مسجد جامع رشتخوار، بازمانده یک تمدن
تا فاصله زیادی از مسجد بر روی تپه ماهورها که حاصل انهدام خانهها و بناهای خشت و گلی محسوب میشوند، قطعات سفال مربوط به صدر اسلام تا عصر صفوی مشاهده میشود. برخی پژوهشگران از وجود ۶ یا ۷ قنات قدیمی در رشتخوار یاد کردهاند که تا سالهای اخیر تنها دو قنات به نامهای کاریزک و گلپوک از آنها دایر بودهاند.
آبٍ ۶ یا ۷ قنات، برای جمعیت زیادی کافی بوده است، بنابراین منطقی است که بپذیریم رشتخوار در گذشته از رونق و اهمیت زیادی برخوردار بوده اما با شگفتی تا سدههای اخیر نامی از آن در متون نیامده و بیشتر در زمان قاجار در سفرنامهها از رشتخوار، به مناسبت این که بر سر راه تربتحیدریه به خواف قرار داشته نام برده شده و دلیل عمدۀ آن احتمالا تغییر نام محل بوده است.
مسجدی به سبک خراسانی
مسجد جامع رشتخوار یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا سبک خراسانی است که تا سالهای اخیر شدت تخریب آن مانع از تشخیص دقیق اندامهای آن شده و پژوهشگران صرفا در مورد یکی از شبستانهای گنبددار آن قضاوت میکردند و برخی آن را مقبره و برخی مثل آندره گدار گمان میکردند با یک خانقاه روبرو هستند.
اما پیگردیها و گمانهزنیهای باستانشناسی سالهای اخیر نشان داده که آنچه باقی مانده، بقایای مسجدی دو ایوانی است که البته در مراحل مختلف و متوالی تغییر و تحول زیادی به خود دیده و از ریخت اولیه خود فاصله گرفته است. آنچه در گمانهزنیهای باستانشناسی مشخص شده، نشان داده است که مسجد جامع رشتخوار همانند مسجدهای جامع گناباد، سنگان، زوزن و تون دارای یک صحن مستطیل، دو ایوان در سمت شرق و وغرب، دو رواق در دو سمت شمال و جنوب مسجد و دو شبستان گنبددار در دو سوی ایوان قبله بوده که به جز شبستان سمت شمال ایوان قبله و دیوارهها و طاق ایوان بقیه فروریخته و منهدم شده است، اما بقای یکی از شبستانها و شالودۀ دیوارها و پایهها که در کاوشهای باستانشناسی کشف شدهاند، امکان تشخیص و مطالعه بنا را فراهم کردهاند.
بر اساس یافتهها، شالوده اصلی و اولیه دیوارها، پایهها و طاقها آجری بوده و احتمالا فراز دیوارها با خشت و گل تکمیل شده است که ناپایداری دیوارهای خشت و گلی موجب تخریب آنها شده است.
آنچه در ایوان قبله و شبستان شمال ایوان بر جای مانده، نشان میدهد که در دو طرف ایوان دو شبستان با پوشش گنبدی دوپوش و نسبتا بلند وجود داشته که آن دو گنبد قرینه و در دو طرف پوشش جناقی ایوان میتوانسته است چشمانداز بسیار زیبایی برای مسجد فراهم کند.
براساس اصل تقارن هر دو شبستان به لحاظ ساختار و تزیینات معماری همانند بودهاند و خوشبختانه سلامت نسبی شبستان شمالی به ما امکان میدهد شبستان تخریب شدۀ جنوبی ایوان قبله را نیز مجسم کنیم.
شبستان شمالی اکنون فضایی با نقشه چهارگوش است و معمار برای تسهیل استقرار قاعده دایرهای شکل گنبد قسمت فوقانی بنا را به هشت ضلعی تغییر داده و هر یک از بخشهای هشتگانه پاکار گنبد را به شکل طاق نمایی با نورگیرهای مشبک برآورده تا علاوه بر اینکه دیوارها را سبک کند، درون را زیبا جلوه دهد، ساقه گنبد را تدارک ببیند و فضای داخلی شبستان را روشن کند.
بر ساقه گنبد، یک نوار گچی به عنوان بستر کتیبۀ قرآنی کوفی زیبا در سرتاسر محیط داخلی کشیده شده و بر میانه دیوار غربی محراب زیبای نقاشی شده، تعبیه شده که به لحاظ ساختار تزیینی منحصر به فرد است. از رنگهای قرمز اخرایی، سفید و نقوش هندسی در آذین رویه دیوارها استفاده شده و آجرهای خفته راسته زیر گنبد به این گونه که چیدمان هر ردیف آجر به صورت نره یک ستاره را بر آسمان سقف شکل داده است.
طرح تجسمی مسجد جامع رشتخوار بنایی زیبا و باشکوه، متعلق به اوایل قرن هفتم ه.ق را شکل میدهد.