همهچیز درباره دستکند های هرمزگان
بناهای دستکند بهجای مانده از نظر تاریخی و فرهنگی حائز اهمیت و بررسی هستند. آنها علاوه بر ارزش اسنادی که از نظر قدمت و پیشینه دارند، از لحاظ فرم معماری و شیوههای ساخت ارزش دارند.
شناخت و شناسایی نمونههای مختلف معماری دستکند در حاشیه سواحل خلیجفارس و دریای عمان میتواند به درک بهتر گونههای این نوع معماری در ایران، حفاظت از آنها و دستیابی به شیوههای نوین ایجاد فضاهای دستکند بهعنوان یکی از راهحلهای معماری پایدار که امروزه بسیار مورد توجه است، کمک کند.
گونههای مختلف معماری سواحل جنوبی کشور به ویژه دستکند در محافل تخصصی کمتر مطرح شده است. در این مقاله تلاش می شود تا از طریق بررسیهای توصیفی تحلیلی و بهرهگیری از روشهای علمی مطالعات اسنادی و میدانی به معرفی آن ها پرداخته شود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان میدهد که نمونههای دستکند موجود در محدوه استان هرمزگان متعلق به کدام دسته (عمودی افقی) است و کاربری آنها چیست؟ با توجه به نزدیکی برخی به سواحل و قرارگیری برخی دیگر در نوار ساحلی چه ارتباطی از لحاظ عملکرد، نحوه استفاده، جانمایی و شکلگیری بین آنها و دریا وجود داشته است؟
دستکند
معماری دستکند بهگونهای از معماری اطلاق میشود که در آن بهمنظور خلق فضای معماری، از فرایند کاهش استفاده میشود. بهعبارتدیگر، برخلاف آنچه که در معماری معمول از روی هم قرار دادن مصالح میتوان به فضای مورد نیاز دست پیدا کرد، در معماری دستکند این فضاها نتیجه کندن بخشهایی از یک توده یا حجم پُر است بههمیندلیل معماری کاست هم نام گرفته است.
معادل لاتین معماری دستکند، ترکیب Troglodytic Architecture است. در زبان انگلیسی اصطلاح معادل دستکند manmade cave است. واژه Troglodytic برگرفته از اصطلاح مشابه فرانسوی آن یعنی Troglodytique مفهوم جامعتری را در بر می گیرد. گرچه واژه Troglodyte در فرهنگ آکسفورد انسانی که در غار زندگی میکند معنا شده است، ولی این واژه در اصل واژه یونانی Troglodyta است و از دو بخش Trôgle بهمعنی گودال و حفره و Dynien بهمعنی نفوذ کردن در داخل چیزی تشیکل شده است. به این ترتیب، واژه Troglodytic Architecture را میتوان معماری نفوذ یافته در درون حفره معنا کرد(Bloch&Wartburg,۱۹۸۹).
روِرسکی نویسنده و کارشناس سایتهای دستکند و محقق یونسکو، در کتاب خود و در تایید این تعریف چنین مینویسد: «تروگلودیت به معنی استفادهکننده از حفره کنده شده بهدست انسان است (Rewerski,۱۹۹۹,۱۶).
اصطلاح دیگری که در این حیطه مورد استفاده قرار میگیرد، معماری صخره ای است. مترادف انگلیسی آن Rock Cut Architecture (Kempe,۱۹۸۸ ,۱۱۳) است که در زبان فرانسه اصطلاح Architecture Rupestre بهجای آن بهکار میرود (Bertholon&Huet ,۲۰۰۵, ۳۵).
دکتر غلامعلی همایون در این باره چنین مینویسد: «اگر در صخرهای، حفرهای ایجاد کنیم و به تدریج حفره را وسعت دهیم تا فضاهای مورد احتیاج خود را (مثلاً خانه و یا آرامگاهی) ایجاد شود، این محصول مبارزه انسان با صخره را در راستای ایجاد فضای مناسب، می توان معماری صخرهای نامید. این فضا در دل صخره بهوجود میآید و سنگ طبیعی کالبد آن است. دکتر جواد شکاری نیز در توصیف معماری صخرهای میگوید: «این معماری در دهکدهها، منازل و معابد، دژها و مقابری دیده می شود که تماماً در دل صخرههای سخت کنده شدهاند.»
دستکندهای هرمزگان
آثار تاریخی بهجای مانده در هرمزگان که هرکدام مربوط به دورهای از تاریخ دیرپا و پُرفراز و نشیب این خطه است منعکسکننده قدمت، دیرینگی و شکوفایی تمدن آن است. اکثر بناهای قدیمی دستخوش تطاول طبیعت شده و یا با هجوم و تاراج اقوام تجاوزگر از میان رفته، ولی بعضی از این آثار بهجامانده این حقیقت را که منطقه هرمزگان نیز از گذشته کانون و پذیرای تمدنی کهن بوده، به اثبات میرسانند. در کنار انواع معماری که بر اساس آبوهوا و شرایط خاص هرمزگان شکل گرفتهاند و بهعنوان معماری این منطقه شناخته میشوند، معماری دستکند این خطه بسیار ناشناخته و مهجور مانده است. درخصوص دستکندهای هرمزگان اطلاعات و تحقیقات کاملی تابهحال صورت نگرفته است تاجاییکه بهجز چاههای تلا و تا حدودی غار خربس، که البته آنها نیز بهعنوان دستکند معرفی نشدهاند، سایر آنها در محافل علمی تاکنون مطرح نشدهاند. محمد خطیبیزاده در سال ۱۳۷۵ در مطالعه مردمنگاری جاسک به دستکندهای سادرمند اشاره کرده است.
در سال ۱۳۷۶ احمد کبیر و عادل فرهنگی پرونده ثبت در فهرست آثار ملی شهر حریره را تهیه کردند که بخشی از آن به بندرگاه شهر اشاره میکند که بهصورت دستکند میباشد.
در سال ۱۳۷۷ ادارهکل میراث فرهنگی هرمزگان پرونده ثبتی دستکندهای چاههای تلا و غار خربس را تهیه کرده است. مرجان روایی در سال ۱۳۸۱ پرونده ثبتی غار سادرمند در شهرستان جاسک را تهیه میکند. در سال ۱۳۸۴ علیرضا خسروزاده در گزارش باستانشناسی جزیره قشم به استودانهای دستکند و چاههای تلا اشاره میکند که استودانهای مسن، چوچ و سوزا در سال۱۳۹۰ توسط بابک مرادی مطالعه و پرونده ثبتی آنها تهیه می شود. در نهایت پروندهی ثبتی دستکندهای بوستانو که طی عملیات احداث جاده پیدا شده بودند در سال ۱۳۸۸ توسط مجید طوافی تهیه می شود.
در سال ۱۳۹۴ مقالهای در خصوص آداب و رسوم مرتبط با دستکندهای تلا در مجله اثر شماره ۷۲ منتشر شد. مطابق آنچه ذکر شد مطالعات در خصوص دستکندهای هرمزگان به مطالعات تهیه پرونده ثبتی و یا ذکر نام آنها در مطالعات بررسی شناسایی خلاصه می شود و مطالعه جامعی در خصوص دستهبندی در این خصوص انجام نشده است. در این مقاله سعی می شود ضمن معرفی دستکندها به دستهبندی و گونهشناسی آنها نیز پرداخته شود.
دستکندهای بستانو
این دستکندها در بخش کوهپایه و در دل کوه در روستای بستانو، یکی از مناطق مستعد و حاصلخیز برای صیادی و پرورش ماهی در بخش مرکزی شهرستان پارسیان و شمال خلیج فارس، واقع شدهاند. ارتفاع این محل از سطح دریا حداکثر ۴ متر است. بهدلیل رونق صیادی در منطقه بستانو و همجواری این دستکندها با بندرگاههای قدیمی پارسیان، بهعنوان محلی برای صیادی و تجارت مورد استفاده بوده است. این غارها تا سال ۱۳۸۱ وجود خارجی نداشتند و در بین خاک و تپهها محصور بودند. پس از اجرای طرح منطقه ویژه انرژی بر در منطقه کوشکنار این دستکندها در زمان احداث جاده آشکار شدند. این دستکندها شامل ۵ فضای منفرد هستند که بهصورت افقی حفر شدهاند. البته احتمالاً غارهای دیگری وجود داشته و یا دارند که در مسیر احداث جاده از بین رفتهاند و یا در حفاریهای آینده آشکار خواهند شد.
دهانه این دستکندها بین ۳۰/۱ الی ۳ متر متغییر است و عرض یا عمق آنها بین ۲۰/۱ تا ۵ متر و ارتفاع آنها ۲ متر است. چهارمین غار این مجموعه که بزرگترین آنهاست دارای یک دالان داخلی است. این غار دهانهای به طول ۳ متر و عرض ۳۰/۳ متر دارد و ارتفاع آن ۲ متر است. پس از این فضا به دالانی میرسیم که عمق آن ۷۰/۱ متر و ارتفاع دهانه آن ۲۰/۱ در ۵/۰ متر است. دالان کاربری تهویه و نورگیر داشته است(گونهای پنجره). این غار سالمترین غاری است که از زیر خاک و از دل کوه بهدست آمده است. با توجه به بررسیهای اولیه باستانشناسی، قدمت دستکندها دوره اسلامی ذکر شده است که مشخص شدن تاریخ دقیق آن به مطالعات و بررسیهای دقیقتری نیاز دارد(طوافی،۱۳۸۸).
دستکندهای سادرمند
شهرستان جاسک در منتهیالیه جنوب شرقی استان هرمزگان، شرق تنگه هرمز و در کنار دریای عمان قرار دارد. بلندترین کوههای منطقه، رشتهکوههای بشاگرد است که قله آن ۲۰۴۶ متر ارتفاع دارد. در نواحی ساحلی نیز ارتفاعات پراکندهای بهصورت تپههای شنی و ماسهای دیده میشود. رودخانه جگین مهمترین رود منطقه، از کوههای بشاگرد سرچشمه میگیرد و با پیوستن به رودخانه انگهران به دریای عمان میریزد.
غارهای سادرمند در دل کوهی به همین نام در ۳۰ کیلومتری شمال غربی جاسک با ارتفاع ۱۶ متر از سطح دریا قرار گرفتهاند. تاریخ ساخت دستکندها دقیقا مشخص نیست، اما قطعات شیشه و سفالهایی که از اطراف آنها بهدست آمده متعلق به دوران ساسانی تا اسلامی است. احتمالاً در پیش از اسلام ساخته شده و تا دوران اسلامی کاربرد داشته است.
این بنای صخرهای مجموعهای شامل تعدادی غار است که درون سنگهای آهکی ایجاد شدهاند. در فاصله ۲۰۰ متری غارها یک رودخانه فصلی دیده میشود که تنها در فصل زمستان و اوایل بهار دارای آب است (روایی،۱۳۸۱). این مجموعه از نوع دستکندهای افقی و بهصورت یکپارچه میباشند. ورودی غارها در جهت شرق و شمال شرقی قرار دارند که باعث میشود در طول روز از نور خوبی برخوردار باشند. ارتفاع دهانهها ۲ متر و عرض آنها بین ۱,۳۰ تا۲.۵۰متر متغییر است و عمق آنها ۹ متر است. فاصله غارها از یکدیگر حدود ۲.۵ متر است که در وسط آنها ستونهایی تعبیه شده است. این غارها با توجه به قرارگیری در نزدیکی جاسک کهنه و ناامنی که در این منطقه وجود داشته است بیشتر حالت پناهگاه و اسکان داشته است.
دستکند خربس
روستاى بزرگ خربز یا خربس اکنون کاملاً ویران شده و جز کلاته گورستان و برکهاى از آن باقى نمانده است. این روستا حداقل تا زمان ساسانیان مکانى آباد و محل تردد سیاحان و کشتىبانان بوده است. نام خربس خود واژهاى است که در زبان پهلوى از آن مىتوان نشان یافت.
در فاصلهی ۱۰ کیلومترى غرب شهر قشم، خربز در میانکاسهاى وسیع قرار گرفته که اطراف آن را دایرهوار تپههاى کوتاه و بلند مرجانى پوشانیدهاند. این ارتفاعات همگى مشرف به شهرند و شهر تا دریا فاصله کوتاهى دارد. در دیواره صخرهها و در سینه کوه در ارتفاع ۲۰ تا ۳۰ متر چند دهانه به صورت غار مانند به چشم مىخورد که به غارهاى خربس شهرت دارند.
غارها که از بیرون ساختار ساده و طبیعى و زمینشناختى خود را همچنان حفظ کردهاند از درون با مجموعه دهلیزها، تالارها و اتاقهاى متعدد و چشمهها و روزنهاى گوناگونى که رو به شمال و جنوب دارند مؤید حضور مردمانى از دورانهاى کهن در این جزیره هستند. بهطور مسلم این غار پناهگاهى است براى مردم بىدفاع که روزگارى در دشت هموار خربز زندگى مىکردهاند و دزدان دریایى با یورش امان آنها را بریده بودند. ناچار، آنان این حفرههاى درهم را که از درون با یکدیگر مرتبط هستند در دل این دیواره بهصورت غارهاى دستکند بهوجود آوردهاند تا به هنگام احساس خطر بتوانند کودکان، زنان و پیرمردها را به درون غارها منزل دهند. نان، آب، غذا و نیز لاشهسنگهایى براى دفاع و پرت کردن از ارتقاع در اختیارشان مىگذاشتند و خود به مقابله با دشمن غارتگر مىپرداختهاند.
این غار شامل دو طبقه است که طبقه اول بخش طبیعی غار بوده و شامل یک دالان ورودی به طول ۴ متر و سه حفره تقریباً بیضیشکل مرتبط میباشند. طبقه اول از طریق دالان شیبداری به طبقه دوم دسترسی دارد و بخش دستکند نیز در طبقه دوم شامل یک اتاق مرکزی مستطیل شکل به ابعاد ۵,۳۰*۴*۲.۹۰ متر و اتاقهای کوچک همجوار است(قسیمی،۱۳۹۲).
استودانها
ساکنان قدیم جزیره قشم نیز مانند بسیاری از گوردخمههای ایجاد شده در قسمتهای مختلف زاگرس که به شکل اتاقکهایی کوچک ساخته شدهاند، از گور دخمهها برای نگهداری اجساد مردگان خود استفاده میکردند. معماری صخرهای استودانها تاکنون در هیچکدام از جزایر ایرانی واقع در تنگه هرمز شامل جزایر لارک، هرمز، هنگام، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی بهدلیل ویژگیهای کوهزایی این جزایر دیده نشده است (مرادی،۱۳۹۰).
در سه منطقه سوزا، چوچ و مسن از جزیره قشم فضای دستکند استودان دیده میشود. در دو منطقه چوچ و سوزا استودانها بهصورت افقی حفر شدهاند و در منطقه مسن حالت عمودی دارند. در مجموع ۱۲ استودان در این مناطق وجود دارند که دهانه همگی به سمت شمال است.
دستکندهای تلا
در حدفاصل مسجد جامع و قلعه تاریخی نادری بندرلافت، به سمت ارتفاعات شرق روستا، تعدادی چاه در دل صخرهای حفر شدهاند. بر اساس مطالعات انجام شده توسط ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان قدمت چاهها به دوران مادها میرسد(پرونده ثبتی،۱۳۷۷). آنچه که در مورد این دستکندها دارای اهمیت است نحوهی آبگیری چاههاست که برخلاف آنچه که بهصورت معمول در خصوص چاه تصور میشود مجموعه تلا از آبهای زیرزمینی پُر نمیشود بلکه توسط آب باران آبگیری می شده است.
گفته میشود چاههای حفر شده در دل صخره که با وسایل پیشرفته امروزی نیز حفر آنها به سختی صورت میگیرد، به تعداد روزهای سال کبیسه بودهاند. به این صورت که هر چاه در یک روز از سال مورد بهرهبرداری قرار میگرفته و روز بعد نوبت چاه دیگر بوده است. دهانه و فرم چاهها در ابعاد و اشکال مختلف دایره، بیضی و مربع است و برخی از آنها نیز در بدنه صخره حفر شدهاند. قطر دهانهها نیز بهطور متوسط یک متر است. نقش و جایگاه آب و دستکندهای تلا به اندازهای است که مراسم و باورهایی را در طول تاریخ لافت بهوجود آوردهاند.
بندرگاه صید مروارید شهر حریره
طبق اسناد وزارت میراث فرهنگی، شهر حریره واقع در جزیره کیش قدمتی ۸۰۰ ساله دارد و متعلق به سدههای ۵ تا ۱۰ هجری است. از نظر معماری و شهرسازی شهر تاریخی حریره، یک شهر یکپارچه و متمرکز است و برخلاف اکثر شهرهای تاریخی ایران که دارای معماری دفاعی و درونگرا میباشند دارای معماری برونگرا بوده است. انتخاب این بخش از جزیره برای ایجاد شهر حریره طبیعیترین و معقولترین انتخاب بوده است چرا که ساحل صخرهای مرتفع آن از سطح دریا تقریبا ۱۰ متر بلندا دارد و وجود ۳ خلیج و دماغه که نقش بندرگاه طبیعی را ایفا میکنند و دریای نسبتاً آرامتری که نسبت به دیگر کرانهها و سواحل جزیره دارد خود عامل شکلگیری این شهر در ساحل شمالی جزیره شده است. در حاشیه شهر حریره بقایای معماری شامل چاهها و کانالهایی که در صخرههای مرجانی در داخل دریا ایجاد شدهاند، دیده میشود که طی بررسیهای انجام شده مربوط به بندرگاه صید مروارید میباشند.
این بندرگاه بهخوبی ارتباط بین شهر و زندگی مردم با دریا را نشان میدهد که متاسفانه هماکنون با ایجاد جاده، بین شهر و بندرگاه فاصله بهوجود آمده است.
گفته میشود برخی از کانالهای موجود تا ساختمانهای شهر ادامه داشتهاند که البته اثبات این موضوع نیازمند کاوشهای باستانشناسی است. هرچند بخشی از بندرگاه بر اثر فرسایش توسط موجهای دریا از بین رفتهاند اما آنچه موجود است شامل کانالهای عمودی است که در بعضی نقاط داری پله میباشند. بقایای شهر حریره در امتداد ساختمانهای بندرگاه و دفاتر آن، قابل رویت است. آنچه موجود است شامل دو بخش معماری است یکی به صورت دستکند و انسانساز و دیگری ایجاد شده توسط طبیعت.
نتیجهگیری
با توجه به آنچه که از مطالب ذکرشده در خصوص دستکندهای هرمزگان برداشت می شود، دستکندها از لحاظ عملکرد به چهاردسته تقسیم میشوند:
دسته نخست، که بیشترین تعداد دستکندها را به خود اختصاص میدهد، عملکرد اقامتگاهی داشتهاند که در برخی موارد بهصورت دایم بوده و در اکثر موارد بهعنوان پناهگاه و اسکان موقت مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
دسته دوم استودانها را شامل میشود که عملکرد آیینی دارند.
دسته سوم که عملکرد پشتیبانیخدماتی دارند شامل دستکندهای بستانو و بندرگاه شهر حریره میشوند و در واقع بهعنوان فضای پشتیبان به ماهیگیران و صیادان مروارید خدمات میدهند.
گروه آخر شامل مجموعه چاههای تلا است که در رده فضاهای تاسیساتی قرار میگیرد.
اکثریت دستکندها بهجز استودانهای مسن، چاههای تلا و بندرگاه حریره که دستکند عمودیاند، از لحاظ نحوه ساخت و ایجاد جزو دستکندهای افقی و بهصورت یکپارچه هستند. تنها مواردی که اثر مرکب دستکند و طبیعی در کنار یکدیگر و در ارتباط مستقیم با هم هستند غار خربس است که فضاهای طبقه نخست بهصورت طبیعی ایجاد شدهاند و فضاهای طبقهی دوم دستکند میباشند و بندرگاه شهر حریره در جزیره کیش که برای صید مروارید مورد استفاده بوده است و بخشی از بندرگاه توسط موجهای دریا و بخشی دیگر از جمله پلهها بهصورت دستکند میباشند.
از نظر ارتباط دستکندها با دریا آنها به دو دسته تقسیم میشوند.
الف) ارتباط مستقیم دارند: در تمامی دستکندهای معرفی شده بهجز استودانها ارتباط مستقیم دریا با فضاها بهخوبی دیده میشود. این ارتباط گاهی بهصورت فضای پشتیبانی از ماهیگیرانی که برای بهدست آوردن رزق و روزی خود به دریا میروند خودنمایی میکند، گاهی بهصورت پناهگاههایی که مردم را از دست دزدان دریایی و اقوام متخاصم محفوظ نگاه میدارد و گاهی نیز جهت ایجاد امکانات اولیه زندگی در کنار دریا که همان وجود مایه حیات هست خود را نشان میدهد.
ب) ارتباط غیرمستقیم دارند: استودانها در جزیره قشم با وجود آنکه در کنار دریا قرار ندارند اما در واقع جهت خدماترسانی به ساحلنشینان ایجاد شدهاند بههمیندلیل ارتباط آنها با دریا بهصورت غیرمستقیم است.
منابع:
-محمدیفر، یعقوب، همتی، اسماعیل(۱۳۹۵)، مطالعه و بررسی معماری دستکند ایران، نشریه مسکن و محیط روستا، شماره ۱۵۶
-معماریان، غلامحسین(۱۳۹۵)، سیری در مبانی نظری معماری،انتشارات سروش دانش،تهران
-فرح، شایسته(۱۳۹۴)، پژوهشی در شناخت آداب و رسوم مرتبط با دستکندهای تلا، معماریان، غلامحسین، محمدعلی طبرسا(۱۳۹۲)، گونه و گونهشناسی معماری، نشریه علمیپژوهشی انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران، شماره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۲.
-قسیمی، طاهر و اکبر پیرمرادی(۱۳۹۲)، غار خوربس از نگاه باستانشناختی، نخستین کنگره تخصصی علوم زمین، تهران.
-خسروزاده، علیرضا(۱۳۹۱)، گزارش بررسی باستانشناختی جزیره قشم، فصل دوم، مدیریت میراث فرهنگی منطقه آزاد قشم.
-اشرفی، مهناز(۱۳۹۰)، پژوهشی در گونهشناسی معماری دستکند، دوفصلنامه نامه معماری و شهرسازی، ۷.
-مرادی، بابک (۱۳۹۰)، پرونده ثبتی استودانهای سوزا، مدیریت میراث فرهنگی منطقه آزاد قشم، قشم.
-مرادی، بابک (۱۳۹۰)، پرونده ثبتی استودانهای چوچ، مدیریت میراث فرهنگی منطقه آزاد قشم، قشم.
-مرادی، بابک (۱۳۹۰)، پرونده ثبتی استودانهای مسن، مدیریت میراث فرهنگی منطقه آزاد قشم، قشم.
-مجید، طوافی(۱۳۸۸)، پرونده ثبتی دستکند بستانو، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، بندرعباس.
-نوروزی، عباس(۱۳۸۵)، بررسی باستانشناسی شهرستان جاسک، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
-عسکری چاوردی، علیرضا (۱۳۸۴)، بررسی باستانشناسی شهرستان گاوبندی، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
-خسروزاده، علیرضا (۱۳۸۴)، گزارش باستانشناسی جزیره قشم، فصل اول، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
-روایی، مرجان (۱۳۸۱)، پرونده ثبتی غار سادرمند، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، بندرعباس.
-فلسفی میاب، علی، مریم ابوالفتحی (۱۳۷۹)، مردمنگاری شهرستان قشم، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
-عباس، نوروزی (۱۳۷۷)، پرونده ثبتی غار خربس، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، بندرعباس.
-؟ (۱۳۷۷)، پرونده ثبتی چاههای تلا، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان، بندرعباس.
-محمود، موسوی (۱۳۷۶)، پرونده ثبتی شهر حریره، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
-خطیبیزاده، محمد (۱۳۷۵)، مردمنگاری شهرستان جاسک، ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بندرعباس.
منبع:میراث آریا