ضعف فرهنگی، میخ جهل بر تن آثار تاریخی
کندهکاری بر تنه درختان کهنسال، یادگاری نوشتن بر دیوار ابنیه تاریخی و دیوار غارها از جمله این موارد است. هر چند تمام این موارد از روی ناآگاهی است اما به شدت نیازمند فرهنگسازی و تقویت زیرساختهای فرهنگی به ویژه در میان نسل جوان جامعه است.
اگرچه این ناهنجاری اجتماعی پدیدهای نوظهور بوده و با توجه به طرحها وبرنامههای اجرا شده در سالهای اخیر کم رنگتر شده اما همچنان در میان گردشگران و علاقمندان به آثار و ابینه تاریخی افرادی هستند که اقدام به این حرکت ناپسند و رفتار نادرست میکنند و علاوهبر اغتشاشات بصری آسیبهای جبران ناپذیری نیز به اثر تاریخی وارد میکنند.
هنرمندان و معماران ارزنده، بناهای ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشتهاند و وظیفه ما حفظ و حراست از آنها در زمانهای است که آثار شاخص معماری مدرن بسیار ناچیز و پشتوانه تاریخی از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار بوده و حراست از آثار تاریخی در کنار خلق ابینه خاص و منحصر به فرد و شاخص هنری همپای یکدیگر اثرگذار است نه اینکه صرفاً رسیدگی به یک امر موجب شود از موضوع دیگر غافل شده و میخ غفلت بر جان آثار تاریخی فرو رود.
استفاده از اشیای نوک تیز از قبیل میخ، چاقو، رنگ، ماژیک و اسپری برای ثبت یادگاری امکان پاکسازی اثر را دشوار میکند. هر چند از ارزش آن در اذهان عمومی نمیکاهد اما جهل و غفلت عدهای افسوس دغدغهمندان فرهنگ و تاریخ ایرانزمین را به همراه دارد.
اگر گردشگر به هدف بازدید از آثار تاریخی سفر میکند و به ارزش آن آگاه است چهطور به خود اجازه میدهد که آن را مخدوش کند از این کار چه نفعی میبرد جز ایجاد حس سرافکندگی و حقارت. جز اثبات فقر فرهنگی وعدم شناخت تاریخ سرزمینی کهن. بنابراین به نظر میرسد قوانین در عمل باید بازدارنده باشند تا جرائمی از این دست تکرار نشود نه اینکه صرفاً مکتوب باقی بمانند.
عادت غلط ثبت یادگاری به نوعی بیماری مزمن فرهنگی است و تجاوز به حریم آثار تاریخی محسوب شده کهعدم تعلق خاطر به آثار و ابینه تاریخی، بیگانه شدن با تاریخ و فرهنگ بومی و خودخواهی از مهمترین عوامل بروز چنین اعمالی هستند.
نمونههای رایج و کوچک آن که شاید زمینهساز خلق آن بر بدنه ابینه تاریخی شده یادگاری نوشتن روی صندلیهای اماکن عمومی، نیمکت پارکها، ایستگاهها و صندلیهای اتوبوس و… است که به امری عادی تبدیل شده و همین عادیانگاری زنگ خطر جدی اجتماعی را به منظور مقابله با آن به صدا درآورده و به رشد آن سرعت و شتاب بخشیده است.
آموزش تئوری در کتب درسی و آموزش عملی با حضور در ابنیه تاریخی و آشنایی نسل جوان با اهمیت آثار تاریخی و لزوم حفظ همه جانبه با هدف نهادینه کردن فرهنگ حراست در بطن جامعه از اولویتهای اصلی وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به عنوان نهاد متولی است که با مشارکت نهادهای مربوطه امکانپذیر است.
بنابراین در این حوزه باید کارهای زیربنایی بیشتری در زمینه اطلاعرسانی و تبلیغات به منظور افزایش سطح آگاهی برای حفاظت از آثار تاریخی انجام شود. نصب تجهیزات و دوربین مدار بسته و نصب تابلوهای هشدار رعایت فاصله فیزیکی بازدید کننده با اجزای آثار تاریخی از جمله راهکارهای موثر است. همچنین در نظر گرفتن قوانین اجرایی در برخورد با متعرضان و مجرمان اینگونه جرائم هر چند به دلیل سخت بودن شناسایی متهمان اثبات جرم و اعمال مجازات دشوار است از دیگر روشهای بازدارنده محسوب میشود.
مقابله با این تهدید که متوجه آثار تاریخی است از راه اتحاد و همکاری نهادهای مرتبط میگذرد و گاهی حتی با وجود امکانات لازم باز هم کافی نیست و کار حفاظت از آثار با وجود افرادی این چنین سخت میشود. تلاشهای بیدریغ و قابل ستایش نیروهای خدوم یگانحفاظت میراثفرهنگی، فعالیت انجمنهای مردمنهاد و اجرایی شدن طرح میراثبان افتخاری علاوه بر جلوگیری از حفاری غیرمجاز و غارت آثار باستانی سببعدم فعالیت و وقوع جرائم مشابه، دیوارنوشته و یادگاری نویسیشده و میتوان گفت تا حد زیادی خدمات پیشگیرانه در این دست موارد موثر واقع میشود.
با وجود اقدامات صورت گرفته اما باز هم آثار جهل و غفلت عدهای تن خسته از زمان ابنیه تاریخی را آزرده کرده است. دیوارها، ستونها، پلهها و… محلی برای ثبت دستنوشتهها و اثبات حضور گردشگرانی است که با توجه نکردن به تبعات کار خود صرفاً به جنبه سرگرمی آن فکر کرده و از خود اثری به جا گذاشتهاند که علاوه بر اغتشاشات بصری از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز بر هم زننده نظم عمومی است. مواجه با خطرات فرهنگی و تبعات آن زنگ خطر هشدار را از مدتها قبل به صدا در آورده که هر چند با وجود برنامههای اجرا شده همچنان نقاط ضعف وجود دارد.
حفاظت از آثار باستانی وظیفه هر فرد بوده هر چند مصونیت در برابر باد، باران و بلایای طبیعی اجتناب ناپذیر است ولی جلوگیری از اشتباهات انسانی قابل پیشبینی و پیشگیری است. وظیفه ما تفهیم این موضوع است که آثار تاریخی میراث گذشتگان و امانت آیندگان بوده که این امر از راههای متفاوت امکانپذیر است.
دغدغه اصلی مسئولان همواره حفظ و حراست از آثار تاریخی است که در کنار مرمت و احیا ابینه زمینه را برای بازدید گردشگران فراهم میکنند تا گردشگران خارجی با توجه به شناختی که از پیشینه تاریخی و غنای فرهنگی ایران دارند دچار تضاد نشده و در مقام قیاس بر نیایند که چطور مردمانی از آن اصالت و عظمت تمدن کهن فاصله گرفته و دست به اقداماتی این چنین میزنند. وقتی اوج هنر، اصالت و مهارت یک اثر تحسین وحیرت بیننده را بر میانگیزد حسی غنی و مملو از احساس غرور و سرافرازی را انتقال میدهد. با ترویج و اشاعه فرهنگ کهن ایرانی به روزگار اوج و شکوه گذشته بازگردیم و از این طریق موجب گسترش و رونق صنعت گردشگری شویم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.