امامزاده

زیارت در هوای روستای امامزاده «داود» (ع)

سوز سرمای کوهستان هنوز زمستان از راه نرسیده، در هوای روستای امامزاده «داود» (ع) هیاهو به پا کرده است.

روستانشینان سال‌ها است میزبان زائران و گردشگرانی هستند که در همه فصول باروبندیل سفر می‌بندند و برای پابوسی امامزاده داود(ع) راهی شمالی‌ترین روستای منطقه ۵ می‌شوند. حتی این روزها که «کرونا» همه تعاملات اجتماعی را برهم زده است، درهای امامزاده بسته نیستند و گه گاهی زائری پا به زیارتگاه می‌گذارد و نجواکنان ذکر می‌خواند.

روایت سفر تهرانی‌ها به این روستای قدیمی در کتاب‌ها و متون تهران قدیم به وفور یافت می‌شود. روایت سفری معنوی که گاهی به سبب سختی و مشقت راه موجب می‌شد زائران، بیمار و حتی جان خود را از دست دهند.

  • روزی ۷۰۰ زائرمهمان امامزاده

مسیر امامزاده این روزها هم با وجود آسفالت و ماشین، چندان ایمن نیست. به‌ویژه در فصل زمستان، زمانی که برف کوهستان را سپیدپوش می‌کند، رفت‌وآمد به این روستای تاریخی و زیارتی بسیار مشکل و سخت می‌شود. با این وجود، کسی یاد ندارد که درهای امامزاده بسته شده و صحن آن خالی از زائر باشد. «داود فتحعلی»، عضو شورای روستای امامزاده داود(ع) می‌گوید: «درهای امامزاده این روزها باز است. البته به دلیل وسعت فضا و تردد کم زائران، برای کنترل کرونا، پروتکل‌های بهداشتی به خوبی رعایت می‌شود. ولی یاد ندارم که امامزاده تا این حد خلوت باشد. به‌طور متوسط، روزانه روستای ما میزبان ۷۰۰ زائر بود ولی اکنون آخر هفته‌ها ۱۰ تا ۲۰ ماشین مسافر راهی اینجا می‌شود.»

  • تشنگی مسافران و سقای آب به دست

مشقت عبور از معبرهای کوهستانی سخت و جاده خاکی و پر از سنگ و کلوخ مانع از سفر زیارتی تهرانی‌ها به بارگاه امامزاده داود(ع) نمی‌شد. در حدود ۴۰ سال از عمر جاده آسفالت امامزاده داود(ع) می‌گذرد، پیش از آن مسیر سخت و خاکی بود و اغلب از مسیر روستای «فرحزاد» به سمت امامزاده حرکت می‌کردند.   زمانی که جاده آسفالت امامزاده داود(ع) افتتاح شد، روستاهای بالادست منطقه ۵ صاحب جاده شدند و همین، مسیر زائران را کوتاه کرد. «مهدی فتحعلی» از قدیمی‌های روستا می‌گوید: «بچه که بودم، وقتی زائری نفس بریده «نعل‌شکن» را رد می‌کرد و پس از چند دقیقه وارد محوطه امامزاده می‌شد با لب‌های تشنه دنبال آب می‌گشت. برای همین سقاهایی بودند که به این زائران آب می‌دادند تا خستگی سفر از تن‌شان بیرون برود. نعل شکن مسیر سختی بود که نعل چهارپایان را فرسوده وخراب می‌کرد. برای همین این مسیر به مسیر نعل شکن معروف شد.»

  • نذر سفر و مشقت مسیر

خاندان فتحعلی در روستای امامزاده داود(ع) زیاد هستند. اغلب هم یا صاحب مغازه‌اند یا خادم و خدمت‌رسان حرم. فتحعلی‌ها اصالتاً «کیگایی» هستند و امامزاده داود(ع) را هم جزئی از روستای کیگا می‌دانند. «داود فتحعلی» یکی از خادمان حرم است. او هم ناگفتنی‌های زیادی درباره سفر به امامزاده داود(ع) دارد. می‌گوید: «یکی از نذرهای مردم در تهران قدیم، نذر سفر به امامزاده داود(ع) بود. چون مسیر بسیار سختی داشت و چند روز به طول می‌انجامید، گاهی نیز احتمال مرگ وجود داشت. پیش از اینکه جاده امروزی راه‌اندازی شود، مردم باید به فرحزاد می‌رفتند و از آنجا پای پیاده یا با الاغ کرایه‌ای خودشان را به امامزاده داود(ع) می‌رساندند. همین سختی مسیر سبب می‌شد تا مردم بیشتر برای حاجت روا شدن، سفر به این زیارتگاه را نذر کنند. با این روش می‌خواستند ارادت خود را به ائمه(ع) و خاندانشان نشان دهند.»

  • فقیر پیاده و غنی سواره راهی امامزاده می‌شدند

نقل است که ماجرای زیارت امامزاده داود(ع) از زمان «فتحعلی‌شاه» رونق گرفته شده است. می‌گویند بقعه و بارگاه امامزاده دوران «صفویه» ساخته شد، اما رونق زیارت و رفت‌وآمد زائران در عهد «قاجار» قوت گرفت. این زیارت برای غنی و فقیر هم متفاوت بود. مردم تنگدست باید پیاده می‌آمدند. برای همین ۲ ماه در راه بودند. اما کسانی که از وضعیت مالی بهتری برخوردار بودند با الاغ و قاطر راه می‌افتادند و زودتر می‌رسیدند. تا ۴۰‌ـ ۵۰ سال پیش هم رسم بود که از چهارراه «سرچشمه» و «دروازه شمیران» با الاغ راه می‌افتادند و خودشان را به فرحزاد می‌رساندند و بعد وارد مسیر کوهستانی می‌شدند.

  •  استراحتگاه «سنگ یک مثقال»

درباره سفر به امامزاده داود(ع) نقل‌های مختلفی در میان مردم رواج دارد. به‌ویژه اهالی روستاهای بالادست که هر کدام‌شان روایت‌های گوناگونی را نقل می‌کنند. اما در روایت همه آنها مسیر اصلی امامزاده داود(ع) در گذشته مسیر خاکی روستای فرحزاد بوده است. مسیری خاکی با راهی طولانی و طاقت‌فرسا. هنوز از فرحزاد فاصله نگرفته، جاده خاکی، خراب و شیب‌های طاقت‌فرسا امان جماعت را می‌بریده است. در این مسیر، کوه‌ها و استراحت گاه‌های زیادی وجود داشت که مسافران در آنجا استراحت می‌کردند و دوباره به حرکت خود ادامه می‌دادند. یکی از این استراحتگاه‌ها «سنگ یک مثقال» ‌ بود. در کتاب های تاریخی آمده است: «از آنجا چند ساعت تا امامزاده راه بود. راه ‌سنگ یک مثقال به «یونجه زار» می‌رسید که قهوه‌خانه‌های آنجا محل استراحت خوبی در اختیار مسافران می‌گذاشتند. زائران به آنجا که می‌رسیدند، نفسی تازه می‌کردند تا بتوانند ادامه مسیر را با قوت پیش ببرند.

مسیر آخر، همان مسیر کوتاه و سنگلاخی نعل شکن بود. در طی این مسیر طولانی، نعل الاغ‌ها یا قاطرها می‌شکست که دردسر زیادی به‌وجود می‌آورد. بین ‌یونجه‌زار تا نعل‌شکن، ۲ مسیر به نام‌های «کتلخاکی» ‌ و «آب زندگانی» قرار داشت که گذشتن از پیچ و خم‌های مسیر و رسیدن به نعل شکن را بسیار دشوار می‌کرد. ولی وقتی به نعل شکن می‌رسیدند، گنبد امامزاده داود(ع) نمایان می‌شد و مسافران با شوق و اشتیاق زیاد پیچ و خم جاده را طی می‌کردند.   مسافران پس از رسیدن به روستا گرد و خاک سفر را از تن دور می‌کردند تا پاکیزه به حرم مطهر مشرف شوند.

داود فتحعلی از سکونت یک ماهه مسافران یاد می‌کند و می‌گوید: «اکنون شاید سفر به امامزاده داود(ع) یک سفر نیم‌روزی و راحت و لذت‌بخش برای تهرانی‌ها باشد ولی در گذشته با مشقت‌هایی که داشت یک سفر پر ماجرا و طولانی محسوب می‌شد. اغلب مسافران یک ماه در روستا می‌ماندند. برای همین بازار روستا و مسافرخانه‌ها کم‌کم رونق گرفت. البته باور دارم با این حجم از زائر، گردشگر و قابلیت سیاحتی و زیارتی، این روستا طی این سال‌ها نتوانست زیرساخت‌های مناسب گردشگری را گسترش دهد. به گمانم مسئولان کوتاهی کردند.»

مسیر ۱۵ کیلومتری امامزاده داود(ع) به سبب عبور از دره‌های زیبا و سرسبز مسافران و گردشگران زیادی را به سوی خود می‌کشد.

در فصول سرد سال برف سنگینی در این منطقه می‌بارد. گاهی برف مسیر را برای مدتی مسدود می‌کند.

نسبت امامزاده داود(ع) با ۵ نسل به امام «زین‌العابدین» (ع) می‌رسد. این بقعه برای نخستین بار در زمان صفویه بنا شد.

مسیر اصلی این امامزاده در گذشته‌های نه چندان دور مسیر فرحزاد بود و جاده آسفالت جدید از طریق کن و روستای سولقان به امامزاده داود(ع) منتهی می‌شود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *