خانه سر سلسله سادات طباطبایی بهبهان و بیمهری میراثیان
اما به تماشا هر خانه از بافت تاریخی مینشینی محال است که از جلوهگری عمارت بهادر دیوان، هوس شنیدن قصههای ساکنان آن عمارت دیوانی ساعتها، شنونده را جذب خود نکند. عمارتی که به یکی از مهمترین و قدیمیترین خانوادههای بومی بهبهان تعلق دارد. سادات طباطبایی از سال ١٠٩٩ قمری تا سال ١٣٧٠قمری مقارن با وفات سلطان محمد خان سوم (سردار امجد منصوری) حکومت بهبهان و کهگیلویه را در دست داشتند.
کافی است، مهمان عمارتی باشی که یکی از گنجینههایش وجود دهها حکم حکومتی و مکاتبات دولتی با ساکنینش است که همه آن اسناد گواه بر اهمیت جایگاه سردمداران وقت آن زمان در عمارت بهادر دیوان است.
حکومتداری بهبهان و کهکیلویه
این خانواده قریب به ۶٠٠ سال، از روزگار ایل خانان مغول در قرن هشتم قمری، تا پایان دوره قاجاریه، حکومت بهبهان و کهکیلویه را در دست داشتند، پدر سردار امجد، میرزا علیرضا خان دوم (بهادرالدیوان)، فرزند میرزا سلطان محمد خان دوم است که بعد از مرگ او، به سال ١٢٨٧ قمری، ابتدا برادر بزرگتر بهادرالدیوان به حکومت منصوب میشود، ولی پس از آن بهادرالدیوان (پسر دوم) به جای پدر بر مسند حکومت انتخاب میشود.
جد اعلای این خاندان، سید عمادالدین مطهرحسنی ارجانی، ملقب به سید فقیه است که مرقد او در مرکز شهر بهبهان واقع شده، او از فقههای امامیه در قرن هفتم هجری بوده است.
بنابه شجرهنامه موجود با هفده واسطه، نسبش به امام حسن مجتبی میرسد، بنا به نقل از کتب و اسناد، او از معاشران و شاگردان خواجه نصیر طوسی بوده و از سوی او مامور به تبلیغ مذهب تشیع در ارجان میشود. او از تیرهی سادات حسنی طباطبایی یمن، مشهور به آل المحل، از اعتاب امام یحییالهادی الیالحق امام زیدیه یمن بوده، و قبرش در صعده یمن مشهور است.
این خاندان در اواخر قرن چهارم به ارجان کوچیدهاند و ساکن این ناحیه میشوند، بعد از سیدعمادالدین مطهر که شرح اولادشان هر یک بسیار طولانی است، در حکومتهای مختلف، اولادش حاکم مطلق بهبهان و کهگیلویه بودند.
همانطور که شرح داده شد، این افتخار در خدمتگزاری به مردم تا پایان عمر سلطان محمد (سردار امجد)، ادامه یافت و به دلیل تغییرات در شیوهی حکومتی، پس از آن حکام به صورت فرماندار نظامی، استاندار و غیره از طرف دولت مرکزی منصوب میشدند.
دراین اوان فرزند برومند سردار امجد، مرحوم نجف خان منصوری در سرای اجدادی باقی مانده و جانشین پدر میشود و در همین دوران این خانه محل اصلی تصمیمگیریها و تعیین خط مشی سیاسی در منطقه، بوده است و او در ادامه راه اجداد و احقاق حقوق مردم این دیار سعیهای فراوان کرده است.
عمارت بهادر دیوان، کی و چگونه ساخته شد؟ بعد از وفات سلطان محمدخان دوم و نحوهی به حکومت رسیدن بهادرالدیوان، اختلافاتی بین میرزایان بروز پیدا میکند، در این دوره نسبت به جان او اقدام به سوء قصد میشود. بدین سبب او، بنا به توصیهی خاندان مادری که از خاندان خواجهها است، از محلهی میرزاها به محله گچ پزان یا کارسرای امروزی نقل مکان میکند که ابتدا در ضلع جنوبی حسینیه کارسرا محلی را بنا کرده و سپس دست به ساخت بنای فعلی میزند.
بنا به اطلاعاتی که از امیرعبدالله خان منصوری دارم، ظاهرا اقدام به ساخت این بنا در اواخر عمرسلطان محمد خان دوم بوده اما آن چیز که مشهود و از تاریخ بنا در دست است، اتمام و کارهای اساسی توسط بهادرالدیوان صورت پذیرفته و ایشان و اولادانش سلطان محمدخان سوم (سردار امجد)، میرزا صفاخان و میرزا طاهرخان در این بنا ساکن و امور دیوانی و حکومتی بهبهان و کهکیلویه را از این مکان اداره میکردند.
بهبهان کوره ارجان
شکوه این بنا زمانی مشخص میشود که از تاریخ بهبهان بیشتر بدانیم، بهبهان کنونی کورهی ارجان نام داشت و از عظیمترین و حساسترین ولایات ایران به دلیل موقعیت جغرافیای سیاسی محسوب میشود. در کتاب کهکیلویه و ایلات، قید شده بهبهان قبل از شیراز و تهران لولهکشی آب داشته است، چیزی که این عظمت را برای بهبهان رقم زده، نمیتواند در کنار این موقعیتها جدا از مدیریت با صلابت و با نفوذ بوده باشد، بیشک در این مقام حق خاندان منصوری طباطبایی غیرقابل انکار است.
از این خاندان اولین کسی که وارد کارهای حکومتی میشود، میرزا حبیب الله خان طباطبایی بود، و این رویه نسل به نسل ادامه یافت، چون بحث از این خانه و سازندگان آن است، تاریخ را از مرحوم بهادر الدیوان به بعد یاد میکنم.
نامبرده در کسوت دیوانی و حکومتی، با رعایت عدل و انصاف حکومت کرده، و مردانه مقابل هرزگیها و زیادهخواهیهای خوانینی که بعد از مشروطه، مال و جان و زمینهای مردم بهبهان را تیول خود کرده و غارت کردند، ایستاد. بدین سبب توسط پلیس جنوب دستگیر و به زندان در قلعه تل منتقل شود.
اموال و حتی اثاثیه همین بنا با شکوه، توسط عمال انگیس غارت شود، در هنگامهای که او، از زندان خلاصی یافته و با سربلندی به بهبهان باز میشود، و بیش از پیش محبوبیت یافته و به خدمات شایانی مبادرت میورزد.
چگونگی دریافت لقب سردار امجد
فرزند ارشد او، سلطان محمدخان سوم (سردار امجد)، بعد از او، بر مسند پدر مینشیند، او ابتدا به قوامالدینخان شهرت داشت و به دلیل جنگ با شیخ خزعل که تا ناحیه زیدون پیشروی کرده بود و سودای تجزیه خوزستان را داشت و شکست سپاه شیخ و دیگر خود فروختگان به دربار انگلیس از طرف حکومت مرکزی مفتخر به لقب سردار امجد شود. لازم به ذکر است، در این غائله، بزرگان طایفه قنواتی نیز با سردار امجد همکاری های زیادی کردند.
مرحوم سردار امجد در کنار کارهای سیاسی و حکومتی در خارج از مرزهای ایران، با چاپ نشریه و روزنامه به زبان فارسی در هندوستان، اقدامات فرهنگی و اقتصادی نیز میکرد که همین امر باعث ایجاد روابط فرهنگی و اقتصادی بین بازرگانان شبه قاره هند و بهبهان شود.
روزگار سپری شود و آنچه از این خاندان بزرگ به عنوان میراثی برای بهبهان باقی ماند، و نشانه عظمت این دیار است، توسط فرزند برومند سردار امجد، مرحوم نجف خان منصوری حفظ شود، هرچند که باز هم در این دوره تمامی امور مربوط به حوزهی اداری، نظامی و سیاسی بهبهان و کهکیلویه در این خانه جاری بوده است. مرحوم نجف خان بدنبال احقاق حقوق شهر و دیار خود بود و همچون دیگر اجدادش در مورد حق و حقوق مردم به هیچ عنوان معامله نکرد و پیشنهادها و مناسب حکومتی را نپذیرفت، در این خانه ماند و دلخوش بود به مردمی پاک نهاد، که تا دم مرگ همچون قدیسی او را میپرستیدند. چه خوش گفت در مرثیه مرگ او سید محمد سید:
در برق نگاهش بیداد زمانه هویدا بود…
این بنا که علاوه بر عمارت بهادر دیوان به عمارت نجف خان هم معروف می باشد در دو قسمت بیرونی و اندرونی ساخته شده است. دارای دو طویله، یک برج بلند نگهبانی میشود. دورتا دور بنا توسط تفنگچیان کاردان و فدایی این خانواده با سنگرهایی بسیار مجهز حفاظت میشود. سال ساخت مقارن ١٢٩٠ قمری توسط معمار علیرضا و پدر بزرگ او معمار غفار ساخته میشود، که در سازههای تخصصی از هنر معماران کازرونی و یزدی نیز استفاده شود. معماری و گچبریهای قرینه بسیار ظریف، دربهای چوبی همراه با شیشههای رنگی، شومینههای زیبا، ارسیهای بسیار زیبا و سردابهای چند منظوره نیز از زیباییهای خاص این بنا است.
منزل دارای آشپزی ماهر و شیرازی به نام احمدی بود، تفنگداران از طایفه بهولی و ابوعلی بودهاند، علاوه بر آنان از تلوخان که شکارچی به نامی بود و آقایان صیادی، صفوی و خان علی مسیحی میتوان نام برد، که فداکارانه در کنار این خاندان در کسوت حراست و مباشرت یاریگر بودند.
بیمهری میراث فرهنگی به عمارت بهادر دیوان
اما اینک این بنا با بیمهری تمام از سوی متولیان میراث فرهنگی استان خوزستان روبرو شده است. امیر عبدالله منصوری که پسر نجف خان محسوب میشود با توجه به اقامت در ایالات متحده آمریکا، بنا به غیرت و تعصب ذاتی به دیار خود بازگشت، و برای رونق و بازسازی این بنا تلاش کرد و با سکونت در این مکان باعث شد که هر از چند گاهی همه فامیل از جمله خانواده علیرضا و امیررضا منصوری فرزندان مرحوم مهندس جمالالدین منصوری که در تهیه این نوشتار همکاری شایانی داشتند، مدتی را در خانه پدری به دور از غوغای روزگار نفسی تازه کنند.
این سرا کهن میتواند نما شکوه و عظمت شهری باشد که در تاریخ چند هزار سالهی خود از حملهی اسکندر تا جنگ تحمیلی هزاران شهید سرافراز را به ایران تقدیم کرده. چرا باید نسل جوان بهبهان نداند که روزی میرزا قوام الدین، چگونه جلو محمود افغان جانانه مقاومت کرد. فرزندانش میرزا علیرضاخان چگونه جلو سرداران زیاده خواه وابسته به دربار انگلیس ایستاد، و فرزند او سردار امجد سر در راه میهن در جنگ با شیخ خزعل نهاد و ظفر مندانه به دیار خود بازگشت. با بازسازی این بنا، ستونها و درهای این خانه زبان گشاده و برای این نسل روایتهای این دیار کهن را فریاد خواهند زد، و به بهبهانیها میگویند که شما وارث چه تمدنی هستید که اگر دیر اقدام شود گذشتگان ما را نخواهند بخشید.