در تقدس کوه؛ از مهر تا اسلام
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniدر این نوشتار که به مناسبت روز جهانی کوهستان منتشر میشود، آمده است: «کوهها طبیعتی رمزآلود هستند، طبیعتی که انسان را به فکر وامیدارند. بلندا، طبیعت سخت و گاه دستنیافتنی با امکانات اولیه گذشته سبب شده بود تا پیشینیان نگاهی متفاوت از یک طبیعت صرف به کوه داشته باشند. قله آدم در سریلانکا که به باور مسلمانان جای پای حضرت آدم، به باور هندوها جای پای شیوا و به باور بودائیان جای پای بوداست، کوه حرا یا جبلالنور که کلام وحی در آن جا بر حضرت محمد (ص) نازل شد و کوه سینا که حضرت موسی در آنجا خدا را ادراک کرد، همگی گواهی هستند بر اینکه کوهها طبیعتی آسمانی بودهاند.
بیشتر تمدنهای اولیه با کوه رابطهای فراطبیعی داشتهاند و تمدنهایی که در اطرافشان کوه مهمی وجود نداشته، معابد و مقابرشان را به شکل کوه میساختند، مثل تمدن سومر و مصر که زیگوراتها و اهرام را ساختهاند.
کارکردهای بسیار و رازآلود بودن کوهها سبب شده بود تا این عناصر طبیعی به عناصری مقدس تبدیل شوند، کوههایی که مرکز زمین هستند و به آسمان میرسند. از آنجا که در موقعیت جغرافیایی ایران، کوهها منابع آب و حیات هستند این رابطه میان مردم و کوهها در ایران اهمیتی دوچندان داشته است. هرودت درباره نیایش کردن پارسیان در دوره هخامنشیان مینویسد: “نیایش نه درعبادتگاههای بزرگ، بلکه در فضای باز و روی کوهها انجام میگرفت. پارسیان بر بلندترین ستیغ کوهها بالا میروند و در راه اهورامزدا دهش (قربانی) میکنند. ”
گرامی داشتن کوه و جایگاه مقدس آن در شاهنامه بازتاب این چنینی دارد که فردوسی در خصوص عابدی موسوم به هوم از نژاد فریدون فرموده:
پرستش گهش کوه بودی همه ز شادی شده دور و دور از رمه
کجا نامِ آن پر هنر هوم بود پرستنده، دور از بر و بوم بود
تقدس کوه برای ایرانیان در ادوار مختلف قابل مشاهده است. در یک دستهبندی آیینی و مذهبی میتوان رابطه کوه و ایرانیان را در سه دوره مهرپرستی، زرتشتی و اسلام در نظر گرفت. همچنین آیینهای مذهبی مرتبط با تقدس کوه وجود داشته که در ادامه به آنها اشاره میشود.
دوره مهرپرستی
مهر یا خورشید خدای عهد و پیمان است. بر پایه مهریشت (بخشی از اوستا که در توصیف مهر نوشته شده)، مهر هر روز صبح بر گردونه زرین خویش از کوه البرز برمیآید و آسمان را درمینوردد و با هزاران چشم، آریاییها را مینگرد تا مبادا کسی به کژی بگراید و پیمان بشکند. داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهادن جشن سده هم که مرتبط با کوه است در شاهنامه به این گونه آمده است که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه میگذشتند که مار سیاهی نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد. سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگها برخاست.
به گفته فردوسی:
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
دوره زرتشتی
همچنین زرتشتیان بر این باور بودند که پل چینوت (پلی که روح مردگان پس از مرگ برای رفتن به بهشت یا جهنم روی آن مورد ارزیابی قرار میگیرند) در کوههای البرز است و سه ایزد: مهر، سروش و رشن قاضیهای این ارزیابی هستند.
دوره اسلام
«وَأَلْقَی فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ» و کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا شما را نجنباند. در این آیه از کوهها به عنوان لنگر یاد شده است. سوره لقمان آیه ۱۰
«وَ أَلْقی فِی اْلأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ أَنْهارًا وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» و در زمین، کوههای ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرها و راههایی ایجاد کرد تا هدایت شوید. سوره نحل آیه ۱۵
«أَلَمْ نَجْعَلِ اْلأَرْضَ مِهادًا * وَ الْجِبالَ أَوْتادًا»، آیا زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم و کوهها را میخهای زمین. سوره نبا آیه ۷و ۸
«وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْنانًا»؛ و از کوهها پناهگاههایی برای شما قرار داد. سوره نحل آیه ۸۱
چنانچه اشاره شد در دوره اسلامی در ایران با توجه به تاکیدی که دین اسلام در بر کوهها دارد از اهمیت و کارکرد آن کم نشده است. در این دوره شاهد ساخت تعداد بسیار امامزادهها بر فراز کوهها هستیم که این موضوع مؤید ادامه تقدس کوه در ذهن ایرانیان است.
آیین طواف
ظل او اندر زمین چون کوه قاف روح او سیمرغ بس عالی طواف/ مولوی «مثنوی معنوی» دفتر اول
بگرد کعبه جان در طوافند چو سیمرغان همه در کوه قافند/ عطار «جوهرالذات» دفتر اول