نگاهی به حِرَف گوناگون و قدیمی صنعتگران در موزه مردمشناسی گناباد
ارتباط فرهنگی میان موزهها یکی از مهمترین راههایی که میتوان از رهگذر آن به بررسی و شناخت فرهنگها پرداخت و موزهها را از سکون و رکود خارج کرده و آن را غنی ساخت. چه خوب است هر از گاهی آثار موزههای مختلف کشور نزد یکدیگر به امانت گذاشته شود. این مهم باید تا جایی که به صورت چرخه تبادلات فرهنگی موزه درآید، ادامه پیدا کند.
موزه مردمشناسی گناباد در ساختمان مدرسه نجومیه گناباد راهاندازی شد. بنای این مدرسه در کوی شرقی شهر گناباد در مجاورت یکی از سردرهای ورودی مسجد جامعه واقع شده است. این مدرسه از یادگارهای معماری اسلامی در عصر صفویه است که ارج و مقام علم و دانش در آن روزگاران را نشان میدهد. به سبب تدریس هیات و نجوم در این مدرسه، به مدرسه نجومیه مشهور شده و معماری آن شامل هشتی ورودی دالان، صحن و حجرههای پیرامون آن میشود.
این بنا در دوران قاجار مرمت شده و در ساختمان آن تغییراتی ایجاد شده است و در گذشتهای نه چندان دور از فضاهای موجود در مدرسه به عنوان اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گناباد و مجموعه هنرهای سنتی مورد استفاده قرار میگرفت اما در بهمن ماه ۱۳۸۵ کاربرد دیگری به آن افزوده و در این مکان نخستین موزه مردمشناسی شهرستان گناباد از محل اعتبارات سفر ریاست جمهوری افتتاح شد.
در این موزه گوشهای از آداب و رسوم، نحوه زیست، مشاغل بومی و هنرهای سنتی مردم گناباد به نمایش گذاشته شده است.
نمدمالی
نمدمالی یکی از حرفههای بومی صنعتگران گناباد به شمار میرود که نحوه تولید آن در موزه به نمایش درآمده است. انواع فرآوردههای نمدی از متراکم کردن تودههای پشم و کرک در شرایط فنی مناسب با ورز دادن ساخته میشود. محصولاتی مانند کلاه نمدی، پالتو نمدی، نمد زیرانداز از این دسته محسوب میشود که میان عشایر خراسان کاربرد فراوان دارد. هنر نمدمالی در روستاهای گناباد از گذشته رواج داشته است.
عطاری و گیاهان دارویی
در گذشته عطاری بنیان طب سنتی این سرزمین را تشکیل میداده است. خراسان رضوی به دلیل داشتن پوشش گیاهی متنوع، کوهپایهها و دشتهای آکنده از انواع گیاهان دارویی یکی از غنیترین سرزمینهای کشور در زمینه طب گیاهی به شمار میرود. از مهمترین گونههای دارویی و ادویه میتوان به گل گاوزبان، کاکوتی، فلفل، اسطوخودوس، سهپستان، گل زوفا، دارچین، زردچوبه، ترنجبین و آویشن اشاره کرد. عطاریها علاوه بر تامین نیازهای دارویی مردم سایر خواستههای آنان را در زمینه انواع شربتها، عرقیات، ادویه و… نیز مهیا میکردهاند.
پارچهبافی
یکی دیگر از غرفههای موزه پارچهبافی، دستبافی یا نساجی سنتی در گناباد را در معرض دید عموم قرار داده است. این پارچههای سنتی با کمک دستگاههای بافندگی ۲ وردی، چهار وردی و… تولید میشود. جاجیم، پارچههای دستباف پنبهای، پشمی و ابریشمی نمونهای از این تولیدات است که در مناطق شهری، روستایی و عشایری بافته میشود.
دستبافی از گذشتههای دور یکی از حِرَف سنتی صنعتگران این خطه به حساب میآید و در اکثر روستاها به شکل خانگی یا کارگاهی تولید میشود. از سایر بافتههای سنتی گناباد میتوان از تولیدات برکبافان و فرتبافان یاد کرد که شامل انواع حوله، دستمال، لنگ، چادر و پارچه پیراهنی میشود.
قنات قصبه
قنات قصبه یکی از شگفتانگیزترین سازههای آبی جهان و قدیمیترین قنات دنیا به شمار میرود که طول آن بیش از ۳۳ هزار متر بوده و بیش از ۴۷۰ حلقه چاه دارد. از این رو شغل و حرفه چاهکنی میرابی و لایروبی در گناباد از رونق ویژهای برخوردار بوده است. این قنات در عهد هخامنشیان حفر شده ودر حفر آن از چرخ چوبی چاه استفاده شده است.
دنگ
در غرفهای از موزه مردمشناسی گناباد دستگاهی به نام دنگ به نمایش گذاشته شده که از آن برای کوبیدن ارزن گاورس و سایر غلات به منظور جدا کردن پوسته آن استفاده میشده است. این دستگاه از قطعه چوبی پهن به طول ۳.۵ تا چهار متر که بخش فوقانی آن به شکل گرزی درآمده، ساخته شده است. در انتهای چوب سوراخی قرار گرفته که چوب دیگری به عنوان محور از آن میگذشته و ۲ پایه چوبی در ۲ سمت این محور نصب شده است و در کنار گودال محل نصب دنگ، سکویی از چوب یا گل به شکل منبری پلکانی میساختند.
ابتدا غلات یا ارزن را داخل گودال ریخته، سپس ۲ نفر در انتهای چوب دنگ ایستاده پای خود را روی چوب اصلی گذاشته و فشار میآورند تا بخش سر دنگ به طرف بالا حرکت کند. پس از آن هنگام پایین آمدن محور اصلی روی آن بخشی از دستگاه که به قسمت گرزمانند نزدیکتر است، میپریدند و این عمل چندین مرتبه انجام میشد تا پوست غلات از آن جدا شود. پس از کوبیدن در روزی که باد میوزید، دانهها را باد میداده تا پوست از دانه جدا شود.
خانه سنتی
یکی از غرفههای موزه به نمایش نمایی از یک خانه سنتی در گناباد اختصاص یافته است. خانههای سنتی در گناباد نزدیک به ۱۵۰ تا ۳۰۰ مترمربع وسعت دارد. حیاط در بخش مرکزی خانه قرار دارد که اتاقها بر اساس نیاز خانواده در چهار طرف آن ساخته میشود. این منازل دارای فضایی سرپوشیده به نام دالان یا دلونه است که با پیچی ورودی را به حیاط متصل میکند.
از دیگر فضاهای خانه سنتی در گناباد میتوان به کهدو یا کاهدان، طویله، اتاق نشیمن زمستانی که آفتابگیر است، ایوان یا صفه که فضای سرپوشیده و یک متر از سطح حیاط بالاتر است، اتاق نشیمن تابستانی که بادگیری به آن متصل است، انباری و آشپزخانه یا مطبخ اشاره کرد.
آهنگری
آهنگری یکی از مشاغل تاریخی در تمام جوامع انسانی به شمار میرود. کشف فلز آهن و نحوه استفاده از آن انقلابی در سرنوشت زندگی انسانها ایجاد کرد. آهنگرخانهها مادر ساخت و تولید ابزار اولیه بشر محسوب میشد. در این اماکن آهنگر مصنوعات آهنی نظیر بیل، کلنگ، میخ، گاوآهن، زنجیر، چهارشاخ، انبر و قیچیهای گوناگون را میسازد. ابزار و وسایلی که در آهنگرخانهها مورد استفاده قرار میگیرد شامل انبر زغالبردار، انبر کج، انبردست، پتک، قلم، سندان سوهان و کوره دم و بازدم میشود.
قالیبافی
در گناباد برای بافت قالی عمدتا از دارهای چوبی مستحکم و به شکل عمودی استفاده میشود. ابزار کار قالیبافان گناباد شامل دفتین یا شانه، کارد، قیچی و انواع الیاف پشمی رنگی است. در بافت این قالیها از الیاف پشمی و به ندرت پنبهای استفاده میشود. نقشههای به کار رفته بر پهنه قالیهای این خطه همچون نقوش متداول در سایر مناطق خراسان جنوبی است. در بافت فرشهای گناباد از گرههای فارسی استفاده میشود که اصطلاحا به آن فارسیباف میگویند.
خراس
در یکی از غرفههای این موزه روند استخراج روغن از دانههای روغنی با استفاده از دستگاههای بومی روغنکشی به نمایش درآمده است. گنابادیها به این دستگاه خراس یا دستگاه عصاری میگویند. قسمت اصلی خراس از تنه قطور درخت توت تهیه میشود و سنگ داخل آن را که به سنگ بچگی معروف است، از سنگ ترس یا سنگ گرانیت به شکل استوانهای تو خالی و سطلوار میتراشند. بخش پایینی از ۲ چوب متصل به هم که یک سوی آن به کمر خراس بسته، تشکیل شده، به گونهای که حول محور آن بچرخد.
سوی دیگر آن نیز به اسب، قاطر یا الاغ بسته میشود و چهارپا حول دستگاه میچرخد. هاون یا چوب بالایی به چوب پایینی که با استر بسته میشد، متصل میشود و داخل سنگ بچگی قرار میگیرد؛ به این ترتیب دانههای روغنی فشرده شده و روغنشان از سوراخ پایین خارج شده و به مصرف میرسد.
سفال مِند
این سفال در یکی از روستاهای گناباد موسوم به روستای مند تولید میشود. سفالگری در گناباد با پیشینهای بالغ بر ۵۰۰۰ سال همچون تمدنهای همعصر خود از شیوهای یکسان در ساخت پیروی میکند اما سفال مند با مصالح و تزئینات متفاوت به شکل پدیدهای نوظهور از اواخر قرن یازدهم هجری قمری در منطقه مند رایج شد و با سفالهای میبد یزد، استهبان فارس و شهرضای اصفهان شباهت بسیار دارد.
سفال مند به لحاظ نوع ماده سازنده به ۲ گروه جسمی و چینی تقسیم میشود. ماده اولیه سفال جسمی خاک رس و سفال چینی ترکیبی از پودر سنگ و گل سرشور است. سفال مند معمولا لعابدار است اما مهمترین مشخصه آن عناصر تزئینی برگرفته از طبیعت است.
این عناصر شامل چهار گروه انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی میشود که از جمله نقوش مشهور این سفال میتوان نقش ماهی را نام برد که جایگاه والایی در روایات اسطورهای دارد. نقوش خورشید، پرنده، پروانه، بتهجقه، گل و مرغ، گل و پروانه، گل کدو، کتیبه، محرمات و انواع اسلیمی از دیگر نقوش به کار رفته بر بدنه سفالهای مند محسوب میشود که انواع این ظروف، نحوه ساخت و پرداخت آنان در یکی از غرفهها به نمایش گذاشته شده است.