کوشک سلامه، نماد میهماننوازی ایرانیان
ولایت خواف در قرون اولیه اسلام چهار شهر یا آبادی بزرگ به نامهای زوزن، خرگرد، سنگان و سلامه داشت، که هر یک از جایگاهی والا برخوردار بودند.
سلامۀ کنونی که در متون تاریخی و جغرافیایی به صورتهای سلامی، سلومک، سلومه و سلامهیر نیز آمده، در ۲۵ کیلومتری شمال غرب خواف واقع است.
سلامه هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان، گذشتۀ پر فراز و نشیبی داشته و شاهد رویدادهای تاریخی مهمی بوده است.
در عصر ساسانیان سلامه قابلیت داشتن سازۀ معماری با عظمتی چون بنای اولیۀ کوشک سلامه را داشته و قطعا آن بنا شاهد رویدادهای مهمی بوده که احتمالا به دلیل تغییر نام آبادی عصر ساسانی به سلامی دوران اسلامی، در لابلای تاریخ مکتوم مانده است. اما از قرون اولیۀ اسلام که مسالک و متون تاریخی و جغرافیایی از سوی مسلمانان تدوین شده، به برخی رویدادهای مهم در سلامه اشاره شده است. ابن واضح در البلدان، استخری در مسالک و ممالک و ابنحوقل در صورة الارض به موقعیت و راههای ارتباطی سلامه اشاره کردهاند و مؤلف حدودالعالم در اوایل قرن چهارم ه.ق سنگان و سلومک و زوزن را جاهایی با کشت و برز و از شهرکهای کرباس خیز وصف کردهاند.
مقدسی در اواسط قرن چهارم ه.ق از سلومک به عنوان شهر منطقۀ خواف نام برده است.
بنای خشت و گلی تنها اثر برجا مانده
تنها اثری که از دوران شکوه و عظمت سلامه بر جای مانده بقایای بنای خشت و گلی در زمینی به طول ۳۵و عرض ۳۰ متر است که ظاهراً در چند مرحله مرمت و تجدید بنا شده است.
مطالعات و گمانهزنیهای باستانشناسی که در مجاورت کوشک سلامه انجام شده، منجر به پیدایش سفالها و بقایای معماری دورۀ ساسانی شده و بعید نیست که بنای اولیۀ کوشک سلامی هم متعلق به دوران ساسانی باشد، زیرا شیوۀ معماری بخش عمدهای از طبقۀ همکف که باقی مانده نیز قابل مقایسه با سازههای معماری چلیپایی شکل ساسانی در تختسلیمان، بیشاپور، فیروزآباد و سروستان است.
به استناد متون تاریخی در سال ۶۰۷ ه.ق ابوالمؤید ابوبکرعلی زوزنی ملک زوزن در سلامه عمارتی عالی بنا کرده که احتمالا اشاره به همین بنا است و ممکن است که ملک زوزن آن را مرمت کرده باشد.
در سال۶۹۵ ه.ق رکنالدین محمود سیستانی به خواف لشکر کشید و امیرزادگان خوافی در سلامه با او به مقابله برخاستند، اما شکست خوردند و تسلیم شدند. امیر محمود سیستانی بر سلامه مسلط شد و یک سال و نیم در کوشک سلامه اقامت کرد.
اگر توصیف حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ه.ق از کوشک سلامه واقعیت داشته باشد، زلزلۀ مهیب سال۷۳۷ ه.ق که بسیاری نقاط از جمله شهر جیزد را در نزدیکی آن با خاک یکسان کرده، به آن آسیب زیادی وارد نکرده و دلیل آن احتمالا ضخامت زیاد دیوارهای خشت و گلی بوده است، با این وجود کوشک سلامه در اوایل قرن ۱۴ ویران و به تپۀ بزرگ و مرتفعی تبدیل شده است. خاک آن از سوی کشاورزان به عنوان شوره برای تقویت زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفته و از بقایای معماری به عنوان آغل و طویله استفاده میکردند.
خاکبرداری و پیدایش بنای اولیه
تا اینکه در سال ۱۳۲۶خ شادروان سید محمد قریشی روستای سلامه را به مبلغ ۲۰۰ هزارتومان از قوامالسلطنه خرید و تپۀ سلامه را خاکبرداری کرد که منجر به پیدایش بقایای معماری بنای اولیه در طبقۀ همکف شد. نقشۀ آن عبارت بود از چهار سالن عمود برهم و صلیبی شکل.
هریک از سالنها ۱۳متر طول و۳ متر عرض داشتند که در مرکز یک چهارراه را شکل میدادند. شادروان قریشی تصمیم به بازسازی بنا گرفت و با صرف هزینۀ زیاد ظاهرا بر شالودۀ دیوارهای باقی ماندۀ پیشین، آن بنا را در دو طبقۀ همانند ساخت، سومین طبقه را در ابعاد کوچکتر و متفاوت با طبقات همکف و اول بنا کرد و رویۀ دیوارها را با آجر نماسازی کرد و در سال ۱۳۳۰خ بنای فعلی آماده و آراسته شد.
بعد از تجهیز بنا اطراف آن نیز خاکبرداری و تسطیح شد و بر گرد کوشک سلامه باغی سرسبز و با صفا شکل گرفت.
شادروان سید محمد و پس از او سید علی قریشی که مالک زمینهای وسیع و آب فراوان لبریز از سد سلامه بودند با خیرخواهی انگیزۀ این را داشتند که کوشک سلامه را تبدیل به واحد پذیرایی از مسافران خسته کنند و هرکه در آن سرای درآید نانش دهند و از نامش نپرسند، این سنت نیکو تا اواخر دهه ۵۰ برقرار بود که کمکم به بوتۀ فراموشی سپرده شد و اکنون باغ و کوشک سلامه که یکی از با شکوهترین میراثهای ملموس و یادآور زیباترین میراث ناملموس یعنی میهماننوازی ایرانیان میباشد، آسیب پذیر و نیازمند ارادۀ «قریشیوار» است که دوباره به شکوه گذشتۀ خود برگردد.