نوشته‌ها

راز سدهای دوران هخامنشی چیست؟

کاوش باستان‌شناسی بند هخامنشی دیدگان بخش مشهد مرغاب که نمونه‌ای بی‌همتا از سازه‌های معماری دوران هخامنشی به شمار می‌آید با هدف شناسایی بخش‌های این سد ازجمله ساختارهای معماری سنگی آن انجام شد.

به گزارش همشهری آنلاین، به‌نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، حمیدرضا کرمی دانشجوی دکتری باستان‌شناسی دانشگاه بوعلی سینا و کارشناس پایگاه میراث جهانی پاسارگاد، در دومین نشست علمی نوزدهمین کنگره باستان‌شناسی گفت: همچنین شناخت و مطالعه هسته و پوسته سد به‌منظور تهیه نقشه و چگونگی طراحی و ساخت سد و ساختارهای وابسته به آن‌که در چند مرحله توسط سودجویان آسیب زیادی به آن وارد شده بود با هدف سامان‌دهی و مرمت از دیگر اهداف اصلی کاوش بند دیدگان بود.

کرمی خاطرنشان کرد: کاوش باستان‌شناسی سد دیگان داده‌های ارزشمندی در پیوند با مهندسی ساخت سد و مدیریت منابع آب دوران هخامنشی را در اختیار ما قرار داد.

او افزود: هرچند بخش زیادی از این اثر ارزشمند به دلیل سیلاب و دستبردهای انسانی ویران شده است اما توانستیم شناخت و دانشمان را در مورد چگونگی و فناوری ساخت سدهای این دوران و ساختارهای معماری وابسته به آن افزایش دهیم و ترانشه‌ها باوجود آوار بسیار زیاد حاصل از تخریب درمکان‌هایی ایجاد شد تا بتوان بیشترین داده‌ها و اطلاعات به دست آید.

این باستان‌شناس، با بیان‌اینکه بقایای سازه‌های معماری به‌دست‌آمده گویای طراحی دقیق و جانمایی مناسب سد و ساختارهای وابسته به آن درون دره است تصریح‌کرد: سبک معماری و تراش سنگ‌ها بیان‌کننده سنت‌های معماری دوران آغازین هخامنشی و به‌ویژه دوران داریوش است.

کرمی در پایان ابراز امیدواری کرد، در فصل‌های آینده بتوانیم کاوش بخش‌های دیگر سد را انجام دهیم تا بتوانیم داده‌های جامع و سودمندی را در ارتباط با شیوه و مهندسی ساخت سدهای هخامنشی و ساختارهای وابسته به آن را به دست آوریم.

فصل دهم کاوش‌های باستان‌شناسی مشترک ایرانی ایتالیایی در تل آجری

علیرضا عسکری چاوردی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در تشریح برنامه فصل دهم کاوش‌های باستان‌شناسی مشترک ایرانی ایتالیایی در تل آجری پارسه، فارس از کاخ تا شهر در ۱۳۹۹ گفت: یافته‌های حاصل از این فصل ۴ عدد تکه آجر لعاب‌دار منقوش به خط میخی بود که این آجرها از کاوش گمانه شماره ۶ در بخش غربی ایوان جنوب شرقی به دست آمد.

او افزود: به نظر می‌رسد در نمای دیواره غربی ایوان جنوب شرقی کتیبه‌ای میخی نقر شده بود که با تخریب بنا تکه‌های آن در آوار این بخش از ایوان مدفون شده بود.

رحمت عباس‌نژاد سرستی، دانشیار گروه باستان‌شناسی، دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران بابلسر در خصوص اقدامات باستان‌شناسی در این محوطه گفت: ضعف لایه‌های مس و سنگ و مفرغ و آهن و همچنین، اضطراب در لایه‌های دوره‌های اخیر باعث شده که توق تپه بر اساس این کاوش، بیش‌تر به‌عنوان یک محوطه نوسنگی مورد توجه قرار گیرد.

او افزود: این محل، اولین محوطه کاوش‌شده نوسنگی در دشت‌های شرقی مازندران است و کشف، ثبت و ضبط یافته‌های سفالی، مصنوعات سنگی، داده‌های محیطی و گیاهی و نمونه‌های گاهنگاری در این کاوش به‌خوبی انجام شده است.

فصل دوم کاوش باستان‌شناسی گورستان شهنه پشته شهرستان بابل

حسن فاضلی نشلی، استاد دانشگاه تهران در توضیح روند این کاوش گفت: درمجموع مطالعه و بررسی ۱۶ ترانشه ایجادشده در گورستان شهنه پشته بقایای ۶۳ اسکلت انسانی به‌دست‌آمده است که ۳۱ مورد آن در حین حفاری علمی باستان‌شناسی شناسایی و به روش علمی ثبت و ضبط شد.

او با ابراز تأسف از اینکه بقایای انسانی ۳۲ مورد دیگر براثر فعالیت‌های قاچاق توسط حفاران غیرمجاز موجب تخریب گور شده و سپس تیم کاوش با بررسی چاله گورها، بقایای از اسکلت انسانی و بعضاً اشیایی تدفینی را به دست آورده افزود: درمجموع این قبور شامل ۱۱ زن، ۱۱ مرد، ۸ کودک و ۶ فرد بالغ که شناسایی جنسیت آن‌ها با توجه به پارامترهای تشخیص جنسیت غیرممکن بوده به‌دست آمده‌اند.

این باستان‌شناس تصریح‌کرد: همچنین ۲۸ مورد از بقایای انسانی به دلیل اینکه در اثر حفاری‌های قاچاق به‌شدت آسیب دیده بوده‌اند، تشخیص سن و جنس در آن‌ها ناممکن بوده است.

سپهر زارعی، کارشناس اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان در توضیح فعالیت‌های انجام شده در بررسی به‌منظور مستند نگاری محوطه پارینه‌سنگی میانی چند-درخت جزیره هرمز، هرمزگان گفت: تا پیش‌ازاین، همه آثار شناسایی‌شده در جزیره هرمز مربوط به دوره اسلامی بود؛ نتایج حاصل از بررسی اولیه محوطه چند-درخت به‌منظور ارزیابی ظرفیت این محوطه برای انجام برنامه‌های میدانی آینده، روشن ساخت که پیشینه حضور انسان در این جزیره، نیاز به بازبینی دارد.

او با بیان اینکه صنایع سنگی مجموعه چند-درخت، صنعتی تراشه‌محور است و سنگ‌مادر و تراشه لوالوا نمونه‌های شاخص این مجموعه هستند که بر اساس آن‌ها می‌توان مجموعه را به دوره پارینه‌سنگی میانی منتسب کرد افزود: این یافته‌های جدید، حضور گروه‌های شکارگر-گردآورنده‌ی دوره پلیستوسن در این جزیره را تأیید کرده و بیانگر اهمیت تنگه هرمز در باستان‌شناسی پارینه‌سنگی خلیج‌فارس و سواحل جنوبی ایران هست.

کاوش به‌منظور آواربرداری و خوانا سازی زیج منیژه انزل سرپل ذهاب

فرزاد مافی استادیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر با تشریح گزارش مقدماتی فصل اول کاوش به‌منظور آواربرداری و خواناسازی زیج منیژه انزل سرپل ذهاب گفت: درنتیجه آواربرداری و خواناسازی بخش‌هایی از بنا مشخص شد در اضلاع شمال شرقی و جنوب غربی ۲۷ حجره، در ضلع جنوب شرقی ۲۵ حجره و در ضلع شمال غربی ۲۳ حجره احداث‌شده که ورودی حجره‌ها توسط رواق‌هایی از تابش مستقیم نور خورشید در امان بوده‌اند.

او افزود: با توجه به مطالعات پیشین و نظریات مختلف که در خصوص کاربری بنا مطرح شده از جمله کاروانسرا یا اقامتگاه یا نوعی پادگان نظامی (قراول خانه) و نیز یک بنای آئینی و یا اقامتگاه آئینی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلامی، ابراز نظر قطعی و متقن نیازمند ادامه کاوش‌ها در فصول بعدی است.

محسن کریمی، دانشجوی دکتری باستان‌شناسی دانشگاه محقق اردبیلی، کارشناس اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان مرکزی گفت: بررسی‌های میدانی انجام شده در بافت فردقان نشان می‌دهد که ازلحاظ پیشینه استقراری، محدوده قلعه تاریخی آن دارای قدیمی‌ترین استقرار در روستا است بدین‌صورت که هسته اولیه فردقان درون قلعه شکل یافته و بناهای درون حصار قلعه، قدیمی‌ترین بناهای موجود در روستا هستند.

این باستان‌شناس افزود: به لحاظ جغرافیای تاریخی، فراهان در اواخر دوره ساسانی و شروع دوره اسلامی جز همدان محسوب می‌شده که به‌طورقطع زمینه‌های مختلف باعث شکل‌گیری آتشکده در این منطقه شده و درعین‌حال موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب روستای فردقان ازجمله دلایل مهم برپایی آتشکده در این روستا بوده و آن را به‌عنوان یکی از مراکز مذهبی در دوره ساسانی بدل کرده است.

کاوش باستان‌شناسی گردآشوان در عصر مس و سنگ جدید

مهناز شریفی، استادیار پژوهشکده باستان‌شناسی با اشاره به کاوش دومین فصل کاوش باستان‌شناسی گردآشوان در عصر مس و سنگ جدید گفت: درمجموع تپه گردآشوان یک مکان معرف دوره مس و سنگ میانی و جدید است که انجام کاوش‌های باستان‌شناختی در آن اطلاعات درخور توجهی در خصوص فرهنگ‌های منطقه زاب در اختیار می‌گذارد.

او با بیان‌اینکه این محوطه دارای چهار فاز معماری خشتی است که در نوع خود جالب توجه است، افزود: به‌طورکلی از منظر چشم‌انداز و ساختار طبیعی، حوزه زاب به‌صورت یکی از مجموعه کریدورهای طبیعی و موازی است که ارتباط ساکنان بخش‌هایی از شمال غرب با مناطق مرتفع دیگر را امکان‌پذیر می‌سازد.

این باستان‌شناس افزود: درمجموع تپه گردآشوان تپه وسیع و مرتفعی در حوضه رودخانه زاب است و نهشت ضخیمی از دوره مس و سنگ را دارا است و با توجه به این امر، این محوطه از نقاط کلیدی حوزه شمال غرب شناخته می‌شود لذا پرداختن به آن اهمیت می‌یابد.

بررسی و شناسایی باستان‌شناسی سد هرات

مرتضی خانی‌پور، دکتری باستان‌شناسی و پژوهشگر آزاد با اشاره به بررسی و شناسایی باستان‌شناسی انجام شده در سد هرات گفت: طی بررسی و شناسایی که به‌منظور مطالعات تاریخی فرهنگی سد هرات در دهستان توجردی و بخشی از دهستان فتح‌آباد انجام شد درمجموع ۱۰۹ اثر از دوره نوسنگی تا متأخر اسلامی شناسایی شد.

به گفته این باستان‌شناس، قدیمی‌ترین اثر شناخته‌شده در حریم سد مربوط به فرهنگ باکون با سفال‌های نخودی منقوش بوده که محوطه مائور شاخص‌ترین آن‌هاست.

مهدی عالیپو، از پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت‌تپه با تشریح روند کاوش باستان‌شناسی به‌منظور خوانا سازی مجموعۀ کاخ‌های شمارۀ ۲، ۳ و حصار بیرونی چغازنبیل گفت: در چند سال اخیر و با تشکیل کارگروه باستان‌شناسی در پایگاه میراث جهانی چغازنبیل چند اقدام به‌عنوان فعالیت گام‌به‌گام در حوزه باستان‌شناسی این مجموعه مدنظر قرار گرفت که به‌صورت خلاصه شامل تهیۀ نقشه‌های دقیق و روزآمد از تمام شهر، مشخص کردن بخش‌های مضطرب و نیازمند کاوش و مرمت اضطراری، پاسخ گویی به سوالات باستان‌شناسی و انجام فعالیت‌های پژوهشی می‌شود.

او افزود: در راستای این اهداف نقشۀ محوطه برداشت و دو کاخ شمارۀ ۲ و ۳ به‌عنوان بناهای رهاشده و در حال تخریب مشخص و ازاین‌روی پیگردی و مرمت کاخ شماره ۲ انجام و بروی حصار سوم نیز قسمت‌هایی که نیاز به اقدام فوری حفاظتی داشته مشخص شد.

بررسی و شناسایی باستان‌شناسی محدوده نفت‌خانه سومار، قصر شیرین

محسن زینی‌وند، دانشجوی دکتری باستان‌شناسی، دانشگاه تهران در خصوص پروژه بررسی و شناسایی باستان‌شناسی محدوده نفت‌خانه سومار، قصر شیرین گفت: محدوده نفت‌خانه علاوه بر اینکه منطقه‌ای بینابینی سرزمین‌های پست و ارتفاعات تلقی می‌شود، دارای مراتع غنی به همراه رودخانه دائمی است که برای مکان‌گزینی گروه‌های انسانی به‌ویژه عشایر بسیار ارزشمند به‌حساب می‌آید.

او تصریح‌کرد: این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که ممکن است با زیستگاه‌های باستانی جالب‌توجهی روبرو باشیم هرچند که گروه باستان‌شناسی نتوانست به‌خوبی منطقه را پوشش دهد و بیشتر تمرکز ما بر روی مشاهدات میدانی به‌وسیله خودرو و تصاویر ماهواره‌ای استوار بود.

منبع:همشهری

نظم در سایه قانون، بزرگ‌ترین دستاورد دولت جهانی هخامنشی

مرد و زن چون یک شود آن‌یک تویی/ چون‌که یک‌ها محو شد آنک تویی

تا من وتوها همه یک جان شوند/ عاقبت مستغرق جانان شوند (مولانا)

محوطه‌های میراثی به‌ویژه از نوع میراث جهانی آن و بخصوص تخت جمشید عرصه‌ای بی‌واسطه برای کشف و شهود هستند، ارتباط بین مخاطب و این محوطه به‌عنوان دستاوردی از نبوغ و خلاقیت بشری، ارتباطی بس پیچیده بارنگ و بویی متفاوت نزد هر ذهنی است.

امروزه شواهد بی‌همتای این سنت فرهنگی در تخت جمشید در میان بی‌شمار قطعات سنگی بجای مانده از این تمدن با همه پیچیدگی‌های نماد گونه آن به انحای مختلف قابل جستجو است و باوجود بیان رازگونه آن، می‌توان به محتوای آن ره‌ یافت.

نظم در سایه قانون بزرگ‌ترین دستاورد دولت جهانی هخامنشی است که همواره بزرگ داشته شد و باعث شد میراث حاصل از آن زمان و مکان را درنوردد و فراتر از قلمرو فیزیکی تأثیری شگرف بر تاریخ بشری گذارد. درنتیجه کالبدی پی ریخت آراسته و مملو از وحدت درونی که نتیجه ذهن منظم در دولت جهانی هخامنشی است. وحدت درونی در کالبد فیزیکی این امپراتوری از چنان شدتی برخوردار است که حتی در قطعات منفصل آن نیز قابل‌ردیابی است.

امروزه قطعه‌های منظم این امپراتوری خفته در خاک در کاوش‌های از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و از کرانه‌های رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی همچون نت‌هایی آشنا به‌سادگی قابل‌بازشناسی است. بی‌سبب نیست آثار به نمایش درآمده از این امپراتوری بزرگ را در موزه‌های دنیا در کسری از نگاه و گاه بدون رجوع به اطلاعات آن به‌خوبی می‌توان بازشناخت. چنین صورتی نماد گونه از یگانگی در شکل و فرم پیامی عمیق در باطن و سیرت خود دارد، سیرتی که همه‌جا به‌جز اهورامزدا را به شهادت و یاری نخواسته است، سیرتی به‌دوراز دروغ و پر از پندارهای اندرزگونه؛ اما چنین محتوایی عمیق چه در صورت و چه در

سیرت هنر هخامنشی در گستره امپراتوری، در گفتمان امروزی حفاظت و معرفی از چه جایگاهی برخوردار است و اصولاً در آنچه نوع ارتباطی میان محتوا و حفاظت می‌توان برقرار کرد؟ مرمت راهی برای بازگرداندن وحدت درونی اثر توأم با نگاهداشت لایه‌های ارزشی و تاریخی آن است و رسیدن به چنین درون‌مایه‌ای از مرمت ناممکن است مگر اینکه محتوا و سیرت اثر را شناخت.

بنابراین دستیابی به مفهوم وحدت می‌تواند در تأمین حدومرز مرمت نقشی تعیین‌کننده داشته باشد. چنانچه حفاظت را شیوه‌ای خنثی و بی غل و غش در ارائه هر چه‌بهتر سیرت اثر و لاجرم انتقال بهتر پیام ذاتی اثر بدانیم بنابراین چگونه باید بدان دست یازید؟ حل چنین پیچیدگی در چگونگی بیان بهتر حفاظتی، خود طالب گونه‌ای از «روش‌شناسی حفاظتی» است، روش‌شناسی حفاظتی با ترسیم چارچوب‌ها در حفاظت و مرمت، مبانی را بر حد مداخله تصویر خواهد کرد.

منبع:میراث آریا

سرنوشت مبهم سر سرباز هخامنشی

 سر سرباز هخامنشی که پس از سال‌ها به ایران برگردانده شد و قرار بود پس از نمایش در استان‌های مختلف، در محل اصلی خود یعنی تخت جمشید نصب شود، هنوز بعد از دو سال به این سایت برنگشته است.

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: در شهریورماه سال ۹۷ بود که اعلام شد نقش برجسته سر سرباز هخامنشی یکی از آثار ایران باستان به کشور بازگردانده می‌شود. این نقش برجسته ۹۰ سال پیش در ایران کشف شد اما چند سال بعد به سرقت رفت و تلاش‌های ایران برای بازگرداندن آن همچنان بی‌نتیجه ماند تا اینکه اوایل سال ۹۸ به کشور بازگشت و با توجه به سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، قرار شد این لوح در استان‌های سراسر کشور به نمایش درآید تا علاقه مندان، این میراث جهانی فارس را از نزدیک ببینند و پس از آن به تخت جمشید بازگردانده و در محل اصلی خود نصب شود.

ماجرای سرقت این نقش برجسته چه بود؟

سر سرباز هخامنشی یکی از چندین سنگ برجسته منقوش به سربازان هخامنشی از پلکان شرقی کاخ آپادانای مجموعه تخت جمشید است که سال‌ها پیش (احتمال داده شده حوالی سال ۱۳۳۶) از پله شماره ۱۹ پلکان شرقی کاخ ربوده شد.

پس از آن فردی به نام خانم برنت در سال ۱۹۷۴ سر سرباز هخامنشی را از یک حراجی با عنوان «حراجی ساتبی نیویورک» خرید و این اثر دزدیده شده را به مدت ۳۰ سال در اختیار خود نگه داشت. او بعد از آن در مارس ۲۰۰۵ میلادی تصمیم به فروش آن از طریق حراجی کریستیز کرد و ایران همان موقع متوجه حراج یک اثر تاریخی شد که سال‌ها پیش از تخت جمشید دزدیده شده بود.

در این خصوص سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اقدامات قضائی خود را مبنی بر توقیف حراج و طرح دعوی برای استرداد سر سرباز هخامنشی به ایران را آغاز کرد اما دادگاه لندن در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۷ میلادی حکم به نفع دارنده فعلی اثر که ساکن فرانسه بود صادر کرد.

پس از آن در مرداد ماه سال ۹۷ یک قاضی در نیویورک حکم داد که سر سرباز هخامنشی که ۸۰ سال قبل از ایران ربوده شده بود بار دیگر به این کشور بازگردد.

سرنوشت نقش برجسته

در ابتدا قرار شد که این نقش برجسته در نقاط مختلف کشور در معرض دید مردم قرار گیرد و سپس به خانه خودش بازگردد اما پس از گذشت دو سال از این ماجرا نه تنها این نقش برجسته به تخت جمشید بازنگشته بلکه نکته جالب اینجاست که حتی مشخص نیست وضعیت آن به کجا رسیده و هم اکنون کجاست؟

خبرنگار مهر در گفتگو با مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، آخرین وضعیت این نقش برجسته را جویا شد که در نهایت مشخص شد که این نقش برجسته هنوز در تخت جمشید نصب نشده است.

حمید فدایی در این رابطه توضیح داد: بر اساس برنامه‌ریزی‌ها قرار بود که این نقش برجسته در نقاط مختلف کشور در معرض عموم قرار گیرد و به نمایش گذاشته شود و تا زمانی که بنده اطلاع دارم این اقدام انجام و سر سرباز هخامنشی در برخی از استان‌ها به نمایش گذاشته شد.

وی با اشاره به وضعیت کشور طی چند مدت اخیر در پی شیوع کرونا بیان کرد: بعد از گسترش و شیوع این ویروس تمام برنامه‌ها با مشکلاتی مواجه شد و بنده در حال حاضر نمی‌دانم که این نقش برجسته کجاست؟

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید گفت: به دلیل برخی از مسائل و مشکلات این موضوع به فراموشی سپرده شد و من نمی‌دانم که این نقش برجسته الان در موزه ملی است یا در سفرهای استانی؟

فدایی با اشاره به اقدامات بسیار خوبی که برای بازگرداندن این نقش برجسته به کشور انجام شد، تصریح کرد: طی چند سال اخیر اقدامات زیادی از سوی ایران برای بازگرداندن سر سرباز هخامنشی انجام شد، در سال ۲۰۱۷ کسانی که این نقش برجسته را در اختیار داشته‌اند از طریق یک وب سایت آن را در معرض حراج قرار دادند و ایران به محض اطلاع از این موضوع از طریق قانونی این مسئله را پیگیری کرد و اعلام شد که این نقش برجسته مربوط به ایران است از این رو از سوی ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه و لاهه این پرونده حقوقی به جریان افتاد و در نهایت این اثر ارزشمند به کشور بازگردانده شد.

وی همچنین قول مساعد داد که به زودی آخرین وضعیت این نقش برجسته را پیگیری خواهد کرد و ادامه داد: به دنبال آن هستیم که این نقش برجسته را در همان محلی که به سرقت رفته نصب کنیم و به طور حتم در آینده‌ای نزدیک سر سرباز هخامنشی در جای اصلی خود نصب می‌شود.

منبع:خبرگزاری مهر

پیشنهاد ثبتی ایران به یونسکو: منظر هخامنشی خلیج‌فارس

​مدیر پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان از ثبت مجموعۀ کاخ‌های سه‌گانۀ هخامنشی در کنار سازۀ سنگی موسوم به گور دختر، سه معدن سنگ و بیش از ۳۰ محوطه باستانی قابل انتساب به دورۀ هخامنشی تحت عنوان “منظر هخامنشی خلیج‌فارس” در فهرست میراث جهانی یونسکو خبر داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، وقتی صحبت از کاخ‌ها و آثار دوره هخامنشیان به میان می‌آید نخستین تصویری که در ذهن تداعی می‌شود کاخ‌های تخت جمشید و آثاری است که در شوش وجود دارد؛ این در حالی است که آثار متعددی از دوره هخامنشی در دیگر نقاط کشور کشف شده که از آن جمله می‌توان به مجموعه کاخ‌های سه گانۀ هخامنشی شهرستان دشتستان اشاره نمود.

در محدودۀ شهرستان دشتستان علاوه بر سه کاخ بر جای مانده از دورۀ هخامنشی، سه معدن سنگ، بیش از سی محوطۀ باستانی پراکنده و بنای سنگی فاخری موسوم به “گور دختر” کشف و ثبت گردیده که در مجموع پهنۀ این شهرستان را به بستری غنی و قابل توجه از آثار قابل انتساب به دوره هخامنشی تبدیل می‌نماید. شاخص‌ترین آثار این مجموعه بقایای سه کاخ چرخاب، بردک سیاه و سنگ سیاه بوده که بنا به نظر پژوهشگران متعلق به دوره اول هخامنشی و قبل از از پادشاهی داریوش بزرگ است و می‌توان تاریخ ساخت آنها را همدوره با مجموعۀ پاسارگاد در استان فارس دانست؛ که قطعا از کاخ‌های تخت جمشید، قدیمی‌تر هستند.

یدالله ذکاوت زاده (مدیر پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان) با اشاره به تاسیس رسمی پایگاه از خرداد ماه سال ۱۳۹۶ و محدودیت اعتبارت تخصیصی تاکنون اظهار داشت که فعالیت عملی و میدانی این مجموعه در حوزه حفاظت، مرمت و پژوهش از سال ۱۳۹۷ آغاز شده است.

ذکاوت زاده در ادامه با اشاره به وجود مجموعه آثار هخامنشی شهرستان دشتستان ازجمله سه کاخ چرخاب، بردک سیاه و سنگ سیاه، افزود: کاخ چرخاب که در فاصله یک کیلومتری جبهۀ غربی شهر  برازجان قرار گرفته؛ هرچند در سال ۱۳۵۰ کشف شده بود و مورد کاوش قرار گرفته بود، مجدداً در طول سال‌های دهۀ  ۱۳۸۰ لایروبی شد و دامنۀ کاوش‌های آن توسعه یافت. کاخ بردک سیاه که در حدود ۱۲ کیلومتری شمال غربی کاخ چرخاب قرار گرفته سال ۱۳۵۶ کشف و طی همان سال و سال‌های ۸۴- ۱۳۸۳ مجموعاً در سه فصل مورد کاوش قرار گرفته و بخشی از بقایای کاخ از زیر خاک بیرون کشیده شد. کاخ سنگ سیاه نیز که در حدود ۵ کیلومتری کاخ بردک سیاه قرار گرفته همزمان با کاخ چرخاب در سال ۱۳۵۰ کشف و در سال ۱۳۵۶ مورد کاوش قرار گرفت. سه بنای مزبور که در کنار یکدیگر سبک و سیاق مشخصی از معماری دورۀ هخامنشی را به نمایش می‌گذارند، موضوع محوری فعالیت‌های پایگاه را تشکیل می‌دهند. با این همه وجود آثار فاخر دیگری مانند بنای سنگی گور دختر، سه کانسار و سی و چند محوطه هخامنشی در حوزۀ جغرافیایی فعالیت‌های پایگاه، دامنۀ کار را به میزان قابل توجهی توسعه می‌بخشد.

او در خصوص اهداف کوتاه مدت پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان گفت: اهداف کوتاه مدت بر ۳ محور، حفاظت و مرمت، ساماندهی و استانداردسازی محوطه‌ها و فراهم کردن زمینه‌های پژوهشی و مطالعات تکمیلی متمرکز است. در این راستا، توسعۀ فرآیند حفاظت فیزیکی (به قید اضطرار)، مرمت و پیشگیری موثر از عوامل مخرب (به قید اضطرار)، توسعه زیرساخت‌های حراستی و حفاظت فیزیکی مجموعه‌ها، سامان‌دهی و لایروبی کاخ‌های هخامنشی چرخاب و بردک سیاه، ساماندهی و احیاء بنای تخریب شدۀ کاخ هخامنشی سنگ سیاه، مدیریت و هدفمندسازی طرح‌های پژوهشی مرتبط با آثار مجموعه، تجمیع نتایج حاصل از پژوهش‌های ماضی، جمع‌آواری و ساماندهی یافته‌های منقول به‌دست آمده از کاوش‌های صورت گرفته در مجموعه و جلب همکاری موسسات معتبر دانشگاهی و انجمن‌های فعال در حوزۀ میراث فرهنگی به منظور توسعۀ فعالیت‌های پژوهشی و اجتماعی با هدف معرفی آثار مجموعه را در برنامه قرار داده‌ایم.

مدیر پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان ادامه داد: نقش پررنگ عوامل محیطی ازجمله جریانات سیلابی در فصول پرباران سال، رطوبت فصلی و زه بالای منطقه نقشی پررنگ در تشدید آسیب‌های وارده به مجموعه آثار هخامنشی شهرستان داشته و امیدوار هستیم با تامین اعتبارات لازم و تدارک زیرساخت‌های مورد نیاز، اقدامات موثری در خصوص حفاظت این آثار صورت پذیرد.

وی یادآور شد: طی یک دهه اخیر با همکاری یگان حفاظت میراث فرهنگی استان و نهادهای انتظامی و امنیتی، در محدودۀ آثار شناسایی شده حفاری غیرمجازی صورت نگرفته است؛ با این وجود سایر نقاط و به ویژه نواحی پیرامون آثار از این معضل در امان نبوده و بارها مورد تعرض حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان آثار فرهنگی قرار گرفته است. 

مدیر پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان درخصوص اهداف بلندمدت پایگاه میراث فرهنگی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان گفت: ثبت مجموعه کاخ‌های سه‌گانه شهرستان دشتستان و آثار و محوطه‌های وابسته به آن تحت عنوان “منظر هخامنشی خلیج فارس” در فهرست میراث جهانی یونسکو، ایجاد پارک‌ها و مجموعه‌های میراث فرهنگی و گردشگری با محوریت کاخ‌های سه‌گانه، توسعۀ فرآیند حفاظت پایدار و مرمت پیوسته آثار مجموعه و توسعه و پیشبرد پروژه پژوهشی کاخ‌های هخامنشی شهرستان دشتستان ازجمله اهداف بلندمدت ماست. 

وی در خصوص فرآیند تهیه پرونده ثبتی “منظر هخامنشی خلیج فارس” و ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو  گفت: کاخ‌های سه‌گانۀ هخامنشی، بنای سنگی گور دختر، کانسارها و بیش از ۳۰ محوطه باستانی قابل انتساب به این دوره نشان از اهمیت پهنۀ شهرستان دشتستان در مناسبات حکومتی دورۀ هخامنشی داشته که بر لزوم ثبت آن در فهرست میراث جهانی  و توسعۀ برنامه‌های مطالعاتی مرتبط می‌افزاید.

منبع:ایلنا