، میزبان اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، است. این دولت حوزه خلیج فارس یکی از تنها سه کشوری بود که دولت طالبان را در آخرین دوره حکومت خود در افغانستان از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به رسمیت شناخته بود.

منبع:میراث آریا

ابراز نگرانی برای تخریب آثار بودایی افغانستان

دکتر محمد قاسم وفایی‌زاده از پژوهشگران شناخته شده افغانستان در حوزه روابط بین‌الملل است. پژوهش‌های او عمدتا بر پایه سیاست خارجی، دولت‌سازی، ملت‌سازی، سیاست قومی، گذار مردم‌سالارانه و بنای صلح در کشورهای چندقومیتی پس از جنگ متمرکز است.

از هائیتی تا افغانستان، حفاظت از میراث‌ فرهنگی در برابر بلایا و حوادث

با کشته شدن نزدیک به ۲۱۰۰ نفر و زخمی شدن هزاران نفر دیگر در زلزله ویرانگر ۷.۲ ریشتری هائیتی، این کشور آسیب‌دیده اکنون نیز با تهدید و پیامدهای طوفان گرمسیری گریس روبرو است. امسال در جنگل‌های آمازون بیش از ۲۵۰ مورد آتش‌سوزی بزرگ رخ داده است که منطقه‌ای به وسعت شهرهای لس‌آنجلس و کالیفرنیا را در بر گرفته است. در سراسر آسیا، از افغانستان گرفته تا میانمار، بارندگی‌های شدید موسمی همراه با درگیری‌های داخلی و خارجی در برخی مناطق، میراث ملموس و ناملموس جهانی را بیش از پیش در معرض خطر قرار می‌دهد. چه بلایای طبیعی و چه جنگ و خطرات ناشی از آن، میراث فرهنگی و طبیعی در سراسر جهان را دچار مشکل جدی کرده است. به طور کلی، این بحران‌های جمعی یک نکته مهم را آشکار کرده است: به هنگام برخورد با بلایا، باید خود را تقویت کنیم و آمادگی حفاظت از میراث فرهنگی را داشته باشیم.

بلایا چگونه میراث فرهنگی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند

در قرون گذشته، خطر اصلی برای اماکن و میراث جهانی مانند موزه لوور در فرانسه، آبشار ایگواسو در برزیل و آرژانتین، معبد آنگکور در کامبوج یا پارک ملی ویرونگا در کنگو، جنگ، سرقت، گذشت زمان و فرسایش بوده است؛ اما در سال‌های گذشته شاهد تغییرات چشمگیری بوده‌ایم. مقیاس درگیری‌های انسانی تشدید یافته است و تغییرات آب و هوایی به طور بنیادین بر اکوسیستم‌ها و پدیده‌های طبیعی تأثیر می‌گذارد. تهدیدهای واقعی و گسترده‌ای برای میراث طبیعی و فرهنگی ما وجود دارد، اما آیا چارچوب‌های قانونی و سیاسی موجود به اندازه کافی برای حفاظت از آن‌ها موثر است؟

رویکرد و مفهوم «کاهش ریسک بلایا» به منظور آماده‌سازی و یادگیری مدیریت حوادث طبیعی و بلایای انسانی ایجاد شده است. این رویکرد با هدف «به حداقل رساندن آسیب‌پذیری‌ها و خطرات بلایا در سراسر یک جامعه، به منظور جلوگیری یا محدود کردن اثرات نامطلوب خطرات، در چارچوب وسیع توسعه پایدار» انجام می‌شود. در دنیایی که بلایا و بحران‌ها عمدتا به عنوان تهدیدهای توسعه در پیامدهای بشردوستانه و اقتصادی شناخته می‌شوند، مهم است که چگونگی تاثیر آن‌ها بر بحران‌های محلی و جهانی، از طریق تأثیری که بر میراث فرهنگی و طبیعی می‌گذارند، شناخته شود و راه‌حل‌های بنیادین و جامع برایشان مطرح شود.

هنگامی که در دنیا و کشورهای در حال توسعه سیاست عمدی تخریب وجود دارد، همانطور که در برزیل در دولت فعلی مشاهده کردیم، باید یک چارچوب بین‌المللی روشن و کارآمد برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی در شرایط خاص وجود داشته باشد. فراتر از دفاع از محیط زیست و تمرکز بر تغییرات آب و هوایی، ما باید بدانیم که تصویب قوانین بین‌المللی برای حفاظت از سرمایه‌های طبیعی بشریت به چه معناست. به گفته دولت برزیل، در هفته‌های گذشته، بیش از ۷۵ درصد آتش‌سوزی‌هایی که در جنگل‌های آمازون رخ داده است، در مناطقی از برزیل بوده است که درختان قطع شده‌اند تا راه کشاورزی ایجاد شود. علیرغم ممنوعیت آتش افروختن در فضای باز توسط دولت برزیل در ۲۷ ژوئن، باز هم شاهد این آتش‌سوزی‌های عمدی بوده‌ایم.

پیامدهای سنگین جنگل‌زدایی و استخراج معادن که منجر به آتش‌سوزی گسترده جنگل‌ها می‌شود، باعث شده است جنگل آمازون در وضعیتی قرار بگیرد که دیگر بازگشتی ندارد. این بحران بر کل اکوسیستم‌ها و منابع طبیعی تأثیر می‌گذارد، اما منجر به نسل‌کشی جمعیت بومی نیز می‌شود که هم فرهنگ و میراث فرهنگی ناملموس و هم خانه‌های خود را از دست می‌دهند.

افزایش تهدیدها

میراث فرهنگی و طبیعی بخشی از هویت ما را در اختیار دارد. این‌ها میراثی هستند که نیاکان ما برایمان به یادگار گذاشته‌اند و میراثی هستند که ما باید به نسل‌های آینده منتقل کنیم. میراث فرهنگی مانند بناها، سنت‌ها، زبان و هنر به جوامع کمک می‌کند تا خود را تعریف کنند، ماهیت خود را بیابند یا باورهای خود را در بوته عمل قرار دهند. این مواریث همچنین احساس تعلق و غرور جمعی و شخصی را به افراد ارائه می‌دهند. میراث فرهنگی و طبیعی نه تنها یک عنصر کلیدی برای شناسایی و توسعه بشر است، بلکه یک جنبه اقتصادی ضروری در کشورها و جوامعی است که به گردشگری به عنوان منبع اصلی درآمد خود متکی هستند. متأسفانه هر چقدر میراث به جا مانده حیاتی، حساس و زیبا باشند، دائماً با تهدیدهای بیشتری روبرو هستند.

از بین بردن میراث فرهنگی سالیان متمادی به عنوان «سلاحی علیه مردم محلی» مورد استفاده قرار گرفته است که در تخریب بوداهای بامیان در سال ۲۰۰۱ توسط طالبان و نابودی چندین سایت در عراق و سوریه توسط داعش در سال ۲۰۱۵ مشاهده شده است.

مثلا در مورد بلایای طبیعی می‌توان به آنچه که در زلزله اخیر هائیتی مشاهده شده است اشاره کرد؛ اتفاقی که می‌تواند برای میراث فرهنگی و طبیعی هر منطقه‌ای فاجعه‌آفرین باشد. همچنین در سال ۲۰۱۵، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷.۸ در ممقیاس ریشتر نپال را لرزاند و ساختمان‌های فرهنگی کلیدی در دره کاتماندو از جمله موزه‌ها و برج معروف داراها را ویران کرد. این‌ها تنها چند نمونه از بی‌شمار تهدیدهای موجود در جهان هستند و باید آمار طوفان‌ها، جنگل‌زدایی‌ها، رانش‌های زمین، فوران آتشفشان‌ها و درگیری‌های مسلحانه است و تخریب‌های متعصبانه را هم به آن افزود.

در دنیای امروزی جوامع مدنی و حفاظت از میراث هنگامی که فاجعه‌ای رخ می‌دهد، اغلب در خط مقدم امداد و اقدامات اضطراری هستند. با نزدیک شدن به جوامع محلی و تکیه بر دانش محلی، جامعه مدنی به مناطقی دسترسی دارد که برای سازمان‌های بین‌المللی «ناامن» تلقی می‌شوند و اغلب بازیگران اصلی در ارائه کمک‌های بشردوستانه بوده‌اند، همانطور که اخیراً در جریان فوران آتسفشان نیراگونگو در جمهوری دموکراتیک کنگو مشاهده شد. با این که سازمان‌های جامعه مدنی ابتکارات برنامه‌ریزی محلی را برای مقابله با بلایا سازماندهی می‌کنند، این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی و اثرات تغییرات آب و هوایی، در معرض تشدید بلایای طبیعی قرار گرفته است. در سال ۲۰۲۰، دو طوفان متوالی وضعیت این منطقه را دچار بحران شدید کرد. در این زمینه چالش‌برانگیز، سازمان‌های جامعه مدنی به عنوان پل ارتباطی بین تلاش‌های دولت عمل کرده و پوشش و نیازهای اساسی را در سطح ملی تأمین می‌کنند.

برای مثال کشورهندوراس در وضعیت بسیار بحرانی قرار دارد. نقش این جوامع سازماندهی و همراهی آن‌ها در زمینه آموزش و فراهم‌سازی زمینه سازگاری با تغییرات آب و هوایی بوده است. خوزه رامون آویلا، مدیر ASONOG (پلتفرم ملی سازمان‌های جامعه مدنی در هندوراس) توضیح می‌دهد که این اتفاق برگشت‌ناپذیر است و ما چاره‌ای جز سازگار شدن با وضع فعلی نداریم. بنابراین، بهترین کار سازماندهی است؛ از سازمان‌های مردمی و محلی حمایت می‌کنیم و در خط مقدم نهایت تلاشمان را می‌کنیم. Forus International، یک شبکه جهانی متشکل از سازمان‌های جامعه مدنی، به منظور کمک به درک و اجرای بهتر چارچوب‌های مورد نظر، مجموعه ابزارها و میکروسایت‌هایی را در زمینه کاهش خطر بلایا ایجاد کرده است. این مجموعه که با حمایت Fondation de France و با همکاری شبکه جهانی سازمان‌های جامعه مدنی برای کاهش بلایا (GNDR) و سازمان نجات کودکان در سوئیس تهیه شده است، راه‌هایی را برای تقویت ظرفیت بسترهای ملی سازمان‌های مردم‌نهاد در بحران‌ها و پس از شرایط اضطراری را بررسی می‌کند. این فعالیت‌ها مطالعات موردی و شهادت بیش از ۱۰ کشور، صداهای جامعه مدنی را که با نزاع‌های داخلی و خارجی، بلایای طبیعی و «فجایع روزمره» درگیر هستند، با هم متحد می‌کند.

کاهش خطر بلایا باید به اولویت سیاسی و اجتماعی دولت‌ها بدل شود

کاهش ریسک بلایا در ابتدا به عنوان راهی برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی ایجاد نشده بود و یونسکو وظیفه این مأموریت را بر عهده داشت و معاهده‌های بین‌المللی را برای این منظور از زمان ایجاد آن در ۱۹۴۵ تدوین کرده بود. متأسفانه، اکثر دولت‌ها هنوز به منظور حفظ و حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی خود، معاهده‌های یونسکو را به طور موثر اجرا نکرده‌اند.

کارشناس مستقل در زمینه حقوق فرهنگی، خانم فریده شهید، عنوان کرده است: «حقوق فرهنگی اغلب در مقایسه با سایر حقوق بشر کمتر توسعه پیدا کرده است و به اندازه آن‌ها جدی گرفته نمی‌شود. همین توجه ناکافی باعث شده است که حقوق فرهنگی گاهی اوقات به عنوان حقوقی با اولویت کمتر در نظر گرفته شوند.»

کاهش ریسک بلایا به حفاظت از هویت، جوهره و تاریخ کل جوامعی که آسایش و معنای دینی، اجتماعی یا تاریخی را در میراث فرهنگی و طبیعی خود می‌یابند، کمک می‌کند. با حمایت سازمان‌های جامعه مدنی، تخصیص ارزش برای میراث به‌جامانده و همچنین آمادگی در برابر بلایای محلی، می‌توانیم از بحران و خطرات جلوگیری کرده و فجایع را پیش‌بینی کنیم. کاهش خطر بلایا باید به اولویت سیاسی و اجتماعی دولت‌ها تبدیل شود. به نام امنیت برای مردم و کره زمین، ما باید یک رویکرد جامع را برای ایجاد جوامع مقاوم و حمایت از آن‌ها در استفاده از قدرت میراث خود بررسی کنیم.

منبع:میراث آریا

عاقبت گنجینه افغانستان چه می‌شود؟

از نامه ایکوم جهانی تا رؤسای موزه‌های مختلف همگی هدف‌شان جلوگیری از تکرار فاجعه ۲۰ سال قبل در افغانستان بود. در حقیقت هدف از همه هشدارها و درخواست‌ها حفاظت از آثار تاریخی موزه ملی افغانستان بود.

اینفلوئنسرهای سفر با دغدغه‌ای از جنس افغانستان

تحولات افغانستان با حضور دوباره طالبان، موجی از نگرانی‌ها را در بین شخصیت‌های شناخته شده و تاثیرگذارِ سفر و گردشگری تشدید کرده است و با به اشتراک گذاشتن تصاویری از زیبایی‌های افغانستان و بحران تازه این کشور، مردم جهان را به همدردی و همبستگی با افغانستان دعوت کرده‌اند.

به گزارش ایسنا، درو بینسکی (Drew Binsky) ماجراجو و گردشگر آمریکایی که تا کنون دو بار به افغانستان سفر کرده و با انتشار تصاویری از واقعیت‌ها و چهره کمتر شناخته شده این کشور، سعی در معرفی آن داشته و به دیگران هم جرأت سفر به این کشور را داده است، اکنون با همدردی با مردمِ سرگردان و ترسیده افغانستان، تصاویری زیبایی را از این کشور با پیام «افغانستان به به کمک شما نیاز دارد»، به اشتراک گذاشته است.

درو گلدبرگ که در شبکه‌های اجتماعی با نام درو بینسکی شناخته می‌شود تا کنون به ۱۹۵ کشور سفر کرده و ویدئوهای او از این سفرها و ماجراجویی‌ها جزو پرمخاطب‌ترین‌ها به شمار می‌آید. گزارش‌های قبلی این جهانگرد یهودی ـ آمریکایی از افغانستان که با توصیفی از مهربانی مردم کوچه و بازار، زیبایی و قدمت آثار تاریخی این کشور همراه است، در بسیاری از رسانه‌های خارجی بازتاب داشته. او تا کنون دوبار به افغانستان سفر کرده که آخرین بار در سال ۲۰۲۰ همزمان با همه‌گیری کرونا، آغاز مذاکرات صلح طالبان و خروج نیروهای آمریکایی بود.

این ماجراجوی آمریکایی که افغانستان را در فهرست پنج کشور محبوب خود و پیشنهاد شده برای سفر قرار داده است، برای حال این روزهای مردم افغانستان با اشاره به گذشته‌ای که طالبان در این کشور در برخورد با زندگی زنان و دختران، تحصیل و آزادی‌های اجتماعی و فردی داشته، نگرانی‌های دیگری از جمله چگونگی تامین ایمنی بهداشتی مردم افغانستان برای دریافت واکسن کووید با وجود تفکر طالبان، مطرح کرده و نوشته است: «افغانستان عشق است. افغانستان زیبا است. افغانستان دوستانه است. افغانستان آسودگی است. به‌راستی، قلبم شکست و ویران شد. من در دو سفر جداگانه یک ماه از زندگی‌ام را در افغانستان گذراندم. یک بار سال ۲۰۱۸ و دیگر بار ۱۰ ماه قبل. هفت استان را دیده‌ام که حالا کنترل آن‌ها به دست طالبان افتاده است. فرودگاه‌ها بسته شده و ویزای شهروندان افغانستانی تعلیق شده و مرزها هم به روی آن‌ها بسته است. ما در حال بررسی وضعیتی هستیم که در آن بیش از ۳۷ میلیون افغانستانیِ بی‌گناه ـ پاک‌ترین و فروتن‌ترین افرادی که در این کره خاکی ملاقات کرده‌ام – در خطر جدی هستند…»

اوا زو بک (Eva zu beck) اینفلوئنسر اروپایی و نویسنده سفر که به تازگی در ایران هم بوده است، دیگر چهره شناخته شده در بین بلاگرهای سفر است که با یادآوری تجربه دیدار از افغانستان و برای همدردی با حال روزهای این کشور، نوشته است: «من خوش‌شانس بودم که در ماه مارس امسال از افغانستان دیدن کردم، مردم از خروج قریب‌الوقوع نیروهای آمریکایی پس از حضور ۲۰ ساله و احتمال تصرف گروه طالبان ابراز نگرانی می‌کردند. حالا، زندگی بسیاری در تهدید است …»

او هم به زعم خود به تهدیدهایی که به‌ویژه حقوق زنان و دختران افغانستان را نشانه گرفته است، اشاره کرده و از آن‌ها که پیگیر وضعیت افغانستان هستند خواسته با مردم این کشور همبستگی داشته باشند و با راه‌اندازی کارزارها و جمع‌آوری امضا از مقامات کشورهای خود بخواهند که به مردم افغانستان کمک کنند.

شخصیت‌های تاثیرگذار دیگری در صنعت سفر و گردشگری نیز با گزارش‌های روزانه از وضعیت و اخبار افغانستان، به معرفی مقام‌های و افراد محلی مؤثر اما ناشناختۀ افغانستان ـ از جمله «سلیمه مزاری»، فرماندار شهرستان کنت ـ که در برابر طالبان ایستادگی و مقاومت کردند، پرداخته‌اند.

افغانستان در سال‌های اخیر، مورد توجه گردشگران بیشتری قرار گرفته بود. آمار بانک جهانی نشان می‌دهد از سال ۲۰۱۸ روند سفر گردشگران به این کشور صعودی شده بود، به طوری که درآمد این کشور از محل گردشگری از ۱۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ به ۸۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده بود. شرکت‌های خصوصی و راهنماهای محلی درحال جان گرفتن بودن و تعامل با بیشتر کشورها، از جمله ایران برای جذب گردشگر آغاز شده بود که دوباره با حضور طالبان، چهره امن افغانستان زیر سوال رفته است.

در ۱۵ سال اخیر نیز مرمت آثار تاریخی و همچنین استرداد میراث فرهنگیِ به غنمیت رفته از این کشور آغاز شده بود که اکنون با حضور دوباره طالبان، نگرانی‌ها برای در امان نگه داشتن این آثار تشدید شده است، هرچند که طالبان در بیانیه‌ای اعلام کرده به آثار تاریخی صدمه‌ای وارد نمی‌کند.

منبع:ایسنا

به یاد مردم افغانستان و میراث دیرینه؛ کتیبه سنگی هرات در موزه‌ ایرانی

موزه ملی ملک در ایران برای هم‌دردی با مردم افغانستان و به یاد میراث دیرینه این دیار که با پیش‌روی دوباره طالبان بیم تخریب آن می‌رود، کتیبه‌ای سنگی متعلق به هرات را رونمایی کرد.

نگرانی شدید از احتمال تخریب میراث‌فرهنگی و موزه‌های افغانستان

با تشدید جنگ در افعانستان، یکی از موضوعاتی که متاسفانه در چنین منازعاتی در معرض خطر و تهدید است تخریب میراث‌فرهنگی بوده که کارنامه پیشین طالبان در این خصوص روشن است. طی گفت‌وگویی که دیروز غروب با همتای موزه‌ای خود دکتر رحیمی، مدیر موزه ملی افغانستان داشتم او گفت «ما شوکه هستیم، به قدری سرعت پیش‌روی زیاد است که ما نتوانستیم موزه‌ها را در برابر خطرات احتمالی ایمن کنیم.»

او می‌گفت «هم‌اکنون (شنبه ۲۳ مردادماه ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۰ به وقت تهران) در موزه هستم تا بتوانم اقدامات ضروری را انجام دهم. او اشاره کرد به اینکه خانواده به دلیل اینکه هم کارمند دولت هستم و هم رئیس موزه، نگران من هستند اما من، هم تشویش و نگرانی آثار و هم خانواده و هم کشورم را دارم.»

اما در استان‌هایی که تاکنون سقوط کردند با تماس‌هایی که او داشت موزه‌ها تاکنون در امان هستند اما بیم این هست که هر لحظه تهدید شوند، وقتی به او گفتم که ما نیز نگران آن‌ها هستیم ضمن سپاسگزاری درخواست کرد که ما جامعه جهانی را از خطر تخریب موزه‌ها و میراث‌فرهنگی آگاه کنیم و اعلام کنیم اگر شهری را تصرف می‌کنند حداقل برای میراث‌فرهنگی و موزه‌های آن احترام قائل شوند و در نهایت خواستار یاری جامعه جهانی برای جلوگیری از تخریب احتمالی آثار فرهنگی‌تاریخی شد.

الان زمانی است که باید، تشویش‌های میراث‌بانان افغانستان را درک کرد و به یاری آن‌ها جست.

منبع:میراث آریا

آشنایی با تندیس‌های بودا در بامیان – افغانستان

 در استان بامیان افغانستان 2 تندیس بزرگ از بودا در سال ۵۰۷ میلادی (تندیس کوچک) و در سال ۵۵۴ میلادی (تندیس بزرگ) ساخته شده‌اند

بامیان در دل کوه‌های سر به فلک کشیده بابا، با ارتفاع ۲۵۰۰ متر از سطح دریا، درست در نقطه مرکزی افغانستان، در فاصله ۱۷۰ کیلومتری کابل، علیرغم فقر بی حد و حصر امروزش، گنجینه‌هایی در دل نهفته دارد. پیکره‌های ایستاده بودا در بامیان نماد اندیشه عملگرایی پیکرتراشان بامیانی دانسته می‌شدند.

تندیس‌های عظیم بودا، در دل کوهی در استان بامیان افغانستان ساخته شدند و در کنار مجموعه‌ای از بناهای تاریخی در این محل برای زمانی طولانی از جاذبه‌های اصلی گردشگری در این کشور بودند. تندیس بزرگ با ارتفاع 53 متر صلصال نام داشت و تندیس کوچک‌تر با 35 ارتفاع شمامه نامیده می‌شد.

تندیس‌های بودا در بامیان، تا قبل از آنکه در زمان حاکمیت طالبان تخریب شوند، بزرگ‌ترین تندیس‌های بودا و بلندترین مجسمه‌های سنگی در جهان به شمار می‌آمدند.

این دو پیکره بزرگ بودا در دل صخره‌های کوهپایه‌های دره تاریخی بامیان در زمان امپراتوری کوشانیان، در سده‌های نخست تا پنجم میلادی، ساخته شدند.

طاق‌هایی که این پیکره ها را محافظت می‌کرد، با نقاشی‌های رنگی از صورت‌های مردان و زنان بودایی، در حالت‌های ویژه‌ای که هر کدام نمایانگر مفهوم خاصی بودند، زیبایی ویژه‌ای به این پیکره‌ها بخشیده بودند.

تندیس‌های بودا

این پیکره‌ها بودا را در حال ایستاده نشان می‌دادند؛ در حالی که اکثر تندیس‌های بودا در جهان در حالت خوابیده و یا نشسته ساخته شده‌اند. تندیس‌های بودا با راهروهای متعدد به اتاق‌هایی، که اکنون در دل کوه به صورت مغاره درآمده‌اند، راه داشته‌اند.

در این اتاق‌ها، که شمار آنها به صدها و شاید هم بیشتر می‌رسد، راهبان بودایی سرگرم آموزش و نیایش بوده‌اند و به هزاران زایر بودایی، از سرزمین‌های دور و نزدیک، موعظه می‌کردند.

این اتاق‌ها با شیوه ویژه‌ای در داخل تپه‌های بامیان کنده شده‌اند و سقف بسیاری از آنها نقاشی شده است. دره بامیان با تمام بناهای تاریخی آن در سال ۲۰۰۳ در فهرست میراث‌های جهانی ثبت شده است.

تندیس‌های بودای بامیان که بیش از هزار و پانصد سال سابقه تاریخی داشتند، 11 مارس سال ۲۰۰۱، علی رغم مخالفت شدید جامعه جهانی، در پی دو شبانه روز حمله متواتر و آتشباری سنگین گروه طالبان ویران شدند.

در 26 فوریه سال 2001، شورای رهبری، شورای علما و دیوان عالی (استره محکمه) طالبان، به پیروی از فرمان ملا محمد عمر رهبر این گروه، دستور تخریب تمام آثاری را که به تعبیر آنها غیر اسلامی بود صادر کردند.

دو مجسمه بودا در بامیان و تمامی مجسمه های تاریخی که در موزه های کابل و دیگر شهرهای افغانستان نگهداری می شدند نیز می بایست بر اساس این فتوا نابود می‌شدند.

سرانجام در روز 9 مارس سال 2001، بعد از برگزاری نماز جمعه، نیروهای طالبان به روی مجسمه‌های بودا، آتش گشودند و دو شبانه روز به این کار ادامه دادند تا در شامگاه 11 مارس، از صلصال و شمامه 1600 ساله، تنها دو حفره به ارتفاع 53 و 35 متر در دامنه هندوکش مرکزی افغانستان باقی ماند.

تندیس‌های بودا

ویران کردن تندیس‌هایی که بیش از هزار سال بر پاهای خود ایستاده بودند، کار ساده‌ای نبوده و گفته می‌شود طالبان ظرف یک هفته با استفاده از مواد انفجاری و اسلحه سنگین آنها را از بین بردند.

پیش از طالبان نیز، مجسمه‌های تاریخی بودا در بامیان افغانستان ضربه های فراوان دیده بود، چنگیز خان مغول در سال 1222، اورنگزیب در سال 1689 و عبدالرحمان خان در سال 1892 میلادی، هر کدام به نوبه خود برای تخریب این دو مجسمه تلاش کردند و بر پیکر آنها صدماتی وارد کردند؛ در جریان جنگ‌های داخلی مجاهدین افغان در آغاز دهه 90 میلادی نیز مجسمه های بودا، از آسیب مصون نماند.

منبع:همشهری