سلامی دوباره به طبیعت در آثار هنرمند پیشکسوت سمنانی
یکی از ویژگیهای اصلی کار زیارتی الهام گرفتن از طبیعت و آمیختن آثارش با دنیای ذهنی خودش است، موافق کپیبرداری صرف از کار گذشتگان نیست و در تمام آثارش خلاقیت موج میزند.
پرندگانی که زیارتی خلق میکند با رنگهایی که با لعاب دلربا به جانشان نشسته است، در جایی بین واقعیت و خیال سیر و دلربایی میکنند.
زیارتی، با دیدگاه و ارتباط جهانیاش، حرفهای زیادی برای گفتن و البته نگفتن دارد.
بیشتر آثار زیارتی از طبیعت الهام گرفته شده و این سؤال به ذهن متبادر میشود که چرا بیشتر آثار این هنرمند را پرندهها تشکیل میدهد.
چرا اکثر آثار شما را پرندهها تشکیل میدهند؟
هنرمندان همواره از طبیعت الهام گرفتهاند و به کپی و تکرار کار گذشتگان علاقهای ندارم، من هم به همان طبیعتی که هنرمندان در گذشته رجوع کردهاند، رجوع میکنم و تأثیر میپذیریم، اما با نگاه امروزی از آن الهام میگیرم. شخصاً پرنده دوست دارم و چند سال است که به آن پرداختم.
اولین بار نزد چه کسی آموزش دیدید؟
برادر بزرگ ما (یدالله زیارتی) در صنعت سرامیک فعالیت داشت و الفبای سرامیک و این صنعت را از ایشان در دو دوره سهماهه فراگرفتم، پدر ما هم در صنعت سرامیک اشتغال داشت.
سال ۱۳۶۲ هم نزد استاد مرحوم بهروز گلزاری استاد دانشگاه هنرهای زیبا، طراحی را طی چند سال یاد گرفتم ولی او کار هنری سرامیک انجام نمیداد و از سال ۱۳۶۷ بهصورت حرفهای کار سرامیک را آغاز کردم.
نزد استاد دیگری آموزش ندیدید؟
زمانی که به دنبال یادگیری این هنر بودم، استادی در این زمینه نبود و یا من شرایطش را نداشتم، در نتیجه با تکیه بر توانایی طراحی و هنر مجسمهسازی و قالبگیری و حجم که از استاد گلزاری فراگرفته بودم و شناخت مواد و لعاب و صنعت سرامیک که از برادر بزرگترم یاد گرفته بودم، کار هنری در زمینه سرامیک را آغاز کردم.
اولین اثرتان چه بود؟
در مرحله اول، آثار کاربردی از جمله ظرف و کاسه تولید کردم که بیشتر جنبه مصرفی داشتند، اما به دلیل علاقهای که به تولید آثار تزئینی داشتم، بهطور جانبی آثار تزئینی هم تولید میکردم.
در حال حاضر بیشتر چه آثاری تولید میکنید و از کدام یک از آثارتان استقبال بیشتری میشود؟
بیشتر، مجسمههای سرامیکی تولید میکنم و پرندهها و آهوها و اخیراً گلدانهایی که طرح آنها از یک نیمه برگ الهام گرفته شده، بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
بیشتر به تولید آثار کاربردی گرایش دارید یا تزئینی؟
بسیاری از تولیدات هنرمندان، بر اساس تقاضای جامعه است و این تقاضا میتواند در زمینه آثار کاربردی یا تزئینی باشد، البته من در حال حاضر بیشتر آثار تزئینی تولید میکنم.
کمی از مراحل کار برای ما بگوئید.
مرحله اول کار، طراحی است و سپس مدل کار با گل یا گچ ساخته میشود، بعد از آن از روی مدل، قالبگیری شده و کار تکثیر قالب و مراحل نهایی کار انجام میشود، کارهایی که سفارش تکی دارند در همان مرحله اول تمام شده و با دست ساخته میشوند اما کارهایی که قرار است به تعداد بالا تکثیر شوند باید مراحلی از جمله تکثیر قالب و… را طی کنند.
در حال حاضر چه تعداد کارآموز دارید؟
۱۲ سال است در انجمن سفالگران سمنان، کلاسهای مقدماتی و تخصصی سرامیک و لعاب برگزار میکنم، از سال ۱۳۸۹ نیز در دانشکده هنر سمنان بهعنوان مدرس کارگاه تخصصی سرامیک در زمینههای صنایعدستی و حجم سازی تدریس میکنم. در این سالها که در دانشکده هنر سمنان مدرس هستم، بیش از ۱۰ پایاننامه مرتبط با سفال و سرامیک را راهنمایی کردهام.
از کارآموزان شما کسی از شما پیشی گرفته و مطرح شده و آیا آنطور که انتظار داشتید، هنر شما توسط هنرجوهای شما دنبال شده است؟
هنرجویان بنده از سه طریق آموزش دیدهاند، برخی از طریق شرکت در دورههای انجمن سفالگران، عدهای از طریق دانشکده هنر که از سایر استانها وارد استان سمنان شدهاند و هنوز با تعداد زیادی از این هنرمندان در ارتباط هستم، عدهای از آنها ادامه تحصیل دادهاند و حتی برخی از آنها به دنبال ادامه تحصیل در مقطع دکترای سرامیک هستند، راه سومی که به عدهای آموزش دادهام از طریق برگزاری ورک شاپهای مختلف در نقاط مختلف کشور و برگزاری وبینار و آموزش مجازی بوده است، بهعنوان مثال برای اولین بار در ایران، لعاب دلربا را از طریق همین ورکشاپها معرفی کردم.
در مورد لعاب دلربا بیشتر بگویید.
در سال ۹۲ بود که برای اولین بار در کشور موفق به ساخت لعاب «دلربا» شدم، به لعاب دلربا در لاتین، «آونتورین» گفته میشود و این لعاب جزو لعابهای کریستالی دارای ترکیبات آهن است که دارای ذرات ریز کریستالی به رنگ قرمز و طلائی است و در شرایط ویژه از نظر حرارت کوره به دست میآید و به دلیل تشابه زیاد این لعاب با سنگ نیمه قیمتی کوارتز دلربا به این لعاب، «دلربا» گفته میشود. البته این نکته را بگویم که این لعاب را اختراع نکردم، در متون سرامیک دنیا و کتابهای معتبر سرامیک به این لعاب اشاره شده است، به دلیل اینکه دستیابی به این لعاب بسیار سخت است و نیاز به شرایط دمایی و مواد خاص دارد، برای اولین بار در کشور موفق به ساخت آن شدم و تعداد کمی از هنرمندان در سایر نقاط جهان نیز، تا کنون موفق به ساخت این لعاب شدهاند. من به لعاب دلربا به رنگ قهوهای- قرمز دست یافتهام ولی در منابع سرامیک دنیا از لعاب دلربا با رنگهای دیگر هم اشاره شده است.
استان سمنان از نظر تولید سفال و سرامیک در کشور چه جایگاهی دارد؟
استان و شهر سمنان، از مهمترین مراکز تولید سفال کشور محسوب میشوند و در سالهای اخیر در این زمینه فعالیتهای قابل توجهی انجام شده است، اگر چه تعداد هنرمندان سفالگر استان خیلی زیاد نیست، اما تنوع ژانری که کار میکنند، زیاد است و مانند هر رشته دیگر نیاز به فراهم شدن امکانات آموزشی و شرایط انجام کارهای تحقیقاتی را دارند و البته هنرمندان نیز باید همت بیشتری داشته تا جایگاه بالاتری داشته باشند.
آیا آثار هنرمندان این رشته در سطح بینالملل را دنبال میکنید و تولیدات هنرمندان ما قدرت رقابت در سطح جهانی را دارند؟
سفال و سرامیک در اکثر کشورهای دنیا کار میشود، برخی از کشورها از جمله چین و ژاپن دارای قدمت قابل توجهی در این زمینه هستند، مثلاً در فرهنگ ژاپنیها جا افتاده که برای خوردن برخی از انواع غذاها باید از ظروف سنتی خاصی استفاده شود و به همین دلیل هنرمندان این کشور به دلیل وجود فرهنگ مصرف تولیداتشان توانستهاند حتی با نگاه مدرن و جدید به کار خود ادامه دهند، در چین علاوه بر این، تعدد کارگاه نیز وجود دارد، در حال حاضر هنرمندان اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و آمریکا و در سالهای اخیر ترکیه، در این زمینه فعال هستند و بازار رقابتی سختی برای سفال و سرامیک در سطح جهانی وجود دارد.
با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
شاید مشکل بیشتر هنرمندان وام و پول و… باشد و البته نه اینکه وضع اقتصادی خیلی خوبی داشته باشم، اما یکی از مهمترین اشکالات یا نیازها در صنایعدستی و بهخصوص در هنر سفال، رعایت نشدن کپیرایت است و بنده از موضوع کپی شدن آثارم بهشدت آسیب دیدهام، بهطوری که به شکل مستقیم و در سایر استانها از سه اثرم کپی شده و این آثار هماکنون تکثیر شدهاند.
وجود بانک اطلاعاتی از هنرمندان نیز در حمایت از این قشر موثر است و البته باید شرایطی برای سهولت در ثبت آثار هنرمندان در زمره ثبت مالکیت معنوی فراهم شود. فراهم کردن زمینه بازدید هنرمندان از نمایشگاههای خارج از کشور، ایجاد فرصت مطالعاتی برای هنرمندان در سایر کشورها، مراوده با دانشگاهها و محافل هنری سایر کشورها، فراهم کردن شرایط برگزاری نمایشگاه هنرمندان در سایر کشورها و اعزام عادلانه هنرمندان به نمایشگاهها از دیگر راههای حمایت از هنرمندان است.
البته یکی از مشکلات اصلی فروش نرفتن صنایعدستی، ناشی از نبود بستهبندی مناسب و جذاب برای آثار هنری است.
بله و متأسفانه من نیز با این مشکل مواجه هستم. مشکل اینجاست که کارتن مناسب و در اندازههای مختلف برای تولیدات هنرمندان در بازار وجود ندارد.
کدام یک از آثارتان تا کنون کپی شده است؟
بیشتر پرندهها کپی شدهاند و نشان کپی شدن یک اثر هم کوچکتر بودن اندازه آن از اندازه اصلی است، چون از روی کار اصلی قالب میگیرند، کارهای کپی شده بعدی، کوچکتر هستند. بهعنوان مثال چند مدت قبل در فضای مجازی مشاهده کردم، یکی از کارهای من در فروشگاه اینترنتی عرضه شده است و در آن سایت در مورد اثر کپیبرداری شده از پرندههای من، عنوان «پرنده کور» گذاشته شده بود. متأسفانه نه تنها از اثرم کپی شده بود بلکه نام نامناسبی برای آن انتخاب شده بود. به دلیل اینکه از اثرم قالبگیری شده بود، اندازه اثر به نمایش گذاشته شده برای فروش کوچکتر از اثر اصلی بود.
و حالا چرا پرندههای شما چشم ندارند؟
کارهای من بیشتر از طبیعت الهام گرفته شده است و در حد بین کاملاً واقعی و کاملاً انتزاعی قرار دارد و حس خودم نیز در این آثار وجود دارد. به نظرم این پرندهها با فرم ساده و بدون چشم و پر و… زیباتر است و به آثار تجسمی شباهت بیشتری دارد، در مجموع دقیقه عین طبیعت را اجرا نمیکنم.
آیا در مجموع، صنایعدستی در کشور بازار فروش مناسبی دارد؟
یکی از مهمترین راههای فراهم کردن زمینه فروش صنایعدستی، رونق گردشگری داخلی و خارجی است، به دلیل اینکه یکی از عمدهترین خریداران صنایعدستی دنیا را گردشگران تشکیل میدهند و باید ببینیم در زمینه ترویج گردشگری داخلی و توسعه گردشگری خارجی تا چه حد کار شده است، آنگاه مشخص میشود، صنایعدستی بازار خوبی دارد یا خیر. موضوع مهم دیگر این است که باید مردم به خرید آثار هنری ترغیب شوند، اما متأسفانه در سالهای اخیر به آثار تزئینی کملطفی میشود و به کاربردی بودن هنر تأکید میشود و این در حالی است که وجود آثار تزئینی یکی از نیازهای بشر است و هر فرد با هر نوع سطح اقتصادی، دارای یکسری کالاهای تزئینی در منزل خود است و خانهها به لحاظ زیباییشناسی نیاز به وجود آثار تزئینی دارند.
در چه نمایشگاههایی شرکت داشته و موفق به کسب چه رتبههایی شدهاید؟
در نمایشگاههای متعددی از جمله دوسالانه سفال و سرامیک، جشنواره فجر، بهترینهای هنر ایران در خانه هنرمندان و… شرکت داشتهام. خالق تندیس جشنواره دائمی کبوتر حرم، تندیس دومین دوره جایزه ادبی آهوی کومش و… هستم و در دو جشنواره استقبال از بهار سمنان در سالهای ۹۲ و ۹۳ بهعنوان برگزیده انتخاب شدهام. تابلوی طلوع در دهمین دوسالانه سفال و سرامیک کشور تقدیر شده و در اکسپوی بزرگ تالار وحدت در سال ۹۱ پذیرفته شد و به فروش رفت. اثر «عشاق کویر» نیز برای شرکت در نمایشگاه بهترینهای هنر ایران در خانه هنرمندان در سال ۹۲ و جشنواره تجسمی فجر سال ۹۳ دعوت شد و در حال حاضر در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری سمنان نصب شده است.
از چه راههایی آثارتان را معرفی میکنید؟
از طریق شبکههای مجازی بهخصوص اینستاگرام به آدرس fatollah ziyarati، البته در گروههای بینالمللی صنایعدستی که در شبکههای مجازی فعال هستند نیز عضو هستم.
پس شبکههای اجتماعی نقش مؤثری در معرفی آثارتان داشتهاند؟
کمک کردهاند و البته به کپی کارها هم کمک کردهاند.
بسیاری از آثار شما در سطح شهر سمنان و در میادین و… در معرض دید عموم قرار دارد، از این آثار بگویید.
بر روی دیوار مجتمع اسکان و در میدانهای امام حسین، امام حسن، شهرک گلستان، عدالت، امام رضا، دیوار دادگستری و… آثاری از من استفاده شده است که بیشتر آثارم در میادین، مجموعه نامهای ائمه (ع) است.
نظر خانواده شما در مورد کار هنری شما چیست؟
همسرم خانم فرشته مهرپویان نقاش است و خودش آموزشگاه هنرهای تجسمی دارد، برخی از کارهای من نیز با طراحی و اجرای مشترک با او است. فرزندانم هم کار تولید صنایعدستی را از ما فرا گرفتهاند اما کار هنری، حرفه اصلی آنها نیست.
از انتخاب هنر صنایعدستی، بهعنوان شغل و منبع درآمد خود راضی هستید؟
کار مورد علاقهام را انجام دادهام و خشنودم، به عقب برگردم باز هم صنایعدستی انتخاب من خواهد بود.
صحبت پایانی؟
معمولاً مسئولان در مصاحبه با رسانهها اعلام میکنند که تولید صنایعدستی نیاز به سرمایه کمی دارد، اما موضوع اینجاست که هیچگاه فکری به حال بازار فروش صنایعدستی نمیشود. در حالی که تعداد تولیدکنندگان صنایعدستی در کشور نسبت به سه دهه گذشته چندین برابر شده است اما تغییر محسوسی در بازار مشاهده نمیشود. باید زمینه صادرات صنایعدستی و ایجاد فروشگاههای دائمی صنایعدستی فراهم شود و هنرمندان بتوانند بهطور عادلانه در دورههای آموزشی و نمایشگاههای داخلی و خارجی شرکت داشته باشند. به هنرمندانی چون من که بیش از ۳۰ سال از عمر خود را صرف تولید و آموزش هنر کردهاند باید به حدی توجه شود که در این مقطع، دغدغه مادی نداشته باشند و مجبور به تولید آثار هنری نشوند تا جوانترها وارد عرصه تولید شوند.