عزمی برای گشودن بخت بختگان نیست
یک از اهالی روستای محمدآباد شهرستان استهبان، از روستاهای همجوار دریاچه بختگان، در یادداشتی به مناسبت روز جهانی تالابها، ابعادی از مشکل دریاچه بختگان به عنوان یکی از ۱۱ تالاب مهم استان فارس و دومین تالاب بزرگ ایران، را بیان کرده است.
در این یادداشت که با عنوان، عزمی برای گشودن بخت بختگان نیست، ابعادی از مشکل خشکیدن تالابهای فارس و نبود اهتمام جدی برای رفع این چالش زیست محیطی، خصوصا در مورد تالاب بختگان مطرح شده است.
” روز جهانی تالابها بهانهای شد، تا مسئولان محیط زیست استان فارس و شهرستان های استهبان و نی ریز در دهه اخیر برای نخستین بار در یک برنامه رسمی، در کنار تالاب بختگان به عنوان یک تالاب بینالمللی حضور یافته و از نزدیک روزهای نه چندان خوب این تالاب را مشاهده کنند.
تالابی که آوازه جهانی دارد، تالابی که این روزها باید مقصد انواع پرندگان مهاجر بین المللی از سیبری و… باشد.
این تالاب باید امروز به یک مقصد بزرگ گردشگری در مناطق استهبان، نی ریز، خرامه و سایر شهرستانهای همسایه با این تالاب زیبا تبدیل شده باشد، اما صدحیف که بخت از بختگان بزرگ و زیبا برگشته و خشکسالی های پی در پی، حفرچاه های غیرمجاز، برداشت های بی رویه در بالادست و عدم تحقق سهم سالانه حقابه اش، وضعیت کنونی او را به هم ریخته و حال خوش ندارد.
مسئولان عزیز و گرامی، آقای استاندار، آقای نماینده مجلس، اعضای مجمع نمایندگان، ریس کل دادگستری،مدیرکل محیط زیست، مدیرعامل آب منطقه ای، فرمانداران، بخشداران و تشکل های مردم نهاد،بختگان حالش خوب نیست چرا به فریادش نمی رسید؟ سخنان گهربار همکارانتان در دهه اخیر جز رنگ و لعاب تیترهای رسانه ای، دستاورد چندانی برای بختگان نداشته است. نتیجه بازدید های هوایی و زمینی از این دریاچه، تذکر و سوال ها در مجلس به کجا رسید؟
اگر چه امسال عزم و اراده خوبی توسط مسئولان استان فارس برای تحقق حقابه بختگان انجام شده، اما خوب می دانیم که با این میزان تالابی به این عظمت که دومین تالاب بزرگ کشور به شمار می رود و در عرصه های بین المللی نیز به خوبی شناخته شده است کافی نیست.
البته در این راه نیز قدردان دلسوزان حافظ محیط زیست در دستگاه قضایی استان هستیم که با دغدغه مندی خود اجازه ندادند به حقابه بختگان دست درازی شود و این آب وارد تالاب شد.
اما هنوز فرودست این تالاب که جانی در بدن ندارد تشنه است.
اگر خاطرات کودکی خود را بخواهم ورق بزنم و به اواخر دهه شصت و دهه هفتاد برگردم، زیبایی های توصیف نشدنی این دریاچه، پرندگان زیبا، طبیعت و حیات وحش پر جنب و جوش آن هرگز فراموش نمی شود. روزهایی که حتی در زمستان در خیال کودکی بیم آن را داشتیم که نکند آب دریا بالا آید و خانه و زندگی را بگیرد.
به عنوان فردی که زاده روستای محمدآباد استهبان بوده و از کودکی تاکنون به خوبی فراز و نشیب های تالاب بختگان را به عنوان یک روستایی ساحل نشین مشاهده و درک کرده ام، اکنون به عنوان یک فعال رسانه ای استان فارس و عضوی از شورای روستا نمی دانم از کجای ناخوش احوالی بختگان بگویم.
از روزهایی که آب دریاچه با ما فاصله گرفت و ساحلش به زمین بازی بچه های روستا تبدیل شد، روزهایی که به عینه شاهد مرگ و میر ماهی ها و سایر موجودات زنده دریایی، خروج لاک پشت ها و از بین رفتن نسل آنان در حاشیه تالاب شدیم. از روزهایی که گردبادها باد نمک بر روی زمین های کشاورزی می وزد و انجیرستان ها نیز از رطوبت خدادادی تالاب بختگان بی نصیب شده اند.
آری، تالاب بختگان اگر روزی به سخن آید در ابتدا از جفای مردم بالادستش سخن می گوید. از مسئولانی که باید پیش از مرگ برایش دارو می آوردند.
بختگان اگر به حرف آید، از ناراحتی خود می گوید که چگونه نتوانست از مهمانان داخلی و خارجی خود پذیرایی کند و میزبان خوبی برای پرندگان مهاجر باشد.
پرندگانش در سراب بختگان با عشق و ذوق لانه و آشیانه کردند اما وقتی جوجه هایشان سر از تخم بیرون آوردند، آب و غذایی در میان نبود تا بالی بگیرند و به پرواز درآیند و گرمای تابستان و دریای بدون آب، موجب تلف شدن آنان شد.
در این رهگذر، مردم روستاهای منطقه خیر و به ویژه محمدآباد و اهالی روستاهای اطرافش از جمله روستاهای خانه کت، قشم قاوی، سهل آباد، دستجرد، بنوان، دامنه، ماهفرخان، دهویه و مبارک آباد که بیشترین وسعت دریاچه را در مرزهایش دارد، قدردان تلاش مسئولان و نمایندگان دلسوز و به ویژه تشکلهای مردم نهاد شهرستان های اطرف بختگان، از جمله گروه مردمی دیده بان استهبان به مدیریت آقای باقری هستند، تشکل مردم نهادی که به معنای واقعی جمله دیده بانی از تالاب بختگان را در برنامه قرار داده و همواره مسئولان و مردم را برای احیای بختگان و حفاظت از این زیست بوم بزرگ که تاثیر بسزایی در زیبایی، آب و هوا، طبیعت و اکوسیستم منطقه داشته به حرکت واداشته است.
همچنین در سال های اخیر که پرندگان مهاجر بدون آب و غذا ماندند به کمک آنان شتافته و تا به امروز با حمایت مسئولان محیط زیست اجرای برنامههای مختلف فرهنگی و اجتماعی از جمله گرامیداشت روز جهانی تالاب ها را در برنامه قرار دادند تا صدای بختگان را به گوش همگان برسانند.
بختگان را قلب تپنده زیست محیطی استان پهناور فارس و شهرستان های اطراف آن می دانیم و به خوبی دیدیم که با تشکیل کمپین صدای بختگان چگونه اقشار مختلف استان فارس و کشور از این تالاب و تحقق حقابه آن حمایت کردند.
درخواست ما این است، این حرکت ها تداوم یافته و مسئولان استان فارس و به ویژه نمایندگان فارس آنچه در توان دارند برای احیای بختگان بکار بگیرید.
جای تعجب است چرا جمعیت بزرگ ۱۸ نفره نمایندگان فارس هنوز عزم راسخی برای احیای بختگان نداشته اند؟
آیا اگر بختگان در استانی دیگر بود، نمایندگان آن چنین حمایتی داشتند؟ انتظار است نمایندگان فارس احیای بختگان را جزء اولویتها قرار دهند.
بدون شک احیای این تالاب تاثیر بسزایی شهرستان های همجوار بختگان دارد.
اجازه ندهید بختگان وضعیتش اسفناک تر شود. بخت از بختگان برگشته، اجازه ندهید بیش از این ادامه یابد. بلکه با تدبیر و برنامه ریزی در یک حرکت جهادی بخت را به بختگان بازگردانید.
بختگان امروز به حرکت ها و جلسه های نمادین نیازی ندارد، بختگان امروز همدل می خواهد و باید همسایگان آن در روستاهای اطراف همه و همه یکدل شوند و برای بازشدن بخت بختگان تلاش کنند.
مردم هستند که باید احیای بختگان را مطالبه کنند و در اجتماعات مختلف مردمی که به مناسبت های مختلف برگزار می شود، اهمیت وجود این تالاب بین المللی را تشریح کرده و از مسئولان و به ویژه نماینده شهرستان درخواست کنند به دنبال احیای بختگان و روزهای خوش مردم با این تالاب باشند و اجازه ندهند این تالاب خشک که روزی امید داریم دوباره پرآب شود به حیات خلوت عده ای سودجو تبدیل شده و مشکلات زیست محیطی و آلودگی برای آن فراهم کنند.
نکته دیگر اینکه برنامهی از سوی دوستداران محیط زیست و فعالان جوامع بومی محلی برای پوشش تصویری زنده مراسم روز جهانی تالابها از کنار بختگان در دستور کار بود اما در این منطقه اینترنت هم مانند بخت بختگان به خواب رفته و مجال تلفن زدن را هم کمتر میدهد چه رسد به پوشش زنده تصویری یک مراسم….
کاش که وضعیت آنتن دهی همراه اول هم در روستای محمدآباد بهبود یابد تا مشکلات اهالی روستا به ویژه دانش آموزان و دانشجویان در این زمینه برطرف شود.”