تزئینات معماری همدان در سکوت

یک پژوهشگر و باستان‌شناس گفت: بناهای تاریخی و بقاع متبرکه همدان از نظر تزئینات وابسته به معماری فقیر هستند.

خسرو محمدی در گفت‌وگو با ایسنا، ادامه داد: تعداد زیادی از بناهای همدان از لحاظ معماری مهم و ارزشمند هستند اما به لحاظ هنر تزئینی ساده، بی‌ پیرایه، فقیر و ضعیف‌اند و قابل مقایسه با بناهای دیگر استان‌ها نیستند.

وی با اشاره به اینکه علت این اتفاق جنگ‌ها و ناامنی‌های همدان نسبت به شهرهای مرکزی کشور بوده است، تصریح کرد: همدان به طور دائم در معرض قتل و غارت بوده و به عنوان مثال در دوره صفوی مرز بین ایران و عثمانی محسوب می‌شده به همین علت تزئینات معماری توجیهی برای هنرمندان نداشته است.

محمدی شرح داد: هنرمندان این حوزه از دوره هخامنشیان به بعد بین منطقه همدان و جنوب فارس در حال رفت و آمد بوده‌اند و در حال حاضر نیز بسیاری از گچ‌برها و تزئین‌کارهای مناطق جنوبی کشور از هنرمندان استان همدان است.

این پژوهشگر بیان کرد: علاوه بر نبود امنیت کافی، سرما و یخبندان زیاد همدان هم باعث می‌شد تزئینات معماری در این خطه دوام نیاورد و این نوع تزئینات بر خلاف خود بناها فقیر باشند.

وی درباره تزئینات معماری همدان در دوره معاصر گفت: مهمترین تزئینات این دوره کاشی‌کاری‌هایی است که در بعضی از بناها از جمله شبستان شمال شرقی مسجد جامع وجود دارد که متعلق به دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی و مربوط به دوره پهلوی است.

محمدی با اشاره به اینکه بقعه شاهزاده حسین(ع) نیز بنایی خشک و بی‌پیرایه است، افزود: در دوره پهلوی نمای این بنا با سنگ مرمر پوشانده شد و کاشی‌کاری‌هایی که در حال حاضر در نمای آن وجود دارد، مربوط به دهه ۷۰ است.

گنبد علویان استثنایی کم‌نظیر از نظر تزئینات معماری

این باستان‌شناس بنای گنبد علویان را از لحاظ تزئینات وابسته به معماری استثناء دانست و اضافه کرد: اوج هنر تزئینات وابسته به معماری همدان متعلق به تزئینات کم‌نظیر ‌آجرکاری و گچ‌بری گنبد علویان است.

وی با بیان اینکه در ۱۵ سال گذشته اتفاقات خوبی با حمایت اداره‌کل اوقاف استان، همراهی هیئت‌های امناء و کمک‌های مردمی در زمینه ‌تزئینات معماری همدان رُخ داده است، اظهار کرد: طی این سال‌ها از هنر هنرمندان آیینه‌کار و گچ‌بر استان استفاده و این هنر در همدان احیاء شده که اقدامی بی‌نظیر است.

محمدی در رابطه با تزئینات امامزاده عبدالله(ع) نیز مطرح کرد: تزئینات گچ‌بری در این بقاع متبرکه به حد اعلاء انجام شده ‌و روی آنها آئینه‌کاری‌های ظریف و زیبایی در حجم گسترده استفاده شده است که همانندی در استان همدان ندارد.

وی اضافه کرد: تزئینات سنگ روی ستون‌ها و سرستون‌ها با الهام از نمونه‌های قدیمی که در همدان بوده با مقداری آرایه‌های بیشتر استفاده شده و درهای به کار رفته نیز با هنر منبت آراسته شده و مجموعه‌ای از هنرهای ظریفه که در طول تاریخ معماری همدان وجود دارد در این امامزاده به کار رفته است.

این پژوهشگر با اشاره به اینکه یکی از مهمترین تزئیناتی که از روزگار قدیم در استان همدان باقیمانده مربوط به ایوان غربی امامزاده یحیی(ع) است، گفت: آجرکاری و گچ‌بری تزئینات سازگار با آب‌وهوای همدان هستند که در تزئینات بیرونی و درونی به کار می‌روند.

مدیر روابط عمومی اداره‌کل اوقاف و امور خیریه استان همدان با بیان اینکه در بین بناهای همدان تزئینات بقعه خضر نیاز به عملیات مرمت دارد، خاطرنشان کرد: امامزاده یحیی(ع) و چند امامزاده در تویسرکان شامل تزئینات است و در بناهای غیرمذهبی نیز تزئینات نقاشی وجود دارد.

منبع:ایسنا

نگهداری قدیمی‌ترین زیلو ایران در روسیه

شورای جهانی صنایع‌دستی سازمان یونسکو در پنجمین روز از آذر ۹۷، شهر میبد در استان یزد را به عنوان شهر جهانی زیلو معرفی کرد؛ نفیس‌ترین زیلوی میبد متعلق به قرن ۱۲ هجری قمری است که بر روی آن ۲۴ سجاده طراحی شده و در حاشیه آن نام واقف و تاریخ ۱۱۱۸ هجری قمری نقش بسته است.

زیلو از جمله زیراندازهایی است که از زمان کهن مورد علاقه و مصرف بوده و اصفهان، تبریز، کاشان و یزد مهم‌ترین مراکز بافت و تولید این محصول بوده‌اند. زیلو به واسطه سازگاری با محیط زیست و مصرف پنبه به عنوان عنصر اولیه بدون پرز در بافت، سلامتی بافنده و مصرف‌کننده را به مخاطره نمی‌اندازد.

شناسایی زیلوی نوش‌آبادی در موزه ارمیتاژ روسیه، پیشینه تولید و بافت زیلوی ایرانی موضوع نشست چهار پژوهشگر حوزه فرش و میراث فرهنگی در انجمن دوستداران آثار تاریخی و مفاخر فرهنگی نوش‌آباد بود.

عضو هیات‌ علمی دانشگاه کاشان گفت: متون تاریخی سده چهارم هجری به بعد از زیلو و زیلوبافی یاد کرده‌اند، اما همه زیلوهای باقیمانده متعلق به دوران پس از صفویه است.

به گزارش ایسنا، محمد مشهدی نوش‌آبادی، در نشست کهن‌ترین فرش شناخته شده دوران اسلامی ایران، اظهار کرد: برخی محققان زیلوی میبد را قدیمی‌ترین زیلوی دوره اسلامی و متعلق به سال ۸۰۸ هـجری دانسته‌اند، درحالی‌که این زیلو از دوره صفوی است و در خوانش تاریخ آن اشتباهی رخ داده است.

وی افزود: تنها زیلوی شناخته قبل از دوره صفویه، نمونه‌ای است که به نام زیلوی نوش‌آبادی در موزه ارمیتاژ شهر سن‌پترزبورگ روسیه نگهداری می‌شود.

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی تصریح کرد: مورخان هنر اسلامی بر این باور بوده‌اند که زیلوی نوش‌آبادی تاریخ بافت ندارد و آن را به عنوان شاهکاری از هنر ایلخانی معرفی کرده‌اند، اما بررسی دقیق‌تر سبک هنری و کتیبه‌های زیلو، این احتمال را تقویت می‌کند که در رمضان ۸۰۸ هجری بافته‌شده و کهن‌ترین فرش تاریخ‌دار شناخته شده دوره اسلامی ایران است.

مشهدی نوش‌آبادی تأکید کرد: زیلوی استاد علی نوش آبادی که در موزه ارمیتاژ روسیه نگهداری می‌شود، یکی از زیلوهای مشهور به لحاظ فرم، محتوا و قدمت است و قابل‌ مقایسه با هیچ‌ یک از نمونه‌هایی نیست که تاکنون شناخته شده است.

وی تصریح کرد: این زیلو به لحاظ هنر طراحی و کتابت با خط کوفی و محتوای آن نسبت به دیگر زیلوها تمایز آشکار دارد. استفاده از آیات قرآنی و اسماء جلاله در این زیرانداز، تعیین کاربرد دقیق آن را دشوار می‌کند و برخی پژوهشگران آن را قطعه‌ای از زیلوی صف یعنی زیلویی برای نمازگزاردن چند نفر دانسته‌اند.

رییس سابق مرکز کاشان شناسی دانشگاه کاشان، گفت: زیلوی علی نوش آبادی، دستبافت منحصر به فردی است که در بین پژوهشگران و علاقه‌مندان به هنر اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد و تاکنون در چند نمایشگاه در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته  است.

وی با اشاره به زیلوی مسجد جامع میبد، افزود: به نوشته ایرج افشار، تاریخ بافت این زیلو سال ۸۰۸ هـجری نیست، بلکه این زیلو مربوط به سال ۱۱۸۸ هجری  است.

مشهدی نوش‌آبادی تصریح کرد: موزه ارمیتاژ روسیه، در سال ۱۹۹۰ یک زیلوی قدیمی با امضای «استاد علی نوش آبادی» را در نمایشگاهی با عنوان شاهکارهای هنر اسلامی در موزه ارمیتاژ در «دارالآثار الاسلامیه» کویت به نمایش گذاشت که قدیمی‌ترین زیلوی برجای مانده از ایران و متعلق به دوره ایلخانی یا نیمه سده هشتم معرفی کرده‌اند.

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی گفت: هیچ محققی به تاریخ‌گذاری دقیق زیلو و محل بافت آن یعنی نوش‌آباد نپرداخته است. «آناتولی ایوانف» با توجه به پسوند نسبت «نوش آبادی» برای بافنده زیلو گفته است که چند نوش‌آباد در نواحی مختلف ایران وجود دارد و مشخص نیست که این زیلو به کدام نوش‌آباد اشاره دارد.

وی افزود: تصور اینکه روستایی در نزدیک خاش و یا رفسنجان که نشانه‌های شاخصی از دوره‌های تاریخی ندارد و همچنین از صنعت بافندگی و پارچه‌بافی در آنجا اثری نیست، مشکل است.

مشهدی نوش‌آبادی تأکید کرد: در حالی که کاشان و شهرهای اطراف مانند نوش‌آباد، در صنعت بافندگی چند قرن سابقه دارند و دارای صنعت جولاهی بوده است، پذیرش بافت زیلوی مورد نظر در نوش‌آباد کاشان را بسیار آسان می‌کند. چنانکه تا اوایل دوره پهلوی صنعت پارچه بافی در این شهر رواج داشته است.

وی اظهار کرد: زیلوی نوش‌آبادی در سال ۱۹۸۵ توسط موزه ارمیتاژ خریداری شده و اکنون به شماره دسترسی IR. ۲۲۵۳  نگهداری می‌شود و به دلیل اهمیتی که داشته از سال ۱۹۹۰ تاکنون در چند نمایشگاه هنر اسلامی در خارج از روسیه  به نمایش گذاشته شده است.

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی، گفت: زیلوی نوش‌آبادی، چهار تفاوت بسیار مهم با نمونه‌های یزدی دارد. برخلاف زیلوهای یزدی که نقوش میانی محراب آنها با یکدیگر تفاوت دارد، در این زیلو طرح و نقش محراب‌ها یکسان است. همچنین زیلوی نوش‌آباد منقوش به آیات سوره اخلاص است که کاربرد آن به عنوان زیلوی صف را تأمل برانگیز می‌کند.

مشهدی نوش‌آبادی افزود: زیلوی ایرانی موزه ارمیتاژ، بدون ذکر نام واقف و محل وقف است و تنها نام بافنده اثر روی آن دیده می‌شود و چهارم اینکه ابعاد بسیار کوچک‌تری نسبت به زیلوهای عمومی و صف دارد.

وی تصریح کرد: اندازه هر کدام از محراب‌های زیلوهای صف یزدی بیشتر از ۸۰×۱۲۰ سانتیمتر است، اما کل قطعه زیلوی نوش‌آباد که شامل یک و نیم محراب است ابعادی در حدود ۴۶×۱۰۴ سانتیمتر دارد.

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی، اظهار کرد: می‌توان گفت که یک محراب با عرض حدود ۳۰ سانتی‌متر به تنهایی قابلیت استفاده برای یک نمازگزار را ندارد و از این نشانه‌ها می‌توان چنین استنباط کرد که احتمالاً زیلوی نوش‌آبادی، کاربردی نمادین و غیر از فرش کردن مسجد داشته است.

وی اظهار کرد: محققان غربی فرض کرده‌اند که تاریخ این زیلو از بین رفته است، اما بر اساس سالم ماندن یک محراب و کتیبه‌های حاشیه آن، نمی‌توان تصور کرد تاریخ آن افتاده باشد، بنابراین می‌توان مطرح کرد که سال به صورت رمزی و ناروشن در بخشی از کتیبه آمده باشد.

مشهدی نوش‌آبادی تأکید کرد: اگر بخواهیم بعد از کلمه «سنه» در عبارت «ماه رمضان سنه…» دنبال عبارتی باشیم، باید در کتیبه افقی که در بالای این کلمه است تأمل کنیم. اگر این یک کتیبه نوشتاری باشد، همانند مابقی متن بدون نقطه است و شاید با تسامح بتوان آن را «ثمان ثمانمائه» خواند که یک‌بار نیز به صورت آینه وار تکرار شده است.

این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی، تصریح کرد: اگر فرض مذکور در مورد تاریخ‌گذاری را بپذیریم، باید گفت که این دستبافت در رمضان ۸۰۸هجری (۱۴۰۶م) بافته شده است. با این حساب، این اثر نه ‌تنها کهن‌ترین زیلو بلکه کهن‌ترین فرش تاریخ‌دار شناخته‌شده در دوره اسلامی ایران است.

همچنین استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان گفت: در این زیلو هر محراب دو بخش فوقانی یا طاق‌نما و تحتانی یا بدنه دارد. طاق‌نما به شکل یک پنج ضلعی طراحی شده که در اطرافش موج‌های حلزونی شکل طراحی شده است.

محمدرضا غیاثیان افزود: در سمت آبی زیلو، یک نوار سفیدرنگ طاق نماها را از بقیه بخش‌ها متمایز کرده و این نوار سفید در حاشیه محراب اول تا پایین امتداد یافته است.

وی اظهار کرد: درون طاق‌نما یا سجده‌گاه ۱۰ چلیپای شکسته یا گردونه خورشید در داخل و خارج یک ۹ ضلعی ترسیم شده است. این نماد باستانی که در نمونه‌های یزدی هم به چشم می‌خورد، نشان چرخش خورشید به شمار می‌آید.

استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان، تصریح کرد: در لچکی‌های دو طرف هر طاق‌نما هفت بار کلمه «الملک» به خط کوفی نوشته شده که به دلیل کمبود فضا، دو فقره بالایی به صورت «الملـ» آمده است. در لچکی‌های به هم پیوسته نیز بین دو محراب، چهارده بار کلمه «الملک» به صورت آینه وار درج شده است.

این پژوهشگر هنر اسلامی گفت: نقش‌مایه‌های دیگری نیز در این زیلو وجود دارد که سازگار با نقوش زیراندازها در نقاشی‌های دوره ایلخانی و تیموری است. بخش پایینی هر محراب زیلوی نوش‌آباد شامل مستطیلی است که حدوداً دو برابر بخش طاق‌نما ارتفاع دارد.

غیاثیان افزود: در مرکز زیلو، یک مستطیل بدون نقش جای گرفته که در میان آن یک مستطیل دراز مزیّن به نقوش هندسی قرار دارد. نقوش آن شامل ستونی از چلیپاهای بر روی هم قرار گرفته است. مربع-مستطیل‌هایی فضای خالی چهار گوشه چلیپاها و نیز مرکز آنها را پر کرده‌اند.

وی تصریح کرد: دو کتیبه سمت چپِ هر محراب خواناست، اما دو کتیبه سمت راست آن به صورت قرینه بافته شده و از پشت زیلو قابل خواندن است. متن کتیبه‌ها شامل سوره اخلاص، نام بافنده و تاریخ بافت بدین شرح خوانده می‌شود.

استادیار دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان،اظهار کرد: وجود کتیبه سوره اخلاص با اندازه کوچک‌تر از حد معمول، کاربرد این زیلو به عنوان زیرانداز را منتفی می‌کند. یکی از گمان‌ها درباره زیلوی نوش‌آباد، کاربرد آن به عنوان سجاده نمادین در تصوف است.

این پژوهشگر هنر اسلامی گفت: به‌موازات این کتیبه، سه بار سوره توحید بدون بسم‌الله تکرار شده است و شاید به همان “بسم‌الله الرحمن الرحیم” آغاز کتیبه بسنده شده است.

غیاثیان گفت: زیلوی علی نوش آبادی چنان‌که تحلیل شد در نوش‌آباد در منطقه کاشان بافته ‌شده است. منطقه‌ای که سابقه صنایع نساجی و بافندگی در آن به پیش از اسلام می‌رسد و نوش‌آباد نیز در دوران پیش از بافت این زیلو، منطقه شناخته ‌شده‌ای در هنر اسلامی و کتابت بوده است و تا اوایل دوران پهلوی مردم آن به صنعت نساجی مشغول بوده‌اند.

رییس پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی نوش‌آباد نیز گفت: تاریخ یک شهر را با رویکرد باستان‌شناسی و وضعیت حال آن را با رویکرد مردم شناسی باید شناسایی کرد و برای آینده گردشگری آن برنامه‌ریزی کرد.

رضا نوری شادمهانی اظهار کرد: قدیمی‌ترین بافته ایران، زیلویی است که در موزه آرمیتاژ روسیه نگهداری می‌شود.

وی افزود: با توجه به اهمیت اثر در تمدن ایران و شناسایی شاخص‌های نوش‌آباد، تلاش می‌کنیم پس از مطالعات علمی و طراحی اثر، این زیلو را بازبافی کنیم.

نوری شادمهانی گفت: اعتبار سالانه میراث فرهنگی متناسب با مجموعه آثار تاریخی نوش‌آباد نیست و باید با مشارکت همگانی برای حفظ و احیای آن تلاش کنیم.

این عضو هیات علمی گروه فرش دانشگاه کاشان گفت: زیلوی موزه آرمیتاژ، به لحاظ بافت، ظرافت چشمگیری دارد و تراکم زیاد آن با هیچ‌کدام از زیلوهای شناخته‌شده قابل‌ مقایسه نیست.

همچنین فتحعلی قشقایی فر- استاد دریافت کننده مهر اصالت یونسکو ۲۰۱۱، اظهار کرد: با توجه به نقش‌ها و کتیبه‌های ظریف به‌کار رفته در زیلوی نوش‌آبادی، باید گفت که آن یک زیلوی معمولی نیست، بلکه یک اثر هنری منحصربه‌فرد است.

وی افزود: مراکزی مانند تبریز، اصفهان، کاشان و یزد مهم‌ترین کانون نساجی ایران در دوره صفویه بودند که باعث رونق هنر نساجی و قالی‌بافی ایران شده‌اند.

قشقایی فر با اشاره به بازبافی گلیم صفویه کاشان، اظهار کرد: اصل این گلیم در موزه منسوجات واشنگتن است. طرح آن لچک و ترنج با نقش سیمرغ و اژدها دارای قاب‌های کتیبه بدون نوشته و نقوش ختایی و حیوانی از جنس ابریشم با هفت رنگ و اندازه ۱۵۰ در ۲۵۰ سانتیمتر است.

وی گفت: بازبافی محصولات فرهنگی، نیازمند مطالعه و پژوهش و طراحی و تولید است که بازبافی این اثر که شاخص‌های عینی آن نیز طراحی شده است رویکرد موزه‌ای دارد و باعث احیا و رونق مجدد کارگاه‌های بافندگی می‌شود.

دارنده نشان ملی مرغوبیت صنایع‌دستی ایران، تصریح کرد: زیلوبافی به عنوان یک محصول خاص مورد توجه بوده است که بافتی خاص با  مواد و طراحی خاص توسط استادکاران محدود تولید شده است.

قشقایی فر گفت: زیلوی نوش‌آبادی که در موزه روسیه است از لحاظ ظرافت و تراکم بافت یک مورد خاص است که به عنوان یک اثر فاخر بافته شده است و مورد توجه علاقه‌مندان به هنر شرق قرار گرفته است.

منبع:ایسنا

انگلیسی‌ها قدر تپه جوقین را خوب می‌دانستند

بیخ گوش پایتخت قلعه‌ای با قدمت چند هزار ساله وجود دارد و به جای آن‌ که ساماندهی و قطب گردشگری شود محل تجمع نخاله‌ها و معتادان شده‌ است.

به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «می‌گویند نامش برگرفته از نام بهرام چوبین، یکی از سرداران ایران در عهد هرمز چهارم و پسرش ،خسرو پرویز ساسانی است. امروز هم که قد و قامتش را برانداز می‌کنی هنوز ابهت خاص خودش را دارد؛ حتی اگر اطرافش را نخاله‌های ساختمانی، دکل‌های برق و مخابرات، درختان سر به فلک کشیده و ساخت و ساز گرفته باشد یا جای حفاری‌های غیر مجاز همچون زخمی بر پیکرش باقی مانده باشد. حتی اگر از روی عرصه‌اش خیابان رد شده باشد و آن دست خیابان از شهرداری تا آرامستان وحیدیه نفسش را بریده باشد و این دست خیابان بقایای شکوهش جولانگاه و مامن معتادان شده باشد. نامش تپه «جوقین» است در میانه وحیدیه از توابع شهریار در غرب استان تهران که ظاهرا قلعه‌ نظامی بوده که در دوره یزدگرد سوم بیش از پیش رونق گرفته‌ است. آدمی با دیدن چنین قلعه یا تپه‌ای در دل وحیدیه حیرت‌زده می‌شود و صد آه و افسوس از نهادش بلند می‌شود که چگونه چنین اثری را گردشگران پایتخت نمی‌شناسند و چگونه تاکنون هیچ باستان‌شناسی پایش به اینجا نرسیده‌است؟

انگلیسی‌ها قدرش را خوب می‌دانستند

از حدود ۲۵ تا۳۰ تپه باستانی شهریار فقط قره‌تپه کاوش شده‌ است؛ همان تپه‌ای که کاسه سفالین حاصل از کاوش آن با نقش حیوان مربوط به دوره نوسنگی (هزاره پنجم پیش از میلاد) اکنون در موزه ملی نگهداری می‌شود. قره‌تپه از نمونه مناطقی است که انسان‌های غارنشین پس از خروج از غار، زندگی یک‌جانشینی را در آن آغاز کرده‌اند. قره‌تپه در جهت مخالف چشمه‌علی قرار گرفته و کاوش‌های انجام‌شده تشابه این دو تمدن باستانی را از لحاظ قدمت نشان داده و سابقه سکونت در آن را ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد تخمین می‌زند. کاوش‌های انجام‌شده نشان از وجود تشابهات تمدنی با چشمه‌علی شهرری، تپه زاغه قزوین و سیلک دارد.

حفاری‌های قره‌تپه در سال ۱۹۵۷ میلادی (اواخر پاییز ۱۳۳۶ ه.ش) به مدت دو هفته توسط باستان‌شناس انگلیسی، تئودور برتون براون انجام گرفت. دولت ایران پس از دریافت ظروف سالم به او اجازه داد قطعات خردشده را با خود ببرد و اکنون قطعات سفال‌های به‌ هم چسبیده این تپه باستانی در موزه‌های منچستر، اشمولین و بیرمنگام نگهداری می‌شوند.

ساخت و ساز روی تاریخ

به تپه جوقین برگردیم. داستان خیابان‌کشی روی عرصه تپه باستانی جوقین بسی جای تاسف دارد. سال ۹۴ فرشید ستایش راد، مسئول میراث فرهنگی شهریار در این‌ باره به رسانه‌ها گفته بود: «زمانی که ماشین‌های راهسازی شروع به کار کردند، میراث از آنها شکایت کرد و با حکم دادستانی آنها را مجبور به توقف کار کردیم اما آنها اسنادی را نشان دادند. متاسفانه مسئول سابق میراث فرهنگی تخلف کرده و صورتجلسه‌ای را با آنها امضا کرده بود و نقشه‌های طرح هادی و تفصیلی شهر را در آن تعریف کرده بودند.» اما اکنون آن چه درد این قلعه را افزون می‌کند نه خیابان بلکه نخاله‌ها و ساخت و سازهای کنونی روی عرصه است.

سعید فتوحی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری که خود بارها از این قلعه که اکنون شبیه تپه شده، دیدن کرده در این باره به ما می‌گوید: «چند سال پیش وقتی تورهای گردشگری به تپه جوقین می‌رفتند با واکنش اهالی روبه‌رو می‌شدند. آنها متعجب بودند که چرا عده‌ای باید برای بازدید از یک خرابه سفر کنند و حتما هدفی پشت این بازدیدها هست و این نشان می‌داد چقدر اهالی با مساله گردشگری فرهنگی بیگانه‌اند و این باعث شد تورها دیگر به آنجا نروند.»

او اضافه می‌کند: «شهرداری طی این چند سال فضاسازی خوبی به سمت بلوار انجام داده و مسیر را مرتب و تمیز کرده. در حال حاضر قلعه جوقین تا حدودی مرتب شده و مردم هم پی به ارزش تاریخی آن برده‌اند اما متاسفانه در جنوب تپه روی عرصه از یک‌سال و نیم پیش مغازه‌هایی در حال ساخت است. از سویی یک‌سری گودبرداری هم در حریم تپه برای خانه‌سازی انجام شده و متاسفانه نخاله تمام این اقدامات روی عرصه این اثر واجد ارزش ریخته می‌شود و البته اداره برق‌، مخابرات و شهرداری و راهسازی سال‌های گذشته روی عرصه ساخت و سازهایی داشته‌اند. در حال حاضر سرعت ساخت و سازهای مردمی افزایش یافته‌ است.»

پاتوق معتادان

فتوحی یادآور می‌شود که افراد محلی با وجود علاقه به این اثر از عصر به بعد جرات سرکشی به این قلعه باستانی را ندارند؛ چرا که این قلعه و آرامگاه نزدیک به آن حوالی عصر پاتوغ معتادان است. سال گذشته محسن سعادتی، باستان‌شناس و مدیر کنونی پایگاه شهرری، رئیس اداره میراث فرهنگی شهریار شد. او مهرماه ۹۹ در حالی که چند وقتی بیشتر نبود که به این سمت انتخاب شده بود درخصوص نخاله‌های فراوانی که در اطراف تپه جوقین تلنبار شده، گفت: «ساخت و سازهای اطراف تپه جوقین مربوط به قبل است و متاسفانه تنها جای خالی در اطراف این محدوده همین محوطه تپه جوقین است که نخاله‌ها را در این قسمت تلنبار کردند. قرار است به‌زودی شهرداری، نخاله‌ها را از این تپه باستانی بیرون ببرد.‌»

سعادتی درباره گستردگی عرصه طبق شواهد پیش‌ رو توضیح داده بود: «این عرصه احتمالا تا آن سوی خیابان، شهرداری و امامزاده و گورستان کنار آن را با توجه به خرده‌سفال‌های موجود دربرمی‌گیرد اما هیچ پژوهش باستان‌شناسی و تعیین عرصه و حریمی در این محدوده انجام نشده‌ است.»

او از مکاتبات میراث فرهنگی با شهرداری جهت تخصیص بودجه برای تعیین حریم و کاوش تپه جوقین وحیدیه، تپه فردوس و سینَک و قره‌تپه خبر داده و این که قرار بود یک‌سری اعتبارات به این موضوع و تبدیل تپه جوقین به سایت موزه تخصیص یابد. به گفته سعادتی، شهریار محل گذر و جاده قدیمی اراک و همدان و شهرری بوده و تپه‌های اقماری خوبی دارد که همگی بکرند. به اعتقاد این باستان‌شناس، عکس‌های هوایی پلان مربع‌شکل و برج و باروی قلعه جوقین را مشخص می‌کند و با توجه به خرده‌سفال‌های موجود در عرصه، این قلعه از دوره ساسانی تا سلجوقی را دربرگرفته که با توجه به عدم رسیدگی و باران، این قلعه شبیه تل خاک شده‌است.

حرمت امامزاده را هم نگه نداشتند

به غیر امامزاده و گورستان درست آن دست خیابان در امتداد تپه جوقین یک آرامگاه تاریخی به نام امامزاده ابراهیم متعلق به اوقاف دیده می‌شود که پاتوغ معتادان است با چند مقبره و دیوارهای فروریخته و دودزده. گویی سال‌هاست نه میراث فرهنگی و نه اوقاف و شهرداری هیچ توجهی به این مجموعه باستانی – تاریخی نداشته‌اند. سال گذشته مرتضی ادیب‌زاده، معاون میراث فرهنگی استان تهران از تلاش برای گرفتن بودجه برای تعیین حریم سه تپه دیگر افزون بر تپه مافین‌آباد اسلام‌شهر خبر داد و گفت: «امسال با اعتبارات موجود، تپه‌های «کاووسیه» شهر قدس در نزدیکی شهریار (هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد)، «بالکین» روستای مهرچین شهریار (هزاره سوم و دوم پیش از میلاد)، «جوقین» شهریار (دوران ساسانی) که از تپه‌های بسیار مهم دشت غربی تهران هستند گمانه‌زنی و تعیین حریم می‌شوند. قره‌تپه شهریار را هم قصد داریم بنا به اهمیت آن به فهرست سه‌تپه نام برده اضافه کنیم و بودجه جداگانه‌ای بگیریم. دو تپه دیگر هم دهیاری‌ها و بخشداری‌ها قول مساعدت داده‌اند تا ساماندهی شوند. در شرق تهران هم اصلان‌تپه در اختیار بنیاد مستضعفان است که اعلام آمادگی کردند در تعیین عرصه و حریم آن با ما همکاری و مشارکت کنند.»

ساخت و سازهای بدون مجوز

دو ماه می‌شود امیرمصیب رحیم‌زاده، رئیس جدید اداره میراث فرهنگی شهریار شده‌ است. او که خود اخیرا از این تپه بازدید کرده، می‌گوید: ساخت و سازها بدون مجوز از میراث‌ فرهنگی صورت گرفته و در تلاشیم هر چه سریع‌تر این اثر تعیین عرصه و حریم شود. این‌ که چرا شهرداری در طول این سال‌ها بدون کسب اجازه از میراث‌ فرهنگی مجوز ساخت و ساز داده خود جای پرسش است اما چون این اثر حریم مصوب ندارد، نخستین گام تعیین حریم این اثر و تعامل با شهرداری برای حفظ این قلعه‌ باستانی است. احتمال می‌دهیم با توجه به شواهد باستان‌شناسی این اثر تا آن سوی خیابان هم تداوم داشته باشد. این سوی تپه و محوطه آزاد آن هم دارای آثار است.

او در خصوص آرامگاه موجود در محوطه هم با ابراز تاسف از این که آنجا تبدیل به محل تجمع معتادان شده، تاکید می‌کند: باید میراث فرهنگی، شهرداری و اوقاف جلسات مشترکی برای بهبود وضعیت کلی تپه و این آرامگاه که نیاز به مرمت جزئی و تمیزکاری دارد انجام دهند که این موضوع جزو اولویت‌های میراث فرهنگی شهریار است.

فقط ۵۰درصد اعتبار تخصیص یافت

ادیب‌زاده، معاون میراث‌ فرهنگی استان تهران هم با اشاره به این که در اعتبارات سال ۹۹ برای تپه جوقین درخواست بودجه داده بود، می‌افزاید: «حدود ۱۰تپه از جمله تپه جوقین در فهرست اضطراری قرار داشتند که تعیین عرصه و حریم و میله‌گذاری (دیوارکشی) شوند اما متاسفانه اعتبارات تخصیص‌یافته تنها ۵۰درصد اعتبارات مد نظر ما بود و ما پول و بودجه‌ای برای انجام این کار نداشتیم. با این حال مکاتبات لازم را برای حفاظت از آن انجام دادیم. هرچند شهرداری در تخلیه نخاله‌های ساختمانی در محوطه این اثر کوتاهی جدی کرده‌ است. این مشکل را ما در سطح کشور با بسیاری از تپه‌های باستانی داریم. در خصوص اهمیت تپه جوقین همین بس که محمدتقی عطایی، باستان‌شناس دوره تاریخی و دانشجوی دکترای دانشگاه مونیخ آلمان هم تاکید می‌کند این تپه یکی از استقرارگاهای مهم ایران در عصر آهن ۳ است؛ چیزی در تراز تپه سیلک کاشان. آنجا احتمالا مقر حکمرانی رهبر منطقه شهریار در دوره ماد بوده‌ است.»

او می‌گوید: «من تپه جوقین را دیده‌ام. ما در مقاله مشترکمان با آقای شهرام زارع درباره شکل‌گیری قدرت در ایران شرقی شماره ۱۹ مجله باستان‌پژوهی در خصوص ارگ‌ بم و شباهت چنین قلعه‌هایی به آن و درباره تاریخ‌گذاری قلعه جوقین و اهمیتش نوشته‌ایم و حال یک پرسش جدی آن است چرا وقتی در اطراف پایتخت چنین تپه‌ها و آثار گرانبهایی وجود دارد که قدمت آنها حتی به چندین‌ هزار سال قبل می‌رسد هنوز اطلس و نقشه باستان‌شناسی استان تهران تهیه نشده و چرا استانداری و فرمانداری‌های شهرستان‌های استان تهران به یاری میراث فرهنگی نمی‌شتابند و بودجه‌ای برای حفظ این تپه‌ها تخصیص نمی‌دهند؟»

منبع:ایسنا

پیچیدگی‌های عجیب در آجرهای برج قابوس

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری گلستان با اشاره به آغاز مطالعات به منظور مرمت اصولی برج گنبد قابوس، گفت: در بررسی‌های اولیه مشخص شد آجرهایی که در این بنا بکار رفته از پیچیدگی‌های معماری خاصی برخوردار است که این سطح از دانش و مهارت در ۱۰۰۰ سال قبل موضوع عجیبی است.

برج قابوس، بلندترین برج آجری جهان است که در سده چهارم هجری قمری در زمان سلطنت شمس‌المعالی قابوس بن وشمگیر در شهر جرجان بنا شد. این برج، در تیرماه سال ۱۳۹۱ در فهرست آثار یونسکو به‌عنوان اثر جهانی ثبت شده است.

ارتفاع ساختمان برج قابوس ۵۵ متر است که با احتساب بلندی ۱۵ متری تپه، پای بست آن به ۷۰ متر می‌رسد. این بنا با نقشه ستاره‌ای شکل و گنبد مخروطی به ارتفاع ۱۸ متر است و بر روی بدنه آن ۱۰ ترک دارد و راس هر ترک نیز ۱.۶۰ متر و قاعده آن نیز ۱.۴ متر از هم فاصله دارد و محیط اصلی گنبد نیز ۳۰ متر است.

در بدنه شرقی روزنه‌ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و نود سانتیمتر است. عرض روزنه در قسمت بالا ۷۳ و در وسط ۷۵ و در پایین ۸۰ است. در ضلع جنوبی آن یک ورودی است که ۵.۱ متر عرض و ۵۵.۵ متر ارتفاع دارد. در درون طاق هلالی سر در آن، مقرنسی است که به نظر می‌رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است.

همه ساله با شروع فروردین ماه بوته هایی بر روی سقف این اثر جهانی سبز می شوند و منظره‌ای نامناسب را در این اثر تاریخی پدیدار می‌کنند. میراث فرهنگی گلستان طی این سالها در برنامه‌هایی موقت اقدام به از بین بردن علف‌های هرز کرده اما از سال گذشته با کمک جامعه دانشگاهی برنامه‌ای در نظر گرفته شده تا مشکل علف هرز و رطوبت به شکل اصولی برطرف شود.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری گلستان در این خصوص به ایسنا گفت: با توجه به اینکه بخشی از مشکل مربوط به علف هرز و رطوبت بنای گنبد قابوس به علت مرمتی بوده که در گذشته با اطلاعات ناکافی انجام شده، تصمیم گرفتیم که برای حفظ این گنبد اقدامی اصولی انجام دهیم و در همین راستا با دانشگاه شهید بهشتی برای تهیه طرح مرمتی این اثر قرارداد منعقد کردیم.

احمد تجری با اشاره به اینکه این تیم در گنبد سلطانیه و گنبدهایی در مقیاس جهانی نیز کارهای مطالعاتی انجام داده و صاحب تجربه هستند، بیان کرد: این مطالعات از یک ماه قبل آغاز شده و قرار است به تولید آجرهای گنبد با اصالت برج منتهی شود.

وی با اشاره به اینکه فرایند مطالعه ۹ تا ۱۰ ماه به طول خواهد انجامید، افزود: در همان ابتدای این کار مطالعاتی به موضوعات جدیدی دست یافتیم. در حدود ۵ دهه قبل مرمتی بر روی گنبد برج صورت گرفته که در آن آجرهای به کار گرفته شده با اصالت آجرهای واقعی اثر متفاوت است. همین امر باعث شده که پوشش کامل در زمان مرمت اتفاق نیافتد.

مدیرکل میراث فرهنگی گلستان خاطرنشان کرد: آجرهای بکار رفته در برج تاریخی قابوس صرفا آجر معمولی نیستند و دارای شکل عجیبی هستند. هر آجری دارای یک ریشه و یک پوسته است و در انتهای آن نیز شیبی در نظر گرفته شده که بر روی آجر بعدی جای می‌گیرد.تجری با اشاره به اینکه همه آجرهای به کار گرفته شده در برج قابوس دارای این ویژگی هستند، گفت: تولید آجر با این پیچیدگی‌ها در ۱۰۰۰ سال گذشته کار عجیبی است و خود نیاز به یک طرح پژوهشی دارد که البته الان تیم فنی بر روی آن در حال مطالعه است. با توجه به پیچیدگی‌هایی که آجرهای گنبد قابوس دارد شاید بتوان آجرهای این بنا را نیز به ثبت ملی رساند.

وی خاطرنشان کرد: تیم فنی دانشگاه شهید بهشتی در حال آنالیز مواد به کار رفته در این آجرها شامل میزان رس و ماسه و شرایط پخت است تا نزدیک ترین آجر به بنا به دست بیاید و جایگذاری با استفاده از آن صورت گیرد.

مدیرکل میراث فرهنگی گلستان معتقد است که این اقدامات دریچه جدیدی از نگاه به موضوعات مربوط به گنبد قابوس را به روی ما می‌گشاید.

منبع:ایسنا

نخستین موزه تاریخ و اسناد آموزش و پرورش فارس افتتاح شد

با حضور معاون پرورشی وزیر آموزش وپرورش و معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نخستین موزه تاریخ و اسناد آموزش و پرورش فارس افتتاح شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مدیرکل آموزش و پرورش فارس دوشنبه شب در مراسم افتتاح نخستین موزه تاریخ و اسناد آموزش و پرورش فارس تاکید کرد: موزه اموزش و پرورش فارس در مباحث رونق گردشگری فرهنگی بسیار مؤثر است و باعث هویت بخشی به دانش آموزان می‌شود.

فرهاد اسماعیلی افزود: این موزه محلی است برای محققان، پژوهشگران، دانش آموزان و تمام کسانی که می‌خواهند درباره نظام تعلیم و تربیت تحقیق کنند و کارهای تکراری نکنند و خطا کمتر داشته باشند.

او با اشاره به اینکه اهمیت سند در زندگی یک ملت همانند اهمیت حافظه برای یک فرد است، گفت: ما در این موزه از ۱۳۰ سال گذشته اسناد، مدارک و مراحلی که طی نمودیم شامل فراز و فرودها را به تصویر کشیدیم.

مدیرکل آموزش و پرورش فارس افزود: امروز مفتخریم اولین موزه تاریخ اسناد آموزش و پرورش را در استان فارس و در کشور و در شهر شیراز افتتاح کنیم.

اسماعیلی با اشاره به اینکه گستره قدیم فارس بسیار پهناور بوده و تا بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد کشیده می‌شود، عنوان کرد: همچنین استان فارس پیشینه بسیار غنی در آموزش و پرورش کهن و مدرن دارد که بیش از ۱۲۰ سال است که این استان چرخه تعلیم و تربیت را به حرکت در آورده است.

او افزود: این موزه می‌خواهد این قطار را به تصویر بکشد و برای محققان و پژوهشگران مرکزی برای پژوهش و تحقیق نظام تعلیم و تربیت در گذشته، حال و برای برنامه ریزی آینده باشد.

مدیرکل آموزش و پرورش فارس با اشاره به اینکه این موزه اولین مرکز اسناد آموزش و پرورش فارس و یک مرکز تخصصی است، گفت: این موزه مکانی است برای تمام کسانی که می‌خواهند سیر تحول را در تکنولوژی آموزشی ببینند.

اسماعیلی با اشاره به چهره‌های تابناک بزرگان فارس گفت: دانشمندان، شاعران و شهدای والا مقامی در این استان همواره می‌درخشند که در واقع فارس کهکشانی از ستارگان علم و ادب است.

او با اشاره به اینکه اهمیت سند در زندگی یک ملت همانند اهمیت حافظه برای یک فرد است، بیان کرد: ما در این موزه از ۱۳۰ سال گذشته اسناد، مدارک و مراحلی که طی کردیم شامل فراز و فرودها را به تصویر کشیدیم.

اسماعیلی گفت: ما در این موزه پذیرای اسناد و مدارکی هستیم که به نوعی به تاریخ آموزش و پرورش فارس مربوط می‌شود که به نام خودشان در این موزه نگه داری و در معرض دید همگان قرار خواهد گرفت.

مدیرکل آموزش و پرورش فارس با اشاره به راهکار ۶.۳ سند تحول بنیادین، گفت: در این بند عنوان شده که ما مکلفیم به ایجاد موزه و نمایشگاه‌های علم و فن آوری در تمام شهرها هستیم و لذا امروز با نگاهی عمیق گامی را در اجرایی شدن سند تحول بنیادین برداشته‌ایم.

منبع:خبرگزاری مهر

جزئیات آتش‌سوزی هتل «ایران» در اهواز

مدیر هتل «ایران» اهواز ادامه داد: «در پی این موضوع، عوامل هتل به اتاق مراجعه می‌کنند تا در صورت اتفاق جزئی خودشان موضوع را حل کنند که پس از باز کردن درب، متوجه آتش‌سوزی وسیع در اتاق می‌شوند.»

او گفت: «سرپرست خانه‌داری هتل، با اطلاع‌ یافتن از وقوع آتش‌سوزی، بدون فوت وقت همه مسافران حاضر در اتاق‌های طبقه چهارم را به بیرون از اتاق و به سمت لابی هتل هدایت می‌کند و آتش‌نشانی را در جریان قرار می‌دهد.»

کُوَک با بیان این‌که خوشبختانه در این آتش‌سوزی به هیچ‌ یک از مسافران هتل آسیبی وارد نشد، افزود: «بر خلاف آن‌چه در خبرگزاری‌ها و فضای مجازی به نقل از مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز مبنی بر نجات مسافران از میان دود و آتش گفته‌ شده، چنین چیزی صحت ندارد و عوامل هتل پیش از رسیدن نیروهای زحمت‌کش و فداکار آتش‌نشانی، همه مسافران را به خارج هتل هدایت کرده بودند و هنگامی که نیروهای اطفای حریق آتش‌نشانی به محل رسیدند همه مسافران در لابی هتل حضور داشتند.»

او اظهار کرد: «نکته قابل تعجب دیگر این است که عملیات اطفای حریق توسط نیروهای آتش‌نشانی در ساعت ۱۰ به پایان رسید و این نیروها محل را ترک کردند، اما شبکه سراسری خبر در ساعت ۱۲ اعلام کرد که هتل “ایران” اهواز همچنان در حال سوختن است و عملیات امداد و نجات هنوز ادامه دارد که دلیل انعکاس چنین خبری بر ما پوشیده است.»

مدیر هتل ایران در ادامه درباره خسارات واردآمده نیز عنوان کرد: «درپی این آتش‌سوزی، دو باب از اتاق‌های طبقه چهارم که در مجاورت یکدیگر بودند کاملاً در آتش سوختند و از بین رفتند تا جایی که از تخت‌ها، تشک‌ها، پتوها و ملحفه‌ها موجود در این اتاق‌ها فقط فنرهای آن‌ها باقی مانده است. همچنین این طبقه به صورت کامل دچار دوده شده به نحوی که ۱۳ اتاق موجود در آن غیرقابل استفاده است؛ این در حالی است که دوده ناشی از آتش‌سوزی به چند باب از اتاق‌های طبقه پنجم نیز سرایت کرده و شش دستگاه کولر نیز در این حادثه از بین رفته است اما برآورد میزان دقیق خسارت‌ها طی امروز و پس از حضور کارشناسان سازمان آتش‌نشانی و بیمه مشخص خواهد شد.»

او در خصوص وضعیت حال حاضر مسافران طبقه چهارم هتل (طبقه حادثه‌دیده) گفت: «همه این مسافران بدون هیچ مشکلی در اتاق‌های طبقات اول، دوم و سوم اسکان داده شده‌اند.»

کوک با اشاره به این‌که تشخیص اولیه در خصوص علت آتش‌سوزی، اتصال برق کولر در یکی از اتاق‌های سوخته است، تصریح کرد: «با این‌حال، امروز نیز کارشناسان آتش‌نشانی برای بررسی بیشتر در خصوص علت دقیق آتش‌سوزی به محل مراجعه خواهند کرد.»ساعتی پس از این حادثه، سیدحکمت‌اله موسوی مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و پیمان نبهانی سرپرست معاونت گردشگری خوزستان نیز با حضور در هتل ایران که در طبقه چهارم دچار آتش‌سوزی شده بود، از دلایل وقوع حادثه مطلع شد و با قدردانی از مدیر هتل و مهمانداران حاضر در زمان حادثه، تعهد آن‌ها در اطلاع‌رسانی به‌موقع و سامان‌دهی مسافران در شرایط بحران هنگام آتش‌سوزی را از شاخصه‌های یک پرسنل وظیفه‌شناس برشمرد.

موسوی همچنین حمایت‌های خاص و تلاش‌های ویژه اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان برای به حداقل رساندن تأثیر حادثه بر روند خدمت‌رسانی هتل به گردشگران را جزو اولویت‌های این اداره‌کل اعلام کرد.

هتل «ایران» در خیابان شریعتی شهر اهواز قرار دارد. این هتل در سال ۱۳۵۴ با نام هتل شهریار فعالیت خود را آغاز کرد. پس از پیروزی انقلاب، هتل با نام نوفل لوشاتو به فعالیت خود ادامه داد و پس از دو سال، این مجموعه، هتل ایران نام‌گذاری شد. آخرین بازسازی هتل در سال ۱۳۸۹ انجام گرفته است. این هتل دارای شش طبقه و ۶۰ باب اتاق است که با امکانات مجهز در اختیار مهمانان گرامی قرار گرفته است. موقعیت مکانی مناسب هتل در شهر اهواز، موجب دسترسی آسان به مناطق مختلف شهر از جمله رود کارون، فرودگاه بین‌المللی و موزه هنرهای معاصر اهواز شده است.

منبع:میراث آریا

حفظ بافت تاریخی مجاور حرم شاه‌چراغ

به گزارش میراث‌آریا و به‌نقل از روابط‌عمومی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس، دکتر علی‌اصغر مونسان امروز ۱۰ خردادماه ۱۴۰۰ در نشستی با نماینده ولی‌فقیه در استان فارس و تولیت حرم مطهر شاه‌چراغ با اشاره به ظرفیت‌های گردشگری شهر شیراز به‌ویژه گردشگری مذهبی اظهار کرد: «باوجود تمام فرصت‌هایی که برای توسعه گردشگری مذهبی در شیراز وجود دارد، فارغ از بحث گردشگری زیارتی که شیراز جایگاه نسبتاً قابل قبولی دارد، در این زمینه خدمات ترکیبی نیز به گردشگران ارائه می‌شود.»

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با اشاره به ظرفیت‌های بافت تاریخی مجاور حرم مطهر شاه‌چراغ، ادامه داد: «طرح توسعه حرم باید طرحی باشد که کمترین آسیبی به بافت تاریخی نزند و هویتی برای بافت تاریخی باشد. امیدواریم با کارهای علمی لازم با تولیت حرم مطهر شاه‌چراغ هم‌ بافت تاریخی حفظ شود و هم بتوانیم با کمترین آسیب به بافت تاریخی به نتیجه مثبتی برسیم.»

مونسان گفت: «ما مطمئنیم تولیت حرم شاه‌چراغ تغییر کاربری‌های مناسبی را برای بناهای تاریخی در نظر می‌گیرد و ما فقط با تخریب آثار تاریخی مخالفیم چون بناهای تاریخی هویت یک کشور و ملت است و اگر ما در برابر خارجی‌ها ادعای تمدن و فرهنگ داریم به‌واسطه همین آثار تاریخی است.»

آیت‌الله لطف‌الله دژکام در این دیدار گفت: «شیراز و استان فارس در مسائل فرهنگی و گردشگری دارای ویژگی‌های خاصی است و این تقاضا وجود دارد که نسبت به این شهر و خصوصاً حرم مطهر شاه‌چراغ (ع) از سوی مدیران ملی توجه بیشتری شود.»

امام‌جمعه شیراز ادامه داد: «اگر آمارهای مربوط به بازدید از فضاهای گردشگری شیراز را بررسی کنیم خود نشان می‌دهد که کدام قسمت باید مورد حمایت ویژه قرار گیرد.»

او اضافه کرد: «حرم مطهر شاه‌چراغ (ع) یکی از پربازدیدترین و گردشگرپذیرترین مناطق کشور است و باید به‌صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد.»

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس افزود: «گردشگران داخلی و خارجی بسیاری با تنوع بسیار از گردشگر مذهبی تا گردشگران تاریخی به شیراز می‌آیند و علیرغم تفاوت‌های دینی و مذهبی، این اماکن برای آنها مهم است و ازاین‌رو از وزیر میراث‌فرهنگی درخواست می‌شود که یک سند ویژه‌ای طراحی شود تا بتوان حرم شاه‌چراغ را به‌عنوان یک مرکز مهم گردشگری معرفی کرده و سرویس‌ها و امکانات لازم را در این خصوص فراهم کرد.»

او با اشاره به بعضی نگاه‌های سخت‌گیرانه در حوزه میراث‌فرهنگی و گردشگری اظهار کرد: «این خواسته وجود دارد که طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم مطهر شاه‌چراغ با لحاظ تمام جوانب قانونی و میراثی و با حفظ میراث گذشتگان به نتیجه رسیده و بیش از این معطل نماند.»

امام‌جمعه شیراز با بیان اینکه در خصوص طرح توسعه حرم و بافت تاریخی شیراز می‌توان کار درست و اصولی انجام داد، گفت: «۱۳۰ سال از ساخت مسجد نصیرالملک بیشتر نمی‌گذرد و در ۱۳۰ سال پیش و در دوره قاجار که اوج انحطاط سیاسی حکومت ایران بوده، چنین کار فاخری در شیراز ساخته‌ شده اما در عهد طلایی و شکوفای جمهوری اسلامی آیا نمی‌توانیم یک‌ لایه‌گذاری به‌تناسب نیازهای معماری شهری خود داشته باشیم؟»

آیت‌الله دژکام افزود: «این انتظار وجود دارد که در آینده هرکسی به شیراز بیاید متوجه باشد که چطور یک شهر باستانی باوجود حفظ آثار و نگاه باستانی، از آن استفاده و کاربری‌های جدیدی نیز وجود دارد.»

او تأکید کرد: «باید کار دقیق علمی و کارشناسی در شیراز حول حرم و بافت تاریخی شیراز انجام داد تا نهایتاً به‌جایی برسیم که بگوییم الگوی شیراز الگوی قابل تقلیدی برای شهرهای دیگر است، به‌گونه‌ای که این شهر در عین نگاه به گذشته، متناسب با نیازهای امروز نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.»

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس بیان کرد: «وزارت میراث‌فرهنگی، وزارت مسکن و شهرسازی و حرم مطهر شاه‌چراغ به‌عنوان سه ضلع این قضیه باید جلسه کارشناسی مشترک گرفته و در این خصوص به تفاهم برسند.»

او عنوان کرد: «اینکه کار بر اساس سلیقه شخصی باشد درست نیست، بلکه کارشناسی دقیق مسئله مطرح است و هر جا نیز تفاوت دیدگاه وجود دارد باید بحث علمی کرد تا به نتیجه و تفاهم رسید.»

منبع:میراث آریا

موزه تمبر یکتا، وقف فرهنگ و هنر ایران‌زمین است

موزه تمبر در فلکه اول گوهردشت کرج، ابتدا‌ی خیابان یکم غربی قرار دارد. فضایی کوچک اما غنی به‌طوری که ساعت‌ها وقت برای باز‌دید از آثار نیاز است.

سید حسین موسوی یکتا دنباله‌روی راه نیکان خود بوده و با وجود مشکلات زیاد همچنان با انگیزه و امید رو به جلو قدم برمی‌دارد و مجموعه خود را وقف فرهنگ و هنر این سر‌زمین کرده‌ تا یاد‌گار‌ی ارزشمند‌ی برای نسل‌های آینده باقی بگذارد.

موزه تمبر یکتا یکی از معدود موزه‌های استان البرز است که بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار قطعه تمبر را در خود جا‌ی داده و نمونه‌ای بی‌نظیر در کشور و حتی جهان محسوب می‌شود. پس از گذشت پنج سال از افتتاح این موزه فرصتی پیش آمد تا با بنیان‌گذار فرهنگ‌دوست و دلسوز آن گفت‌وگویی داشته باشم که در ادامه آن را می‌خوانید.

 لطفا خودتان را معرفی کنید.

سید حسین موسوی یکتا هستم متولد سال ۱۳۴۹، نوه ارشد حاج آقا سید خندان بزرگ و مدیر موزه خصوصی‌تخصصی تمبر یکتا.

 از چگونگی شروع گرد‌آور‌ی تمبر‌ها بگویید؟

از آن‌جا که پدربزرگم یکی از مجموعه‌داران زمان قاجار بود و به دلیل فعالیت در بازار کلکسیونی از اشیا و اجناس خاص را جمع‌آوری می‌کرد، این حس مشترک به من هم منتقل شده و از سن شش سالگی با تشویق اعضا‌ی خانواده و بستگان نزدیک تمبر‌ها و پاکت‌نامه‌ها‌ را به عنو‌ان یاد‌گار‌‌ی نگهداری کردم.

 آیا تمبر‌ها‌ی خارجی هم در مجموعه خود دارید؟

بله طی ۴۵ سال تمبر و اوراق بها‌دار، سکه‌ها و اسکناس‌های قدیمی از کشور‌های اروپایی، آسیای شرقی و سایر مناطق جهان جمع‌آوری کرده‌ام. البته آثار جمع‌آوری شده میراثی به جا مانده از خانواده سید خندان بزرگ است که از چهار نسل پدر‌بزرگ‌ها‌‌ی خاندان دست به دست شده و سر‌انجام به دست نوه سی‌دوم یعنی بنده رسیده است.

 چرا به فکر افتتاح موزه افتادید؟ 

با توجه به گنجینه غنی و ارزشمند‌ موروثی که علاوه بر تمبر، ۳۲ کلکسیون خاص شامل صفحات موسیقی، کلاه، کارت پستال، سیگار، اشیا‌ی مردم‌شناسی، کتب خطی و چاپ سنگی و… را در خود جای‌ داده است با ترغیب علاقه‌مند‌ان به فکر ایجاد اولین موزه خصوصی‌تخصصی در البرز افتادم و فاز اول آن در سال ۱۳۹۵ با حضور جمعی از مقامات افتتاح شد اما فاز‌ها‌‌ی دو‌م و سو‌م به دلایلی مسکوت باقی ماند.

 سالانه چه تعداد تمبر و اوراق بهادار به مجموعه اضافه می‌شود؟

اداره پست هر ساله حدود ۳۰ تا ۳۵ عنو‌ان تمبر جدید چاپ می‌کند و سالانه بین هزار تا صدهزار قطعه تمبر به مجموعه اضافه می‌شود که از این میان چیز‌ی نزدیک به هزار تا ۵هزار تمبر خارجی تهیه می‌شود که از جمله زیباترین تمبر‌ها‌ی جمع‌آوری شده محسوب می‌شوند.

 از زمان افتتاح موزه تا‌کنون چند قطعه تمبر به مجموعه اضافه شده است؟

همزمان با افتتاح موزه ۲ میلیون قطعه تمبر موجود بود و در مدت ۵ سال به‌رغم نوسانات دلار که مشکلاتی در خرید تمبر‌ها‌ی خارجی به وجود آورد ۵۰۰ هزار قطعه تمبر دیگر اضافه شده که این مهم با همراهی و حمایت خانواده انجام شده است.

 در میان این مجموعه بزرگ، کتاب‌های کودکان از جمله موارد جالب توجه است چگونه به فکر جمع‌آوری آن‌ها افتادید؟

از همان ابتدا‌ی کودکی علاقه بسیار‌ی به مطالعه و کتاب‌خوانی داشتم و از زمانی که توانایی خواندن پیدا کردم تعداد ۱۴۰۰ عنو‌ان کتاب از سال ۱۳۴۹ تا‌کنون جمع‌آور‌ی کرده‌ام.

موزه تمبر یکتا در نوع خود بی‌نظیر است و تمبر‌ها‌ی بسیار‌ی از کشورهای متعدد دنیا در خود جا‌ی داده است و از اولین تمبر‌ی که در ایران چاپ شده و مجموعه تمبرهای سال ۱۲۸۰ و قبل از جنگ جهانی اول بدون مهر و ابطال، تمبر‌هایی از جنس طلا و نقره از نمونه‌های ارزشمند‌ی هستند که به همت جانباز دوران دفاع مقدس جمع‌آوری و نگهداری می‌شوند.

 بازه زمانی تمبر‌های جمع‌آوری شده شامل چه دوره‌هایی است؟

تمبر‌ها‌ی دوره قاجار، پهلو‌ی اول، پهلوی دو‌م و جمهوری اسلامی طی سالیان متمادی تهیه و جمع‌آوری شده‌اند. ضمن این‌که کتاب‌خانه شخصی پدر بزرگم و همچنین ۴۰۰ عنو‌ان پاکت نامه قدیمی، تلگراف داد‌و‌ستد، برات و چک‌ها‌ی قدیمی هم موجود است.

 آیا در ایران و جهان نمونه مشابهی با مجموعه شما وجود دارد؟

موزه تمبر آستان قدس رضوی، موزه لوور فرانسه و ملکه انگلستان تمبرها‌ی متنوعی را در کلکسیون خود دارند.

 باز‌دید‌کنند‌گان چه نظر و عکس‌العملی در‌باره موزه دارند؟

اکثراً از این حجم آثار و اشیا‌ی جمع‌آوری شده متعجب می‌شوند و برخی نیز به فکر جمع‌آوری اشیا‌ی قدیمی و خانوادگی خود می‌افتند. بیشتر باز‌دید‌کنند‌گان هم به شدت تحت تأثیر عظمت گنجینه موزه قرار می‌گیرند و برای ادامه راه تشویق‌ام می‌کنند.

 در این سال‌ها موفق به کسب عنوانی شده‌اید؟ 

در پنج سال گذشته بیش از ۱۰۰ تقدیرنامه دریافت کرده‌ام. یکی از آن‌ها‌ مربوط به سال ۱۳۷۹ بود که به واسطه مجموعه‌ یک میلیونی تمبر عنو‌ان کوچک‌ترین سفیر بین‌المللی و لوح تقدیر جوان موفق را از رئیس جمهور وقت در‌یافت کردم. در سال ۱۳۹۶ نیز به عنوان مجموعه‌دار برتر ایران شناخته شدم. همچنین موفق به در‌یافت لوح تقدیر خادم نشر استان البرز از طرف اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تحت عنو‌ان هر تمبر یک کتاب و موزه فاخر تمبر ایران از طرف اداره پست شدم.

 آیا تا‌کنون از طرف نهاد‌ی حمایت شده‌اید؟ 

با توجه به این‌که موزه تمبر یکتا مجموعه‌ای خصوصی است تا به حال از طرف هیچ ارگان دولتی حمایت نشده‌ام و حتی با بی‌مهری و کم لطفی تابلو‌های موزه نیز از معابر حذف شده‌اند. با شیوع کرونا هم عملا حدود دو سال است که مجموعه فعالیتی نداشته و یکی از غنی‌ترین موزه‌ها که بزرگ‌تر‌ین گنجینه را دارد به حالت تعطیل در آمده است.

 چه صحبتی با مسئولان و نهاد‌های متولی دارید؟

از اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگر‌ی و صنایع‌دستی البرز تشکر و قد‌ر‌دانی کنم چرا که اگر حمایت‌ آنان نبود فاز اول موزه نیز افتتاح نشده بود. وسعت کنونی موزه با زیر بنای ۱۲۰ متر‌مربع پاسخگو‌ی این حجم از آثار نیست که بدون شک تغییر محل موزه یکی از گام‌ها‌ی مؤثر در راستای‌ ارائه هر چه بهتر خدمات مطلوب به شهر‌وند‌ان و علاقمند‌ان است. همچنین خواستار همکاری و تعامل نهاد‌های دولتی از جمله شورا‌ی شهر و شهر‌داری به منظور نصب تابلو‌های راهنما در سطح معابر شهر‌ی با هدف معرفی ظرفیت‌ها‌ی بی‌بدیل موزه هستیم.

منبع:میراث آریا

ضعف فرهنگی، میخ جهل بر تن آثار تاریخی

کنده‌کاری بر تنه درختان کهنسال، یادگاری نوشتن بر دیوار ابنیه تاریخی و دیوار غارها از جمله این موارد است. هر چند تمام این موارد از روی ناآگاهی است اما به شدت نیازمند فرهنگ‌سازی و تقویت زیرساخت‌های فرهنگی به ویژه در میان نسل جوان جامعه است.

اگرچه این ناهنجاری اجتماعی پدیده‌ای نوظهور بوده و با توجه به طرح‌ها وبرنامه‌های اجرا شده در سال‌های اخیر کم رنگ‌تر شده اما همچنان در میان گردشگران و علاقمندان به آثار و ابینه تاریخی افرادی هستند که اقدام به این حرکت ناپسند و رفتار نادرست می‌کنند و علاوه‌بر اغتشاشات بصری آسیب‌های جبران ناپذیری نیز به اثر تاریخی وارد می‌کنند.

هنرمندان و معماران ارزنده، بناهای ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته‌اند و وظیفه ما حفظ و حراست از آن‌ها در زمانه‌ای است که آثار شاخص معماری مدرن بسیار ناچیز و پشتوانه تاریخی از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار بوده و حراست از آثار تاریخی در کنار خلق ابینه خاص و منحصر به فرد و شاخص هنری همپای یکدیگر اثرگذار است نه این‌که صرفاً رسیدگی به یک امر موجب شود از موضوع دیگر غافل شده و میخ غفلت بر جان آثار تاریخی فرو رود.

استفاده از اشیای نوک تیز از قبیل میخ، چاقو، رنگ، ماژیک و اسپری برای ثبت یادگاری امکان پاک‌سازی اثر را دشوار می‌کند. هر چند از ارزش آن در اذهان عمومی نمی‌کاهد اما جهل و غفلت عده‌ای افسوس دغدغه‌مندان فرهنگ و تاریخ ایران‌زمین را به همراه دارد.

اگر گردشگر به هدف بازدید از آثار تاریخی سفر می‌کند و به ارزش آن آگاه است چه‌طور به خود اجازه می‌دهد که آن را مخدوش کند از این کار چه نفعی می‌برد جز ایجاد حس سرافکندگی و حقارت. جز اثبات فقر فرهنگی وعدم شناخت تاریخ سرزمینی کهن. بنابراین به نظر می‌رسد قوانین در عمل باید بازدارنده باشند تا جرائمی از این دست تکرار نشود نه این‌که صرفاً مکتوب باقی بمانند.

عادت غلط ثبت یادگاری به نوعی بیماری مزمن فرهنگی است و تجاوز به حریم آثار تاریخی محسوب شده که‌عدم تعلق خاطر به آثار و ابینه تاریخی، بیگانه شدن با تاریخ و فرهنگ بومی و خودخواهی از مهم‌ترین عوامل بروز چنین اعمالی هستند.

نمونه‌های رایج و کوچک آن که شاید زمینه‌ساز خلق آن بر بدنه ابینه تاریخی شده یادگاری نوشتن روی صندلی‌های اماکن عمومی، نیمکت پارک‌ها، ایستگاه‌ها و صندلی‌های اتوبوس و… است که به امری عادی تبدیل شده و همین عادی‌انگاری زنگ خطر جدی اجتماعی را به منظور مقابله با آن به صدا درآورده و به رشد آن سرعت و شتاب بخشیده است.

آموزش تئوری در کتب درسی و آموزش عملی با حضور در ابنیه تاریخی و آشنایی نسل جوان با اهمیت آثار تاریخی و لزوم حفظ همه جانبه با هدف نهادینه کردن فرهنگ حراست در بطن جامعه از اولویت‌های اصلی وزارت‌خانه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به عنوان نهاد متولی است که با مشارکت نهادهای مربوطه امکان‌پذیر است.

بنابراین در این حوزه باید کارهای زیربنایی بیشتری در زمینه اطلاع‌رسانی و تبلیغات به منظور افزایش سطح آگاهی برای حفاظت از آثار تاریخی انجام شود. نصب تجهیزات و دوربین مدار بسته و نصب تابلوهای هشدار رعایت فاصله فیزیکی بازدید کننده با اجزای آثار تاریخی از جمله راهکارهای موثر است. همچنین در نظر گرفتن قوانین اجرایی در برخورد با متعرضان و مجرمان این‌گونه جرائم هر چند به دلیل سخت بودن شناسایی متهمان اثبات جرم و اعمال مجازات دشوار است از دیگر روش‌های بازدارنده محسوب می‌شود.

مقابله با این تهدید که متوجه آثار تاریخی است از راه اتحاد و همکاری نهادهای مرتبط می‌گذرد و گاهی حتی با وجود امکانات لازم باز هم کافی نیست و کار حفاظت از آثار با وجود افرادی این چنین سخت می‌شود. تلاش‌های بی‌دریغ و قابل ستایش نیروهای خدوم یگان‌حفاظت میراث‌فرهنگی، فعالیت انجمن‌های مردم‌نهاد و اجرایی شدن طرح میراث‌بان افتخاری علاوه بر جلوگیری از حفاری غیرمجاز و غارت آثار باستانی سبب‌عدم فعالیت و وقوع جرائم مشابه، دیوارنوشته و یادگاری نویسی‌شده و می‌توان گفت تا حد زیادی خدمات پیشگیرانه در این دست موارد موثر واقع می‌شود.

با وجود اقدامات صورت گرفته اما باز هم آثار جهل و غفلت عده‌ای تن خسته از زمان ابنیه تاریخی را آزرده کرده است. دیوارها، ستون‌ها، پله‌ها و… محلی برای ثبت دست‌نوشته‌ها و اثبات حضور گردشگرانی است که با توجه نکردن به تبعات کار خود صرفاً به جنبه سرگرمی آن فکر کرده و از خود اثری به جا گذاشته‌اند که علاوه بر اغتشاشات بصری از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز بر هم زننده نظم عمومی است. مواجه با خطرات فرهنگی و تبعات آن زنگ خطر هشدار را از مدت‌ها قبل به صدا در آورده که هر چند با وجود برنامه‌های اجرا شده همچنان نقاط ضعف وجود دارد.

حفاظت از آثار باستانی وظیفه هر فرد بوده هر چند مصونیت در برابر باد، باران و بلایای طبیعی اجتناب ناپذیر است ولی جلوگیری از اشتباهات انسانی قابل پیش‌بینی و پیشگیری است. وظیفه ما تفهیم این موضوع است که آثار تاریخی میراث گذشتگان و امانت آیندگان بوده که این امر از راه‌های متفاوت امکان‌پذیر است.

دغدغه اصلی مسئولان همواره حفظ و حراست از آثار تاریخی است که در کنار مرمت و احیا ابینه زمینه را برای بازدید گردشگران فراهم می‌کنند تا گردشگران خارجی با توجه به شناختی که از پیشینه تاریخی و غنای فرهنگی ایران دارند دچار تضاد نشده و در مقام قیاس بر نیایند که چطور مردمانی از آن اصالت و عظمت تمدن کهن فاصله گرفته و دست به اقداماتی این چنین می‌زنند. وقتی اوج هنر، اصالت و مهارت یک اثر تحسین وحیرت بیننده را بر می‌انگیزد حسی غنی و مملو از احساس غرور و سرافرازی را انتقال می‌دهد. با ترویج و اشاعه فرهنگ کهن ایرانی به روزگار اوج و شکوه گذشته بازگردیم و از این طریق موجب گسترش و رونق صنعت گردشگری شویم.

منبع:میراث آریا

بازی محلی چیلینگ آغاجی، تمرینی برای همبستگی گروهی

بازی‌های محلی از جمله سرگرمی‌های گروهی و خانوادگی از گذشته تاکنون بوده است که به ویژه در مراسم نوروزی همچون سیزده بدر برگزار می‌شده است، از گذشته تا کنون در برخی از این بازی‌ها نه تنها تمام افراد از هر گروه سنی که مردان و زنان و دختران و پسران به همراه هم شرکت داشته‌اند و بازی «چیلینگ آغاجی» از این دسته است.

این بازی‌ها و آیین‌ها سده‌ها سینه به سینه منتقل شده و در طول زمان تکامل و گسترش یافته‌اند، بازی محلی چیلینگ آغاجی از محبوب‌ترین و جذاب‌ترین بازی‌های محلی این منطقه بوده که متاسفانه امروزه کم‌رنگ شده است.

آموزش و انتقال این بازی همچون دیگر بازی‌های محلی از نسلی به نسل دیگر انجام می‌پذیرد و افراد از سنین مختلف در کنار هم به بازی می‌پردازند، به‌طوری‌که در یک بازی ممکن است افرادی از سه نسل در کنار هم بازی کنند که این خود سبب تحکیم ارتباط نوجوانان و جوانان با افراد سالمندتر می‌شود.

در این بازی نه تنها افراد با سنین مختلف در کنار هم به بازی می‌پردازند که از گذشته تا کنون مردان و زنان و دختران و پسران نیز در یک گروه در کنار هم به بازی می‌پرداختند و بدین ترتیب حس همکاری و همبستگی خانوادگی و گروهی قوی‌تری میان افراد خانواده، فامیل و کل روستا ایجاد می‌شد.

نحوه اجرا و مراحل بازی چیلینگ آغاجی

بازی چیلینگ آغاجی با اختلافاتی در اسامی و مراحل در نقاط مختلف استان اردبیل دیده می‌شود، این بازی نیاز به فضای باز و دو چوب به نام‌های چیلینگ (چوبی به اندازه کف دست و به ضخامت انگشت انسان(دولک) ) و آغاج (چوب دستی به اندازه تقریبا ۷۵ سانتیمتر(الک) ) دارد و معمولا دو نفره و گاهی نیز گروهی اجرا می‌شود.

در شکل دو نفره به قید قرعه نفر اول مشخص می‌شود، سپس محل شروع بازی را با کشیدن یک خط در روی زمین تعیین می‌کنند و آن را «مره» می‌نامند، بازیکن بر سر مره طوری می‌ایستد که نوک پایش لب گودی قرار بگیرد، سر چوبدستی را با دست راست طوری در مشت می‌گیرد که تقریبا دو سانتیمتر از سر آن آزاد باشد و بعد چیلینگ را به طور افقی روی دست خود می‌گذارد و به سر چوبدستی تکیه می‌دهد.

در این حالت چیلینگ را به هوا پرتاب می‌کند و موقع فرود آمدن با چوبدستی (آغاج) محکم به آن می‌زند؛ هر چه دورتر پرتاب کند، حریفان نمی‌توانند درست نشانه‌گیری کنند و اگر چیلینگ را یکی از حریفان در هوا بگیرد، طرف می‌سوزد و دور بازی عوض می‌شود.

بازیکن پس از زدن اولین توخماقی، چوبدستی را افقی روی مره می‌گذارد، یکی از بازیکن‌های طرف مقابل چیلینگ را برداشته و از همان‌جا آغاج را هدف گرفته و می‌زند؛ اگر چیلینگ به آغاج بخورد، بازیکن می‌سوزد و اگر چیلینگ جایی بیافتد که با مره به اندازه طول چوب دستی فاصله داشته باشد، چیلینگ‌انداز می‌سوزد و بازی را ادامه می‌دهد.

در بازی گروهی دو گروه به قید قرعه مشخص می‌شود که یک گروه به عنوان چوب‌انداز و گروهی به عنوان چوب‌گیر هستند، این انتخاب به طریقه قرعه کشی یاتر یا خشک انتخاب می‌شود. دو چوب در این بازی به اندازه ۷۵سانتی متر تا یک متر به عنوان آغاج و چوبی دیگر به اندازه تقریبی ۲۰ سانتیمتر به نام چیلینگ، استفاده می‌شود.

برای شروع بازی، بازیکنان بر سر مره می‌ایستند و قسمت انتهایی آغاج را گرفته و چیلینگ را بر روی دست خود می‌گذارند و آن را به بالا پرتاب کرده و با آغاج به آن ضربه می‌زنند؛ به این مرحله توخماق می‌گویند.

افراد گروه مقابل ابتدا سعی می‌کنند چیلینگ را با چوب‌های در دستشان و یا با دست بزنند و اگر موفق نشدند یک نفر چیلینگ را با دست به طرف آغاج که بر روی مره خوابانده شده پرتاب می‌کند، اگر چیلینگ با آغاج برخورد کرد، فرد می‌بازد و در غیر این صورت، توخماق دو بار دیگر تکرار می‌شود که در صورت نباختن فرد به مرحله یانی یا آغایانی می‌رسد.

سوزاندن در مرحله آغایانی با مرحله توخماق فرق می‌کند، در این مرحله چیلینگ باید به نقطه‌ای بیوفتد که فاصله‌اش از مره کمتر از اندازه آغاج باشد، وگرنه فرد چوب‌انداز لاپ یانی می‌شود.

یک بخش از بازی که به آن آرزو اورک (آرزو به دل) گفته می‌شود، مرحله‌ای است که چیلینگ توسط افراد چوب‌گیر در هوا گرفته می‌شود، در این صورت جای گروه چوب‌گیر و چوب‌انداز عوض می‌شود.

هجوم فرهنگ شهری به روستاها مهم‌ترین عامل تهدید بازی‌های محلی

به گفته افرادی که دارای سنین بین ۵۰ تا ۹۰ سال هستند، این افراد بازی را از پدران و پیرانشان در کودکی آموخته‌اند اما متاسفانه با توجه به ثبت نشدن و مکتوب نشدن آیین‌های گذشتگان، اسناد و مدارکی بر جای نمانده است.

انجام بازی چیلینگ آغاجی علاوه بر تقویت مهارت‌های ذهنی و جسمی پسران و دختران، حس همکاری و همبستگی را در میان آن‌ها تقویت می‌کند، این بازی مهارت‌های ضربه زدن، پرش طول، زمانبندی و همکاری گروهی را در نوجوانان و جوانان تقویت کرده و سبب می‌شود نوجوانان و جوانان اوقات بیکاری خود را در هوای آزاد در کنار بزرگترهایشان به بهترین شکل ممکن سپری کنند و ساعات شاد و مفرحی را داشته باشند.

غنی و بکر بودن این بازی مهمترین شاخصه آن بوده و این بازی سده‌هاست که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و شادی و هیجان ایجاد شده در بازی تاثیر مثبت بر سلامتی روح و جسم افراد دارد.

مهمترین عامل تهدیدکننده بازی‌های محلی، هجوم فرهنگ شهری به روستاهاست، به‌طوری‌که کودکان و نوجوانان آرام آرام از فرهنگ غنی و کهن خود فاصله گرفته و با روی آوردن به بازی‌های کامپیوتری و موبایل، بازی‌های بومی و محلی خود را به آرامی به‌دست فراموشی می‌سپارند.

برای احیا و زنده نگه داشتن بازی چیلینگ آغاجی در کنار اقدامات برای ثبت ملی آن که در سال ۹۹ انجام شد، برگزاری جشنواره بازی‌های محلی در برخی مناسبت‌ها و انجام تحقیقات میدانی در مورد این بازی و تهیه فیلم و مصاحبه با پیران و پیشکوتان روستایی و عشایری توسط پژوهشگران می‌تواند تاثیرگذار باشد.

بازی‌های محلی آذربایجان، بازی‌هایی بکر و غنی هستند که شناسایی و گسترش آن‌ها می‌تواند گامی در مسیر حفظ هویت ملی و قومی این منطقه باشد و تشویق جوانان و کودکان به انجام مرتب بازی‌ها علاوه بر تضمین سلامت جسمی و روحی آنان، تمرینی خوب برای آموختن همبستگی، همکاری، روحیه برنده شدن و تلاش و کوشش است.

منبع:میراث آریا