گردشگری ایسلند، متاعی اختصاصی برای ازمابهتران

به‌گزارش میراث‌آریا به‌نقل از پیپل، سال گذشته عواید گردشگری حدود ۴۲ درصد از اقتصاد ایسلند را تشکیل می‌داد، در حالی که این کشور سعی کرده بود از محدودیت‌های اعمال‌شده به خاطر ویروس کرونا نهایت استفاده را ببرد و ۱۲ میلیون دلار برای بهبود دادن جاده‌ها و اماکن گردشگری هزینه کرده بود، حالا نگران است که مبادا بخش گردشگری‌اش نتواند بعد از یک رکود ۷۹ درصدی، به درآمدزایی دوران قبلش برسد.

به این ترتیب، ایسلند برنامه ویزای بلندمدت خود را از ناحیه شینگن فراتر برده است. (مرزهای شینگن به روی دارندگان پاسپورت آمریکایی بسته شده است.) حالا این کشور علاوه بر امریکایی‌ها، به شهروندان سایر کشورها هم مجوز اقامت شش‌ماهه با ویزای کار در ایسلند می‌دهد که با سیاست‌های تازه دولت این کشور هم‌خوانی دارد.اما یک شرط مهم هم برای اعطای این ویزا در نظر گرفته شده است: «برای اخذ مجوز اقامت بلندمدت‌ (شش ماهه)، شخص موردنظر باید ثابت کند با یک شرکت خارجی رابطه کاری دارد (یا ثابت کند در کشوری که اقامتِ دائمی­ آن را داراست، خوداشتغالی دارد) و نیازمندی‌های درآمدی و بیمه سلامت را برآورده کند.»

بر اساس گزارشی که بلومبرگ منتشر کرده است، این آستانه درآمد برابر با ماهانه ۷۳۶۰ دلار یا سالانه ۸۸ هزار دلار است.

عضو سابق پارلمان ایسلند، آستا گوردون هلگادوتیر، عنوان می‌کند: «به نظرم ایده اصلی پشت این محدودیت‌ها جذبِ متخصصان حرفه‌ای و دارای درآمد بالا از سیلیکون ولی یا سانفرانسیسکو است تا پولشان را اینجا خرج کنند، نه در آمریکا.»

بر اساس این گزارش، ظاهرا مسئولان ایسلند امیدوارند این گردشگران بلندمدت بتوانند موتور اقتصاد گردشگری را با رزرو هتل‌ها و هزینه کردن در رستوران‌ها و سفر به مناطق تفریحی و گردشگری راه بیندازند. هزینه زندگی در ایسلند همیشه بالا بوده است و این کشور پیش از این هم مقصدی برای گردشگران ثروتمند به شمار می‌رفت. مثلا هزینه یک شب اقامت در یکی از هتل‌های این کشور ۱۳۰۰ دلار بوده است.

ایسلند با جمعیتی کمتر از ۴۰۰ هزار نفر بر اساس آخرین گزارش‌ها فقط ۵۳۰۰ مورد ابتلا به کرونا داشته است که از این میان ۲۶ نفر فوت کرده‌اند.

منبع:میراث آریا

نوای ساز محلی قوشمه در آیین‌های سنتی خراسان شمالی

قوشمه همراه با دایره و سایر سازهای مقامی در مراسم‌ و آیین‌های محلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شمال خراسان که در برگیرنده شهرهای بجنورد، شیروان اسفراین و… است، ازجمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل ‌تأمل دارد. قسمتی از موسیقی شمال خراسان، موسیقی کوهپایه‌ای‌ است.

بخش عمده‌ای از ساکنان شمال خراسان را مهاجران کرد تشکیل می‌دهند. از آنجا که اهالی شمال خراسان همواره از مرزبانان غیور ایران‌زمین بوده‌اند، پاسداری از مرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم از ویژگی‌های زندگی آنان بوده است و این ویژگی‌ها، تأثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است.

با این ساز محلی بیشتر در عروسی‌ها به همراهی دایره و یا دهلی كه با دست نواخته می‌شود، به اجرای آهنگ‌های رقص می‌پردازند. قوشمه معمولاً از استخوان بال قره‌قوش یا درنا و گاهی از نی و حتی از فلز ساخته می‌شود كه صدای حاصله از قوشمه استخوانی بهتر و پخته است.

قوشمه تشکیل شده است از دو زبانه (سرپیک) و دو لوله استخوانی که بر روی آن تعدادی سوراخ وجود دارد و این دو لوله در کنار هم قرار گرفته و با بست محکم می‌شوند. قوشمه توسط دو دست روبه‌روی دهان قرار می‌گیرد و انگشتان بر روی سوراخ‌های دو لوله قرار گرفته و سپس با دمیدن هوای موجود در دهان به درون زبانه‌ها و ورود آن به درون لوله و سپس اجرای نت خوانی توسط انگشتان بر روی سوراخ‌های قوشمه، آهنگ خاص ایجاد می‌شود.

ساختمان قوشمه تشکیل شده است از دو قسمت اصلی، سرپیک را معمولاً از لوله‌ای فلزی که از جنس برنج است، می‌سازند. در گذشته از نی استفاده می‌شده است. این لوله در اندازه‌های ۳۰ تا ۴۰ میلی‌متر بوده، روی این لوله را برشی به‌صورت موازی با آن می‌زنند و در آخر نخ‌ها را به دورش می‌پیچند و محکم می‌کنند.

لوله‌های صوتی از دیگر قسمت‌های اصلی ساختمان قوشمه است، جنس این لوله‌ها از استخوان بال قوش یا درنا و در موارد محدود از نی و حتی از لوله‌های فلزی (آنتن تلویزیون) ساخته می‌شود. لوله‌ها معمولاً در اندازه‌های ۱۴۵ تا ۱۷۰ میلی‌متر تهیه می‌شوند. البته در لوله‌های استخوانی که از پرندگان تهیه می‌شود طول لوله‌ها بستگی به طول بال پرنده دارد. بر روی هر یک از این لوله‌ها، سوراخ‌هایی در اندازه‌های نسبتاً مساوی ایجاد می‌شود. این سوراخ‌ها در قوشمه‌ها بین پنج تا هفت سوراخ است. این لوله‌ها به‌وسیله سیم‌های به هم متصل می‌شوند که در اصطلاح محلی بست می‌گویند.

قوشمه، سازی است مضاعف و اندازه آن بستگی به كوچك و بزرگی استخوان پرنده دارد. بر روی هر كدام از لوله‌های صوتی آن یك سر پیكه ( قمیش) سوار می‌شود، دو لوله‌ صوتی قوشمه معمولاً به‌طور هم‌صدا كوك می‌شود. اما ممكن است به‌ندرت شاهد كوك‌های مأنوس دیگری مانند كوك سوم و حتی گاه دوم باشیم. این كوك‌ها كه اغلب توسط نوازندگان زبردست قوشمه استفاده می‌شود، در نظر اول ممكن است به حساب ناتوانی نوازنده در کوک ‌کردن دقیق ساز گذاشته شود در حالی‌که استفاده از این كوك‌های نامأنوس كاملا آگاهانه و برای ایجاد تحرك و كسب دینامیسم بیشتر صورت می‌گیرد، همچنین نوازندگان قوشمه باز به‌منظور ایجاد تحرك و دینامیسم گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور یكدیگر را توسط لوله‌های صوتی مضاعف ساز ایجاد می‌كنند.

ساز قوشمه به لحاظ فرهنگی به‌شدت تحت تأثیر فرهنگ خراسان شمالی قرار گرفته و به همین علت یکی از سازهای بسیار مهم و جا افتاده در این منطقه است.

به‌طور عینی فرهنگ هر قوم برخوردار از دو وجه مادی و معنوی است که ساز قوشمه در قلمروی فرهنگ مادی قرار دارد اما رد پای این ساز را در مراسم و آیین‌هایی که در قلمروی فرهنگ معنوی آنان است نیز می‌توان مشاهده کرد.

موقعیت اجتماعی سازندگان و نوازندگان قوشمه در میان اهالی منطقه از جایگاه مناسبی برخوردار بوده و در بیشتر مراسم از آن‌ها دعوت می‌شود. حضور مستقیم و غیرمستقیم مردم در اجرای این ساز، جایگاه قوشمه به لحاظ اجتماعی را بیشتر نمایان می‌کند.

علی یزدانی معروف به آبچوری و رمضان‌علی عزیزی دو تن از معروف‌ترین قوشمه‌ سرایان از طریق نوازندگی قوشمه امرار معاش می‌کردند اجداد آن‌ها نیز به همین حرفه اشتغال داشتند، همچنین قوشمه را گاهی به‌منظور فروش می‌سازند و شاگردانی را نیز تعلیم می‌دهند.

یکی از ویژگی‌های مهم این ساز این است که در یک شرایط جغرافیایی با قومیت‌های متعدد طرفداران خود را دارد، قدمت و اصالت این ساز محلی سبب شده تا فنون و مهارت ساخت قوشمه با شماره ۱۵۴۳ در فهرست میراث ناملموس کشور نیز به ثبت برسد.

کاربری روان‌درمانی به لحاظ وجود مقام‌ها و آهنگ‌ها در این ساز، تنوع در اجرای مقام‌ها، استفاده از این ساز در مراسم‌ها و آیین‌ها به‌ویژه آیین کشتی باچوخه، برقراری و ارتباط صدای قوشمه با فرهنگ جغرافیای منطقه ازجمله کاربری‌های قوشمه است.

منبع:میراث آریا

تیشه بر ریشه معماری سنتی ایرانی

معماران قدیمی توجه بسیاری به بخش‌های گوناگون بک بنا داشته‌اند به گونه‌ای که بناهای قدیمی علاوه بر زیبایی از ظرافت خاصی در جزئیات برخوردار هستند و این خود گویای تبحر و استادی خالق و معمار اثر است. ترکیب مصالح و مواد مورد نیاز از چوب گرفته تا گچ در ساخت یک بنا از بارزه‌های معماری ایرانی است.

معماری درون‌گرا در خانه‌های سنتی همواره یکی از اولویت‌ها بوده است. معمولا خانه‌ها را پایین‌تر از سطح زمین ایجاد می‌کردند تا سایه‌گیر و خنک باشد. اتاق‌ها در یک خانه قدیمی بر اساس اهمیت و کاربردشان در اطراف حیاط ساخته می‌شدند. اتاق‌های تابستانه با سقف بلند و پشت به آفتاب معمولا در ضلع جنوبی واقع بودند تا در طول روزهای گرم کمتر در معرض تابش مستقیم نور آفتاب باشند و فضایی خنک و مطبوع ایجاد کنند. اتاق‌های زمستانه با سقفی کوتاه درست در نقطه مقابل و رو به آفتاب ساخته می‌شدند تا بیشترین بهره را از نور خورشید ببرند. سایر الحاقات از قبیل مطبخ، آب‌انبار و … نیز در مکانی مشخص تعبیه می‌شدند.

پس از درهای چوبی منقش به نقوش نمادین وارد بنای اصلی ساختمان‌های قدیمی ایرانی می‌شویم که در معماری سنتی به آن هشتی گفته می‌شود و محوطه‌ای است چند  ضلعی و سرپوشیده متصل به دالانی که منتهی به داخل بنا و یا حیاط خانه می‌شود.حیاط به گونه‌ای قرار گرفته بود تا از نور آفتاب و بادهای ملایم استفاده شود و پوشش گیاهی نیز  جزو لاینفک آن بوده است.بر خلاف معماری امروزی و مدرن که نه تنها کمترین اهمیت را به پوشش گیاهی می‌دهد بلکه برای احداث یک بنا، اقدام به قطع انبوه درختان نیز می‌کند.

تزئینات ساختمان از قبیل آجرکاری، کاشی‌کاری، آینه‌کاری ،گچ‌بری و … در بخش‌هایی از قبیل تزئینات بیرونی، درونی، ورودی و اتصال درون و برون بنا جزو جدایی ناپذیر معماری سنتی‌ـ‌ایرانی محسوب می‌شود. همچنین معماری ایرانی علاوه بر زیبایی ظاهری زیبایی معنوی نیز دارد که از شاخصه‌های اصلی این هنر محسوب می‌شود. هم‌خوانی بخش‌های مختلف اجزای یک ساختمان در فرم و محتوا نشانه ارتباط سازه با طبیعت، جغرافیا و اقلیم خاص هر منطقه است.

تزئینات بیرونی بنا مقاوم در برابر تغییرات آب و هوایی، برف و باران و تابش نور خورشید، تزئین بین فضای داخلی و خارجی که شامل درها و پنجره ها است و در گذشته بیشتر از چوب ساخته می‌شده و اغلب هنر منبت‌کاری در آن اجرا می‌شده است. پنجره های تعبیه شده در بنا با شیشه های رنگی وظیفه اشاعه نور و روشنی به داخل ساختمان را بر عهده داشتند.

نسل آینده از نعمت سکونت در خانه‌های قدیمی با معماری خاص و منحصر به‌فرد به واسطه فروش آن محروم می‌شود و شانس زندگی در خانه‌های اجدادی خود را ندارد چرا که اغلب بعد از فوت صاحبان اصلی ورثه آن‌ها را به دست مهندسان و شرکت‌های ساختمانی یا به اصطلاح بسازبفروش‌ها می‌سپارد و  جز به منافع مادی آن فکر نمی‌کند.

این روزها سر و صدای ماشین‌آلات و کارگران ساختمانی جزو جدایی‌ناپذیر زندگی شده است و می‌توان با قدم زدن در کوچه پس کوچه‌های شهر از نزدیک شاهد عملیات اجرایی تخریب و ایجاد یک بنای مدرن بود که شاکله اصلی شهرهای بزرگ امروزی است و به واسطه نیاز جمعیتی و تأمین مسکن اقشار مختلف جامعه ناچار به شنیدن صدای تیشه‌ای هستیم که بر ریشه معماری سنتی زده می‌شود.

معماری سنتی ایرانی را جز در معدود فیلم‌ها و سریال‌ها نمی‌بینیم که در صورت حذف آن نیز تنها راه آشنایی نسل جدید با این هنر اصیل به دست فراموشی سپرده خواهد شد. ضمن اینکه با توجه به گستره نفوذ معماری مدرن و همچنین اقتضاعات موجود و نیاز به ساخت واحدهای مسکونی بیشتر، اما سازندگان این آثار و حتی فعالان عرصه تبلیغات تلویزیونی و شهری اقبال عمومی را در جذب مخاطب به سنت و حس نوستالزیک نسل‌ها پیوند می‌دهند و برای بهره‌گیری اقتصادی، ذهن، روح و بخش احساسی مخاطب را دخیل می‌کنند تا جذب شده و در کنار لذت بردن از یادآوری خاطرات، محصول مورد نظر را نیز بشناسند.

در کنار خیل عظیم و مشتاق به زندگی در آپارتمان برخی نیز به دنبال حفظ خانه‌های قدیمی و اجدادی  هستند که خاطرات چند نسل را در خود جای داده‌اند. اما اغلب نیاز به بازسازی و مرمت دارند و در این راه نیازمند همراهی مسئولان شهری هستند . حتی می‌توان با تغییر کاربری این بناهای قدیمی که نمونه‌هایی از آن به عنوان کافه، رستوران، کتابخانه و حتی مجموعه‌ای ترکیبی‌ـ‌تلفیقی ازموارد یاد شده ایجاد کرد که مخاطبان خاص خودش را دارد.

برای جلوگیری از قطع ارتباط نسل جدید با معماری و فرهنگ کهن و پیوند و آشنایی با آن باید ساز و کاری از طرف مسئولان مربوطه اندیشیده شود تا ضمن حفظ بناهای قدیمی ارتباط مؤثری میان نسل‌های بعدی شکل بگیرد که از نظر اجتماعی، تاریخی و معماری بسیار مهم است چرا که حفظ فرهنگ و تاریخ به منزله حفظ ارزش‌ها و اعتقادات انسانی بوده و تأثیر مستقیم بر روح و روان دارد.

امروزه شاهد توجه جامعه جهانی به معماری ایرانی هستیم چرا که با وجود آثار معماری عظیم و خاص همواره بانی و پیشتاز این هنر در طول تاریخ بوده‌ایم و با داشتن سازه‌هایی از قبیل تخت جمشید، زیگورات چغازنبیل و … همچنان حرف‌های بسیاری برای گفتن داشته و داریم.

وظیفه نهادهایی مانند اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز ثبت بناهایی است که ارزش و قدمت تاریخی دارند اما بناهایی نیز وجود دارند که گرچه متعلق به اشخاص مشهور و اثرگذار نبوده و حتی واقعه‌ای مهم و ارزشمند در آن اتفاق نیفتاده است اما از نظر معماری، نوع و جنس مصالح به کار رفته و تزئینات خاص، دارای اهمیت و ارزش هستند و بر لزوم حفظ و حراست و جلوگیری از تخریب آن‌ها می‌افزاید.

منبع:میراث آریا

‌«تیرماه‌سیزده» شب تفال در گاه‌شماری گیلان

«تیرماه‌سیزده» در منطقه شرق گیلان بسیار رواج دارد، این مراسم به‌دلیل شرایط اجتماعی مدتی از رونق افتاده بود و میثم نواییان مسئول موزه باستان‌شناسی رشت و دانشجوی دکتری باستان‌شناسی با برگزاری آن در خانه شخصی خود در سال ۱۳۸۶ باعث یادآوری و باز‌زنده‌سازی آن برای مردم منطقه شد، خوشبختانه با استقبال خوب و با استمرار آن هر سال گسترش پیدا کرد و در سال ۱۳۸۸ کتاب «تیرماه‌سیزده» را به چاپ رساند و در سال ۱۳۹۱ آن را در فهرست آثار ملی ثبت کرد.

او در سال ۱۳۹۱ موضوع را در شورای ثبت اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گیلان مطرح کرد و این موضوع در همایش چهارمحال و بختیاری آیین «تیرماه‌سیزده» به شماره ۲۳۶ به‌عنوان میراث معنوی کشور به ثبت رسید. در سال ۱۳۹۱ جشن ملی شدن «تیرماه‌سیزده» برگزار شد، علاوه بر تجدید چاپ کتاب «تیرماه‌سیزده» با اشاعه این میراث معنوی، سال بعد این مراسم در بسیاری از نقاط گیلان برپا شد که شاهد پاسداشت و نهادینه‌شدن این آیین در میان آحاد جامعه بودیم.

لطفا در خصوص وجه تسمیه و روایت‌های این شب توضیح دهید؟

در خصوص «تیرماه‌سیزده» روایت‌های مختلفی است که آرش کمانگیر تیر خودش را در این شب رها کرده و یا آیین باران‌خواهی از دیگر روایت‌های این روز است زیرا کلمه آبان از آب می‌آید و به معنی پاییز است. در خصوص نگرش اساطیری این روز غلبه ستاره آلفا بر دیو‌اَپوش بوده است.در ستاره‌شناسی دیو‌اپوش یا دیو خشکسالی در صورت فلکی عقرب زرد‌رنگ است و نماد خشکسالی در تابستان است. ستاره آلفا یا کلبه اکبر آبی‌رنگ بوده و نماد شهرهای یمانی است. در افق زمانی که نزدیک به پاییز می‌شویم ستاره یمانی بالا می‌آید و ستاره اپوش به پایین می‌رود و این در تصور مردم قدیم جنگ میان ستاره اپوش و ستاره شهرهای یمانی بوده که در سه مرحله انجام می‌شده، در مرحله اول ستاره یمانی شکست خورده و در مرحله دوم مساوی می‌شدند و در مرحله سوم اپوش شکست می‌خورد که این شکست مصادف با باران‌های آبان ماه است.

مراسم و آیین‌های مربوط به این شب چگونه برگزار می‌شده است؟

در این شب در خانه بزرگان جمع می‌شدند و پسر اول خانواده یا دختری نابالغ از چشمه آب می‌آورد، در حال برگشتن نباید با کسی حرف می‌زد و به پشت سر نگاه می‌کرد. هم‌زمان با رسیدن به خانه، امیری‌خوان در خانه اشعاری مانند «آب بویم و فرزند لاله کویم، یک سر به کوه و صد سر به دریا فرویم، راز هزار ساله را به تو بگویم» را می‌خواند و سپس وارد خانه می‌شد. پس از وارد شدن یک سوزن در داخل آب می‌انداخت تا با انجام این کار موجودات ماورا طبیعی از آب خارج شوند و فال خراب نشود و در حین انداختن سوزن در داخل آب نیز شعری خوانده می‌شد، سپس هر یک از حاضران در داخل یک کوزه یک انگشتر می‌انداخت و پسر بزرگ خانواده یا دختر نابالغ در حین خواندن امیرخوان یک انگشتر بیرون می‌آورد و صاحب انگشتر با توجه به شعری که خوانده می‌شود، با تعبیر خود از آن به فال مقدرش پی می‌برد.

فردای «تیرماه‌سیزده» دامداران با احترام بیشتر و با ذکر صلوات به دام‌ها نمک می‌دهند که به آن لال نمک می‌گویند و بر این باور هستند که این مراسم، دام هایشان را  از بیماری دور می‌کند.

 رسم دیگری وجود داشته به اسم کلیدانداختن؛ در گذشته کلیدهای چوبی «کلیمار» و یا «ماشه زغال‌گیر» را زیر پا گذاشته و دست‌های‌شان را حالت اقامه می‌گرفتند و نیت می‌کردند و پس از برداشتن دست از گوش در اولین حرف‌هایی که رد‌و‌بدل می‌شده بر خیر یا شر بودن نیت‌شان پی می‌برند که به این فال‌گوش ایستادن می‌گفتند. لالِ شوش را می‌توان از دیگر باورهای این روز برشمرد، ترکه‌ای چوبی که نقش زایش و باروری دارد به درخت یا زن نابارور و همچنین دختر دم‌بخت می‌زدند تا گشایش حاصل شود.

منبع:میراث آریا

جاذبه‌های گردشگری قطر ؛قلعه آل زوباره تا تفرجگاه نعل اسب

کشور قطر با بیش از ۶ هزار آثار باستانی از کشور‌های مهم در زمینه گردشگری محسوب می‌شود.

دوحه پایتخت قطر است، شهری مدرن و به سرعت در حال توسعه که در ساحل خلیج فارس در خاورمیانه واقع شده است. قطر ثروتمندترین کشور در سرانه جهان است (طبق گزارش فوربس) و هزینه‌های زیادی برای ساخت و ساز آن خرج می‌شود. این کشور حدود یک سال دیگر میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ خواهد بود.

زبان ملی قطر، عربی است، اما به دلیل جمعیت زیاد خارج از کشور که در اینجا زندگی می‌کنند، انگلیسی، اردو، فرانسوی، مالایایی و تاگالوگ نیز به طور گسترده استفاده می‌شود. در اینجا با مناطقی از این کشور آشنا شوید که می توانید در دوحه ببینید.

شهر و قلعه آل زوباره

این شهر ساحلی که اخیراً به عنوان میراث جهانی یونسکو نامگذاری شده است، تنها نمونه باقیمانده ازیک شهر تجاری مروارید عربی و یکی از ۶۰۰۰ مکان باستانی و میراثی قطر، است.

موزه هنر‌های اسلامی

این موزه باشکوه از نظر معماری توسط معمار مشهور جهان یو مینگ پِی طراحی شده است. در این موزه وسایل دست ساخته انسانی، بهترین مجموعه‌های موزاییک ترکیه ای، فرش‌های ایرانی و حتی منبت کاری‌های چوبی است.

کورنیش

کورنیش، یک تفرجگاه ساحلی است که محیطی سبز و مهیج، معماری مدرن چشمگیر و چشم انداز‌های عالی از افق دوحه را می‌توان در آن تجربه کرد. این تفرجگاه به شکل نعل اسب در خلیج دوحه امتداد دارد.

سوق واقف

سوق واقف یکی از بازار‌های مهم شهر دوحه در کشور قطر است. این بازار محل فروش سنتی لباس، حیوانات، پارچه، ادویه‌جات، صنایع دستی و سوغاتی به حساب می‌آید. این بازار با قدمت تقریباً صد ساله، یکی از اصلی‌ترین جاذبه‌های گردشگری شهر دوحه است.

فرهنگسرای اسلامی

یکی از مشهورترین بنا‌های دیدنی دوحه نیز مسجد با طراحی مارپیچی است که با نام «FANAR» شناخته می‌شود. طراحی خاص این مجموعه و استفاده از رنگ و جنس خاک قطر در نمای خود از دور دست‌ها چشم را به خود خیره می‌کند این بنا در سال ۲۰۰۶ برای نزدیک کردن هرچه بیشتر فرهنگ و هنر عرب با اسلام پدید آمد. این مکان با الهام از از مسجد جامع سامرا در عراق ساخته شده است.

کویرگردی

کشور قطر کویر و صحرا‌های زیادی دارد که مناسب ورزش‌های مرتبط با این فضا نیز هستند.

مروارید قطر

مروارید قطر، نام جزیره‌ای مصنوعی در خلیج فارس در نزدیکی شهر دوحه پایتخت این کشور واقع شده است. مروارید قطر در اصل از ۱۳ جزیره کوچک تشکیل شده که ۱۵ هزار واحد مسکونی را در خود جای می‌دهند.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

سازه‌های آبی شوشتر از شاهکارهای فنی مهندسی اعصار کهن است

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ،در توئیتی، سازه‌های آبی شوشتر را از بی نظیرترین نمونه‌های استفاده از آب در دوران کهن دانست و نوشت: این مجموعه از شاهکارهای فنی مهندسی اعصار کهن است.

به گزارش روز پنج شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، علی اصغر مونسان با انتشار تصویری از سازه های آبی شوشتر در شبکه اجتماعی نوشت: مجموعه (آسیاب ها و آبشارهای شوشتر) از بی نظیرترین نمونه هایی که جهت استفاده از آب در دوران کهن مورد بهره برداری قرار گرفته است این محوطه مجموعه ای از سد، تونل ها، کانال های فرعی و آسیاب های آبی است که بصورت یک مجموعه صنعتی اقتصادی بوده و جزیی از مجموعه بزرگ سازه های آبی شوشتر است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تصریح کرد: یکی از ویژگی های بسیار بارز این مجموعه مجاورت آن با بافت تاریخی شهر شوشتر است. این محوطه علاوه بر استفاده های صنعتی در زمان کم آبی نیز آب مورد نیاز ساکنین را فراهم می نمود. بطور کلی این مجموعه از شاهکارهای فنی مهندسی اعصار کهن است که بنا گردیده و رودخانه گرگر به صورت دستکند می باشد و احداث آن را به اردشیر بابکان از پادشاهان ساسانی نسبت داده‌اند.

«شهرستان شوشتر در شمال استان خوزستان، در ۸۵ کیلومتری شمال اهواز قرار دارد.این شهرستان از شمال به کوه های بختیاری و شهرستان گتوند، از شمال غرب و غرب به شهرستانهای دزفول و شوش، از شرق به شهرستان مسجدسلیمان، از جنوب شرق به رامهرمز و از جنوب به اهواز محدود است.»

به گزارش ایرنا، سازه‌های آبی تاریخی شوشتر در سال ۲۰۰۹ – ۱۳۸۸ به عنوان دهمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد، پرونده‌ ثبت جهانی شوشتر شامل ۱۳ اثر اصلی و پنج زیر مجموعه است، مجموعه سازه‌های آبی تاریخی شوشتر یک مجموعه ترکیبی و تلفیقی از آثار مختلف را تشکیل می‌دهد.

سازه‌های آبی تاریخی شوشتر مجموعه‌ای از پل‌ها، پل‌بندها، بندها، آسیاب‌های آبی، نیایشگاه‌ها و هر رویدادی که در ارتباط با آب می‌توانسته در یک مجموعه جغرافیایی به وقوع بپیوندد را در برمی‌گیرد.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس ازمهار بیماری کووید ۱۹، اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه های فرهنگی،گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است که می توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه ریزی کرد.

منبع:ایرنا

موزه باستان‌شناسی و مردان نمکی در عمارت ذوالفقاری زنجان

عمارت ذوالفقاری دریکی از محلات قدیمی شهر زنجان موسوم به محله دالان آلتی در ضلع شمالی سبزه‌میدان و مسجد جامع قرار دارد. این عمارت، ساختمان مسکونی و اداری حکمران زنجان بوده است و از مجموعه بناهای اندرونی، بیرونی و بخش‌های مختلفی تشکیل یافته بود که در حال حاضر از این مجموعه فقط عمارت بیرونی باقی‌مانده است که به نام عمارت محمود خان ذوالفقاری معروف است. بنا به روایاتی این خانه توسط سردار اسعدالدوله (پدر محمود خان) در اواخر حکومت قاجار بنا شده است و پس از او محمودخان در آن اقامت داشته است. درگذشته این بخش از شهر زنجان محله اعیان‌نشین بوده و مجموعه بناهایی در سبک و الگویی همسان همچون خانه وزیری، خانه خدیوی، عمارت دارایی و… در این محل ساخته‌شده است.

این بنای ارزشمند با سبکی متأثر از الگوهای معماری غربی و با حفظ سنت‌های معماری ایران قدیم به مساحت ۱۱۷۶ مترمربع، در دو طبقه  ساخته‌شده است و درگذشته شامل حصار، سر در ورودی، حیاط و بخش مسکونی واداری بوده است. طبقه همکف بخش اداری و دفتری عمارت محسوب می‌شد و طبقه اول به بخش مسکونی اختصاص داشته است. مصالح به‌کاررفته در این بنا خشت، آجر، سنگ  و پوشش سقف خانه از نوع شیروانی است. این نوع پوشش در دوران پهلوی در خانه‌های زنجان بسیار رایج بوده و پوشش سقف عمارت ذوالفقاری یکی از اولین نمونه‌های پوشش شیروانی در زنجان است. در بخش مرکزی سقف، نورگیر زیبایی تحت عنوان کلاه‌فرنگی تعبیه‌شده است. تزئینات بنا بسیار متنوع و چشمگیر بوده و شامل تزئینات فلزی، سنگی، آجری، گچی، چوبی و کاشی است. در پایین دیوارهای طبقه همکف کاشی‌کاری برجسته با رنگ‌های قهوه‌ای، زرد و قرمز اجرا گردیده و تزئینات سنگی و گچی را بیشتر در ستون‌های ورودی همکف و ایوان‌های ستون‌دار طبقه اول می‌توان مشاهده کرد. سرستون‌های گچی ایوان‌های طبقه اول از زیباترین تزئینات گچی باقی‌مانده است. سقف بیشتر اتاق‌ها آراسته به لمبه کاری چوبی و نقش‌های متنوع است؛ اما بیشترین تزیین در نمای جنوبی بنا دیده می‌شود. نمای جنوبی به‌صورت یکپارچه با انواع آجرچینی و با طرح‌های مختلف تزیین‌شده است.

بعد از انقلاب اسلامی، عمارت ذوالفقاری مدت‌ها در اختیار یکی از نهادهای انقلابی بود و تا ثبت این بنا در فهرست آثار ملی کشور به دلیل متروک ماندن و عدم مراقبت‌های لازم آسیب فراوانی دید. در جریان توسعه و تعریض خیابان طالقانی دیوار و سردر ورودی بنا به‌طور کامل تخریب گردید. در سال‌های اخیر نیز با اجرای طرح‌های عمران شهری، آسیب زیادی به بنا وارد آمده است. ازجمله با احداث خیابان زینبیه و عبور آن از داخل حیاط عمارت، قسمتی از عرصهٔ بنا از بین رفت و بخش عمده دیگر به پارک تبدیل شد. در سال ۱۳۷۹ میراث‌فرهنگی استان زنجان تصمیم به حفاظت و مرمت عمارت ذوالفقاری گرفت و در این راستا بنای مذکور در چندین مرحله مرمت و بازسازی گردید.  با انتقال مجموعه آثار به‌دست‌آمده از معدن نمک چهر آباد در سال ۱۳۸۶، موزه موقت مومیایی‌ها در این مکان به‌وجود آمد و در سال ۱۳۸۷ اولین موزه باستان‌شناسی و مردان نمکی  استان زنجان در عمارت ذوالفقاری افتتاح شد. این بنا در تاریخ ۲۵/۱۲/۷۵ به شماره ۱۸۵۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

اشیای موجود در موزه باستان‌شناسی و مردان نمکی زنجان در عمارت ذوالفقاری عبارت‌اند از:

طبقه همکف، بخش پیش‌ازتاریخی شامل ابزارهای سنگی، مهر و اثر مهر مکشوفه از سُهاچای‌تپه از توابع شهرستان ایجرود که مربوط به هزارهٔ چهارم ق. م، ظروف سفالین نقش دار مربوط به هزارهٔ پنجم ق. م از کشفیات تپهٔ نور سلطانیه، انواع ظروف سفالی، ابزارهای استخوانی و مهره‌های سنگی و پیکرک‌های سفالی مکشوفه از تپه خالصه خرمدره که مربوط به هزارهٔ ششم  قم.

طبقه اول، بخش تاریخی شامل انواع ظروف سفالی خاکستری‌رنگ عصر آهن که هزارهٔ دوم و اول قم، انواع ظروف مکشوفه از قَره پُشتلو، دوسَران، روستای سُها و گورستان سَره جی زنجان مربوط به عصر آهن که هزارهٔ اول قم، سکه‌های دورهٔ ساسانی و اشکانی و در دورهٔ اسلامی که این اشیاء مکشوفه از گنبد سلطانیه شامل کاشی‌های زرنگار، صلیبی، فقاع، دوات، پی‌سوز متعلق به دورهٔ ایلخانی تا صفوی، اشیاء شیشه‌ای و سفالی متعلق به قرن ۵ و ۴ ه.ق، ظروف دسته‌دار و لعاب‌دار، ظروف کتیبه دار متعلق به قرن ۷ و ۶ ه.ق، کاسهٔ سفالی، کوزهٔ سفالی لعاب‌دار، اسناد مربوط به ذوالفقار خان مربوط به دوران زند، تفنگ‌های دورهٔ قاجار، سکه‌های دورهٔ اسلامی، انواع قلمدان لاکی با تصویر شاهان قاجار و ابزار کتابت، اسناد خطی دوره قاجار مرتبط با زنجان از قبیل فرمان‌ها شاهی، عقدنامه، وقف نامه، هبه نامه، مصالحه‌نامه، مبایعه‌نامه و هبه نامه، انواع قفل‌های فولادی دوره قاجار  و تالار مردان نمکی، ابزار معدن‌کاوی و منسوجات دوره ساسانی و هخامنشی معدن نمک چهرآباد

مرد نمکی ۲: کشف اتفاقی مرد نمکی ۲ و مجموعه‌ای از اشیا موجب ازسرگیری پژوهش‌های باستان‌شناختی در معدن نمک چهر آباد بعد از گذشت ۱۱ سال گردید بنابراین کاوش در معدن به‌منظور نجات بخشی آثار و بقایای باقی‌مانده ابتدا به سرپرستی امیر الهی و سپس ابوالفضل عالی در دی و بهمن سال ۱۳۸۳ انجام شد و فصل دوم کاوش نیز در پائیز ۱۳۸۴ ادامه یافت.

مرد نمکی ۴: مرد نمکی ۴ سالم‌ترین و کامل‌ترین مومیایی مکشوفه از معدن چهر آباد است. علیرغم آسیب‌دیدگی به هنگام مرگ تقریباً بیشتر قسمت‌های بدن سالم باقی‌مانده است که شامل مجموعه استخوان‌ها و بافت نرم وی است که بر اثر از دست دادن آب بدن کاملاً خشک‌شده است. به هنگام کشف جسد در وضعیت دمر قرار داشت. به شکلی که صورت و قسمت جلوی بدن روی خاک قرارگرفته بود. دست‌ها از ناحیه آرنج خم‌شده دست چپ‌روی زمین و دست راست در حالت تقریباً مشت شده بود. پای راست به‌صورت نیمه‌باز و پای دیگر جمع شده در زیر شکم قرار داشت. باوجود شکستگی جمجمه در چند قسمت دلیل مرگ بر اساس تحقیقات انجام‌یافته توسط دکتر شکوهی  با عکس‌برداری سی‌تی‌اسکن، فشار بر قفسه سینه و پارگی قلب درنتیجه ریزش تونل‌ها و ریزش خاک و آوار روی وی بوده است. بر اساس تحقیقات انجام‌گرفته مشخص شد این مومیایی طبیعی، پسر جوانی بوده که به هنگام مرگ حدود ۱۶ سال داشته است. قد این مومیایی ۱۷۰ تا ۱۷۵ سانتی‌متر است. بر گوش‌هایش حلقه‌هایی از جنس نقره دیده می‌شود. موهای سر وی کوتاه و به رنگ خرمایی است. به همراه این جوان مومیایی‌شده اشیای جالب‌توجهی نیز کشف گردید. یکی از این اشیا چاقوی فلزی با دسته استخوانی است که در غلافی چرمی به کمربند پارچه‌ای او بسته‌شده است از اشیای دیگر می‌توان به دو کوزه کوچک سفالی سالم اشاره کرد. همچنین طناب‌های گیاهی، یک‌مهره کوچک با لعاب آبی، یک پی‌سوز سالم دودزده، ۱۱ تکه سفال و همراه این جسد یافت شده است. از ویژگی‌های بسیار مهم این مومیایی طبیعی، لباس کامل است که بر تن او دیده می‌شود. این لباس از بالاپوشی بلند، یک شلوار و کفش چرمی تشکیل‌شده است.

مرد نمکی ۵: این مومیایی طبیعی در کاوش فصل دوم در حالی یافت شد که به‌جز سر بقیه قسمت‌های بدن زیر صخره و سنگ‌های آواری بزرگ قرارگرفته بود. شکل جسد نشان می‌داد که این شخص نیز همچون نمونه‌های قبلی بر اثر حادثه‌ای که منجر به تخریب و ریزش تونل گردیده، کشته و مدفون‌شده است برخلاف مومیایی نمکی شماره ۴ بیشتر بافت بدن مرد نمکی ۵ پوسیده‌شده و از بین رفته بود بافت نرم فقط در قسمت‌هایی کوچک از دودست، پاها بخش‌هایی از صورت، سینه و لگن باقی‌مانده بود. کم بودن میزان نمک در این محیط، نفوذ آب از بالای کوه به این بخش از معدن از دلایل اصلی پوسیده شدن زیاد مرد نمکی ۵ است.

منبع:میراث آریا

خانه بانوی شعر و ادب فارسی کشور

شاید نام پروین را در مسیر خیابان چای‌کنار تبریز نرسیده به پل شهید بهشتی (منصور سابق) بر روی لوح معرفی کوچه‌ای دیده باشیم که سابق بر این نامش کوچه ساوجبلاغی‌ها بود و اکنون نام «پروین اعتصامی» را به تناسب وجود خانه پدرش یوسف اعتصامی در این کوچه، برگزیده است.

خانه پروین اعتصامی در تبریز، یا همان خانه پدری‌اش، بنایی وسیع و دلباز است که قدمتش به دوره پهلوی اول می‌رسد. خانه دو طبقه‌ای که داخل کوچه‌ای به نام خودش، در محله ششگلان قرار گرفته است. حیاط بزرگ خانه با باغچه‌ها و حوض میانش چشم‌اندازی است که هر مهمان تازه واردی را به دیدن ساختمان آجری انتهایی راهنمایی می‌کند. از زمان افتتاح رسمی این خانه، مجسمه‌ای از پروین نیز در ابتدای پله‌ها ایستاده، گویی همپای دیگر مهمانان به دیدار زادگاه و خانه کودکی خود آمده است.

خانه بانوی شعر و ادب فارسی کشور از دو طبقه و یک زیرزمین تشکیل شده که یک هشتی، ورودی آن به ساختمان است. دو اتاق و یک سالن با دو ورودی شرقی و غربی منظر خلوت و دلنشینی از طبقه اول خانه است. دو بهار خواب، سه اتاق که یکی از آن‌ها به آب‌انبار قدیمی راه دارد و یک تنور پخت نان که طی مرمت از زیر خاک بیرون آمده است هم در طبقه بالای راه‌پله قرار دارند. زیرزمین خانه هم از یک حوض‌خانه با سقف کلیل آذری و پنج اتاق گهواره‌ای تشکیل شده است.

شاید به دلیل وجود حیاط وسیع و دلباز ۹۲۰ متری‌اش باشد که بسیاری از بازدیدکنندگان از خانه پروین اعتصامی در دفتر نظرات مردمی مطالبی با این مضمون نوشته‌اند که «زندگی در چنین خانه‌ای طبع شعر و ذوق هنری را تقویت می‌کند».

فرازی بر زندگی پروین اعتصامی.

هرگاه اسمی از تبریز و داشته‌هایش می‌شود، مگر ممکن است یادی از شهریار نکنیم و نگوییم اینجا دیار شهریار است؟ ولی صادقانه که نگاه کنیم حتی در ادبیات کلامی و درون‌شهری خود هم، گاه یادمان می‌رود که اینجا دیار پروین هم هست.

«رخشنده اعتصامی» مشهور به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد. تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت.

پدرش یوسف اعتصامی مردی فاضل و ادیب بود. شش ساله بود که به همراه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد.

۱۸ ساله بود که به دو زبان عربی و انگلیسی تسلط داشت. مدتی در مدرسه آمریکایی‌ها زبان و ادبیات انگلیسی تدریس کرد، در سال ۱۳۱۳ با رئیس شهربانی کرمانشاه ازدواج کرد و به ناچار همراه شوهر خود راهی کرمانشاه شد.

این سفر، آغازی بر زندگی پر درد پروین بود. خوی نظامی همسر با روح شاعرانه پروین نمی‌خواند و این برای شاعری چون پروین که تا چشم گشوده بود، بهار و دهخدا و مشروطه‌چیان مبارز را مهمان خانه پدری دیده بود، سخت بود که شاهد رفتارهای متفاوت از همسرش باشد.

اینطور شد که بعد از یک سال، مهر خود را بخشید و از همسرش جدا شد اما اندوه خود را با وقار و آرامش به جان خرید و هیچ‌گاه حرفی از آن نگفت. به این ترتیب شاعر تبریزی، شعر و ادبیات را دوباره از سر گرفت.

پروین از سال ۱۳۱۵ به مدت دو سال مدیریت کتابخانه دانش‌سرای عالی را بر عهده داشت. در همین سال دیوان خود را با مقدمه مرحوم ملک‌الشعرا بهار منتشر کرد. یک سال بعد در سال ۱۳۱۶ در سوگ پدر ادیبش داغدار شد. کوچ پدر تلخ‌ترین حادثه زندگی پروین بود، مدتی بعد پروین در بستر بیماری افتاد، طبیبان بیماری او  را حصبه تشخیص دادند.

جسم و جان شاعر تبریزی هر روز نحیف‌تر از دیروز می‌شد و دیگر امیدی نبود. پروین در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی در تهران درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد.

نگاهی به شعر پروین

دیوان پروین شامل ۲۴۸ قطعه شعر است که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیده ‌است. در میان اشعار پروین، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیا، حیوانات و گیاهان وجود دارد.

درون‌مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت‌ها، نصیحت‌های اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان، ضعیفان و ناپایداری دنیاست. در شعر پروین استفاده‌هایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است.

اشعار او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد، دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه ‌است.

دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.

پروین اعتصامی یکی از شاعران بزرگ معاصر شعر فارسی است که شخصیت هنری او دارای ابعاد مختلفی است، پروین علاوه بر اینکه جایگاه خاصی در تجدد محتوایی شعر فارسی دارد، در تدوین تاریخ ادبیات شعر فارسی نیز نقش مهمی داشته که باید به آن توجه شود.

ساختمان ارزشمند محل زندگی پروین اعتصامی، طی چند سال گذشته مورد مرمت و بهره‌برداری قرار گرفت. قرار است این خانه تاریخی به عنوان موزه پروین اعتصامی و بانوان شاعره آذربایجان، میزبان گردشگران و علاقه‌مندان به بزرگان شعر و ادب باشد.

منبع:میراث آریا

۸ جاذبه زیبای گردشگری در تونس که باید ببینید

کشور تونس در مرکز آفریقای شمالی مناطق دیدنی بسیار زیادی دارد.

کشور تونس دقیقاً در میانه آفریقای مدیترانه‌ای واقع شده و سواحل خیره کننده، مناظر صحرایی قابل توجه و همینطور تاریخ و فرهنگی غنی دارد. کشور تونس یک جاذبه توریستی محبوب است که از سراسر جهان، کسانی که به دنبال گذارندن تعطیلات خود و یا تجربه یک ماجراجویی هستند را میزبانی می‌کند.

این کشور به خاطر سواحل نمکی و سفید خود و همینطور هتل‌های مجللش شناخته می‌شود، اما در سفر از سواحل به سمت صحرا‌ها نیز مناظر بکر و همینطور یکی از بهترین نقاط تاریخی از زمان رومی‌ها را می توان دید. در ادامه با ده مکانی که می توانید در تونس ببینید، آشنا شوید.

بندر ال کانتاوی «Port El Kantaoui»

این بندر یک مجتمع توریستی است که در ده کیلومتری شمال شهر سوسه قرار دارد. این مکان ساختمان‌هایی سفید و خیابان‌های سنگ فرش شده دارد. بیشتر این منطقه شخصی است و به همین خاطر شن‌های سفید آن در وضعیت اولیه خود باقی مانده است. آب گرم‌های این مکان محیطی مناسب برای ورزش‌های آبی است.

کارتاژ «Carthage»

کارتاژ یا قرطاج که جزو میراث جهانی یونسکو است، در سال ۸۱۴ پیش از تولد مسیح ساخته شده و یک شهر رومی در شمال آفریقاست. بسیاری از اماکن دیدنی این شهر خراب شده، اما هنوز هم چیز‌های زیادی برای دیدن در این مکان وسیع وجود دارد که از جمله آن می توان به آمفی تئاتر رومی و همچنین روستا‌ها اشاره کرد.

آمفی‌تئاتر الجم «Amphitheatre Of El Jem»

این مکان، محلی است که بزرگترین سازه‌های رومی-آفریقایی ساخته شده و یکی از بزرگترین آمفی تئاتر‌ها در دنیای رومی هاست که در اواخر سده دوم میلادی ساخته شده است. آمفی تئاتر‌ها از نمادین‌ترین سازه‌های روم باستان هستند. معروف‌ترین نمونه آن به کولوسئوم در شهر رم معروف است.

مدینه تونس «Medina Of Tunis»

در این شهر می‌توان کلکسیونی شگفت انگیز از مساجد، کاخ‌ها و دیگر ساختمان‌ها را دید؛ اما مهمترین آن‌ها مسجد زیتون است که قدیمی‌ترین مسجد در پایتخت تونس محسوب می‌شود. مسجد سیدی محرز دیگر مکانی است که به خاطر گنبد‌های سفیدش بسیار دیدنی است.

بولا ریجیا «Bulla Regia»

بولا ریجیا شهری است که سابقاً رومی است. این منطقه در اولین سده بعد از میلاد مسیح به قلمروی امپراتوری روم به رهبری ژولیوس سزار اضافه شد.

المنستیر «Monastir»

از دیرباز این شهر یک بندر ماهیگیری بوده است و اکنون یکی از جذابیت‌های توریستی کشور تونس محسوب می‌شود. این شهر در استان المنستیر واقع شده که آرامگاه حبیب بورقیبه، موسس و اولین رئیس جمهوری تونس در طی سال‌های ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۷، در آن واقع شده است.

جربه «Djerba»

جـِربه از جزیره‌های کشور تونس در مدیترانه است که شن‌های سفید و نمکی و خانه‌هایی با گنبد‌های سفید دارد و ترکیب این زیبایی‌ها با وجود درختان نخل کامل می‌شود. جربه بزرگ‌ترین جزیره شمال آفریقا است و از معدود مکان‌هایی است که هنوز زبان‌های بربری در آن صحبت می‌شود.

قیروان «Kairouan»

با وجود مسجد‌ها و معابد زیاد، قیروان یک شهر مقدس مسلمان است که بعد از مکه، مدینه و بیت المقدس، یکی از مهمترین مکان‌های زیارتی محسوب می‌شود. مسجد جامع قیروان اولین مکان عبادتی مسلمانان در شمال آفریقا بوده است و اکنون نیز یکی از مقاصد مهم زیارتی است. مناره‌های این مسجد که در اواخر سال ۷۰۰ بعد از میلاد ساخته شده اند یکی از قدیمی‌ترین‌ مساجد در جهان است.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

«قاری کورپوسی» معروف ترین پل تاریخی تبریز

«قاری کورپوسی» از زیباترین پل‌های سنگی ایران و از جمله پل‌های تاریخی و مشهور آذربایجان شرقی است که بر روی رودخانه «مهران رود» در خیابان ثقه الاسلام شهر تبریز واقع شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، از جمله پل‌های مهم تاریخی تبریز و آذربایجان قاری کورپوسی است که در خیابان شهید ثقه الاسلام روی رودخانه «میدان چایی» واقع شده است.

کلمه «قاری» در زبان ترکی به معنای «پیرزن» و «کورپی» به معنای «پل» است. گفته شده بانی احداث این پل پیرزنی بود که پول حج خود را صرف ساخت پل کرد و چون نمی خواسته مستقیماً از نام او برای پل استفاده شود پس آن را «قاری کورپوسی» نام نهاده‌اند.

این پل به شماره ۲۹۲۱ در سال ۷۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است.

موزه قاجار، مقبره الشعرا، بازار تبریز از جمله نزدیک ترین جاذبه‌های گردشگری قاری کورپوسی است. این پل بازار بزرگ تبریز و شمس العماره (استانداری فعلی) را به بخش شمالی این شهر یعنی محله‌های ششگلان و شتربان (دوه چی) متصل می‌کند و از پرترددترین پل‌های شهر است. پل قاری شامل ۸ دهنه و قوس‌های مدور است و سرستون‌های کله قوچی و چراغ‌های قدیمی آن در اواخر دوره قاجار ساخته شده است.

طول این پل ۱۰۰ متر و عرض آن پنج متر است. گفته می‌شود در سال ۱۳۲۷ به موازات این پل، پل دیگری برای تسهیل رفت و آمد میان دو سمت ایجاد شده است.

به ادعای برخی از منابع تاریخی پل قاری از زیباترین پل‌های سنگی ایران است و نیز اولین پلی است که در ایران تیرک‌های برق بر روی آن نصب شده و به همین دلیل به پل چراغ نیز معروف است.

زیبایی‌های این پل با نصب المان ساربان تبریزی بر روی این پل تاریخی بیشتر شده چرا که به نوعی حس نوستالوژی برای سالمندان به ارمغان می‌آورد.

منبع:خبرگزاری مهر