سوم فروردین، در تقویم همراه با “روز جهانی آب” حک شده است؛ مایهی حیات، آبادانی و شکل گیری تمدنهای بشری، پروردگار آب آفرید و آن را منشأ پاکی و پاکیزگی قرار داد.
نیاز به آب، امری فراگیر به شمار میرود و هیچ موجود زندهای نیست که برای تداوم حیات، نیازمند آب نباشد؛ اما هنر هم در همه ابعاد به سمت آب، تمایل دارد.
در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و درکنار آن آرام می گیرد. ولی در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و با شناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و ارتباط آن با انسان، آب را به درون معماری بکشانند.
امروزه با گسترش بی رویه شهرها و آلودگی های ناشی از آن، حضور و تأثیر عناصر طبیعی چون آب در عرصه فضاهای معماری و شهری، سبب نزدیکی هرچه بیشتر انسان به طبیعت و کاهش فشارهای روحی و روانی او خواهد بود.
حضور این عنصر در شهرهای تاریخی، در بناهای معماری مختلف نظیر باغها، خانه ها، آب انبارها، سقاخانه ها و … گرمابه های سنتی نقشی تاثیرگذار و حیاتی را داشته است.
سعید زحمتکشان، پژوهشگر و کارشناس حوزه مدیریت شهری به مناسبت روز جهانی آب در قالب یادداشتی به ابعاد اهمیت این عنصر ارزشمند و تاثیرش بر زندگی پیشینیان ما و همچنین نقش و تاثیری که در ارتباط با معماری بناهای سنتی چون گرمابه ها در زندگی انسان ها و صنعت جهانی گردشگری، پرداخته است.
” آب و حمام کردن نماد و اقدامی از پاکی، سلامتی و شادابی که در ایران پر افتخار باستان و دوران شکوهمند اسلامی توسط انسان ها با توجه به تاکید ادیان الهی نظیر آیین مهرپرستی، مزدائیسم، زرتشت و در نهایت اسلام حتی به عنوان یک فریضه مذهبی محسوب میشده و به اعتبار فرضیه های موجود، ایرانیان نخستین قومی بودند که توانستند استفاده از این عنصر را به نظم در کالبد معماری بیاورند و پس تغییر و تحولات گوناگون، کاربری گرمابه ها به عنوان یادگاری از گذشته به اکنون به عنوان سنتی نیک و ماندگار، خواهد ماند.
بنای معماری گرمابه های سنتی به ایران باستان باز میگردد که شواهد و پژوهش های مرتبط با آن در دست اقدام است و به طور کلی اشاره می گردد کالبد این کاربری ابتدا به صورت غیر منظم در جوار آب ها و پس از آن در بناهای حاکمیتی و اشرافی نظیر کاخ ها و منزل اعیان متمول بوده و پس از عمومیت یافتن آن با توجه به پیشرفت جوامع بشری در شهرها و سکونتگاه های انسانی در قالب گرمابه ها با عملکرد اصلی و گوناگون خود مانند استحمام و شست و شو، اقدامات پزشکی و درمانی، گردهمایی مذهبی و اجتماعی و امورات مختلف فرهنگی و … تجلی پیدا کرده است.
به عنوان مثال پیامبر مکرم اسلام به نقل از کلام الهی میفرماید که دستورالعمل اسلام به انسان ها این است که پاکیزگی را سرلوحه زیستی فردی و اجتماعی خود قرار بدهند و برای شما از آسمان، آب فرو می فرستد تا به وسیله آن شما را طاهر و پاکیزه گرداند. همین طور دانشمندان ما، شخصیت هایی مانند زکریای رازی و ابن سینا از آن برای آب درمانی و اقدامات مربوط به سلامتی بهره جسته اند. در طول تاریخ، انسان های مختلف با استفاده از این بستر و عنصر مقدس آب، آداب و رسوم خود را به منصه ظهور رسانیده اند.
در وصف گرمابه ها؛ بوق حمامی که سحرگاه به صدا در می آمد زنگ شروعی بود ویژه افرادی که برای پاکیزگی و عذر شرعی نیازمند آن بوده اند به قصد حمام عزیمت میکردند و پس از ورود از سردر و هشتی به بینه این مکان با تزیینات منحصر به فرد کاربندی، گچ بری یا آهک بری، کاشیکاری و همچنین نگاره ها ایرانی به عنوان یک تزیین مکمل در زیبایی شناسی معماری ، پس از درآوردن لباس ها با هدایت دلاک و پادوی گرمابه، آماده استحمام، آب درمانی ( حجامت و رگ زنی ) و سایر روادید اجتماعی و فرهنگی میشده است و با عبور از فضای واسط ( میاندر و هشتی ) به گرمخانه و خزینه و در مواردی اتاق های خدماتی نظیر نوره خانه و سرتراشی و … مطابق با سلسه مراتب حاکم بر معماری گرمابه های سنتی ( مبتنی بر تامین آسایش فیزیولوژیکی بدن و مصرف انرژی ) به اقدامات مربوط به آسایش و آرامش خود می پرداخته است .
امورات مختلف و بسیار جالبی منطبق بر سنت های نیاکان ما در این فضاها انجام میشده که مجال سخن از آن در این یادداشت نمی گنجند و با خواندن کتب علمی معتبر و بازدید های میدانی، آگاهی بدان میسر است اما در این جا از مراسم های مختلف در بینه به عنوان سالن اجتماعات شهر یا محله و دیگر فضاها از قبیل جام چهل کلید یا چهل بسم الله ، حنابندان ، چله بری ، زنان زائو ، لنگ بستن ، جشن و سرور و تعاملات اجتماعی و …بسنده می کنیم .
جهان در عین تنوع و گستردگی خود با محدودیت هایی مواجه بوده است و شهر تاریخی شیراز چون نگینی بر تارک هنر معماری و شهرسازی شهرهای کهن جهان با دارا بودن گرمابه های سنتی در آخرین شهر از شهرهای روی شهر ( شهر تاریخی کنونی مصون مانده از زلزله و سایر سوانح طبیعی و انسانی ) نظیر گرمابه های نظرعلیخان ، کاخ کریمخانی ، باغ عفیف آباد ، قورآباد ، خانی ؛ گچینه ، گلشن ، توکل ، وکیل و …با توجه به خصوصیات مختلف چه در ایران از نظر تنوع اقلیمی و فرهنگی و بومی و چه در جهان اسلام از ساختار و اصول کلی ثابتی برخوردار بوده است .
این عنصر شهری پس از ملاحاظات مکانیابی از نظر تامین آب ( قنات ، چشمه ، چاه ) با توجه به نیازمندی ها و خواسته عمومی به طور غالب در مراکز محلات شهری به عنوان یک بنای مقدس عام المنفعه توسط بانی خیر و نیک اندیش و معمار زبردست زمانه ، بنا گردیده است .
گرمابه ها در گذر زمان با هزینه های شخصی متمولین صاحب منصب و اعتبار یا به صورت موقوفه و رقبه نگهداری و تجدید حیات می نموده که با ایجاد حمام های خصوصی در خانه ها به علت پیشرفت تکنولوژی ( سیستم لوله کشی ، سوخت ها فسیلی ) و محدودیت های شهرسازی و همچنین تغییر سبک زندگی شهروندی ، این گرمابه ها به فراموشی سپرده شد و گوهری از گنجینه های معماری ایران زمین ، در انتظار زمان برای تخریب و نابودی اندک اندک نه فقط کالبد بلکه فرهنگ و سنت نیاکان ما قرار گرفت که فرسودگی غالب کنونی این ابنیه ، گواه بر این مطلب است و نگارنده معتقد است که متروک ماندن اینگونه بناها ، عامل اصلی تخریب و انحطاط آن می باشد و این خود نیازمند تجدید نظر در زیرساخت های ذهنی عوامل مرتبط است .
سیستم سازه ای ( ایستایی و استحکام ، دقت در انتخاب و تنوع مصالح و …) و سیستم تاسیساتی ( خودکفایی حرارتی برودتی ، گرمایش از کف ، تهویه طبیعی و …) پیچیده ، الگوی معماری اصیل ایرانی ( سلسله مراتب فضایی ، سند جامع هویتی معماران هوشمند مبتنی بر اصل قناعت و بهینه سازی مصرف انرژی ) ، هنرنمایی هنرمندان عصر زمانه با نگارگری ( به عنوان یکی از اسناد مصور و یک اثر هنری برای به تصویر کشیدن داستان ها ) و تجلی نبوغ هنری با تکنیک و ذوق هنرمندان ( آهک بری یا ساروج بری ، کاشی کاری ، کاربندی ، نقش نگاره ها ) ایرانی ، آداب و رسوم متنوع اجتماعی فرهنگی و … از ویژگی های منحصر به فرد گرمابه های سنتی به شمار می رود که خاطر نشان می گردد که این بنا در طول تاریخ ، کمترین تحول را در ساختار خود نسبت به سایر ابنیه ها داشته است و این خود اصل مهمی در تداوم حیات آن و بازآفرینی این کاربری خواهد داشت .
راهکاری که نگارنده به آن باور و دلیل علمی با ضمانت اجرایی دارد این است که ، بنای گرمابه ها با تعیین کاربری به جای تغییر کاربری در جهت حفظ ، بازتولید یا باز زنده سازی اصالت ها می تواند با تهیه طرح مرمت و بازآفرینی در نقاط مختلف جغرافیایی همچون شهر تاریخی شیراز ، نقشی موثر در فرهنگ و تمدن این بافت تاریخی داشته باشد که ضمانت اجرا آن منوط به داشتن توجیه اقتصادی این مهم در قالب یک پروژه است که عوامل مختلف مدیریتی اعم از پارلمانی ، دولتی و بخش خصوصی یا افراد ، می توانند شرایط و بستر تحقق آن را فراهم آورند.
اهمیت و جایگاه گرمابه در بافت تاریخی شهرهای ایران از جمله شیراز و همچنین جایگاه آن در زمینه های اجتماعی ، فرهنگی و گردشگری نیازمند توجه است که سرمایه گذاری در این حوزه می تواند مورد توجه علاقهمندان گردشگر و شهروند قرار بگیرد.
همانند کشور ترکیه که با داشتن حمام های سنتی در شهر توریستی استانبول از آن به عنوان منبع درآمد سرشاری برای اقتصاد گردشگری خود کسب می کند ؛ ما نیز می توانیم با در نظرگرفتن عملکرد گذشته گرمابه ها مانند استحمام به روش سنتی ( مشت و مال و کیسه کشی و …) ، فرهنگ نقالی و داستان سرایی ، مراسم گوناگون فرهنگی اجتماعی از قبیل جشن و سرور و شادمانی و … این موزه های بی همتا را همچون شکوه گذشته با درآمدی پایدار از فرهنگ و اقتصاد ، زنده سازیم و چشم جهانیان را به آن معطوف بداریم و به عنوان مکمل ظرفیت های گردشگری از آن بهره ببریم .
به قول سید محمد بهشتی از پیشکسوتان پژوهشگر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری ما باید برای گردشگران جایی محیا کنیم که چیزی برای عرضه به آن ها ( همان جایی بودن ) وجود داشته باشد . به این بیان، در واقع همانطور که رونق دوباره این گرمابه ها می تواند به کارآفرینی منجر شود ؛ این اقدامات بهتر است، باعث اتفاقات گوناگون به مانند نزدیک شدن و آشنایی بیشتر ملل، فرهنگ و اقوام ها شود . به نوعی اگر اقدامات گردشگری علاوه بر تولید و توزیع ثروت به رشد فرهنگی اجتماعی منجر نشود، سودمند نخواهد بود. به قول شاعر: زکار عشق به تن رنج می رسد آری .
سرمایه گذاری در این مقوله علاوه بر بالا بردن کیفیت زیرساخت های گردشگری با بناهای ارزشمند ، هم در تنوع و هم حداقل در توزیع درآمد حاصل از سیاست افزایش راندمان گردشگری داخلی کشور، می تواند در چارچوب منافع ملی و منافع محلی از جمله شخص یا مجموعه سرمایه گذار جهت دار شود و این رابطه مستقیم و متناسب با شعار سال ” جهش تولید ” را خواهد داشت.”
منبع:ایسنا