همشهری آنلاین- فاطمه کاظمی: چند سالی است فعالان میراث فرهنگی همدان و خبرنگارانی که در این حوزه قلم میزنند، در تلاش هستند در کنار حفظ آثار تاریخی به مسئولان این استان بقبولانند یکی از راههای توسعه گردشگری همدان ثبت تعدادی از آثار تاریخی آن به عنوان آثار جهانی در یونسکو است. اما طی سالهای اخیر که فعالان مدنی همه تلاش خود را برای ثبت جهانی آثار تاریخی همدان کردهاند، مسئولان نه تنها با آنها همراهی نکردهاند بلکه رد پایشان در تخریب برخی آثار تاریخی نیز دیده میشود.
هر چند ماه یک بار یک جاده جدید در دل کوهستان الوند احداث و حتی برای آن بودجه تعیین میکنند، آرامگاه استر و مردخای را آتش زدند، تپه تاریخی هگمتانه را آسفالت کردند، تصمیم داشتند در حریم عمارت تاریخی نورمهال برج بسازند، در حریم غار علیصدر هتل ساختند، عمارت جنانی در حال فروریختن است و دهها خانه تاریخی در شهر همدان در اثر بیتوجهی در حال تخریب هستند و وضعیت دیگر آثار تاریخی نیز بهتر از اینهایی که نام بردیم، نیست.
حالا هم نوبت روستای سنگی ورکانه است؛ روستایی با ۴۰۰ سال قدمت که به علت معماری منحصر به فرد و زیبایی که دارد، سالهاست ثبت ملی شده و قرار بود به عنوان شهرک سینمایی مورد استفاده قرار بگیرد تا همدان تاریخی را بیشتر به ایران و جهان بشناساند و حتی صحبت از ثبت جهانی آن بود اما حالا در اثر غفلت مسئولان میراث فرهنگی و با مجوزهایی که دهیاری صادر کرده و همکاریهایی که بنیاد مسکن داشته، بخش زیادی از بافت تاریخی و معماری خاص آن از بین رفته و اگر همینطور ادامه پیدا کند تا چند سال بعد دیگر خبری از روستای سنگی و هدف گردشگری ورکانه خبری نخواهد بود و این روستا نیز به یک روستای معمولی تبدیل خواهد شد که جاذبهای برای گردشگران ندارد.
گشتی در روستا
دیدن چند عکس در فضای مجازی از ساختوسازهای مغایر با معماری سنتی ورکانه مرا به این روستا میکشاند. صبح یک روز پاییزی به ورکانه میرسم و چند قدم که در روستا برمیدارم متوجه میشوم فاجعهای در حال رخ دادن است.
گویا در این چند ماه که کرونا آمده و گردشگری تعطیل شده، مردم روستا از فرصت استفاده کردهاند و تا توانستهاند خانههای خود را با آجرهای سفالی و به شکل مدرن ساختهاند و یک چهره بیقواره و وحشی به قامت روستایی بخشیدهاند که دیگر نشانی از یک روستای ۴۰۰ ساله ندارد؛ روستای زادگاه پرفسور «توفیق موسیوند» سازنده اولین قلب مصنوعی جهان که روزگاری آوازه معماری خاص و سنگیاش صدها گردشگر داخلی و خارجی را به خود جذب میکرد و از آن عکسها و فیلمهای جذابی در فضای مجازی منتشر میشد.
اما حالا در و دیوارش پر است از آجرهای سفالی و پنجرههای فلزی که قلب هر دوستدار تاریخ و میراث فرهنگی را میلرزاند. حتی قلعه تاریخی این روستا هم تخریب شده و حال و روز خوشی ندارد.
ساختوساز پنهانی در کار نیست و دهها خانه در روز روشن در حال ساختن است و دهها خانه هم ساخته شده و تعدادی از خانههای سنگی قدیمی هم تخریب شده و برخی از آنها در حال فروریختن است. دلم میخواهد از مردم روستا بپرسم چرا این بلا را بر سر روستای خود آوردهاند اما هیچکس تمایلی به حرف زدن ندارد، انگار خیلی غریبهها را دوست ندارند، شاید حق هم دارند، آخر طی این سالها مردمان این روستا خیری از مسافر و گردشگر ندیدهاند و آموزشی در خصوص اهمیت حضور گردشران به آنها داده نشده که دلشان خوش باشد یا برای حفظ بافت سنتی روستایشان تلاش کنند.
صحبت اهالی
بالاخره آقایی که سوار ماشینش شده و در حال خروج از روستاست راضی به حرف زدن میشود. او چهار سال است خانهاش را با آجرهای سفالی ساخته و آشپزخانهاش را اپن کرده و حیاط خانهاش را هم از بین برده.
میپرسم چرا؟ میگوید: «خانههای سنگی دوام چندانی ندارند و چون در آنها از خاک استفاده میشود، تا باران میبارد، خراب میشوند و ۷۰ سال بیشتر عمر ندارند». میگویم نقشه ساختمانهایتان را از کجا میگیرید که «عبدالله شالی» توضیح میدهد: «نقشه را بنیاد مسکن طراحی میکند و ۴۰ میلیون تومان هم با سود ۱۸ درصد وام میدهد» و باز هم تأکید میکند: «سیل پارسال که آمد، خانههای سنگی خراب شدند، خانههای سنگی جان ندارند و زود رومه میکنند (خراب میشوند).
دهیاری راحت مجوز میدهد اما بنیاد مسکن وام را خیلی سخت پرداخت میکند. موظف نیستیم سنگ بزنیم اما اگر عادی بسازیم میتوانیم از آجر استفاده کنیم و اگر مجوز بگیریم باید از بتن، میلگرد و سیمان استفاده کنیم».
«امهانی کزازی» پیرزنی که یک سال است خانهاش را بازسازی کرده هم میگوید: «هزینه آجر از سنگ کمتر و در ضمن محکمتر است. برف سنگین که میآید خانه سنگی زود خراب میشود. پارسال خانهام را باران روماند و مجبور شدم آن را بازسازی کنم.
زندگی در این خانهها راحتتر است چون حمام و دستشویی دارند و دیگر لازم نیست از حمام عمومی استفاده کنیم. در خانههای سنگی هم میشود حمام ساخت اما باز مثل خانههای جدید نمیشود».
میپرسم دهیار برای این ساختوسازها سخت نمیگیرد که میگوید: «دهیار خودش خانه سنگیاش را خراب کرده و به سبک جدید ساخته و به ما هم سخت نمیگیرد».
کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!
«داود کزازی» دهیار روستای ورکانه دلیل این ساختوسازهای مغایر با ضوابط میراث فرهنگی را خسارتهایی میداند که برف عید سال ۹۷ به خانههای روستا وارد کرد و توضیح میدهد: «کارشناسان بنیاد مسکن از این خانهها بازدید کردند و برای نوسازی و بازسازی به آنها تسهیلات اختصاص دادند.
این خانهها هنوز تکمیل نشدهاند و باید نمای سنگی بزنند و اگر نما نزنند پایان کار نمیگیرند». میگویم حالا آمدیم و اهالی تا ده سال نخواستند پایان کار بگیرند، آیا بافت روستا باید به این روز بیفتد که میگوید: «خانههای سنگی روستا ۸۰ تا ۹۰ سال قدمت دارند و باید بازسازی شوند. طبق آمار بنیاد مسکن از سال گذشته ۱۰۴ واحد در روستای ورکانه نیاز به بازسازی داشتند و سال گذشته ۳۰ واحد مجوز بازسازی دریافت کردهاند».
میگویم بحث بازسازی نیست، مهم حفظ بافت سنتی روستا و نمای سنگی آن است اما کزازی معتقد است: «این خانهها از سال ۸۴ به صورت غیرمجاز ساخته و به کمیسیون ماده ۹۹ معرفی شدهاند. من که نمیتوانم جلوی مردم را بگیرم و بگویم ساختمان نسازید و در خرابه زندگی کنید. ما پایان کار نمیدهیم تا نمای سنگی بزنند. بنیاد مسکن هم وام بلاعوض نما را پرداخت نمیکند تا روستاییها نمای سنگی بزنند».
رئیس بنیاد مسکن شهرستان همدان اما معتقد است از بین رفتن بافت روستای ورکانه تقصیر دهیاری است و ربطی به بنیاد مسکن ندارد. وی توضیح میدهد: «بنیاد مسکن متولی ارائه کروکی و نقشه ساختمان است و نظارت بر اجرای نقشه را بر عهده دارد.
در روستای ورکانه متولی صدور پروانه و پایان کار دهیاری است. ما حتی برای پرداخت مرحله آخر وام از دهیار تاییدیه میخواهیم تا مطمئن شویم نمای سنگی اجرا شده یا نه. بنیاد مسکن در این روستا یک خانه بومگردی با رعایت تمام ضوابط احداث کرده و در این زمینه از دهیاری مطالبهگر است».
«نقی پورقاسمی» ادامه میدهد: «تعدادی از روستائیان بدون اخذ پروانه اقدام به ساختوساز در ورکانه کردهاند و وظیفه دهیاری است که این افراد را به کمیسیون ماده ۹۹ معرفی کند تا با آنها برخورد شود. این ساختمانها اغلب مقاوم نیستند و نمای سنگی هم اجرا نکردهاند.
ما حتی وامهای بلاعوض پرداخت میکنیم تا نمای سنگی اجرا شود و سیما و منظر روستا به هم نریزد. دهیاری هم میتواند از ارائه خدمات به این ساختمانها خودداری کند و یا موانعی در نظر بگیرد تا فرد مجبور به اجرای نمای سنگی شود».
میپرسم آیا بنیاد مسکن برای این ساختوسازها از میراث فرهنگی استعلام میکند که باز هم تأکید میکند: «این وظیفه دهیاری است و قبل از صدور پروانه باید از میراث فرهنگی استعلام کند پس در پیش آمدن این شرایط دهیاری مقصر است».
شکایت میکنیم
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان میگوید: «ورکانه ثبت ملی است و اخذ استعلام از میراث فرهنگی از سوی نهاد متولی صدور پروانه یک الزام قانونی است.
کسی هم که اقدام به ساختوساز غیرمجاز میکند باید از سوی نهاد متولی مواخذه شود و از سوی کمیسیون ماده ۹۹ حکم تخریب بگیرد. نهادی هم که بدون استعلام از میراث فرهنگی اقدام به صدور پروانه میکند، متخلف است. مکاتبات مختلفی در این زمینه داشتهایم و هشدارهای لازم را دادهایم اما متاسفانه چون توجهی به این هشدارها نشده مجبور به اقدام قانونی هستیم و در حال تشکیل پرونده حقوقی در این زمینه هستیم».
میپرسم پس نقش میراث فرهنگی چیست، بالاخره یگان حفاظت باید از آثار تاریخی محافظت کند که «علی مالمیر» توضیح میدهد: «همدان هزار و هشتصد اثر تاریخی دارد و یگان حفاظت هم از این آثار سرکشی می کند اما ما نمیتوانیم سه شیفته از این آثار محافظت کنیم چون با یک محاسبه سرانگشتی ۵ هزار ۸۰۰ نیرو برای این کار نیاز داریم.
در هیچ کجای دنیا هم این اتفاق نمیافتد. مردم، رسانهها، سمنها و باز هم مردم باید در این زمینه به ما کمک کنند. در نهایت ما مجبوریم از ابزار قانونی استفاده کنیم چون متولیان برخوردی با ساختوسازهای غیرمجاز نکردهاند».
همه مقصرند
یک فعال میراث فرهنگی میگوید: «ورکانه از اولین روستاهایی بود که به عنوان روستای هدف گردشگری در همدان معرفی و بافت کهن آن که ۴۰۰ سال قدمت دارد به عنوان اثر ملی ثبت شد اما در سال جاری که کرونا آمد مالکان خانههای این روستا، خانههای سنگی و قدیمی را تخریب کردند و با آجر و سیمان خانههای جدید ساختند. اگر قرار بود معماری سنتی و بافت قدیمی این روستا نابود شود اصلا چرا ثبت شد و چه دلیلی برای معرفی آن به عنوان روستای هدف گردشگری وجود داشت؟ چه نهادی مسئول حفظ بافت این روستاست؟».
«حسین زندی» ادامه میدهد: «بنیاد مسکن در سنگفرشکردن روستا نقش داشت و خیلی برای آن هزینه کرد اما امروز برای ساختوساز ساختمانهای جدید در آن وام میدهد، پس بنیاد مسکن یکی از نهادهای تخریبگر در ورکانه است.
میراث فرهنگی هم که باید حافظ بافت تاریخی ورکانه باشد آن را رها کرده و معاون گردشگری ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اخیرا اعلام کرده این موضوع به آنها ارتباطی ندارد.
بخشداری مقصر بعدی این فاجعه است چون یک دهیار ضعیف برای یک روستای هدف گردشگری انتخاب کرده که نمیتواند یا نمیخواهد جلوی تخریبهای آن را بگیرد. دهیار یک روستای تاریخی باید با گردشگری آشنا باشد و تاریخ را بفهمد نه اینکه خانه خودش را هم با آجر بسازد. اینها دردهای ورکانه است و روز به روز بافت تاریخی خود را از دست میدهد».
منبع:همشهری آنلاین