هویت تاریخی خیابان امیرکبیر اراک را دریابیم
روایت عمومی در حوادث تاریخی غالب شده و در فضای فرهنگی نیز عامه میتوانند برای یک منطقه جاذبه یا دافعه ایجاد کنند و هویت خیابان امیرکبیر اراک امروز با تکیه بر حمایت مردم باید احیا شود.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- احسان منصوری *: سالها قبل از رفیقم پرسیدم اگر به گیلان رفتم کدام رستوران را پیشنهاد میدهی؟ گفت: خاور خانم و من هاج و واج در اینترنت به دنبال رستوران خاور خانم. کافی است جستجو کنید تا حرفم را بفهمید شاید هم رفته باشید.
همانطور که در حوادث و وقایع تاریخی و حتی سیاسی این روایتها هستند که غالب میشوند در فضای فرهنگ عمومی در حوزه توریسم نیز این روایتهای عامه از یک شهر و منطقه است که میتواند آن منطقه یا شهر را به جذب یا دفع بکشاند. برایم در این نزدیک به چهار دهه که از خدا عمر گرفتهام همیشه سوال بوده است که چرا اراک فقط محل گذر است و خیلی هنر کنیم باید مسافران را در میدان خروجی اراک در حال استراحت برای عبور از شهر اراک ببینیم.
آیا صنعتی بودن یا جدیدالتاسیس بودن دلیل این امر است؟ آیا موزه و مرکز گردشگری نداریم یا اینکه علت را باید در امور دیگری جست. رندی میگفت دلیلش همین مدیران غیر بومی است که تعلق خاطری به این شهر ندارند و معلول آن، همین عدم تعلق میشود چیزی که میبینیم. پر بیراه نمیگفت، اما علت واقعی نیز به صورت کامل قطعاً این امر نیست.
ظریفی، صنعتی بودن را علت میدانست و لطیفی مهاجر پذیر بودن را. نگارنده معتقد است امروز، دیروز نیست و گذشته را بسپاریم به گذشته و امروز را دریابیم. استادی در دانشگاه اراک که اتفاقاً اراکی هم نبود میگفت چه خوب بود اگر محدوده چهار طرف بازار اراک را موزهشهر میکردند و دست به آن نمیزدند نه اینکه فقط بگویند دو طبقه بیشتر نسازید و نَمایش را هم با این شرایط بسازید.
در شگفت بودم که او چگونه به ذهنش رسیده بود و قطار مسئولان به ذهنشان نرسیده بود. بگذریم باز هم حرف از گذشته شد. در همین افکار بودم که شنیدم خیابان امیرکبیر را پیاده راه میکنند و از خیابان ماشین رو به پیاده رو تبدیل میشود. در دل آفرین گفتم و دست به قلم شدم تا دیر نشده و به دیروز نپیوستهایم چند کلمهای بنگارم.
امروز روزی است که میشود کمی برای اراک هویت را احیا کرد. نگارنده با هویت سازی میانه خوبی ندارم و معتقدم هویت را باید احیا کرد به ویژه اگر این هویت آنقدر غنی باشد که به چشم نیاید. از باب وظیفه پیشنهادهایی ارائه میکنم و امید دارم گوش شنوا باشد که حتماً هست خصوصاً اینکه در این دوره، فردی فرهنگی سکاندار شورای اسلامی شهر شده و هنر مرد به ز دولت اوست.
رکن هویت این شهر مفاخر و نخبگان است که در بوته فراموشی قرار گرفته و جز به سردیسی در بوستانی و همایشی خاص جایگاهش قدر دانسته نمیشود. میتوان کاربری مغازهها و دکاکین اطراف این خیابان را آرام آرام تبدیل به عرصههای فرهنگی مطابق با فضای مفاخر این شهر و استان کرد.
استفاده از ظرفیت نماسازی مغازهها، انتقال کتابفروشیها به صورت متمرکز به این بخش از شهر (در اراک یک مجتمع کتابفروشی وجود ندارد. نگویید پاساژ اتحاد که آنجا عرضه نوشتافزار و کتابهای کنکوری است و نه کتابفروشی) انتقال مراکز عرضه محصولات سنتی این منطقه به این بخش از شهر و انتقال انجمنهای ادبی و فرهنگی و اختصاص مکان به آنها در این بخش میتواند کمک شایانی به احیا هویت شهر باشد.
ایجاد مرکز تدوین تاریخ شفاهی شهر اراک در عرصههای مختلف در این منطقه میتواند به غنای احیا هویت کمک کند. باید مراقب آسیبهای بافت پیادهرو باشیم و مراقب باشیم گرفتار ایجاد مراکز پر سر و صدا اما سطحی نشویم. دچار عوام زدگی فرهنگی نشویم و این بخش را به کسانی که ظاهراً کار فرهنگی میکنند اما صرفاً به دنبال پول و منفعت و فعالیتهای سطحی هستند نسپاریم. افرادی که با عنوانهای پر طمطراق موسیقی و هنر و تئاتر و… به دنبال هویت زدایی از این شهر هستند و نه احیای هویت این شهر. کاری نکنیم که همان خیابان ماشینی میماند بِه بود از خیابان پیادهرویی که هویت زدایی کند.
منبع:میراث آریا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.