نوشته‌ها

خیام، نگین علمی‌تاریخی و میراث فرهنگی نیشابور

نیشابور شهری پر آوازه که در ادوار تاریخی گذشته به صور و نام‌های گوناگونی نظیر: «رئونت، تمام آپارخشتر، ابرشهر، اپر شهر یا اپرنگ شهر، ابه شهر، ایرانشهر، نوشاپور، نیوشاپور، نیوه شاپور، نیسابور، نیسافور، نیسه فور، نیکه فور، نشاور، نشابور، شادکاخ، شادیاخ، …و نیشابور» از آن یاد می‌شده، اکنون به نام «نیشابور» معروف است. نام نیشابور در کهن‌ترین دفتر ایرانی یعنی «اوستا» به گونه‌ی «رئونت» آمده است که به معنای دارنده‌ی جلال و شکوه می‌باشد. این واژه. بعد‌ها در زبان پهلوی به گونه‌ی «رایومند» که احتمالا بعد‌ها نیز به کلمه‌ی «ریوند» تبدیل شده که اکنون نام دهستانی در بخش مرکزی نیشابور است.

خراسان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تمدنی ایران در دوران قبل و بعد اسلام جایگاه ویژه‌ای را دارا بود. اهمیت این سرزمین برای مسلمانان نیز به دنبال فتح این ناحیه به سرعت درک شدچهار شهر خراسان در تقسیم‌بندی جغرافیای این سرزمین در پیش و پس از اسلام اهمیت و جایگاه ویژه‌ای داشته است. مرو، نیشابور، هرات و بلخ به عنوان شهرهای اربعه خراسان به لحاظ اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دیرینه خود در عصر طاهریان نیز مورد توجه قرار گرفته بود. بسیاری از تحولات عمده رخ داده در این شهرها به همراه دقت و توجهی که طاهریان بر این مناطق داشته‌اند.

نیشابور ۵۴ روستای تاریخی دارد، هم‌چنین این شهر ظرفیت‌های کم نظیری در زمینه گوهرسنگ‌ها و سنگ‌های قیمتی دارد، علاوه بر این نیشابور سالیانه پذیرای بیش از ۸ میلیون گردشگر است.

نیشابور در طی دوران‌های مختلف، به دلیل حضور اسطوره‌ای و پر حادثه در تاریخ کهن ایران زمین، داشتن سابقه طولانی و درخشان در فرهنگ وتمدن زبان پارسی، قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و شاهراه ارتباطی خراسان بزرگ و نیز به واسطه بر خورداری از موقعیت ممتاز طبیعی باعث شده تا رنگین کمانی از گنجینه‌های با ارزش تاریخی و گردشگری با شهرت ملی و حتی جهانی را در دل خود جای دهد.

در میان همه جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی یکی از مهم‌ترین آن‌ها آرامگاه حکیم عمر خیام نیشابوری است، ، او همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی‌سرای ایرانی در دوره‌ی سلجوقی است که در ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجری قمری در نیشابور به دنیا آمد و در ۱۲ آذر ۵۱۰ هجری قمری در نیشابور از دنیا رفت.

حاصل تلاش‌های بی‌وقفه حکیم خیام نیشابوری، تدوین جداول نجومی دقیقی بود که با حمایت‌های ملک شاه با عنوان «الزیج الملکشاهی» به دست آمد. البته این جداول تاکنون تغییرات بسیاری را متحمل شده‌اند و تنها جدول ۱۰۰ ستاره ثابت در میان آن‌ها بدون تغییر باقی مانده است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد که تقویمی که خیام آن را تدوین کرد به منظور حفظ ماه‌های اصلی تقویم قدیمی ساسانیان ایجاد شده باشد. در تقویم ساسانیان نیز هر یک سال شامل ۱۲ ماه بود و هر ماه سی روز داشت، گفته می‌شود که در این تقویم هر ۱۲۰ سال یک بار یک سال، یک ماه اضافه داشت.

در تقویم جلالی اما هر ۴ سال یک روز به روزهای سال اضافه میشود اما هر دوی این تقویم ها، بر اساس ۳۶۵ روز در سال محاسبه شده اند. خیام نیشابوری و همکارانش برای افزایش دقت تقویم جلالی محاسبات زیادی انجام دادند که از چند و چون آن‌ها اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما به جز تقویم شمسی، فعالیت‌های خیام در زمینه مباحث ریاضی هم شهره آفاق است و تفاسیر او از عناصر اقلیدسی و رساله‌اش درمورد جبر اهمیت زیادی داشته و دارد.

آنچه در تفاسیر او آمده است، نشان می‌دهد که خیام قصد داشته تا معادلات درجه سه را حل کند و محاسباتش بر روی اصل پنجم اقلیدس نام او را برای همیشه در تاریخ به عنوان یک ریاضیدان برجسته به ثبت رسانده است. خیام نیشابوری تا آن جا پیش می‌رود که با اثبات اعداد حقیقی، زاویه دید جهانیان را نسبت به ریاضیات به چالش می‌کشد. او همچنین نظریات مهم و قابل توجهی نیز در هندسه به ثبت رسانده است. اصلی‌ترین بخش محاسبات او درمورد معادلات مربوط به مکعب است که پس از ارشمیدس، آن‌ها را با یک شیوه متفاوت حل کرد.

کمی بعد از مرگ عمر خیام، مجموعه شعرهایش تحت عنوان رباعیات جمع آوری شد. نکته جالبی که درمورد اشعار وی وجود دارد این است که همگی رباعیات خیام از چهار مصرع با ۱۳ سیلاب تشکیل شده‌اند که تمامی آن‌ها از دو وزن شعری خارج نیستند. رباعیات در قرن نه و ده هجری شمسی در ایران از محبوبیت زیادی برخوردار بود و عموما جنبه‌ای عرفانی دارند. در غرب، رباعیات خیام نیشابوری به واسطه ترجمه ادوارد فیتس جرالد (۱۸۵۹) به طور گسترده‌ای شناخته شده است.

دستاوردهای حکیم خیام نیشابوری به این موارد محدود نیست اما در یک مطلب هم نمی‌توان تمامی آن‌ها را تشریح کرد. دانشمندان ایرانی از گذشته تا امروز ثابت کرده‌اند که علم و دانش در میان ایرانیان گنجینه‌ای است به ودیعه نهاده شده و امید این که این گنجینه همچنان باقی بماند و بر ذخایر آن افزوده شود.

او ریاضیدان، اخترشناس و شاعری بزرگ در دوره سلجوقی بود که رباعیات آن در تمام جهان شهرت بسیاری دارد. بنای مقبره وی در میان باغی از درختان کهنسال در نزدیکی صحن امامزاده محروق بنا شده است. بنای فعلی آرامگاه حکیم عمر خیام در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی احداث شد و طرح آن با دستان توانمند و ذهن خلاق هوشنگ سیحون ریخته شده است.

شاید برایتان جالب باد که بدانید این آرامگاه یکی از نمونه‌های مشهور آرامگاه‌سازی در معماری ایرانی است که طاق‌ها و تیغه‌های به کار رفته در بنای آن زیبایی خاصی به این مجموعه داده است. ساختمانِ سنگی آرامگاه شکلی رو باز دارد و به صورت فرمی زیبا و منحصر به فرد ساخته شده است. هوشنگ سیحون در ساخت این آرامگاه سعی داشت تمام جنبه‌های زندگی و علومی که خیام فراگرفته بود را در نظر بگیرد. بنای آرامگاه از ۱۰ پایه ستون سنگی تشکیل می‌شود، عدد ۱۰ اولین عدد دو رقمی در علوم ریاضی است که نشان از ریاضیدان بودن خیام دارد. این ۱۰ ستون در قسمت بالای بنا به یکدیگر می‌رسند و شکل ستاره‌ای ۵ پر را تشکیل می‌دهند که در آسمان شب‌های نیشابور می‌درخشد و این نشان از منجم بودن خیام دارد. در قسمت‌های لوزی شکل بدنه بنا، ۲۰ رباعی از خیام به خط تعلیق نوشته شده که نشان از حس لطیف و طبع شاعری خیام دارد. در نزدیکی آرامگاه دو بنای دیگر شامل یک کتابخانه و موزه به چشم می‌خورد که تندیسی از خیام در ابتدای باغ نصب شده است.

خیام از بزرگترین دانشمندان عصر خود به حساب می‌آمد و دارای هوشی فوق العاده بوده و حافظه‌ای نیرومند و قوی داشت. در دوران جوانی خود به فراگیری علم و دانش پرداخته به طوری که در فلسفه، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طبنیز مهارت داشته به طوری که گفته شده او سلطان سنجر را که در زمان کودکی به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه کرد.
خیام به دو زبان فارسی و عربی نیز شعر می‌سرود و در علوم مختلف کتابهای با ارزشی نوشته است. خیام در زمان خود دارای مقام و شهرت بوده است و معاصران خیام همه وی را به لقبهای بزرگی مانند امام، فیلسوف و حجة الحق ستوده‌اند. خیام در زمان دولت سلجوقیان زندگی می‌کرد که قلمرو حکومت آنان از خراسان گرفته تا کرمان، ری، آذربایجان و کشورهای روم، عراق و یمن و فارس را شامل می‌شد.

خیام معاصر با حکومت آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقی بود. در زمان حیات خیام حوادث مهمی به وقوع پیوست از جمله جنگهای صلیبی، سقوط دولت آل بویه، قیام دولت آل سلجوقی و…. خیام بیشتر عمر خود را در شهر نیشابور گذراند ودر طی دوران حیات خود فقط دو بار از نیشابور خارج شد سفر اول برای انجام دادن مراسم حج و سفر دوم به شهر ری و بخارا بوده است. خیام در علم نجوم مهارتی تمام داشت به طوری که گروهی از منجمین که با او معاصر بودند در بنای ساختن رصد خانه سلطان ملکشاه سلجوقی همکاری کردند و همچنین به درخواست سلطان ملکشاه سلجوقی تصمیم به اصلاح تقویم گرفت که به تقویم جلالیمعروف است. خیام در دوران زندگی خود از لحاظ علمی و فلسفی به معروفیت رسید و مورد احترام علما و فیلسوفان زمان خود بود.
شهرت خیام گرچه بیشتر به شاعری است اما در واقع خیام فیلسوف و ریاضی دانی بود که به آثار ابوعلی سیناپرداخت و یکی از خطبه‌های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. اولین اشاره‌ای که به شعر خیام شده، صدسال پس از مرگ اوست.

نوشته اند: که خیام را به تدریس و نوشتن کتاب رغبت چندانی نبود. شاید به دلیل آنکه شاگردان هوشمند برگزیده‌ای پیرامون خود نمی‌یافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را، که مقارن حکومت سلجوقیان و مخالفت شدید با فلسفه و زمان رونق بازار بحث‌ها و جدل‌های فقیهان و ظاهربینان بود، شایسته ابراز اندیشه‌های آزاد و بلند نمی‌دید. با این همه، از او نوشته‌های بسیار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتین ترجمه شد و مورد توجه اروپائیان قرار گرفت.

رساله وی در جبر و مقابله و رساله‌ای دیگر، که در آن به طرح و پاسخگویی به مشکلات هندسه اقلیدس پرداخته، از جمله مشهورترین آثار ریاضی اوست.

خیام منجم بود و تقویم امروز ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده‌ای از دانشمندانی دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقی انجام دادند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می‌شود. خیام در باب چگونگی محاسبات نجومی خود رساله‌ای نیز نوشته است. خیام علاوه بر ریاضی و نجوم، متبحر در فلسفه، تاریخ جهان، زبانشناسی و فقه نیز بود. علوم و فلسفه یونان را تدریس می‌کرد و دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق می‌کرد. از همین رو، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان، او را به خود نزدیک می‌یافته اند.

بنا به روایتی خیام سفرهایی به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حیرت و سرگشتگی فلسفی خویش سخن می‌گفت و معتقدات دینی را مورد تردید قرار می‌داد. رساله‌ای در کیفیت معراج، رساله دیگر درباره علوم طبیعی و کتاب‌های بسیار به زبان‌های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتا طولانی اوست.

از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو نموده. خیام در این رساله با شیفتگی تمام درباره آیین جهانداری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشه‌ها و دانش‌هایی که مورد توجه آنان بوده سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاریخی ایران را شناسانده است.

خیام به واکاوی ریاضی موسیقی نیز پرداخته‌است و در القول علی اجناس التی بالاربعاء مسئله‌ی تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایه‌های بی‌نیم‌پرده، با نیم‌پرده‌ی بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح می‌دهد.

اکنون آرامگاه حکیم خیام نیشابوری به محوری برای توسعه گردشگری و اقتصاد شهری نیشابور تبدیل شده است و همجواری آرامگاه این شاعر دانشمند با محوطه تاریخی و سایت موزه شادیاخ بر توسعه میراث‌فرهنگی و گردشگری افزوده شده است.

منبع:میراث آریا

خیام عارف و دانشمند نیشابوری محبوب در جهان

ابوالفتح غیاث الدین عمربن ابراهیم خیام نیشابوری که معاصرانش وی را به سرآمد در حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم می شناختند به سبب اشعار نغز و ابتکارش در ابداع تقویم جلالی به عنوان معتبرترین و دقیقترین گاهشمار خورشیدی نیز شهرت جهانی دارد.

خدمات این نابغه خراسانی در عرصه‌های مختلف دانش بشری، ادبیات و ماندگاری آن در تاریخ بشر سبب شد ۲۸ اردیبهشت هر سال در تقویم ملی ایران به نام “روز ملی بزرگداشت خیام” نامگذاری شود.

زادگاه خیام، نیشابور و زندگانیش در قرن پنج و دهه‌های نخستین قرن ششم هجری بوده است. سال وفاتش ۵۱۷ شمسی و آرامگاهش در شهر نیشابور زیارتگاه صاحبدلان و ادب دوستان است. تاریخ زندگانی او با روایات افسانه‌آمیز درهم آمیخته و سبب شهرتش به خیام درست معلوم نیست و احتمال داده‌اند که پدرش خیمه دوز بوده است.

خیام به شهرهای توس، بلخ، بخارا، مرو و بغداد که هریک مرکز علم و فرهنگ آن روزگار و جایگاه دانشمندان و اندیشمندان به نام بود سفر کرده و گویا در همان ایام به زیارت حج نیز رفته است.

خیام در رساله “فی الکون و التکلیف” که در جواب یکی از شاگردان ابن سینا نوشت، خود را شاگرد بوعلی خوانده است بنابراین او در ۴۲۸ هجری که سال وفات ابن سینا است باید جوانی پخته و کامل بوده باشد. وی با علمای طراز اول زمان خود مانند حجت الاسلام محمد غزالی مراوده داشته است. این شاعر بلندآوازه اغلب به تدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشته و مشهور است که در تعلیم بخل می ورزیده و حتی گفته اند که به همین سبب آثار زیاد از وی باقی نمانده است.

خیام آثار علمی‌ خود را به زبان عربی تالیف کرد و از جمله آثار مشهور او در علوم ریاضی می‌توان به کتابهای “رساله جبر و مقابله، رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس، رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما، که مقصود از آن بیان دستور ارشمیدس و ترازوی او برای تعیین وزن اشیا با توجه به وزن مخصوص هر یک است، لوازم الامکنه در باره فصول وعلت اختلاف هوای بلاد و اقلیم، رساله فی الکون و التکلیف و نیز رساله الجواب من ثلاث مسائل، اشاره کرد.

از آثار فارسی خیام نیز “رساله در علم کلیات (یا رساله در کلیات وجود یا رساله وجودیه)، ترجمه خطبه الغراء که اصل این خطبه از ابن سینا در توحید خداوند است و خیام این خطبه را در سال ۴۷۲ به خواهش یکی از دوستان خود در اصفهان ترجمه کرده، قابل ذکر است.

قدیمی‌ترین منابعی که در باره خیام مطالبی در آنها می توان یافت نیز شامل نامه‌ منتسب به سنایی، کتاب میزان الحکمه عبدالرحمان خازنی، کتاب الزاجر للصغار تالیف زمخشری، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی و تتمه صوان الحکمه الوالحسن بیهقی است.

همچنین کهن‌ترین منابعی که می‌توان در آنها از رباعیات خیام سراغ گرفت، نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ الحکما) شهروزی، مرصاد العباد نجم‌الدین رازی و پس از آنها تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده حمدالله مستوفی، مونس الاحرار بدرالدین جاجرمی و نزهه المجالس جمال خلیل شروانی هستند.

با همه اینها شهرت عمده خیام به سبب رباعیات او است. معلوم است که خیام پرگویی را دوست نمی‌داشته است، نه به تالیف کتابهای مفصل علاقه نشان داده و نه به سرودن اشعار مفصل پرداخته است. احتمال دارد به سبب اشتغال به فلسفه و ریاضی پرداختن به شاعری را برازنده‌ خود نمی‌دانسته و در ماخذ قدیم هم شهرت او به سبب شاعری وی نیست.

خیام در جبر و مقابله پژوهشهای ارزنده‌ای دارد و در طب و نجوم نیز سرآمد دوران خود بوده و شاهزاده سلجوقی را که به مرض آبله گرفتار آمده بود درمان کرده است.

رباعیات

در روزگار خیام، نیشابور در آتش ستیز فرقه‌های اشعریه، معتزله و اختلافات پرستیز صاحبان قدرت، حنفیان و شافعیان می سوخت و هر نوع آزادی و آزادی اندیشه از جامعه نیشابور رخت بربسته بود. محیط سیاسی نیز آلوده به تعصب و قشری‌گری بود که نمونه آشکار این تعصبهای مذهبی و سیاسی را در سیاست نامه خواجه نظام الملک می‌توان دید. متعصبان آن دوران فلاسفه، حکما و حتی دانشمندانی همچون خیام را دهری و کافر قلمداد می‌کردند. در چنین زمانه پرآشوب و تنگ نظری است که خیام اندیشه و تاملات فلسفی خود را در قالب اشعاری کوتاه به نام رباعی بی آنکه داعیه شاعری داشته باشد بیان می‌کند.

هر چند قالب رباعی را خیام ابداع نکرده ولی رباعیاتش شهرت جهانی یافته‌اند. تعداد رباعیات خیام نباید چندان زیاد باشد اما بعد از او بسیاری رباعی به وی نسبت داده شده است که خیلی از آنها متعلق به خیام نیست. تنها سند مهمی که از رباعیات اصلی خیام در دست می‌باشد عبارت است از رباعیات سیزده‌گانه مونس الاحرار که در سال ۷۴۱ قمری نوشته شده و در خاتمه کتاب رباعیات روزن استنساخ و در برلین چاپ شده ‌است. به اصالت این ۱۳ رباعی و دو رباعی نقل شده در مرصادالعباد که یکی از آنها در هر دو تکرار شده می‌توان استناد کرد.

انگار هر کس حرفی اعتراض‌آمیز و تردید برانگیز داشته و خود جرات پذیرفتن عواقب آن را در خود نمی دیده به خیام نسبت داده است.

ظاهرا نخستین فردی که در ایران به فکر تعیین و تفکیک رباعیات اصیل خیام افتاد، غلامرضا رشید یاسمی بود. او در نسخه خود که در سال ۱۳۰۳ منتشر کرد از بین ۳۴۰ رباعی منتسب به خیام ۲۴۰ رباعی را قابل قبول دانست.

رباعیات خیام از دیرباز به زبانهای خارجی ترجمه شده است و در ادبیات مغرب زمین به ویژه ادبیات انگلیسی بسیار نفوذ یافته است.

رباعیات خیام تاکنون به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اردو، عربی، ایتالیایی، ترکی، روسی، دانمارکی، سوئدی، نروژی، اسپانیایی، پرتغالی، لاتین، چینی، هندی، ارمنی، ژاپنی، یونانی، چک، اسپرانتو، هلندی، مجاری، گالیک، گجراتی، صربی، کاتالان، کردی و ازبکی ترجمه شده‌ است.

همچنین به افتخار این دانشمند بزرگ یکی از حفره‌های ماه به نام عمر خیام نامیده شده‌ و در سال ۱۹۸۰ نیز سیارکی به نام وی نامگذاری شد.

تقویم جلالی

خیام در سال ۴۶۷ به فرمان سلطان جلال الدین ملکشاهی به همراه تنی چند از ستاره شناسان روزگار خود، تقویم رایج آن زمان را اصلاح کرد و تقویم جدید را بنیان نهاد. این تقویم به مناسبت انتسابش به جلال الدین سلجوقی به ‘تقویم جلالی’ معروف شد و به عنوان تقویم رسمی ایران قرار گرفت.

اشعاری پرمخاطب و سحرانگیز

تعداد رباعیات متعلق به خیام ۳۲ رباعی بیشتر نیست که البته برخی این تعداد را تا ۶۴ رباعی نیز دانسته اند اما در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی به شخصیت شاعر و حتی ریاضیدان خیام اشاره ای نشده است.
عروضی سمرقندی از حکیم خیام تنها به عنوان امام نام برده و حتی به عنوان رییس یک فرقه مذهبی از وی یاد نکرده است. وی فقط به شخصیت منجم خیام و دو پیش بینی معروف او در سال ۵۰۶ و ۵۰۸ اشاره دارد و دو بار از او با عنوان خواجه امام عمر و حجت الحق یاد کرده است.

عروضی سمرقندی همچنین به پیشگویی‌های معروف خیام نیز اشاره دارد. پیشگویی اول خیام درباره محل دفنش بود و پیش بینی دو زمانی است که پادشاه سلجوقی از خیام می‌خواهد پنج روز را که باران نمی‌آید برای رفتن به شکار پیش بینی کند.

بعدها نجم الدین رازی در مرصادالعباد به دو رباعی خیام اشاره می کند که آن هم از این بابت بوده که چون فلسفه را کفر می‌دانسته به همین خاطر خیام را کافر و دهری قلمداد کرده است. در آنجا برای اولین بار به شخصیت شاعر خیام آن هم برای رد کردن او اشاره و از همینجا ادبیات با رباعیات خیام آشنا می‌شود.

به مرور زمان بر تعداد رباعیات منسوب به خیام افزوده شده و امروز بالغ بر هزار رباعی منتسب به وی وجود دارد. تعدادی از آنها در مختارنامه عطار نیز موجود است که متعلق به خیام نیشابوری نیستند. تعدادی از رباعیات مولانا نیز به خیام نسبت داده شده بنابراین بایداز روی اسناد موجود و همچنین با استفاده از شیوه سبک‌شناسی به شناسایی رباعیات واقعی متعلق به خیام پرداخت.

شخصیت شاعر خیام یک قرن پس از وفاتش جلوه می‌کند. در آثار علمی به جا مانده از خیام مانند نوروزنامه و کتاب الجبر و المقابله با توجه به اسناد موجود جای شک باقی نمی‌ماند همانطور که می‌دانیم نظریاتی مانند گردش زمین، معادلات چندمجهولی و مثلث پاسکال تا حدودی برگرفته از اندیشه‌های علمی خیام است و تا قرن نوزدهم نیز در اروپا با نام خود خیام تدریس می‌شده است. جالب اینجاست که آثار علمی خیام هرچند قدیمی شده ولی شعر خیام هر روز تازگی و طراوت بیشتری پیدا کرده و مخاطبان بیشتری پیدا می کند.

آرامگاه خیام

مقبره خیام از نظر معماری و ساخت یکی از مهمترین بناهای ساخته شده است. این بنای جادویی مبتنی بر اصول ریاضی، مثلثات خیامی و نمادهایی از نجوم با درج اشعاری زیبا محاسبه، طراحی و ساخته شده و آن را به یکی از جاذبه‌های جهانی تبدیل کرده است.
مرداد سال ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی در نامه‌ای به مهندس هوشنگ سیحون نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه حکیم عمر خیام متناسب با شخصیت علمی و هنری وی نیست و انجمن در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد.

از سیحون خواسته شده بود طرح و نقشه جدید متناسب با شخصیت خیام طراحی کند. محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در گوشه شمالی باغی در نیشابور، مورد تایید انجمن قرار گرفت و در پی آن طرح پیشنهادی وی در ۱۳۳۷به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد.

سال ۱۳۳۸ ساخت آرامگاه آغاز شد و در این سال قسمتهای عمده کار از جمله گودبرداری، بتن ریزیهای بنا و طرح محوطه به اجرا درآمد. سال ۱۳۴۱ کار ساختمان آرامگاه خیام در نیشابور به پایان رسید. ارتفاع مقبره ۲۲ متر است و استخوان‌بندی اصلی آن فلزی محاط در پوشش بتنی است. شکل بنا در پایین تقسیم بندی ۱۰ گانه دارد و فاصله پایه‌های آن پنج متر است.

اضلاع بنا بطور مستقیم به بالا ادامه یافته و به صورت اشکال هندسی منظم تورفتگی پیدا می‌کنند و بعد به صورت تقریبا مخروطی شکل به هم رسیده شبه گنبدی را در بالا به وجود می‌آورند که قسمت عمده آن مشبک و تو خالی و یادآور ستاره‌ای است که نماد شخصیت علمی و ستاره شناسی خیام تلقی می‌ شود.

سطح داخل و خارج مقبره با کاشیهای معرق و اشعار خیام مزین شده است. روکاری بنا معرقکاری سنگی است و با قطعات نازک سنگ‌های محکم و شفاف ساخته شده است. در کنار آرامگاه هفت خیمه سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام یک حوض آب با کاشی فیروزه ‌ای رنگ ساخته شده است.

خیام در واقع سه شخصیت دارد که شامل ریاضیدان، منجم و شاعر است که باید هر سه شخصیت در بنا نشان داده می‌شد. دایره کف به ۱۰ قسمت تقسیم شد بطوری که برج یادبود بر ۱۰ پایه مستقر باشد. عدد ۱۰ نخستین عدد ۲ رقمی ریاضی و پایه اصلی بسیاری از اعداد است.

از هر یک از پایه‌ها دو تیغه مورب به طرف بالا حرکت می‌ کند به ترتیبی که با تقاطع این تیغه‌ها حجم کلی برج در فضا ساخته می‌شود و چون تیغه ‌ها مورب‌ هستند خطوط افقی آنها باید ناظر بر محور عمودی برج باشد.

تیغه‌ها به صورت مارپیچ شکل به طرف بالا حرکت می‌کنند تا با هم تلاقی کرده و از طرف دیگر سر دربیاورند که خود یک شکل پیچیده ریاضی و هندسی‌ است. این شکل با عدد ۱۰ هر دو نماد دانش ریاضی خیام است. برخورد تیغه‌ها با یکدیگر فضاهای پر و خالی و به خصوص در بالا ستاره‌های درهمی را به وجود می‌آورند که از لابلای آنها آسمان آبی نیشابور پیدا است و به تدریج به طرف نوک گنبد، ستاره ‌ها کوچکتر می‌شوند تا در آخر یک ستاره پنج پر آنها را کامل می‌کند.

این ستاره‌ها و آسمان اشاره به شخصیت نجومی خیام دارد و اما برخورد تیغه‌ها با هم ۱۰ لوزی بزرگ می سازند که باید با کاشیکاری پر شوند. بهترین تزیین، رباعیات خیام بود که به صورت خط شکسته و درهم به روش سیاه مشقهای خطاطان بزرگی مانند میرعماد و برخی استادان شکسته نویس با کاشی به صورت نقوش انتزاعی سراسر لوزیها را پر می‌کند.

به تقاضای انجمن آثار ملی، شادروان استاد جلال همایی ۲۰ رباعی به این منظور انتخاب کرد و استاد مرتضی عبدالرسولی زیبا نویسیها را انجام داد.
مجموعه آرامگاه خیام در حال و هوایی شاعرانه با درختان تنومند در اطراف ساخته شد و همانطور که خواست خود خیام بوده کاملا باز و مزارش در بهاران گل افشان است.

در قسمت دیگر باغ بناهای دیگری برای کتابخانه و مهمانسرای موقت با ملحقات برای مستشرقین و محققان ساخته شده است. آرامگاه حکیم عمر خیام در سال ۱۳۵۴ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۱۷۵ در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسید.

محل آرامگاه خیام در باغی است که محل زندگی وی در زمان حیاتش بوده و مرقد امامزاده محروق نیز در آن واقع است. در این باغ دیدنی با مساحت ۲۰ هزار مترمربع مجموعه‌ای از کتابخانه، موزه و مهمانخانه وجود دارد و همچنین تندیسی از حکیم عمر خیام در محوطه ورودی آن نصب شده است.

منبع:ایرنا

بنای آرامگاه خیام ، نمادی از منش و شخصیت واقعی اوست

یک باستان‌شناس گفت: آرامگاه خیام بنای یادبود ارزشمندی است که گویای شخصیت علمی و ادبی خیام بوده و نمایانگر اندیشه و منش وی است و در طراحی آن جنبه‌های مختلف زندگی خیام گنجانده شده است.

رجب‌علی‌ لباف‌خانیکی عنوان کرد: آن‌چه بیشتر در جامعه ملموس است، شخصیت ادبی و رباعیات خیام است اما واقعیت این است که خیام به لحاظ علمی و فلسفی نیز شخصیت والایی داشته به طوری که به جرأت می‌توان خیام را همه چیزدان دانست، خیام چنان مقام بالایی داشته که حجة‌الحق لقب می‌گیرد.

وی ادامه داد: بنابر شواهدی که بر جا مانده، آرامگاه خیام در کنار امامزاده محمد محروق بوده است که فضایی محقر و کوچک داشته و در سال 1340 تصمیم بر انتقال آن به مکان دیگری(آرامگاه امروزی) گرفته شده است.

لباف‌خانیکی بیان کرد: طراحی آرامگاه یا همان بنای یادبود خیام، بر عهده‌ مهندس هوشنگ سیحون بود که با هوشمندی خاصی بنایی درخور شأن و منزلت والای خیام طراحی کرد.

وی در توضیح نمادهای به کار رفته در این بنا عنوان کرد: این بنا بیشتر از آن که صرفا یک آرامگاه باشد، یک بنای یادبود است که سه محور اصلی زندگی خیام یعنی ریاضی، اخترشناسی و ادب و هنر در آن گنجانده شده است.

مدیر کل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی گفت: در تقسیم‌بندی‌های بدنه این بنا، از هر پایه دو تیغه به دو طرف حرکت و در ادامه یکدیگر را قطع کرده‌اند که لوزی‌هایی را تشکیل داده و در نهایت به ایجاد یک شمسه می‌انجامند که نمادی از تقسیمات هندسی و ریاضی است؛ این تقسیمات در درون بنا، در نهایت به یک ستاره یا شمسه پنج‌پر ختم می‌شوند که در واقع نماد تخصص خیام در علم نجوم است. درون هر لوزی ابیاتی از رباعیات خیام نوشته شده که توسط جلال همایی انتخاب و به خط شکسته نستعلیق نگاشته شده است.

لباف‌خانیکی اظهار کرد: از جمله دیگر نمادهای این بنا، عدد 10 است؛ این بنا شامل 10 پایه است که علاوه‌بر اشاره به جنبه ریاضیاتی آن، اشاره‌ای نمادین به 10 اثر برجسته‌ی خیام دارد.

وی ادامه داد: این بنا 22 متر ارتفاع دارد، همچنین فضای اطراف بنا به شکل یک فضای چند بُعدی و چند وجهی مثلثی است که گویی یک پرده از روی آن برداشته و به سمت بالا رفته است که می‌تواند نمادی از خیمه و چادر عشایر نیز باشد که نشانگر شغل خیمه‌دوزی پدر خیام بوده است.

وی همچنین به سنگ یادبود آرامگاه خیام اشاره کرد و گفت: این سنگ مثل الماس تراش داده شده؛ گویی الماسی گران‌بها که نمادی از شخصیت والا و ارزشمند خیام است، خودنمایی می‌کند.

لباف خانیکی عصر خیام را عصر اوج شکوفایی نیشابور ذکر کرد و گفت: آثار به جا مانده از متون تاریخی، سفرنامه‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی گویای این حقیقت است که نیشابور در عصر سلجوقی یک کلان‌شهر مدرن و بسیار زیبا با سازه‌های معماری ایرانی اصیل بوده‌است.

وی افزود: اگر چه سلجوقیان در اصل، ایرانی نبودند اما حضور دانشمندان و اندیشمندانی چون حکیم عمر خیام، عمیدالملک کندری و خواجه نظام‌الملک طوسی و خدماتی که این افراد در کنار حس ایران دوستی‌شان برای ایران انجام دادند، این دوره را به عصر شکوفایی و ترقی تبدیل کرد. در دوران سلجوقی آرامشی نسبی بر کشور حکم‌فرما بود که همین امر در شکوفایی هنر و به خصوص معماری بسیار حائز اهمیت بوده‌ است.

این پژوهشگر گفت: استفاده از نقش‌ها و طرح‌های مربوط به ایران باستان در سفال‌ها و فلزات دوره سلجوقی یکی از مشخصات بارز این دوره است، همچنین پلان صد در صد ایرانی 4 ایوانی نیز برای اولین بار در این دوره به‌کار برده شده است.

وی عنوان کرد: در کاوش‌های باستان‌شناسی که در نیشابور انجام شده است، آثار بسیار ارزشمندی کشف شده که گل سر سبد بسیاری از موزه‌های جهان و کشورهای غرب و شرق هستند.

کارشناس سابق موزه ملی ایران ظرف‌های رنگارنگ با نقش‌های مرغ، انسان‌های اسب‌سوار و یا کتیبه به دست، ظرف‌های تک رنگ مثل ظروف فیروزه‌ای، ظرف‌های قالب‌زده که بیشتر برای ظروف خمره‌ای استفاده ‌می‌شده و جزء بهترین ظرف‌های دوره سلجوقی بوده‌اند و همچنین ظروف سفالی زرین فام را از جمله آثار مربوط به این دوره برشمرد.

وی یک نوع ظرف سفالی را که در جهان منحصر به فرد و به ظرف سفالی «ماوراء بین» معروف است نیز از آثار ارزشمند این دوره ذکر کرد و افزود: دلیل نام‌گذاری آن این است که هنگام ساخت این ظرف‌ها، با سوزن منافذی در لبه‌ها ایجاد می‌کردند که پس از لعاب دادن، (با لعاب شیشه) پر شده و باعث دیده شدن مناظر اطراف در زمان نوشیدن آب می‌شده است، که به دلیل همین ویژگی، در نوع خود اثری منحصر به فرد محسوب می‌شده است.

لباف‌خانیکی با اشاره به کاوش‌ها و تحقیقات پژوهشی خود که در منطقه شادیاخ نیشابور داشته است، گفت: طی کاوش‌هایی که در منطقه شادیاخ نیشابور داشتیم اشیاء با ارزشی کشف شد که یکی از آن‌ها پلاک سفالی شادیاخ است. این پلاک یک دستاورد علمی بسیار مهم از دوره سلجوقی بوده و با شخصیت علمی خیام نیز سازگار است. همچنین کوره مخصوص پخت مهره‌های تزئینی، پلاک‌ها و جواهرات از جمله آثار ارزشمند دیگری بوده که به همراه آن‌ها بیش از 3000 مهره و پلاک نیز کشف شد.

وی همچنین یکی از شاهکارهای مهم خیام را تدوین تقویم جلالی ذکر کرد که مربوط به دوران ملک شاه‌ سلجوقی بوده و هنوز هم معتبر است.

این پژوهشگر و باستان شناس پیشکسوت یادآور شد: باید به شخصیت‌های بزرگ بیشتر بها بدهیم و به دور از تحریفات و خرافات در معرفی چهره‌ واقعی آن‌ها بکوشیم تا شاید بتوانیم از این طریق ذره‌ای از دِینی را که به گردن ما دارند، ادا کنیم.

منبع:ایسنا