«کوشک سلامه» یادآور مهماننوازی ایرانیان
یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: ولایت خواف در قرون اولیه اسلام چهار شهر یا آبادی بزرگ به نامهای زوزن، خرگرد، سنگان و سلامه داشت که هر یک از جایگاه والایی برخوردار بودند.
رجبعلی لبافخانیکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: «سلام» کنونی که در متون تاریخی و جغرافیایی به صورتهای «سلامی»، «سلومک» «سلومه» و«سلامهیر» نیز آمده، در ۲۵ کیلومتری شمال غرب خواف واقع است. سلامه هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان، گذشته پر فراز و نشیبی داشته و شاهد رویدادهای تاریخی مهمی بوده است.
وی خاطرنشان کرد: در عصر ساسانیان سلامه قابلیت داشتن سازه معماری با عظمتی همچون بنای اولیه کوشک سلامه را داشته و قطعا آن بنا شاهد رویدادهای مهمی بوده که احتمالا به دلیل تغییر نام آبادی عصر ساسانی به «سلامی» دوران اسلامی، در لابهلای تاریخ مکتوم مانده است. اما از قرون اولیه اسلام که مسالک و متون تاریخی و جغرافیایی توسط مسلمانان تدوین شده، به برخی رویدادهای مهم در سلامه اشاره شده است.
این پژوهشگر خراسانی تصریح کرد: ابن واضح در «البلدان» و استخری در«مسالک و ممالک» و ابنحوقل در «صورة الارض» به موقعیت و راههای ارتباطی سلامه اشاره کردهاند و مؤلف «حدودالعالم» در اوایل قرن چهارم (ه.ق) سنگان، سلومک و زوزن را جاهایی با کشت و برز و از شهرکهای کرباسخیز وصف کردهاند. مقدسی در اواسط قرن چهارم ه.ق از سلومک به عنوان شهر منطقه خواف نام برده است.
لبافخانیکی اضافه کرد: تنها اثری که از دوران شکوه و عظمت سلامه بر جای مانده بقایای بنای خشت و گلی در زمینی به طول ۳۵ و عرض ۳۰ متر بوده که ظاهراً در چند مرحله مرمت و تجدید بنا شده است.
وی عنوان کرد: مطالعات و گمانهزنیهای باستانشناسی که در مجاورت کوشک سلامه صورت گرفته است، منجر به پیدایش سفالها و بقایای معماری دوره ساسانی شده و بعید نیست که بنای اولیه کوشک سلامی هم متعلق به دوران ساسانی باشد؛ زیرا شیوه معماری بخش عمدهای از طبقه همکف که باقی مانده نیز قابل مقایسه با سازههای معماری چلیپایی شکل ساسانی در تختسلیمان، بیشاپور، فیروزآباد و سروستان است.
این باستانشناس خراسانی تصریح کرد: به استناد متون تاریخی در سال ۶۰۷ ه.ق «ابوالمؤید ابوبکرعلی زوزنی» ملک زوزن در سلامه عمارتی عالی بنا کرده که احتمالا اشاره به همین بنا بوده و ممکن است که ملک زوزن آن ملک را مرمت کرده باشد.
لبافخانیکی خاطرنشان کرد: در سال۶۹۵ ه.ق «رکنالدین محمود سیستانی» به خواف لشکر کشید و امیرزادگان خوافی در سلامه با او به مقابله برخاستند، اما شکست خوردند و تسلیم شدند. امیر محمود سیستانی بر سلامه مسلط شد و یک سال و نیم در کوشک سلامه اقامت کرد.
وی افزود: اگر توصیف «حمدالله مستوفی» در سال ۷۴۰ ه.ق از کوشک سلامه واقعیت داشته باشد، زلزله مهیب سال۷۳۷ ه.ق که بسیاری نقاط از جمله شهر جیزد را در نزدیکی آن باخاک یکسان کرده، به آن آسیب زیادی وارد نکرده و دلیل آن احتمالا ضخامت زیاد دیوارهای خشت و گلی بوده است. با این وجود کوشک سلامه در اوایل قرن ۱۴(ه.شمسی) ویران و به تپه بزرگ و مرتفعی تبدیل شده است. خاک آن توسط کشاورزان به عنوان «شوره» برای تقویت زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفته است و از بقایای معماری به عنوان آغل و طویله استفاده میکردند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: تا اینکه در سال ۱۳۲۶ه.ش شادروان «سید محمد قریشی» روستای سلامه را به مبلغ ۲۰۰ هزارتومان از «قوامالسلطنه» خرید و تپه سلامه را خاکبرداری کرد که منجر به پیدایش بقایای معماری بنای اولیه در طبقه همکف شد. نقشه آن عبارت بود از چهار سالن عمود بر هم و صلیبی شکل.
لبافخانیکی ادامه داد: هریک از سالنها ۱۳متر طول و سه متر عرض داشتند که در مرکز، یک چهاراه را شکل میدادند. شادروان قریشی تصمیم به بازسازی بنا گرفت و با صرف هزینه زیاد ظاهرا بر شالوده دیوارهای باقی مانده پیشین، آن بنا را در دو طبقه همانند ساخت. سومین طبقه را در ابعاد کوچکتر و متفاوت با طبقات همکف و اول بنا کرد و روی دیوارها را با آجر نماسازی کرد و در سال ۱۳۳۰ه.ش بنای فعلی آماده و آراسته شد.
وی اظهار کرد: بعد از تجهیز بنا اطراف آن نیز خاکبرداری و تسطیح گردید و بر گرد کوشک سلامه باغی سرسبز و با صفا شکل گرفت. شادروان سید محمد و پس از ایشان سیدعلی قریشی که مالک زمینهای وسیع و آب فراوان لبریز از سد سلامه بودند با خیرخواهی انگیزه این را داشتند که کوشک سلامه را تبدیل به واحد پذیرایی از مسافران خسته کنند و «هرکه در آن سرای درآید نانش دهند و از نامش نپرسند».
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی تصریح کرد: آن سنت نیکو تا اواخر دهه ۵۰ برقرار بود که کمکم به بوته فراموشی سپرده شد و اکنون باغ و کوشک سلامه که یکی از با شکوهترین میراثهای ملموس و یادآور زیباترین میراث ناملموس یعنی میهماننوازی ایرانیان بوده، آسیب پذیر و نیازمند اراده «قریشیوار» است که دوباره به شکوه گذشته خود بازگردد.