حفظ بافت تاریخی شاهدیه که این روزها مورد توجه بیشتری واقع شده، نه تنها نیازمند حمایتهای معنوی است بلکه به حمایتهای مادی نیاز دارد و به نظر میرسد که با اقتصادی شدن این بافت تاریخی به ویژه با استفاده از گردشگری میتوان شاهد بقا و نجات و احیای آن بود.
ماجرای تخریب بخشی از بافت تاریخی شاهدیه به بهانهی فرسوده بودن و در قالب طرح تفصیلی این شهر، آتشی بود که شعله گرفت و مانند بسیاری از رویدادهای ناگوار مشابه که بارها و بارها برای این سرزمین اتفاق افتاده، دوباره خاموش شد ولی تخریب بافت تاریخی شاهدیه، داستان ناعادلانه توسعه شهری در مقابل کمتوانی ادعای تاریخی بودن این میراث مخروبه بود که سالها در سایه غفلت مردم و مسئولان به فراموشی سپرده شده بود و شاید این تخریب تلنگری هر چند جبرانناپذیر برای بیدار شدن مردم و دست به کار شدن آنها برای حفظ بافتی بود که به گفته برخی از کارشناسان حوزه میراث فرهنگی، معماری بسیار غنی و ارزشمندی دارد.
بافت شاهدیه هر چند دارای تک بناهای بسیار ارزشمند و ثبت شدهای است ولی هیچ وقت در قالب یک مجموعهی تاریخی در فهرست آثار ملی ثبت نشده بود اما پس از این جریان تخریب و خیابانکشی مورد توجه واقع شد و ارزش میراثی آن هویدا شد به طوری که امروز مورد توجه وزارت میراث فرهنگی نیز واقع شده و ثبت آن در فهرست آثار ملی در دستور کار و اولویت ثبتی قرار گرفته است.
شاهدیههای زیادی در صف انتظار ثبت ملی هستند
«سیدمصطفی فاطمی» مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اهمیت و ارزش تاریخی بافت شاهدیه، اظهار میکند: بسیاری از بافتهای تاریخی ما که دارای ارزشهای تاریخی و فرهنگی هستند، هنوز به ثبت نرسیدهاند به طوری که با وجود ثبت بافتهای ارزشمند یزد، میبد، اردکان و ندوشن و بافت تاریخی 900 هکتاری مهریز، بافتهای کهن بسیاری از مناطق دیگر استان مانند تفت، عقدا، هفتادر، خرانق و شاهدیه شرایط ویژهای برای ثبت شدن دارند.
وی حجم ثبت بافتهای تاریخی در سال گذشته را کم نظیر میداند و میگوید: لازمه ثبت این بافتهای ارزشمند، اولویتبندی آنهاست که با توجه به امکانات محدود در تهیه پرونده و فرایند زمانبر آن و همچنین تهیه نقشهها، محدوده و تدقیق آنها، این مهم با دشواریهای زیادی همراه است.
وی اضافه میکند: با این وجود معتقد هستم شهرهایی مانند شاهدیه، عقدا، تفت و حتی منطقه هفتادر باید در اولویت این موارد باشند، هر چند که هر نوع اتفاق ناگواری نسبت به این بافتها را از طریق محاکم قضایی پیگیری میکنیم.
این مسئول در رابطه با اهمیت بافت تاریخی شاهدیه نیز خاطرنشان میکند: بافت تاریخی شاهدیه علاوه بر پیشینه تاریخی و میراث کشاورزی، متعلق به دوران پیش از اسلام و دارای ابنیهای با سبک معماری ساسانی و به ویژه قلاعی با ریشههای تاریخی است که بر ارزش تاریخی آن افزوده است.
رویای مهارنشدنی شهرنشینی کار دست شاهدیه داد
فاطمی به غفلت از بافت تاریخی شاهدیه به دنبال ثبت جهانی بافت تاریخی یزد اشاره میکند و میگوید: این مجموعه شامل سه روستای ابرندآباد، گرد فرامرز و نصرت آباد است که روستاهایی ریشهدار در تاریخ هستند ولی به مرور زمان تبدیل به شهر شدهاند و و این تغییر ساختار در قالب اقداماتی مانند خیابانکشیها و ایجاد پارکها و دیگر فضاهای شهری، خود را نمایان کرده است.
وی با گلایه از طرح تفضیلی تبدیل روستاها به شهر، عنوان میکند: در طرح تفضیلی شاهدیه که در سال ۸۹ به تصویب کمیسون ماده ۵ رسید، خیابانها مشخص شده بودند هر چند که تعدادی از آنها در سال ۷۴ اتفاق افتاده و متاسفانه خیابانهای زیادی در آن زمان ایجاد شدند و خسارات زیادی هم در سایه کم توجهی میراث وقت به بافتهای تاریخی و ساختار شاهدیه وارد شد.
مدیر کل میراث فرهنگی یزد تقید و نگاه شاهدیه بدون ارزشنگری در ایجاد حسینیههای زیاد و البته با ساختاری نامناسب با بافت تاریخی را عامل بخشی از تخریبها در این بافت اعلام میکند و میگوید: همین عامل باعث شد تا در گذر زمان، بخشهایی از این بافت تاریخی تخریب و به سولهها و ساختارهایی نامتعارف تبدیل شوند.
با این حال «محسن صادقیان» معاون استاندار یزد در این باره میگوید: تبدیل شدن روستاها به شهرها گاهاً اجتنابناپذیر است و بنا بر جذابیتها و افزایش جمعیت، نیاز به توسعه نیز مطالبه میشو چرا که مسئلهای مورد مطالبه مردم است و نمیتوان برای آن تصمیمی خاص اتخاذ کرد.
میراث کشاورزی شاهدیه نیز در حال تخریب است
مدیر کل میراث فرهنگی استان در مورد باغات منحصر به فرد شاهدیه نیز تصریح میکند: تلها یا گلاندازها، موضوعی است که اهمیت آن به تاریخ کشاورزی شاهدیه بازمیگردد چرا که مردم شاهدیه در گذشته به علت پایین بودن سطح قنوات نسبت به زمینهای کشاورزیشان، بخشی از مناطق را به عنوان اراضی باغاتشان گود میکردند که همین باغات نیز منظره زیبایی را به منطقه بخشیده و لازم است که از این میراث ارزشمند هم محافظت شود اما این در حالی است که خاک حاصل از این گودبرداریها نیز از سوی برخی نهادها به منظور ایجاد خیابان برداشته میشد.
فاطمی از ماجرای شکایتها و شکایتکشیهای این اداره کل نسبت به برداشت شبانه خاکهای مذکور در سالهای گذشته یاد میکند و میگوید: هر بار با توجه به محدودیتهای ثبتی نسبت به این مسائل شکایت کردیم تا با حاکیان برخورد شود و جلوی این اقدامات را بگیریم اما در مورد برخی اقدامات مخرب دیگر مانند قطع درختان شاهدیه، نه در حیطه فعالیت میراث فرهنگی بود و نه میراث متولی این حوزه بود لذا ورودی نیز به این موضوع نداشتیم.
وی به جریان خیابانکشی اخیر در این بافت تاریخی هم اشاره و اعلام میکند: براساس مصوبه کمیسون ماده ۵ ایجاد خیابانی که مورد انتقاد زیادی قرار گرفت، تنها خیابان این مصوبه نبود بلکه یک خیابان در ابرنداباد و یکی در گردفرامرز نیز مصوبه کمیسون ماده ۵ را اخذ کرده بودند که با وجود پیگیریهای اداره کل میراث فرهنگی و معاونت عمرانی استانداری، ایجاد این خیابانها با مخالفت روبرو شد.
خیابانکشی اخیر تسبیح بافت شاهدیه را پاره کرد
فاطمی میگوید: البته ایجاد خیابانهایی که قبلاً مصوب شده بود با وجود این که مورد رضایت مردم و متولیان نیز بودند، متوقف شدند اما ایجاد سه خیابان با توافق کمیسون ماده پنج با عرض ۱۸ و ۲۴ متر و لازمه تخریب چند باغ با مخالفتهای اخیر روبرو شد و در نهایت نیز بر حداقل شرایط توافق شد.
وی با بیان این که بافت تاریخی شاهدیه همانند رشتهی تسبیحی به هم وابسته است، خاطرنشان میکند: اگر تسبیح حتی ناچیز نیز پاره شود، این رشته از هم میپاشد و این اتفاق به علت خواست و درخواست مردم برای بافت تاریخی شاهدیه با اخذ مجوزهای قانونی در خیابانکشی اخیر اتفاق افتاد و از نظر حقوقی هم امکان پیگیری موضوع به دلیل تاییدیههای قبلی وجود نداشت.
مدیر کل میراث فرهنگی یزد توقف طرحهای شهری در مورد شاهدیه را مستلزم ارتقای آگاهی مردم میداند و در این باره میگوید: شاهدیه نه تنها بافت تاریخی بلکه بافتی دارای فرهنگی غنی از مراسمهای مذهبی و رویدادهای ارزشمند تاریخی است و یکی از پایگاههای حسینیهای در استان یزد محسوب میشود اما نباید برای ایجاد حسینیه و پارکینگ و سایر نیازها، این بافت ارزشمند را تخریب کرد و به جای آنها سولههایی فلزی برپا کرد بلکه باید از داشتههای غنی این بافت در راستای حفظ میراث ارزشمندش بهره گرفت.
شاهدیه درگیر مسئله پیچیدهای نیست بلکه گاهی «خودمان میکنیم» روایتگر این جریان و ماجراهای مشابه است، مسئله مطالبه مردم برای تبدیل روستاها به شهرها و توسعه شهرهای کوچک به شهرهایی بزرگتر، مسئولان را با محدودیتهای قانونی روبرو میکند و دست و پایشان را میبندد.
هر چند که شاید مردم دور دستها را نمیبینند و مسئولان موظف هستند که همچون والدینی آگاه، دور دستها را بنگرند و عمیقتر تصمیم بگیرند ولی خیابانکشی قانونی و دارای مصوبه، حکایت ماجراهای تکراری «طهران» و بسیاری از دیگر نقاط کشورمان و قوانینی است که اجرای آنها بیش از هر مسئله دیگری مطالبه مردم است اما چرا باید مردم خواستار تخریب بافتی باشند که در شهری با رشد صنعت گردشگری میتواند به سرمایهای پویا تبدیل شود؟
قوانین در مقابل دلسوزیها…
«محسن صادقیان» معاون استاندار یزد در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به این که همه مسئولان خود را موظف به رعایت و تبعیت از قوانین میدانند، اظهار میکند: مسئولان تابع طرحهای بالادستی موجود در استان در قالب طرحهای جامع و تفضیلی هستند که در زمان تصویب با حضور تمام مسئولان استانی و با نگاه جامع و کلان در استان و کشور مصوب میشوند.
وی با بیان این که اجرای این طرحها و تصمیم اخیر کمیسیون در شاهدیه نیز تصمیم درستی در مقابل جلوگیری از تخریب دو کیلومتر از باغات این منطقه بود، میگوید: این طرح پس از فرآیندی کاملاً قانونی اجرا و زوایای میراث فرهنگی و حفظ درختان و فضای سبز شهر نیز در آن دیده شد.
معاون استاندار با بیان این که اهمیت میراث فرهنگی در یزد بر هیچ فردی پوشیده نیست، خاطرنشان میکند: در یزد تمام طرحهای مربوط به میراث فرهنگی با نگاه ویژه و با دقت نظر خاص و با بازدیدهای میدانی و کارشناسی انجام میشود و بدون بررسی جامع و کامل هیچ طرحی به مرحله اجرا نمیرسد لذا اهمیت حفظ میراث فرهنگی به تمام مسئولان یزد تفهیم شده است.
با تمام این اوصاف به نظر میرسد که مسئله حفاظت از بافتهای تاریخی صرفاً با شعار و بعضاً دلسوزی قابل حل نیست بلکه در عمل، حفظ این میراث گرانبها مستلزم کمکهای مسولان استانی و ملی به ویژه در مقوله تامین اعتبار است و این در حالیست که بافت تاریخی یزد و شاهدیه هر چند که جزو بافتهای بسیار ارزشمند تاریخی هستند اما نه تنها از سوی مسئولان استانی بلکه از سوی مقامات ملی نیز مورد هیچ حمایتی واقع نشدهاند.
همین عوامل منجر به این میشود که بسیاری از ساکنان قدیمی بافت شاهدیه بیش از 20 سال خلاء سکونت و تخریب را در آن تجربه کنند و حتی برخی ساکنان مسنتر معتقد باشند که باید آن را تخریب کرد و خیابانها و پارکینگهای مناسبی برای سهولت زندگی در آن ایجاد کرد.
مشکلات مردم برای رفع نیازهای زندگی یکی از مسائلی است که همواره در صورت رفع نشدن منجر به تخریب بافتهای تاریخی شده و میشود و بافت تاریخی شاهدیه نیز با مشکلاتی مانند نبود امنیت، خلاء سکونت افراد بومی و سکونت اتباع بیگانه و دیگر مشکلات، در سایه نبود حمایت از سوی مسئولان، به فراموشی سپرده شده و به نظر میرسد بخشی از اقدامات برای حفظ این بافت نه با تامین زیرساختها بلکه نیازمند ساماندهی برخی از گروهها و جوامع ساکن یا مستقر در این بافت است.
اعتبار ویژه بافت جهانی یزد کجا گم شده است؟
البته مسئله اینجاست که نه تنها بافت تاریخی شاهدیه بلکه بافت جهانی یزد هم به عنوان تنها بافت تاریخی ثبت شده کشورمان در فهرست آثار جهانی یونسکو تاکنون مورد هیچ حمایت خاص و ویژهای قرار نگرفته و با وجود تصویب برای در نظر گرفتن ردیف اعتبار ویژه در ستاد ملی بازآفرینی، تاکنون هیچ اختصاصی به آن صورت نگرفته و این سئوال مطرح است که اصلاً زمانی این وعدهها محقق خواهند شد یا خیر؟
صادقیان معاون عمرانی استاندار یزد با بیان این که مشکلات بافت تاریخی شاهدیه موجب گلهمندی مردم شده که به نبود حمایتهای کشوری مربوط میشود، به خبرنگار ایسنا در رابطه با وعده دولت در مورد تخصیص اعتبار برای شهر جهانی یزد میگوید: تنها حمایتهای یزد در قالب برگزاری همایش و سخنرانی و سمینار و نوشتن مقاله بود و هیچ اعتباری خاص و ویژه تاکنون به این بافت جهانی اختصاص نیافته است و تنها با پیگیری مسولان استانی در سفر هیات دولت به استان، اعتباری برای شهر یزد منظور شد.
فراموش شدن بافت جهانی یزد مسئلهای است که باز هم گویای بیتوجهی به بافتهای تاریخی و ارزشمند در کشورمان است؛ وقتی حمایت از بافتی جهانی در کشور فراموش شود آیا حفظ بافتی باارزش اما ثبت نشده، دور از انتظار خواهد بود؟ چه بسا اگر بافت جهانی یزد مورد حمایت مادی مسئولان کشوری قرار گرفته بود، مسئولان استانی میتوانستند سهمی از برنامههای توسعهای را به بافت تاریخی شاهدیه نیز اختصاص دهند تا آن را به حیات خود برگردانند.
بافت شاهدیه، فرسوده یا تاریخی؟
مسئله دیگر تشخیص بافتهای تاریخی از بافت های فرسوده است. آیا بافت شاهدیه را میتوان بافتی فرسوده دانست یا میتوانیم ادعای تاریخی بودن آن را بپذیریم؟ بافتی که البته دارای تک بناهای بسیاری قدیمی و باارزشی مانند قلعه ابرند آباد متعلق به دوران ساسانی است و حتی شهرداری شاهدیه نیز طرحها و برنامههایی را برای توسعه احیا و حفظ این ابنیه داشته و دارد.
در یکی از مقالات علمی انجمن مفاخر معماری ایران، ویژگیهایی برای تفکیکی بافت تاریخی از بافت فرسوده تعریف شده و بنا بر نظر و تعریف شهرسازان، بافتهای تاریخی علاوه بر کالبد، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را هم در بر میگیرند، اما بافت تاریخی شاهدیه نه تنها تاکنون بازده اقتصادی نداشته بلکه سالهاست که خالی از سکنه بوده و مردم دلشان میخواهد این خار را که مانع توسعه اقتصادی آنهاست از پایشان بیرون بیاورند.
بنا بر این تعاریف «بافت تاریخی در طی زمان و بر اساس تجارب گذشتگان، روند تکاملی خود را طی کرده است و بافت تاریخی شاهدیه نمونهای از فرهنگ و معماری به جا مانده از گذشتگان است» که البته در این تعریف «بافت قدیمی از وقایع (شرایط) تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیر گرفته و ساختار خود را با شرایط زمانی و مکانی وفق داده» و بافت شاهدیه نیز تمام این ویژگیها را داراست. هستههای تاریخی اغلب در محل تقاطع پدیدههای طبیعی مانند راههای قدیمی و باستانی، منابع آبی سطحی و زیرزمینی شکل میگرفت، در نتیجه بافتهای قدیمی پیرامون نیز از این عوارض تاثیر میگرفت.
همچنین طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی، بافتهای فرسوده به بافتهای حاشیه شهر که در اثر توسعه شهر به شهر ملحق شدهاند و فاقد هرگونه طراحی شهری هستند، اطلاق میشود و بافت تاریخی فرهنگی به هسته اولیه تشکیل شهرها که دارای ارزشهای معماری و اجتماعی نهفته فراوان است، اطلاق میشود و شهر حاشیهای شاهدیه هم بیگانه با این ویژگیها نیست.
البته به گفته مسئولان میراث فرهنگی، بافت تاریخی و بافت فرسوده به دلیل آمیختگی با هم باید حفظ شوند و هر ضابطه حاکم بر بافتهای تاریخی نسبت به بافتهای فرسوده نیز صدق میکند. حتی به گفته «محسن عباسی» رییس پایگاه میراث تاریخی شهر جهانی یزد، بافت تاریخی شاهدیه به عنوان بهشت معماری یزد نه تنها فرسوده نیست بلکه کیمیایی است که مردم و مسئولان هنوز ارزش آن را به درستی درک نکردهاند.
میراث شاهدیه را با اقتصاد نجات دهید
بافت شاهدیه که گویا از چشم مردمش افتاده، قربانی رفع نشدن نیازهایی است که مردم این بافت برای رفاه لازم دارند، بافتی که اگر تنها بعد اقتصادی آن را در این سالها با توسعه گردشگری و تعریف کاربری و احیای ابنیه پررنگ کرده بودیم، به خواست مردمش مورد بیمهری قرار نمیگرفت. بافتی که این روزها به نظر برخی از ساکنان باید تبدیل به خیابان و خانههایی با قیمتهایی بالاتر شود تا اتباع خارجی از سکونت در آن پرهیز کنند و معتادان از مخروبههایش رخت بربندند.
اما راه حل نجات این بافت، تخریب نیست، هر چند که ماجراهای متعددی مانند تخریب بافت تاریخی به منظور ایجاد حسینیه یا پارکینگ از سوی مردم و سکنه به طور شبانه یا غیرقانونی بارها تیتر روزنامهها و اخبار شده است ولی تا زمانی که مردم نتوانند اهمیت این بافت را درک کنند، توسعه شهری را بر این گنج نهفته ترجیح میدهند و از طرفی گستره بافتهای تحت نظارت میراث فرهنگی نیز نیازمند سرمایهگذاری بخش خصوصی و توسعه اقداماتی در این راستاست.
«محسن صادقیان» معاون استاندار در این رابطه یادآور میشود: مردم از نظر امنیتی و توسعه شهری در شاهدیه بارها گلایه کردهاند و تا زمانی که نتوانیم به این بافت، ارزش اقتصادی ببخشیم همچنان شاهد وقایع مختلف و ناگواری برای میراث ارزشمند این محدوده خواهیم بود.
وی اضافه میکند: موقوفه بودن بسیاری از ابنیه و مجهول المالک بودن بسیاری از خانههای بافتهای تاریخی با توجه به گستردگی آنها نیز یکی از مشکلات دیگر این بافتهاست که نیازمند توجه ویژهی اوقاف است تا با مرمت و احیای آنها از تخریبشان جلوگیری شود.
شاید به جای آن که به دنبال محکوم کردن باشیم باید برای توسعه منطقهای بکوشیم که درگیر مسائل و مشکلات زیادی است، این بافت باید رونق یابد، احیا شود و گردشگری در شریانهایش جاری شود و هم شهرداری و هم اداره کل میراث فرهنگی و تمام دستگاههایی که به حق در یزد حراست از میراث فرهنگی را در اولویت برنامههای خود میدانند، باید در این خصوص همت کنند.
به نظر وقت آن رسیده که حداقل دولت اگر هزینهای نمیکند و از جیب خود اعتباری به منظور حفظ این میراث ارزشمند نمیبخشد، سرمایهگذاریهای متعدد خود را به سمت و سوی این بافتها سوق دهد و به جای خرید زمینهایی در حاشیهها و دوردستهای هر شهر و طرحهای متعدد مسکن و ساخت و سازهای متعدد و برجهایی که انتهایشان به دفتر مدیران ختم میشود، با تعریف کاربریهای جدید در بافتهای تاریخی سرمایهگذاری کند و خانههای تاریخی را احیا کرده و حیات و زندگی را به آنها برگرداند.
دولتمردان باید ساماندهی مشکلات این بافتها را با حفظ ضوابط میراث فرهنگی در دستور کار قرار دهند و برنامهای برای تشویق سرمایهگذاری در بافتهای تاریخی داشته باشد چرا که مشکلات شاهدیه یزد در تمام کشور جریان دارد و تا زمانی که گردشگری رونق نیابد و بافتهای تاریخی، ارزش اقتصادی پیدا نکند، هرگز شاهد حفظ میراث فرهنگی نخواهیم بود، میراث فرهنگی آسانترین نفتی است که دولت میتواند بدون هیچ چاه زدنی تبدیل به پول کند و اقتصادی که درگیر کرونا و تحریم و مسائل متعدد سیاسی شده را از طریق آن نجات دهد.
لازم به یادآوریست که برای تهیه این گزارش بارها به سراغ شهردار شاهدیه نیز رفتیم تا بتوانیم توضیحات ایشان را نیز در این باره منعکس کنیم که از مصاحبه امتناع کردند.
منبع:ایسنا