نگارگری

مروری بر هنر مکتب تبریز به بهانه جهانی‌شدن هنر نگارگری

در بررسی روند شکل‌گیری مکتب هنری تبریز درمی‌یابیم که اساس این مکتب در اواخر سده هفتم هجری در دربار ایلخانان مغول و به‌ویژه در ربع رشیدی تبریز که خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی در این شهر بنیان‌گذاری کرد، پایه‌گذاری شد. در این دوره تبریز در پرتو پیشرفت همه‌جانبه آثار هنری، به عمده‌ترین مرکز هنرهای کتاب‌آرایی خاور نزدیک و میانه تبدیل شد و مراکز مختلف پراکنده در سرزمین‌های این منطقه را تحت تأثیر قرار داد.

بهترین نمونه از آثار کتاب‌آرایی مکتب تبریز دوره اول (ایلخانی) نسخه‌ای از شاهنامه موسوم به “شاهنامه ابوسعیدی یا دموت” است، این اثر حاصل کارگاه‌های هنری تبریز بوده و به‌رغم حضور برخی عناصر غیربومی در نگاره‌های آن، اثری کاملاً ایرانی به شمار می‌آید و وجه‌تسمیه نام آن را مربوط به ترتیب یافتن این نسخه نفیس در دوران ایلخانی “سلطان ابوسعید بهادرخان” آخرین ایلخان قدرتمند مغولان در ایران دانسته‌اند و به‌احتمال‌زیاد، حامی آن وزیر باکیاست سلطان ابوسعید، خواجه غیاث‌الدین محمد همدانی (فرزند رشیدالدین فضل‌الله همدانی از وزرا و دانشمندان بزرگ عصر ایلخانی و بنیان‌گذار ربع رشیدی) بوده که به تأسی از پدر نامدارش، محرک بسیاری از فعالیت‌های علمی و هنری در ربع رشیدی، در حوالی سال ۷۳۰ هجری قمری در تبریز بود. شاهنامه ابوسعیدی یا دموت به‌عنوان شاخص‌ترین اثر کتاب‌آرایی هنر مکتب دوره اول تبریز و در واقع یکی از شاهکارهای این مکتب هنری محسوب می‌شود.

 آل جلایر به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین سلسله‌هایی که در دوره فترت بین سلطنت ایلخانان مغول و تیموریان در ایران حکومت کرده‌اند، بشمار می‌آیند. نام جلایری از این سبب به ایشان داده شده است که از ایل جلایر یکی از ایلات بزرگ مغول بوده‌اند. سلطان احمد جلایری از سلاطین این سلسله از پشتیبانی هنرها دست نمی‌کشید و تأثیری قاطع در تحول نگارگری ایران داشت. مکتب نگارگری بغداد در دوره آل جلایر تمام تجاربی را که پیش‌تر مکتب تبریز ایلخانان و مکتب بغداد سده ششم هجری به دست آورده بودند، به ارث برد و با بهره‌گیری از تجارب نگارگری به نوآوری‌ها و دستاوردهای درخوری دست‌یافت. در این مکتب نگارگری بود که خط نستعلیق از برای بهره‌گیری هرچه زیباتر خوشنویسی برای کتب ادبی غنایی یا تغزلی به‌وسیله میرعلی تبریزی اختراع شد.

در این مکتب بود که تحولی چشمگیر در ترکیب‌بندی نگاره‌ها به وقوع پیوست و رنگ‌بندی درخشانی در آن‌ها بکار رفت و برای نخستین بار در دیوان سلطان احمد جلایر برای القای مفاهیم عرفانی از تشعیر و حاشیه‌نگاری استفاده شد. این دیوان به خط میرعلی تبریزی (واضع خط نستعلیق) کتابت یافته است و یکی از شاهکارهای هنری نمایندگان مکتب تبریز در بغداد است.

در نتیجه فتح آذربایجان، فارس و عراق به دست تیمور (در قرن نهم هجری)، هنرمندان مکاتب تبریز و شیراز و بغداد ناگزیر به آسیای مرکزی و به‌ویژه سمرقند کوچانده شدند، سپس زمانی که هرات در پرتو فرهنگ دوستی تیموریان و دولتمردانی چون امیرعلی شیر نوایی به یک کانون هنری جذاب تبدیل شد، شماری از پرورش‌یافتگان مکتب هنری تبریز به آنجا روی آوردند و در شکل‌گیری مکتب هنرهای تصویری هرات تأثیر بارز گذاشتند.

هنرمندان شناخته‌شده مکتب تبریز همچون جعفر تبریزی که از سرپرستان کتابخانه دربار هرات بود، پیرسید احمد، خواجه علی مصور،  قوام الدین و غیاث‌الدین و … در آفرینش آثار و تربیت شاگردان سهم اساسی داشتند. به‌عنوان‌مثال پیر سید احمد تبریزی یکی از مربیان کمال‌الدین بهزاد بوده است. مولانا جعفر تبریزی، خوشنویس مهاجرت کرده از تبریز به هرات نیز ضمن آنکه کتابت شاهنامه بایسنغری را به عهده داشته در کتابخانه بایسنغر میرزا چهل تن خوشنویس و دیگر هنرمندان پیوسته به ریاست و سرپرستی او به کار کتابت، مصوری، مذهبی، قطاعی، وصالی،و مجلدی و از این‌گونه هنرها مشغول بوده‌اند. از جمله آثار ساخته و پرداخته‌شده در زیر نظر و سرپرستی جعفر تبریزی، که برای خدمت در دربار بایسنغر میرزا به جعفر بایسنغری شهرت یافته نسخه شاهنامه معروف به “شاهنامه بایسنغری” است که کار کتابت آن را خود جعفر به انجام رسانده است. به اعتقاد صاحب‌نظران عرصه هنر کتاب‌آرایی، در تهیه شاهنامه بایسنغری دقیق‌ترین شرایط هنر کتابی رعایت شده و تذهیب، ترصیع، تشعیر، تصویر و تجلید آن، به بهترین وجه انجام شده است و آن را عالی‌ترین نمونه تفننی فن تزئین کتاب می‌توان دانست، این امر گواهی است بر تکامل هنر کتاب‌آرایی در هرات که خود بر پایه دستاوردهای گذشته هنر مکاتب تبریز و شیراز استوار بوده است.

در سال ۹۱۶ ﻫ .ق شاه اسماعيل صفوی با شكست دادن ازبكان در جنگ مرو، خراسان را به قلمرو صفوی منضم ساخت و به این ترتیب سنت‌های هنری مكتب هرات را به ارث برد. يكی از اولين اقدامات پادشاه صفوی در اين زمان انتقال نگارگر چیره‌دست هراتی به تبريز، پايتخت صفويه بود. شاه اسماعيل در ۲۷ جمادی‌الاولی ۹۲۸ ﻫ .ق طی فرمانی “کمال‌الدین بهزاد” را به مقام كلانتری كتابخانه منصوب كرد. كتابخانه دربار کارگاهی هنری بود كه در آن نقاشان، خطاطان، جلدسازان، صحافان و… مشغول کار بودند و محصول اين کارگاه‌ها آثار نفيس و پرارزشی بود كه برای سلاطين يا فرزندان آن‌ها تهيه می‌شد و در حقيقت بهزاد به رياست هنرمندان دربار صفوی منصوب‌شده بود.

حضور بهزاد در تبريز به‌عنوان نقطه عطفی در تاريخ هنر نگارگری ايران محسوب می‌شود. انتقال گروهی از هنرمندان مكتب هرات به تبريز و انتصاب برجسته‌ترین نماينده آن مكتب به سرپرستی كتابخانه دربار صفوی در انتقال دستاوردها و تجارب مكتب هرات و آميزش آن‌ها با مكتب تبريز، به شکل‌گیری شيوه نوينی در هنر نقاشی انجاميد كه مرحله متکامل‌تری از مكتب هنرهای کتاب‌آرایی تبريز به شمار می‌رود، اين مكتب كه مهر و نشان بهزاد را بر خود دارد بر کارگاه‌های هنری دربارهای آن دوره از هند مغولی تا بخارای شيبانی و استانبول عثمانی اثر گذاشت و محصول این دوره از شکوفایی مکتب تبریز خلق آثاری چون شاهنامه تهماسبی، خمسه نظامی تهماسبی، دیوان حافظ سام میرزا و… را می‌توان نام برد.

اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌شرقی با هدف تبیین نقش مکتب تبریز در شکوفایی هنر کتاب‌آرایی و به‌ویژه نگارگری ایران در تدارک راه‌اندازی “موزه هنر مکتب تبریز” در یکی از شاخص‌ترین خانه‌های تاریخی ایران (خانه حریری تبریز) است و امید است با راه‌اندازی این موزه که انتظار می‌رود به یکی از پرمخاطب‌ترین مقاصد گردشگری این شهر تبدیل شود، امکان مضاعفی برای پژوهش در حوزه نگارگری ایرانی در این موزه برای پژوهشگران داخلی و خارجی فراهم شود.

منبع:میراث آریا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *