گوردخمه تاق فرهاد ،میراثِ بر باد رفته!
گوردخمه “تاق فرهاد” یا به تعبیر مردم محلی “کوشک” گوردخمهای است که در دیواره شرقی کوه قله روانسر واقع شده و این روزها حال و روز نامساعدش خبرساز شده است.
این گور دخمه که در حاشیه شهر روانسر و در مجاورت قبرستان شهر قرار گرفته، در ارتفاع 35 متری از سطح قبرستان در دل کوه کنده شده و هنوز زمان دقیق ساختش مشخص نشده است.
به گزارش ایسنا، ارنست هرتسفلد باستان شناس و ایران شناس آلمانی اولین کسی بود که در دهه های ابتدایی قرن 19 از این گوردخمه یاد می کند. بعدها شادروان مسعود گلزاری در بازدیدی که از این گوردخمه دارد، آن را اثری مربوط به دوره ماد می داند. البته مدت ها بعد یک باستان شناس دیگر آلمانی به نام پیترکالمایر از این گوردخمه دیدن می کند و با توجه به نقش برجسته فروهر که در کنار ورودی آن حجاری شده، این گوردخمه را مربوط به دوره هخامنشی می داند.
و اما چندسالی است که اثری به این مهمی و با این دیرینگی که به ثبت ملی نیز رسیده، هر روز یک بلا را به چشم می بیند. روزی در داخل آن لاستیک ماشین می سوزانند و روی سفیدش را به سیاهی ذغال تبدیل می کنند و بخشی از سقف گوردخمه فرو می ریزد و روز دیگر عده ای “وندال” روی دیوارهای آن با افشانه رنگ، یادگاری و آگهی تبلیغات می نویسند.
عمق فاجعه آنجا رخ می دهد که عده ای دیگر به سودای کشف گنج، با چکش به جان این اثر باستانی می افتند و با شکستن بخشی از نقوش سنگی، زخم هایی ابدی بر پیکرش می زنند و کسی هم تاکنون نیامده تا مرهمی بر این زخم ها بگذارد و آنها را مرمت کند.
آرامگاه ابدی شاهزاده باستانی، این روزها درد تلخ دیگری را هم تجربه می کند و آن تبدیل شدن به پاتوقی برای معتادین و کارتن خوابهاست!
تعلل میراث فرهنگی و شهرداری برای ساماندهی گوردخمه
” این اثر متاسفانه مدتها است که پاتوق معتادان شده است.” این جمله را جمال کریمی از فعالین میراث فرهنگی روانسر به ایسنا می گوید و اضافه می کند: متاسفانه به علت نبود حفاظ و حصار و عدم ساماندهی محوطه، علاوه بر مشکل پاتوق شدن داخل گور دخمه، یادگاری نویسی، تبلیغات تجاری با رنگ افشانه ای روی نقش، شکستگی بخشی از نقش بر اثر ضربه چکش و همچنین سوختگی و دود حاصل از سوزاندن لاستیک خودرو در داخل فضای مسقف آن و ریزش سقف در نتیجه حرارت شدید آسیب زیادی به این اثر مهم و منحصر بفرد زده است. البته بسیاری از تخریبها در طول چند سال اخیر اتفاق افتاده است.
وی در ادامه در خصوص اهمیت و قدمت این گوردخمه اشاره ای به بازدید پیتر کالمایر آلمانی از این اثر می کند و ادامه می دهد: باستانشناسی آلمانی به نام پیتر کالمایر سال 1355 از گوردخمه روانسر دیدن کرد که نتایج بررسی خود را همراه با عکسهایی از این اثر و پلان آن در ژورنال آلمانی “باستان شناسی ایران” در سال 1978 منتشر کرد. وی در آن مقاله با توجه به شواهد مختلف این گوردخمه را به دوره هخامنشی مرتبط دانست. البته برخی باستان شناسان دیگر همچون پرفسور مسعود گلزاری و محمد حسین جلیلی این اثر را مربوط به دوره ماد دانسته اند. فون گال، باستان شناس دیگر آلمانی این دخمه را مربوط به دوره های پس از هخامنشی(سلوکی یا اشکانی) می داند. طبق نظر علی رضا جعفری زند این گوردخمه با توجه به شکل آن باید مربوط به اواخر دوره هخامنشیان باشد، یعنی از زمان اردشیر دوم و سوم هخامنشی به این سو.
کریمی اضافه می کند: این آرامگاه به گمان بسیار باید متعلق به یکی از شاهزاده های هخامنشی باشد، زیرا منطقه کرمانشاه یک از مراکز مهم هخامنشیان به شمار می آمده است. کف این گور دخمه در آبانماه 1399 توسط شهرداری روانسر پاکسازی شد، اما پاکسازی رنگ های افشانه ای از سطح نقش برجسته، مرمت درزها و شکستگی های ایجاد شده در سالهای اخیر در سطح نقش برجسته و داخل گور دخمه از اقداماتی است که اولویت دارند.
وی ادامه داد: محوطه این اثر نیازمند ساماندهی و محوطه سازی است. گوردخمه روانسر نیازمند توجه میراث فرهنگی و شهرداری روانسر است، زیرا با تداوم این شرایط تخریب بیشتر آن را شاهد خواهیم بود.
این فعال میراث فرهنگی در ادامه می گوید: متاسفانه شهرداری روانسر و میراث فرهنگی استان در امر ساماندهی و بازسازی و محوطه سازی این اثر فاخر باستانی تعلل کرده اند تا این اثر ملی به پناهگاه و پاتوق معتادان و مخربان تغییر کاربری دهد.
وی یادآور می شود: سال گذشته در معیت مدیر کل ثبت آثار میراث فرهنگی کشور، معاون فرهنگی موزه ملی ایران و رئیس میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان روانسر بازدیدی از این اثر فاخر داشتیم و بجز شرمندگی حرفی برای گفتن نداشتیم. ماه گذشته هم کارگروهی تخصصی از همشهریان روانسری برای حفظ این گنجینه های ارزشمند که شناسنامه و هویت شهرمان است را تشکیل دادیم که در کنار تاسیس موزه مردم شناسی به دنبال یافتن راهکارهایی برای برون رفت از این شرایط بحرانی هستیم.
کریمی در ادامه سخنانش به بیان راهکارهایی برای نجات این گوردخمه می پردازد و می گوید: برای مرمت گوردخمه ابتدا باید رنگهای روی نقوش و داخل گور دخمه توسط مرمتگر میراث فرهنگی و به شیوه ای که آسیبی وارد نکند پاکسازی شود. پیش از این میراث فرهنگی کردستان موفق شده یادگاری نویسی های غار “کرفتو” را پاکسازی کند. سال پیش در همایش بین المللی باستان شناسی “عصر آهن و مفرغ” در شهر سنندج در نشستی که با پرفسور مسعود گلزاری داشتم تصاویر جدید و وضعیت گور دخمه را به ایشان که شناخت جامعی داشتند نشان دادم بسیار متاثر شدند که به سر این اثر فاخر چه آورده اند و قول دادند که در اولین زمان هماهنگی کنند تا گوردخمه را شخصا مرمت کنند که متاسفانه چند ماه پیش جان به جهان آفرین تسلیم کردند و این همکاری میسر نشد.
کریمی می گوید: محوطه باید زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی ساماندهی شود، زیرا علاوه بر خود گور دخمه یک گورستان صفوی در چند صد متری شمال آن و یک غار با آثار اواخر پارینه سنگی در جنوب آن قرار دارد. پیش از این باستان شناسان روی کوه قله که گوردخمه در دیواره آن است، ابزار سنگی با قدمت بیش از چهل هزار سال را کشف کرده اند که احتمالا مدرکی از زندگی انسان نئاندرتال در این ناحیه است. همچنین برای جلوگیری از ریختن زباله در گور دخمه و دامنه کوه و استفاده از آن بعنوان تجمع معتادین میراث و شهرداری باید همراه با نیروی انتظامی در این خصوص جلسه ای برگزار کنند و مقرر شود که هم گشت نیروی انتظامی هر روز سری به آنجا بزند و هم یک مامور شهرداری چند روز یکبار داخل و جلوی آن را نظافت کند.
کریمی در ادامه اضافه می کند: لازم است با ساماندهی این ناحیه مسیر گردشگری از سراب روانسر به غار و گوردخمه و گورستان صفوی تعریف شود تا هم گردشگران بتوانند از این آثار در یک مسیر تغریف شده دیدن کنند و هم با محیط سازی این مجموعه آثار بهتر محافظت و معرفی شوند.
وی اظهار امیدواری کرد با تبدیل یک بنای قدیمی با معماری شاخص دوره قاجار و اوایل پهلوی در شرق سراب روانسر و در نزدیکی گور دخمه به موزه تاریخ و مردم شناسی روانسر بتوان این مجموعه را بهتر به گردشگران معرفی کرد.
از بختِ بدِ این گوردخمه!
دکتر کامیار عبدی استاد باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران هم سهل الوصول بودن این اثر باستانی را عامل تمام بدبختی های آن می داند و در این رابطه به ایسنا می گوید: چندسال پیش بود که در یکی از سفرهایم به کرمانشاه این گوردخمه را از نزدیک دیدم. گوردخمه ای که برخلاف اکثر گوردخمه هایی که در منطقه غرب کشور هستند و در دل صخره های مرتفع کنده شده اند، سهل الوصل است. از شانس بد این گوردخمه سازنده اش آن را در مکانی قابل دسترس ایجاد کرده، بگونه ای که به راحتی می توان به آن دست پیدا کرد تا این شرایط امروز برایش رقم بخورد. همان زمان هم سرنگ و وسائل تزریق معتادین، آشغال، یادگاری نویسی و جای آتش روشن کردن را در آن دیدم و این روزها هم که خبر می رسد که جای کارتن خواب ها و معتادین شده است.
وی در ادامه حرف هایش بااشاره به قدمت و اهمیت باستانی این گوردخمه می گوید: تا دهه های 1960 تا 1970 میلادی گفته می شد که این گوردخمه مربوط به دوره ماد است که مبنای این نظر هم این بود که در سال 1920 اولین بار هرتسفلد آن را مربوط به دوره ماد دانسته بود. از این دهه ها به بعد گاهی آن را مربوط به دوره هخامنشی و گاهی هم مربوط به دوره بعد از هخامنشی می دانستند. با این وجود آنچه که مسلم است هنوز روشی که بطور قطع بگوید مربوط به چه دوره ای از تاریخ است وجود ندارد، مگر آنکه حدود پنجاه سال دیگر که روش های جدیدی برای تعیین زمان دقیق این گوردخمه ها ایجاد شود.
استاد باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه این گفت و گو به بیان راهکارهایی برای نجات گوردخمه باستانی روانسر می پردازد و می گوید: باتوجه به اینکه بیشتر گوردخمه ها مانند گوردخمه روانسر در داخل اراضی منایع طبیعی واقع شده اند، برای همین فکر می کنم میراث فرهنگی باید نامه نگاری هایی با دولت داشته باشد و درخواست کند که این اراضی را از منابع طبیعی بگیرد و در اختیار میراث فرهنگی قرار دهد تا برنامه نجات آن را شروع کنند. همچنین گروهی از مرمتگران بناهای تاریخی را از تهران به روانسر بیاورند تا رنگ آمیزی های آن را پاک و شکستگی هایش را ترمیم کنند. در نهایت هم می توان با بیرون راندن کارتن خواب ها و حصارکشی اطراف این بنا یک نگهبان آنجا گذاشت و بازدید از آن را بلیط فروشی کرد تا اینگونه نجات پیدا کند که فکر می کنم کار پیچیده ای نباشد، اما کمی همت می خواهد که متاسفانه در مسئولین میراث فرهنگی ما همت چندان وجود ندارد.
وی بخش پایانی سخنانش را اینگونه به پایان می رساند و می گوید: فکر می کنم بعد از خوزستان و فارس، کرمانشاه دارای بیشترین آثار تاریخی در کشور باشد، چه از نظر آثار صخره ای و چه محوطه های تاریخی. بنابراین میراث فرهنگی باید برخوردی قاطع تر داشته باشد تا این اتفاق ها تکرار نشود….
در خاتمه باید گفت، همانطور که دکتر کامیار عبدی در بخشی از سخنانش به این موضوع اشاره کرد، شاید تعدد آثار تاریخی در کرمانشاه باعث شده تا مسئولین میراث فرهنگی بخشی از این آثار را به حال خود رها کنند، این درحالی است که برخی شهرها آرزوی داشتن یکی از این میراث تاریخی را دارند. نمونه دیگری از وضعیت نامطلوب برخی از آثار تاریخی استان، بنای سنگی “سان رستم” در جنوب شهر کرمانشاه است که آن هم وضعیتی مشابه گوردخمه روانسر دارد و سالهاست مورد بی توجهی مسئولین میراث فرهنگی قرار گرفته است.
منبع:ایسنا