نوشته‌ها

آتش افروزی در چهارشنبه سوری جشن بود نه محنت

مفهوم عنصر آتش در جشن باستانی چهارشنبه سوری با آنچه امروز در میان جوانان وجود دارد، در تضاد است. آتش افروزی در گذشته حکم جشن را داشت نه آتش زدن به آسایش خانواده ها.

به گزارش خبرنگار مهر، کارشناسان ارشد پژوهش در پژوهشکده مردم شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی در مقاله‌ای با عنوان نوروز و زیست بوم در روایت مردمی به بررسی جایگاه عنصر آتش در جشن نوروز و ارتباط آن با جشن‌های چهارشنبه سوری در شهرستانها پرداخته اند. در این مقاله آمده است:

شب آخرین چهارشنبه سال، مراسمی ویژه به نام چهارشنبه سوری در تمام نقاط ایران برپا می‌شد. در این روز ایرانیان باستان به خاموش کردن و شعله ور کردن دوباره آتش‌ها می‌پرداختند. اهمیت اتش در ایران باستان در مراسم و اعتقادات و باورهای به جا مانده نسبت به آن نمایان است و ویژگی‌هایی را برای برپایی آن برمی شمرند. شعله‌های آتش پاک و درخشان است و برپایی آن، وجود آدمی را به پاکی دعوت می‌کند. شعله‌های آتش همیشه رو به بالا میل می‌کند و ارتقای معنویت و ترقی و تعالی را نوید می‌دهد. آتش، نمادی از پرواز به سوی عالم بالاست و پاک کننده اجسام ناپاک است. آتش منبع نور است و نور پاکی را می‌آفریند و با ظلمت می ستیزد. با هر چه برخورد کند، آن را نیز چون خود درخشان می‌کند و و اساس حیات و فعال و بی قرار است.

محمود روح الامینی در کتاب جشن‌ها و آئین‌های کهن در ایران امروز می‌نویسد: آنچه چهارشنبه سوری را به رسم‌ها و آیین‌هایی که ایران پیوند می‌دهد می‌تواند برگزاری رسم و جشنی به نام «سور» در روزهای پنجه باشد که از آن تا سده چهارم، دوره سامانیان آگاهی در دست است.

جادوی تقلیدی برای سر غیرت آوردن خورشید

در اینجا این پرسش مطرح است که جشن چهارشنبه سوری ایرانیان چگونه می‌توانست پاک کننده و برطرف کننده بدبختی و نحوست چهارشنبه باشد. آتش در نظر ایرانیان مظهر روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، سلامت و تندرستی است. بیماری‌ها و زشتی‌ها، بدی‌ها و همه آفات و بلایا در عرصه تاریخی و ظلمت ماوا دارند. به اعتقاد ایرانیان هر گاه آتش افروخته می‌شود، بیماری، فقر، بدبختی ناکامی و همه بدی‌ها و زشتی‌ها محو و ناپدید می‌شوند. پس افروختن آتش نشانه‌ای از راه یافتن روشنی و معرفت در دل و روح انسان است. آئین‌های آتش افروزی در این شب، نوعی جادوی تقلیدی است تا خورشید بر سر غیرت آورده شود و بهتر گرمابخشی کند. در این شب، مردم زردی و بیماری را از خود دور کرده و طلب سرخی و زندگی را از آتش می‌کنند.

افروختن آتش در ایران امروز به روزهای مختلفی برمی گردد به طور مثال در بسیاری از نقاط استان کرمان مانند سیرجان، آتش افروزی در جشن سده بسیار پر رونق تر از چهارشنبه سوری است. مردم برخی از نقاط کرمانشاه مانند ایلات گوران و سنجابی، در شب پیش از نوروز بر بام خانه آتش می‌افروزند تا فروهر بر فراز آسمان‌ها جشن آنها را بهتر نظاره گر باشد.

چهارشنبه سوری براساس اعتقادات و باورهای خاص در گذشته با شکوه تر برپا می شده است. اهالی ره منطقه با تجمع در محلات و میادین بزرگ شهر و روستا با روشن کردن چندین تل آتش، از روی آتش می‌پریدند و هنگام پریدن می‌گفتند زردی ما از تو سرخی تو از من. غم برو شادی بیاد محنت برو روزی بیاد.

آتش را نشانه گرمی و حرارت دانسته و بر این باورند که با روشن کردن آتش سردی زمین از بین می‌رود و با گرم شدن زمین، فصل بهار آغاز خواهد شد. علاوه بر این آتش را نابودکننده تاریکی و غم دانسته و با برپا کردن آتش و پریدن از روی آن، غم و ناراحتی فراموش شده، خوشحالی و شادی جانشین آن می‌شود. در هر محل با پهن کردن سفره و قراردادن میوه، شیرینی و آش رشته و آجیل این زمان از سوی اهالی جشن گرفته می‌شد. امروزه برگزاری جنین مراسمی کم رنگ تر شده است. تنها برخی از جوانان در محلات خود تجمع کرده و با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، مراسم را زنده نگه می‌داند.

شکستن کوزه کهنه، برای از بین بردن کینه

در روستای ابیانه، در شب چهارشنبه سوری اهالی به پشت بام‌ها رفته و بته هایی را که از قبل آماده شده بود، آتش زده و آن را از پشت بام پایین می‌انداختند. سپس کوزه‌هایی را پر از آب کرده و بر روی آتش پرتاب می‌کردند. به این نیت که با شکسته شدن کوزه کهنه، بغض و کینه افراد نسبت به هم شکسته شود و چیزهایی نو وارد آن خانه شود. گاهی یک سکه یک ریالی را به نیت رفع درد و بلا، داخل کوزه گذاشته و از پشت بام پرت می‌کردند.

در زاهدشهر، ششده، زنگنه و تنگ کرم، این مراسم از سوی اهالی در محله‌ها برپا می‌شود.در زاهدشهر، غروب چهارشنبه، کوزه‌ای را از آب کرده و از پشت محله‌ها برپا می‌شود. در زاهد شهر، غروب چهارشنبه، کوزه‌ای را آب کرده و از پشت بام به زمین می‌اندازند تا با ریختن آب و گرم شدن، زمین فصل بهار زودتر فرارسد. اهالی ششده به این مناسب چهارتل آتش افروخته و از روی آن می‌پرند.

مراسم شب چهارشنبه سوری در شهرستان شاهرود نیز با شور و شکوهی فراوان و با آداب خاصی برگزار می‌شود. در آخرین چهارشنبه سال، جوانان و پسر بچه‌ها به وسط کوچه افروخته و همه از روی آن می‌پرند.

پس از آتش افروزی و پریدن از روی آن، زنان یک کوزه یا شیشه خالی یا پر از آب را به نشانه رفع نحوست و غم و بلا در سال که گذشت بر زمین زده، می‌شکنند. عرب زبانان مقیم شاهرود در این شب، به نیت رفع نحسی، شیشه‌ای بر سر در خانه شأن می‌شکنند. در کلاته خیج، یک هیمه بزرگ آتش درست کرده و از روی آن می‌پرند. در این شب چراغ فانوس یا گردسوزی را در گوشه حیاط خانه تا صبح روشن می‌گذارند. در محمد آباد پل ابریشم زنان درون کوزه آب، برنج می‌ریزند و آن را روی خاکستر انداخته و می‌شکنند.

منبع:خبرگزاری مهر

چهارشنبه سوری؛ فرهنگی در پیچ و خم زمان

امشب آخرین چهارشنبه سال است؛ پریدن از روی آتش و گرفتن سرخی آتش و تقدیم کردن رنگ زرد به اعتقاد پیشینیان شاید مرهمی باشد برای شستن غم‌های آخرین سال قرنی که در حال گذار است.

رسومی که شاید در پیچ و خم زمان نام خود را زنده نگه داشته باشد اما دستخوش تغییرات فراوانی شده و چهره کاملا جدیدی به خود گرفته است.

برافروختن آتش هرچند از زمان‌های دور تا به امروز نمادی بوده برای دور کردن سستی و رخوت سالی که در گذار است، اما یک سالی می‌شود که حتی زور آتش نیز به کرونا نمی‌چربد.

از رسم و رسومات گفتیم؛ رسم و رسوماتی که سال‌های سال است که در خاطرات جمعی مردم شهر دفن شده و دیگر خبری از آن نیست و رسم و رسومات قدیمی شب چهارشنبه سوری جای خود را به شیوه مدرن اما بسی خطرناک داده است.

در قدیم با فرا رسیدن آخرین چهارشنبه سال اقوام و یا همسایه‌ها دور هم جمع می‌شدند، آتشی روشن می‌کردند و از روی آتش می‌پریدند و این جمله را زیر لب زمزمه می‌کردند که “ای آتش زردی من از تو و سرخی تو از من”؛ و آتش را نمادی برای دور کردن درد و بلا می‌دانستند. اسپندی روی آتش می‌ریختند و معتقد بودند که این کار به تحکیم خانواده و دور کردن چشم بد کمک می‌کند.

به گفته بزرگترها، قدیما مثل الان خبری از مواد محترقه نبود کسی نمی‌دانست دینامیت چیست و کپسولی و پروانه‌ای کاربردش چیست!!! روایت است که در گذشته‌های دور در شب چهارشنبه‌سوری دختران و پسران جوان و دم بخت با چهره‌ای پوشیده و ناشناس به در خانه‌ها می‌رفتند و از صاحب آن خانه طلب هدیه می‌کردند و رسم آن بود که هیچ‌کس دست خالی از آن خانه بیرون نیاید.

شکستن کوزه برای کُردها دیرزمانیست که نمادی برای دور کردن بلا و مصیبت بوده و هست و حتی امروزه در عروسی‌ها به نشانه دور کردن چشم بد کوزه را به زمین زده و می‌شکنند؛ در گذشته این رسم در شب چهارشنبه سوری اجرا می‌شده و کوزه آب را نزدیک به آتش بر زمین کوبیده و آن را می‌شکستند.

در بین این همه رسم و رسوماتی که در شب چهارشنبه سوری برگزار می‌شده و امروز دیگر خبری از آن نیست، شاید می‌توان گفت اولین و تنها رسم و رسومی که پیچ و خم تاریخ را در نوردیده و بیشتر از همیشه و پررنگ‌تر از گذشته خود را جلوه داده است؛ رقص و پایکوبی کُردها به دور آتش است.

این رسم هرساله در یکی از روستاهای خوش آب و هوای کردستان برگزار می‌شود و به عنوان یک جشن ملی و دسته جمعی برگزار می‌شود؛ و مردم از جای جای استان به آنجا می‌روند تا در این جشن باشکوه ملی سهیم باشند و شانه به شانه هم‌زبانان و هم‌وطنان خود این رسم قدیمی را به جای آورند؛ این رسم در میان کُردها به حدی باشکوه است که به عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری و فرهنگی هرساله گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است.

امروزه اما دیگر خبری از این رسم و رسومات نیست؛ دیگر دری کوبیده نمی‌شود تا هدیه‌ای طلب شود، کوزه‌ای شکسته نمی‎شود که چشم بد را دور کند، کسی از روی آتش نخواهد پرید تا درد و بلا را دور کند، و در این شب تنها صدای ناگوار و دهشتناک انفجار با چاشنی حادثه است که به گوش می‌رسد و گویی از آن رسم و رسوم آریایی تنها و بجز اسمی و رسمی چیزی از آن باقی نمانده است.

امسال هم همانند سال گذشته، کرونا حاکم است و امید که آتش امسال رخوت و درد و بلای کرونا را بسوزاند و از بین ببرد؛ اما بهتر آن است که برای محافظت از نزدیکان و عزیزان خود از هرگونه تجمعی خودداری کنیم تا آخرین چهارشنبه قرن و آخرین چهارشنبه سال به خوبی و خوشی برگزار شود.

منبع:ایسنا

آشنایی با آداب و رسوم چهارشنبه سوری در خوزستان

خوزستان از نظر ترکیب قومی بسیار متنوع‌ است. هر قومی آداب و رسوم خود را دارد که در زمان‌های خاصی از سال برگزار می‌شود و یکی از آنها چهارشنبه‌سوری است.

:مهم‌ترین بخش برگزاری جشن چهارشنبه‌سوری در خوزستان، افروختن آتش و پریدن از روی آن در غروب این روز است. در گذشته مرسوم بوده که مردم در نزدیکی‌های غروب چهارشنبه‌سوری به صحرا بروند. آنها پس از ورود به صحرا شروع به جمع آوری بوته گیاهان خشک می‌کردند، سپس آن‌ها را آتش می‌زدند و از روی آتش می‌پریدند. هنوز در اغلب شهرهای استان مردم در غروب چهارشنبه‌سوری آتش می‌افروزند و به هنگام پریدن از روی آنها می‌گویند: «غم برو شادی بیا – محنت برو روزی بیا»!

قاشق‌زنی در اهواز

قاشق‌زنی از آیین‌های ویژه چهارشنبه‌سوری در اهواز بود که بعد از مراسم آتش‌افروزی و بیشتر از سوی کودکان اجرا می‌شد. در این رسم کودکان پسر و دختر، چادری بر سر و روی خود می‌کشیدند تا شناخته نشوند. بعد به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌رفتنند. صاحبان‌ خانه‌ها هم با شنیدن صدای قاشق‌ها که به کاسه‌ها می‌خورد در خانه را باز می‌کردند و در کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریختند.

رسم بختیاری‌های خوزستان

در میان لرهای بختیاری خوزستان هم رسم «تَش پَرَک» به معنی پریدن از روی آتش مرسوم است و در برخی ازروستاهای این مناطق در این شب آش می‌پزند و بین همسایگان پخش می‌کنند. همچنین بعد ازصرف شام هم به دیدن  بستگان و همسایه‌ها می‌روند.

رسم بهبهانی‌ها

در قدیم زنان و دختران بهبهانی هم در شب چهارشنبه‌سوری به اماکن مقدس همچون امامزاده‌ها می‌رفتند و دو رکعت نماز حاجت می‌خواندند.

همچنین در بهبهان رسم بود که پیش از غروب آفتاب  مردم به صحرا می‌رفتند و مقداری بوته‌ خشک می‌کندند و آنها را  درحیاط خانه یا در گذرگاه آتش می‌زدند و از روی آن می‌پریدند. آتش‌ها معمولا ۳ یا ۷ کپه بودند. با غروب آفتاب و نیمه‌ تاریک‌شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می‌شدند و از بزرگ تا کوچک هر کدام ۳ بار از روی بوته‌های افروخته می‌پریدند. اکنون هم افروختن آتش و پریدن از روی آن در بهبهان مرسوم است و اغلب هم جوانان این کار را انجام می‌دهند.

منبع:همشهری