گوشهای از شگفتیهای غارهای ایران
ایران با وجود داشتن غارهای منحصر به فردی مانند غار «دوسر»، «نمکدان»، «پروا» و «کتله خور» هنوز نتوانسته از این فرصت برای تقویت گردشگردی ورزشی و برپایی تورهای غارنوردی بهره ببرد اما چرا؟ مؤسس انجمن غارشناسی ایرانیان به این سؤال پاسخ داده و دربارۀ آنچه از غارهای ایران نمیدانیم، سخن گفته است.
غارها درجۀ سختی و آسانی دارند؛ در برخی از آنها میتوان هیجان غارنوردی را چشید و در برخی دیگر میتوان ساعتها به تماشای زیبایی ایستاد. به دلیل همین تنوع گسترده است که غارها میتوانند گردشگران مختلف ایرانی و خارجی را به خود جذب کنند اما تا کنون آنطور که باید و شاید از این ظرفیت استفادۀ درستی نشده است. یکی از دلایل موفق نبودن ایران در زمینۀ گردشگری غارها، نبود ارگانی متخصص برای برنامهریزی، سرمایه گذاری و درآمدزایی است. البته وزارتخانۀ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، استانداریها و حتی بخش خصوصی برخی از غارهای موجود در ایران را برای پذیرش گردشگر آماده کرده و هزینه تبدیل آنها به غارهای گردشگری را نیز پرداخت کردهاند اما بسیاری از این غارها به دلیل نبود طرح مطالعاتی، بازدید کنندهای ندارند یا به خاطر همین تغییرات آسیب دیدهاند. حفاریهای غیرکارشناسانه، انفجار معادن، نوشتن یادگاری روی دیوار غارها و شکستن تزیینات آهکی نیز از جمله عواملی است که در کنار اجرای طرحهای نامناسب، همواره سلامت و پایداری غارها را به خطر میاندازد.
برای بیشتر دانستن از وضعیت غارهای ایران و دنیای غارنوردی با «مجید زراوندی»، غار نورد و دره نورد و عکاس این حوزه همراه شدیم. شرح گفتوگوی ایسنا را با او در ادامه میخوانید:
غارها چگونه ایجاد میشوند و چند نوع دارند؟
بیشتر غارها در اثر نفوذ آب باران در دل کوهها ایجاد میشوند؛ به مرور زمان آب باران رسوباتی را به جای میگذارد و زمانی که چکه چکه میکند، قندیلهای زیبایی که در غارها میبینیم پدید میآید. این قندیلها اشکال مختلفی دارند که بسته به نوع خاک و کانیهای موجود در غار تشیکل میشوند. درصد وجود آهن یا کانیهای متفاوت در خاک رنگ این قندیلها را متفاوت میکند. اگر بارندگیها زیاد باشد رسوبات بیشتر شده و قندیلهای بیشتر و بلندتری خواهیم داشت.
غارها در مجموع به غارهای عمودی و افقی تقسیم بندی میشوند. جذابیت برخی از این غارها بیشتر به بحث زمین شناسی آنها مربوط میشود؛ به نوع خاک و رسوبی که در غار ایجاد میشود و به طور عامیانه قندیلهایی که در واقع رسوبات خاک است.
بیشتر غارهای ایران از نوع آهکی است و در نوع خود از زیباترین غارها به شمار میرود. البته غارهای یخی هم داریم که در ایران بیشتر فصلی هستند. در زرد کوه بختیاری از این نوع غارها زیاد دیده میشود. یک غار هم به نام غار «یخ مراد» در شمال داریم که نوع آن متفاوت است؛ جنس سنگ آن آهکی نیست که رسوبات آهکی داشته باشد ولی آب زیادی در محوطه غار است و به دلیل دمای خیلی پایین غار، آب موجود تبدیل به یخ میشود و یخ دائمی دارد. از اواسط زمستان تا اواخر فرودین قندیلهای یخی بسیار زیبا و شگفت انگیزی را در این غار میبینیم و بقیه سال این قندیلها از بین میرود و تنها تکههای یخ در غار وجود دارد.
به کدام غارهای ایران از جنبۀ توریستی پرداخته شده و این امر مثبت بوده یا منفی؟
برخی از غارهای ایران، مثل غار نخجیر، کتله خور و علیصدر جنبه توریستی پیدا کردهاند ولی هیچ کدام از اینها اصولی درست نشده اند بلکه بر عکس، تا جایی که شده به غار آسیب زدهاند و به اصطلاح با تغییراتی که ایجاد کرده اند جلوی رشد غار گرفته شده است. به عنوان مثال زمانی که کف غار سیمان میشود، موجب میشود آبی که از سقف چکه میکند، کف غار جاری شود و جایی برای نفود نداشته باشد به همین دلیل زمانی که افراد وارد غار میشوند آلودگی کفشهای آنها وارد این آب و اکوسیستم غار میشود. میلههای آهنی که برای نرده کشی استفاده میکنند نیز به مرور زنگ زده و باعث آلودگی میشود؛ همچنین نورهایی که در غار استفاده میشود گرما ایجاد میکند و تمام این موارد اکوسیستم غارها را از بین میبرد و باعث جلبک زدن میشود. متاسفانه این اتفاقات در غارهای ایران رخ داده است.
کارهایی که برای بزرگ کردن دهنه غارها به منظور مناسب سازی ورود مردم انجام شده نیز غیر استاندارد است. برای مثال غار کتله خور زنجان در زمان اکتشاف مسیری داشت که غارنوردان سینه خیز میرفتند تا به تالار غار برسند، اما الان آنقدر دهنه ورودی غار بزرگ شده که با ماشین نیسان تا آخر غار رانندگی میکنند!
وقتی شما وارد غارهایی مثل علیصدر و نخجیر میشوید فضای اول غار یک فضای مرده است، چرا که هوا در ابتدای غار است و آبی که از قندیلها چکه میکند بر اثر گردش هوا خشک میشود اما وقتی وارد محیط داخلی غار میشوید فضا فرق میکند. اینجا غار زنده است و رشد آن را میبینید. آب و رطوبتی که بر بدنه غار است را کاملاً میبینید. در تمام غارهای توریستی همان ابتدای ورود شما یک جریان هوای بزرگی را همراه با باد زیادی احساس میکنید و این مسئله به دلیل ایجاد ورودی بزرگ برای غارهاست. این جریان هوا باعث میشود، رشد طبیعی غار گرفته شود و این یعنی فاجعه… من به غارهای ترکیه هم رفته ام و چنین مسئله را شاهد نبودم. در ترکیه محیطی که به آن وارد میشوید کاملاً تاریک و دارای نورهای اصولی و استاندارد است. آن ها از نردههای چوبی استفاده کرده اند و تا حد امکان تخریب کمی صورت گرفته و اصلا از سیمان استفاده نشده است. اینجا غار زایش طبیعی خود را انجام میدهد و در کنار آن بحث توریستی نیز انجام میشود. برق غار را هم منطقه بندی کرده اند که قطع و وصل میشود به نحوی که برق منطقهای که در حال بازدید هستید، روشن و بقیه خاموش میشود؛ البته در غارکتله خور هم این طرح روشن و خاموش انجام شده است به این شکل که راهنما با شما همراه میشود و منطقه به منطقه که حرکت میکنید برق آن منطقه روشن و بقیه خاموش میشود.
موضوع دیگری که برای غارها زیان آور است ورود تعداد زیاد گردشگر در ایام تعطیلات به ویژه عید نوروز است چون گرمای بدن افراد به غار منتقل و از بین بردن اکوسیستم غار را موجب میشود. خلاصه این که هر چه در مورد تخریب اکوسیستم غارها بگویم کم گفتهام!
البته برای ورود غارها به چرخۀ صنعت توریسم قصد داشتند غارهای بیشتری را با تغییراتی که ایجاد میکنند توریستی کنند اما مخالفتهایی شد؛ چراکه غارها علاوه بر بحث زیبایی شناسی با زمین شناسی و تاریخچه زمین هم ارتباط دارند و همچنین آبی که در این غارها وجود دارد، گاهی مثل غار «قوری قلعه» منبع آب شرب و مورد استفاده اهالی بومی منطقه است اما متاسفانه گردشگران طبیعت بکر غارها را با زباله پر میکنند.
برای تغییر این فرهنگ غلط اقدامی هم انجام شده؟
ما از حدود ۱۰ سال پیش همایشی را در روز ۲ مهر به نام «روز غارهای پاک» گذاشتیم و ۴ مهر را نیز به عنوان «روز درههای پاک» معرفی کردیم. این قدمهایی است که شروع کردیم. فعلا با توجه به این که فرهنگ و اصول درست غارنوردی و همچنین توریستی کردن غارها را نمیدانیم با توریستی کردن هر غاری، آن را به سمت نابودی میبریم. چند سال پیش وارد غار کهک نزدیک دلیجان شدم و در یکی از تالارها فقط چندین ساعت اضافههای شمع را جمع آوری میکردم.
دولت، با توجه به مالکیت غارها را توریستی و به سمت درآمد زایی برده اما موفق نبوده است. تنها غار علیصدر به دلیل قدیمی بودن و بحث دریاچهای که دارد تا حدی در زمینۀ گردشگری غارها موفق بوده است.
ورزشکاران بیشتر از چه غارهایی استفاده میکنند؟
برای ورزشکاران غارهایی که حالت عمودی و محوطه بزرگی شامل چند دره و حوزه آبریز و… دارند مناسب است. این گونه غارها تزیینات آهکی زیاد ندارند و شکل آنها به گونهای است که بیشتر عمودی هستند و با طناب باید به آن صعود کرد. این صعودها هم باید به نحوی باشد که بحث ایمنی برای غارنورد و غار رعایت شود، چرا که اگر در غار با آسیب دیدگی مواجه شویم بحث امداد و نجات بسیار سخت است.
آیا غارنوردان و دره نوردان دورههای امداد و نجات را طی میکنند؟
بله با توجه به اینکه زیر مجموعه فدراسیون کوهنوردی است، این یک الزام است و تمام افراد دورههای امداد و نجات را طی میکنند.
در زمینه غارنوردی همایش جهانی و بین المللی هم داشتهایم؟
بله همایشهای مختلفی در این حوزه برگزار میشود. حدود ۵ سال پیش سومین همایش عکاسان غار در ترکیه برگزار شد که هر دو سال یک بار در یک کشور برگزار میشود، چهارمین دوره در اسپانیا بود که به خاطر بحث مالی و ویزا ما نتوانستیم شرکت کنیم. با غارنوردانی از فرانسه، ترکیه، لبنان در ارتباط هستیم. افرادی هستند که عکاسی تخصصی غار انجام میدهند و حتی به ایران آمدند و کلاس برگزار کردند. غارهای ایران را که معرفی میکنیم موجب تعجب آنها میشود که چنین غارهایی داریم و این پتانسیل در ایران وجود دارد؛ هم برای توریست حرفهای و ورزشی.
غارهای ایران از چه نظر منحصر به فردند؟
شاید جالب باشد که بگویم، دومین چاه عمیق دنیا با ۳۰ متر را در ایران و در منطقهای که غار «قلا» (قلا در زبان محلی به معنای کلاغ است) خوانده می شود در کرمانشاه داریم، نزدیک ۱۲ روز در منطقه بودیم و طی دو مرحله در دو سال پشت هم توانستیم به چنین عمقی برسیم. غارنوردان خارجی هم حضور داشتند و تعجب کردند. اولین چاه عمیق فکر میکنم در مکزیک حدود ۷۰۰ متر است، اگر بین ۷۰ یا ۸۰ متر دیگر عمق داشت اولین چاه عمیق دنیا بود؛ البته به صورت یک تکه.
غاری در یزد داریم که چهارمین تالارغار بزرگ دنیا است، یعنی ۴ هواپیمای بوئینگ در آن جای میگیرد. از لحاظ رکوردی غارهای خوبی داریم.
تجهیزات، تکنیکها و اطلاعاتی که ما دربارۀ غارها داریم برای غیرایرانیان تعجب برانگیز است. ما میتوانیم در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشیم. من عکسهای زیادی از غارهای ایران گرفتهام که در مجلات خارجی از جمله ترکیه و فرانسه چاپ شده.
جاذبههای ایران بی نظیر است. چند سال پیش یک دره نورد استرالیایی که به کشورهای زیادی سفر کرده بود و عکاسی تخصصی انجام میداد برای پروژهای به ایران آمد. ما درهای را برای بازدید در نظر داشتیم که خط القعر دو کوه است. معمولاً در آن رودخانه جریان دارد. کاهش ارتفاع موجب میشود آبشارهای زیادی در درهها ایجاد شوند و این اختلاف با سطح، باعث میشود که با طناب فرودهای مختلفی داشته باشم. دیدن این آبشارها حالت پیمایشی دارد. در پیمایش اول دره خیلی خشک بود در حالی که ما برای او از حجم آب زیادی سخن گفته بودیم. خلاصه یک روز کامل را بدون دیدن آب طی کردیم و روز دوم به آبشارها رسیدیم، این دره نورد استرالیایی زمانی که این صحنه را دید تا دقایقی از تعجب نمیتوانست صحبت کند. گفت من هیچ جایی چنین چیزی را ندیده ام و این نشان از منابع و جاذبههایی است که در ایران وجود دارد در مورد غارها نیز همین گونه است.
دولت در این حوزه کمک میکند؟
متاسفانه مشکلات زیادی در بحث آموزش و امداد رسانی وجود دارد اما از سمت دولت حمایت خوبی نمیشود بلکه بیشتر به درآمدزایی از یکسری غارهای خاص توجه دارند.
وسایل ضروری برای غارنوردی چه وسایلی هستند؟
کلاه، دستکش و هدلامپ وسایل ضروری برای غارنوردی است و البته لباس مناسب. در تمام دنیا برای غارنوردی تور وسایل و تجهیزات را در اختیار افراد میگذارد البته کسانی که مشتری دائمی هستند وسایل شخصی دارند اما در ایران عموماً این گونه نیست، نرده کشی، نورپردازی و بحث بلیت فروشی و درآمدزایی؛ این کاری است که انجام میشود. در بحث توریسم اگر برنامه ریزی درستی داشته باشیم با توجه به علاقه مندی خارجیها و وارد شدن دلار به کشور میتوانیم موفق باشیم اما موضوع این است که در این راه نیز بیراهه رفتیم.
مهمترین مشکلات چیست؟
همان طور که قبلاً هم اشاره کردم بزرگترین مبحث در مورد امداد رسانی است چرا که مسیرهایی که میرویم، مسیرهای راحتی نیست و سخت است. در این مسیرها اگر کسی آسیب ببیند انتقال آن بسیار سخت است. چندی پیش دو حادثه در ایلام و تنگه زندان در زمینه دره نوردی داشتیم، برخی از نیروهای هلال احمری دره نورد و کوهنورد هستند و در این زمینه میتوانند کمک بیشتری داشته باشند. هلال احمر تجهیزات خوبی دارد، اما در بسیاری جاها نیروها تخصص و آشنایی به محیط را ندارند و عمده مشکل ما در امداد رسانی هوایی است.
تا به حال اکتشافات جدیدی هم داشتهاید؟
بله، در غارنوردیهایی که داریم خیلی مواقع غارهای جدیدی پیدا کردهایم. به عنوان مثال حدود ۸ سال پیش در شمال، در جریان یک برنامه چند روزه غارنوردی در «غار سُم» یک غار جدید پیدا کردیم که درون آن جمجمههای زیادی از حیوانات و انسان بود در واقع قبرستانی از استخوان بود. ما جمجمهای را دیدیم که شکل آن بسیار خاص بود و ۳ هفته بعد که دوباره برای اکتشاف رفتیم تیمی قبل از ما رفته بود و مشخص بود تخصص خوبی نداشتند. چون آنها برای فهمیدن عمق غار از بالا سنگ انداخته بودند که موجب شده بود این اسکلت نادر آسیب ببیند. موجودی که من زنده آن را ندیده بودم. ۴ نیش خیلی خاص داشت مثل برخی فیلم های تخیلی (دو نیش در بالا و دو نیش در پایین) حتی ما به دانشگاه تهران گفتیم که حاضریم برای آنها نمونه برداری کنیم که برای این نمونه برداری یک کارتون موز دادند و ما خودمان ظروف دربسته و کوچک بردیم با دستکش و نمونه برداری کردیم و به آنها رساندیم.
یعنی حتی در جریان غارنوردی و دره نوردی که میکنیم، میتوانیم در مباحث علمی با مراکز مختلف همکاری خوبی داشته باشیم که البته باید این آگاهی و تعامل صورت بگیرد. غارها و درههای زیادی هستند که به دلیل نداشتن افراد متخصص از سوی مراکز علمی هیچ گونه تحقیقی در مورد آنها نشده است و میتوانند برای ایران ثبت شوند. تنها یک حمایت مالی نیاز است که این مراکز از غارنوردان و دره نوردان داشته باشند.
هر اکوسیستمی که در غارها وجود دارد، هم برای غار مفید است و هم برای منطقهای که در آن واقع شده. هیچ چیزی در طبیعت بدون حکمت نیست و تخریب و از بین بردن بخشی از طبیعت توازن را برهم میزند. متاسفانه طبیعت ما در حال از بین رفتن است و هیچ اقدام درست و استانداردی هم صورت نمیگیرد. در واقع بیفرهنگی محیط زیستی در ایران بیداد میکند.
غار یکی از استراتژیک ترین و کوچکترین جاها در طبیعت است، باید فرهنگ سازی شود. دولت میتواند در این زمینه برنامه ریزی کند و از طریق رسانهها اجرایی شود. در یکی از غارهایی که زیاد هم شناخته شده نیست، قندیل خاصی را دیدم که در حال رشد بود، اما بعد از چند سال که رفتم دیگر این قندیل نبود. آن را شکسته بودند! خیلی از این موارد داریم… شما به یکی از افرادی که دسترسی راحتتری به غارهای توریستی دارند سفارش یک قندیل با هر مشخصاتی را بدهید و هزینهای هم برای آن پرداخت کنید، مدتی بعد آن قندیل را خواهید داشت! این یعنی تخریب، یعنی از بین بردن طبیعتی که به وجود آمدن آن سالها یا قرنها طول کشیده.
زیباترین غاری که تا به حال دیدهاید کدام بوده؟
غار کتله خور در زنجان بسیار زیباست. غار نخجیر که به نظر من عروس غارهای ایران است؛ البته قسمتهای غیر توریستی آن. در غار نخجیر تخریب زیاد شده و فاز دوم و سوم آن هنوز راه اندازی نشده است.
غار پروا که انگلیسیها آن را کشف کردند تا چند سال به دلیل سختی پیمایش آن به اورست غارهای دنیا معروف بود و البته هنوز این سختی وجود دارد و ۵ نفر تا به حال کشته داده است. غار سُم در نزدیکی گرگان یا غار جرجار که عمیقترین غار ایران است در کرمانشاه که فاصله هوایی آن با پروا نزدیک چند کیلومتر است، غارهای قلا و جوجار همگی در رشته کوهی است که در اطراف کرمانشاه است و در این منطقه حدود ۲۰ نقطه را نشانه گذاری کردیم.
و ترسناکترین غار؟
از غارنورد میپرسید؟ از نظر من هیچ کدام. این ترس به وجود شما بستگی دارد، اولین غاری که رفتم به دلیل آسیب دیدگی یکی از همراهان ترسیدم. در مورد ترسناک بودن غار جوجار شنیده ام، اما غار قلا وَهم خاصی دارد چرا که ۶۰۰ متر یک تکه زیر پای شما خالی است و شما که وارد غار میشود، کلاً روی طناب معلق هستید. باید با طناب فرود و بعد دوباره صعود کنی تا بالا بیایی. علاوه بر وهم یکی از با ابهتترین غارهای ایران است که البته تک چاه محسوب میشود.
قدیمیترین غارهای ایران کدامند؟
قدیمیترین غارها بر اساس اسناد به زمین شناسی برمیگردد، اما اگر بر اساس زمان اکتشاف باشد غار کتله خور زنجان یا علیصدر همدان، البته تأکید میکنم این قدمت از نظر زمان اکتشاف است نه از سن غار. سن غارها را میتوان از روی قندیلها فهمید، چرا که رشد این قندیلها خیلی کند است؛ این سن، میلیون سالی است.
کدام غارها جنبههای فرهنگی و تاریخی دارند؟
غارهای دست کن، مثل غار روستای میمند کرمان و یا کندوان که در کوه برای زندگی کردن ایجاد کردهاند.
در اطراف اصفهان هم غارهای این چنینی داریم؟
نزدیک اصفهان، سمت میمه غاری به نام پریان هست که ورود به آن نیاز به کار فنی دارد. اگر بروید یک روز پرچالش را خواهید داشت. در غار نوردی میثاقی داریم که میگوید: «هیچ چیزی را نکشیم، جز وقت و هیچ اثری برجای نگذاریم، جز رد پا در جای مناسب.» بعضی وقتها کف غار این قدر زیباست که باید مراقب آن باشیم و حتی شده بدون کفش وارد شویم تا گِل سطح دست و کفش ما به جایی آسیب نرساند. اغلب از جاهایی که قبل استفاده شده، استفاده میکنیم و سعی میکنیم تخریبی ایجاد نشود. غار کهک در نزدیکی دلیجان هم هست. جذابیت غار کلهرود که در ۳۰ کیلومتری شمال مورچه خورت قرار دارد این است که شما تمیز وارد غار میشود و بیرون که میآیید تمام بدنتان گِلی است چون باید حدود ۳ کیلومتر را سینه خیز بروید و برگردید، یعنی حدود ۸۰ درصد راه آن به این صورت است. این برای خیلی افرد جذاب است و برای برخی هم نه، جذاب نیست.
و حرف آخر…
غارنوردی و دره نوردی بسیار زیبا و ناشناخته است، اما برای رفتن به چنین جاهایی باید فرهنگ استفاده از آن را بیشتر بدانیم تا علاوه بر لذت بردن از زیباییهای آن مانع حرکت رو به جلوی طبیعت نشویم.