۱۰ شهر گردشگری جهان که انتظارات را برآورده نمیکند
هرکسی که میخواهد سفر کند، با تهیه یکش لیست از مکانهای مطلوب، با تقریباً صد درصد احتمال، مشهورترین نقاط گردشگری را روی نقشه کره زمین اضافه میکند: برج ایفل، خیابانهای کولوسئوم، لندن و.. بسیاری از ما نمیتوانیم بدون بازدید از این مکانهای افسانهای، برای تجربههای جدید به خارج از کشور برویم. اما گردشگران باتجربه، مشتاقان تازه وارد را به سرعت سرد خواهند کرد: مشهورترین شهر ها واقعاً انتظارات زیاد شما را برآورده نمیکنند و معمولاً پس از سفر به آنجا ناامیدی باقی میماند.
۱. پاریس، فرانسه
ارنست همینگوی با الهام نوشت: “پاریس را ببینید و بعدا بمیرید. ” و بسیاری از گردشگران تازه کار، هنگام سفارش بلیط در آنجا، منتظرند وقتی خود را در شهر افسانهای عشق پیدا کردند، زیبایی مونمارتر، لوور معروف جهان و البته برج ایفل را ببینند. تاریخ غنی، معماری بی نظیر و بناهای تاریخی و فرهنگی بدون شک جمعیت بسیاری از گردشگران را به خود جلب میکند.
اما در واقعیت، همه چیز خیلی افسانهای به نظر میرسد، زیرا با زیباییهای معماری و مناظر زیبا، آنها به شدت با نگرش نه چندان دوستانه مردم محلی در تضاد هستند. پاریسیها غالباً نسبت به گردشگران بی محلی نشان میدهند و تمایلی به پاسخگویی به سوالات گردشگران ندارند، به خصوص اگر زبان فرانسه شما خوب نباشد یا شما به هیچ وجه زبان فرانسه را صحبت نکنید. در چنین شرایطی، هاله عاشقانه شهر به سرعت به بیگانگی و احساس تنهایی تبدیل میشود و برداشت کلی از بازدید خراب میشود.
واقعیت جالب: گردشگران ژاپنی با بدترین ناامیدیهای پاریس واقعی روبرو میشوند. مانع زبانی، ذهنیت عالی و اختلاف بین یک شهر واقعی و تصویری ایده آل که در تصورات آنها ترسیم میشود، اغلب باعث میشود که آنها به اصطلاح “سندرم پاریس” مبتلا شوند. در اصل، این تعریف نوع اختلال روانی را توصیف میکند که باعث میشود کسانی که از آن پیشی گرفته اند برای بازگرداندن تعادل عاطفی خود از متخصصان کمک بگیرند. انصافاً باید توجه داشت که سیاست جهانی شدن تأثیر مثبتی بر آسیاییها دارد – در سالهای اخیر موارد سندرم پاریس نادر است.
۲. رم، ایتالیا
پایتخت ایتالیا به طور شایستهای عنوان “شهر ابدی” را به خود اختصاص داده است، زیرا این شهر برای هزارهها به طور مداوم وجود داشته است؛ و برای گردشگران، این یک جاذبه ایده آل است، اول از همه، به لطف معماری بی نظیری که در قلمرو آن باقی مانده است: پله ها، پانتئون، چشمه Trevi و حتی یک کشور دیگر – واتیکان – که شما فقط نمیتوانید آن را در خیابانهای رم پیدا کنید. برای قرنها، کولوسئوم باشکوه به حق مروارید ثابت شهر باقی مانده است. در واقع، میتوان پایتخت ایتالیا را به درستی موزهای تمام عیار در فضای باز دانست، جایی که نمونههایی از معماری و آثار تاریخی یک دوره قابل توجه در آن جمع شده است.
با این حال، همه چیز به همان اندازه که در نگاه اول به نظر میرسد، در رم مثبت نیست. واقعیت این است که مقامات رومی، همانطور که عمل نشان میدهد، چنان بر حفظ آثار باستانی تأکید ندارند و عملاً از حل مشکلات فوری چشم پوشی کرده اند. مولفه مشترک، وضعیت حمل و نقل، کمبودهای زیرساختی – علی رغم بودجه نسبتاً زیادی که گردشگران میآورند، اما آنها از مردم محلی در برابر تأکید بر تبلیغات مزاحم در هر نوبت، کاستیهای حمل و نقل عمومی و حتی انبوه زبالههای پیش پا افتاده در خیابان که به موقع خارج نمیشوند، محافظت نمیکنند…. اگرچه سالانه میلیونها گردشگر در رم پذیرفته میشوند. همه اینها تأثیر بسیار منفی بر برداشت عمومی از “شهر ابدی” دارد که در آمارها منعکس میشود.
۳. سیدنی، استرالیا
استرالیا کشوری دور و غیرمعمول برای اکثر جمعیت جهان است. از اصلیترین جاذبههای این ایالت میتوان کانگورو و اپرای افسانهای واقع در سیدنی را نام برد. بیشتر این گردشگران ابتدا به این شهر میروند و نه به پایتخت ایالت – کانبرا. علاوه بر این، سیدنی بزرگترین شهر استرالیا است.
با این حال، در واقعیت، جاذبههای گردشگری بسیاری در یک ایالت وجود ندارد. همین امر در مورد سیدنی نیز صدق میکند. در حقیقت، در کنار این اپرای بسیار منحصر به فرد، چیز دیگری برای دیدن وجود ندارد؛ و جاذبه اصلی خیلی بزرگ نیست: سقف به شکل بادبان کیفیت آکوستیک سالن را اضافه نمیکند، که برای ساخت چنین هدفی بسیار مهم است؛ و خوانندگان حرفهای اپرا نیز به شدت از تئاتر سیدنی طرفداری نمیکنند: چشم باتجربه به سرعت تعدادی از نقصهای دیگر را که به طور جدی بر صدا تأثیر میگذارد، در آنجا پیدا میکند.
۴. لندن، انگلستان
پایتخت مه آلود که بیش از هزار سال وجود دارد، همچنین علاقهمند به جذب گردشگران تازه کار است. این افراد، به نوبه خود، در تلاشند تا در جو اولیه و پادشاهی سنتی انگلستان، امپراتوری بریتانیا سابق، با کاخ باکینگهام و بیگ بن، برج و موزه با سلطنت سلطنتی غرق شوند. همه اینها به طرز چشمگیری با معماری مدرن شهر، چرخ فلک معروف و قطارهای دو طبقهی افسانهای ترکیب شده است.
با این حال، شاید اینجاست که عاشقانههای پایتخت انگلیس به پایان میرسد. پس از همه، بیهوده نیست که لندن به عنوان یک شهر تقابل در نظر گرفته میشود – مه افسانهای با دود ناشی از گازهای خروجی مخلوط شده است، ساختمانهای تاریخی کمتر از مراکز تجاری که به دوران ویکتوریا اشاره دارند است، که امروز هیچ یک از ساکنان کلانشهرها را متعجب نخواهید کرد.
ساکنان لندن نیز از نظر مهمان نوازی خاص متمایز نیستند و مردم محلی نمیخواهند مانند پاریسیها با گردشگران ارتباط برقرار کنند. چیدمان غیر منطقی خیابانها، پویایی مداوم افرادی که برای کار عجله دارند دیگر با هاله زندگی سنجیده انگلیسی محافظه کار قرن قبل از گذشته مطابقت ندارد، که گردشگران را با پایتخت مه آلود فریب میدادند.
۵. نیویورک، آمریکا
کلانشهر معروف سیاره از کمبود گردشگر رنج نمیبرد.نیویورک به حق یکی از مراکز اصلی پویایی جامعه آمریکا محسوب میشود. ساختمان امپایر استیت، وال استریت، مجسمه آزادی و بسیاری دیگر از بناهای مشهور جهان سالانه صدها هزار گردشگر را به این شهر میکشاند. بسیاری از مهاجران نیز در تلاشند تا به اینجا منتقل شوند.
با این حال، در زندگی واقعی، نیویورک بسیار غیر دوستانهتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد. سرعت دیوانه وار شهرنشینی یک شوخی بی رحمانه با شهر بازی کرده است – تعداد زیادی از مردم در خیابانها، ترافیک مداوم که مردم محلی و گردشگران را دیوانه میکند. کمبود درختان در نیویورک، به جز پارکها شاید بتوان نیویورک را برجستهترین شهر “جنگل سنگی” دانست، جایی که همه دوست دارند در آنجا نباشند.
تعداد افراد زیادی در نیویورک زیاد است. علاوه بر این، شهر کسانی را که برای زندگی به آنجا میآیند نیز مورد حمایت قرار نمیدهد – بسیاری از آنها مجبور میشوند با هزینههای هنگفتی در آپارتمانهای کوچک جمع شوند و بیشتر وقت خود را در محل کار برای تأمین هزینههای زندگی در شهر معروف صرف کنند.
۶. شانگهای، چین
در سالهای اخیر، گرایش به محبوبیت برای همه آسیاییها – از لباس گرفته تا ظروف کاهش نیافته است؛ بنابراین جای تعجب نیست که سالانه میلیونها گردشگر تلاش میکنند این دنیا را که همیشه برای آنها ناشناخته است، با چشم خود ببینند و به شهرهای چین یا ژاپن بیایند. یکی از محبوبترین مکانها در این زمینه شانگهای است که مدتهاست همراه با پکن مرکز زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چین بوده است.
در میان جاذبههای شانگهای، تقریباً هیچ چیز از فرهنگ سنتی بومی باقی نمانده است. با این حال، آن دسته از گردشگران یا مسافرانی که به دنبال برداشت از فرهنگ سنتی آسیا به این شهر میآیند وقتی با یک واقعیت ناخوشایند مواجه میشوند ناامید میشوند. نکته این است که شانگهای از مدتها قبل بیش از حد به کلانشهرهای غربی شباهت داشته است. یافتن آسمان خراشهای مدرن، مراکز تجاری، دلپذیریهای معماری نوساز در آنجا آسانتر از ساختمانهای قدیمی یا بناهای قدیمیتر است. انصافاً، لازم به توضیح است که آنها هنوز وجود دارند، اما تعداد آنها در مقایسه با ساختمانهای جدید غیرقابل مقایسه است.
مشاوره: برای کسانی که میخواهند معماری سنتی چینی را ببینند، اصولاً از شهرهای بزرگ دور شوند و به داخل کشور بروند. به عنوان مثال، به شیان، به استان شانکسی، یا جنگلهای سیچوان، یا به معابد باستانی استان هانشان؛ و، البته، نمیتوان از بنای یادبود افسانهای دیوار بزرگ چین چشم پوشی کرد.
۷. ریودوژانیرو، برزیل
زیبایی پایتخت کارناوال برزیل بسیار مورد توجه گردشگران است.اولین جاذبه گردشگری که با ذکر نام برزیل پیش میآید کارناوالهای معروف آن است؛ و محل اصلی برگزاری آنها پایتخت سابق آن – ریودوژانیرو است. به همین دلیل است که گردشگران با اشتیاق به آنجا میروند تا تصورات زندهای را بدست آورند، و به شورش رنگها در خیابانهای قدیمی و ساختمانهای بلند مرتبه مدرن، طبیعت خیره کننده به شکل مناظر کوهستانی و سواحل گرم کنار اقیانوس آبی و البته به مجسمه با شکوه مسیح ناجی نگاه کنند.
جرم و جنایت در ریودوژانیرو مرتباً زیاد است. در زندگی واقعی، ریودوژانیرو آنچنان که تصور میشودبرای گردشگران افسانهای نیست. ساختمانهایی که از نزدیک بازرسی میشوند ممکن است یکنواخت به نظر برسند و بزرگترین مشکل ریودوژانیرو بالا بودن میزان جرم است که برای دههها بدون تغییر باقی مانده است.
فاولاهای برزیل فقط برای گردشگری هیجانی مناسب هستند. به همین دلیل است که بسیاری از گردشگران ترجیح میدهند از مرکز شهر دور شوند و حتی به فاولاها (محله زاغه نشینی) نزدیک نشوند – سازههایی در حومه شهر، که در واقع نوعی زاغه نشینی به سبک برزیل هستند. سطح زندگی در چنین مناطقی بسیار پایین است و نیروهای احتمالی مناسبی برای جرو و جنایت خواهند بود. در موارد دیگر، به هیچ وجه نمیتوان امنیت کامل گردشگران را تضمین کرد.
۸. بارسلونا
زیبایی بارسلونا در سراسر کره زمین شناخته شده است. اسپانیا از مروارید توریستی خود محروم نیست. بارسلونا بیهوده مدینه فاضله توریستی این ایالت محسوب نمیشود، زیرا، به طور منظم در رده بندی شهرهای پربازدید جهان قرار میگیرد. با ورود به آنجا، گردشگران امیدوارند که روح سنتی اسپانیایی و احساسات زندهای را که این کشور به همراه دارد احساس کنند. با این حال، در واقعیت، همه چیز به اندازه دلخواه ما نیست.
گشت و گذار در میان جمعیت در بارسلونا دلپذیرترین تفریح نیست.مسئله این است که بارسلونا یکی از پرجمعیتترین مناطق این کشور است؛ بنابراین، علاوه بر شاهکارهای معماری و استراحتگاههای معروف، میهمانان شهر ناگزیر باید با “جاذبه” دیگری روبرو شوند – جمعیت عظیم مردم در خیابان ها. به همین دلیل، گردشگران بیشتر به تصورات پس از بازدید از مکانهای معروف فکر نمیکنند، بلکه به این فکر میکنند که چگونه سریع به مقصد برسند و توسط انبوه مردم در خیابان اذیت نشوند؛ و مردم محلی خود به شدت موافق هجوم گردشگران نیستند، زیرا آنها را دلیل تخریب تدریجی بارسلونا میدانند.
۹. آتن
قلب جهان باستان نمیتواند گردشگران را به خود جلب نکند. شهر آتن یونان به حق یک مرکز واقعی از میراث دوران باستان قلمداد میشود. به نظر میرسد شما میتوانید همه چیز را در آنجا پیدا کنید: از خیابانهای تمام عیار آسفالت شده هزاران سال پیش، تا پارتنون افسانهای، یک بنای تاریخی منحصر به فرد از معماری مقدس باستان؛ و بسیاری از گردشگران امیدوارند که احساس کنند گویی آنها به سی قرن پیش، منتقل شده اند. اما با بازبینی دقیقتر، آتن به اندازه تصورات اولیه جذاب نبود.
امروزه مروارید معماری باستان فقط یک سایت بزرگ ساختمانی است. گردشگران، در تلاش برای رسیدن به مکانهای دیدنی معروف، مجبور میشوند ابتدا از یک مسیر طولانی در خیابانهای آلوده عبور کنند. علاوه بر این، بناهای معماری خود باعث ناامیدی میشوند – بسیاری از آنها قبلاً به دلیل زمان و پدیدههای طبیعی آسیب جدی دیده اند و به زاغههای رها شده شباهت دارند تا ساختمانهای با شکوه. حتی پارتنون نیز از نزدیک یک مکان بزرگ ساخت و ساز است: این مکان منحصر به فرد برای محافظت از تخریب کامل سالها به طور مداوم مرمت شده است، بنابراین مسافران به راحتی قادر به دیدن معبد شناخته شده نخواهند بود.
۱۰. آمستردام
آمستردام شهری بدون ممنوعیت و با احساسات زنده است. آمستردام یکی از شهرهای محبوب برای بازدید گردشگران است؛ و هر یک از ما کاملاً میفهمیم که نه تنها با معماری به یادماندنی، بلکه با فرصت دستیابی قانونی به تعدادی از خدمات که در اکثر ایالتها توسط قانون محدود یا ممنوع است، جذب آنها میشود. کافی شاپهای محرک، منطقه معروف با چراغ قرمز – همه اینها محبوبیت و سابقه حضور گستردهای در آمستردام فراهم میکند.
اما در واقعیت، همه چیز یکنواختتر است. در واقع، در این مکانهای یکنواخت، جاذبه آمستردام، در واقع، پایان مییابد. با بررسی دقیقتر، معماری اصلی، روستایی و یکنواخت به نظر میرسد. علاوه بر این، میزان بالای حضور گردشگران شرایط راحتی را برای زندگی و مسافرت در شهر فراهم نمیکند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.