چرنداب، اهراب و لیلآباد، ۳ محله کلیدی در تاریخ تبریز
این محله از شرق با نوبر، از غرب با گجیل و کوچه باغ، از شمال با محله خیابان کوچک و از جنوب با اراضی یانیق آن روزگار همسایه بوده است. خیابان خیام این محله را از کوچه باغ و خیابانهای فردوسی و طالقانی آن را از محله نوبر جدا میکند.
طبق نقشه قدیم مرز نوبر و میارمیار از کاروانسرای حاج علیاکبر در جنوب خانه بیگلربیگی واقع در محله خیابان کوچک شروع و به سمت ارک امتداد مییابد، به طوریکه مساجد استاد و شاگرد و دال ذال در محله مهاد مهین و قراولخانه و حمام داداش در محله نوبر واقع میشوند.
پس از ارک بر پهنای محله مهاد مهین رفتهرفته افزوده میشود و میتوان از ارک به پایین خیابان طالقانی امروز را مرز بین دو محله قلمداد کرد. در مورد علت نامگذاری مهاد مهین به معیار اختلافنظر وجود دارد. دکتر مشکور در مورد نام این محله به وقفنامه مسجد جهانشاه (کبود) اشاره کرده و نام آن را مهاد میان ذکر میکند. نادر میرزا نیز در مورد این محله چنین مینویسد: «این کوی را پیشینیان این روزگار مهاد میهن، باستانیان معیار میان و امروزه بومیان تبریز معیار گویند و به دفتر همان مهاد مهین نویسند.»
او همچنین اشاره به آبادی، نامداری و بزرگی داشته و این کوی را دارای برزنها میداند که یک قسمت از آن ارمنستان است. او به سکونت مسیحیان این محله اشاره کرده و آنها را دارای ثروت و مکنت میداند و مینویسد: «آنها زرگران، جواهرسازان و خیاطان ماهری بوده و تجار و پیلهورهای مسیحی پول و اعتبار زیادی دارند. سفرای دولتهای فرنگ و عثمانی در این کوی ساکناند و به هر سفارتخانه بیرق افراشتهاند.»
در تبریز آن زمان چهار سفارتخانه وجود داشت، سفارت عثمانی، سفارت روس، سفارت فرانسه و سفارت انگلستان. محله مهاد میهن محلهای با افراد ثروتمند و متشخص بود و به همین دلیل مهاد مهین یا مهد بزرگان نامیده شده است. این کوی دو کدخدا داشت یکی حبیبالله خان که برادر حاجیآقا خان قلعه بیگی، جوانی با دانش و نیک نهاد که کدخدای اهل اسلام بود و دیگری حاجی محمدتقی خان معروف به حاجی امیرخان فرزند قلعه بیگی جوانی موقر و دانا که کدخدای مسیحیان بود. امروزه در میان اهالی محله مهاد مهین را معیار مینامند و ظاهراً به معنای منار میان است.
دروازه میارمیار
این دروازه یکی از دروازههای هشتگانه تبریز بود که بر روی باروی احداث شده از سوی نجفقلی خان دنبلی قرار داشت. محل دقیق این دروازه که امروزه اثری از آن بر جای نمانده است نزدیکی چهارراه شریعتی امروزی بوده است. در میان اهالی قدیم تبریز دروازه میارمیار به قالا قاپوسی (درب قلعه) شهرت داشته است. شکل تمام دروازههای تبریز از اصول واحد پیروی میکرد.
چرنداب مهمترین کوی محله میارمیار است و از سمت شرق با محله نوبر همسایه است. این کوی در نقشه دارالسلطنه تبریز با عنوان چهار انداب میارمیار نوشته شده است. چرنداب از واژه چهار انداب گرفته شده است و با توجه به اینکه انداب محل گذر آب است لذا چرنداب به معنی محل گذر ۴ رود آب است. اهمیت این کوی بیشتر به خاطر گورستان تاریخی آن است که در میان مورخان به مقبره الوزرا شهرت یافته است.
گورستان چرنداب
در محله چرنداب تبریز در خیابان طالقانی و در ایستگاه لاله زار گورستانی وجود داشت که از گورستانهای قدیمی و تاریخی در تبریز محسوب میشد. این گورستان قسمت بزرگی از محله چرنداب را اشغال کرده بود. تعدادی از وزرا و صاحبان سیاست و قلم در آن دفن شده بودند، از جمله خواجه شمسالدین محمد جوینی، خواجه صیرفی، سلمان ساوجی، خواجه ابراهیم کججایی و … . تمام خانقاهها، زاویهها و مقابر موجود در این گورستان تاریخی در اثر زلزلههای مکرر تبریز از بین رفته و گورستان تبدیل به مکان مخروبه و متروکهای شده بود. در سال۱۳۱۳هجری شمسی اداره دارایی تبریز بخشی از گورستان چرنداب را از شهرداری خریداری کرده و برای کسب درآمد بیشتر از عوارض و مالیات عمارت بزرگی را برای تولید الکل و مشروبات الکلی احداث کرد. با همت مدیرکل فرهنگ آذربایجان و با همکاری شهرداری و اداره اوقاف تبریز در تمام اراضی گورستان چرنداب از جمله در بخش جنوبی آن دبیرستان امیرخیزی، اداره آموزش ضمن خدمت، مدرسه عدالت، مدرسه جاوید، مدرسه شهید محمودی، دبیرستان شکیب و مولانا و اداره آموزش و پرورش ناحیه ۳ و هنرستان بزرگ شهید چمران، در قسمت شمالی گورستان متروکه دبیرستان زینب کبری یا امیرنظام سابق، خانه پیشاهنگی و خانه معلم احداث شد و کارخانه مشروب سازی به خارج شهر انتقال یافت.
محله اهراب نیز یکی از کویهای معروف مهاد مهین است و میتوان آنها را محدوده بین خیابان خیام و کوچه بارناوا در نظر گرفت. نادر میرزا در کتاب خود اهراب را بهعنوان یکی از برزنهای چرنداب معرفی کرده است. اما طبق نقشه دارالسلطنه تبریز، اهراب جزو محله بزرگ مهاد مهین است. اهراب به معنای جایی است که درختان زبان گنجشک (قوش دیلی) که در کنار آب باشند یا زمین و منطقهای که سراسر آن پوشیده از درخت گنجشک زبان باشد.
محله اهراب تبریز خاستگاه عدهای از مشاهیر و بزرگان تبریز بوده و افرادی چون میرزا جعفر خامنهای بنیانگذار شعر نو (قبل از نیما یوشیج) در ایران، ابوالحسن خان اقبال آذر استاد آواز ایران، میرزا طاهر خوشنویس و حیدرخوندل شاعر مرثیهسرای آذربایجان روزگاری در این محل سکونت داشتند.
ارمنستان یکی دیگر از کویهای مهم محله مهاد مهین است که در شمال غربی این محله و در همسایگی محله گجیل واقع شده است. از کوچههای معروف این کوی میتوان به کوچه آرامیان و کوچه بارناوا اشاره کرد که بسیاری از ارامنه تبریز در این کوچه سکونت دارند. کنسولگریهای دولتهای خارجی که دوران قاجاریه در کوی ارمنستان واقع بودند که متأسفانه پس از روی کار آمدن رضاخان از اهمیت سیاسی تبریز رفتهرفته کاسته شد و در نهایت منجر به تعطیلی آنها شد.
کوچه پستخانه
در زمان قاجاریه اولین پستخانه ایران در یکی از گذرهای قدیم شهر تبریز و نزدیک بازار دایر شد و این گذرگاه به نام کوچه پستخانه معروف شد. بعد از احداث خیابان شریعتی شمالی این کوچه به دو قسمت تقسیم شد. از مکانهای جالب توجه همسایه و همجوار کوچه پستخانه باید از چند مکان مهم نام برد که عبارتاند از مسجد صمصام خان که روزگاری مرکز اجتماع مردم مبارز شهر در انقلاب مشروطه بود و یکی از کانونهای مهم و ارزشمند پایگاه بزرگ بر علیه حکومت ستمشاهی محمد علیشاه بود. قبل از تشکیل پستخانه این ساختمان در انقلاب مشروطه تبدیل به بیمارستان شده بود که قهرمانان مشروطه در آن بستری بودند. در محدوده پستخانه قدیم اکثر کنسولگریهای خارجی مقیم بودند.
کوچه پاساژ
پاساژ به معنای پیاده راه و لغتی فرانسوی است. پاساژ بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی رضاخان و زمانی که عبدالله خان طهماسبی امیر لشکر، حاکم نظامی آذربایجان به احداث خیابان پهلوی سابق (امام خمینی) اقدام کردند این منطقه نیز به طرز معماری جالبی به سبک فرانسویها احداث شد که از یک طرف به کوچه پستخانه قدیم و آرامیان و ایچری ارمنستان راه ورودی داشت و از طرفی به محله معیار و خیابان امام خمینی راه ارتباطی بود. با الگوبرداری از پاساژ قدیمی فرانسه، گراند هتل نیز در این محل احداث شد و به علت کثرت اتباع خارجی در تبریز در آن دوره، پاساژ بهعنوان محلی برای قدم زدن و گپ و گفتگو برای آنها شد. بعدها با احداث خیابان شهناز شمالی معبر این پاساژ در پشت جبهه اصلی تردد قرار گرفت و باعث شد از رونق آن کاسته شده و رفتهرفته تبدیل به محلی برای خوشگذرانی و عیاشی افراد معلومالحال شد. چندین رستوران بهعلاوه یک سینما به نام سینما سعدی (سینما میهن سابق) که در زیرزمین آن کارخانه لیموناد سازی، باشگاه بیلیارد، رستوران خورشید، یک کلیسا، قهوهخانههای پاتوق افراد معلومالحال، دواخانه، عینکسازی و تعدادی خواروبارفروشی و غذاخوری ترکیب صنفی معبر مذکور در آخرین وضعیت در پیش از انقلاب بود که در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز برخی از این مراکز فساد و بدنام به آتش کشیده شد.
کلیسای معروف مستقر در پاساژ، کلیسای کاتولیک یا کلیسای عذرای توانا نام دارد و در سال ۱۹۱۰ میلادی به هزینه یک فرد ثروتمند فرانسوی بنام اوژن پوره به شیوه معماری گوتیک بنا شد که مثل اغلب کلیساهای جهان طرح صلیبی دارند. کل بنا از آجر ساختهشده و در سال ۱۹۲۳ میلادی آثار هنری داخل کلیسا از سوی فرانس کوردون هنرمند فرانسوی تهیه شده است. چندین تابلوی گرانبها در اطراف محراب کلیسا وجود دارد که اغلب در فرانسه و در سالهای ۱۹۰۰ و ۱۹۲۶ میلادی ترسیم و به این کلیسا اهدا شد.
کوچه آرامیان یکی از کوچههای محله ایچری ارمنستان یا ارمنستان داخلی است که در بخش شرقی آن کوچه پستخانه قرار داشت و امروزه در ضلع غربی انتهای شریعتی شمالی واقع است و یکی از راههای ورود به کلیسای بزرگ و معروف مریم مقدس از کوچه آرامیان است. این کوچه به نام یکی از معروفترین و بزرگترین بازرگانان ارمنی نامگذاری شده است و اولین سالن نمایش و تئاتر ایران در شهر تبریز در این محله ارمنینشین به نام صحنه آرامیان افتتاح شد. ارامنه تبریز نمایشهایی در این محله به روی صحنه میبردند. در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی چند تن از این هنرمندان با ذوق گرد هم آمدند و یک هیئت آکتورال بنام خیریه ترتیب دادند که نمایشنامههایی را کارگردانی و اجرا میکردند. اکثر این نمایشنامهها به زبان ترکی آذری برگردانده و اجرا میشد.
کوچه بارناوا (بارون آواک)
محله بارون آواک یا بارناوا بین محلات لیلاوا، اهراب و میارمیار واقع شده است. مکان محله بارون آواک پس از زلزله ۱۱۹۳هجری قمری و احداث دروازههای هشتگانه در محدوده خارج شهر قرار گرفته است. محل برج و بارو خندق بزرگی بود که در زمان ناصرالدینشاه این برج، دیوار و خندق تخریب و تبدیل به کوی و محله شد و شخصی بنام بارون آواک این قسمت از اراضی شهری را از دولت گرفت و اجازه گرفت تا ارامنه متوسطالحال، فقیر و کسانی را که از سایر مناطق به تبریز مهاجرت میکردند، در آنجا اسکان دهد. بارون آواک از بزرگان ارامنه ننه بود و ریشسفید ارامنه به شمار میرفت. پس از آنکه محله بارون آواک به وجود آمد یکی از جالبترین کلیساهای ارامنه بنام کلیسای سرکیس مقدس و مدارس وابسته به آن احداث شد.
این دبیرستان و مراکز آموزشی برای فرزندان ارامنه بنام مدرسه تامارا تومانیانس نامیده شد. سپس در کنار این دبیرستان تاریخی مدرسه جدیدی به هزینه یک ارمنی ثروتمند بنام ساهاکیان ساخته شد که از سوی اداره فرهنگ آذربایجان، دبیرستان اسدی نامگذاری شد. تاریخ احداث مدرسه تامارا تومانیانس ۱۸۹۶ میلادی و تاریخ احداث کلیسای سرکیس مقدس ۱۸۲۰ میلادی است و در سال ۱۸۴۵ تجدید بنا شده است. در محوطه کلیسا بنا و یادمان مجاهدان ارامنه به چشم می خورد.