انگلیسیها قدر تپه جوقین را خوب میدانستند
بیخ گوش پایتخت قلعهای با قدمت چند هزار ساله وجود دارد و به جای آن که ساماندهی و قطب گردشگری شود محل تجمع نخالهها و معتادان شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «میگویند نامش برگرفته از نام بهرام چوبین، یکی از سرداران ایران در عهد هرمز چهارم و پسرش ،خسرو پرویز ساسانی است. امروز هم که قد و قامتش را برانداز میکنی هنوز ابهت خاص خودش را دارد؛ حتی اگر اطرافش را نخالههای ساختمانی، دکلهای برق و مخابرات، درختان سر به فلک کشیده و ساخت و ساز گرفته باشد یا جای حفاریهای غیر مجاز همچون زخمی بر پیکرش باقی مانده باشد. حتی اگر از روی عرصهاش خیابان رد شده باشد و آن دست خیابان از شهرداری تا آرامستان وحیدیه نفسش را بریده باشد و این دست خیابان بقایای شکوهش جولانگاه و مامن معتادان شده باشد. نامش تپه «جوقین» است در میانه وحیدیه از توابع شهریار در غرب استان تهران که ظاهرا قلعه نظامی بوده که در دوره یزدگرد سوم بیش از پیش رونق گرفته است. آدمی با دیدن چنین قلعه یا تپهای در دل وحیدیه حیرتزده میشود و صد آه و افسوس از نهادش بلند میشود که چگونه چنین اثری را گردشگران پایتخت نمیشناسند و چگونه تاکنون هیچ باستانشناسی پایش به اینجا نرسیدهاست؟
انگلیسیها قدرش را خوب میدانستند
از حدود ۲۵ تا۳۰ تپه باستانی شهریار فقط قرهتپه کاوش شده است؛ همان تپهای که کاسه سفالین حاصل از کاوش آن با نقش حیوان مربوط به دوره نوسنگی (هزاره پنجم پیش از میلاد) اکنون در موزه ملی نگهداری میشود. قرهتپه از نمونه مناطقی است که انسانهای غارنشین پس از خروج از غار، زندگی یکجانشینی را در آن آغاز کردهاند. قرهتپه در جهت مخالف چشمهعلی قرار گرفته و کاوشهای انجامشده تشابه این دو تمدن باستانی را از لحاظ قدمت نشان داده و سابقه سکونت در آن را ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد تخمین میزند. کاوشهای انجامشده نشان از وجود تشابهات تمدنی با چشمهعلی شهرری، تپه زاغه قزوین و سیلک دارد.
حفاریهای قرهتپه در سال ۱۹۵۷ میلادی (اواخر پاییز ۱۳۳۶ ه.ش) به مدت دو هفته توسط باستانشناس انگلیسی، تئودور برتون براون انجام گرفت. دولت ایران پس از دریافت ظروف سالم به او اجازه داد قطعات خردشده را با خود ببرد و اکنون قطعات سفالهای به هم چسبیده این تپه باستانی در موزههای منچستر، اشمولین و بیرمنگام نگهداری میشوند.
ساخت و ساز روی تاریخ
به تپه جوقین برگردیم. داستان خیابانکشی روی عرصه تپه باستانی جوقین بسی جای تاسف دارد. سال ۹۴ فرشید ستایش راد، مسئول میراث فرهنگی شهریار در این باره به رسانهها گفته بود: «زمانی که ماشینهای راهسازی شروع به کار کردند، میراث از آنها شکایت کرد و با حکم دادستانی آنها را مجبور به توقف کار کردیم اما آنها اسنادی را نشان دادند. متاسفانه مسئول سابق میراث فرهنگی تخلف کرده و صورتجلسهای را با آنها امضا کرده بود و نقشههای طرح هادی و تفصیلی شهر را در آن تعریف کرده بودند.» اما اکنون آن چه درد این قلعه را افزون میکند نه خیابان بلکه نخالهها و ساخت و سازهای کنونی روی عرصه است.
سعید فتوحی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری که خود بارها از این قلعه که اکنون شبیه تپه شده، دیدن کرده در این باره به ما میگوید: «چند سال پیش وقتی تورهای گردشگری به تپه جوقین میرفتند با واکنش اهالی روبهرو میشدند. آنها متعجب بودند که چرا عدهای باید برای بازدید از یک خرابه سفر کنند و حتما هدفی پشت این بازدیدها هست و این نشان میداد چقدر اهالی با مساله گردشگری فرهنگی بیگانهاند و این باعث شد تورها دیگر به آنجا نروند.»
او اضافه میکند: «شهرداری طی این چند سال فضاسازی خوبی به سمت بلوار انجام داده و مسیر را مرتب و تمیز کرده. در حال حاضر قلعه جوقین تا حدودی مرتب شده و مردم هم پی به ارزش تاریخی آن بردهاند اما متاسفانه در جنوب تپه روی عرصه از یکسال و نیم پیش مغازههایی در حال ساخت است. از سویی یکسری گودبرداری هم در حریم تپه برای خانهسازی انجام شده و متاسفانه نخاله تمام این اقدامات روی عرصه این اثر واجد ارزش ریخته میشود و البته اداره برق، مخابرات و شهرداری و راهسازی سالهای گذشته روی عرصه ساخت و سازهایی داشتهاند. در حال حاضر سرعت ساخت و سازهای مردمی افزایش یافته است.»
پاتوق معتادان
فتوحی یادآور میشود که افراد محلی با وجود علاقه به این اثر از عصر به بعد جرات سرکشی به این قلعه باستانی را ندارند؛ چرا که این قلعه و آرامگاه نزدیک به آن حوالی عصر پاتوغ معتادان است. سال گذشته محسن سعادتی، باستانشناس و مدیر کنونی پایگاه شهرری، رئیس اداره میراث فرهنگی شهریار شد. او مهرماه ۹۹ در حالی که چند وقتی بیشتر نبود که به این سمت انتخاب شده بود درخصوص نخالههای فراوانی که در اطراف تپه جوقین تلنبار شده، گفت: «ساخت و سازهای اطراف تپه جوقین مربوط به قبل است و متاسفانه تنها جای خالی در اطراف این محدوده همین محوطه تپه جوقین است که نخالهها را در این قسمت تلنبار کردند. قرار است بهزودی شهرداری، نخالهها را از این تپه باستانی بیرون ببرد.»
سعادتی درباره گستردگی عرصه طبق شواهد پیش رو توضیح داده بود: «این عرصه احتمالا تا آن سوی خیابان، شهرداری و امامزاده و گورستان کنار آن را با توجه به خردهسفالهای موجود دربرمیگیرد اما هیچ پژوهش باستانشناسی و تعیین عرصه و حریمی در این محدوده انجام نشده است.»
او از مکاتبات میراث فرهنگی با شهرداری جهت تخصیص بودجه برای تعیین حریم و کاوش تپه جوقین وحیدیه، تپه فردوس و سینَک و قرهتپه خبر داده و این که قرار بود یکسری اعتبارات به این موضوع و تبدیل تپه جوقین به سایت موزه تخصیص یابد. به گفته سعادتی، شهریار محل گذر و جاده قدیمی اراک و همدان و شهرری بوده و تپههای اقماری خوبی دارد که همگی بکرند. به اعتقاد این باستانشناس، عکسهای هوایی پلان مربعشکل و برج و باروی قلعه جوقین را مشخص میکند و با توجه به خردهسفالهای موجود در عرصه، این قلعه از دوره ساسانی تا سلجوقی را دربرگرفته که با توجه به عدم رسیدگی و باران، این قلعه شبیه تل خاک شدهاست.
حرمت امامزاده را هم نگه نداشتند
به غیر امامزاده و گورستان درست آن دست خیابان در امتداد تپه جوقین یک آرامگاه تاریخی به نام امامزاده ابراهیم متعلق به اوقاف دیده میشود که پاتوغ معتادان است با چند مقبره و دیوارهای فروریخته و دودزده. گویی سالهاست نه میراث فرهنگی و نه اوقاف و شهرداری هیچ توجهی به این مجموعه باستانی – تاریخی نداشتهاند. سال گذشته مرتضی ادیبزاده، معاون میراث فرهنگی استان تهران از تلاش برای گرفتن بودجه برای تعیین حریم سه تپه دیگر افزون بر تپه مافینآباد اسلامشهر خبر داد و گفت: «امسال با اعتبارات موجود، تپههای «کاووسیه» شهر قدس در نزدیکی شهریار (هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد)، «بالکین» روستای مهرچین شهریار (هزاره سوم و دوم پیش از میلاد)، «جوقین» شهریار (دوران ساسانی) که از تپههای بسیار مهم دشت غربی تهران هستند گمانهزنی و تعیین حریم میشوند. قرهتپه شهریار را هم قصد داریم بنا به اهمیت آن به فهرست سهتپه نام برده اضافه کنیم و بودجه جداگانهای بگیریم. دو تپه دیگر هم دهیاریها و بخشداریها قول مساعدت دادهاند تا ساماندهی شوند. در شرق تهران هم اصلانتپه در اختیار بنیاد مستضعفان است که اعلام آمادگی کردند در تعیین عرصه و حریم آن با ما همکاری و مشارکت کنند.»
ساخت و سازهای بدون مجوز
دو ماه میشود امیرمصیب رحیمزاده، رئیس جدید اداره میراث فرهنگی شهریار شده است. او که خود اخیرا از این تپه بازدید کرده، میگوید: ساخت و سازها بدون مجوز از میراث فرهنگی صورت گرفته و در تلاشیم هر چه سریعتر این اثر تعیین عرصه و حریم شود. این که چرا شهرداری در طول این سالها بدون کسب اجازه از میراث فرهنگی مجوز ساخت و ساز داده خود جای پرسش است اما چون این اثر حریم مصوب ندارد، نخستین گام تعیین حریم این اثر و تعامل با شهرداری برای حفظ این قلعه باستانی است. احتمال میدهیم با توجه به شواهد باستانشناسی این اثر تا آن سوی خیابان هم تداوم داشته باشد. این سوی تپه و محوطه آزاد آن هم دارای آثار است.
او در خصوص آرامگاه موجود در محوطه هم با ابراز تاسف از این که آنجا تبدیل به محل تجمع معتادان شده، تاکید میکند: باید میراث فرهنگی، شهرداری و اوقاف جلسات مشترکی برای بهبود وضعیت کلی تپه و این آرامگاه که نیاز به مرمت جزئی و تمیزکاری دارد انجام دهند که این موضوع جزو اولویتهای میراث فرهنگی شهریار است.
فقط ۵۰درصد اعتبار تخصیص یافت
ادیبزاده، معاون میراث فرهنگی استان تهران هم با اشاره به این که در اعتبارات سال ۹۹ برای تپه جوقین درخواست بودجه داده بود، میافزاید: «حدود ۱۰تپه از جمله تپه جوقین در فهرست اضطراری قرار داشتند که تعیین عرصه و حریم و میلهگذاری (دیوارکشی) شوند اما متاسفانه اعتبارات تخصیصیافته تنها ۵۰درصد اعتبارات مد نظر ما بود و ما پول و بودجهای برای انجام این کار نداشتیم. با این حال مکاتبات لازم را برای حفاظت از آن انجام دادیم. هرچند شهرداری در تخلیه نخالههای ساختمانی در محوطه این اثر کوتاهی جدی کرده است. این مشکل را ما در سطح کشور با بسیاری از تپههای باستانی داریم. در خصوص اهمیت تپه جوقین همین بس که محمدتقی عطایی، باستانشناس دوره تاریخی و دانشجوی دکترای دانشگاه مونیخ آلمان هم تاکید میکند این تپه یکی از استقرارگاهای مهم ایران در عصر آهن ۳ است؛ چیزی در تراز تپه سیلک کاشان. آنجا احتمالا مقر حکمرانی رهبر منطقه شهریار در دوره ماد بوده است.»
او میگوید: «من تپه جوقین را دیدهام. ما در مقاله مشترکمان با آقای شهرام زارع درباره شکلگیری قدرت در ایران شرقی شماره ۱۹ مجله باستانپژوهی در خصوص ارگ بم و شباهت چنین قلعههایی به آن و درباره تاریخگذاری قلعه جوقین و اهمیتش نوشتهایم و حال یک پرسش جدی آن است چرا وقتی در اطراف پایتخت چنین تپهها و آثار گرانبهایی وجود دارد که قدمت آنها حتی به چندین هزار سال قبل میرسد هنوز اطلس و نقشه باستانشناسی استان تهران تهیه نشده و چرا استانداری و فرمانداریهای شهرستانهای استان تهران به یاری میراث فرهنگی نمیشتابند و بودجهای برای حفظ این تپهها تخصیص نمیدهند؟»