نوشته‌ها

«ملک زوزن»، باشکوه‌ترین مسجد دو ایوانی سبک خراسانی

زوزن در فاصله حدود ۶۵ کیلومتری جنوب غربی خواف از پیشینه کهنی برخوردار است. «تپه_سیاه» در مجاورت زوزن به استناد سفال‌های پراکنده بر سطح آن، زیستگاهی مربوط به دوران اشکانیان بوده و وجود سکه‌های فرهاد چهارم ساسانی در موزه مرکزی آستان قدس رضوی با قید «ضرب زوزن» بر روی آن‌ها نشان‌دهنده این است که  زوزن در آن دوران از جایگاه شایسته‌ای برخوردار بوده است.

مسجد ملک زوزن یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا مساجد «سبک خراسانی» بود که از یک میانسرای وسیع، دو ایوان شرقی و غربی (قبله) تشکیل شده است. این مسجد احتمالا جزئی از یک مجموعه عمارات سلطنتی و فرمایشی بوده که در ابعاد بزرگ ساخته شده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: سبک معماری دوره خوارزمشاهی نسبت به دوره سلجوقی دگرگون شده بود و باید بر روی خرابه‌های مسجد شبستانی قدیم مسجدی دو ایوانی با صحنی وسیع و منطبق بر قبله حنفی (تقریبا به سمت غرب) ساخته می‌شد.

وی افزود: با توجه به شواهد موجود گویا لزومی نداشته که در ابتدای امر مسجد شبستانی عصر سلجوقی به کلی منهدم شود، بلکه در وقت لازم محل قرارگیری پایه‌های ستبر ایوان‌ها کاملا تخریب و پی‌کنی شده، اما تا پایان کار شالوده ستون‌های مسجد قبلی باقیمانده است. مسلما بعد از اتمام بنا تمامی بقایای معماری جمع‌آوری و زمین جهت کف‌سازی ایوان، صحن و شبستان‌ها تسطیح می‌شد، اما چون ساختمان مسجد ملک زوزن هیچگاه به پایان نرسیده، بقایای معماری پیشین در همه‌جا باقی مانده است. حتی در جبهه جنوبی و خارج از ایوان به فضاهای نیمه مخروبه بین ستون‌ها کاربری کارگاهی داده بودند.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی بیان کرد: بنابراین در میان خرابه‌های مسجد شبستانی عصر سلجوقی مسجد کنونی (ملک زوزن)  مشتمل بر یک صحن وسیع و دو ایوان در سمت قبله(غرب) با دهانه‌ای به عرض ۱۳.۳ متر و عمق ۲۲.۶۵  متر و ارتفاع حدود ۳۰ متر و ایوانی مقابل ایوان قبله (شرق) به فاصله ۴۲متری با دهانه‌ای به عرض  ۱۱.۳ متر و ارتفاع حدود ۱۲متر ساخته شده و شالوده دو شبستان در دو سوی ایوان قبله و دو ردیف غرفه در دو سمت شمال و جنوب ریخته شده، اما به جز ایوان‌های کم عمق ورودی شبستان‌ها، بقیه هیچ‌گاه ساخته نشده‌اند، چون به احتمال فراوان اواخر ساخت ساختمان، مسجد با حمله مغول‌ها در سال ۶۱۷ه.ق مقارن شده و مقتضیات زمان امکان تکمیل بنا را فراهم نکرده است، زیرا علاوه بر عدم تکمیل فضاها، تزیینات معماری در ایوان قبله و ناحیه محراب که نقطه عطف مسجد بوده ناتمام و ناقص مانده است.

لباف‌خانیکی ادامه داد: قرار بر این بوده که مسجد ملک زوزن در نهایت شکوه و عظمت باشد و آن شکوه و عظمت را کتیبه‌ها و تزئینات شکل گرفته از تلفیق آجر تراشی و کاشی در بیننده القا می‌کند. رویه پایه‌های ایوان‌ها با قاب‌های بلند آجری و کتیبه‌های کوفی برجسته و قاب‌های تزیینی مشبک آجرتراش و قاب‌های تزیینی تلفیق آجرتراش و کاشی زینت یافته و معمار و هنرمند چیره‌دست با استفاده از روان‌شناسی ابعاد و جایگاه کتیبه‌ها و عناصر تزیینی را به گونه‌ای گزینش کرده که ایوان هرچه با شکوه‌تر به نظر آید. نوآوری منحصر به‌فرد ایوان شرقی (مقابل ایوان قبله) ایجاد مقرنس‌های تلفیقی آجر و کاشی بوده که دقیق و زیبا اجرا شده است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: مشخصات مساجد سبک خراسانی در دو ایوانی بودن و تزیینات معماری آن‌هاست که کاملا با گذشته متفاوت است، زیرا در دوران سلجوقی تزیینات معماری بیشتر نقش‌ها و کتیبه‌های آجری قالب زده بود، در صورتی که در سبک خراسانی یا دوره خوارزمشاهی تزیینات با استفاده از آجر تراش با تلفیق کاشی اجرا شده است.

وی خاطرنشان کرد: ایوان غربی (قبله) اگرچه نیمه تمام مانده، اما از هر جهت زیبا و باشکوه است. پوشش بلند و چهار قسمتی جناقی ایوان به ارتفاع حدود ۳۰متر بر فراز چهار پایه عظیم استقرار یافته و از طریق دو درگاهی در دیوار شمالی و دو درگاهی در دیوار جنوبی به طرفین راه دارد. بر گوشه جنوب غربی انتهای ایوان یک درگاهی عریض که حدود دو متر از کف ایوان بلندتر است ایجاد شده و بر میانه دیوار انتهایی ایوان محراب مسجد تعبیه شده است.

لباف‌خانیکی اضافه کرد: بر همین دیوار و نزدیک گوشه شمال غربی اطاقکی در درون دیوار ساخته شده که با توجه به وجود اسکلت کودکی در آن احتمالا مقبره‌ای متعلق به نزدیکان ملک زوزن یا شخص والاتبار دیگری بوده است. بدیهی است که این ایوان با آن شکوه و عظمت در خور نصب زیباترین تزیینات باشد، اما گویا مقتضیات زمان اجازه اجرای آن تزیینات را نداده، کما اینکه بخش کوچکی از ایوان به زیبایی در خور تحسین زینت یافته است.

این باستان‌شناس خراسانی ادامه داد: بر بالای دیوار انتهایی ایوان قبله یک لوحه زینتی باشکوه به ارتفاع پنج متر و عرض ۱۳متر با به کارگیری کاشی‌های برجسته و چند رنگ و آجرهای تراش خورده اجرا شده است. تزیینات متنوع  و هر موضوعی در داخل قابی مستطیل، ۶ ضلعی یا دایره عرضه شده‌اند.

وی گفت: در بخش پایین لوح تزئینی با ده شمسه در درون قاب تجسم یافته و درون قاب‌ها با کتیبه یا تزئینات مشبک تلفیق آجر تراش و کاشی زینت یافته است. در منتهی الیه سمت جنوب لوح، کتیبه عمودی برجسته کاشی نقش بسته که بر آن تاریخ سال ۶۱۶ ه.ق دیده می‌شود. از نکات بسیار مهم و جالب توجه این که برای نخستین‌بار در این لوح قطعات کاشی با رنگ‌های مختلف کنار هم نصب شده و نخستین گام جهت ساخت « کاشی معرق» برداشته شده است.

لباف‌خانیکی اظهار کرد: مسجد ملک زوزن بزرگترین و باشکوه‌ترین مسجد دو ایوانی سبک خراسانی است که اگرچه ساختمان آن هیچگاه به پایان نرسیده، اما پوشش  ایوان‌های آن که در شرف اتمام بوده به احتمال زیاد بر اثر زلزله مهیب سال ۷۳۷ه.ق فرو ریخته است. این بنا که « فخر خراسان» محسوب می‌شود هنوز شکوهمند و دیدنی است.

منبع:ایسنا

مسجد ملک زوزن، فخر خراسان

تا سال ۱۳۲۸ خورشیدی کمتر کسی می‌دانست که چه دُر گران‌بهایی به نام «مسجدملک زوزن» در دشت دورافتاده و در میان خانه‌های خشت و گلی و محقر روستای زوزن غریب و آسیب‌پذیر بر جای مانده است. در آن سال آندره گدار برداشت‌های خود و عکس‌هایی را که از بخش‌های باقی‌مانده مسجد در سال ۱۳۱۹خورشیدی گرفته بود در مجموعه مقالات «آثار ایران» منتشر و پژوهشگران را از وجود آن آگاه کرد، این مسجد فخر آثار تاریخی خراسان است.

بعد از گدار ایران‌شناسان دیگر اروپایی، آمریکایی و ایرانی از جمله اولگ گرابار، شیلا بلر و دکتر شهریار عدل، بنا را از نزدیک مورد بازدید و مطالعه قرار دادند و به برخی از جزئیات از جمله محتوای کتیبه‌ها و رمز و رازهای نهفته در آن پی بردند.

نگارنده نیز طی سه فصل بررسی و گمانه در اطراف مسجد توانست فضاهای جانبی مسجد را شناسایی و به کم و کیف ساخت و پرداخت آن پی ببرد.
در بررسی‌های اولیه، آندره‌گدار ضمن بیان مشخصات کالبدی و معماری آن، با توجه به درگاه انتهای ایوان قبله اظهار نظر کرده بود که مسجد جزیی از کاخ ملک زوزن بوده است، اما در گمانه‌زنی‌های سمت غربی مسجد و مجاور درگاهی مذکور نشانه‌ای از ساخت و ساز بعد از سدۀ چهارم هجری‌قمری مشاهده نشد و اظهار نظر گدار می‌تواند بیان ایده‌ای باشد که هیچگاه عملی نشده است.

شیلا بلر در بررسی‌های میدانی خود موفق شده است جزییات بیشتری از تزیینات و محتوای کتیبه‌های مسجد را معرفی کند و به اعتبار مضمون برخی کتیبه‌ها آن را مدرسه‌ای پندارد.

دکتر شهریار عدل در ضمن برداشت‌های «فوتوگرامتریک» متوجه وجود فضاهای معماری و عناصر تزیینی و کتیبه‌هایی شده که از نظر آندره گدار و شیلا بلر دور مانده‌اند.

دکتر عدل با توجه به فضاهای کاربردی و مضمون کتیبه‌ها و تزئینات ناقص، بنا را مسجد-مدرسه‌ای ناتمام فرض کرده و اعتقاد داشته است که بنا ساخته شده اما تزئینات آن به اتمام نرسیده است. دکتر عدل توانسته است با نزدیک شدن به تزیینات رویۀ دیوار انتهایی ایوان قبله بر روی داربست تنها کتیبه‌های فارسی مسجد در درون قاب آجری با مضمون: «دوعاگوی عز تو دوعا می‌خواهد» را تشخیص دهد و با بررسی دقیق کتیبه‌های برجستۀ کاشی در درون قاب‌ها، به این امر پی ببرد که هنرمند با قراردادن کاشی‌هایی با رنگ‌های متفاوت کنار یکدیگر موفق به ساخت نخستین کاشی معرق در این مسجد-مدرسه شده است.

گمانه‌زنی‌های نگارنده هم منجر به کشف نکات و حقایقی پیرامون مسجد شد که پژوهشگران پیشین با آن‌ها مواجه نشده بودند، در نخستین فصل گمانه‌زنی تصمیم گرفتیم چگونگی شکل‌گیری فضای منهدم شده‌ای در جنوب ایوان قبله را که پاکار طاق ورودی آن بر بدنۀ پایۀ ایوان باقی مانده بود مطالعه کنیم.

علاوه بر این که شالوده پایۀ دیگر ورودی یک شبستان در جنوب ایوان را مشاهده کردیم، با شگفتی به پایه‌های ستبر آجری در مجاورت ایوان برخورد کردیم که به صورت ردیف می‌توانستند باقی‌مانده از یک شبستان بسیار وسیع و بزرگ کهن‌تر از مسجدملک‌زوزن باشند و مطالعات ما در درون ایوان و صحن مجاور ایوان شرقی مسجد ملک‌زوزن هم منجر به کشف پایه‌هایی در راستۀ پایه‌های مکشوفۀ قبلی و متعلق به همان شبستان بسیار وسیع بود، اما ستون‌های کشف شده در سمت جنوب ایوان با ستون‌های جبهۀ شرقی در شکل‌گیری اولیه تفاوت داشت به این معنی که درابتدا و احتمالا سدۀ سوم هجری قمری ستون‌های استوانه‌ای نسبتا باریک ساخته شده، در مرحلۀ بعد آن ستون استوانه در میان یک جدار آجری مکعب با تزیینات پلکانی شکل محاط شده و در مرحلۀ بعد همان ستون‌ها به گونه‌ای تقویت شده که از مقطع مستطیل برخوردار باشد. در این مرحله تعداد ستون‌ها زیاد شده و به سمت شمال و شرق گسترش یافته است، ستون‌های داخل ایوان کنونی تخریب شده اما شالوده آن‌ها برجای مانده در حالی که ستون‌های جنوب ایوان کاملا تخریب نشده و از فضای بین ستون‌ها به عنوان کارگاه‌های تراش آجر و قالب‌گیری کاشی برای تزئین مسجد کنونی استفاده شده است.

در سمت شمال ایوان نیز اقدام به گمانه‌زنی شد و علاوه بر پیدایش شالودۀ پایۀ شمالی ورودی شبستان مسجد کنونی، یک محراب زیبا با کتیبه‌های برجستۀ گچی نقاشی شده متعلق به آخرین مسجد قبل از مسجد کنونی کشف شد که در درون یک حفاظ صندوق مانند گل و خشتی نگهداری شده بود.
یافته‌های باستان‌شناسی اطراف مسجد ملک زوزن نکات جدید فراوانی را روشن کرد که در این مقال کوتاه فرصت معرفی آن‌ها نیست، اما با توجه به مطالعات صورت گرفته و یافته‌های باستان‌شناسی جمع‌بندی اجمالی از کم و کیف مسجد ملک زوزن قابل ارائه است.

در اوائل قرن ۷ هجری قمری مسجد عظیم و وسیع باقی‌مانده از دوران سلجوقی احتمالا از نوع مساجد شبستانی و گسترش یافتۀ مساجد پیشین وجود داشته و قوام‌الدین مؤیدالملک ابوبکر علی زوزنی، ملک زوزن، در اوج اقتدار تصمیم گرفته است آن مسجد را منهدم و تجدید بنا کند.

منبع:میراث آریا

«مسجد ملک زوزن»، فخر خراسان

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: «زوزن» هم یکی از کلان شهرهای خراسان بود که در آستانه حمله مغول‌ها «یاقوت حموی» آن را به دلیل کثرت فضلا، ادبا و اهل علم «بصره کوچک» لقب داده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: دگرگونی طبیعت و تغییر اقلیم موجب شده است که بسیاری از شهرها و آبادی‌ها تغییر مکان دهند، متروک شوند و حتی گم شوند که ما یا از طریق متون تاریخی و جغرافیایی یا آثار و علایم و نشانه‌هایی که از آن‌ها برجای مانده بتوانیم به جایگاه و اهمیتشان  پی ببریم و هویت پیشینیان را در آن‌ها جستجو کنیم.

وی افزود: برای مثال شهر «آراتا» که در دل تپه ماهورهای کنار صندل بر کرانه‌های هلیل‌رود در جیرفت از عصر برنز مدفون شده است، « زرنگ» که در گذشته‌های دور در زیر ریگ‌های روان سیستان محو شده است، ویرانه‌های « مرو» که در بیابان‌های مجاور بایرام‌علی و «نسا» پایتخت اشکانیان که در بیابان‌های جنوب عشق‌آباد در ترکمنستان غریب افتاده است، « ری» که در میان کشتزارهای جنوب تهران مدفون است، « جرجان» که در زیر کشتزارهای مجاور گنبد قابوس است و «شادیاخ» در عمق مزارع گندم نیشابور و… از دسته این موارد هستند.

این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: زوزن در فاصله حدود ۶۵ کیلومتری جنوب غربی خواف از پیشینه کهنی برخوردار است. «تپه_سیاه» در مجاورت زوزن به استناد سفال‌های پراکنده بر سطح آن، زیستگاهی مربوط به دوران اشکانیان بوده و وجود سکه‌های فرهاد چهارم ساسانی در موزه مرکزی آستان قدس رضوی با قید «ضرب زوزن» بر روی آن‌ها نشان‌دهنده این است که  زوزن در آن دوران از جایگاه شایسته‌ای برخوردار بوده است.

لباف‌خانیکی عنوان کرد: یافته‌های باستان‌شناسی در جای جای محوطه باستانی وسیع زوزن نشان از رونق زوزن در برهه طولانی داشته و مورخان و جغرافیدان‌هایی همچون «استخری»، «مقدسی»، «ابن‌حوقل»، «یاقوت حموی»، «باخرزی»، «اسفزاری»، «حمدالله مستوفی»، «ابوالفداء» و «حافظ ابرو» به مناسبت‌های مختلف از آن شهر نام برده و بر جایگاه والای علمی و فرهنگی و سیاسی آن تأکید کرده‌اند.

وی خاطرناشن کرد: برای مثال«علی بن حسن باخرزی» در کتاب «دمیة القصر» (۴۸۵ه.ق) زوزن را این گونه وصف کرده است: «زوزن به آسیابی ماند که بر مدار دانش بچرخد».

این باستان‌شناس خراسانی ادامه داد: از زوزن شخصیت‌های بزرگی برخاسته‌اند. «ابوعبدالله حاکم نیشابوری» در اواسط قرن چهارم ه.ق، ۱۴ تن از فقها، شعرا و محدثان زوزنی را در کتاب «تاریخ نیشابور» نام برده و آثارشان را برشمرده است. «ثعالبی نیشابوری» نیز در آثار خود، اوایل قرن پنجم ه.ق از بلندآوازگان زوزنی که در ادبیات عرب استاد بوده‌اند نام برده است؛ مانند «امام القاضی ابوعبدالله حسین بن احمد زوزنی» (متوفی۴۸۶ه.ق) که کتاب «المصادر زوزنی» را در ادبیات عرب تألیف کرده و هنوز هم مورد استفاده دانشگاهیان و طلاب حوزه‌های علمیه است.

لباف‌خانیکی گفت: مشاهیر علم، ادب و سیاست در زوزن پرشمارند و در بیشتر دوره‌های تاریخی به ‌خصوص دوران غزنویان و سلجوقیان یا بر مسند قضاوت نشسته بودند، همچون «حمزه بن احمد زوزنی» و «قاضی محمد زوزنی» یا کرسی استادی مراکز علمی را در اختیار داشتند. برای مثال «شهاب‌الدین زوزنی» و «عبدالکافی زوزنی» تمشیت امور سیاسی سلاطین غزنوی را بر عهده داشتند یا «بوسهل زوزنی» و «خواجه ابونصر مشکان زوزنی» دبیر دیوان رسایل بودند.

وی خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد که از سویی شخصیت‌های تاثیرگذار و از سوی دیگر موقعیت زوزن بر سر راه‌های ارتباطی شهرهای نیشابور، هرات، قاین و گناباد موجب شده که آن شهر در دوران سلجوقیان و خوارزمشاهیان به اوج عظمت خود برسد و شخصیت‌های زوزنی مالک‌الرقاب بخش بزرگی از ایران باشند، مانند «قوام الدین مؤیدالملک ابوبکر علی زوزنی»، ملک زوزن و حاکم کرمان تا سیراف، «شرف‌الملک معین‌الدین زوزنی» و «فخرالملک محمود زوزنی» و «ضیاء‌الملک زوزنی» وزیران و سیاستمداران دربار سلطان محمد و جلال‌الدین خوارزمشاه.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: شرایط ایجاب می‌کرد که زوزن به «بصره کوچک» ملقب شود و در آن شهر عظیم‌ترین سازه‌های معماری  احداث شود مانند «قلعه قاهره» که به نوشته نسوی، «آتش پاسبانان از غایت بلندی آن چون ستارگان در نظر می‌آمد» و « مسجد ملک زوزن» که در عصر خود بزرگ‌ترین وباشکوه‌ترین مسجد در قلمرو اسلام و فخر خراسان محسوب می‌شد.

لباف‌خانیکی ادامه داد: مسجد ملک زوزن یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا مساجد «سبک خراسانی» بود که از یک میانسرای وسیع، دو ایوان شرقی و غربی (قبله) تشکیل شده است. این مسجد احتمالا جزئی از یک مجموعه عمارات سلطنتی و فرمایشی بوده که در ابعاد بزرگ ساخته شده است.

وی اضافه کرد: گویا قرار بر این بوده که در کنار این مجموعه کاخی نیز ساخته شود، اما وقتی مسجد نیمه تمام رها شده، کاخ هم هیچگاه ساخته نشده است. در این مسجد تلفیق آجر و کاشی به بهترین نحو اعمال شده و به کمک آجر و کاشی انواع تزئینات اجرا شده است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی تصریح کرد: همه چیز در مسجد ملک زوزن زیبا و اعجاب‌انگیز است و به نظر می‌رسد که در ساخت و پرداخت آن علاوه بر معماری از هنر و روان‌شناسی نیز بسیار بهره برده‌اند.

منبع:ایسنا