نوشته‌ها

قلعه‌های اسماعیلیه مجموعه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای حماسی

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: در فاصله ۳ کیلومتری جنوب شهر قاین بر فراز «کوه ابوذر» از ارتفاعات جنوب‌ شرق رشته کوه سیاه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین قلعه‌های اسماعیلیه واقع شده که برخی به آن «قلعه حسین قاینی» نیر می‌گویند.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: عظمت، وسعت و تراکم نسبتا زیاد بقایای معماری «قلعه حسین قاینی» آن را هم مانند هر اثر تاریخی شگفت‌انگیز دیگری در معرض نام‌گذاری‌های عجیب و غریب و منتسب به شخصیت‌های خاص قرار داده است. به عنوان مثال «دکتر بلوکه» و «گلد اسمیت» نوشته‌اند که این قلعه همان شهر «آرتاگوانا» است که در دوران هخامنشی به عنوان کاخ تابستانی پادشاهان ایران کاربرد داشته و گویا «کلنل سر پرسی سایکس» هم نظر آن‌ها را تایید کرده است؛ در حالی‌که قاین در دوران هخامنشی جزء قلمرو «ساگارتیان» و اصولاً  تحت سلطه هخامنشیان نبوده و تا پاسارگاد، شوش و تخت جمشید، پایتخت‌های هخامنشی نیز فاصله زیادی داشته است.

وی ادامه داد: روایت دیگری که در مرود قلعه‌ قاین از قول «کورتیوس» مورخ یونانی نقل شده این است که در زمان یورش اسکندر در سال ۳۲۸ پیش از میلاد بیش از ۱۳هزار سپاهی و نیروی نظامی از قلعه‌ قاین برای مقابله با مردم استفاده کرده‌اند. در صورتی که در متون معتبرتاریخی به آن موضوع اشاره نشده و کهن‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی در قلعه قاین به قبل از قرون سوم و چهارم ه.ق نمی‌رسند.

لباف‌خانیکی تصریح کرد: در نهایت اما باید گفت قلعه قاین نیز مانند بسیاری از قلعه‌ها قهستان در اواسط قرن ۵ ه.ق احتمالا توسط فدائیان اسماعیلی تصرف شده و به عنوان یک پایگاه مهم تدارکاتی و تدافعی مشرف بر شهر قاین (مرکز قهستان) و شاهراه سیستان به خراسان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده است. در اهمیت و عظمت قلعه‌ قاین همین بس که «یاقوت حموی» از قول «مقدسی» آن را بلند و رفیع  و با نام «نعمان کبیر» وصف کرده است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: قلعه کوه قاین هم مانند دیگر قلعه‌ها به تبعیت از وضعیت طبیعی کوه، بر پستی و بلندی‌ها ساخته شده، با این وجود سعی شده است عمده فضاهای معماری بر سطح دو سکوی طبیعی احداث شوند و از طریق یک معبر کمانی شکل که از دو طرف آن را اطاق‌ ها یا سنگرها در میان گرفته، به یکدیگر ارتباط یابند.

وی ادامه داد: بناهای سکوی بالایی ظاهرا اشرافی‌تر، وسیع‌تر، اساسی‌تر و چشم‌نوازتر پرداخت شده و احتمالا حکم شاه‌نشین داشته است، در حالی‌که در سکوی پائینی فضاهای معماری نسبتا کوچک‌تر و ساده‌تر شکل گرفته‌اند و به نظر می‌رسد که بیشتر جنبه دفاعی و خدماتی داشته‌اند. یک مجموعه معماری جالب توجه در میانه سطح صاف سکوی پائینی احداث شده که شباهت به مدرسه دارد و چنانچه فرضیه مدرسه بودن آن قابل طرح باشد بر ارزش و اهمیت فرهنگی قلعه قاین نیز می‌افزاید و حضور و اقامت خواجه نصیرالدین طوسی را در آن توجیه می‌کند.

لباف‌خانیکی افزود: آنچه در هر دو سکو همانند و متعددند مخازن ذخیره آب هستند که در کوه حفر شده و دیواره‌های آن‌ها با ساروج اندود شده تا آب باران را در خود نگاه دارند.

وی خاطرنشان کرد: دور تا دور قلعه را دیوار ضخیم و بلند با برج‌های متعدد نیم‌استوانه به فاصله‌های گوناگون محصور کرده است. حصار و برج‌های سمت جنوبی سالم‌تر باقیمانده و اخیرا نیز مرمت شده‌اند. مصالح ساختمانی قلعه عمدتا سنگ با ملات گچ و خاک و به ندرت خشت و آجر است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: در اکثر نقاط قلعه آثار مرمت مشاهده می‌شود که نشانه تداوم کارکرد قلعه است. شاید با ملاحظه همان نشانه‌ها برخی اظهار نظر کرده‌اند که قلعه کوه بر فراز بقایای قلعه‌ای قدیمی‌تر از خود بنا شده است. سمت شمال و شمال ‌غرب قلعه پرتگاه و غیر قابل عبور است، در حالی‌که سمت جنوب و مشرق از شیب کمتری برخوردار است که همین وضعیت موجب شده است راه ورود به قلعه از جبهه جنوب‌ شرقی باشد و از آن راه حتی امکان عبور احشام از قبیل قاطر نیز وجود داشته، زیرا فضاهایی که کاربری اسطبل داشته‌اند نیز در قلعه شناسایی شده است. البته سمت جنوب قلعه که آسیب‌پذیر بوده با سازه‌های معماری تقویت شده است.

وی ادامه داد: فعلا آنچه از بافت معماری قلعه در سکوی بالا قابل تشخیص است، یک تالار ستون‌دار در شمال که در منتهی‌الیه شمالی آن یک اطاق گنبددار، در سمت شرق تالار کوره‌های آهنگری و بخش جنوبی آن سازه‌های آخور مانند قرار دارد. در سمت شمال ‌شرق تالار اطاقک‌هایی ساخته شده و بر کف طاقچه برخی خمره کوچک سفالی نصب شده است. در سکوی پایینی قلعه و بر دو سوی دروازه ورودی فضاهای نسبتا سالم معماری بر جای مانده که برای آن‌ها کاربری سربازخانه و انبار و اسطبل فرض کرده‌اند. خاکبرداری‌های سال‌های اخیر ابهامات زیادی را روشن کرده و مرمت‌هایی که صورت گرفته مانع از انهدام قلعه شده است.

لباف‌خانیکی یادآور شد: قلعه قاین در سال ۱۳۸۰ به شماره ۴۸۰۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

قلعه‌های اسماعیلیه مجموعه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای حماسی

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: در فاصله  ۶ کیلومتری جنوب‌ غرب شهر بیرجند دره پر آب و سرسبزی قرار دارد که گویا قبلا به «دَرَه» شهرت داشته و بعد از سال ۱۲۹۴ ه.ق که به دستور «امیر شوکت‌الملک» در مسیر آب‌های جاری آن دره، سد یا بندی ایجاد شد، به «بند دَرَه» معروف شده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: قلعه دره که بخشی از آن نزد مردم بومی به «حوض غلام کُش» معروف و به همان دلیل برخی به آن «قلعه حوض غلام کش» نیز می‌گویند، بر فراز قله‌ای از رشته کوه باقران بر کناره جنوبی دره و مشرف بر بند دره قرار دارد.

وی ادامه داد: آن قلعه عظیم که مانند دیگر قلعه‌های مهم منطقه توسط اسماعیلیان قهستان ساخته یا تصرف شده است نقشه‌ای مستطیل متمایل به بیضی در ابعاد تقریبی۷۰۰ در۴۰۰ متر دارد. حصار پیرامونی آن به تبع از پستی و بلندی‌های کوه ساخته شده است. در حال حاضر بقایای بخش‌هایی از حصار و هشت برج نیم استوانه‌ای در قلعه قابل تشخیص است. فضاهای معماری متعدد و متنوعی که در قلعه وجود داشته و اکنون خرابه‌های آن‌ها برجای مانده، حاکی از آن است که قلعه دره احتمالا پایگاه تدارکاتی اسماعیلیان بوده، زیرا امکان تردد احشام به قلعه و وجود تاسیساتی مثل آسیاب و مخزن فرضی روغن و سیلوهای غلات و انبارهای بزرگ ذخیره در آن احتمالا عهده‌دار تامین  آذوقه و نیازهای حیاتی ساکنان قلعه‌های دیگر منطقه بوده‌اند.

لباف‌خانیکی تصریح کرد: سازه‌های معماری قلعه دره مانند دیگر قلعه‌ها عمدتا از سنگ با ملات گچ و در سازه‌های آبی با ملات و اندود ساروج شکل گرفته، اما به نظر می‌رسد که کاربری فضاها، متفاوت و بیشتر مخصوص ذخیره‌سازی بوده است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: ظاهراً ارگ یا شاه‌نشین در مرکز قلعه قرار داشته که اکنون وجود خارجی ندارد، اما داغی دیوارها و پراکندگی قطعات آجر و گچبری حاکی از آن است که در قسمتی از مجموعه فضاهای مسکونی وجود داشته است. ورودی‌های ‌قلعه از دو جبهه شمال ‌غرب و جنوب‌ شرق به درون راه یافته و احتمالا دروازه اصلی در شمال ‌غرب قرار داشته است.

وی خاطرنشان کرد: از جمله سازه‌های معماری جالب و شگفت‌آور قلعه دره، آسیابی در منتهی‌الیه غربی قلعه بوده که بقایای معماری و بخشی از تنوره استوانه‌ای سنگی و ساروجی آن هنوز بر جای مانده و بقایای جویی که در سنگ کنده شده و آب را از روستای «حوزان» در بالادست قلعه به تنوره انتقال می‌داده نیز قابل مشاهده است. در همان محل چشمه‌ای نیز از زمین می‌جوشیده و آب مورد نیاز جمعیت کوچکی را که در حاشیه شمال‌غرب قلعه مسکن داشته‌اند، تامین می‌کرده است.

لباف‌خانیکی ادامه داد: توجه به اینکه آب و آبرسانی به قلعه از اهمیت خاص برخوردار بوده و علاوه بر آب‌رسانی مستقیم به قلعه در حدی که سنگ آسیابی را بچرخاند، در عمق دره جنوبی و مجاور قلعه دو آب‌بند از سنگ و ساروج احداث شده تا سیلاب‌های فصلی را مهار و ذخیره کند و مخازن متعدد نیز با بدنه سنگی و اندود ساروج در نقاط مختلف ساخته شده که بعید نیست برخی از آن‌ها که آب‌انبار پنداشته شده، کاربرد ذخیره غلات داشته باشند.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: یکی از آن آب‌انبارهای بزرگ و مسقف در ابعاد ۴ در۵ متر و عمق ۲.۵ متر که از پساب آسیاب پر می‌شده، در مجاورت آسیاب و در جبهه غربی قلعه وجود داشته، اما بزرگ‌ترین و جالب‌ترین مخزن ذخیره آب یا حوض‌انبار بنایی مستطیل شکل (معروف به حوض غلام کش) در ابعاد ۴ در۵ متر و عمق بیش از ۳ متر در منتهی‌الیه جبهه شرقی قلعه با دیوارهای صاف و مرتب ساروج اندود و ۶ ستون بلند آجری با قاعده مربع است که پوشش آجری مرکب از ۹ چشمه طاق را بر دوش حمل می‌کرده‌اند.

وی افزود: این سازه معماری که بر سه جانب شرقی، غربی و جنوبی دیوارهای ضخیم و محکم داشته قادر بوده است حجم آب زیادی را در خود ذخیره کند. در کنار آن حوض‌انبار سازه ذخیره کوچک و مرتب دیگری ساخته شده که بنا به نوشته شادروان فرغانی، مرحوم دکتر ستوده احتمال داده‌اند این فضا، فضای خاص ذخیره روغن بوده است. در صورتی که این احتمال با یقین مقرون باشد، فرضیه تدارکاتی بودن قلعه دره تقویت می‌شود.

لباف‌خانیکی خاطرنشان کرد: در سمت شمال ‌غربی قلعه بقایای مجموعه معماری مشاهده می‌شود که برخی آن را اسطبل پنداشته‌اند. در مجموع شیب جنوبی کوه کمتر و مناسب جهت راه‌یابی انسان و احشام به داخل قلعه بوده در صورتی که سمت شمالی مشرف به پرتگاه و غیره قابل عبور بوده است. این قلعه مشرف بر راه ارتباطی سیستان به خراسان و نیز شهر بیرجند و آبادی‌های اقماری آن بوده و از این جهت و نیز دسترسی به منابع آبی قابل اهمیت بوده است.

وی ادامه داد: قلعه عظیم دَرَه در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۶۰۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

قلعه های اسماعیلیه مجموعه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای حماسی

یک باستان‌شناس و پژوهشگر خراسانی گفت:  قلعه رستم به «قلعه دختر» نیز مشهور است و دلیل نام‌گذاری آن شاید صعب‌العبور بودن، عدم دسترسی آسان به قلعه و یا باورهای اعتقادی نسبت به آن است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: کوه رچ که قلعه رستم بر فراز آن واقع شده در منطقه خوش آب‌ و هوایی قرار گرفته و دامنه‌های سرسبز و زیبایش همواره مورد توجه و مراجعه مردم خوسف و نواحی اطراف بوده، به گونه‌ای که در دوران معاصر نیز توجه شادروان آیتی را به خود جلب کرده و آیتی در مدح آن غزلی زیبا سروده و نیز علاقه و اشتیاق «مولانا حسامی» به رچ در اواخر دوران ایلخانی را یادآور شده و توصیف حسامی از «رچ» را در بهارستان این گونه آورده است «رچ مزرعه ایست بوستانی ز بهشت/ کاورده نسیمش ارمغانی ز  بهشت/ من  شرح هوای آن نه  بتوانم گفت/ یا هست  بهشت یا نشانی  ز بهشت».

وی ادامه داد: بخش فوقانی کوه صخره‌ای رچ دیواره‌های طبیعی و پرتگاه است و همین وضعیت به بنیان‌گذاران قلعه، انگیزه داده تا بر فراز کوه، قلعه‌ای غیرقابل دسترس بسازند. بالاترین بخش کوه را با دخل و تصرفاتی قبلا تا حدودی تسطیح کرده‌اند. آنگاه بر گرد بستری مستطیل شکل در ابعاد تقریبی ۱۰۰ در ۴۰۰ متر حصاری عریض و بلند متکی به برج‌های استوانه‌ای بر آورده‌اند که اکنون هفت برج در سمت شمال و غرب و یک برج در سمت شرق قابل تشخیص است.

لباف خانیکی تصریح کرد: در درون قلعه نیز فضاهای معماری متعدد و متنوعی مانند تالارهای همجوار و اتاق‌های پراکنده در مجاورت حصار و فضاهای معماری زیرزمینی متعدد احداث شده است. برخی شواهد حاکی از این است که پوشش فضاها جناقی بوده‌اند. مصالح ساختمانی قلعه، سنگ‌های لاشه بوده و بر فراز دیوارهای سنگی یک رج آجر گذاشته‌ شده و پاکار سقف بر روی آن چیده شده است. فراوانی قطعات آجر پراکنده در بخش میانی قلعه طرح این فرضیه را امکان‌پذیر می‌کند که برخی بناهای داخلی قلعه را با آجرهای مستطیل در ابعاد ۵ در ۱۵ در ۲۷ سانتیمتر ساخته‌اند.

این باستان‌شناس و پژوهشگر خراسانی گفت: ورودی قلعه از جبهه شمالی به درون باز می‌شود و قبل از ورودی در خط‌القعر دره مانندی، مخزن آب بزرگی با بدنه ساروج‌اندود ایجاد شده است تا آب‌های جاری حاصل از باران بر دامنه‌های مشرف بر آن به درون مخزن سرازیر شوند. علاوه بر آن، مخازن کوچک و بزرگ دیگری نیز در کوه حفر شده و بدنه آن‌ها با ساروج اندود شده است.

لباف‌خانیکی بیان کرد: در میانه قلعه، چاهی حفر شده که انتهای آن به راهرویی در سمت غرب و فضای چهارگوش گچ‌اندودی منتهی می‌شود و شباهت به سیاه‌چال‌هایی دارد که در زندان عالم‌خان بخارا، اندرونی کاخ شادیاخ و مجاور زندان کهندژ توس وجود دارند. از دروازه شمالی قلعه معبر از دالان پیچ در پیچی به درون راه می‌یابد. موقعیت قلعه، دسترسی دشوار به آن است که فقط از طریق معبر باریک پلکانی امکان‌پذیر است که تأسیسات دفاعی مفصل حکایت از این قضیه دارند و قلعه رستم از آغاز شکل‌گیری با اهداف دفاعی ساخته شده است.

وی گفت: در سمت جنوبی قلعه، سکویی وجود دارد که کف آن با سنگ‌های بزرگ فرش شده است و به نوشته مرحوم آیتی در کتاب بهارستان آن‌جا را «مقام حضرت خضر» می‌دانند. این گونه باورها در مورد برخی آثار باستانی باشکوه نشان‌دهنده اهمیت آن‌ها نزد مردم و نسبت دادن آن‌ها به شخصیت‌های افسانه‌ای و اسطوره‌ای، مانند «تخت جمشید»، «نقش رستم» و «تخت سلیمان» است. برخی بر این اعتقادند که قلعه دختر یا قلعه رستم پیش از اسلام و به احتمال زیاد در دوران ساسانیان بنیان گرفته و در قرن پنجم ه.ق به تصرف اسماعیلیه در آمده است.

این باستان‌شناس و پژوهشگر خراسانی یادآور شد: بنا به نوشته شادروان دکتر فرغانی و به نقل از مرحوم محمود فرخ با تسلط اسماعیلیان بر قهستان، مردم نواحی خوسف و خور به سرعت به آن جنبش پیوستند و خور و خوسف در همان سال‌های اولیه نهضت اسماعیلی به صورت پایگاه‌های مهم اسماعیلی در آمدند و فدایی اسماعیلی به نام «منصور» از چاهک خوسف به اتفاق دو فدایی قهستانی دیگر به نام‌های «ابوالحسن تونی» و «حسام آبیزی» به فرمان محتشم الموت «اتابک قزل ارسلان» را در سال ۵۸۷ هـ.ق به قتل رساندند. جایگاه طبیعی قلعه رستم و اشراف آن بر راه‌های ارتباطی منطقه اهمیت استراتژیک آن را در دوران پر التهاب اسماعیلیه تایید می‌کند.

وی ادامه داد: در سمت جنوب‌غربی قلعه و در کنار راه منتهی به آن بر روی صخره سیاهرنگی، عباراتی به خط کوفی و نسخ «هفظ الله حسین خاقان»، «بنده مولانا بتاریخ محرم سنه سبعمائه»، «اسحاق امین استاد»، «صلاح ما…همایون»، «فی بتاریخ محرم سنه ست عشر» نوشته شده و بر روی سنگ دیگری در نزدیکی آن نیز «محمود بن علی البوبکر بن عظیم» نوشته شده است که این قلعه در تاریخ ۱۳۸۲/۶/۲۳ به شماره ۱۰۱۸۵ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

منبع:ایسنا

قلعه‌های اسماعیلیه مجموعه‌ای تاریخی با پیشینه‌ای حماسی

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: قلعه کافران بر فراز کوهی موسوم به «کافران» در فاصله حدود یک کیلومتری شمال روستای کوچک گُرَسک در فاصله حدود ۵ کیلومتری شرق طبس مسینا و جنوب‌شرق روستای دُرُه واقع شده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: بخش‌های مختلف این قلعه نسبت به وضعیت طبیعی کوه در سطوح متفاوت قرار گرفته و حتی دیوارها از وضعیت طبیعی کوه تبعیت کرده است. وسعت قلعه کافران از قلعه مسلمانان بیشتر، اما تراکم سازه‌های معماری آن کمتر است.

وی اضافه کرد: مصالح ساختمانی این قلعه مانند دیگر قلعه‌های اسماعیلیه سنگ‌های لاشه با ملات گل و گچ است. مهم‌ترین بخش قلعه دروازه ورودی و حصار دفاعی ایجاد شده در مسیر منتهی به قلعه در سمت شرق بوده که از باقی قسمت‌ها آسیب کمتری دیده است.

این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: بر گرد قلعه، حصاری بلند با برج‌ها، گوشه و زوایایی به تبعیت از بافت و چگونگی بستر دیوارها بوده که بخش عمده آن‌ها تخریب شده است. در مجاورت حصار فضاهای معماری متعددی وجود داشته که به کلی منهدم شده و در حال حاضر جزء توده‌هایی سنگ از آن‌ها اثری برجای نمانده است.

لباف خانیکی خاطرنشان کرد: بر دو طرف دروازه شرقی قلعه، بخشی از حصار به ضخامت حدود ۷۰ سانتیمتر و ارتفاع  چهار متر باقی مانده که می‌تواند نمونه‌ای از ساختار دیوارهای قلعه باشد. در این قلعه بر خلاف قلعه مسلمانان سازه‌های دفاعی نسبتا کم و بیشتر گویا اقامتی بوده‌اند. احتمالا بر بلندای دیوارها، کنگره‌ها و بر فراز برج‌ها روزنه‌های دید و مزغل‌ها تعبیه شده که در جبهه شمالی معدودی برجای مانده است. در همان منطقه آثار و نشانه‌هایی از مرمت دیوارها مشاهده می‌شود.  فاصله این قلعه تا قلعه مسلمانان که در سمت شرقی آن واقع شده، حدود یک ‌کیلومتر است.

وی عنوان کرد: ساختار کلی قلعه کافران به لحاظ شکل‌گیری حصار، دروازه، برج‌ها، مخازن  ذخیره آب و نیز مصالح ساختمانی مانند قلعه‌های اسماعیلیه و به ‌خصوص قلعه مسلمانان است. اگرچه فضای سالم معماری در آن باقی نمانده که در تاریخ‌گذاری کمک کند، اما وجود قطعات سفال ساده و لعابدار مربوط به قرون  پنجم و ششم ه.ق حاکی از آن است که قلعه کافران نیز مانند قلعه مسلمانان به اسماعیلیه قهستان تعلق داشته است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: همان گونه که در آغاز بحث عنوان شد، در محدوده روستای کهن دُرُه، سه قلعه به نام‌های دُرُه، مسلمانان و کافران وجود داشته است. قلعه کوچک و مشرف بر  دُرُه به استناد آثار و شواهد باقی مانده قلعه‌ای است که بعد از دوران صفوی ساخته شده و وسعت، مصالح و ساختار آن متناسب با تشکیلات و جمعیت انبوه اسماعیلیان نیست، بنابراین نمی‌توان آن را در شمار قلعه‌های اسماعیلیه به شمار آورد.

لباف‌خانیکی تشریح کرد: اما دو قلعه دیگر منطقه در نزدیکی روستای گُرَسک به جهات مختلف گنجایش، شایستگی، شان و شکوه قلعه دُرُه را دارند و اگر چه در حال حاضر دو قلعه قلمداد می‌شوند، اما بعید نیست که در عصر اسماعیلیان لازم و ملزوم یکدیگر بوده‌اند و با دو نوع کاربری متفاوت بر روی هم «قلعۀ دُرُه» نامیده می‌شده‌اند، به این معنی که قلعه مسلمانان که دارای استحکامات خاص دفاعی بوده به عنوان محل استقرار و خاستگاه تهاجمات فدائیان اسماعیلی بوده و قلعه کافران در نزدیکی آن که از وسعت زیادتر و فضاهای اقامتی کم دوام‌تر برخوردار بوده، احتمالا محل استقرار خانواده‌ها و غیر نظامیان بوده است.

وی اظهار کرد: قلعه دُرُه در واقع پایگاه اولیه اسماعیلیه قهستان و خاستگاه آن‌ها بعد از الموت محسوب می‌شد و زمینه رشد و بالندگی آن‌ها را فراهم کرد. با توجه به این زمینه مناسب در اواخر قرن پنجم ه.ق و با آغاز رستاخیز حسن صباح، حسین قاینی که قبلا در تصرف الموت کیاست و زیرکی خود را نشان داده بود، به قهستان آمد و به عنوان جنبشی نظامی، سیاسی و مذهبی در جستجوی پناهگاه و پایگاهی بر آمد که می‌توانست با استفاده از نیروی آماده و پرانگیزه «قلعه دُرُه» در نزدیکی سیستان و از مضافات، مؤمن‌آباد را تصرف و تبدیل به پایگاه اولیه نهضت خود کند.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: با تصرف آن قلعه قهستانیان برای مدت نزدیک به ۱۷۰ سال در جایگاه عاملی تعیین‌کننده و با برخورداری از پشتیبانی اکثریت مردم در مقابل تمام تهاجمات مخالفین خود مقاومت کردند و حملات مکرر دولت‌های سلجوقی، خوارزمشاهی و همسایگان غوری، سیستانی و هروی خود را دفع کردند.

منبع:ایسنا

درباره قلعه‌های اسماعیلیه با پیشینه‌ای تاریخی و حماسی

یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: مورخان آغاز دعوت اسماعیلیان در قهستان را سال ۴۸۵ ه.ق همزمان با سلطنت «ملکشاه سلجوقی» ذکر کرده‌اند. در آن سال «حسن صباح»، «حسین قائنی» را به قهستان گسیل داشت و مردم دعوت او را پذیرفتند و در استخلاص قلاع او را یاری کردند و قلعه «کل حسن صباح» یا مؤمن‌آباد مرکز اصلی قیام و دعوت اسماعیلیان قهستان شد.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: رشته کوه مؤمن‌آباد در شرق شهرستان بیرجند از شمال‌غرب به جنوب‌ شرق کشیده شده و مشتمل بر ارتفاعات جوزان، کوه کنده‌ای، آره کوه، قلعه حسن صباح، تیغ سیاه، خلیل‌آباد و نصرآباد است. قلعه «کل حسن صباح» مهمترین قلعه اسماعیلی قهستان بوده و مرکز اصلی نزاریان و اقامتگاه رهبر اسماعیلیان در آن رشته کوه قرار داشت.

وی ادامه داد: مهمترین رویدادی که در قلعه مؤمن‌آباد رخ داد برگزاری مراسم «قیامةالقیامه» بود، آئینی که در الموت هم برگزار شده بود. آن رخداد بر شهرت قلعه مؤمن‌آباد افزود و موجب شد که نامش بارها در تاریخ ثبت شود و آن قلعه به عنوان اصلی‌ترین پایگاه اسماعیلیه در شرق جهان اسلام مطرح شود.

لباف‌خانیکی گفت: مراسم قیامة‌القیامه را مورخان از جمله «عطاملک جوینی» و «رشیدالدین فضل‌الله» نقل کرده و اگر چه اسماعیلیه را به گرایش به چنگ و رباب و شراب متهم کرده و با واژگانی چون «فساد»، «فضاحت» و «الحاد» آلوده‌اند، اما نتوانسته‌اند در نوشته‌های خود سایه سنگین اجتماعی، سیاسی و اعتقادی آن‌ها را نادیده بگیرند، از جمله انعکاس آن وجوه را در روایت اجمالی مراسم قیامةالقیامه از قول خواجه رشیدالدین فضل‌الله مرور می‌کنیم، «او را (حسن صباح) در قهستان نایب‌رئیس، مظفر بود. خطبه و سجل و فصل بر وی فرستاد و نمود که: من حسنم و می‌گویم که خلیفه خدای بر روی زمین منم و خلیفه من این رئیس مظفر است و باید فرمان او برند و کلام او را کلام ما دانند و آنچه او گوید دین و حق دانند».

این باستان‌شناس خراسانی تصریح کرد: قلعه مؤمن‌آباد را پژوهشگران و ایران‌شناسانی چون «ولفرام کلایس» آلمانی و «پیتر ویلی» انگلیسی از نزدیک دیده و شرحی بر آن نوشته‌اند. در تیر ماه ۱۳۷۴ نیز من آن را از نزدیک مورد بررسی قرار دادم و از عظمتش در شگفت شدم. شادروان دکتر فرقانی هم در سال ۱۳۸۵ در کتاب تاریخ اسماعیلیان قهستان شرحی بر آن نوشته و بالاخره آقای محمد فرجامی در پی بازدید میدانی و با استفاده از منابع مختلف شرح تفصیلی بر آن و چند قلعه دیگر شهرستان درمیان نوشته و در مجموع اطلاعات نسبتا خوبی فراهم شده است.

وی گفت: قلعه مؤمن‌آباد در فاصله حدود ۴۰۰متری روستای نصرآباد و بر فراز «کوه حسن صباح» واقع شده و دروازه اصلی آن از میانه دو برج در جبهه جنوب ‌غربی و مشرف بر روستای نصرآباد است. این قلعه که بر پهنه‌ای نعل‌ اسبی شکل به طول حدود ۱۰۰۰و عرض حدود ۵۰ تا ۱۰۰متر گسترده شده، مشتمل بر برج و باروی سنگی و مستحکم بوده که در برخی نواحی آن هنوز دیوارهایی به ارتفاع ۵ تا ۱۰متر باقی مانده است.

لباف‌خانیکی خاطرنشان کرد: قلعه مؤمن‌آباد مشتمل بر سه بخش به هم پیوسته است. شرقی‌ترین بخش قلعه به «کل حسن» معروف است. این بخش که وسیع‌ترین و کم‌ارتفاع‌ترین قسمت قلعه است، به پرتگاه‌ها محدود و کاملا ویران شده است و در میان خرابه‌ها سه مخزن آب قابل تشخیص است و بر سطح منطقه قطعات متعدد آجر و سفال مشاهده می‌شود.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی افزود: «کل دختر» غربی‌ترین بخش قلعه را شامل می‌شود و از نظر وسعت کوچکتر و ارتفاع آن بیشتر است. در بالاترین سطح این بخش حوض انبار بزرگی قابل تشخیص بوده که بخش عمده فضای داخلی آن از آوار دیوارها پر شده است.

وی اظهار کرد: بخش میانی یا «ارگ» مجموعه متراکمی از فضاهای معماری شامل اطاق‌ها، برج‌ها و حوض‌انبارها یا مخازن آب است. در میانه این بخش یک بنای بزرگ دو طبقه قرار داشته و اطاق‌ها با پلان مستطیل و منظم با پوشش هلالی و جناقی، بعضا با دیوار آجری ساخته شده‌اند. در همین بخش برخی از دیوارها را با کاهگل اندود کرده‌اند. وجود یک حیاط چهار ایوانی با چهار برج در چهار گوشه و نوع و کیفیت مصالح و ساختار معماری حاکی از این است که بخش حاکم‌نشین قلعه مؤمن‌آباد این قسمت بوده و پراکندگی آجرهای تراش و قالب‌زده منقوش، سفال‌های مرغوب منقوش و زرین‌فام و قطعات گچبری نشان‌دهنده این واقعیت است که ارگ از جایگاه والا و مهمی برخوردار بوده است.

لباف‌خانیکی تشریح کرد: در بخش میانی یا ارگ، معبری دو بخش کل‌حسن و قلعه‌دختر را به هم ارتباط می‌داده است. فضاهای متنوع معماری و دستکندها در این قلعه زیاد است. علاوه بر تالارها، اطاق‌ها، ایوان‌ها و مخازن آب در ابعاد گوناگون آثار و نشانه تونل‌ها و کانال‌ها یا راه‌های مخفی نیز در قلعه وجود دارد که شاید مثل روزن‌ها و تیرکش دیوارها جنبه دفاعی داشته‌اند.

این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: در پیرامون قلعه نیز بقایای معماری متعددی از جمله آسیاب، گورستان، زندان و کانال آبرسانی وجود دارد. قلعه‌ مؤمن‌آباد در سال ۱۳۸۲ به شماره ۸۲۷۹ در فهرست آثار تاریخی ثبت شده است.

منبع:ایسنا