نوشته‌ها

کلیساهای جهانی ایران

در میان بیش از ۴۰۰ کلیسای ثبت و شناسایی شده در ایران، سه کلیسا و یک آیین زیارتی ثبت جهانی شده اند، عناصر فرهنگی ملموس و ناملموسی که جزو جاذبه‌های گردشگری فرهنگی و مذهبی شمال غرب کشور است و هر ساله گردشگران زیادی برای بازدید این اماکن به آذربایجان‌غربی و شرقی سفر می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، از سال ۱۳۵۸ تا کنون در مجموع ۲۶ اثر میراث فرهنگی، طبیعی و تاریخی ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده است، در این میان دو کلیسای تادئوس مقدس(قره کلیسا) در چالدران و کلیسای مریم مقدس (زور زور) در ماکو در آذربایجان‌غربی و کلیسای استپانوس مقدس در جلفا در آذربایجان شرقی در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) به عنوان نهمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت.

این در حالی است که بیش از ۴۰۰ کلیسا در ایران ثبت و شناسایی شده که برخی شهرت ملی و تعدادی هم شهرت ملی و جهانی دارند. کلیسای وانک در اصفهان، کلیسای کانتور (ارتودوکس) در قزوین، کلیسای سرخ‌آباد در مازندران، کلیسای سرکیس مقدس در تهران، کلیسای گاراپت مقدس در آبادان ، کلیسای مریم مقدس در تبریز و کلیسای ننه مریم در ارومیه از کلیساهای معروف ایران هستند که به لحاظ معماری و قدمت و جایگاه دینی مورد توجه مسیحیان و گردشگران فرهنگی و مذهبی که به این شهر سفر می کنند، قرار داد.

 گردشگری مذهبی گونه‌ای از گردشگری است که بازدید و حضور در مکان‌های مذهبی مانند حرم‌ها و بارگاه‌های مقدس امامان شیعیان (ع)، آرامگاه امامزادگان و مقابر و بقاع متبرکه، مزارها و اماکن منسوب به پیامبران الهی، مساجد بزرگ و مقدس، زیارتگاه‌ها، معابد و کلیساها مربوط به سایر ادیان و مذاهب، مزار عالمان و صالحان دینی و همچنین رویدادها و آیین‌های فرهنگی، دینی و مذهبی مناسبت‌های تاریخی را شامل می‌شود  که از عوامل مهم جذب زائر و گردشگری مذهبی و زیارتی است

همچنین در بخش عناصر و آثار ناملموس (غیرمادی) فرهنگی، ایران ۱۷ میراث ناملموس را در یونسکو ثبت کرده است؛ که آئین زیارت کلیسای تادوئوس مقدس (قره کلیسا) سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) ثبت جهانی شد. آیینی که اوایل مردادماه هر سال بیش از ۵ هزار مسیحی برای ادای مناسک آن به این منطقه سفر می کنند.

میراث‌فرهنگی ناملموس به تولیدات و فرایندهای فرهنگی مانند: آیین‌ها، هنرها، ترانه‌ها، آواها و نواها، موسیقی‌ها، رویدادها، مهارت‌ها و توانمندی‌هایی گفته می‌شود که در میان مردم و یا یک قوم در یک منطقه خاص جغرافیایی مرسوم بوده و با گذشت زمان، نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه به عنوان گنجینه‌ای ارزشمند به دوران معاصر یک ملت به ارث می‌رسد و همچنان به عنوان یک عنصر و ارزش فرهنگی توسط مردم ترویج، حفاظت و پاسداری می‌شود

 

کلیسای تادئوس مقدس(قره کلیسا)

قره کلیسا از بناهای مذهبی متعلق به ارامنه بوده که در جنوب ماکو و ۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شده است. قره در زبان آذری به معنای «سیاه» است و وجه تسمیه این نام سیاه بودن قسمتی از کلیسا است. ظاهرا ساختمان اصلی کلیسا از سنگ های سیاه ساخته شده که پس از بازسازی قسمتی از سنگ ها به وسیله سنگ های سفید جایگزین شده است. به احتمال زیاد این عمل به صورت عمدی انجام شده تا آیندگان از شکل و ظاهر اولیه کلیسا مطلع باشند.

شناسایی این بنای مذهبی به قرن ۷ میلادی بر می‌گردد و بر اساس تحقیقات در قرون چهارم تا ششم میلادی روی آرامگاه تادئوس مقدس (سال میلادی ۶۶) از حواریون حضرت مسیح (ع) بنا شده و برای مسیحیان منطقه و همچنین ارامنه جهان ارزش مذهبی زیادی دارد.

کلیسای مریم مقدس (زور زور)

کلیسای مریم مقدس به کلیسای زور زور نیز معروف است به همراه مجموعه عبادتگاه‌ها و روستا و منظر قره‌کلیسا، یکی دیگر از آثار پرونده کلیساهای جهانی ایران است که در استان آذربایجان غربی شهرستان ماکو و در ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا قرار دارد. این کلیسا که به حدود سال ۱۲۹۸ یا (قرن ۱۳ تا ۱۴) -میلادی تعلق دارد، ممکن بود که پس از آبگیری سد بارون در عمق دریاچه پشت سد قرار گیرد. به همین دلیل، به ارتفاعات کنار دریاچه منتقل و در آن نقطه دوباره بازسازی شد.

کلیسای مریم مقدس از مراکز مهم تعلیمات دینی، فرهنگی و ادبی بوده و در طول مدت فعالیت خود توانست ۱۲ روحانی با شهرت جهانی برای کلیساهای کاتولیک تربیت کند.

کلیسای استپانوس مقدس

کلیسای استپانوس مقدس به همراه مجموعه کلیسا آندروورتی(چوپان) و کلیسا و روستای دره شام در ۶ کیلومتری روستای دره شام به فاصله ۱۵ کیلومتری غرب شهر جلفا منطقه جلفا در آذربایجان‌شرقی، بعد از قره کلیسا در آذربایجان غربی، مهم ترین کلیسای ارامنه کشور است. این کلیسا مربوط به قرون ۱۰ تا ۱۲ میلادی است و در منطقه جلفا در کنار رودخانه ارس جای گرفته است.

استپانوس(استفان) اولین شهید راه مسیحیت که در قرن اول میلادی به دست مخالفان به شهادت رسید و هر سال، ارامنه بسیاری از گوشه و کنار ایران به زیارت این مکان می‌روند و در هفته زیارت قره کلیسا پس از انجام مراسم زیارت قبر تادئوس، به زیارت این دیر نیز می روند.

کلیسای چوپان نیز در همین مجموعه که در غرب شهر مرزی جلفا در ساحل رود ارس در قرن ۱۶ میلادی ساخته شده است. گفته می شود این کلیسا محل عبادت چوپانان ارمنی ساکن روستاهای اطراف دره شام بوده است.

آئین زیارت کلیسای تادوئوس مقدس(قره کلیسا)

«آیین و مراسم زیارتی کلیسای تادئوس مقدس» (قره کلیسا) ۲۷ آذر ماه سال ۱۳۹۹ در پرونده‌ای مشترک با ارمنستان در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری یونسکو ( UNESCO) قرار گرفت و به عنوان شانزدهمین میراث ناملموس ایران ثبت جهانی شد.

زیارت تادئوس مقدس آیینی مذهبی در قره کلیسا است، که ارامنه هر ساله از نقاط مختلف جهان به این مکان تاریخی (قره کلیسا- کلیسای تادئوس) – که جزو میراث جهانی ثبت شده است- می‌آیند، و این آیین را برگزار می‌کنند، این مکان مذهبی میعادگاه حدود ۵هزار ارامنه ایران و جهان می‌شود. افزون بر ارامنه، خانواده هایی از آشوریان و به ندرت خانواده های مسیحیان کاتولیک هم در این جشن شرکت می کنند.

یکی از آداب پسندیده در طول زیارت سه روزه، آیین های غسل تعمید کودکان و نوجوانان ارمنی در این کلیسا است. عده‌ای بر این عقیده هستند که تعمید کودکان آنها در محل تدفین حواری مسیح (ع)، همراه با خیر و برکت است. گروهی هم فرزندان خود را با نذر و نیت در آنجا غسل تعمید می‌دهند و به همین خاطر سن غسل تعمید گیرندگان گاه به ۱۵ و ۲۰ سال هم می‌رسد.

تادئوس یا طاطائوس (طاطاوس) یکی از حواریون مسیح است که در سال چهل میلادی به ارمنستان آمد و به تبلیغ مسیحیت پرداخت که در پی تبلیغ وی گروه زیادی به آیین مسیح روی آوردند که از آن جمله ساناتروک پادشاه ارمنستان و دخترش ساندخت بود ولی سلطان کمی بعد پشیمان شد و به مخالفت با آیین جدید پرداخت و دستور داد تا تادئوس، ساندخت(دخترش) و گروهی دیگر که به مسیحیت گرویده بودند (حدود ۳۵۰۰ نفر) را به قتل برسانند.

در سال ۳۰۲ میلادی زمان پادشاهی تیرداد از پادشاهان ارمنستان، مسیحیت را در این کشور دین رسمی و همگانی شد. مسیحیان ارمنی که خاطره شهادت تادئوس و ساندخت را نسل به نسل حفظ کرده بودند، در محل فرار آنها کلیساهایی بنا کردند که قره کلیسا یکی از آنها است.

بنا بر عقیده ارامنه، کلیسای تادئوس (طاطائوس) اولین کلیسایی است که به دستور مبشرین و حواریون مسیح در دنیا ساخته شده است و چون از نظر مذهبی شهادت را بزرگترین سعادت برای بشر می‌دانند، هر سال در روزهای آخر تیرماه و هفته اول مرداد ماه که مصادف با قتل تادئوس مقدس و پیروان مسیحی او است، در قره کلیسا جمع شده و مراسم  که به آیین زیارت تادئوس معروف است، بر پا می کنند.

کلیساهای معروف ایران

از میان ۴٠٠ کلیسای مسیحی، ارمنی و ارتودوکس شناسایی و ثبت شده در ایران کلیسای وانک در اصفهان، کلیسای کانتور (ارتودوکس) در قزوین، کلیسای سرخ‌آباد در مازندران، کلیساب سرکیس مقدس در تهران، کلیسای گاراپت مقدس در آبادان، کلیسای مریم مقدس در تبریز و کلیسای ننه مریم در ارومیه از کلیساهای معروف ایران هستند.

منبع:ایرنا

این زن هم کلیددار مسجد است هم کلیسا

توران، خواهر ناتنی رفت ترکیه و ماندگار شد، ایران خانم اما همین جا ماند در روستای «سِر». حالا او، هم کلیددار مسجد است هم کلیددار کلیسا.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در ادامه نوشت: سِر را با سپیدارهای بی‌برگش در غروب سرد آخرین روزهای پاییز، آرمیده بر دامان کوه می‌بینم، با خانه‌های سنگچین و کوچه‌های سپید از برف. سِر در چند کیلومتری ارومیه روستایی است مثل همه روستاها؛ پر از آرامش و سکوت، آسمانی آبی، هوایی زلال و مردمی آرام اما سِر اسرار  زیادی دارد و ایران خانم یکی از آنهاست. او را کنار انباری خانه‌اش می‌بینم درحالی که با مرغ‌هایش حرف می‌زند. می‌گوید عکس نگیر لباسم خوب نیست. منتظر می‌مانم برود برگردد. همسرش عصمت هم می‌آید با دو نوه کوچک و زیبایشان. ایران خانم در کلیسا را باز می‌کند و دختربچه‌ها با لباس‌های رنگارنگ زمستانی در حیاط سفید از برف، دنبال هم می‌دوند. کلیسا درست رو به روی خانه ایران خانم است و مسجد نوساز روستا روی تپه انتهای کوچه.

می‌گویم چرا نامت را ایران گذاشتند؟ می‌گوید: «تنها دختر زن دوم پدرم بودم، عزیز دردانه بودم. خواهرم توران هم تنها دخترش از همسر اول است اما حتماً امید داشته باز دختردار شود.» توران واژه‌ای ایرانی است و کلمه‌ای رایج در کردی به معنای قهر کردن. از خودم می‌پرسم پدر ایران خانم از کجا می‌دانسته یکی از خواهرها قهر خواهد کرد؟ عصمت و ایران مثل بقیه کردهای روستا از طایفه «هرکی» هستند. شاخه‌ای از کردهای شمال یا کرمانج اما روستا آسوری و آذری هم دارد؛ هرکی‌های سنی شافعی، آذری‌های شیعه و آسوری یا آشوری‌های مسیحی که تشخیص‌شان برای غریبه‌ای مثل من سخت است چون هر سه زبان در سِر متداول است و آشوری کردی حرف می‌زند و کرد، ترکی آذربایجانی و آذری کردی.

یک سمت حیاط، ساختمان نوساز سالن اجتماعات است و یک سمت، ساختمان قدیمی کلیسای «یوحنای رسول» با در آهنی منقش به صلیب و دو پنجره بلند هلالی. کنار سالن اجتماعات می‌ایستم و به مسجد با آجرنمای زرد درخشانش نگاه می‌کنم. کلیسا اما مثل خانه‌های روستا دیواری سنگچین دارد که قدیمی است و دیواری از آجر سرخ که نشان می‌دهد چند سال پیش بازسازی شده است. این کلیسا در سال ۱۲۵۳ خورشیدی توسط نسل اول مسیونرهای مذهبی امریکایی ساخته شد که فرزند یکی از آنها ژوزف کاکران متولد ۱۲۳۳ ارومیه است. او ۱۳ ساله بود که برای تحصیل طب در کالج پزشکی نیویورک به امریکا رفت و پس از ازدواج به ارومیه و نزد خانواده بازگشت و در سال ۱۲۵۷ یعنی ۵۶ سال پیش از دانشگاه تهران، نخستین دانشکده پزشکی ایران و دو بیمارستان ۱۵۰ تختخوابی زنانه و مردانه را در ارومیه تأسیس کرد. اگر فیلم «گل‌های داوودی» را دیده باشید، می‌دانید کجا را می‌گویم. مدرک نخستین فارغ‌التحصیلان دانشکده پزشکی ارومیه را هم مظفرالدین شاه و کاکران باهم امضا کردند.

کلیسا محرابی ساده دارد با چند تصویر از حضرت عیسی و حضرت مریم، دو ردیف نیمکت چوبی برای نشستن و کاج تزئین شده‌ای رو به روی در ورودی در کنج. دختربچه‌ها لا به لای نیمکت‌ها راه می‌روند اما حواس‌شان به گفت‌وگوی من و ایران خانم و عصمت هست. عصمت می‌گوید: «سه دختر دارم و یک پسر. ۴۰سال است که در سِر ساکنیم. قدیم روستا همه آشوری بودند که خیلی‌های‌شان رفتند؛ بعد که مرزها ناامن شد کردها و آذری‌ها آمدند. الان هم شورای روستا دو نفرشان کرد است یکی آشوری. ایران معتمد همه اهالی است؛ ۱۳ سال پیش وقتی کلیسا را تعمیر کردند، کلیدش را دادند دست ایران، پنج سال پیش هم وقتی مسجد ساخته شد گفتند کلیدش دست تو باشد.»

از او می‌خواهم گشتی در کوچه‌های پیچ در پیچ روستا با آن دیوارهای سنگی زیبایش بزنیم و اگر شد برویم در خانه سرگیس عضو مسیحی شورا. سرگیس اما خانه نیست. برای شب نشینی به خانه یکی از آذری‌های روستا رفته. عصمت آنقدر مشت به در می‌کوبد که اویغن بنیامین و همسرش پیده بیرون می‌آیند زوجی آسوری و حدود هشتاد ساله که نمی‌توانند شادی‌شان را از دیدن ما و عصمت پنهان کنند. پیده خانم که بالای پله ایستاده ترکی آذربایجانی حرف می‌زند و اویغن که وسط کوچه عصمت را در آغوش گرفته کردی فارسی. دستش را روی شانه عصمت می‌گذارد و می‌گوید این برادر من است، فقط برادر نه، برادر بزرگ من است: «چند وقت پیش افتادم سرم شکست، عصمت نبود مرده بودم. برد سرم را ضد عفونی کرد و بست. بعد زنگ زد به پسرم که بیا پدرت را ببر بیمارستان.»

پیده با لرزش از رؤیای زنان باردار سِر می‌گوید: «چند سال مدام هر زنی که اینجا باردار می‌شد، خواب می‌دید حضرت مریم روی تخته سنگ پایین کوچه نشسته و به عیسی(ع) شیر می‌دهد. این خواب آنقدر تکرار شد که پسرم رفت روی تخته سنگ یک اتاقک ساخت. حالا مردم می‌روند شمع روشن می‌کنند و دعا می‌خوانند.»

به تماشای اتاقک می‌روم؛ کلیسایی کوچک کنار باغستان روستا که به اندازه نشستن یکی دو نفر جا دارد، با قالیچه‌ای به بزرگی پادری و چند تصویر از عیسی مسیح و حضرت مریم و جایی برای روشن کردن شمع، کنار در آبی کوچکش. ماه لرزان از لا به لای درختان بالا می‌آید و شب‌نشینی و دورهمی اهالی شروع می‌شود. ایران خانم می‌گفت عزا و عروسی ما یکی است، به قول خودش خیر و شر. به زور از دست‌ عصمت درمی‌روم؛ دستم را گرفته و سمت خانه می‌کشد. می‌گوید شام نخورده بروید عیب است بخدا. نمی‌گویم شب را همین جا میهمانم که ناراحت نشود. اما همین چند دقیقه پیش می‌فهمم که دو روستای سِر هست؛ سِر بالا و سِر پایین و سِر پایینی آن طرف کوه است، کوه سِر. از آن هیجان‌انگیزتر اینکه قبرستان مسیونرهای امریکایی و خانواده کاکران هم بالادست روستاست. فردا تکه‌ای دیگر از اسرار سِر را خواهم فهمید.

ابرهای تیره، آسمان را پوشانده و هوای صبح آخرین روز پاییز، مثل تکه‌های تیز یخ، پوست را می‌شکافد. قبرستان امریکایی‌ها و قبرستان قدیمی آشوری‌های روستا زیر برف مدفون است. روی تابلوی سنگی کنار در، تاریخ ۱۸۵۵ حک شده است. یکی از اهالی می‌گوید قبرستان در سبز زیبایی داشت که از جا کنده‌اند. چند جا دیوار فرو ریخته و تبدیل به انبار کاه و علوفه شده و شاخه‌های خشک بوته‌های خودرو از کپه‌های برف بیرون مانده است. هر قبر تخته سنگی مکعب مستطیل است با خطوط و نقوش انگلیسی و قبر دونیم شده کاکران درست وسط قبرستان است. می‌گویند به هوای گنج، سنگ را شکسته‌اند. راستش را بخواهید اگر همین حالا سنگ‌ها را بار بزنید و بروید هم کسی خبردار نمی‌شود.

قبر مورال، سرکنسول انگلستان در تبریز را کنج قبرستان پیدا می‌کنم که برای درمان به ارومیه آمده و همان جا مرده است. خاک فروریخته از سراشیبی، نیمی از قبر را پوشانده. می‌گویند مظفرالدین شاه هم وقتی ولیعهد بود از تبریز برای درمان به ارومیه و نزد کاکران آمده است.

راهی آن یکی روستای سِر با کوچه‌های چشم نواز و پاکیزه‌اش می‌شوم؛ یکی از مقاصد گردشگری ارومیه با کلیسای زیبای «مارسرکیز» که قدمت آن به دوره ساسانی می‌رسد. اینجا همه اهالی آسوری‌اند اما هوا چنان سرد است که خبری از هیچ جنبنده‌ای نیست و در کلیسا هم بسته است. روی تابلو ورودی نوشته: «این کلیسای آسوری با مصالحی از جنس سنگ‌های لاشه و رسوبی ساخته شده و متشکل از دو ساختمان به هم پیوسته است. بخش نخست آن شامل ورودی کوچک، سالن نیایش و محراب کلیسا و بخش دوم سالنی که به موازات سالن اول ساخته شده است. این دو بخش با یک ورودی داخلی به هم متصل هستند. طاق‌های هر دو قسمت به سبک پارتی – ساسانی و به‌صورت طاق گهواره‌ای با توریزه نعلی شکل است.» گشتی در کوچه‌های سنگفرش دور و بر می‌زنم و برمی‌گردم.

دیشب در سِر آن سوی کوه و در روستای ایران خانم، میهمان یحیی‌پور سرهنگ بازنشسته بودم. هرچه اصرار به رفتن کردم نشد. رفتم بالای پشت بام تا ارومیه را از دور تماشا کنم. دانه‌های برف مثل پنبه‌ای که از کمان حلاجی گریخته باشد، دانه دانه این طرف و آن طرف می‌افتاد و ارومیه از دور مثل صندوقچه‌ای از الماس می‌درخشید؛ صندوقچه الماس ایران.

منبع:ایسنا

افزودن طاق معاصر به کلیسا جامع آنجرز برای حفظ نمای تاریخی

کلیسا جامع آنجرز فرانسه به زودی ورودی جدیدی توسط کنگو کوما و همکاران خواهد داشت؛ افزودن طاق قوس‌دار پیشنهادی برای محافظت از بخشی از نمای تاریخی بوده و در عین حال به‌منظور ایجاد یک گالری در فضای باز جدید بین کلیسای جامع و ورودی جدید اجرایی خواهد شد.

کلیسا قرن شانزدهم ایتالیا که در هوا شناور است

کلیسا ایتالیایی قرن شانزدهم که در نزدیکی دریاچه گاردا در کوه بالدو واقع شده است، به‌نظر می‌رسد به‌دلیل قرار گرفتن در قفسه نازکی از سنگ که از صخره بیرون زده، در هوا شناور است.

کلیسا باستانی که زیرِ دریاچه ایزنیک مخفی شده است

باستان‌شناسان پس از سال‌ها بررسی و تحقیق متعدد کشف کردند که یک کلیسا قدیمی یک هزار و 600 ساله در سواحل دریاچه ایزنیک ترکیه غوطه‌ور شده است.