نوشته‌ها

معماری گیلانی، پیوندگاه فرهنگ، طبیعت و معماری

گنجینه معماری گیلانی میراث ارزشمندی در این نگین سبز است که حاصل سال‌ها تلاش و تجربه نیاکان این سرزمین است. این معماری، معماری برخاسته از متن جامعه و برآیند نیازها، خواسته‌ها، باورها، اعتقادات، نوع معیشت ساکنان و شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم منطقه بوده که در همسازی و همسویی کامل با اقلیم و شرایط زیست‌محیطی شکل گرفته است.

این معماری از سوی مردم برای مردم و در کمال احترام به بستر بنا خلق شده است. مسکن بومی گیلانی بستر مناسبی برای جریان یافتن داستان زندگی بوده و به نیازهای مادی و معنوی ساکنان زمان خود به خوبی پاسخ داده است.

ریزفضاهای هر بنا با توجه به شرایط زندگی ساکنان بوده و به این ترتیب برای افراد مختلف با وضعیت شغلی و معیشتی مختلف، معماری خاصی شکل گرفته است و فضاهای خدماتی همچون فضای نگهداری دام، انبار محصولات کشاورزی، فضای مناسب پرورش کرم ابریشم، محل تولید صنایع‌دستی و غیره با توجه به نیاز ساکنان در نظر گرفته شده است. برون گرایی از ویژگی‌های بارز این معماری است که در انطباق با فرهنگ و خلق و خوی ساکنان منطقه است.

تنوع در ساختار کالبدی معماری گیلانی بسیار بالا بوده و مناطق شهری و روستایی در مناطق مختلف گیلان دارای بناهایی با معماری مخصوص به خود هستند. استان گیلان به ۹ حوزه فرهنگی معماری تقسیم می‌شود که عبارتند از ساحل شرق، جلگه شرق، کوهپایه و کوهستان شرق، جلگه مرکزی، ساحل غربی، جلگه غربی، کوهپایه و کوهستان غربی. هر یک از این حوزه‌ها دارای معماری خاص خود بوده و تفاوت‌های معناداری با یکدیگر دارند. این تفاوت‌ها به دلیل پاسخ‌گویی به بستر طرح بوده و شرایط اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی به خوبی در معماری این مناطق بازتاب یافته است.

در مناطق ساحلی و جلگه‌ای فضاهای نیمه‌باز نقش پررنگی در معماری ایفا می‌کنند چرا که در اکثر مواقع سال این فضاها قابل استفاده بوده و بسیاری از فعالیت‌های افراد خانواده همچون آشپزی، غذاخوردن، استراحت، گردهمایی و … در تلارها و ایوان‌ها رخ می‌داد.

در اکثر این مناطق دورتادور بنا دارای غلامگرد بوده و تلار اصلی عموما در جبهه شرقی قرار دارد تا ضمن استفاده از نور کافی از کوران مناسب نیز بهره‌مند باشد و شرایط آسایش به خوبی در بنا ایجاد شود. جبهه غربی که در معرض بادهای باران آور و کج باران است بدون بازشو طراحی شده و در برخی موارد دامنه سقف تا زمین امتداد می‌یابد تا مانع از نفوذ کج باران به دیوار بنا شده و دیوار غربی از آسیب در امان بماند.

با حرکت به سمت مناطق کوهپایه و کوهستانی از سطح فضاهای نیمه باز کاسته شده و به دلیل کاهش دما و وزش بادهای سرد، فضاهای بسته بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. جهت قرارگیری بنا در این مناطق عموما رو به دره بوده و جانمایی به شیوه‌ای انجام شده که حداکثر نورگیری و بهره‌گیری از تابش خورشید حاصل شود.

این معماری در نهایت خودبسندگی و با بهره‌گیری از مصالح بوم‌آورد و روش‌های شگفت‌آور ساخت ایجاد شده که پس از گذشت سال‌ها همچنان پابرجاست. این امر از پی و کرسی تا دیوار و سقف کاملا مشهود است. با توجه به رطوبت موجود در منطقه و به منظور پرهیز از نفوذ رطوبت، بناها از زمین فاصله داشته و روی کرسی بنا می‌شدند.

اما نوع کرسی در مناطق مختلف استان متفاوت است. به عنوان مثال در بخش‌هایی از جلگه مرکزی و شرقی و در نزدیکی سفیدرود، طغیان رودخانه درنظر گرفته شده و کرسی به شکل باز اجرا شده است ولی در سایر مناطق کرسی به شکل پر احداث شده است. در اجرای دیوارها از مصالحی مانند چوب، سنگ، گل و خشت که در محل موجود بوده استفاده شده است. همچنین نوع سقف در نقاط مختلف استان متفاوت بوده و با توجه به خرده اقلیم و مصالح موجود در منطقه از گالی (گیاهی که در حاشیه مرداب می‌روید)، کلوش (ساقه برنج ، لته یا سفال استفاده شده است. تمام مصالح بکار رفته در بنا از مصالح طبیعی و برگشت پذیر بوده و در صورت تخریب هیچ آسیبی به محیط وارد نمی‌شود.

معماری بومی گیلان معماری هماهنگ با محیط و بستر و معماری هماهنگ با جریان زندگی بوده و حاوی درس‌های آموزنده بسیاری است که بازخوانی آن می‌تواند یک الگو و راهنمای عملی برای معماران امروز برای طراحی بهینه بناها باشد. احترام به معماری بومی، احترام به طبیعت و احترام به فرهنگ است و پاسداشت آن پاسداشت طبیعت و پاسداشت فرهنگ. باشد که این میراث ارزشمند را آن گونه که شایسته آن است قدر بدانیم.

منبع:میراث آریا