آیین نوروز، میراث ماندگار بهار در کرمان

در گذشته برای شستشو از ریشه نوعی گیاه به نام اشلوم و گل رختشوی (نوعی گل یا خاک) استفاده می‌کردند. گردگیری و تمیزکردن سقف، دیوار و پنجره‌ها با وسایل ساده انجام می‌شد. شاخه‌های ریز درختان و بوته‌های نازک به اصطلاح جاز و برگ‌های درخت خرما را خیسانده بعد از نرم شدن خشک می‌کنند و به سرچوب بلندی بسته، دیوارها و سقف خانه را خاک‌روبی می‌کنند.

در گذشته به دلیل اینکه اجاق خوراک‌پزی در داخل اتاق‌ها تعبیه می‌شد دود ناشی از آنها باعث سیاهی در و دیوار اتاق می‌شد، بنابراین برای سفیدکردن در و دیوار از معدن‌های گچ که در اطراف آبادی و شهر بود گچ آورده با آب مخلوط می‌کردند به‌طوری که رقیق باشد سپس زنان با پارچه بر روی دیوار می‌مالیدند تا سفید و تمیز شود. بعد اجاق را با سنگ و گل تعمیر و به اصطلاح اجاق نو می‌کردند. امروزه با رنگ کردن و گچ‌کاری در و دیوار را تمیز می‌کنند.

از دیگر اموری که به آن می‌پردازند تمیزکردن ظروف بزرگ و کوچک منزل است. ظرف مسی به وسیله قلاگر (سفیدگر) قلا می‌شود. قلاگران به شکل دورگردی در محلات جار می‌زدند و ظروف را جمع‌آوری و سفید می‌کردند. فرش‌ها و پرده‌ها را دو روز قبل از نوروز پهن می‌کنند و شیشه‌ها و درها را دستمال کشیده تمیز می‌کنند. ۱۰ تا  ۱۵ روز قبل از شروع سال جدید سبزه نوروزی (کاله) می‌کارند، در گذشته داخل قوطی‌های فلزی، بشقاب یا کاسه‌های کوچک خاک یا ماسه می‌ریختند، سپس گندم، نخود، عدس، لوبیا، بذرشاهی و… داخل آن می‌کاشتند.

در گذشته اهالی شهرستان‌های بافت و سیرجان روز عرفه یا صبح زود روز عید به بیابان یا باغ می‌رفتند و دسته‌های سبزه می‌چیدند، بالای سر خانه نصب می‌کردند و موقع تحویل سال آن را داخل سفره هفت سین قرار می‌دادند.

تنقلات و خوراک‌های نوروزی

انواع تنقلات، آجیل و خوراک برای نوروز از سوی خانواده‌ها تهیه می‌شود. در گذشته زنان هسته‌های بادام تلخ، زردآلو را جوشانده و شیرین می‌کردند. با تخمه آفتابگردان، هندوانه، کدو، خربزه و پسته برشته می‌کردند.

قوتو یکی دیگر از تنقلات عید نوروز است که به وسیله خانواده‌ها از انواع داروهای گیاهی تهیه می‌شود. زنان از آرد جوانه گندم که در فصل زمستان آماده کرده‌اند برای سفره هفت سین و ایام نوروز سمنو می‌پزند. زیرا معتقدند که سمنو آش حضرت زهرا (س) است و برکت زیادی به خانه می‌آورد.

پخت نان چرب و شیرین از دیگر مواردی است که برای پذیرایی از مهمان‌ها در ایام نوروز انجام می‌شود.

در گذشته ببشتر از انجیر، مویز، خرما خشک، نخودچی، گندم برشته، گنجد، کنف (شاهدونه) و… به عنوان تنقلات عید استفاده می‌کردند. که امروز نیز در برخی از نقاط روستایی استان این تتقلات مرسوم است.

از دیگر مراسم مرسوم در شهرستان بم پیش‌خوانی نوروز بوده است. چند روز قبل از نوروز، بچه‌های محله دور هم جمع شده و با خواندن اشعاری در محلات و کوچه‌ها می‌گشتند و آمدن نوروز را نوید می‌دادند:

حاجی نوروز آمده/ سالی یک روز آمده

اهالی نیز به آنها آجیل و شیرینی می‌دادند.

تخم‌مرغ را با رنگ (روناس، پوست پیاز و جوهر شیمایی) و آب می‌جوشاندند و برای سفره هفت سین آماده می‌کردند. در روزهای پایانی سال زنان به دست و سر خود حنا می‌بندند.

استحمام و شستشوی البسه در آخرین روز پایان سال انجام می‌شود زیرا بر این باورند که اگر هنگام تحویل سال لباس کثیف باشد یا فرد حمام نرفته باشد تا پایان سال کثیف خواهد بود.

تحویل سال

در لحظات پایانی سال، اهالی هر خانه در تکاپوی آماده شدن لحظه سال تحویل و ورود به سال جدید هستند تمام اعضای خانه بعد از استحمام لباس نو می‌پوشند. خود را آراسته و تمیز می‌کنند زیرا باور دارند که اگر سال جدید با لباس تمیز تحویل شود تا پایان سال تمیز و مرتب هستند.

آش تحویل سال نیز در هنگام تحویل سال در منازل طبخ می‌شود. زنان قبل از تحویل سال وسایل مورد نیاز آش را فراهم می‌کنند در گذشته خمیر را برش می‌دادند تا به صورت رشته درآید بعد از اینکه حبوبات آش را پختند دیگ آب را بر روی حرارت می‌گذارند سپس سبزی و حبوبات را داخل آن می‌ریزند. هنگام تحویل سال رشته‌ها را داخل آش می‌ریزند زیرا بر این باورند که با ریختن رشته در هنگام تحویل سال، تا پایان سال رشته کارها در دستشان خواهد بود.

 برهمین اساس اغلب هنگام تحویل سال، خودشان رشته بریده و آش درست می‌کنند. سبزه، سیر، سماق، سنجد، سیب، سمنو، کماچ سن، سکه، میوه، شیرینی، آجیل، نان، ماست، آیینه، قرآن، ماهی، کاسه‌ای آب که داخل آن گل سرخ ریخته و تخم مرغ رنگ کرده داخل سفره قرار می‌دهند.

م‍ردم ‌اس‍ت‍‍ان‌ ک‍رم‍‍ان‌ از ق‍دی‍م ‌ب‍ه ‌ه‍ن‍گ‍‍ام ‌ت‍ح‍وی‍ل ‌سال ‌س‍ف‍ره ‌پ‍‍ه‍ن ‌م‍‍ی‌ک‍ردند و ‌ه‍ر چ‍ه ‌در م‍ن‍زل ‌د‌اش‍ت‍ن‍د ‌از ک‍م‍‍اچ‌، ن‍‍ان‌ و س‍ب‍ز‌ی‌ گ‍رف‍ت‍ه ‌ت‍‍ا ش‍ی‍ری‍ن‍‍ی ‌و ‌آج‍ی‍ل ‌و ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‌ ش‍ده ‌ب‍ر س‍ر س‍ف‍ره ‌ق‍ر‌ار م‍‍ی‌د‌ادن‍د و ب‍ر ‌ای‍ن ‌ب‍‍اور ب‍ودن‍د ک‍ه‌ ب‍ه‌ ه‍ن‍گ‍‍ام‌ ت‍ح‍وی‍ل ‌س‍‍ال ‌ت‍خ‍م‌م‍ر‌غ‌ رن‍گ‍‍ی ‌رو‌ی‌ آی‍ن‍ه ‌ت‍ک‍‍ان‌ م‍‍ی‌خ‍ورد.

منبع:میراث آریا

نگاهی به معماری صخره‌ای و اتاقک صخره‌ای تل تخت در روستای ناناس

وجود نزديک به ۲۰ مورد از مقابر و دخمه‌های صخره‌ای در استان كه عمدتاً به دوره اورارتوها تعلق دارند شاهدی بر اين مدعاست.

يكی از اين مقابر صخره‌ای، مقبره صخره‌ای معروف به تل تخت ناناس شامل بقایای یک قلعه نظامی اورارتویی و يک گوردخمه به همراه پله‌های صخره‌ای ارزشمندی است که در روستای ناناس از توابع دیزج‌دول ارومیه و در کوه معروف به تخت قلعه قرار گرفته است.

این گوردخمه به عنوان یکی از گوردخمه‌های منفرد (بدون حیاط جلویی) و از بزرگ‌ترین اتاقک‌های دست‌کند اورارتویی در جنوب ارومیه بوده و به دلیل قرارگیری در زمین‌های روستای ناناس در بخش محال دول بدین نام نامیده می‌شود.

دسترسی به سطح این کوه از ضلع شمالی امکان‌پذیر نیست، چرا که در این قسمت پرتگاه صخره‌ای مرتفع به عنوان دیواره صخره‌ای طبیعی قرار گرفته است، دسترسی به بلندای کوه از سه ضلع شرقی و غربی و جنوبی امکان‌پذیر است.

در دامنه شرقی این کوه بقایای ساخت و سازهای تاریخی  و در دامنه جنوبی آن بقایای استحکامات تدافعی متعلق به دوران اسلامی که با توجه به سفال‌های سطحی به نظر متعلق به دوران ایلخانی است و بر بلندای آن آثار استحکامات دفاعی و احتمالاً مذهبی، مقدس و قلعه و یک اتاقک صخره‌ای سکودار وجود دارد که در نوع خود از محوطه‌های شاخص اورارتویی منطقه شمال‌غرب کشور محسوب می‌شود.

فرم کلی گوردخمه به صورت مسطتيل‌شکل به  ابعاد تقریبی ۳/۴۰ در ۴/۲۰  متر است که در نحوه ایجاد آن زوایای قائمه گوشه اتاقک کاملا مراعات شده و سقف مسطح و تخت به همراه سه تاقچه مستطیل‌شکل کم‌گود در سه ضلع دارد.

همه تاقچه‌ها در ارتفاع یک متری دیوار نسبت به کف ایجاد شده‌اند، ارتفاع سقف اتاقک از کف مقبره تقریبا دو متر بوده و سطح داخلی سقف اتاقک نیز کاملا تخت است.

فرم ورودی مقبره به شکل مستطیلی است و در کنار آن ردیفی از پله‌های صخره‌ای که با مهارت و استادی تراش داده شده‌، ایجاد شده و در بخش‌هايی از مسیر دسترسی به گوردخمه  نيز معبر صخره‌ای پله‌داری تراشیده شده است.

دهانه ورودی گوردخمه به سمت شرق است و از اين ورودی می‌توان دره و روستاهای واقع در آن را به طور كامل مشاهده كرد و همين اشراف به محيط اطراف ويژگی منحصر به فرد گوردخمه محسوب می‌شود.

دهانه ورودی آن به شکل دو قاب تودرتو بوده و حد فاصل این دوقاب، شیاری وجود دارد که به نظر می‌رسد محل قرار گرفتن در بوده است.

علاوه بر اين در انتهای اتاقک مصطبه‌ای بر روی کف وجود دارد که طول آن تقریبا ۲ متر، عرض آن ۶۰ سانتی‌متر و بلندی آن  از کف قریب ۴۰ سانتی‌متر است كه با یک پله کوچک به كف مقبره منتهی می‌شود.

با معرفی این مجموعه ارزشمند تاریخی به گردشگران و علاقه‌مندان به معماری تاریخی صخره‌ای، ساماندهی این مجموعه و مسیر دسترسی به آن و ساماندهی فضای داخلی، می‌توان از آن به عنوان یکی از مقاصد هدف گردشگری برای جذب هرچه بیشتر گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد.

منبع:میراث آریا

چهارطاقی آغمیون، قدیمی‌ترین چهارطاقی آذربایجان شرقی

با مطالعه نمونه‌های به جا مانده، اوج ساخت بناهای موسوم به چهارطاقی در نیمه دوم دوره ساسانی که اغلب آن‌ها کارکرد مذهبی داشته و با آیین زرتشت در ارتباط بوده است، هر چند در چهار قرن اوایل اسلام نمونه‌های آن بسیار محدود است، ولی از دوره سلجوقی به بعد با توجه به ایجاد و یا توسعه فضاهای معماری این الگو در ساخت بناهای مختلف مانند مسجد، مقبره، کاخ و کوشک استفاده گسترده‌ای پیدا کرد.

چهارطاقی

 چهارطاقی یا چهارتاقی در معماری به کالبدی با زمینه چهارگوش و پوشش گنبدی، متشکل از چهارپایه و یک طاق گنبدی بر روی آن، با چهار ورودی طاق‌دار گفته می‌شود. چهارطاقی را چهاردر، چهارقاپو و چهاردروازه نیز نامیده‌اند.

چهارطاق یک نقشه مربع دارد و عناصر اصلی تشکیل‌دهنده آن عبارت‌اند از یک جرز در هر یک از چهار گوشه نقشه مزبور، چهار قوس که چهار جرز را به هم متصل می‌کند، یک گنبد که به کمک یک گوشواره در بالای قوس‌ها ساخته می‌شود و یک درگاه که در هر یک از چهار ضلع بنا پس از خاتمه کار به وجود می‌آید.

از طرح‌های چهارطاقی، به‌سبب قابلیت‌های بسیار در زمینه فضاسازی، در گستره زمانی، مکانی و در بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شده است. این طرح‌ها در دوره اسلامی نیز از آسیای میانه تا آفریقا، برای ساخت مساجد و آرامگاه‌ها و با ایجاد تغییراتی در نقشه و گوشه‌سازیِ آن و مصالح مختلف به‌کار رفته است.

قدیمی‌ترین چهارطاقی آذربایجان شرقی در صحرای سراب

قدیمی‌ترین اثر چار طاقی در آذربایجان شرقی چهارطاقی روستای آغمیون صحرای شهرستان سراب است که به استناد عکس‌های قدیمی موجود که تقریباً هر ۵ سال یک‌بار از سوی استاد ترابی طباطبایی گرفته شده و در ۲۵ سال روند فرسایش اثر مذکور را به خوبی نشان می‌دهد، همین‌طور بر اساس اندازه‌گیری‌های انجام شده نقشه و پلان اولیه آن نیز ترسیم شده است که امید می‌رود با گردآوری مطالعات و با ارائه طرح بازسازی و احیای چار طاقی و تهیه طرح مقاوم‌سازی  نسبت به دوباره‌سازی آن اقدام شود.

چهارطاقی آغمیون

در سمت‌ جنوبی‌ روستای‌ آغميون‌ (۸/۵ كيلومتريی سراب‌) به‌ فاصله‌ای‌ اندك‌ از قريه‌ در ميان‌ مزارع‌ مسطح‌ و وسيعی‌، بنايی سنگی‌چهارطاقی‌ واقع‌ شده‌ است‌. این بنا در مجموع‌ ۱۲/۵ كيلومتر از سراب‌ فاصله‌ دارد و در شمال‌ شرقی‌ سراب‌ و شمال‌ جاده‌ سراب‌ – اردبیل قرار گرفته‌ است.

اين‌ بنا دارايی محوطه‌ای‌ خارجی‌ است‌ كه‌ پايه‌ سنگی ديوارهای‌ آن‌ باقی مانده‌ است‌. محيط‌ ديوارها در حدود ۶۰ متر است و ضلع جنوبی‌ كه‌ طول‌ محوطه‌ است‌ ۱۵/۸ متر و ضلع‌ شرقی‌ كه‌ عرض‌ محسوب‌ می‌شود، ۱۴ متر است‌. چهارطاقی‌ نيز كه‌ طول‌ شرقی‌ غربی دارد به‌ طول‌ ۶ متر و عرض‌ ۵/۵ متر دیده‌ می‌شود. به همین‌ ترتيب‌ ابعاد داخلی‌ بنا نيز به‌ طول‌ ۳ متر و عرض‌ ۲/۶۰ متر بوده‌ و گنبدكروی‌ بر آن‌ مبتنی‌ است‌.

مصالح‌ ساختمانی‌ چهار طاق‌ آغميون‌ سنگ‌ رودخانه‌ به‌صورت‌ قلوه‌سنگ‌هایی‌ در حدود ۳۰ سانتی‌متر و ملات‌ گچ‌ و آهك‌ است. ارتفاع‌ گنبد از كف‌ ۳/۶ متر، ارتفاع‌ طاق‌های‌ چهارگانه‌ در حدود ۱/۹ متر، ارتفاع‌ پايه‌ يا ديوارهای‌ چهارگانه‌ كه‌ گنبد كروی‌ بر روی آن‌ها قرار دارد ۲ متر و ارتفاع‌ گنبد ۱/۶ متر است.

در محوطه‌ بيرونيی (مزارع‌) سفال‌های‌ خشن‌ با لبه‌ و نقوش‌ كم‌ و خمير ماسه‌دار و به مقدار قابل‌ توجه‌ سنگ‌ چخماق‌ طبيعی‌ و مصنوعی پیدا می‌شود.

 از قراين‌ برمی‌آيد كه‌ اين‌ بنا در اصل‌ يك‌ آتشكده‌ يا عبادتگاه‌ها ساسانی‌ بوده‌ كه‌ در ادوار بعد از اسلام‌ به‌صورت امامزاده‌ درآمده‌ و قبری مرتفع‌ از كف‌ بنا در وسط‌ چهارطاقی‌ وجود دارد كه‌ از سنگ‌قبر شكسته‌ آن‌ فقط‌ سه‌تکه‌ موجود است‌ كه‌ با سرهم‌بندی‌ آن‌ها تاريخ‌ ۷۰۸ ه.ق‌ برمی‌آيد. اين‌ بنا در محل‌ به‌ امامزاده‌ حسن معروف‌ است‌.

از این اثر  تاریخی جز بخشی از پایه‌های سنگی آن چیزی نمانده است. همان‌طور که اشاره شد، اين بنا كه يك چهارطاقی سنگی است به چهارطاقی ساسانی يا آغميون معروف است.

اين گنبد مدت‌ها است كه فروريخته و ويران شده است. آنچه از قرائن به دست می‌آید نشان می‌دهد اين بنا يك آتشكده يا عبادتگاه ساسانی بوده است. این اثر باستانی در اول فروردین سال ۱۳۴۷  به شماره ۷۹۴ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

کویر رنگ به رنگ سمنان؛ آفریقای ایران

استان سمنان را به جهت دارا بودن مساحت زیاد مناطق کویری و بیابانی، آفریقای ایران می نامند، این استان در دامنه های جنوبی سلسله جبال البرز واقع شده است و ارتفاع استان از شمال به جنوب کاسته و به دشت کویر ختم می گردد.

این استان با وسعتی حدود ۹۶ هزار کیلومترمربع ۶/۵ درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده و از این لحاظ ششمین استان کشور است، ۵/۲ میلیون هکتار معادل ۵۴ درصد از مساحت این استان کویری و بیابانی است.
استان سمنان از جانب شمال به استان مازندران، از جنوب به استان اصفهان، از مشرق به استان خراسان و از مغرب به استان تهران محدود می شود، همجواری با رشته کوههای البرز و زمینهای هموار کویر شرایط اقلیمی متنوعی برای این استان بوجود آورده است.
کویر رمل، که دارای تپه‌های رمل و نمکی است، کویر ریگ جن که دارای تپه‌های رمل است و قابلیت فوق العاده‌ای در گردشگری دارا است، اغلب مناطق کویری استان سمنان دارای پدیده ی ژئوفورمولوژیک هستند که برای گردشگران بسیار جذاب است.
ژئوفورمولوژیک به معنی زمین‌ریخت‌شناسی، پیکرشناسی زمین، شناخت ناهمواری‌های زمین، شناسایی عوارض زمین، زمین‌شکل‌شناسی و زمین‌شناسی سطحی اشاره نمود.

منبع:ایسنا

روستای صخره‌ای «میمند»

در گوشه گوشه ایران روستاهای شگفت‌انگیز و تماشایی فراوانی وجود دارد یکی از این مکان‌های دیدنی و شگفت انگیز روستای دستکند میمند نام دارد.

روستای تاریخی میمند با وسعت ۴۲۰ کیلومتر مربع از توابع بخش مرکزی شهربابک کرمان به شمار می‌رود و با این شهر ۳۸ کیلومتر فاصله دارد. پژوهش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد قدمت روستای میمند به دو تا سه هزار سال پیش می‌رسد. این روستا در سال ۱۳۹۴ به‌عنوان نوزدهمین اثر جهانی ایران در میراث جهانی سازمان یونسکو به ثبت رسیده است. اهالی این روستا در فصل‌های گرم سال در دشت به دامداری ودر ماه‌های سرد به روستا کوچ و به کشاورزی و باغداری می‌پردازند. مردمان سخت‌کوش این روستا درون کوه و صخره‌ها را کنده و برای خود خانه و مأمنی امن بدون استفاده از هیچ‌گونه ملاتی برپا کرده‌اند. این خانه‌ها که روی هم قرار گرفته‌اند و پنج طبقه را تشکیل می‌دهند، «کیچه» نام دارند. میمند حدود ۴۰۶ کیچه دارد که مجموع تعداد اتاق‌های آن‌ها به ۲,۵۶۰ می‌رسد. محله‌بندی این روستا نیز بر پایه خانواده‌های ساکن آن صورت گرفته است. بعد ثبت این این روستا در میراث جهانی یونسکو میمند به یکی از مراکز گردشگری پر اهمیت در استان کرمان بدل شده است . سال گذشته به علت شیوع ویروس کرونا این روستای گردشگری به روی مسافران و گردشگران بسته شده بود. میمند روستایی است که ساکنین آن هنوز سنت‌های پیشینیان خود را حفظ کرده‌اند. در نگاه اول این روزها چیزی که به چشم می‌خورد تیرهای برق فروانی است که در وسط روستا وجود دارد. از این تیرهای برق سیم‌های فراوانی به داخل خانه ها رفته است که روستا را ازحالت بکرو تاریخی بودن خارج و از منظر فرهنگی –طبیعی و تاریخی دچار خدشه کرده است.

تاثیر کووید-۱۹ بر گردشگری باروری

سرمایه‌گذاری در جهت ارتقاء خدمات درمان باروری با در نظر داشتن مشتریان بین‌المللی، از منظر فروش در یک صنعت تقریبا رقابتی، همچنان روشی کلیدی در رشد راهبردهای این صنعت محسوب می‌شود.به نقل از بیواسپیس، شرکت تحقیقاتی بازار فکت (Fact.MR ) در راکویل ام دی مریلند، امریکا، در گزارش پیوسته‌ای در مورد بازار گردشگری باروری، چشم‌اندازهای بسیار مثبتی برای رشد در سال ۲۰۲۱ و بعد از آن را پیش‌بینی کرده است. بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ صنعت گردشگری باروری را به دلیل محدودیت‌های شدید مسافرتی علاوه بر اقدامات معوقه برای روش‌های پزشکی گزینشی، توسط دولت‌های سراسر جهان اعمال شده، به‌طور قابل توجهی مختل کرده است. بازارها شاید تا سال ۲۰۲۱ شاهد بهبودی تدریجی باشند، زیرا دولت‌ها در تلاش برای کم کردن محدودیت‌های قرنطینه هستند تا فعالیت‌های اقتصادی از سرگرفته شوند.

براساس گزارشی از سازمان بهداشت جهانی، ۱۰ درصد از زنان در سراسر جهان به مشکلات باروری مبتلا می‌شوند. همچنین، برآوردها نشان می‌دهد که ۴۸ میلیون زوج و ۱۸۶ میلیون نفر در سراسر دنیا تحت تاثیر ناباروری قرار دارند. اقدامات مراکز باروری شامل پیشگیری، تشخیص و درمان‌هاست. دسترسی برابر به چنین روش‌های درمانی، علاوه بر قوانین محدودکننده در مورد درمان‌های باروری، در بسیاری از کشورهای کم‌درآمد و متوسط مشکلی است که فرصت‌هایی برای گردشگری باروری ایجاد می‌کند.

فناوری‌های کمک باروری بیش از سه دهه پیش معرفی شدند. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، بیش از ۵ میلیون کودک از طریق این فرایندها متولد شده‌اند. تلاش‌های سازمان‌های دولتی و خصوصی در جهت افزایش آگاهی در زمینه باروری، ضمن ترویج سبک زندگی سالم، علاوه بر مداخلات رفتاری برای به حداقل رساندن خطرات ناشی از سموم محیطی و عوارض بارداری، شاید راه‌های جدیدی برای پیشرفت در این صنعت باز کند.

یک تحلیلگر شرکت تحقیقاتی بازار فکت توضیح می‌دهد: «افزایش شیوع  اختلالات باروری از جمله عدم تعادل هورمونی و اختلالات انزال، از عوامل محرک بازار گردشگری باروری در نظر گرفته شده‌اند. همچنین، نگرانی‌های مرتبط با درمان سرطان و اثرات مرتبط با باروری نیز فرصت‌هایی را در بخش گردشگری باروری ایجاد می‌کند. تلاش‌های دولت‌ها برای افزایش گردشگری پزشکی، آگاهی سلامت و بهبود دقت در تشخیص اختلالات باروری از پیشرفت طولانی‌مدت حمایت می‌کند.»

ایده‌های اصلی بازار گردشگری باروری

• درمان‌های لقاح آزمایشگاهی شاهد جذب بالاتر به دلیل اثربخشی برتر و هزینه‌های مقرون به صرفه خواهد بود.

• مراکز باروری همچنان کانال‌های اصلی توزیع هستند که بر اساس سرمایه‌گذاری‌ها به سمت گسترش جهانی توسط رقبای خصوصی هدایت می‌شوند.

• یونان به دلیل گزینه‌های درمانی ارزان‌تر و فضای مناسب برای ارز خارجی، به احتمال زیاد به‌عنوان یک مقصد محبوب گردشگری باروری ظاهر خواهد شد.

• محدودیت‌های نظارتی در مورد رحم اجاره‌ای در هند به فرصت‌های رشد این کشور در این زمینه آسیب می‌رساند.

• چین با حمایت از ابتکارات دولت در زمینه اصلاح زایمان، همچنان یک بازار بالقوه عالی باقی خواهد ماند.

• براساس ثبت ملی فعالیت انجمن باروری اسپانیا، ۴۰ درصد از فعالیت‌های گردشگری باروری اروپا را اسپانیا تشکیل می‌دهد.

گردانندگان برجسته بازار گردشگری باروری 

• افزایش آگاهی در مورد اختلالات باروری در کشورهای در حال توسعه یکی از عوامل اصلی تقاضا در بازار است.

• سرمایه‌گذاری‌های دولت‌ها برای گردشگری پزشکی فرصت‌هایی را در صنعت ایجاد می‌کند.

محدودیت‌های کلیدی بازار گردشگری باروری

• ساختارهای بازپرداخت نامطلوب و سرمایه‌گذاری‌های ضعیف دولت در جهت درمان‌های باروری، به پیشرفت در این زمینه آسیب می‌رساند.

• نگرانی‌های اخلاقی مرتبط با رحم اجاره‌ای و کمبود متخصصان کافی آموزش دیده در این صنعت نیز به پیشرفت‌ها آسیب می‌رساند.

چشم‌انداز رقابتی

رقبای اصلی در بازار گردشگری باروری شامل سفرهای هوشمند پزشکی، مراکز جدید باروری، شرکت‌های گردشگری پزشکی، اهداکنندگان جهانی تخمک، سفرهای پزشکی، بازدید و مراقبت هستند.

رقبای اصلی در صنعت گردشگری باروری علاوه بر تلاش‌های تبلیغاتی بین‌المللی راهبردی، به دنبال ادغام‌های راهبردی، مالکیت و همکاری‌هایی با هدف بیشتر دسترسی به مصرف‌کنندگان هستند.

در جولای سال ۲۰۲۰، کلینیک باروری (Oasis Fertility) در حیدرآباد، هند طرح تعامل بدون تماس خود با بیمار را در راستای محدودیت‌های ناشی از همه‌گیری کووید-۱۹، با هدف گسترش زمینه گردشگری باروری از طریق رسانه‌های دیجیتال آغاز کرد.

بینش بیشتر در مورد بازار گردشگری باروری

فکت در آخرین گزارش خود، تحلیل بی‌طرفانه‌ای از بازار جهانی گردشگری باروری ارائه می‌دهد. به منظور درک پتانسیل بازار جهانی، رشد و حوزه آن، بازار بر اساس فناوری کمک باروری، لقاح آزمایشگاهی، تزریق اسپرم از نظر مورفولوژیک داخل سیتوپلاسمی، اهدای سلول جنسی قابل تکثیر، تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی، رحم اجاره‌ای، تلقیح مصنوعی، تلقیح داخل رحمی، تلقیح داخل مجرای رحمی، تلقیح درون لوله‌ای، جراحی باروری، لاپاراسکوپی و سایر موارد، همچنین نوع بیمار (زن و مرد) و کاربر نهایی (مراکز باروری، بیمارستان‌ها و کلینیک‌های جراحی، بانک‌های اسپرم و موسسات تحقیقاتی) در هفت منطقه شمال امریکا، آمریکای لاتین، اروپای غربی، اروپای شرقی، آسیا و اقیانوسیه به استثنای ژاپن، خاورمیانه و آفریقا تقسیم‌بندی شده است.

منبع:ایسنا

سوغاتی‌های کردستان کدام اند؟

کردستان یکی از زیباترین و خوش آب‌وهواترین استان‌های غربی ایران بوده که در دامنه‌ها و دشت‌های پراکنده‌ رشته‌کوه زاگرس میانی قرار گرفته است. این استان هر ساله به واسطه آب‌وهوای مطبوعی که دارد میزبان گردشگران زیادی از اقصی نقاط ایران است و همچون سایر استان‌های کشورمان سوغات معروف و هیجان‌انگیز خود را دارد؛ سوغاتی‌هایی که برخی از آن‌ها بسیار خوشمزه‌اند و برخی دیگر جزء آثار هنری و صنایع‌دستی محسوب می‌شوند. در ادامه با تعدادی از سوغات این استان آشنا می‌شویم.

گلیم و قالی کردستان

نام کردستان با قالی دستباف گره خورده است و صنعت فرش و قالی‌بافی، یکی از صنایع رایج در استان کردستان است. قالی‌های شهرهایی همچون سنندج، بیجار و بوکان شهرت جهانی دارند و یکی از ارزشمندترین فرش‌های ایران محسوب می‌شوند. فرش‌های دست‌باف و قالی‌های پر نقش‌ونگار کردی در حجره‌ بازارهای این شهر به چشم می‌خورد و از میان طرح‌های بافته شده در کردستان می‌توان به طرح‌های ماهی درهم (هراتی)، ریزماهی نقش بته‌ای، گل وکیلی، گل میرزاعلی، گل مینا و شاخ گوزن و میناخانی اشاره کرد.

گلیم سنه، گلیم مشهور کردستان

«گلیم‌های سنه» کردستان نیز شهرت زیادی دارند، این گلیم‌های زیبا که توسط زنان هنرمند کرد به صورت دو رو بافته می شوند، یکی از هنرهای دستی زیبای اهالی کردستان محسوب می‌شود. هر دو رو این گلیم، دارای نقوش واضح و رسایی است که نشان‌دهنده‌ توانایی و هنر زنان و مردان خونگرم و مهمان‌نواز کردستان بوده باید گفت که مرکز اصلی گلیم سنه شهر سنندج است.

گیوه کردستان

«گیوه» پاپوش محلی و سنتی مردمان منطقه زاگرس است و قدمتش به هزاران سال قبل باز می‌گردد و جزء اولین پاپوش‌های سنتی بشر به حساب می‌آید. گیوه‌بافی که در کردستان با نام کلاش‌بافی نیز شناخته شده است، از مهمترین صنایع دستی و سوغاتی‌های کردستان محسوب می‌شود. گیوه‌های کردستان کیفیت بسیار بالایی دارند و امروزه نیز توسط مردمان کرد مورد استفاده قرار می‌گیرند. از مزایای این هنر دستی می‌توان به سبک و طبیعی بودن تمامی مواد آن، مقاوم بودن نسبت به کفش‌های معمولی، استفاده از الیاف سلولوزی، جذب رطوبت زیاد و در دسترس بودن مواد ساخت آن در منطقه اشاره کرد.

محصولات چوبی کردستان

کردستان مهمترین استان کشور از لحاظ تولید محصولات نازک‌کاری است. هنر نازک‌کاری، ترکیب قطعات بسیار کوچک از انواع چوب‌های پرداخت شده‌ طبیعی است که با ظرافت خاص در کنار هم قرار می‌گیرند و موجب به وجود آمدن آثار بسیار ظریف چوبی می‌شومد. از مهمترین محصولاتی که با نازک‌کاری ساخته می‌شود می‌توان به تخته نرد، قلمدان، تخته شطرنج، قوطی سیگار، شیرینی‌خوری، کیف زنانه، جعبه‌ لوازم آرایش، سینی و بشقاب اشاره کرد.

ابزارآلات موسیقی از جمله دف و تنبور، از دیگر سوغاتی‌های کردستان هستند که شهرتی ملی دارند. بسیاری از نوازندگان کشور، ادوات موسیقی خود را از استان کردستان تهیه می کنند. به علاوه لباس‌های زیبای زنان و مردان کرد نیز که از زیباترین لباس‌های محلی کشور محسوب می‌شوند، دیگر سوغاتی مطرح استان کردستان هستند.

شیرینی کنجدی معروف کردستان

شیرینی کنجدی، معروف‌ترین شیرینی شهر سنندج است. شیرینی کنجدی کردستان، در دو نوع شکری و گزانگبین تولید می‌شود. برای تهیه این شیرینی‌ها ابتدا کنجد را بو می‌دهند، سپس شهد انگبین و یا شهد شکر را به آن اضافه کرده و آن را برش می‌دهند. شکل ظاهری این شیرینی قطعات منظمی از کنجد فشرده شده است که بسیار مقوی و خوشمزه هستند.

سقز

سقز یکی از سوغاتی‌های کردستان و به طور کلی استان‌های غربی ایران است. سقز صمغ درخت بنه یا پسته‌ وحشی است که معمولا در فصل پاییز از این درخت خارج می شود. مردم کردستان به خوبی با خواص این صمغ آشنایی دارند و از آن به عنوان آدامس استفاده می‌کنند.

بادام سوخته کردستان

از دیگر سوغاتی‌های کردستان که می توان در شهر سنندج تهیه کرد، بادام سوخته کردستان است. بادام سوخته مخلوطی از بادام و شکر یا عسل است. مردم شهر سنندج معمولا به جای قند، این شیرینی را با چایشان میل می‌کنند.

برساق

برساق نوعی نان روغنی محلی کردستان است که به ‌ویژه در شهر بیجار تهیه می‌شود. این نان محلی از ترکیب آرد، شکر، تخم‌مرغ، شیر و سایر مواد به دلخواه درست می‌شود. درون این مواد خمیری تهیه شده را با گردو، شکر و دارچین پر کرده و سپس آن را در روغن سرخ می‌کنند. البته این نان با همین نام به ‌شکل‌های گوناگون در مناطق مختلف ایران تهیه می‌شود. نان کاک، نان برنجی، عسل طبیعی، روغن طبیعی، باسلوق، خشکبار، مویز، نوعی شیرینی به نام کماج  و نوعی حلوا سوهانی نیز از دیگر سوغاتی‌های این استان هستند.

منبع:ایسنا

هرمز،جزیره رنگ ها و گنج ها

جزیره هرمز نگین انگشتری جهان، جعبه مداد رنگی، بهشت زمین شناسان، شاه کلید ورودی خلیج فارس و جایی که در طبیعت آن با بیش از ۹۰ طیف رنگی می توان بیشترین تنوع رنگ و بافت را دید.

هرمز یکی از زیباترین و خاص‌ترین جزیره‌ها در ایران، در دریای خلیج فارس و در نزدیکی بندرعباس بامعروفیت خاک سرخ ترکیبی از ۷۰ نوع خاک رنگی، ساحل خونی، دره مجسمه‌ها، قلعه بی نظیر پرتغالی‌ها، ساحل‌های شنی و مرجانی، رودخانه طلایی، جنگل حرا، دشت آهوان، دره سکوت اسمال بواسطه کرونا با محدویت مسافر مواجه بود.

یکی از کاربردهای خاک های رنگی جزیره هرمز، تهیه «فرش خاکی» است که هر ساله همزمان با روز ملی خلیج فارس از تنوع خاک ها همچون خاک سرمه، خاک قرمز، آهک، خاک سبز، لیمونت و غیره فرش تهیه می شد که نمادی از تمدن یک هزار ساله جزیره بوده و تاریخ آن را از دوران باستان تا به امروز حکایت می کند.

البته بدلیل ازبین رفتن بافت خاک های رنگی و به خطر افتادن طبیعت این ماده طبیعی چند سالی است که دیگر فرش خاکی تهیه نمی شود ولی درآن سالها با ساخت این فرش با گل واژه های رنگ طبیعت منظره طبیعی ودیدنی  به ساحل هرمز می داد و گردشگران ایرانی وخارجی ازآن بازدید می کردند.

جزیره های متعددی در دنیا هست اما جزیره رنگین کمانی هرمز به خاطر خاک و سواحل رنگی و جاذبه های دیدنی اش در واقع یکی از منحصر به فردترین جزیره های دنیاست که چشم هر بیننده ای را به سوی خود خیره می کند.
زمانی که به جزیره هرمز سفر می کنید ابتدا خاک های رنگی و کوه های خوراکی که به رنگ قرمز، سفید و زرد دیده می شود، نظر شما را جلب می کند این طیف رنگی در جهان منحصر به فرد بوده و از ارزش اقتصادی بالایی برخوردار است.
همچنین معدن خاک سرخ در این جزیره وجود دارد که از خاک آن در صنایع مختلف رنگ سازی، لوازم آرایشی، شیشه، سرامیک سازی، پودرهای میکرونیز صنعتی و تولید نوار کاست استفاده می شود.
«چندین سال است فعالیت معدن خاک سرخ در این جزیره که عده ای اقدام بی رویه به بهره برداری از خاک آن می کند نگرانی هایی را برای محیط زیست ایجاد کرده است که این سازمان درصدد حفاظت و توقف بهره برداری از این خاک های ارزشمند است.»
همچنین از خاک سرخ هرمز (که افراد محلی به آن گِلُک می گویند)، نوعی سس خوردنی خوشمزه به نام سوراغ (مخلوطی از ماهی ساردین و نارنج) تهیه می شود که در نان محلی (تموشی) کاربرد دارد و یکی از پرطرفدارترین خوردنی در استان هرمزگان و جنوب کشور است.
موقعیت مکانی جزیره هرمز
جزیره هرمز آخرین برآمدگی از رشته کوه های زاگرس در جنوب ایران است که در منابع تاریخی از آن با نام های آرمو، ارمز، تیروس، جرون، چارون، زرون، مغستان و هارموزیا یاد شده است.
این جزیره بیضی شکل به مساحت ۴۲ کیلومتر مربع و مختصات جغرافیایی ۲۷ درجه شمالی و۵۶ درجه شرقی در دهانه تنگه هرمز و در میان آب های خلیج فارس قرارگرفته که علاوه بر موقعیت بسیار مهم استراتژیک در طول تاریخ، با وجود کانی ها و سنگ های زیبا، لقب موزه زمین شناسی و بهشت زمین شناسان نام گرفته است.
هرمز پیش از این زیر نظر شهرستان قشم بود که با تصویب هیات وزیران بخش هرمز درپنجم اسفند ماه ۹۷ و ابلاغ آن در تاریخ هشتم اسفند ماه پارسال توسط معاون اول رییس جمهوری به شهرستان بندرعباس پیوست.
قلعه پرتغالی ها درتیررس دید بازدیدکنندگان
یکی دیگر از مکان های دیدنی های جزیره هرمز، قلعه پرتغالی هاست که در ضلع شمالی جزیره و در ساحل دریا قرار دارد که بیشتر به سمت بندرعباس و اقع شده ومحلی برای بازدید گردشگران شده است.
این قلعه آثاری به جا مانده از تسلط پرتغالی ها بر سواحل و جزایر خلیج فارس شامل برج، سربازخانه، مقر فرماندهی، کلیسا، آب انبار و زندان است که پس از ۱۱۵ سال به دستور شاه عباس صفوی از تصرف پرتغالی ها خارج شد.
«نقشه جزیره هرمز در سال ۱۷۵۰ میلادی توسط «جاکوب ون» طراح هلندی کشیده می شود. با وجود این که در آن دوران پرتغالی‌ها بر بیشتر مناطق خلیج ‌فارس سلطه داشتند، نام خلیج ‌فارس در نقشه دیده می‌شود.»

قلعه پرتغالی ها یاد آور اشغال استعمار پیر انگلیس است که بدست سردار امام قلی خان آزاد شد و امروز به عنوان نماد مبارزه با استکبار بوده که آثار وادوات باقی مانده دراین قلعه حکایت از مبارزه سخت با متجاوزان بوده است.

مردم انی جزیره درطول این سالها مرزداران واقعی برای کشور بوده و درطول دوران انقلاب ، هشت سال جنگ تحمیلی و جنگ خلیج فارس شهدای زیادی تقدیم کرده که همواره انتظار دارند این جزیره به نماد مقاومت باقی بماند .

برخی طرحهای گردشگری در هرمز با بافت سنتی و زیست بوم این جزیره لطمه زده و بارها مردم نارضایتی خود را ابرازداشته که تا حد زیادی جلو این اقدام گرفته ولی بازهم باید ازاین طبیعت خدا دادی بیشتر  محافظت کرد.

دیگر جاذبه های دیدنی هرمز

سواحل رنگی، پرتگاه های صخره ای و سنگی بکر در کنار دریا، غارهای دریایی، حیاش وحش جانوری و دریایی مانند آهوان، لاک پشت ها و شقایق های دریایی، آبسنگ های مرجانی، گنبدهای رنگارنگ نمکی، پوشش گیاهی بومی و جنگل های مانگرو نمونه ای دیگر از شاهکار طبیعت در دل جزیره هرمز است.
قصر بی بی گل، قصر صورت، بازار زعفرانی، برج گِلُک و برج تیرانداز از دیگر جاذبه های دیدنی و گردشگری جزیره زیبای هرمز است که باید گردشگران داخلی و خارجی با چشمان خود این شگفتی ها را نظاره باشند.
یکی از اقدام نامناسب برخی گردشگران دراین سالها این بود که به هنگام بازگشت بخشی از خاک های رنگی با خود می آورند که این رویه ضربه به بافت زیست بوم منطقه می زد لذا این جزیره بیشتر برای دیدن جاذبه های دیدنی بوده است.

روی خوش توسعه به هرمز

ستاد اجرایی فرمان امام (ره) درسالهای اخیر کمکهای شایانی برای احیا زیست دراین جزیره شامل پرداخت تسهیلات برای اجرای طرح‌های بوم گردی با بهره چهار درصدی، اجرای رینگ دور جزیره هرمز،  وام بلاعوض برای مسکن مهر، تجهیز درمانگاه جزیره هرمز، ایجاد کارگاه قالی بافی، مشارکت با اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هرمزگان برای برپایی غرفه‌های صنایع دستی، همکاری با شهرداری جزیره هرمز برای سنگ‌فرش ساحل غربی این جزیره ، تعمیر خانه و سرویس بهداشتی، اختصاص آبشیرین کن جزیره هرمز، خریداری و تحویل وسایل ورزشی، پزشکی، آموزشی و اداری کرده است.

استاندار هرمزگان گفت: پس از بررسی وضعیت پروژه های در دست اجرای مسکن مهر و گردشگری هرمز، دستور تسریع در اجرای این پروژه ها و تعامل بیشتر دستگاه های مسوول در این حوزه ها صادر شد.

فریدون همتی با اشاره به برگزاری هشتمین جلسه ستاد راهبردی طرح پیشرفت، آبادانی و توسعه پایدار جزیره هرمز که با حضور مدیرعامل بنیاد برکت برگزار شد، اظهار داشت: در این نشست موانع پیش روی پروژه ۱۹۵ واحدی و ۲۰۰ واحدی مسکن مهر هرمز بررسی و کمیته ای به ریاست معاونت عمرانی استانداری تشکیل و پس از تصویب نظرهای دستگاه ها و نهادهای عضو این کمیته، فرآیند عملیاتی سازی این پروژه ها مشخص شد.

وی افزود: همچنین مشکلات مربوط به مجموعه ۱۰۰ واحدی و ۳۰ واحدی مسکن هرمز نیز مورد بررسی قرار گرفت و دستور لازم در خصوص تسریع در روند اجرای این پروژه ها صادر شد و معماری و نمای بیرونی مسکن مهر و مسکن ملی باید متناسب با ساختار جزیره هرمز طراحی شود.

همتی با اشاره به موضوع تامین مسکن جوانان جزیره هرمز، گفت: بر اساس تصمیم های اتخاذ شده در نشست مذکور، مصوب شد اقدامات لازم به منظور بهره مندی جوانان هرمزی از مسکن مناسب براساس ضوابط مسکن ملی انجام شود.

همتی خاطرنشان کرد: اجرای رینگ جزیره هرمز نیز در این جلسه مورد پایش و بررسی قرار گرفت که بر این اساس، عملیات اجرایی مرحله دوم پروژه با تأمین دو سوم اعتبارات از محل منابع استانی و یک سوم اعتبارات از سوی بنیاد برکت، به ‌زودی آغاز می شود.

وی اظهار داشت: فاز نخست رینگ دور جزیره هرمز به طول ۱۰ کیلومتر شامل  هفت متر عرض سواره رو ، ۱.۵متر عرض دوچرخه‌رو  بتن رنگی و  ۲.۵متر پیاده‌روی مفروش به کف‌پوش بتنی و سیستم روشنایی سراسر مسیر، به اتمام رسیده است.

همتی طرح توسعه شبکه آب هرمز را یکی دیگر از موضوع های مطرح شده در نشست توسعه جزیره هرمز عنوان کرد و گفت: تمام تعهدهای مربوط به تفاهم نامه انجام شده و مبلغ ۲۰ میلیارد ریال برای افزایش ظرفیت آب شیرین کن پرداخت شده است که تمام مخازن این طرح تا اسفندماه سال جاری آماده بهره برداری می شود.

وی با اشاره به بررسی پروژه پایانه گردشگری هرمز که طراحی آن در یک طبقه انجام و مستندات مربوط به انجام مناقصه آن تکمیل شده است، بیان داشت: شهرداری هرمز باید در سریع ترین زمان ممکن مناقصه آن را برگزار کند و بر اساس برآورد اولیه، هزینه ساخت و تجهیز این پایانه افزون بر ۱۵۰ میلیارد ریال است که مقرر شده با مشارکت بخش خصوصی اجرایی شود.

جزیره هرمز به دلیل برخورداری از سواحل صخره‌ای زیبا و وجود تنوع گسترده رنگی که زیبایی‌های بصری چشم نوازی را فراروی گردشگران قرار می‌دهد به جزیره رنگین کمانی خلیج فارس شهره است.

همچنین این جزیره که در ۹,۶ مایلی برابر (۱۸) کیلومتری بندرعباس واقع شده به دلیل مجاورت با تنگه هرمز از اهمیت استراتژیک و راهبردی ویژه‌ای برخوردار است.

منبع:ایرنا

دیروزِ نوروز

«نوروز» نامی است که مجموعه‌ای از تصاویرِ رنگارنگ را در ذهن ایجاد می‌کند؛ از سبزه و سفرۀ هفت سین گرفته تا جامه‌های نو و دید و بازدیدهای اولِ سالی. شکوفه‌های سفید، زرد و بنفشِ درختان و بوته‌ها و همچنین کاسه‌های پُر از آجیل و شیرینی‌های حالا اغلب بند انگشتی و کوچک نیز از دیگر تصاویری است که با شنیدنِ نام نوروز در خاطر بسیاری از ایرانیان نقش می‌بندد و البته باید به اینها تصویر دسته‌جمعی‌خواندنِ دعای «یا مقلّب القلوب و الابصار» را هم افزود. در پسِ هر یک از این تصویرهای خاطره‌انگیز، ماجراها و داستان‌های کهنی نهفته است که شاید بسیاری از ما حتی سطری از آنها را هم نخوانده و ندانسته باشیم. اما چه پیشینۀ آنها را بدانیم، چه ندانیم، با همین تصویرها حالِ روحمان خوش و تازه می‌شود. اصلش شاید یکی از مهم‌ترین دلیل‌هایی هم که سبب شده ایرانیانِ دیروز و امروز باوجود فراز و فرودها و سختی‌ها و تنگی‌های فراوانِ روی‌داده در تاریخ این سرزمین کهن، همواره نوروز را دوست بدارند و در گرامی‌داشتِ آن بکوشند، همین بوده است که نوروز حالِ دل و روحشان را خوش می‌کرده است.

اما این خوش‌کنندگیِ حال، تنها دلیل ماندگاری نوروز نیست؛ ریشه‌داریِ نوروز را هم باید از دلایلِ جاودانه ماندنِ این آیین کهنسال دانست. نوروز همچون کاروانی است که راهی به بلندای تاریخ و اسطوره را پیموده است تا بتواند خود را به منزل‌گاه عمر و روزگار ما برساند و چند سالی هم ما را با خود همراه کند. در همۀ این سال‌ها، دهه‌ها و سده‌هایی که نوروزِ موی‌سپیدِ شادی‌انگیز پیموده، همواره در برخی منزل‌گاه‌های زمانی، سنّت‌ها و رسم‌هایی را با کاروان خویش همراه کرده و در پاره‌ای دیگر از کاروانسراهای قرون و اعصار، شماری از این سنّت‌ها و آیین‌ها را نیز از قافلۀ خویش پیاده کرده است.

به‌مَثَل همین ماهی‌های قرمز و نارنجیِ کوچک که سال‌هایی است خود را مهمان سفره‌های هفت سینِ نوروزی ما کرده‌اند، از سنّت‌های تازۀ نوروزی است که از فرهنگِ سرزمینی دیگر به مجموعه رسوم نوروزی افزوده شده است. یا آیین زیبای خواندنِ دعای «یا مقلّب القلوب و الابصار»، رسمِ زیبایی است که به برکت اسلامِ عزیز به فرهنگ نوروزی ایرانیان مسلمان وارد شده است. برخی از آدابِ نوروزیِ امروز برجای مانده هم البته ریشه در پیش از تاریخِ رسمی دارند؛ مانند سبزه سبزکردن. در این میان، البته شماری از آدابِ نوروزی نیز در جایی از تاریخ جامانده‌اند و امروزه کمتر می‌توان نشانی از برگزاری آنها دید. به‌مَثَل مردمانِ گذشتۀ این سرزمین در نوروز به روی هم آب می‌پاشیده‌اند، درحالی‌که در فرهنگِ عمومیِ ایرانیانِ امروز، نشانی از این رسمِ نوروزی به چشم نمی‌خورد. آنچه در ادامه آمده است، مرور چند نکته دربارۀ گذشتۀ دور و درازِ نوروز است.

نوروز؛ نخستین روز از زمانه / کیومرث و نوروز

استاد ابوریحان بیرونی در کتاب ارزشمند «التفهیم لاوائل صناعة التنجیم» دربارۀ «نوروز» نوشته است که «نخستین روز است از فروردین ماه؛ و زین‌جهت روزِ نو نام کردند، زیراک [۱] پیشانیِ سال نو است… . و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آن است که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن.» [۲] این، شاید کهن‌ترین مبدأ زمانی و پیشینۀ ثبت‌شده برای نوروز باشد؛ چراکه طبق این روایت، ایرانیانِ کهن نخستین روز از پیدایش روزگار را نوروز می‌دانسته‌اند. اما ‌جز این، دربارۀ پیدایش نوروز، روایت‌های دیگری نیز در دسترس است.

مردمان روزگاران گذشته بر این باور بوده‌اند که زمین مرکزِ عالم است و خورشید و دیگر ستارگان به دور آن می‌چرخند. بر اساس همین باور است که دربارۀ پیدایش نوروز نیز بدین اشاره شده است که در عهد کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی ایران زمین، وقتی که وی خواست تاریخ و شمارِ روز و ماه و سال را معین کند، فرمان داد، روزی را که آفتاب به اول دقیقه از برج حَمَل [۳] درآمده بود، مبدأ تاریخ درنظر بگیرند.

در «نوروزنامه» که منسوب است به حکیم عمر خیّام نیشابوری، نوشته شده است که پادشاهان ایران «ازبهر بزرگداشت آفتاب را و از بهر آنکه هرکس این روز را درنتوانستندی یافتی، نشان کردند و این روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگِنان [۴] آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند. و چنین گویند که چون گیومرت این روز را آغازِ تاریخ کرد، هر سال آفتاب را (و چون یک دور آفتاب بگشت، در مدت سیصد و شصت و پنج روز) به دوانزده [۵] قسمت کرد، هر بخشی سی روز؛ و هر یکی را از آن نامی نهاد و به فریشته‌ای بازبست از آن دوانزده فرشته که ایزد تبارک و تعالی ایشان را بر عالم گماشته است. [۶] پس آن‌گاه دَورِ بزرگ را که سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروزی است، سال بزرگ نام کرد و به چهار قِسم کرد؛ چون چهار قِسم از این سالِ بزرگ بگذرد، نوروزِ بزرگ و نوگشتنِ احوال عالَم باشد… . هرکه روز نوروز جشن کند و به خرّمی پیوندد، تا نوروزِ دیگر عمر در شادی و خرّمی گذارد». [۷]

جمشید و نوروز / تاب‌خوردن‌های نوروزی

آنچه در سطرهای پیشین آمد، توصیفِ پیشینۀ پیدایش نوروز بود آن‌گونه که در کتاب «نوروزنامه» روایت شده است. با این حال، همچنان که معروف است، عنوان «نوروز» با نامِ جمشید، پادشاه پیشدادی ایران زمین، پیوند خورده است. در همین کتابِ نوروزنامه نوشته شده است که پس از گذشت چهارصد و بیست و یک سال از آغاز پادشاهی جمشید و دست‌یابی او به نوآوری‌هایی چون ساخت گرمابه، بافت پارچه‌های ابریشمین، استخراج زر، سیم، مس و سرب از معدن‌ها و پدید آوردنِ بوی‌های خوش از مُشک، عنبر، کافور، زعفران و عود، این پادشاه پیشدادی نخستین روز از فروردین ماه را «جشن ساخت و نوروزش نام نهاد و مردمان را فرمود که هر سال چون فروردین نو شود، آن روز جشن کنند و آن روز نو دانند…». [۸]

دربارۀ پیوستگی نوروز با جمشید، راویت‌های دیگری نیز در متون فارسی ثبت است. استاد ابوریحان شماری از این روایت‌ها را در «آثار الباقیه» گردآورده است. ازجملۀ آنها، یکی این روایت است که در عهدِ جَم (جمشید) «ابلیس لعین برکت را از مردم زایل کرده بود، به‌قِسمی که هر اندازه خوردنی و آشامیدنی تناول می‌کردند، از طعام و شراب سیر نمی‌شدند؛ و نیز باد را نمی‌گذاشت بوزد که سبب روییدن اشجار شود؛ و نزدیک شد که دنیا نابود گردد. پس جَم به امر خداوند و راهنمایی او به قصد منزلِ ابلیس و پیروان او به سوی جنوب شد و دیرگاهی در آنجا بماند تا اینکه این غائله را برطرف نمود. آن‌گاه مردم از نو به حالت اعتدال و برکت و فراوانی رسیدند و از بلا رهایی یافتند؛ و جَم در این هنگام به دنیا بازگشت و در چنین روزی مانند آفتاب طالع شد و نور از او می‌تافت و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز شگفتی نمودند و در این روز هر چوبی که خشک شده بود، سبز شد و مردم گفتند «روزِ نو»، یعنی روزی نوین؛ و هر شخص از راه تبرّک به این روز، در تشتی جو کاشت. سپس این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند». [۹]

صاحب آثار الباقیه دربارۀ پیدایش نوروز دو روایتِ جالبِ دیگر هم نقل کرده است. بر اساس نوشتۀ استاد ابوریحان بیرونی، از دیگر دلیل‌هایی که برای جشن نوروز برشمرده‌اند، این است که «گفته‌اند که چون جمشید برای خود گردونه بساخت، در این روز بر آن سوار شد و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیدن این امر درشگفت شدند و این روز را عید گرفتند و برای یادبود آن روز در تاب می‌نشینند و تاب می‌خورند.

دستۀ دیگر از ایرانیان می‌گویند که جمشید زیاد در شهرها گردش می‌نمود و چون خواست به آذربایجان داخل شود، بر سریری از زَر نشست و مردم به دوش خود آن تخت را می‌بردند و چون پرتو آفتاب بر آن تخت بتابید و مردم آن را دیدند، این روز را عید گرفتند». [۱۰]

در کتاب‌های تاریخی و آثار اسطوره‌ای فارسی به بی‌مرگی مردم در روزگار جمشید اشاره شده است. براساس آنچه در این متون آمده است، تا زمانی که جمشید بر صراط راستی و حق‌پرستی گام برمی‌داشت و مطیع اهورامزدا بود، پیری و بیماری از مردمانِ عهد او برداشته شده بود و به همین دلیل احدی را مرگ درنمی‌یافت. استاد ابوریحان در این‌باره نیز اشاره‌ای خواندنی دارد؛ اشاره‌ای که با نوروز مرتبط است. استاد وقتی دربارۀ نوروز بزرگ، یعنی ششمین روز از فروردین ماه که در گذشته مردم آن را نیز مانند روزِ نخست فروردین جشن می‌گرفتند و به جشن نوروزی خاصِ پادشاهان اختصاص داشته، شرح می‌دهد، نوشته است که «در این روز [یعنی نوروز بزرگ] بود که جمشید به اشخاصی که حاضر بودند امر نمود و به آنان که غایب بودند نوشت که گورستان‌های کهنه را خراب کنند و گورستان تازه‌ای مسازند و این کار در ایرانیان باقی ماند و خداوند آن را پسندید و پاداشی که ایزد تعالی جمشید را برای این کار داد، این بود که رعایای او را از پیری، بیماری، حسد، فنا، غم و مصائب دیگر حفظ نمود و هیچ پادشاهی در مدت پادشاهی جم نمرد…». [۱۱]

نوروز؛ روزی که کشتی نوح (ع) بر کوه نشست    

با مسلمان شدن ایرانیان، نه‌تنها نوروز از میان نرفت، که هر ساله با شکوه و ارجمندی برگزار شد و دست به دست گشت تا امروز به دست ما برسد. در روایت‌های اسلامی اشاره‌هایی به نوروز (نیروز) شده است. به‌مَثَل حضرت امام جعفر صادق (ع) در روایتی فرموده‌اند که روزی که کشتی نوح نبی (ع) بر کوه جودی قرار گرفت، روز نوروز بوده است. [۱۲] افزون بر این، مرحوم علّامه محمدباقر مجلسی (ره) در کتاب «حیوة القلوب» از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرموده‌اند «روزی که حضرت ابراهیم بت‌ها را شکست، روز نوروز بود.» [۱۳]

همچنین در برخی منابع به نقل از ابن‌عبّاس بدین نیز اشاره شده که روزی هم که جادوگرانِ فرعون در برابر حضرت موسی کلیم الله (ع) صف‌آرایی کردند نوروز بوده است. [۱۴]

البته باید توجه داشت که به باور برخی از محققان و صاحب‌نظران، اینکه در برخی روایت‌ها به مقارنۀ نوروز و برخی روزهای خاصِ تاریخی – دینیِ یادشده اشاره شده است، گویای این تواند بود که در فرهنگ و ادبیات اسلام مراد از نوروز، مفهومی کلی است که هر تحول و تازگی و تغییرِ امیدبخش را در بر می‌گیرد. به همین دلیل است که در روایت‌های دینی به روزهایی چون نشستنِ کشتی حضرت نوح (ع) بر کوه جودی یا بت‌شکنی حضرت ابراهیم (ع) و رویارویی ساحران با حضرت موسی (ع) و شکستِ آنان و ایمان آوردنشان نیز «نوروز» اطلاق شده است. درواقع همچنان‌که نوروزِ باستانی ایرانیان نشانۀ تازگی طبیعت و حیاتِ دوبارۀ زمینِ درخوابِ زمستانی‌خفته است، قرار گرفتنِ کشتی نوح (ع) بر کوه جودی، آن‌گاه که کافران و مشرکان همه به عذاب الهی دچار شده بودند، نیز گویای مرحلۀ تازه‌ای در حیات بشر بوده است. همین‌طور است ماجرای بت شکنیِ حضرت ابراهیم (ع) و نیز ایمان‌آوردن جادوگرانِ فرعون به خدای یگانه، که در این دو مصداق نیز می‌توان نشانی از تحول و تازگی و تغییر را دید. [۱۵]

سبزکردن جو برای نوروز

یکی از جلوه‌های کهنِ آیین نوروز که از گذشته‌های دور تا به امروز همواره پاس داشته شده است، تدارک سبزه برای سال نو است. مردمان ایران در نواحی مختلف این سرزمین، غلات گوناگونی همچون گندم، ارزن، ماش و عدس را چند روز مانده به نوروز سبز می‌کنند تا سبزۀ سفرۀ هفت‌سینشان، شاداب و سرزنده، سالی پرخیر و برکت را به ایشان نوید دهد. اما یکی دیگر از غلّاتی که به‌ویژه در گذشته بیشتر برای سبزۀ نوروزی به کار می‌رفته است، جو است. در «نوروزنامه» حکایتی ثبت است دربارۀ ریشۀ سنت سبز کردنِ جو برای نوروز. حکایت از این قرار است:

«چنین گویند که آدم(ع)، گندم بخورد و از بهشت به‌در افتاد. ایزد تعالی گندم غذای او کرد؛ هرچند از وی می‌خورد، سیری نیافت. به ایزد تعالی بنالید؛ جو بفرستاد تا از آن نان کرد و بخورد و به سیری رسید. آنگه وی را [یعنی جو را] به‌فال داشتی که او را دیدی سبز و تازه. و از آن‌گه باز اندر میان ملوک عجم بماند که هر سال جو به نوروز بخواستندی از بهر منفعت و مبارکی که در او است.» [۱۶]

«صد سال به این سال‌ها» یعنی چه؟

عبارت «صد سال به این سال‌ها» که فراوان در دید و بازدیدهای نوروزی گفته و شنیده می‌شود، از زبانزدترین تعارف‌های نوروزی است. اما باوجود این شهرت، شاید برخی از ما مفهوم دقیق و درستِ این جمله را ندانیم؛ و این ابهام به دلیل حذفِ فعل از این جملۀ دعایی است. اصلِ این جمله به‌صورت «صد سال به این سال‌ها برسی» بوده که با حذفِ فعل به شکل امروزی درآمده است و معنای آن نیز گویای آرزو برای بهره‌مندیِ مخاطبِ کلام از عمری طولانی است.

البته این جمله در روزگاران گذشته به‌صورت «هزار سال به این سال‌ها برسی» نیز بر زبان مردمانِ این سرزمین جاری بوده است. باید توجه داشت که هم عددِ صد و هم عدد هزار، اشاره به کثرت دارد و منظور از آنها روزگاری دراز و عمری طولانی است. جالب اینکه آرزو کردنِ عمری هزار ساله حتی بر روی سکه‌های عهد همای چهرآزاد، پادشاه کیانی و دختر بهمن (پسر اسفندیار)، نیز راه یافته بوده است. در کتاب «مُجمل التواریخ و القصص» آمده است که همای چهرآزاد «اندر عهد خویش بفرمود که بر نقش زَر و درم نوشتند: بخور[ی] بانوی جهان / هزار سال نوروز و مهرگان.» [۱۷]

آب پاشیدن‌های نوروزی

گویا در روزگاران گذشته، مرسوم بوده که مردمان در نوروز به روی یکدیگر آب می‌پاشیده‌اند. در توضیح معنای این رسمِ امروز فراموش‌شده و نیز دربارۀ چرایی پیدایش آن، مؤلفان «ترجمۀ تفسیر طبری» ماجرایی جالب نقل کرده‌اند. آنچه در این کتاب ارجمند آمده است، حکایت از این دارد که سالیانی پیش از روزگار حضرت ذوالکفل (ع) که از پیامبران بنی‌اسرائیل بوده است، در شهر اَیلَه (شهری بوده است در شام و در کنار دریای سرخ) وبا و مرگ شیوع پیدا می‌کند و به همین علّت گروهی از مردمان از شهر بیرون می‌آیند تا جان خویش را حفظ کنند؛ اما آن جماعتِ از شهر گریخته در فاصلۀ دو فرسنگی شهر بی‌آنکه بیمار شده باشند، ناگهان می‌میرند و فردی از آنان زنده نمی‌ماند. دیگر مردمان نیز وقتی بر سر پیکرهای آنان می‌رسند، هرچه می‌کنند، نمی‌توانند پیکرشان را به خاک بسپارند. بنابراین، به دور محوطه‌ای که آنها بر روی زمین افتاده بوده، حصاری درست می‌کنند و بدین ترتیب برای آنان آرامگاهی برپامی‌سازند. سال‌ها بعد، وقتی که حضرت ذوالکفل (ع) از آن ناحیه می‌گذشته و داستانِ آن قوم را می‌شنود، از خداوند متعال درخواست می‌کند که آن مردمان را زنده کند تا بدین ترتیب عبرت جهانیان شوند. ادامۀ این ماجرا در «ترجمۀ تفسیر طبری» چنین روایت شده است:

«هم درساعت حق جلّ‌ و علا، بارانی بفرستاد و آن چهاردیوار پُر آب گشت و آن مردمان جمله به قدرتِ حق‌ تعالی زنده گشتند و از آن آب و چهاردیوار بیرون آمدند و بازِ شهرِ خویش رفتند [۱۸] و زنده می‌ماندند تا دیگر بار ایشان را اجل دررسید و به‌تفاریق [۱۹] می‌مردند… . و چنین گویند که آن روز که آن مردگان زنده شدند، روز نوروز بود؛ و این رسم که در روز نوروز است که آب بر یکدیگر ریزند، از آن روز باز است و معنی این آب به یکدیگر ریختن آن است که زنده بادیا.» [۲۰]

استاد ابوریحان بیرونی وجهی دیگر را نیز در پیدایشِ این سنّت نوروزی آورده است. او در فصل نهم از «آثار الباقیه» دربارۀ اینکه چرا مردمان در نوروز به روی یکدیگر آب می‌پاشیدند، نوشته است که «چون سلیمان بن داوود (ع) انگشترِ خویش را گم کرد، سلطنت از دست او بیرون رفت؛ ولی پس از چهل روز [که] بار دیگر انگشتر خود را بیافت و پادشاهی و فرماندهی بر او برگشت و مرغان بر دورِ او گرد آمدند، ایرانیان گفتند: نوروز آمد؛ یعنی روزی تازه بیامد. سلیمان (ع) باد را امر کرد که او را حمل کند و پرستویی در پیشِ روی او پیدا شد که می‌گفت: ای پادشاه، مرا آشیانه‌ای است که چند تخم در آن است؛ از آن‌سوتر رو که آشیان مرا در هم مشکنی. پس سلیمان (ع) راه خود را کج کرد و چون از تخت خود که بر باد حرکت می‌کرد، فرودآمد، پرستو با منقارِ خویش قدری آب آورد و بر روی سلیمان (ع) پاشید و یک رانِ ملخ نیز هدیه آورد. از اینجا است که مردم در نوروز به یکدیگر آب می‌پاشند و پیشکشی‌ها به نزد هم می‌فرستند». [۲۱]

اگر نوروز به یکشنبه افتد

در برخی کتاب‌های مرتبط با علم نجوم و نیز در تقویم‌های نجومی براساس احکام نجومی آگاهی‌هایی دربارۀ واقع‌شدنِ نوروز در هر یک از روزهای هفته داده شده است. مرحوم استاد جعفر شهری نیز در کتاب «طهران قدیم» بخشی را به آوردنِ احکامِ نجومی مرتبط با روز نخست فروردین اختصاص داده است. در سال ۱۴۰۰ اما یکشنبه، روز نخست فروردین است؛ بنابراین خالی از ذوق نیست اگر پیش‌بینی‌ها و پیش‌آگاهی‌های ذکرشده برای افتادنِ روز نخست فروردین به یکشنبه را ازجهتِ فالِ خوش زدن هم که شده، از نظر بگذرانیم:

«اگر اول نوروز به یکشنبه افتد: صاحبِ آن سال، ستارۀ شمس باشد.کار پادشاهان و بزرگان نیکو باشد و فراخی نعمت و ارزانی بُوَد؛ اما سِباع و دزد بسیار شود و باران و تگرگ بسیار بارد. غلّه و میوه فراوان باشد و مردمان را از یکدیگر خیر و منفعت رسد. تابستانِ آن گرم و زمستانش معتدل باشد. رغبت مردم به علم، دانش، تعلیم و تربیت زیاد شود و حال معلمان و استادان خوش شود. روییدنی‌ها به‌ثمر رسند و کارِ دیم و دیم‌کاران نیکو بُوَد. بزرگان و دولتمردان را خوش گذرد و غرور و کبر و مناعت در میان فقرا زیاد شود. کارهای بزرگ انجام شود و امری غریب در عالم به‌ظهور رسد. طاغی و یاغی اندک باشند و حال سلطان و رعایا نیکو باشد». [۲۲]

ارجاع‌ها:

۱. مخفف زیراکه است.

۲. «التفهیم لاوائل صناعة التنجیم»؛ ابوریحان بیرونی؛ تصحیح استاد جلال‌الدین همایی؛ تهران: بابک؛ ۱۳۶۲؛ ص ۲۵۳.

۳. حَمَل به معنی برّه است و نخستین برج از برج‌های دوازده‌گانۀ فلکی می‌باشد، برابر با فروردین ماه.

۴. یعنی همگان.

۵. دوانزده، ریختی است کهن از دوازده. امروزه در اصفهان و گیلان نیز سیزده را به صورت سینزده تلفظ می‌کنند.

۶. مراد از این دوازده فرشته، شش «مِهین فرشته» (فرشتگان مقرّب) یا اَمشاسپَندِ بهمن، اردی‌بهشت، خرداد، اَمرداد، شهریور و اسپندارمذ و ایزدانِ فروردین، تیر، مهر، آبان، آذر و دی است. در آیین زرتشتی ایزدان، فرشتگانِ پایین‌رتبه‌تر از امشاسپندان هستند. این را نیز باید توجه داشت که در ایرانِ کهن هر یک از سی روزِ ماه، دارای نامی ویژه بوده است. به‌مَثَل نخستین روز از هر ماه «هرمز» (نام خداوند متعال) نام داشته و دومین تا هفتمین روزِ هر ماه نیز به‌ترتیب بدین نام‌ها خوانده می‌شده است: بهمن، اردی‌بهشت، شهریور، اسپندارمذ (اسفندارمذ)، خرداد و مرداد. روز پایانیِ هر ماه نیز «انیران» نام داشته است. استاد ابوریحان بیرونی نامِ کامل این سی روز را در فصل پنجم «آثار الباقیه» نوشته است (برای آگاهی بیشتر رک: «آثار الباقیه»؛ ابوریحان بیرونی؛ ترجمۀ اکبر داناسرشت؛ تهران: امیرکبیر؛ ۱۳۸۶؛ ص ۶۹).

۷. «نوروزنامه»؛ حکیم عمر خیّام؛ تصحیح مجتبی مینوی؛ تهران: اساطیر؛ ۱۳۹۲؛ ص ۲ تا ۵.

۸. همان. ص ۸ و ۹.

۹. «آثار الباقیه»؛ ابوریحان بیرونی؛ ترجمۀ اکبر داناسرشت؛ تهران: امیرکبیر؛ ۱۳۸۶؛ ص ۳۳۰.

۱۰. همان. ص ۳۲۷.

۱۱. همان. ص ۳۳۰ و ۳۳۱.

۱۲. «بحار الانوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار (ع)»؛ علّامه محمدباقر مجلسی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری و دیگران؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی»؛ ج ۱۱، ص ۳۴۲.

۱۳. «حیوة القلوب» (تاریخ پیامبران)؛ علّامه محمدباقر مجلسی؛ تحقیق علی امامیان؛ قم: سرور؛ ۱۳۸۴؛ ج ۱، ص ۳۴۸.

۱۴. رک: «قصص الانبیا»؛ آیت‌الله نعمت‌الله جزایری؛ ترجمۀ صادق و حسین حسن‌زاده؛ قم: اجود؛ ۱۳۸۸؛ ۳۸۰؛ و نیز: «رنگارنگ» (کشکول درویشی)؛ آیت‌الله محمدآصف محسنی؛ کابل: حوزۀ علمیۀ خاتم‌النبیین (ص)؛ ج ۲، ص ۶۱.

۱۵. برای آگاهی بیشتر رک: «نشست‌های علمی مرکز فقهی ائمۀ اطهار (ع)»؛ سخنرانی محمدجواد فاضل لنکرانی؛ قم: مرکز فقهی ائمۀ اطهار (ع)؛ ۱۳۹۴؛ ج ۵، ص ۹۵ به بعد.

۱۶. «نوروزنامه»؛ حکیم عمر خیّام؛ تصحیح مجتبی مینوی؛ تهران: اساطیر؛ ص ۳۳.

۱۷. «مجمل التواریخ و القصص»؛ تصحیح ملک‌الشعرای بهار؛ تهران: کلالۀ خاور؛ ص ۵۵.

۱۸. یعنی به سوی شهر خویش بازگشتند.

۱۹. یعنی یکی یکی و هر یک به‌وقت اجل معین خود می‌مرد.

۲۰. «ترجمۀ تفسیر طبری»؛ تصحیح حبیب یغمایی، تهران: توس؛ ۱۳۵۶؛ ج ۱، ص ۱۴۷ و ۱۴۸.

۲۱. «آثار الباقیه»؛ ابوریحان بیرونی؛ ترجمۀ اکبر داناسرشت؛ تهران: امیرکبیر؛ ۱۳۸۶؛ ص ۳۲۵ و ۳۲۶.

۲۲. «طهران قدیم»؛ جعفر شهری‌باف؛ تهران: معین؛ ۱۳۸۳؛ ج ۴، ص ۵۲.

منبع:ایرنا

نوروز بازآفرینی زندگی را نوید می‌دهد

 مدیر گروه زیست‌محیطی پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی آیین‌های نوروز را پیوندی ناگسستنی میان فرهنگ ایرانی و طبیعت دانست و گفت: نوروز بازآفرینی زندگی را نوید می‌دهد.

آیین‌های نوروزی که از اواسط اسفندماه آغاز و تا اواسط فروردین هم ادامه دارد عناصر فرهنگی جامعه ایرانی و نماد هویت ایرانی اسلامی و نمایانگر تفکر طبیعت دوستی، نوع دوستی و هنر همزیستی و صلح‌دوستی همه اقوام ایرانی زمین است.

محمد مکاری در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره آیین و فرهنگ نوروز و رابطه مردم با طبیعت، اظهار داشت: دیرینگی نـوروز در فـرهنگ ایـرانی با اعتقاد به زاده شدن دوباره طبیعت با جلوه‌هایی از آیین‌ها و مراسم در طی هزاره‌ها با بن‌مایه اسطوره‌ای، تا به امروز نمایان شده‌ است.

مدیر گروه مردم‌شناسی زیست‌محیطی پژوهشکده مردم‌شناسی افزود: نوروز، برجسته‌ترین جشن در زمره اعیاد طبیعی و تکوینی است که بازآفرینی زندگی را نوید می‌دهد و پیوند و همزیستی صلح‌آمیز انسان و طبیعت را باز می‌نمایاند. جشن نوروز در سراسر سرزمین ایران فرهنگی و در میان اقوام ایرانی ستوده می‌شود و با اجرای آیین‌ها و مراسم متنوع و گاها مشترک از میانه اسفندماه آغاز و تا پس از سیزده‌بدر (۱۳ فروردین) ادامه می‌یابد.

آیین‌های نوروزی که آغازی با رویاندن سبزه وکاشت درخت دارد و با غبارروبی و پلشت‌زدایی، سپردن بیماری و سیاهی به آتش تطهیرکننده و گستردن سفره هفت‌سین با نمادهای گیاهی و در پایان، پناه بردن به آغوش طبیعت، جهت دفع هرگونه شر و بدی به انجام می‌رسد، همگی پیوندی ناگسستنی بین فرهنگ ایرانی و طبیعت است.

پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی گفت: آیین‌ها و رسم‌های به جا مانده از روزگاران کهن، هویت فرهنگی اقوام را نمایان می‌سازد و در این بین، آیین‌ها و رسم‌های مربوط به طبیعت، نمایان‌گر منظر فرهنگی آن ملت، نسبت به چگونگی همزیستی انسان با طبیعت خواهد بود.

وی خاطرنشان کرد: بررسی آیین‌ها و اعتقادات مردم نقاط گوناگون جهان و روش‌های آنان برای حفاظت از محیط‌زیست، می‌تواند ابزار فرهنگی مناسبی در جهت حفاظت از محیط زیست باشد، زیرا شیوه برخورد مردم کهن با طبیعت، براساس احترام و همزیستی مسالمت‌آمیز بوده‌است و بنابراین توجه به طبیعت پیرامون‌شان، از راه احیای برخی رسوم و آئین‌های سنتی، می‌تواند از شدت بحران در محیط‌زیست بکاهد.

مکاری اظهار داشت: در فرهنگ مردم ایران، احترام به طبیعت، به زیباترین و باشکوه‌ترین شکل آن وجود دارد. آیین نوروز، بارزترین تجلی اندیشه‌های ایرانیان در پاسداری و حفاظت از محیط‌زیست است. نوروز جشن زایش و آفرینش جهان در آغاز بهار است، تجدید حیات گیاهان و طبیعت، -که نویدی است برای زندگی دوباره انسان- نوروز جشنی است که در آن، انسان  همزیستی همراه با احترام را با طبیعت، تجربه می­‌کند.

مدیر گروه مردم‌شناسی زیست‌محیطی پژوهشکده مردم‌شناسی گفت: پیشینه جشن نوروز در ایران، به دوران اساطیری باز می‌گردد. دورانی که مفهوم نو شدگی، تجدید آفرینش و باززایی جهان‌ را با تجلی اسطوره‌ها بازآفرینی می‌کند. ‌میرچا الیاده (اسطوره‌شناس و دین‌پژوه رومانیایی) در این‌باره معتقد است که «این‌ نو شدگی با شروع سال‌ نو، هنگامی­که دور جدید زمان‌ آغاز می‌شود، صورت می‌پذیرد. اما تازه شدنی (Renovation) که آیین حلول سال نو، -نوروز- محقق‌ می‌سازد، در اصل، تجدید و تکرار تکوین عالم است، هر سال نو، خلقت را تجدید مـی‌کند و از سـر می‌گیرد. این‌ اساطیر آفرینش کیهان و اساطیر مربوط‌ به اصل‌اند که‌ به یاد مردمان می‌آورند که چگونه کیهان و نیز هرچه‌ بعد از پیدایش آن روی داد، پدید آمده‌اند.

رد پای طبیعت در آیین‌های نوروزی

مکاری بیان کرد: نوروز یکی از عناصر فرهنگ ایرانی است که پویایی خود را طی هزاران سال حفظ کرده و با تحول جامعه تغییر یافته و در متن فرهنگ ایرانی زنده و جاری مانده و همچنان با نسل انسان مدرن امروز همراه شده‌است.

بررسی و بازشناسی رفتارهای فرهنگی، آیین‌ها و رسم‌های اقوام از الزامات شناخت فرهنگ جهت ثبات بخشیدن به هویت قومی و ملی خواهد بود، زیرا آنچه دنیای مدرن امروز را با تمام معضلات  اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی پایدار می‌دارد، تکیه بر گنجینه و دانش فرهنگی بومی جوامع است.

مدیر گروه مردم‌شناسی زیست‌محیطی پژوهشکده مردم شناسی تصریح کرد: رسوم و آیین‌های پیشواز نوروز، چهارشنبه‌سوری، تحویل سال، دید و بازدید و سیزده‌بدر از جمله مراسمی هستند که رد پای چهار عنصر طبیعی «آب، هوا، خاک وآتش» را که فلسفه وجود طبیعت در باور ایرانی است را در آنها  نظاره‌گر هستیم. این چهار عنصر دارای معانی مختلف هستند؛ آب نماد حیات و آگاهی و پاکی، آتش گرمای نیک سرخ، نماد الهی و تطهیرکننده است و حیات بشری با ظهور آتش بوده است و خاک که در تمام مکاتب آنرا نماد زایندگی و رشد می‌دانند و در نهایت، باد که نشانه حرکت، جنبش، تداوم و جابه‌جایی است.

وی گفت: آیین و رسوم نوروز در پوششی از نمادها  با معانی خاص، آواها، نمایش‌ها و در مجموع رفتارهای فرهنگی ظهور یافته و نسل به نسل تا به امروز میراثی زنده را که پیام تجدید حیات، صلح و دوستی، طرد بدی و سیاهی و دوستی با طبیعت را برای ما به ارمغان آورده است.

آیین نوروز و رستنی‌­ها

مکاری با بیان اینکه رسم رویاندن سبزه که نماد خرمی، نوزیستی و تولد دوباره است، در جای­جای سرزمین ایران دیده می‌شود، گفت: یکی از باشکوه‌ترین و زیباترین‌ آیین‌های‌ بـاقی مانده نزد عامه‌ مردم، رسم کاشتن سبزه است. بر اساس  منابع تاریخی، معمولا در صحن‌ هـر خانه بر هفت سـتون، هفت قـسم از غلات را می‌کاشتند. هر یک‌ از اقسام غلات که‌ بهتر می‌رویید، دلیل‌ قوت آن در سال جدید بوده است‌ و زمین‌ها را به آن بذر بارور می‌کردند.

مدیر گروه مردم‌شناسی زیست‌محیطی پژوهشکده مردم شناسی افزود: عدد هفت در نمادهای نوروزی علاوه بر هفت غله و هفت ستون و هفت سین در باورهای مردم نیز نسبت به رفتار فرهنگی دربرگزاری این آیین دیده می شود از آنجمله اعتقاد به استفاده از روغن هفت گل (گل‌ سرخ، گل یاس، گل زردگل ختمی، گل همیشه بهار، گل نیلوفر،گل بنفشه) است که اگر هنگام تحویل سال ازآن استفاده کنند درد مفاصل آنها برای آن سال فروکش خواهد کرد.

در تمام نقاط ایران از بیست روز مانده به نوروز در تمام خانه‌ها و بین خانواده‌ها جنب‌وجوشی وصف‌ناشدنی پدید می‌آید. پیش از هر کاری سبز کردن سبزه صورت می‌پذیرد؛ که در مناطق مختلف ایران حبوبات مختلفی مانند گندم، عدس، ماش، جو و … را در ظرف‌های چینی بزرگ‌ و کوچک می‌رویاندند و همین که گیاه جوانه زد و به اندازه ۶ تا هفت سانتی‌متر رشد کرد، برای نشستن بر سفره هفت‌سین آماده است و بدین‌ منظور زنان و دختران جوان با سلیقه خود به تزیین آن می‌پردازند.

آیین‌های نوروزی در برخی از مناطق ایران

مکاری درباره آیین‌های نوروزی رایج نزد مردم مناطق مختلف ایران گفت: در برخی مناطق هنگام کاشت سبزه برای عید نوروز، از کاشتن گندم خودداری کرده و معتقدند که گندم غم می‌آورد؛ اهالی این منطقه به‌ ‌مناسبت فرا رسیدن سال نو خانه تکانی می‌کنند و معتقدند پس از اتمام باران در ایام نوروز، رنگین‌کمانی که در آسمان نقش می‌بندد، نشانه دار قالی بی‌بی نوروز است که آنرا بر پا و قالی را آویزان کرده‌ است.

مردم در این مناطق همچنین معتقدند آخرین شب سال، اجاق خانه باید روشن باشد. اگر اجاق خالی باشد و غذا نداشته باشند در آن سال خانه بی‌برکت خواهد بود. در روز چهارشنبه‌سوری آتش روشن می‌کنند و معتقدند که با روشن‌کردن آتش، غم و غصه‌های آن سال از بین رفته و سال آینده را با شادی و خوشی شروع خواهد کرد.

وی گفت: در برخی روستاها هنگام تحویل سال، نارنج و تخم مرغی را روی آیینه قرار می‌دهند یا سیب سرخی داخل آب می‌اندازند؛ معتقدند زمین روی شاخ گاو قرار گرفته، هنگام تحویل سال، زمین از روی شاخ به روی شاخ دیگر حرکت می‌کند، با این حرکت تخم مرغ، نارنج و سیب نیز حرکت می‌کنند. در این مناطق هنگام تحویل سال، زنان غذایی چون آش، شیربرنج یا فرنی به هم می‌زنند و معتقدند درست کردن شیربرنج در منزل، باعث افزایش رزق و روزی می‌شود. آنها شیر را نشانه سفیدی دانسته و برنج را به دلیل دانه‌دانه بودن باعث افزایش رزق می‌دانند.

مکاری بیان کرد: اهالی این مناطق روز سیزده‌بدر، سبزه عید و تخم مرغ را به صحرا برده، داخل آب روان می‌اندازند تا آب، غم و غصه، قضا و بلای سال گذشته را که داخل سبزه و تخم‌مرغ است با خود می‌برد؛ در جریان این مراسم حتماً از منزل بیرون می‌روند. معتقدند که سیزده نحس بوده و با رفتن به دل طبیعت، نحسی آن از بین می‌رود.

وی درباره آیین های نوروزی مردم کاشان گفت: کاشانی‌ها  اعتقاد دارند روز سیزده‌ فروردین نباید به انجام هیچ کاری پرداخت و ماندن در منزل را خوب نمی‌دانند و با رفتن به بیرون از منزل نحسی را بیرون می‌برند. در روستای آب‌شیرین، زنان، علف و سبزه‌ها را می‌چینند و روی سر خود می‌ریزند تا نحسی را بیرون کنند. آنها بر این باورند که در موقع تحویل سال افرادی که بر سر سفره عید نشسته‌اند باید پول در نزد خود داشته باشند حتی اگر مبلغ بسیار اندکی باشد، تا آخر سال وضع مالی آنها خوب بماند.

پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی گفت: به اعتقاد برخی اهالی کاشان در شب عید بر سر سفره شام باید ماست وجود داشته باشد، چون ماست مایه دارد و رنگ آن سفید است و بدین‌ترتیب، سالی پر نعمت و روشن خواهند داشت. وجود آب و آینه در سفره هفت سین نشانه روشنایی، وجود سبزه باعث شادی و خرمی و قراردادن سکه نشانه‌ای بر بهبودی وضع مالی خانواده در سال نو می دانند.

مکاری بیان کرد: اهالی روستای جوشقان در رابطه با گره زدن سبزه و علف معتقدند که باید سبزه‌ها را گره زد تا بر اثر رشد و نمو، گره‌ها از هم باز شوند و در نتیجه مشکلات و گرفتاری حل شود؛ در روستای برزک، به روز اول اسفند روز عرفه می‌گویند؛ اهالی این روستا در این روز باید هفت چیز که با حرف س شروع می‌شود بخورند تا هیچ گزنده‌ای آنها را نگزد و همچنین دچار بیماری و مرض نشوند. این هفت چیز عبارتند از: سنجد، سنگک sangak (دانه‌هایی شبیه به باقلا)، سبزی، سرکه، سماق، سیراب و سیر.

مدیر گروه مردم‌شناسی زیست‌محیطی پژوهشکده مردم‌شناسی گفت: مردم دزفول مقداری پول لابه‌لای صفحات قرآن می‏‌گذارند و در هنگام تحویل سال، به ‌نیت برکت به بچه‏‌ها می‌‏دهند. در این منطقه اعتقاد بر این است که موقع تحویل سال باید بیدار بود و خوابیدن در این وقت را بدشگون می‏‌دانند. به اعتقاد دزفولی‌ها اولین شخصی که بعد از تحویل سال وارد خانه بشود، اگر شخص خوش‌قدمی باشد آنرا به فال نیک می‌گیرند و اعتقاد دارند که این سال برایشان با برکت است.

مکاری اظهار داشت: مردم قزوین آتش چهارشنبه سوری را از علائم آتش امیرمختار می‌خوانند، آنها از روی آتش می‌پرند و رنگ قرمز آتش را برای سلامتی درخواست می‌کنند و رنگ‌پریدگی و بیماری خود را به آتش می‌سپارند تا در سال آینده سلامت باشند.

پژوهشگر حوزه مردم شناسی گفت: قزوینی‌ها در رابطه با بریدن یال و موی اسب و الاغ در سال نو اعتقاد دارند آن احشام تا آخر سال سالم هستند. آنها نیز مانند بسیاری از اقوام ایرانی قرار دادن آب و آینه در سفره نوروزی را روشنایی دانسته و  روز سیزده‌بدر را روزی نحس می‌دانند و هیچ‌کس در آن روز به کار نمی‌پردازد. اهالی شاهرود معتقدند سمنوی سال قبل را باید در سال جدید خورد، به این نیت که خوشی سال گذشته در سال جدید برای آنها همچنان تداوم داشته باشد؛ اهالی فرومد نیز بر این باورند که هنگام تحویل سال نو اگر ماهی ( در تنگ ) پشتک بزند در آن لحظه سال تحویل‌می‌شود. دختران دم‌بخت محمدآباد، پل‌ابریشم و فرومد در منطقه شاهرود برای گشایش بخت، هفت عدد سنگ به پشت سرشان پرتاب می‌کنند. همچنین اهالی محمدآباد و پل ابریشم، در شب چهارشنبه‌سوری تا صبح در گوشه اطاق یا حیاط خانه چراغی را روشن نگاه می‌دارند.

پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی توضح داد: در باورهای مردم منطقه کلیبر، در شب آخرین چهارشنبه سال، آبها می‌ایستد و درختان سر تعظیم فرو می‌آورند و اگر کسی متدین و صادق باشد و همان لحظه بر سر آب حاضر شود و متوجه ایستادن آبها بشود، هرچه از خدا بخواهد، خداوند آن را برآورده می‌سازد.

مکاری بیان کرد: مردم گیلان در روز سیزده‌بدر به هیچ وجه کار نمی‌کنند، حتی کشاورزان نیز در این روز کار کشت و زرع را کنار می‌نهند، چون معتقدند اگر در این روز به کار کشت بپردازند، نحسی دامن آنان را می‌گیرد. عده‌ای از مردم کرمان معتقدند در شب تحویل سال، دادن جنس سفیدرنگ مثل شیر و ماست، قند و آرد به خارج از خانه خوب نیست؛ بیشتر کرمانی‌ها اعتقاد دارند در لحظه تحویل سال باید در خانه نزد زن و فرزند خود بوده و نباید از خانه و خویشان خود دور باشند و گرنه تمام یا بیشتر سال را از آنان دور خواهند ماند.

وی گفت: در روز سیزده‌بدر در روستاهای استا و آب‌جهان از توابع قوچان، مردم داد و ستد نمی‌کنند. همچنین به کسی پول قرض نمی‌دهند و اگر بخواهند این کار را انجام دهند باید از طرف مقابل خود مقداری شیرینی مانند خرما و شکلات و یا کله قند بگیرند. همچنین در این روز به خانه یکدیگر رفت‌و آمد نمی‌کنند. در روستای یدک و ینگه قلعه هم در شب سیزده بدرکشاورزان و دامداران قاشق‌های چوبی را به هوا پرتاب می‌کنند، هنگام فرود قاشق‌ها بر روی زمین، اگر قاشق از طرف راست قرار گرفت سال جدید را سال خوبی می‌دانند و اگر قاشق از طرف چپ بر روی زمین افتاد سال جدید را سال بدی می‌دانند.

پژوهشگر حوزه مردم‌شناسی توضیح داد: کرمانج‌ها هنگام تحویل سال، زمانی‌که بزرگ خانواده مشغول قرائت قرآن می‌شود، کوچکترها به کاسه پر از آب و سبزه می‌نگرند، زیرا بر این باورند؛ این کار باعث روشنایی چشم و گشایش در کار و زندگی می‌شود.

منبع:ایرنا